در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 145

متن درس





منازل السائرین: تأمل در مقام حزن و مراتب آن در عرفان اسلامی

منازل السائرین: تأمل در مقام حزن و مراتب آن در عرفان اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۵)

دیباچه: حزن، منزلگاه سلوک و دریچه معرفت

در گستره عرفان اسلامی، مقام حزن چونان منزلگاهی در مسیر سلوک می‌درخشد که سالک را به سوی معرفت و تهذیب نفس رهنمون می‌سازد. این مقام، که در کتاب شریف منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری با دقت و عمق تبیین شده، نه‌تنها به اندوه نفسانی، بلکه به تحول معنوی و دغدغه برای غیر اشاره دارد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار جلسه یک‌صد و چهل و پنجم، با نگاهی ژرف و علمی، به تحلیل این مقام پرداخته و با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم‌السلام، مراتب حزن و تحزن را از منظری عرفانی و قرآنی بازخوانی کرده‌اند.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی حزن در عرفان و قرآن کریم

تعریف حزن و جایگاه آن در سلوک

حزن، در اصطلاح عرفانی، به اندوهی اطلاق می‌شود که از نقصان در سلوک یا دغدغه برای غیر ناشی می‌شود. این مقام، که در منازل السائرین به‌عنوان منزل و نه مقام معرفی شده، گذرگاهی موقت در مسیر سلوک است که سالک را به اصلاح نفس و تقویت اراده هدایت می‌کند. برخلاف مقامات ماندگار، منزل حزن به‌سان ایستگاهی است که سالک در آن توقف می‌کند تا نفس تازه کند و برای ادامه مسیر آماده شود. این تمایز، نشان‌دهنده پویایی سلوک و ضرورت عبور از مراحل ابتدایی به سوی مراتب متعالی‌تر است.

درنگ: حزن، منزل و نه مقام است؛ ایستگاهی گذرا در سلوک که سالک را به اصلاح و تکامل رهنمون می‌سازد.

دو چهره حزن: اسفی و تدارکی

حزن، در عرفان اسلامی، دارای دو چهره متمایز است: حزن اسفی و حزن تدارکی. حزن اسفی، اندوهی است که از فقدان یا از دست دادن چیزی پدید می‌آید و به دلیل تمرکز بر نفس، برای سالک در مسیر سلوک زیان‌بار است، گویی سایه‌ای تاریک که قلب را به یأس می‌کشاند. در مقابل، حزن تدارکی، اندوهی است سازنده که سالک را به جبران نقصان و اصلاح رفتار سوق می‌دهد، مانند مشعلی که راه را روشن می‌کند. این تمایز، ریشه در روان‌شناسی عرفانی دارد و بر اهمیت نیت و جهت‌گیری در سلوک تأکید می‌ورزد.

مراتب حزن تدارکی

حزن تدارکی، که محور سلوک سالک است، به دو مرتبه اصلی تقسیم می‌شود: حزن عامه و حزن اهل اراده. حزن عامه، به تقصیر در خدمت و جفا در ادب الهی مربوط است، جایی که سالک به دلیل کوتاهی در عبادت یا نقص در رعایت آداب بندگی، اندوهگین می‌شود. این اندوه، چونان زنگ بیداری است که سالک را به اصلاح رفتار و تقویت رابطه با حق فرا می‌خواند. اما حزن اهل اراده، به تلاش برای حفظ اراده و دوری از تشتت و فقدان اشاره دارد. سالک در این مرتبه، مانند کسی است که گوهری گران‌بها را در دست دارد و با احتیاط گام برمی‌دارد تا آن را از گزند حفظ کند.

مرتبه سوم، که خاصه نامیده می‌شود، از حزن به تحزن منتقل می‌شود. در این مرتبه، سالک از اندوه نفسانی رها شده و به دغدغه برای غیر، مانند امت یا دیگران، می‌رسد. این تحزن، نشانه‌ای از تعالی معنوی و خروج از خودمحوری است، گویی سالک از تنگنای نفس به وسعت دغدغه برای خلق خدا گام نهاده است.

درنگ: حزن تدارکی، با مراتب عامه، اهل اراده و خاصه، سالک را از نقصان نفسانی به دغدغه برای غیر هدایت می‌کند.

تفاوت حزن و تحزن

تمایز میان حزن و تحزن، از کلیدی‌ترین مفاهیم این مقام است. حزن، امری نفسانی و درونی است که به مسائل شخصی و نقصان‌های فردی سالک مربوط می‌شود، مانند اندوهی که از تفرقه یا فقدان اراده پدید می‌آید. اما تحزن، به عوارض خارجی و دغدغه برای غیر، مانند امت یا دیگران، اشاره دارد. این انتقال از حزن به تحزن، نشان‌دهنده تکامل معنوی سالک است که از خودمحوری به سوی دغدغه برای خلق خدا حرکت می‌کند. قرآن کریم، در آیاتی چون فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا (الكهف: ۶، : «شاید اگر به این سخن ایمان نیاورند، تو جان خود را از شدت تأسف در پی آنان تباه کنی»)، تحزن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را برای امت نشان می‌دهد که نه از سر نقصان شخصی، بلکه به دلیل عدم ایمان امت به قرآن است.

جمع‌بندی بخش نخست

مقام حزن، به‌عنوان منزلگاهی در سلوک، سالک را از اندوه نفسانی به سوی دغدغه برای غیر هدایت می‌کند. حزن تدارکی، با مراتب عامه، اهل اراده و خاصه، محور این تحول است. تمایز میان حزن و تحزن، بر روان‌شناسی عرفانی استوار است و قرآن کریم، با آیاتی چون آیه شریفه کهف، این دغدغه غیری را در سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تأیید می‌کند. در بخش‌های آتی، به تحلیل عمیق‌تر مراتب حزن و نقد انحرافات در فهم آن پرداخته خواهد شد.

بخش دوم: مراتب حزن و نقش آن در سلوک

حزن عامه: تقصیر در خدمت و جفا در ادب

حزن عامه، مرحله ابتدایی سلوک است که به تقصیر در خدمت و جفا در آداب بندگی مربوط می‌شود. سالک در این مرتبه، به دلیل کوتاهی در انجام اوامر الهی یا نقص در رعایت ادب در برابر حق، اندوهگین می‌شود. این اندوه، مانند زنگ هشداری است که سالک را به اصلاح رفتار و تقویت رابطه با خدا فرا می‌خواند. به بیان خواجه عبدالله انصاری، جفا در ادب، ظرف کیفیتی است که نقصان در آن، سالک را به سوی تهذیب نفس هدایت می‌کند.

حزن اهل اراده: استحکام اراده و دوری از تشتت

حزن اهل اراده، مرتبه‌ای بالاتر است که به تلاش برای حفظ اراده و دوری از پراکندگی و فقدان اشاره دارد. سالک در این مرحله، مانند کسی است که شیء گران‌بهایی را حمل می‌کند و با احتیاط گام برمی‌دارد تا از شکستن یا گم شدن آن جلوگیری کند. این تشبیه، به اهمیت تمرکز و استحکام اراده در سلوک اشاره دارد. فقدان حزن در این مرتبه، نشانه توقف و انحطاط است، گویی سالک کلیدی را گم کرده و پشت در مانده، ناامید و مأیوس از ادامه مسیر.

درنگ: حزن اهل اراده، به حفظ اراده و دوری از تشتت و فقدان وابسته است؛ فقدان این حزن، سالک را به انحطاط می‌کشاند.

مرتبه خاصه: از حزن به تحزن

در مرتبه سوم، که خاصه نامیده می‌شود، سالک از حزن نفسانی به تحزن غیری می‌رسد. این تحزن، به معارضات قصدها و اعتراضات بر احکام مربوط است، جایی که تدبیر انسانی با تقدیر الهی در تعارض قرار می‌گیرد. خاصان، که به جمعيت و وجدان (وحدت و یافتن حق) دست یافته‌اند، دیگر حزن درونی ندارند، بلکه دغدغه‌ای برای غیر، مانند امت، در دل می‌پرورانند. این انتقال، مانند گلی است که از خاک نفس به آسمان معرفت شکوفا می‌شود.

تحزن در سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله

تحزن غیری، در سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به زیبایی متجلی است. قرآن کریم، در آیه وَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِينَ يَقُولُونَ (الأنعام: ۳۳، : «ما می‌دانیم که آنچه می‌گویند تو را اندوهگین می‌کند»)، به تحزن پیامبر برای امت اشاره دارد. این اندوه، نه از سر تکذیب شخص پیامبر، بلکه به دلیل انکار آیات الهی توسط دیگران است. همچنین، استغفار پیامبر، که در روایات به بیش از هفتاد یا صد بار در روز اشاره شده، نه از سر گناه، بلکه از باب دغدغه برای امت و طلب مغفرت برای آن‌هاست. این استغفار، نشانه‌ای از تحزن غیری و دوری از استکبار است.

تحزن یعقوب علیه‌السلام برای یوسف

نمونه دیگری از تحزن غیری، اندوه یعقوب علیه‌السلام برای یوسف است. قرآن کریم، در آیه إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ (یوسف: ۱۳، : «مرا اندوهگین می‌کند که او را ببرید»)، به تحزن یعقوب برای فرزندش اشاره می‌کند. این اندوه، نه از جنس حزن نفسانی، بلکه دغدغه‌ای برای غیر (یوسف) است که از عشق و محبت پدرانه سرچشمه می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش دوم

مراتب حزن تدارکی، از عامه به اهل اراده و خاصه، سالک را از نقصان نفسانی به دغدغه برای غیر هدایت می‌کند. حزن عامه، به اصلاح ادب و خدمت می‌پردازد، در حالی که حزن اهل اراده، بر استحکام اراده و دوری از تشتت تأکید دارد. در مرتبه خاصه، تحزن غیری جایگزین حزن نفسانی می‌شود، چنان‌که در سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و یعقوب علیه‌السلام مشاهده می‌شود. این تحول، سالک را به وصول و جمعيت رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: موانع و عوارض در مسیر سلوک

معارضات و اعتراضات در تحزن خاصان

تحزن خاصان، به معارضات قصدها و اعتراضات بر احکام مربوط است. معارضات، به موانعی اشاره دارد که در برابر نیات و قصدها ایجاد می‌شود، مانند تعارض میان تدبیر انسانی و تقدیر الهی. این موانع، تحزن غیری را در خاصان پدید می‌آورد، گویی سالک در برابر تقدیر الهی، با تدبیر خود به چالش کشیده می‌شود. این چالش، نه از سر نافرمانی، بلکه از دغدغه برای تحقق خیر و هدایت است.

درنگ: تحزن خاصان، از معارضات قصدها و اعتراضات بر احکام ناشی می‌شود، که ریشه در تعارض تدبیر انسانی و تقدیر الهی دارد.

عوارض خارجی و مانع وصول

عوارض خارجی، مانند مشکلات جسمانی یا روانی، مانع ورود واردات الهی (الهامات معنوی) می‌شوند. سالک، برای دریافت فیض الهی، باید این عوارض را دفع کند، مانند بیماری یا نگرانی که تمرکز را مختل می‌کند. قرآن کریم، با تأکید بر طهارت و آرامش در عبادت، این ضرورت را تأیید می‌کند. برای مثال، وضو و طهارت پیش از نماز، به دفع عوارض و آماده‌سازی قلب برای عبادت کمک می‌کند.

نقش ناسوت در سلوک عرفانی

ناسوت، یا جهان مادی، به‌عنوان پایه سلوک، باید پاک، منظم و شکیبا باشد. بدون اصلاح ناسوت، وصول عرفانی ممکن نیست، مانند هواپیمایی که برای پرواز به باند مناسب نیاز دارد. سالک، برای دریافت الهامات الهی، باید جسم و روان خود را از عوارض مادی و روانی پاک کند. نظافت، بهداشت و انضباط، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش سوم

موانع سلوک، از جمله معارضات قصدها و عوارض خارجی، سالک را از وصول به حق بازمی‌دارند. اصلاح ناسوت، با تأکید بر نظافت، بهداشت و انضباط، شرط لازم برای دریافت الهامات الهی است. تحزن خاصان، که از تعارض تدبیر و تقدیر ناشی می‌شود، نشان‌دهنده دغدغه‌ای متعالی برای غیر است که سالک را به سوی وصول هدایت می‌کند.

بخش چهارم: نقد انحرافات در فهم عرفان

تحریف عرفان و تصویر نادرست عارف

تصویر نادرست از عرفان، مانند عرفای ژولیده، بی‌نظم و کثیف، نتیجه انحرافات تاریخی است که عرفان اصیل را به حاشیه رانده است. این تصویر، که گاه با ریش درهم و لباس پاره همراه است، عرفان را به ادبازی و بی‌مسئولیتی فروکاسته و از جایگاه متعالی آن دور کرده است. عرفان اصیل، چونان عروسی پاک و آراسته است که هر بیننده‌ای را به یاد خدا می‌اندازد، نه گوهری که در خاک کثافت مدفون شده باشد.

درنگ: عرفان اصیل، با نظافت، طهارت و انضباط همراه است و از تصویر ژولیده و بی‌نظم عارف به دور است.

عرفان معصومین علیهم‌السلام: الگوی اصیل

ائمه معصومین علیهم‌السلام، با زندگی پاک، صادقانه و منظم، الگوی عرفان اصیل هستند. عرفان آن‌ها، مبتنی بر صفا، صداقت و وصول به حق است، گویی آینه‌ای که حقیقت الهی را بی‌غبار منعکس می‌کند. این الگو، در برابر جریان‌های قلندری و احساسی‌گری، عرفانی علمی و متعادل را ارائه می‌دهد که سالک را به کمال رهنمون می‌سازد.

نقد تحریف عرفان توسط دشمنان

دشمنان عرفان، با نسبت دادن صفات نادرست مانند بی‌نظمی و کثیفی، این حقیقت را تحریف کرده‌اند. این تحریف، که گاه با تصاویر نادرست در رسانه‌ها تقویت شده، عرفان را از جایگاه والای خود تنزل داده و به جریانی ظاهری و بی‌محتوا تبدیل کرده است. قرآن کریم، در آیه إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (الحجرات: ۱۳، : «گرامی‌ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست»)، تقوا را معیار برتری می‌داند، نه ظواهر نادرست.

مقایسه عرفان و علوم تجربی

علوم تجربی، بدون پشتوانه معرفتی و عرفانی، نمی‌توانند آرامش واقعی به انسان هدیه کنند. عرفان اصیل، به‌عنوان شاکله علوم، باید با نظافت و طهارت همراه باشد تا انسان را به کمال و آرامش رهنمون سازد. دنیای پیشرفته امروز، با وجود پیشرفت‌های علمی، از اضطراب و مشکلات روانی رنج می‌برد، زیرا بدون معرفت الهی، علوم تجربی ناقص می‌مانند. عرفان، مانند گوهری است که علوم را به کمال می‌رساند و انسان را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

عرفان اصیل، با نظافت، طهارت و انضباط، از تحریفات تاریخی و تصاویر نادرست عارف ژولیده به دور است. ائمه معصومین علیهم‌السلام، الگویی متعالی برای عرفان علمی و متعادل ارائه می‌دهند. علوم تجربی، بدون پشتوانه عرفانی، ناقص می‌مانند و عرفان، به‌عنوان شاکله علوم، باید با پاکی و شکیبایی همراه باشد تا انسان را به آرامش و کمال رهنمون سازد.

نتیجه‌گیری پایانی

مقام حزن، چونان منزلگاهی در مسیر سلوک، سالک را از اندوه نفسانی به دغدغه برای غیر هدایت می‌کند. حزن تدارکی، با مراتب عامه، اهل اراده و خاصه، محور این تحول است که در نهایت به تحزن غیری می‌رسد. آیات قرآن کریم، مانند آیات کهف و انعام، این دغدغه را در سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تأیید می‌کنند. عرفان اصیل، که در زندگی پاک و منظم معصومین علیهم‌السلام متجلی است، از تحریفات تاریخی و تصاویر نادرست به دور است. اصلاح ناسوت، با تأکید بر نظافت و انضباط، شرط لازم برای وصول عرفانی است. این نوشتار، با تبیین دقیق مقام حزن و نقد انحرافات، کوشیده است تا منبعی جامع برای پژوهشگران و سالکان راه حقیقت فراهم آورد. در پایان، دعایمان این است که به برکت اللَّمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، در این مسیر هدایت شویم.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، حزن به چند نوع تقسیم می‌شود؟

2. مرتبه سوم باب الحزن طبق متن چیست؟

3. طبق متن، حزن اهل اراده به چه چیزی منجر می‌شود؟

4. کدام ویژگی طبق متن برای خاصه (اهل اراده) صدق نمی‌کند؟

5. طبق متن، چرا عرفان حقیقی باید با نظافت و طهارت همراه باشد؟

6. طبق متن، حزن تدارکی همان حزن اسفی است.

7. متن بیان می‌کند که تحزن برای خاصه به معنای حزن برای غیر است.

8. طبق متن، عرفان حقیقی با بی‌خیالی و کثیفی سازگار است.

9. متن تأکید دارد که استغفار پیامبر اکرم به دلیل معصیت و جفا بوده است.

10. طبق متن، عوارض ارضی می‌توانند مانع واردات در سلوک عرفانی شوند.

11. تفاوت اصلی بین حزن و تحزن طبق متن چیست؟

12. چرا حزن برای خاصه (اهل اراده) وجود ندارد؟

13. منظور از معارضات قصود در متن چیست؟

14. چرا متن عرفان کثیف و شلخته را رد می‌کند؟

15. طبق متن، چرا پیامبر برای امت خود تحزن داشت؟

پاسخنامه

1. دو نوع

2. تحزن للمعارضات

3. وصول به کمال

4. فقدان و تفرقه

5. برای دفع عوارض ارضی

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. حزن از نفس سالک ناشی می‌شود و درونی است، در حالی که تحزن از عوارض خارجی و برای غیر است.

12. زیرا خاصه به جمعویت و وجدان رسیده‌اند و از تفرقه و فقدان عبور کرده‌اند.

13. معارضات قصود به تدبیرات انسانی در مقابل تقدیر الهی اشاره دارد که مانع تحقق قصدها می‌شود.

14. زیرا عرفان حقیقی نیازمند نظافت، طهارت و رفع عوارض ارضی برای وصول به کمال است.

15. پیامبر به دلیل ایمان نیاوردن امت و تکذیب آیات الهی برای آنها تحزن داشت.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده