در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 63

متن درس





تحلیل قوه خیالیه و عالم مثالی در عرفان نظری ابن عربی

تحلیل قوه خیالیه و عالم مثالی در عرفان نظری ابن عربی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه شصت و سوم)

مقدمه

این نوشتار، بازنویسی علمی و جامع درس‌گفتار شصت و سوم از شرح فصوص الحکم داوود قیصری است که به بررسی مفهوم قوه خیالیه نفس کلی و عالم مثالی در چارچوب عرفان نظری ابن عربی می‌پردازد. این تحلیل، با تکیه بر محتوای اصلی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، تمامی جزئیات را با ساختاری منسجم و زبانی متین ارائه می‌دهد. هدف، تبیین دقیق مفاهیم عرفانی و فلسفی در قالبی دانشگاهی است که ضمن حفظ اصالت متن، با افزودن توضیحات تکمیلی، تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، معارف را برای پژوهشگران روشن‌تر می‌سازد. این متن، با ساختاری منظم، به نقد استدلال‌های منطقی، بررسی مفهوم عالم مثالی، و تحلیل روایات مرتبط می‌پردازد. مباحث، با دقتی علمی و با بهره‌گیری از زبانی فصیح، به گونه‌ای تنظیم شده‌اند که عمق و ظرافت عرفان نظری و فلسفه اسلامی را به نمایش بگذارند.

بخش نخست: تبیین قوه خیالیه نفس کلی

ماهیت قوه خیالیه نفس کلی

قوه خیالیه نفس کلی، به‌عنوان ظرفی فراگیر، بر تمامی قوای خیالی دیگر احاطه دارد و مجلای ظهور عالم مثالی است. این قوه، واسطه‌ای میان عالم عقلی و عالم جسمانی تلقی می‌شود و صور مثالی را در خود جای می‌دهد.

درنگ: قوه خیالیه نفس کلی، محاط بر تمامی قوای خیالی دیگر است و مجلای ظهور عالم مثالی محسوب می‌شود.

این قوه، مانند آینه‌ای است که صور عالم را در خود بازمی‌تاباند و واسطه‌ای میان حقیقت و تجلیات آن است.

عالم مثالی و صور جسمانی

عالم مثالی، مشتمل بر صور عالم جسمانی است و صور اعیان و حقایق حضرة علمیه الهی را منعکس می‌کند. این عالم، به دلیل غیرمادی بودن، خیال منفصل نامیده می‌شود و شباهتی به خیال متصل دارد.

درنگ: عالم مثالی، صور عالم جسمانی و حقایق حضرة علمیه را در بر می‌گیرد و به دلیل غیرمادی بودن، خیال منفصل نامیده می‌شود.

عالم مثالی، مانند دریایی است که صور جسمانی و حقایق الهی، چون موج‌هایی در آن متجلی می‌شوند.

صور مثالی و اسم ظاهر

صور مثالی، نصیبی از اسم ظاهر الهی دارند و ظهورات این اسم را در خود متجلی می‌سازند.

درنگ: صور مثالی، ظهورات اسم ظاهر الهی‌اند و نصیبی از این اسم دارند.

این صور، مانند پرتوهایی‌اند که از خورشید اسم ظاهر ساطع شده و عالم را روشن می‌سازند.

عالم مثالی و گستره آن

عالم مثالی، مشتمل بر عرش، کرسی، سماوات سبع، و ارضین است و تمامی صور افلاک و دیگر موجودات را در بر می‌گیرد.

درنگ: عالم مثالی، شامل عرش، کرسی، سماوات سبع، و ارضین است و صور افلاک را در خود جای داده است.

این عالم، مانند آسمانی است که تمامی موجودات، چون ستارگان در آن می‌درخشند.

جمع‌بندی بخش نخست

قوه خیالیه نفس کلی، به‌عنوان ظرفی فراگیر، صور عالم جسمانی و حقایق الهی را در خود متجلی می‌سازد. عالم مثالی، با ویژگی خیال منفصل، واسطه‌ای میان عالم عقلی و جسمانی است و صور مثالی، ظهورات اسم ظاهر الهی‌اند. این مفاهیم، در چارچوب عرفان نظری ابن عربی، نقش محوری در تبیین رابطه میان حقیقت و تجلی دارند.

بخش دوم: نقد مفاهیم عرفانی و فلسفی

نقد مفهوم نفس کلی و قوه خیالیه

مفهوم نفس کلی و قوه خیالیه آن، به دلیل فقدان دلیل معتبر عقلانی و شرعی، فاقد مبنای واقعی تلقی می‌شود و صرفاً خیالی است.

درنگ: نفس کلی و قوه خیالیه آن، به دلیل نبود شواهد عینی و عقلانی، خیالات واهی‌اند.

این مفاهیم، مانند سراب‌هایی‌اند که در بیابان ذهن پدیدار شده، اما با نور عقل، محو می‌گردند.

نقد عالم جابلقا و جابلسا

شهرهای خیالی جابلقا و جابلسا، که هر یک به هزار دروازه و داروغه مزین شده‌اند، فاقد وجود واقعی‌اند و ساخته ذهن‌اند.

درنگ: جابلقا و جابلسا، به دلیل فقدان دلیل معتبر، فاقد وجود واقعی و ساخته ذهن‌اند.

این شهرها، مانند قصرهای خیالی‌اند که در داستان‌های کهن ترسیم شده، اما در عالم واقع، نشانی از آن‌ها نیست.

نقد حور غلیایی و فلک الافلاک

مفاهیم حور غلیایی و فلک الافلاک، به دلیل نبود مبنای عقلانی و شرعی، غیرقابل پذیرش‌اند.

درنگ: حور غلیایی و فلک الافلاک، فاقد مبنای عقلانی و شرعی‌اند و غیرقابل پذیرش‌اند.

این مفاهیم، مانند تصاویر موهومی‌اند که در آیینه ذهن ترسیم شده، اما با نور حقیقت، محو می‌گردند.

نقد جزیره خضراء

جزیره خضراء و نسبت آن به حضرت بقیة‌الله (عج)، به دلیل فقدان شواهد معتبر، بی‌اساس است.

درنگ: جزیره خضراء و نسبت آن به حضرت بقیة‌الله (عج)، فاقد شواهد معتبر و بی‌اساس است.

این ادعا، مانند نسیمی است که در دشت خیال وزیده، اما در عالم حقیقت، نشانی از آن یافت نمی‌شود.

نقد نسبت جابلقا و جابلسا به حضرت بقیة‌الله (عج)

نسبت دادن حضرت بقیة‌الله (عج) به جابلقا و جابلسا، نه‌تنها بی‌مبنا، بلکه توهین‌آمیز است، زیرا ایشان قطب عالم و حاضر در همه ذرات هستی‌اند.

درنگ: نسبت دادن حضرت بقیة‌الله (عج) به جابلقا و جابلسا، بی‌مبنا و توهین‌آمیز است، زیرا ایشان در همه ذرات هستی حاضرند.

حضرت بقیة‌الله (عج)، مانند خورشیدی است که همه عالم را روشن می‌سازد و محدود به مکان‌های خیالی نیست.

نقد افلاک در عالم مثالی

نسبت دادن افلاک به عالم مثالی، به دلیل نبود دلیل معتبر، غیرقابل پذیرش است.

درنگ: نسبت افلاک به عالم مثالی، به دلیل فقدان شواهد، غیرقابل پذیرش است.

این نسبت، مانند بافتن پارچه‌ای است که تار و پود آن از حقیقت تهی است.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد مفاهیم نفس کلی، عالم جابلقا و جابلسا، حور غلیایی، فلک الافلاک، و جزیره خضراء، بر فقدان دلیل عقلانی و شرعی تأکید دارد. این مفاهیم، به دلیل ریشه در خیالات واهی، از حقیقت عرفانی و فلسفی فاصله دارند و نسبت دادن آن‌ها به مقامات والای معصومین (ع)، مانند حضرت بقیة‌الله (عج)، نادرست و غیرقابل پذیرش است.

بخش سوم: نقد روایات و اخبار

نقد روایت جبرئیل و آب حیات

روایت جبرئیل و خلق ملائکه از قطرات پرهایش، به دلیل تناقض با مجرد بودن جبرئیل، فاقد دلالت عقلانی است.

درنگ: روایت جبرئیل و خلق ملائکه از قطرات پرهایش، به دلیل تناقض با ماهیت مجرد جبرئیل، غیرقابل پذیرش است.

این روایت، مانند قصه‌ای است که در عالم خیال بافته شده، اما با عقل و حقیقت سازگار نیست.

نقد روایت خضر و امیرالمؤمنین (ع)

روایت گفت‌وگوی خضر با امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع)، به دلیل محتوای غیرمستدل و محدودیت ادراک راوی، فاقد اعتبار علمی است.

درنگ: روایت گفت‌وگوی خضر با امیرالمؤمنین (ع) و امام حسن (ع)، به دلیل محدودیت ادراک راوی، غیرقابل اعتماد است.

این روایت، مانند سایه‌ای است که در مه ذهن راوی شکل گرفته، اما از حقیقت روشن دور است.

نقد روایت جبرئیل و سدرة المنتهی

روایت ششصد بال جبرئیل در سدرة المنتهی، به دلیل تناقض با مجرد بودن جبرئیل، فاقد دلالت عقلانی است.

درنگ: روایت ششصد بال جبرئیل در سدرة المنتهی، به دلیل تناقض با ماهیت مجرد جبرئیل، غیرمستدل است.

این روایت، مانند نقاشی‌ای است که بر بوم خیال کشیده شده، اما با حقیقت وجودی جبرئیل همخوانی ندارد.

محدودیت ادراک راویان

راویان، گاه به دلیل محدودیت ادراک، قادر به فهم دقیق کلام معصوم (ع) نبوده‌اند و نقل به معنای آن‌ها، به تحریف معنا منجر شده است.

درنگ: محدودیت ادراک راویان، گاه به تحریف معنا در نقل به معنای روایات منجر شده است.

این محدودیت، مانند ابرهایی است که نور حقیقت کلام معصوم (ع) را در خود پنهان کرده‌اند.

نقد اخبار صحیحه

حتی اخبار صحیحه، لزوماً در همه موارد حجت نیستند و حجت بودن آن‌ها، به باب عمل محدود است، نه علم و عقیده.

درنگ: اخبار صحیحه، در باب عمل به تکلیف حجت‌اند، نه در باب علم و عقیده.

این اخبار، مانند چراغ‌هایی‌اند که راه عمل را روشن می‌کنند، اما در پهنه عقاید، عقل حاکم است.

اخبار جعلی و غیرصحیح

بسیاری از اخبار، به دلیل جعلی بودن یا ضعف سند، غیرقابل اعتمادند.

درنگ: اخبار جعلی یا ضعیف‌السند، به دلیل فقدان اعتبار، غیرقابل اعتمادند.

این اخبار، مانند سایه‌هایی‌اند که در تاریکی ذهن پدید آمده و از نور حقیقت دورند.

نقد تأثیر روایات غیرمستدل

روایات غیرمستدل، اعتبار روایات معتبر را نیز مخدوش می‌کنند و اعتماد عمومی را به سنت کاهش می‌دهند.

درنگ: روایات غیرمستدل، اعتبار روایات معتبر را مخدوش کرده و اعتماد به سنت را کاهش می‌دهند.

این روایات، مانند علف‌های هرزی‌اند که در باغ حقیقت روییده و زیبایی آن را خدشه‌دار می‌کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد روایات مرتبط با جبرئیل، خضر، و دیگر مفاهیم، بر فقدان دلیل عقلانی و محدودیت ادراک راویان تأکید دارد. اخبار صحیحه، تنها در باب عمل حجت‌اند و در عقاید، عقل حاکم است. روایات جعلی و غیرمستدل، به اعتبار سنت آسیب می‌زنند و نیازمند بررسی دقیق و درایت‌اند.

بخش چهارم: نقش عقل و استدلال در عرفان

لزوم استدلال در ادعاها

هر ادعایی، حتی اگر از عرفا یا حکما باشد، بدون دلیل معتبر غیرقابل پذیرش است.

درنگ: ادعاهای بدون دلیل، حتی از عرفا یا حکما، غیرقابل پذیرش‌اند.

این اصل، مانند مشعلی است که راه حقیقت را از تاریکی خیالات جدا می‌سازد.

نقد کشفیات عرفا

کشفیات عرفا، اگر فاقد دلیل منطقی یا شرعی باشند، غیرقابل پذیرش‌اند.

درنگ: کشفیات عرفا، بدون تأیید دلیل عقلانی یا شرعی، غیرقابل پذیرش‌اند.

این کشفیات، مانند رویاهایی‌اند که در خواب دیده شده، اما در بیداری حقیقت ندارند.

نقد نفس کلی در فلسفه صدرایی

مفهوم نفس کلی، حتی در فلسفه صدرایی، به دلیل فقدان دلیل معتبر، غیرقابل پذیرش است.

درنگ: نفس کلی در فلسفه صدرایی، به دلیل نبود دلیل معتبر، غیرقابل پذیرش است.

این مفهوم، مانند بنایی است که بر شالوده‌ای سست بنا شده و با باد حقیقت فرو می‌ریزد.

نقد تأثیر ادعاهای بی‌اساس

ادعاهای بی‌مبنا، اعتبار سخنان مستدل را نیز زیر سؤال می‌برند.

درنگ: ادعاهای بی‌مبنا، به اعتبار سخنان مستدل آسیب می‌زنند.

این ادعاها، مانند غباری‌اند که بر آیینه حقیقت نشسته و شفافیت آن را مکدر می‌کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

عقل و استدلال، ستون‌های اصلی در ارزیابی ادعاهای عرفانی و فلسفی‌اند. مفاهیم نفس کلی، کشفیات عرفا، و ادعاهای بی‌مبنا، به دلیل فقدان دلیل معتبر، از اعتبار ساقط‌اند. این نقد، بر لزوم استناد به عقل و شرع در عرفان نظری تأکید دارد.

بخش پنجم: نقش معصومین (ع) در هدایت

نقش امیرالمؤمنین (ع) در هدایت

امیرالمؤمنین (ع)، با علم به طرق سماوی، هدایتگر حقایق‌اند. ایشان فرموده‌اند: إِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْرَفُ أَعْلَمُ (من به راه‌های آسمان‌ها داناترم).

درنگ: امیرالمؤمنین (ع)، با علم به طرق سماوی، هدایتگر حقایق‌اند.

ایشان، مانند ستاره‌ای درخشان‌اند که راه هدایت را در تاریکی جهل روشن می‌سازند.

حضور فراگیر حضرت بقیة‌الله (عج)

حضرت بقیة‌الله (عج)، در همه ذرات هستی حاضرند و همه را می‌بینند. ایشان فرموده‌اند: «هر که بمیرد مرا می‌بیند و هر که زنده باشد نیز مرا می‌بیند».

درنگ: حضرت بقیة‌الله (عج)، در همه ذرات هستی حاضرند و همه را می‌بینند.

ایشان، مانند روحی‌اند که در کالبد هستی جریان دارد و همه موجودات را در بر می‌گیرد.

رجعت و اثبات حقانیت

رجعت، بستری برای تحقق وعده‌های الهی و اثبات حقانیت اهل بیت (ع) در عالم ناسوت است.

درنگ: رجعت، فرصتی برای اثبات ادعاهای اهل بیت (ع) در عالم ناسوت است.

رجعت، مانند پلی است که حقیقت را از عالم غیب به عالم شهود پیوند می‌دهد.

تواضع علمی در برابر معصومین (ع)

در برابر علم معصومین (ع)، تواضع علمی لازم است. قرآن کریم می‌فرماید: اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ (خدا و رسولش داناترند).

درنگ: در برابر علم معصومین (ع)، تواضع علمی لازم است.

این تواضع، مانند خم شدن شاخه‌ای پربار در برابر باد حکمت الهی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

امیرالمؤمنین (ع) و حضرت بقیة‌الله (عج)، با علم و حضور فراگیر خود، هدایتگران حقایق‌اند. رجعت، بستری برای اثبات حقانیت ایشان است و تواضع در برابر علم معصومین (ع)، ضرورتی علمی و معنوی است.

بخش ششم: نقد روش‌های آموزشی و علمی

نقد روش‌های آموزشی علم دینی

روش‌های آموزشی کنونی در علم دینی، که بر حافظه‌محوری استوارند، مانع پرورش عالمان واقعی با قوه تمییز هستند.

درنگ: روش‌های حافظه‌محور در علم دینی، مانع پرورش عالمان با قوه تمییز هستند.

این روش‌ها، مانند کاشتن بذری در خاک سست‌اند که میوه‌ای بارور به بار نمی‌آورند.

علم، فراتر از حافظه

علم، قوه تمییز و تحلیل است، نه صرف حفظ مطالب.

درنگ: علم، توانایی تحلیل و تمییز است، نه حفظ طوطی‌وار مطالب.

علم، مانند پرنده‌ای است که با بال‌های تحلیل و تمییز در آسمان معرفت پرواز می‌کند.

امتحان قوه تمییز

امتحان طلاب، باید قوه تمییز را ارزیابی کند، نه صرفاً حافظه.

درنگ: امتحان طلاب، باید قوه تمییز را ارزیابی کند، نه حافظه.

این ارزیابی، مانند غربالگری است که گوهر حقیقت‌جویی را از خاک حافظه‌محوری جدا می‌کند.

نقد خودآموزهای علمی

خودآموزهای غیرمستدل، به تربیت نادرست عالمان منجر می‌شوند.

درنگ: خودآموزهای غیرمستدل، به تربیت نادرست عالمان منجر می‌شوند.

این خودآموزها، مانند راه‌هایی‌اند که در تاریکی گمراهی منتهی می‌شوند.

شرط تدریس کتب

مدرس، باید خود را از نظر علمی شایسته‌تر از مؤلف بداند تا تدریس او مشروع باشد.

درنگ: مدرس، باید خود را شایسته‌تر از مؤلف بداند تا تدریسش مشروع باشد.

این شرط، مانند کلیدی است که در تدریس، قفل حقیقت را می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش ششم

روش‌های آموزشی در علم دینی، نیازمند اصلاح است تا قوه تمییز را پرورش دهد. علم، فراتر از حافظه است و تدریس کتب، نیازمند شایستگی علمی مدرس است. این اصلاحات، برای تربیت عالمان حقیقی ضروری‌اند.

بخش هفتم: ضرورت استناد به دلیل

ضرورت استناد به دلیل

هر سخن، اعم از قرآنی یا روایی، نیازمند دلیل معتبر است.

درنگ: هر سخن، اعم از قرآنی یا روایی، نیازمند دلیل معتبر است.

این اصل، مانند پایه‌ای است که بنای حقیقت بر آن استوار می‌شود.

نقل به معنا و درایت

نقل به معنای روایات، نیازمند درایت و تحلیل عقلانی است تا از تحریف معنا جلوگیری شود.

درنگ: نقل به معنای روایات، نیازمند درایت و تحلیل عقلانی است.

درایت، مانند فیلتری است که حقیقت کلام معصوم (ع) را از تحریفات جدا می‌کند.

ظن معتبر در اصول

در اصول عقاید، ظن معتبر کافی نیست و عقل حاکم است.

درنگ: در اصول عقاید، عقل حاکم است و ظن معتبر کافی نیست.

عقل، مانند حاکمی است که در قلمرو عقاید، قضاوت نهایی را صادر می‌کند.

نقد نقل بدون تحقیق

نقل بدون تحقیق، مانند نقالی، فاقد اعتبار علمی است.

درنگ: نقل بدون تحقیق، فاقد اعتبار علمی است.

این نقل، مانند صدایی است که در کوهستان طنین می‌اندازد، اما معنای حقیقی ندارد.

جمع‌بندی بخش هفتم

استناد به دلیل، درایت در نقل روایات، و حاکمیت عقل در عقاید، از اصول اساسی در بررسی معارف دینی‌اند. نقل بدون تحقیق، اعتبار علمی را مخدوش می‌کند و نیازمند اصلاح است.

بخش هشتم: محدودیت ادراک و وسعت عالم

وسعت عالم و محدودیت ادراک

عالم، بسیار وسیع است، اما ادراک انسانی محدود است. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (و از دانش جز اندکی به شما داده نشده است).

درنگ: عالم بسیار وسیع است، اما ادراک انسانی محدود است.

این محدودیت، مانند قطره‌ای است در برابر اقیانوس بی‌کران خلقت.

محدودیت ادراک انبیا و ملائکه

برخی مطالب، حتی برای انبیا و ملائکه، غیرقابل تحمل است و تنها در برابر علم الهی، تسلیم‌اند.

درنگ: برخی مطالب، حتی برای انبیا و ملائکه، غیرقابل تحمل است.

این محدودیت، مانند سایه‌ای است که در برابر نور بی‌منتهای الهی محو می‌شود.

سخنان دشمنان اهل بیت (ع)

دشمنان اهل بیت (ع)، سخنان ایشان را با باطل مخلوط می‌کنند. امام صادق (ع) فرمودند: دشمنان، حق و باطل را درهم می‌آمیزند.

درنگ: دشمنان اهل بیت (ع)، حق و باطل را درهم می‌آمیزند.

این آمیختگی، مانند افزودن زهر به عسل است که حقیقت را مسموم می‌کند.

جمع‌بندی بخش هشتم

وسعت عالم و محدودیت ادراک انسانی، بر ضرورت تواضع علمی تأکید دارد. حتی انبیا و ملائکه، در برابر علم الهی محدودند و دشمنان اهل بیت (ع)، با آمیختن حق و باطل، حقیقت را مخدوش می‌کنند.

بخش نهم: ضرورت اصلاح کتب روایی

نیاز به اصلاح کتب روایی

کتب روایی، به دلیل مشکلات سندی و دلالتی، نیازمند اصلاح‌اند.

درنگ: کتب روایی، به دلیل مشکلات سندی و دلالتی، نیازمند اصلاح‌اند.

این اصلاح، مانند پالایش چشمه‌ای است که از آلودگی‌ها پاک شده و زلال می‌گردد.

مطالعه دقیق روایات

مطالعه دقیق روایات و کتب، برای فهم حقایق ضروری است.

درنگ: مطالعه دقیق روایات و کتب، برای فهم حقایق ضروری است.

این مطالعه، مانند کاوش در معدنی است که گوهرهای حقیقت را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نهم

اصلاح کتب روایی و مطالعه دقیق آن‌ها، برای حفظ اصالت معارف دینی ضروری است. این فرآیند، حقیقت را از تحریفات و آلودگی‌ها پالایش می‌کند.

بخش دهم: تمثیل کلاه ترمه و نقد ادعاهای بی‌مبنا

تمثیل کلاه ترمه

داستان کلاه ترمه، تمثیلی برای ادعاهای غیرقابل اثبات است که تنها با توهم و خیال دیده می‌شوند.

درنگ: داستان کلاه ترمه، تمثیلی برای ادعاهای غیرقابل اثبات است.

این تمثیل، مانند آیینه‌ای است که پوچی ادعاهای بی‌مبنا را به نمایش می‌گذارد.

نقد ساخت عوالم غیرواقعی

ساخت عوالم غیرواقعی، مانند بهشت‌فروشی بهلول، فاقد مبنای عقلانی است.

درنگ: ساخت عوالم غیرواقعی، مانند بهشت‌فروشی، فاقد مبنای عقلانی است.

این عوالم، مانند حباب‌هایی‌اند که در آب خیال شکل گرفته و با نسیم حقیقت می‌ترکند.

جمع‌بندی بخش دهم

تمثیل کلاه ترمه و نقد عوالم غیرواقعی، بر پوچی ادعاهای بی‌مبنا تأکید دارند. این نقد، ضرورت استناد به دلیل و دوری از خیالات واهی را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار شصت و سوم استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین و نقد مفهوم قوه خیالیه نفس کلی و عالم مثالی در عرفان نظری ابن عربی پرداخت. قوه خیالیه، به‌عنوان مجلای عالم مثالی، صور جسمانی و حقایق الهی را در خود متجلی می‌سازد، اما مفاهیمی چون نفس کلی، جابلقا، جابلسا، و جزیره خضراء، به دلیل فقدان دلیل معتبر، غیرقابل پذیرش‌اند. نقد روایات غیرمستدل، مانند روایات جبرئیل و خضر، بر ضرورت درایت و استناد به عقل تأکید دارد. نقش معصومین (ع) در هدایت، اصلاح روش‌های آموزشی علم دینی، و ضرورت مطالعه دقیق کتب روایی، از دیگر محورهای این نوشتار است. این معارف، مانند نوری است که حقیقت را از تاریکی خیالات جدا می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی