در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 170

متن درس





تحلیل و تبیین علمی منازل السائرین: مراتب اخبات و نسبت آن با شهوت، غفلت و عافیت

تحلیل و تبیین علمی منازل السائرین: مراتب اخبات و نسبت آن با شهوت، غفلت و عافیت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۰)

مقدمه

کتاب شریف منازل السائرین تألیف خواجه عبدالله انصاری، از برجسته‌ترین آثار عرفان اسلامی است که با تبیین منازل سلوک، راهنمایی عمیق برای سالکان طریق حق ارائه می‌دهد. در این میان، منزل اخبات به‌عنوان یکی از مراحل کلیدی سلوک، جایگاهی ویژه دارد. این نوشتار، با تبیین درس‌گفتار جلسه ۱۷۰ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین مراتب اخبات و ارتباط آن با مفاهیم شهوت، غفلت و عافیت می‌پردازد.

بخش اول: مفهوم اخبات و مراتب سه‌گانه آن

تعریف اخبات و جایگاه آن در سلوک عرفانی

اخبات، در لغت به معنای آرامش و فروتنی نفس در برابر خواست الهی است و در اصطلاح عرفانی، ظرفی برای کمال روحانی سالک به شمار می‌رود. این منزل، سالک را از آشوب‌های نفسانی به سوی طمأنینه و اطمینان الهی رهنمون می‌سازد، گویی نسیمی که بر دریاچه‌ای آرام می‌وزد و امواج ناآرام را به سکون می‌کشاند. در درس‌گفتار مورد بحث، اخبات به سه مرتبه تقسیم شده است که هر یک، مرحله‌ای از تکامل نفس را نمایان می‌سازد:

اول، استغراق شهوت توسط عصمت؛ دوم، استدراک غفلت توسط اراده؛ و سوم، استهوای عافیت توسط طلب. این سه‌گانه، سیر تدریجی سالک را از غلبه بر تمایلات نفسانی تا رسیدن به آرامش الهی ترسیم می‌کند، گویی سفری است از ظلمت نفس به سوی نور حق.

درنگ: اخبات، آرامش نفس در برابر خواست الهی است که در سه مرتبه استغراق شهوت، استدراک غفلت و استهوای عافیت تجلی می‌یابد. این مراتب، سیر سالک را از غلبه بر نفس اماره تا رسیدن به طمأنینه الهی نشان می‌دهند.

استغراق شهوت توسط عصمت

مرتبه نخست اخبات، استغراق شهوت در نور عصمت است. در این مرحله، شهوت نه سرکوب می‌شود و نه نابود، بلکه در ظرف عصمت، که نوری الهی است، غرق و هضم می‌گردد. این استغراق، به معنای تعادل و تناسب میان تمایلات طبیعی و کمالات روحانی است، گویی شهوت، چون نمکی است که به مقدار مناسب در غذای روح حل می‌شود و طعم کمال را به آن می‌بخشد. برخلاف دیدگاه‌های رهبانی که شهوت را به‌کلی نفی می‌کنند، عرفان اسلامی بر هدایت و تناسب آن تأکید دارد.

برای تبیین این مفهوم، تمثیل آش و نمک در درس‌گفتار ارائه شده است. همان‌گونه که نمک بیش از حد، طعم غذا را تباه می‌کند و نبود آن، غذا را بی‌مزه می‌سازد، شهوت نیز باید به مقدار متناسب در ظرف عصمت حل شود. این تناسب، نه تنها مانع کمال نیست، بلکه نیروی محرکه‌ای برای سلوک فراهم می‌آورد.

تمثیل آش و نمک: تبیین تناسب شهوت و عصمت

تمثیل آش و نمک، یکی از زیباترین استعارات عرفانی در این درس‌گفتار است که ضرورت تناسب را به‌گونه‌ای ملموس ترسیم می‌کند. اگر نمک به مقدار زیاد در غذا ریخته شود، تندی و تیزی آن، ذائقه را می‌آزارد و اگر به‌کلی حذف گردد، غذا فاقد طعم و لطافت می‌شود. شهوت نیز، به‌مثابه نمک زندگی، باید به اندازه‌ای در ظرف عصمت حل شود که نه به افراط منجر گردد و نه به تفریط. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم همخوانی دارد، آنجا که می‌فرماید:

وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا

(القصص: ۷۷، : «و در آنچه خدا به تو عطا کرده، سرای آخرت را بجوی و بهره‌ات را از دنیا فراموش مکن»).

نقد شهوت‌کشی و تأثیر آن بر کمال

درس‌گفتار، با نقدی صریح بر شهوت‌کشی، بر این نکته تأکید دارد که سرکوب کامل شهوت، نه تنها به کمال نمی‌انجامد، بلکه به مرگ معنوی و جسمانی سالک منجر می‌شود. شهوت، به‌مثابه نمک زندگی، نیروی حیاتی و انگیزه‌ای برای نشاط و حرکت است. سالکی که شهوت را به‌کلی نفی کند، گویی حیات را از وجود خویش سلب کرده و به رکود و بی‌روحی گرفتار می‌شود. این دیدگاه، با سیره نبوی که سرشار از صفا، نشاط و زیبایی بود، در تضاد است.

در این راستا، نقدی بر برخی انحرافات فرهنگی و مذهبی مطرح شده که تحت تأثیر رهبانیت، زیبایی و نشاط را از زندگی حذف کرده‌اند. این انحرافات، نه تنها با عرفان اصیل اسلامی سازگار نیست، بلکه به بی‌روحی و آلودگی باطن منجر می‌شود.

درنگ: شهوت‌کشی، برخلاف عرفان اسلامی، به رکود معنوی و جسمانی سالک می‌انجامد. شهوت، چون نمک زندگی، باید در ظرف عصمت به تناسب حل شود تا نیروی محرکه‌ای برای کمال باشد.

تناسب شهوت و کمال در سیره نبوی

درس‌گفتار، با اشاره به سیره پیامبر اکرم (ص)، نشان می‌دهد که ایشان، با وجود برخورداری از شهوت طبیعی، آن را در ظرف عصمت و کمال استغراق کرده بودند. این تناسب، نه تنها مانع معراج و قرب الهی نبود، بلکه سکوئی برای پرتاب به سوی مقامات عالی معنوی فراهم آورد. پیامبر (ص)، به‌مثابه الگوی کامل، تعادل میان جنبه‌های مادی و معنوی زندگی را به سالکان آموختند.

این دیدگاه، با تأکید بر آیه‌ای از قرآن کریم تقویت می‌شود که می‌فرماید:

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً

(الروم: ۲۱، : «و از نشانه‌های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به آنان آرامش یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد»).

جمع‌بندی بخش اول

مرتبه نخست اخبات، با تبیین استغراق شهوت در عصمت، بر اهمیت تناسب میان تمایلات طبیعی و کمالات روحانی تأکید دارد. این دیدگاه، با نقد شهوت‌کشی و انحرافات رهبانی، راهی متعادل برای سلوک ارائه می‌دهد که در سیره نبوی تجلی یافته است. تمثیل آش و نمک، زیبایی این تعادل را به‌گونه‌ای عرفانی و ملموس ترسیم می‌کند.

بخش دوم: استدراک غفلت توسط اراده

مفهوم استدراک و نقش اراده در سلوک

مرتبه دوم اخبات، استدراک غفلت توسط اراده است. استدراک، به معنای درکی تدریجی و مستمر است که غفلت را به چالش می‌کشد و سالک را به سوی توجه و حضور قلبی رهنمون می‌سازد. در این مرحله، اراده‌ای قوی، چون شمشیری بران، غفلت را لحظه به لحظه خرد می‌کند و سالک را به آگاهی مداوم می‌رساند. این فرآیند، نشانه‌ای از پویایی سالک در مسیر سلوک است، گویی باغبانی که علف‌های هرز غفلت را از باغ وجود خویش می‌زداید.

مرید و اراده در مسیر اخبات

در درس‌گفتار، مرید به کسی اطلاق شده که با اراده‌ای استوار، به مراد خویش متصل می‌شود و این اتصال، جدایی‌ناپذیر است. مرید، برخلاف مأموم که می‌تواند از امام خویش جدا شود، با اراده‌ای قوی، غفلت را به تدریج از وجود خویش محو می‌کند. این اراده، چون نوری است که ظلمت غفلت را می‌زداید و سالک را به مقام توجه دائم می‌رساند.

درنگ: استدراک غفلت توسط اراده، مرحله‌ای پویا در سلوک است که سالک با اراده‌ای قوی، لحظه به لحظه غفلت را کاهش داده و به توجه و حضور قلبی می‌رسد.

نقد انحرافات در فهم غفلت

درس‌گفتار، با نقدی بر برخی برداشت‌های نادرست، بر این نکته تأکید دارد که غفلت، نه با سرکوب، بلکه با اراده‌ای آگاهانه و تدریجی از بین می‌رود. این دیدگاه، با رویکردهای افراطی که غفلت را به‌کلی نفی می‌کنند، متمایز است و بر پویایی و تغییر مستمر در سلوک تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

مرتبه دوم اخبات، با تبیین استدراک غفلت توسط اراده، بر نقش اراده در سلوک تأکید دارد. این مرحله، سالک را از غفلت به سوی توجه و حضور قلبی هدایت می‌کند و نشان‌دهنده پویایی و تعهد او در مسیر کمال است.

بخش سوم: استهوای عافیت توسط طلب

مفهوم استهوای عافیت و رهایی از تعلقات

مرتبه سوم اخبات، استهوای عافیت توسط طلب است. در این مرحله، سالک، عافیت و آسایش دنیوی را رها کرده و به دنبال اخبات، یعنی آرامش در رضایت الهی، می‌رود. این رهایی، گویی پرنده‌ای است که از قفس تعلقات پرواز می‌کند و به سوی آسمان رضایت الهی بال می‌گشاید. سالک در این مقام، چه در صلح باشد و چه در ستیز، رضایت حق را بر هر چیز دیگر ترجیح می‌دهد.

درنگ: استهوای عافیت، مرحله‌ای است که سالک، آسایش دنیوی را رها کرده و به دنبال آرامش در رضایت الهی می‌رود، گویی عافیت را به چاله می‌کشد و طمأنینه را در آغوش می‌گیرد.

نقد دلبستگی به عافیت

درس‌گفتار، با نقدی بر دلبستگی به عافیت، بر این نکته تأکید دارد که سالک باید از تعلقات مادی رها شود تا به آرامش الهی دست یابد. این دیدگاه، با سیره اولیای الهی که رضایت حق را بر آسایش دنیا ترجیح می‌دادند، همخوانی دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

مرتبه سوم اخبات، با تبیین استهوای عافیت، بر رهایی از تعلقات مادی و رسیدن به آرامش الهی تأکید دارد. این مرحله، اوج سلوک سالک است که در آن، رضایت حق بر هر چیز دیگر اولویت می‌یابد.

بخش چهارم: نقد انحرافات فرهنگی و مذهبی

نقد شهوت‌کشی و تأثیرات رهبانیت

درس‌گفتار، با نقدی صریح بر شهوت‌کشی، بر این نکته تأکید دارد که این رویکرد، ریشه در انحرافات رهبانی دارد و با عرفان اسلامی سازگار نیست. شهوت، به‌مثابه کیمیای عالم هستی، باید در مسیر کمال هدایت شود، نه اینکه سرکوب گردد. این دیدگاه، با نقد برخی جریان‌های مذهبی که تحت تأثیر رهبانیت، شهوت را به‌کلی نفی می‌کنند، تقویت می‌شود.

نقد انحرافات در برخورد با زنان

یکی از برجسته‌ترین نقدهای درس‌گفتار، به انحرافات فرهنگی در برخورد با زنان اختصاص دارد. این انحرافات، که زنان را به حاشیه رانده و از آنان به‌عنوان ابزار استفاده می‌کنند، با سیره نبوی که بر احترام و محبت به زنان تأکید دارد، در تضاد است. قرآن کریم نیز بر جایگاه زنان به‌عنوان مایه آرامش تأکید می‌کند:

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً

(الروم: ۲۱، : «و از نشانه‌های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به آنان آرامش یابید و میان شما مودت و رحمت قرار داد»).

نقد زندگی‌های بدون نشاط و صفا

درس‌گفتار، با نقدی بر زندگی‌های بدون نشاط و صفا، بر اهمیت عشق و محبت در زندگی تأکید دارد. فقدان این عناصر، به بیماری و رکود منجر می‌شود، در حالی که عرفان اسلامی، بر حفظ ظاهر و باطن در هماهنگی تأکید دارد.

درنگ: انحرافات فرهنگی و مذهبی، تحت تأثیر رهبانیت، شهوت، زنان و نشاط زندگی را به حاشیه رانده‌اند. عرفان اسلامی، با تأکید بر تناسب و هدایت، راهی متعادل برای سلوک ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد انحرافات فرهنگی و مذهبی، بر ضرورت بازگشت به عرفان اصیل اسلامی و سیره نبوی تأکید دارد. شهوت، زنان و نشاط زندگی، به‌مثابه نعمات الهی، باید در مسیر کمال هدایت شوند، نه اینکه سرکوب یا تحقیر گردند.

بخش پنجم: تحلیل عرفانی و ادبی عبارات خواجه عبدالله انصاری

برتری عبارت خواجه بر شرح شارح

درس‌گفتار، با تحسین عبارات خواجه عبدالله انصاری، بر عمق عرفانی و دقت واژگان او تأکید دارد. واژه «استغراق» در مقابل «قمع» یا «غرق»، مانور و انعطاف در هدایت شهوت را نشان می‌دهد، در حالی که شارح، با استفاده از واژگانی نظیر «قمع» و «ظلمت»، نتوانسته عمق مفهوم را منتقل کند. این تفاوت، گویی فاصله‌ای است میان نوری که از چشمه عرفان می‌جوشد و سایه‌ای که از قلم شارح برمی‌خیزد.

نقد شارح و دفاع از خواجه

شارح، با وجود دانش نظری، از تجربه عرفانی خواجه برخوردار نیست و از این‌رو، در تبیین عبارات او ناتوان مانده است. این نقد، بر اهمیت تجربه عرفانی در تفسیر متون عرفانی تأکید دارد و نشان می‌دهد که عرفان، بیش از دانش نظری، به سلوک عملی وابسته است.

درنگ: عبارات خواجه عبدالله انصاری، با عمق عرفانی و دقت واژگان، از شرح شارح فراتر می‌رود. «استغراق» در مقابل «قمع»، مانور و انعطاف در سلوک را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تحلیل عبارات خواجه و نقد شارح، بر اهمیت تجربه عرفانی در فهم متون عرفانی تأکید دارد. عبارات خواجه، چون نوری ملکوتی، راه سلوک را روشن می‌سازند و از هر شرحی فراتر می‌روند.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار جلسه ۱۷۰ منازل السائرین، با تبیین مراتب اخبات، یکی از عمیق‌ترین مباحث عرفان اسلامی را ارائه می‌دهد. این متن، با تأکید بر تناسب میان شهوت، غفلت و عافیت، رویکردی متعادل و پویا به سلوک عرفانی ارائه می‌کند که در مقابل دیدگاه‌های افراطی رهبانیت قرار دارد. سه مرتبه اخبات، سیر تدریجی سالک را از غلبه بر تمایلات نفسانی تا رسیدن به آرامش و رضایت الهی ترسیم می‌کنند. نقدهای ارائه‌شده، به‌ویژه در مورد انحرافات فرهنگی و مذهبی، بر ضرورت بازگشت به سیره نبوی و عرفان اصیل اسلامی تأکید دارند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، مرتبه اول اخبات چه تأثیری بر شهوت دارد؟

2. طبق متن، استدراک اراده در مرتبه دوم اخبات به چه معناست؟

3. بر اساس درسگفتار، در مرتبه سوم اخبات چه چیزی به چاله کشیده می‌شود؟

4. طبق متن، چرا شهوت کشی در عرفان نادرست است؟

5. بر اساس درسگفتار، استیلای نور حق بر نفس چه نتیجه‌ای دارد؟

6. بر اساس متن، استغراق شهوت به معنای نابودی و خفه کردن آن است.

7. مطابق درسگفتار، سالک در مرتبه دوم اخبات غفلت را لحظه به لحظه خرد می‌کند.

8. طبق متن، شهوت در عرفان به عنوان ظلمت و مانع کمال معرفی شده است.

9. بر اساس درسگفتار، سالک در مرتبه سوم اخبات به دنبال عافیت و نعمت نیست.

10. مطابق متن، تناسب بین عصمت و شهوت باعث خشک و بی‌روح شدن زندگی می‌شود.

11. منظور از استغراق شهوت در مرتبه اول اخبات چیست؟

12. چرا سالک در مرتبه دوم اخبات غفلت را استدراک می‌کند؟

13. استهوای سلوة در مرتبه سوم اخبات به چه معناست؟

14. چرا شهوت کشی در عرفان مورد انتقاد قرار گرفته است؟

15. نقش استیلای نور حق بر نفس در اخبات چیست؟

پاسخنامه

1. شهوت را مستغرق در عصمت می‌کند

2. خرد کردن و کاهش غفلت

3. عافیت

4. زیرا شهوت نمک زندگی و لازم برای کمال است

5. ایجاد هیأت نورانی در نفس

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. استغراق شهوت یعنی غرق کردن شهوت در عصمت با تناسب، نه نابودی آن.

12. زیرا با اراده، غفلت را لحظه به لحظه خرد کرده و به توجه تبدیل می‌کند.

13. به چاله کشیدن عافیت و دنبال کردن رضایت حق به جای نعمت و سلامت.

14. زیرا شهوت نمک زندگی است و حذف آن باعث خشک و بی‌روح شدن زندگی می‌شود.

15. نور حق نفس را نورانی کرده و شهوت را با تناسب در خود هضم می‌کند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده