در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 586

متن درس

 

منازل السائرین: تبیین بسط در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۸۶)

مقدمه: بسط، دریچه وسعت وجودی سالک

در سلوک عرفانی، مقام بسط چونان دری گشوده است که سالک را از تنگنای قبض به سوی گستره‌ای بی‌کران از معرفت و قرب الهی رهنمون می‌سازد. این مقام، که پس از قبض در منازل السائرین جای دارد، تجلی وسعت وجودی سالک است که در آن، از محدودیت‌های ظاهری و باطنی رها شده و با هماهنگی میان ظاهر و باطن، به سوی خلق ارسال می‌گردد. بسط، نه تنها رهایی از تلبيس و حیله، بلکه وحدت وجه خلقی و عبدی در وجود سالک است که او را به مظهر حق در میان عباد بدل می‌سازد.

بسط، چونان نسیمی است که پس از طوفان قبض، روح سالک را نوازش می‌دهد و او را به سوی باغستان خلق هدایت می‌کند. در این مقام، سالک نه تنها از بندهای خودپرستی و تظاهر رها می‌شود، بلکه با اخلاص و کتمان اسرار، نقشی هدایت‌گر در میان عباد ایفا می‌نماید.

بخش نخست: مفهوم بسط و جایگاه آن در سلوک

تعریف بسط و تفاوت آن با قبض

بسط، مقام وسعت وجودی سالک است که پس از قبض، یعنی جذب به سوی حق، پدیدار می‌گردد. در قبض، سالک به سوی حق کشیده می‌شود و از خلق جدا می‌گردد، چنان‌که حق تعالی فرموده است: «خلقتك لأجلي». اما در بسط، حق سالک را رها می‌سازد و او را با وسعت وجودی به سوی خلق بازمی‌گرداند. این رهایی، نه به معنای جدایی از حق، بلکه ظهور حقانی سالک در میان عباد است. بسط، از قبض برتر است، زیرا سالک را به هماهنگی ظاهری با خلق و باطنی با حق می‌رساند.

درنگ: بسط، مقام رهایی و وسعت وجودی سالک پس از قبض است که او را با هماهنگی ظاهری با خلق و باطنی با حق به سوی عباد ارسال می‌کند.

این تفاوت، چونان تفاوت میان تنگنای غار قبض و گستره دشت بسط است. در قبض، سالک در خلوت حق محبوس است، اما در بسط، چونان پرنده‌ای آزاد، در آسمان خلق به پرواز درمی‌آید، در حالی که قلبش همچنان به حق متصل است.

نقد تفسیر آیه در باب بسط

یکی از نکات مورد توجه در درس‌گفتار، نقد تفسیر آیه ﴿فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا ۖ يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ﴾ (سوره شوری، آیه ۱۱، : «[او] پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است. برای شما از جنس خودتان جفت‌هایی قرار داد و از دام‌ها [نیز] جفت‌هایی. شما را در آن [نظام آفرینش] می‌افزاید.») برای تبیین باب بسط است. این آیه، به خلق نسل و تکثیر انسان و دام‌ها اشاره دارد و ارتباطی با بسط عرفانی ندارد. واژه «يذرؤكم» به معنای خلق نسل است، نه تکثیر به معنای وسعت وجودی یا بسط عرفانی. تفسیر این آیه برای بسط، با سیاق ظاهری آن سازگار نیست و تأویل آن به معنای بسط، نادرست است.

درنگ: آیه ﴿يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ﴾ به خلق نسل اشاره دارد و با مفهوم بسط عرفانی ارتباطی ندارد؛ تفسیر آن برای باب بسط نادرست است.

این نقد، چونان چراغی است که مسیر تفسیر صحیح آیات قرآن کریم را روشن می‌سازد و بر اهمیت انطباق تفسیر با سیاق ظاهری و باطنی آیات تأکید می‌ورزد. بسط عرفانی، گستره‌ای معنوی است که با خلق نسل و تکثیر مادی تفاوت دارد.

بخش دوم: ویژگی‌های سالک در مقام بسط

وسعت وجودی و رهایی از تلبيس

سالک در مقام بسط، به دلیل وسعت وجودی، از تلبيس، حیله، و پنهان‌کاری بی‌نیاز است. تلبيس، که در مقام قبض به دلیل محدودیت و عدم توانایی سالک در هماهنگی با خلق پدیدار می‌شود، در بسط جایگاهی ندارد. سالک در این مقام، چونان دریایی است که با وسعت خود، تمامی نهرهای خلق را در بر می‌گیرد و نیازی به پنهان کردن حقیقت خود ندارد.

درنگ: سالک در مقام بسط، از تلبيس و حیله بی‌نیاز است و با وسعت وجودی، صادقانه با خلق تعامل می‌کند.

این رهایی، نشانه کمال سالک است که در آن، از دوگانگی ظاهری و باطنی رها شده و با صداقت و اخلاص، در میان خلق زیست می‌کند.

هماهنگی ظاهر و باطن

در مقام بسط، ظاهر سالک مانند عوام و باطن او مانند خواص است. ظاهر او در طاعت و عبادت، با خلق هماهنگ است، اما باطن او در معرفت و شهود، مظهر حق است. این وحدت وجه خلقی و عبدی، سالک را از تظاهر و خودنمایی دور می‌سازد. او چونان درختی است که شاخ و برگش در میان خلق گسترده است، اما ریشه‌هایش در خاک حق فرو رفته است.

درنگ: سالک در بسط، با وحدت ظاهر خلقی و باطن حقانی، از دوگانگی رها شده و با اخلاص عمل می‌کند.

این هماهنگی، نشانه صدق و اخلاص سالک است که در ظاهر و باطن، با حق و خلق متحد است و از هرگونه تلبيس و ریا دوری می‌جوید.

ارسال به سوی خلق

بسط، مقام ارسال سالک به سوی خلق است. پس از قبض، که سالک به سوی حق جذب شده بود، در بسط، او با وسعت وجودی به خلق بازمی‌گردد تا دستگیر عباد باشد. این ارسال، نه به معنای جدایی از حق، بلکه ظهور حق در میان خلق است. سالک در این مقام، چونان چشمه‌ای است که از سرچشمه حق جاری شده و خلق را از زلال معرفت سیراب می‌سازد.

درنگ: بسط، مقام ارسال سالک به سوی خلق است که او را به دستگیر و هدایت‌گر عباد بدل می‌سازد.

این ویژگی، سالک را به مرشدی تبدیل می‌کند که با تواضع و هماهنگی، خلق را به سوی حق رهنمون می‌سازد.

بخش سوم: اولیای الهی در مقام بسط

سادگی ظاهری و عظمت باطنی

اولیای الهی در مقام بسط، در ظاهر مانند عوام‌اند، اما باطن آن‌ها مظهر وحی و معرفت است. آن‌ها با سادگی ظاهری، از تظاهر و خودنمایی دوری می‌کنند و در میان خلق، بی‌تکلف زیست می‌کنند. این سادگی، چونان نقابی است که عظمت باطنی آن‌ها را از چشم خلق پنهان می‌دارد، اما نور معرفتشان همچنان در دل‌ها می‌تابد.

اولیا، چونان پیامبران، در میان خلق می‌گویند: «أنا بشر مثكم»، اما وحی الهی آن‌ها را از دیگران متمایز می‌سازد. این ویژگی، نشانه اخلاص و تواضع آن‌هاست که در عین عظمت باطنی، خود را در ظاهر کوچک می‌نمایانند.

درنگ: اولیای الهی در بسط، با سادگی ظاهری و عظمت باطنی، از تظاهر دوری کرده و با خلق هماهنگ‌اند.

کتمان اسرار و حفظ حال

اولیای الهی، حاملان اسرار الهی‌اند و حالات معنوی خود را کتمان می‌کنند. آن‌ها از افشای کشفیات و غیبیات خودداری می‌ورزند و حالات باطنی خود را در خلوت حفظ می‌کنند. این کتمان، چونان گنجینه‌ای است که در دل اولیا نهفته است و از دسترس چشم‌های ناپاک محفوظ می‌ماند.

به عنوان نمونه، امیرالمؤمنین علیه‌السلام، با وجود شهود عمیق و معرفت بی‌کران، اسرار الهی را کتمان می‌کرد و از تظاهر به کشفیات خود پرهیز می‌نمود. این ویژگی، نشانه کمال اولیاست که در عین قرب به حق، از خودنمایی دوری می‌جویند.

درنگ: اولیای الهی در بسط، اسرار الهی را کتمان کرده و از افشای حالات باطنی خود پرهیز می‌کنند.

بخش چهارم: اخلاص و دوری از تظاهر در بسط

اهمیت اخلاص در رفتار سالک

سالک در مقام بسط، باید از تظاهر و خودنمایی دوری کند. حالات معنوی، مانند غش کردن در سجده یا طولانی کردن عبادات در حضور خلق، نشانه ریا و عدم اخلاص است. سالک باید حالات باطنی خود را در خلوت حفظ کند و در جمع، با خلق عادی و بی‌تکلف باشد.

به تعبیری، سالک چونان گلی است که عطرش در خلوت می‌پراکند، اما در جمع، تنها زیبایی ظاهری‌اش را به نمایش می‌گذارد. این اخلاص، او را از دام ریا و خودنمایی رها می‌سازد و قلبش را به نور حق روشن می‌کند.

درنگ: سالک در بسط، باید از تظاهر دوری کرده و حالات معنوی خود را در خلوت حفظ نماید.

نقد تلبيس در مقام بسط

نسبت دادن تلبيس به اهل بسط نادرست است. تلبيس، ویژگی مقام قبض است که سالک به دلیل محدودیت، ناچار به پنهان‌کاری می‌شود. اما در بسط، سالک با وسعت وجودی، از تلبيس بی‌نیاز است و با صداقت و طبیعی بودن، در میان خلق زیست می‌کند. اهل بسط، چونان آینه‌ای‌اند که حقیقت را بی‌غش و بی‌تکلف بازتاب می‌دهند.

درنگ: تلبيس به اهل بسط نسبت داده نمی‌شود؛ آن‌ها با وسعت وجودی، از پنهان‌کاری بی‌نیازند.

بخش پنجم: دستگیری خلق و نقش هدایت‌گری

هماهنگی با هر جمع

اهل بسط، به دلیل وسعت وجودی، با هر جمعی هماهنگ‌اند و مورد پذیرش همگان قرار می‌گیرند. آن‌ها نه با جمعی بیگانه‌اند و نه جمعی آن‌ها را بیگانه می‌داند. این ویژگی، چونان جویباری است که به هر کوی و برزن راه می‌یابد و همه را از زلال خود بهره‌مند می‌سازد.

درنگ: اهل بسط، با هر جمعی هماهنگ‌اند و با تواضع، مورد پذیرش همگان قرار می‌گیرند.

دستگیری عباد

اهل بسط، دستگیر خلق‌اند و با زبان و رفتارشان، مردم را به سوی حق هدایت می‌کنند. آن‌ها چونان ستارگانی‌اند که در آسمان خلق می‌درخشند و راه گمشدگان را به سوی مقصد الهی نشان می‌دهند. این دستگیری، نشانه کمال سالک است که در عین قرب به حق، با خلق همراه شده و نقش مرشدی ایفا می‌کند.

درنگ: اهل بسط، با دستگیری خلق، نقش هدایت‌گری ایفا کرده و عباد را به سوی حق رهنمون می‌سازند.

بخش ششم: نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

مقام بسط در منازل السائرین، چونان قله‌ای است که سالک پس از پیمودن تنگنای قبض به آن می‌رسد. این مقام، با وسعت وجودی، رهایی از تلبيس، و ارسال به سوی خلق، سالک را به مظهر حق در میان عباد بدل می‌سازد. نقد تفسیر آیه ﴿يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ﴾ بر اهمیت انطباق تفسیر با سیاق آیات تأکید دارد و نشان می‌دهد که بسط عرفانی، مفهومی معنوی و فراتر از تکثیر مادی است. اولیای الهی، با سادگی ظاهری، کتمان اسرار، و اخلاص در رفتار، الگویی کامل برای سالکان این مقام‌اند. اهل بسط، با هماهنگی با خلق و دستگیری عباد، نقشی هدایت‌گر ایفا می‌کنند و با تواضع و صداقت، نور حق را در میان خلق می‌پراکند.

این تبیین، با حفظ وفاداری به درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و سالکان راه حق فراهم می‌آورد. بسط، چونان دری است که سالک از آن به باغستان خلق وارد می‌شود و با اخلاص و تواضع، راه را برای دیگران روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده