در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 184

متن درس





منازل السائرین: مقام ورع و تطهیر قلب در ساحت‌های شريعت، طريقت و حقيقت

منازل السائرین: مقام ورع و تطهیر قلب در ساحت‌های شريعت، طريقت و حقيقت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۸۴)

مقدمه: تبیین مقام ورع در سلوک عرفانی

در منظومه عرفانی «منازل السائرین» خواجه عبدالله انصاری، مقام ورع به‌مثابه یکی از منازل کلیدی سلوک، جایگاهی برجسته دارد که قلب سالک را از آلودگی تعلقات غیرالهی پاکیزه می‌سازد. این مقام، در سه ساحت شريعت، طريقت و حقيقت، سالک را به سوی خلوص و قرب الهی هدایت می‌کند. درس‌گفتار جلسه ۱۸۴ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی ژرف و انتقادی، مفهوم ورع را از تحریفات تاریخی و انحرافات عرفانی بازمی‌ستاند و آن را به‌عنوان تطهیر قلب از تعلق به حرام در ساحت‌های سه‌گانه تعریف می‌کند. ورع، در این نگاه، نه‌تنها پرهیز از محرمات شرعی، بلکه شامل احتیاط در برابر شبهات و ایثار مباحات برای قرب الهی است، مشروط بر آنکه هماره در ظل شريعت باقی بماند.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی ورع و مرجعیت شريعت

تعریف ورع: تطهیر قلب از تعلقات غیرالهی

ورع، در منظومه عرفانی منازل السائرین، به‌مثابه پاکسازی قلب از آلودگی‌های ناشی از تعلق به حرام تعریف می‌شود: «فَإِنَّ الوَرَعَ هُوَ تَطْهِيرُ القلبِ عَنْ دَنَسِ التَّعَلُّقِ بِالحَرَامِ فِي الشَّرِيعَةِ أَوِ الطَّرِيقَةِ أَوِ الحَقِيقَةِ». این تعریف، ورع را صفتی نفسانی معرفی می‌کند که قلب سالک را از هرگونه دلبستگی به غیر خدا آزاد ساخته و به سوی خلوص در عبودیت رهنمون می‌گردد. حرام در این تعریف، نه‌تنها محرمات شرعی در ساحت شريعت، بلکه شبهات در طريقت و حتی مباحاتی را دربرمی‌گیرد که در حقيقت، سالک برای قرب الهی از آن‌ها ایثار می‌کند.

درنگ: ورع، تطهیر قلب از تعلق به حرام در شريعت، شبهات در طريقت و مباحات در حقيقت است که سالک را به خلوص در عبودیت هدایت می‌کند.

تمثیل باغ و علف‌های هرز، این مفهوم را به روشنی تبیین می‌کند: قلب سالک، چونان باغی است که ورع، باغبان آن است و علف‌های هرز تعلقات را می‌زداید تا گل‌های معرفت الهی شکوفا شوند. این پاکسازی، در هر ساحت، با استناد به شريعت انجام می‌شود، زیرا شريعت، به‌مثابه قباله دین، سند اصالت و مشروعیت هر عمل عرفانی است.

مرجعیت شريعت در تعیین حلال و حرام

تعیین حلال و حرام، چه در شريعت، چه در طريقت و حقيقت، تنها در صلاحیت شريعت است که بر کتاب و سنت استوار است. عارف، حتی اگر به مراتب بالای معرفت رسیده باشد، نمی‌تواند بدون استناد به شريعت، حکمی در باب حلال یا حرام صادر کند. این مرجعیت، مانند قباله‌ای است که مالکیت خانه را اثبات می‌کند؛ بدون این سند، هیچ ادعایی در باب حلال و حرام معتبر نیست. مجتهد، به‌عنوان متخصص شريعت، مسئول تعیین احکام است، و عارف، اگر مجتهد نباشد، باید از او تبعیت کند.

درنگ: مرجعیت تعیین حلال و حرام با شريعت است که بر کتاب و سنت استوار است، و عارف بدون استناد به شريعت، نمی‌تواند حکمی صادر کند.

تمثیل خانه و قباله، این مرجعیت را به زیبایی روشن می‌سازد: شريعت، چونان قباله‌ای است که مالکیت دین را تضمین می‌کند، و بدون آن، هر عمل عرفانی، مانند خانه‌ای بدون سند، بی‌اعتبار است. این دیدگاه، با اصول فقه شیعه همخوانی دارد که اجتهاد را بر اساس منابع معتبر شرعی تعریف می‌کند.

نقش مجتهد و عارف در سلوک

مجتهد، متخصص تعیین حلال و حرام است و عارف، اگر مجتهد نباشد، باید از او تبعیت کند. همکاری بین عارف و مجتهد، به تعادل بین عرفان و شريعت منجر می‌شود. عارف می‌تواند در طريقت و حقيقت، سالک را به احتیاط یا ایثار دعوت کند، اما نمی‌تواند حکمی برخلاف شريعت صادر کند. برای مثال، اگر عارفی به سالک توصیه کند که از شبهات پرهیز کند، این توصیه جایز است، اما اختراع عملی مانند «نماز وحدت» بدون سند شرعی، باطل و بدعت است.

درنگ: عارف، اگر مجتهد نباشد، باید از مجتهد تبعیت کند، و هر حکمی در طريقت و حقيقت باید با شريعت همخوان باشد.

تمثیل قصاب و پزشک، این همکاری را تبیین می‌کند: عارف، چونان قصابی است که گوشت معرفت عرضه می‌کند، و مجتهد، مانند پزشکی است که سلامت شرعی آن را تأیید می‌کند. این تعامل، تضمین‌کننده اصالت سلوک عرفانی است.

نتیجه‌گیری بخش نخست

ورع، صفتی نفسانی است که قلب را از تعلقات غیرالهی پاک می‌سازد. مرجعیت شريعت در تعیین حلال و حرام، تضمین‌کننده اصالت این مقام است. همکاری بین عارف و مجتهد، سلوک را در مسیر صحیح نگه می‌دارد. تمثیلات باغ، قباله و قصاب، این مفاهیم را به زیبایی روشن می‌کنند.

بخش دوم: مراتب ورع در ساحت‌های شريعت، طريقت و حقيقت

تبیین ساحت‌های سه‌گانه: شريعت، طريقت و حقيقت

شريعت، طريقت و حقيقت، سه ساحت سلوک عرفانی‌اند که به ترتیب به آب، رودخانه و دریا تشبیه شده‌اند. شريعت، ظرف ناسوت و پایه احکام است؛ طريقت، ظرف برزخ و مرحله احتیاط و مستحبات است؛ و حقيقت، ظرف آخرت و مرتبه ایثار و قرب الهی است. در شريعت، اصل بر اباحه است: «كُلُّ شَيْءٍ لَكَ مُبَاحٌ، كُلُّ شَيْءٍ لَكَ طَاهِرٌ، كُلُّ شَيْءٍ لَكَ حَلَالٌ». در طريقت، سالک به پرهیز از شبهات و عمل به مستحبات دعوت می‌شود، و در حقيقت، به ایثار مباحات برای دیگران تشویق می‌گردد.

درنگ: شريعت، پایه احکام، طريقت، مرحله احتیاط، و حقيقت، مرتبه ایثار است که سالک را به قرب الهی هدایت می‌کنند.

تمثیل آب، رودخانه و دریا، این مراتب را به روشنی تبیین می‌کند: شريعت، چونان آبی است که حیات می‌بخشد؛ طريقت، مانند رودخانه‌ای است که به سوی دریا جریان می‌یابد؛ و حقيقت، چونان دریای بی‌کران است که سالک در آن غرق قرب الهی می‌شود.

ورع در شريعت: پرهیز از محرمات

در شريعت، ورع به پرهیز از محرمات شرعی معطوف است. حرام، برای همه ممنوع است و ترک آن، وظیفه همگانی است. شريعت، به‌مثابه مهندس دین، چارچوب احکام را تعیین می‌کند، و هر مسلمانی موظف است از حرام دوری جوید.

درنگ: ورع در شريعت، پرهیز از محرمات شرعی است که وظیفه همگانی است و بر کتاب و سنت استوار است.

تمثیل قلعه و نگهبان، این مفهوم را روشن می‌سازد: قلب سالک، چونان قلعه‌ای است که شريعت، نگهبان آن است و از ورود حرام به آن جلوگیری می‌کند.

ورع در طريقت: احتیاط در برابر شبهات

در طريقت، ورع به احتیاط در برابر شبهات و عمل به مستحبات معطوف است. شبهات، اموری‌اند که در حلال یا حرام بودن آن‌ها تردید وجود دارد. شريعت، شبهات را جایز می‌داند، اما سالک در طريقت، به احتیاط، از آن‌ها پرهیز می‌کند. برای مثال، اگر فردی در بدهی بین چهار یا شش تومان تردید داشته باشد، شريعت، پرداخت چهار تومان را واجب می‌داند، اما سالک در طريقت، به احتیاط، شش تومان پرداخت می‌کند.

درنگ: ورع در طريقت، پرهیز از شبهات و عمل به مستحبات است که قلب را از آلودگی‌های احتمالی مصون می‌دارد.

تمثیل دریا و موج، این مرتبه را تبیین می‌کند: سالک، چونان دریانوردی است که از امواج شبهات پرهیز می‌کند تا کشتی قلبش به ساحل حق رهنمون شود.

ورع در حقيقت: ایثار مباحات

در حقيقت، ورع به ایثار مباحات برای قرب الهی معطوف است. سالک، حتی از آنچه حلال است، به نفع دیگران می‌گذرد. این مرتبه، با آیه قرآن کریم همخوانی دارد: يُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ (الحشر: ۹). : «و [آن‌ها] بر خود ترجیح می‌دهند، هرچند خودشان نیازمند باشند.» ایثار، نمونه‌ای از ورع در حقيقت است که سالک را به قرب الهی می‌رساند.

درنگ: ورع در حقيقت، ایثار مباحات برای قرب الهی است که با آیه يُؤْثِرُونَ تأیید می‌شود.

تمثیل درخت و میوه، این مرتبه را روشن می‌سازد: سالک، چونان درختی است که میوه‌های مباحات را به دیگران می‌بخشد تا باغ قلبش در پرتو حق شکوفا شود.

آزادی عمل در طريقت و حقيقت

در طريقت و حقيقت، سالک می‌تواند احکام سخت‌تری بر خود لازم کند، مشروط بر اینکه با شريعت مغایرت نداشته باشد. برای مثال، سالک می‌تواند نذر کند که از شبهات یا مباحات پرهیز کند. این نذر، مانند پیمانی است که سالک را به سوی کمال هدایت می‌کند، اما باید در چارچوب شريعت باشد.

درنگ: سالک در طريقت و حقيقت می‌تواند نذر کند که از شبهات یا مباحات پرهیز کند، مشروط بر انطباق با شريعت.

تمثیل پل و رود، این آزادی را تبیین می‌کند: نذر، چونان پلی است که سالک را از رود تعلقات به ساحل قرب الهی می‌رساند، مشروط بر آنکه در مسیر شريعت باشد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

مراتب ورع در شريعت، طريقت و حقيقت، سیر تکاملی سالک را از پرهیز از حرام تا ایثار مباحات نشان می‌دهند. شريعت، پایه احکام، طريقت، مرحله احتیاط، و حقيقت، مرتبه ایثار است. تمثیلات آب، قلعه، دریا و درخت، این مفاهیم را به زیبایی تبیین می‌کنند.

بخش سوم: نقد انحرافات عرفانی و ضرورت انطباق با شريعت

نقد بدعت‌های عرفانی

اختراع اعمالی مانند «نماز وحدت» یا ذکرهای غیرمستند، بدعت است و با شريعت مغایرت دارد. برای مثال، اگر کسی دو رکعت نماز نافله را با نیت وحدت بخواند و قربتاً الی الله باشد، جایز است، اما اختراع نماز جدید باطل است. بدعت، به تعبیر فقهی، افزودن یا کاستن غیرمجاز به دین است.

درنگ: اختراع اعمالی مانند «نماز وحدت» بدون سند شرعی، بدعت است و با شريعت مغایرت دارد.

تمثیل باغ و علف هرز، این نقد را روشن می‌سازد: بدعت، چونان علف هرزی است که باغ دین را از شکوفایی بازمی‌دارد و به گمراهی می‌کشاند.

نقد انحرافات درویشی

برخی دراویش، بدون دانش فقهی، رساله عملی می‌نویسند و احکام شرعی صادر می‌کنند. این عمل، به دلیل فقدان استناد به شريعت، گمراه‌کننده است و سالوس و شیطنت خوانده می‌شود. رساله‌نویسی، نیازمند دانش فقهی و اصولی است، و تنها مجتهد صلاحیت آن را دارد.

درنگ: رساله‌نویسی توسط دراویش غیرمجتهد، گمراه‌کننده است و تنها مجتهد صلاحیت صدور احکام شرعی را دارد.

تمثیل مکانیک و خودرو، این نقد را تبیین می‌کند: شريعت، چونان مکانیکی است که سلامت خودرو دین را تضمین می‌کند، و درویش غیرمجتهد، مانند راننده‌ای است که بدون تخصص، خودرو را خراب می‌کند.

نقد اعمال غیرشرعی به بهانه عرفان

ادعای برخی عرفا مبنی بر اینکه به دلیل فنای نفس، لمس نامحرم جایز است، نادرست و مغایر با شريعت است. حتی مرده نیز نمی‌تواند توسط نامحرم شسته شود، چه رسد به زنده. این ادعا، ناشی از جهل به شريعت است و گمراهی به دنبال دارد.

درنگ: لمس نامحرم، حتی با ادعای فنای نفس، حرام است و مغایر با شريعت است.

تمثیل آیینه و غبار، این نقد را روشن می‌سازد: عرفان بدون شريعت، چونان آیینه‌ای غبارگرفته است که نور حق را منعکس نمی‌کند و به گمراهی می‌انجامد.

نقد ریاضت‌های من‌درآوردی

ریاضت‌های غیرمستند، مانند ذکرهای اختراعی یا اعمال عجیب در حمام، بی‌ارزش و گاه شیطانی‌اند. داستان طنزی نقل شده که فردی به بهانه ریاضت، در حمام زیر دوش ذکر می‌گفت. این اعمال، چون مستند به شريعت نیستند، گمراه‌کننده‌اند. ائمه معصومین (ع)، ریاضت‌های معتبر، مانند نمازهای نافله و دعاهای مأثور، را معرفی کرده‌اند.

درنگ: ریاضت‌های غیرمستند، مانند ذکرهای اختراعی، گمراه‌کننده‌اند و باید به سنت‌های معتبر دینی استناد کرد.

تمثیل راه و بیراهه، این نقد را تبیین می‌کند: ریاضت‌های غیرمستند، چونان بیراهه‌ای است که سالک را از راه حق دور می‌کند، در حالی که سنت‌های معتبر، مانند راهی هموار، به مقصد می‌رسانند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

انحرافات عرفانی، مانند بدعت‌ها، رساله‌نویسی غیرمستند، اعمال غیرشرعی و ریاضت‌های من‌درآوردی، از فقدان استناد به شريعت ناشی می‌شوند. نقد این انحرافات، بر ضرورت حفظ شريعت به‌مثابه قباله دین تأکید دارد. تمثیلات باغ، مکانیک، آیینه و راه، این نقدها را به زیبایی روشن می‌کنند.

بخش چهارم: ایثار و ورع در سیره ائمه معصومین (ع)

ایثار ائمه (ع) به‌عنوان نمونه ورع در حقيقت

ایثار ائمه معصومین (ع)، نمونه‌ای والا از ورع در حقيقت است. آیه قرآن کریم، يُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ (الحشر: ۹)، : «و [آن‌ها] بر خود ترجیح می‌دهند، هرچند خودشان نیازمند باشند»، ایثار را تأیید می‌کند. برای مثال، دادن طعام بهشتی به دیگران توسط اهل بیت (ع)، بدون مخالفت با شريعت، به نزول من و سلوی انجامید.

درنگ: ایثار ائمه (ع)، نمونه‌ای از ورع در حقيقت است که بدون مغایرت با شريعت، به قرب الهی منجر می‌شود.

تمثیل ستاره و آسمان، این مفهوم را روشن می‌سازد: ایثار ائمه (ع)، چونان ستارگانی است که در آسمان حقيقت می‌درخشند و راه قرب الهی را به سالکان نشان می‌دهند.

عدم مغایرت ایثار با شريعت

ایثار ائمه (ع)، هرگز با شريعت مغایرت نداشت. این ایثار، نه از سر بی‌توجهی به احکام، بلکه از سر خلوص و قرب الهی بود. سیره اهل بیت (ع)، نمونه‌ای از تعادل بین عرفان و شريعت است.

درنگ: ایثار ائمه (ع)، با شريعت همخوان بود و از خلوص و قرب الهی ناشی می‌شد.

تمثیل رود و ساحل، این مفهوم را تبیین می‌کند: ایثار، چونان رودی است که در بستر شريعت جریان می‌یابد و به ساحل حقيقت می‌رسد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

ایثار ائمه (ع)، نمونه‌ای والا از ورع در حقيقت است که با شريعت همخوان است. این سیره، الگویی برای سالکان در مسیر قرب الهی است. تمثیلات ستاره و رود، این مفاهیم را به زیبایی روشن می‌کنند.

بخش پنجم: شريعت به‌مثابه قباله دین

اهمیت حفظ شريعت

شريعت، به‌مثابه قباله دین، سند اصالت و مشروعیت هر عمل عرفانی است. تضعیف شريعت، مانند آتش زدن قباله خانه است که مالکیت را باطل می‌کند. عرفان بدون شريعت، گمراهی است و به سالوس و شیطنت می‌انجامد.

درنگ: شريعت، قباله دین است که بدون آن، عرفان به گمراهی می‌انجامد.

تمثیل گنج و نگهبان، این مفهوم را روشن می‌سازد: شريعت، چونان نگهبانی است که از گنج دین عرفانی محافظت می‌کند، و بدون آن، گمراهان گنج را به تاراج می‌برند.

نقد تضعیف شريعت در عرفان

بسیاری گمراهی‌ها در طوایف عرفانی، از جمله درویشی و قلندری، ناشی از تضعیف شريعت است. این انحرافات، به دلیل عدم استناد به کتاب و سنت، به شیطنت و سالوس منجر می‌شوند. شريعت، مهندس دین است که چارچوب سلوک را تعیین می‌کند.

درنگ: تضعیف شريعت در عرفان، به گمراهی و شیطنت می‌انجامد، زیرا شريعت، مهندس دین است.

تمثیل عمود و خیمه، این نقد را تبیین می‌کند: شريعت، چونان عمود خیمه دین است که بدون آن، خیمه فرومی‌ریزد و سالکان در بیابان گمراهی سرگردان می‌شوند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

شريعت، قباله دین و تضمین‌کننده اصالت عرفان است. تضعیف آن، به گمراهی می‌انجامد. تمثیلات گنج و عمود، این ضرورت را به زیبایی روشن می‌کنند.

جمع‌بندی نهایی

مقام ورع در «منازل السائرین», سالک را از تعلقات غیرالهی پاک کرده و به سوی خلوص در عبودیت هدایت می‌کند. ورع، در شريعت، پرهیز از محرمات، در طريقت، احتیاط در برابر شبهات، و در حقيقت، ایثار مباحات است. شريعت، به‌مثابه قباله دین، مرجعیت تعیین احکام را دارد و هر حکمی در طريقت و حقيقت باید با آن همخوان باشد. نقد انحرافات عرفانی، از جمله بدعت‌ها، رساله‌های غیرمستند، اعمال غیرشرعی و ریاضت‌های من‌درآوردی، بر ضرورت حفظ شريعت تأکید دارد. ایثار ائمه (ع)، نمونه‌ای والا از ورع در حقيقت است که با آیه يُؤْثِرُونَ تأیید می‌شود. تمثیلات باغ، قباله، دریا، درخت، آیینه، ستاره و گنج، این مفاهیم را به زیبایی تبیین می‌کنند. ورع، صفتی پویا و مسئولانه است که سالک را به قرب الهی و تعالی معنوی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، ورع به چه معناست؟

2. طبق متن، چه کسی صلاحیت تعیین حلال و حرام را دارد؟

3. بر اساس متن، در طريقت چه چیزی توصیه شده است؟

4. طبق متن، در مقام حقیقت چه عملی مورد تأکید است؟

5. بر اساس متن، چرا عرفان و طريقت نباید با شريعت در تضاد باشند؟

6. طبق متن، شريعت تعیین‌کننده حلال و حرام است و عرفان نمی‌تواند مستقلاً حکمی صادر کند.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که در طريقت، انجام شبهات جایز است و نیازی به احتیاط نیست.

8. بر اساس متن، در مقام حقیقت، ایثار حتی در صورت نیاز شخصی توصیه شده است.

9. متن درسگفتار تأکید دارد که عارف می‌تواند بدون استناد به شريعت، احکام جدیدی وضع کند.

10. طبق متن، هر عملی در طريقت و حقیقت باید با استناد به شريعت باشد تا از گمراهی جلوگیری شود.

11. طبق متن، چرا حلال و حرام باید با استناد به شريعت تعیین شود؟

12. تفاوت شريعت و طريقت در برخورد با شبهات چیست؟

13. منظور از ایثار در مقام حقیقت چیست؟

14. چرا طبق متن، عرفان بدون استناد به شريعت گمراهی محسوب می‌شود؟

15. طبق متن، چرا مجتهد نقش کلیدی در تعیین احکام دارد؟

پاسخنامه

1. تطهیر قلب از تعلق به حرام

2. مجتهد با استناد به کتاب و سنت

3. عمل به مستحسنات و ترک مشتبهات

4. ایثار حتی در صورت نیاز شخصی

5. چون شريعت سند دیانت است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. چون شريعت با استناد به کتاب و سنت، سند دیانت است و صلاحیت تعیین حلال و حرام را دارد.

12. شريعت شبهات را جایز می‌داند، اما طريقت توصیه به ترک شبهات و عمل به مستحسنات می‌کند.

13. ایثار در مقام حقیقت به معنای ترجیح دادن دیگران بر خود حتی در صورت نیاز شخصی است.

14. چون شريعت مهندس دین است و هر عملی در عرفان باید با آن سازگار باشد تا از سالوس و شیطنت جلوگیری شود.

15. مجتهد با استناد به کتاب و سنت، صلاحیت تعیین حلال و حرام را دارد و عارف باید از او تبعیت کند.

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده