در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 185

متن درس






تبیین عرفانی رابطه اعیان، اسماء و صفات در فصوص الحکم

تبیین عرفانی رابطه اعیان، اسماء و صفات در فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۸۵)

دیباچه

در این نوشتار، به کاوشی عمیق در رابطه میان اعیان، اسماء الهی، و صفات کلی چون علم، حیات، قدرت، و اراده پرداخته می‌شود، چنان‌که در درس‌گفتار شماره ۱۸۵ از شرح فصوص الحکم استاد فرزانه قدس‌سره بیان شده است. این بررسی، چونان سفری به ژرفای اقیانوس معرفت، جایگاه این مفاهیم را در نظام وجودی از منظری عرفانی و فلسفی تبیین می‌کند. با نقدی بر تناقض ظاهری در بیان شیخ محیی‌الدین ابن‌عربی، این اثر به تمایز میان صفت و ذات، و نسبت میان مشتق و مبدأ می‌پردازد و بر وحدت ذات و صفات در حقیقت الهی و انسانی تأکید می‌ورزد. این نوشتار، با ساختاری علمی و دانشگاهی، تمامی نکات درس‌گفتار را با شرح و تفصیل ارائه می‌دهد تا برای جویندگان معرفت، روشنگر و راهگشا باشد.

بخش یکم: اعیان و پیوند وجودی با اسماء الهی

اعتماد اعیان به اسماء

اعیان ثابتة، چونان سایه‌هایی که از نور اسماء الهی پدید می‌آیند، معلول و وابسته به این اسماء‌اند. این وابستگی، مانند رودی که از چشمه‌ای زلال سرچشمه می‌گیرد، به نقش اسماء به‌عنوان مبادی ظهور اعیان اشاره دارد. اعیان، بدون اتکا به اسماء، چونان گیاهی بی‌آب، فاقد حیات وجودی‌اند.

اسم، آینه ذات و صفت

هر اسم الهی، چون آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، ترکیبی از ذات و صفتی معنوی است که حقیقت آن اسم را معین می‌سازد. این وحدت، چونان شعله‌ای که نور و گرما را در خود جمع کرده، نشان‌دهنده پیوند ناگسستنی ذات و صفت در مرتبه اسماء است.

درنگ: اسماء الهی، چون چشمه‌های نور، ذات و صفت را متحد ساخته و اعیان را به ظهور می‌رسانند.

تکثر اعیان از رهگذر صفات

تکثر اعیان، مانند شاخه‌های درختی که در باغ هستی روییده‌اند، تنها از طریق صفات الهی که تمایزبخش آنهاست، محقق می‌گردد. صفات، چون رنگ‌های تابلوی آفرینش، عامل تمییز و تکثر اعیان در مرتبه ظهورند.

بخش دوم: صفات کلی و حقیقت وجودی

امور کلی و فقدان عینیت مستقل

امور کلی چون علم، حیات، قدرت، و اراده، به‌صورت مستقل در عالم خارج فاقد عینیت‌اند و تنها در مظاهرشان، مانند نور در آینه، متعین می‌شوند. این امور، چونان مفاهیمی که در ذهن نقش می‌بندند، از حقایق خارجی استخراج شده و در خارج، تنها از طریق مظاهرشان شناخته می‌شوند.

پرسش از اصالت صفت یا مظهر

پرسشی بنیادین مطرح است: آیا علم، حیات، قدرت، و اراده در خارج حقیقت دارند یا مظاهر آنها، یعنی عالم، حيّ، قادر، و مرید، اصل‌اند؟ این پرسش، چون کلیدی به سوی فهم رابطه میان صفت و ذات، در عرفان جایگاه ویژه‌ای دارد.

درنگ: تمایز میان صفت و مظهر، چونان جدایی نور از آینه‌ای که آن را بازمی‌تاباند، بنیاد بحث عرفانی ذات و صفات است.

امور کلی، معانی عقلی

استاد فرزانه قدس‌سره، همراه با شارح، امور کلی را معانی عقلی می‌دانند که چون نقشه‌ای از حقیقت وجود، در ذهن متصور می‌شوند. این معانی، از حقایق خارجی استخراج شده و در قالب مفاهیم کلی شکل می‌گیرند.

بخش سوم: وحدت ذات و صفات

نفی ذات تهی از صفت

در نظام هستی، هیچ ذاتی تهی از صفت وجود ندارد، مانند درختی که بدون برگ و میوه، قابل تصور نیست. ذات و صفت، چون روح و جسم، در وحدتی ناگسستنی متحدند.

انسان، مظهر کمالات الهی

انسان، نه ظرفی خالی که کمالات در آن ریخته شود، بلکه حقیقتی است که کمالات الهی، چون گلی در باغ وجود، در او به‌تدریج شکوفا می‌شوند. این ظهور، نشان‌دهنده جامعیت انسان در تجلی اسماء الهی است.

درنگ: انسان، چون آینه‌ای تمام‌نما، مظهر ظهور کمالات الهی است که حقیقتش در وحدت با صفات الهی شکوفا می‌شود.

بخش چهارم: محدودیت حواس و قدرت عقل

محدودیت حواس در ادراک حقایق

حواس ظاهری، چون چراغی کم‌سو، تنها قادر به درک اعراض‌اند و از ادراک جواهر، مانند جسم دیوار، ناتوان‌اند. عقل، اما، چون مشعلی فروزان، جوهر را می‌شناسد و حقیقت را اثبات می‌کند.

عقل و جوهر‌یابی

عقل، با استدلال به عدم تداخل، وجود جوهر را اثبات می‌کند، مانند مهندسی که با محاسبات دقیق، بنیان استوار بنا را می‌شناسد. این قدرت جوهر‌یابی، عقل را از حواس متمایز می‌سازد.

بخش پنجم: حقیقت صفات در خارج

تناقض ظاهری در بیان شیخ

شیخ محیی‌الدین، نخست امور کلی را فاقد وجود خارجی می‌داند، سپس حقیقت آنها را در خارج تأیید می‌کند. این تناقض ظاهری، چون معمایی پیچیده، به ژرفای بحث وجود صفات اشاره دارد.

ظهور صفات در مظاهر

صفات کلی، چون نوری که در آینه‌های گوناگون بازمی‌تابد، در ظرف افراد متعین می‌شوند. مظاهر، خود ظهورات این صفات‌اند و ذاتی مستقل از آنها ندارند.

درنگ: صفات الهی، چون چشمه‌ای جوشان، در مظاهر متعین شده و حقیقتشان در خارج، نه صرفاً آثارشان، متجلی است.

نتیجه‌گیری

این بررسی، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، رابطه اعیان، اسماء، و صفات را در نظام عرفانی فصوص الحکم کاوش کرده است. اعیان، چون سایه‌های نور اسماء، معلول آنها هستند و صفات، عامل تکثر و تعین آنها. حقیقت صفات کلی، در مظاهر متجلی شده و ذات و صفت، در وحدتی ناگسستنی، چون روح و جسم، متحدند. انسان، چون آینه‌ای تمام‌نما، مظهر کمالات الهی است و عقل، برخلاف حواس، قادر به درک جواهر و حقایق است. این تبیین، راهی به سوی فهم عمیق‌تر وحدت وجودی در عرفان گشوده و برای جویندگان معرفت، چراغی فروزان است.

با نظارت صادق خادمی