متن درس
سماع در منازل السائرین: حقیقت انتباه و مراتب ادراک
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۴)
دیباچه
کتاب شریف منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری، از آثار برجسته عرفان اسلامی است که با تبیینی دقیق و نظاممند، مراحل سلوک معنوی را برای سالکان راه حق ترسیم میکند. در باب سماع (جلسه ۱۳۴)، این اثر به حقیقت سماع بهعنوان ابزاری برای انتباه (بیداری) و هدایت به سوی حقیقت الهی پرداخته و آن را در سه مرتبه نطقی، نفسی و لقایی تقسیمبندی کرده است. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با شرحی عمیق و تمثیلاتی روشنگر، این مفاهیم را برای سالکان و پژوهشگران تبیین کرده و با پیوند به آیات قرآن کریم، چارچوبی جامع برای فهم سماع ارائه داده است.
سماع نطقی، بهسان کلیدی است که قفل غفلت را برای عموم میگشاید؛ سماع نفسی، چون نسیمی است که روح را به وجد میآورد، اما نیازمند مراقبت است تا از انحراف مصون ماند; و سماع لقایی، به مثابه نوری است که قلب اولیا را به شهود حق روشن میسازد. این متن، با حفظ تمامی جزئیات و نکات اصلی، راهنمای سالکان در مسیر معرفت و وحدت است.
بخش نخست: حقیقت و چیستی سماع
تعریف سماع: بیداری و انتباه
حقیقت سماع، ایجاد بیداری و آگاهی (انتباه) در وجود سالک است که او را از غفلت به سوی حقیقت الهی سوق میدهد. این بیداری، به حسب حال و مرتبه سالک، از مبتدی تا کامل، متفاوت است و بسته به نوع سماع، اثری خاص بر جای میگذارد. خواجه عبدالله انصاری در منازل السائرین تأکید دارد که لب سماع، انتباه است، یعنی رهایی از غفلت و حرکت به سوی مقصود الهی. این مفهوم، بهسان جرقهای است که در تاریکی غفلت، شعله معرفت را برمیافروزد.
﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكْرَىٰ لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ﴾ (ق: ۳۷، : «در این برای کسی که قلبی دارد، تذکری است»). این آیه شریفه، بر نقش سماع در بیداری قلب و ایجاد ذکر الهی تأکید دارد، که با حقیقت انتباه در سماع همخوانی دارد.
سماع به مثابه هادی
سماع، هادیای است که هر فرد را به وطن معنویاش هدایت میکند، وطنی که متناسب با مرتبه و مقصود اوست. این هدایت، گاه به سوی حقیقت نفسانی و گاه به سوی وحدت الهی است. خواجه عبدالله، با اشاره به قول «السماع هاد یهدو کل احد الی وطنه»، سماع را چون سرداری میداند که سالک را در مسیر وطن حقیقیاش همراهی میکند. این هادی بودن، در تمامی اقسام سماع، از نطقی تا لقایی، جلوهگر است.
﴿إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ﴾ (الإسراء: ۹، : «این قرآن به راهی که استوارتر است هدایت میکند»). این آیه، نقش هدایتگر سماع، بهویژه در قالب قرآن کریم، را تأیید میکند.
درنگ: حقیقت سماع، ایجاد انتباه و بیداری است که سالک را از غفلت رها ساخته و به سوی وطن معنویاش هدایت میکند. |
جمعبندی بخش نخست
سماع، بهعنوان ابزاری برای بیداری و هدایت، در منازل السائرین جایگاهی ویژه دارد. حقیقت آن، انتباه است که بسته به حال و مرتبه سالک، اثری متفاوت بر جای میگذارد. سماع، چون هادیای است که هر فرد را به مقصود و وطن معنویاش میرساند. آیات قرآن کریم، مانند آیه ذکر و هدایت، این حقیقت را تأیید کرده و بر نقش سماع در سلوک عرفانی تأکید دارند.
بخش دوم: اقسام سماع و مراتب ادراک
تقسیمبندی سماع: نطقی، نفسی، لقایی
سماع در منازل السائرین به سه قسم تقسیم میشود: نطقی، نفسی و لقایی. هر یک از این اقسام، متناسب با مرتبه سالک و ظرف ادراک اوست. سماع نطقی، به ذهن و کلام وابسته است و برای عموم طراحی شده; سماع نفسی، با صوت و حال همراه است و ممکن است حلال یا حرام باشد; و سماع لقایی، به قلب و شهود حق تعلق دارد و مختص اولیای الهی است. این تقسیمبندی، بهسان نردبانی است که سالک را از مراتب پایین به قلههای معرفت رهنمون میسازد.
﴿وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ﴾ (غافر: ۵۸، : «نابینا و بینا برابر نیستند»). این آیه، بر تفاوت مراتب ادراک در اقسام سماع تأکید دارد.
سماع نطقی: کلام و معنا
سماع نطقی، دریافت معنا از طریق کلام، مانند قرآن کریم، حدیث، موعظه یا گفتار عالمان، است که برای عموم مردم طراحی شده و بیداری اولیه را در آنان ایجاد میکند. این سماع، بهسان آبی زلال است که تشنگی روح را برای معرفت الهی برطرف میسازد. در درسگفتار، اشاره شده که ۱۷۰ مورد از آیات قرآن کریم به سماع نطقی مربوط است، که نشاندهنده عمومیت و اهمیت آن است.
﴿فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ مَقَامِي﴾ (ق: ۴۵، : «با قرآن کسی را که از مقام من میترسد، تذکر ده»). این آیه، نقش سماع نطقی در تذکر و بیداری را تأیید میکند.
سماع نفسی: صوت و حال
سماع نفسی، مبتنی بر صوت، مانند ترتیل قرآن، غنا یا موسیقی، است که حال و وجد را در سالک برمیانگیزد. این سماع، به دلیل تأثیر بر نفس، ممکن است به حال حلال (صفا و ترنم) یا حرام (شهوت و انحراف) منجر شود. درسگفتار تأکید دارد که سماع نفسی باید در حد اعتدال، حدود ۱۰ درصد از زندگی سالک، باشد تا از لزجت (ضعف اراده) یا یبوست (خشکی روح) جلوگیری کند. این سماع، بهسان نسیمی است که گاه روح را نوازش میدهد و گاه اگر بیمهار بوزد، به طوفانی ویرانگر بدل میشود.
﴿وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا﴾ (المزمل: ۴، : «قرآن را با ترتیل بخوان»). این آیه، بر اهمیت ترتیل بهعنوان نمونهای از سماع نفسی حلال تأکید دارد.
سماع لقایی: شهود و قلب
سماع لقایی، سماع دل است که با شهود حق و رویت الهی همراه است. این سماع، مختص اولیای خدا بوده و با الهام، عنایت و وحی پیوند دارد. در این مرتبه، حال حرام وجود ندارد، زیرا قلب سالک به نور حق منور است. درسگفتار، این سماع را چون چشمهای میداند که از قلب به زبان جاری میشود و حکمت الهی را آشکار میسازد.
﴿فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ﴾ (النجم: ۱۰، : «به بندهاش آنچه وحی کرد، وحی کرد»). این آیه، پیوند سماع لقایی با وحی و شهود را تأیید میکند.
درنگ: سماع در سه مرتبه نطقی (برای عموم)، نفسی (دارای حال حلال و حرام) و لقایی (مختص اولیا) تقسیم میشود، که هر یک سالک را به حسب مرتبهاش هدایت میکند. |
جمعبندی بخش دوم
اقسام سماع، نطقی، نفسی و لقایی، هرکدام متناسب با مرتبه سالک، از مبتدی تا کامل، طراحی شدهاند. سماع نطقی، با کلام و معنا، بیداری اولیه را ایجاد میکند; سماع نفسی، با صوت و حال، روح را به وجد میآورد، اما نیازمند اعتدال است; و سماع لقایی، با شهود حق، اولیا را به وحدت الهی میرساند. آیات قرآن کریم، این مراتب را تأیید کرده و راه سلوک را روشن میسازند.
بخش سوم: سماع نفسی و اعتدال در سلوک
ویژگیهای سماع نفسی
سماع نفسی، که با صوت، ترتیل، غنا یا موسیقی همراه است، حال و وجد را در سالک برمیانگیزد. این سماع، به دلیل تأثیر بر نفس، ممکن است به حال حلال، مانند صفا و ترنم، یا حرام، مانند شهوت و انحراف، منجر شود. درسگفتار تأکید دارد که سماع نفسی باید در حد اعتدال، حدود ۱۰ درصد از زندگی، باشد تا نفس از خشکی یا لزجت مصون بماند. زیادهروی در آن، به ضعف اراده و گناه میانجامد، و کمبود آن، روح را به یبوست میکشاند.
﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾ (البقرة: ۱۴۳، : «شما را امتی میانه قرار دادیم»). این آیه، بر ضرورت اعتدال در سماع نفسی تأکید دارد.
ترتیل قرآن: نمونهای از سماع نفسی حلال
ترتیل قرآن کریم، بهعنوان نمونهای بارز از سماع نفسی حلال، با مدهای لین، واجب و مستحب، نفس را نرم و متعادل میکند. درسگفتار، سوره حمد را به دلیل مدهای فراوان، نمونهای برجسته از این سماع میداند. این ترتیل، بهسان نغمهای است که روح را به سوی آرامش و معرفت الهی هدایت میکند. خواندن سریع و بدون توجه به مدهای لین، از اثر معنوی این سماع میکاهد.
﴿وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا﴾ (الإسراء: ۴۵، : «چون قرآن میخوانی، میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، حجابی نهان قرار میدهیم»). این آیه، اثر معنوی ترتیل را تأیید میکند.
خطرات زیادهروی و کمبود
زیادهروی در سماع نفسی، مانند غنا یا موسیقی، به لزجت روحی و ضعف اراده میانجامد، و کمبود آن، به خشکی و یبوست روحی منجر میشود. درسگفتار، با تمثیلی فاخر، فقهای سختگیر را به ایجاد یبوست روحی و دراویش افراطی را به آلودگی و بیماری تشبیه میکند. اعتدال، چون دارویی است که سلامت روح را تضمین میکند.
﴿وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ﴾ (الأنعام: ۱۴۱، : «اسراف نکنید که خدا اسرافکنندگان را دوست ندارد»). این آیه، بر پرهیز از افراط و تفریط تأکید دارد.
معیار حلال و حرام در سماع نفسی
حلال یا حرام بودن سماع نفسی، به ظاهر آن، مانند روضه یا غنا، وابسته نیست، بلکه به نیت، اثر و میزان انحرافآوری آن بستگی دارد. سماع نفسی حلال، صفا، ترنم و انتباه میآورد، اما اگر به استهجان و انحراف منجر شود، حرام است. درسگفتار، با اشاره به شباهتهای ظاهری میان روضهخوانی و غنا در فرهنگ آسیایی، بر اهمیت نیت و اثر معنوی تأکید دارد.
﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ﴾ (النحل: ۱۱۶، : «با زبانهایتان دروغ نگویید که این حلال است و آن حرام»). این آیه، بر پرهیز از قضاوت ظاهری تأکید دارد.
درنگ: سماع نفسی، با حال حلال و حرام، نیازمند اعتدال است تا نفس را از یبوست یا لزجت مصون دارد. معیار حلال بودن، صفا و انتباه بدون انحراف است. |
جمعبندی بخش سوم
سماع نفسی، با صوت و حال، روح را به وجد میآورد، اما نیازمند اعتدال است تا از انحراف یا خشکی مصون بماند. ترتیل قرآن کریم، نمونهای بارز از سماع نفسی حلال است که نفس را متعادل میکند. معیار حلال یا حرام بودن، به نیت و اثر معنوی بستگی دارد، نه ظاهر. آیات قرآن کریم، بر اهمیت اعتدال و پرهیز از ظاهربینی تأکید دارند.
بخش چهارم: سماع لقایی و شهود اولیا
چیسماعع لقایایی
سماع لقایی، سماع دل است که با شهود حق و رویت الهی همراه است. این سماع، مختص اولیای الهی بوده و با الهام، عنایت و وحی پیوند دارد. در این مرتبه، حال حرام وجود ندارد، زیرا قلب سالک به نور حق منور است. درسگفتار، این سماع را با تمثیلی چون چشمهای توصیف میکند که حکمت الهی از قلب به زبان جاری میشود.
﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ﴾ (البقرة: ۱۶۵، : «مؤمنان به خدا محبت شدیدتری دارند»). این آیه، پیوند سماع لقایی با عشق و شهود الهی را تأیید میکند.
سماع اولیا: وحدت قلب و حواس
اولیای خدا، با قلب، نفس و حواس، سماع لقایی را تجربه میکنند. در این مرتبه، حواس به وحدت میرسند، به گونهای که چشم میشنود و گوش میبیند. درسگفتار، این وحدت را نشانه سلطنت قلب و نفس در مراتب کمال میداند. این حالت، بهسان آینهای است که جز وجه حق را در خود بازمیتابد.
﴿أُولَٰئِكَ كَتَبَ فِيْ قُلُوبِهِمْ الْإِيمَانَ﴾ (المجادلة: ۲۲، : «آنان کسانیاند که ایمان در دلهایشان نوشته شده»). این آیه، نقش قلب در سماع لقایی اولیا را تأیید میکند.
ذکر خفی و حضور دائم
انسان کامل، در حالت ذکر خفی، همزمان با کارهای روزمره، مانند خنده، گریه یا گفتوگو، با حق در ارتباط است. این حالت، نشانه حضور دائم اوست که قلبش را به ذکر الهی متصل نگه میدارد. درسگفتار، این را به موندی تشبیه میکند که حتی در خواب، خود را برای عبادت تنظیم کرده است.
﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا﴾ (آل عمران: ۱۹۱، : «کسانی که خدا را ایستاده و نشسته یاد میکنند»). این آیه، ذکر دائم اولیا را تأیید میکند.
درنگ: سماع لقایی، با شهود و قلب، اولیا را به وحدت الهی میرساند. ذکر خبی، نشانه حضور دائم آنهاست. |
جمعبندی بخش چهارم
سماع لقایی، مختص اولیای خدا، با شهود حق و دل همراه است. این سماع، با الهام و وحی، قلب را به نور حقیقت منور میکند. وحدت حواس و ذکر خفی، نشانههای این مرتبهاند که اولیا را به حضور دائم الهی میرسانند. آیات قرآن کریم، این مفاهیم را تأی کرده و راه سلوک را روشن میسازند.
بخش پنجم: وحدت ادراک و سماع معصوم
وحدت حواس در انسان کامل
در مراتب کمال، حواس انسان به وحدت میرسند، به گونهای که چشم میشنود و گوش میبیند. درسگفتار، این وحدت را نتیجه سلطنت قلب و نفس میداند که در انسان کامل، حواس را به دل تبدیل میکند. این حالت، بهسان دریایی است که همه رودهای ادراک در آن یکی میشوند.
﴿وَيَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ﴾ (النور: ۲۴، : «روزی که زبانها و دستها و پاهاشان علیه آنها شهادت میدهند»). این آیه، وحدت ادی حواس را تأیید میکند.
سماع معصوم: ادراک فراگیر
معصومین، به دلیل کمال، با تمام وجود، حتی در خواب یا از پشت سر، ادراک میکنند. این توانایی، نه تنها در معصومین، بلکه با سلوک برای دیگران نیز ممکن است. درسگفتار، این را نشانهای از اقتدار قوی قلب و نفس میداند که حواس را فراتر از محدودیتهای عادی میبرد.
﴿وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ﴾ (الأنعام: ۷۵، : «و اینگونه ملکوت آسمانها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم»). این آیه، ادراک فراگیر اولیا را تأیید میکند.
تأثیر سماع بر حواس غیرانسانی
درسگفتار، با اشاره به تأثیر صوت بر گیاهان و پوست بدن، تأکید دارد که سماع حتی در موجودات غیرانسانی اثر میگذارد. این تأثیر، نشاندهندهی عمومیت صوت در عالم هستی است. بهسان نغمهای است که از دل هستی برخاسته و در همه چیز طنینانداز میشود.
﴿فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُلْبُ الَّتِي فِي الصُّدُرِ﴾ (الحج: ۴۶، : «چشمها کور نمیشوند، بلکه دلهای در سینهها کور میشوند»). این آیه، نقش قلب در ادراک عمیق را تأیید میکند.
درنگ: در انسان کامل، حواس به وحدت میرسند و معصوم با تمام وجود ادراک میکند. سماع، حتی در موجودات غیرانسانی اثر میگذارد. |
جمعبندی بخش پنجم
وحدت حواس در انسان کامل، نشانه سلطنت قلب و نفس است که در معصومین به اولیای کاملاً تجلی مییابد. سماع، با تأثیر بر حواس و حتی موجودات غیرانسانی، عمومیت خود را نشان میدهد. آیات قرآن کریم، این مفاهیم را تأیید کرده و بر نقش سماع در ادراک عمیق تأکید دارند.
بخش ششم: نقد و تحلیل دیدگاهها
نقد ظاهربینی در سماع
درسگفتار، با اشاره به شباهتهای ظاهری میان روضهخوانی و غنا در فرهنگ آسیایی، بر پرهیز از قضاوت ظاهری تأکید دارد. حلال یا حرام بودن سماع، به نیت، اثر و میزان انحرافآوری آن بستگی دارد، نه به اسم و ظاهر. این نقد، بهسان آینهای است که حقیقت را از نقاب ظاهر جدا میکند.
﴾وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَٰذَا حَلَالٌ وَهَٰذَا حَرَامٌ﴾ (النحل: ۱۱۶، : «با زبانهایتان دروغ نگویید که این حلال و آن حرام است»]). این آیه، بر پرهیز از قضاوت ظاهری تأکید دارد.
نقد افراط و تفریط
فقهای سختگیر که همه سماع را حرام میدانند، روح را به یوبست میکشاندند، و دراویش افراطی که به سماع نفسی زیادهروی میکنند، به آلودگی میرسند. درسگفتار، با تمثیلی فاخر، این دو را به بیماریهای روحی تشبیه کرده و اعتدال را راه نجات میداند.
﴾وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾ (البقرة: ۱۴۳، : «شما را امتی میانه قرار دادیم»]). این آیه، بر اعتدال تأکید دارد.
سماع عشق در دیدگاه محییالدین
درسگفتار به نقل از محییالدین عری، سماع را به فهم و عشق تقسیم میکند. سماع فهم، برای مبتدیان است و برد کوتاه دارد، اما سماع عشق، با معرفت کامل، به شهود و تصرف در اشارات الهی میرسد. این دیدگاه، با سماع لقایی همخوانی دارد، اما به سماع نفسی کمتر توجه کرده است.
﴾وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ﴾ (البقرة: ۱۶۵، : «مؤمنان به خدا محبت شدیدتری دارند»]). این آیه، پیوند سماع عشق با معرفت الهی را تأیید میکند.
اثر سماع: از فهم به اطاعت
سماع، از طریق فهم، به اراده و سپس اطاعت از حق میرسد. این فرآیند، در سماع نطقی و لقایی بارز است، که سالک را از بیداری به عمل صالح هدایت میکند. درسگفتار، این را بهسان زنجیرهای میداند که قلب را به حق متصل میکند.
﴾وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا﴾ (الأحزاب: ۷۱، : «هر که از خدا و رسولش اطاعت کند، به رستگاری بزرگی میرسد»)). این آیه، اثر سماع در هدایت به اطاعت را تأیید میکند.
درنگ: نقد ظاهربینی و اعفراط، بر اهمیت نیت و اثر معنوی در سماع تأکید دارد. سماع عشق و فهم، سالک را به اطاعت و شهود هدایت میکند. |
جمعبندی بخش ششم
نقد ظاهربینی و افراط، بر ضرورت اعتدال و توجه به نیت در سماع تأکید دارد. دیدگاه محییالدینی، سماع عشق را به شهود الهی میرساند، اما سماع نفسی نیازمند دقت است. اثر سماع، از فهم به اطاعت، راه سلوک را هموار میکند. آیات قرآن کریم، این اصول را تأیید کرده و بر هدایت و معرفت تأکید دارند.
نتیجهگیری کلی
باب سماع در منازل السائرین، با تبیینی عمیق، سماع را بهسان ابزاری برای انتباه و هدایت به سوی حقیقت معرفی میکند. این سماع، در سه مرتبه نطقی، نفسی و لقایی، متناسب با حال سالک، از مبتدی تا اولیا، طراحی شده است. سماع نطقی، با کلام، بیداری اولیه را ایجاد میکند; سماع نفسی، با صوت، روح را به وجد میآورد، اما نیازمند اعتدال است; و سماع لقایی، با شهود، قلب را به حق متصل میکند. اعتدال در سماع نفسی، پرهیز از ظاهربینی و توجه به نیت، از اصول کلیدی است. اولیای خدا، با وحدت حواس و ذکر خفی، به شهود دائم میرسند. آیات قرآن کریم، این مفاهیم را تأیید کرده و راه سلوک را روشن میسازند.
سماع را بهسان نغمهای از عالم ملکوت میتوان دانست که روح را از قفس غفلت رها کرده و به سوی آسمان معرفت پرواز میدهد. این درسگفتار، با تبیین فاخر و پیوندهای قرآنی، منبعی جامع برای پژوهشگران عرفان و الهیات ارائه میدهد که راهی به سوی حقیقت و وحدت الهی میگشاید.
﴾إِنَّ اللَّهُ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾ (الأحزاب: ۵۶، : «بىگمان خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود میفرستند. ای کسانی که ایمان آوردهاند، بر او درود فرستید و به خوبی تسلیم شوید»)). این آیه، بر اهمیت صلوات و توسل به اهل بیت (ع) تأکید دارد، که سالک را به کمال هدایت میکند.
با نظارت صادق خادمی |