در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

منازل السائرین 616

متن درس






باب الفناء: مراتب معرفت و محو در سلوک عرفانی

باب الفناء: مراتب معرفت و محو در سلوک عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۱۶)

مقدمه: نگاهی به منزل فناء در سلوک عرفانی

فناء، چونان دریچه‌ای به سوی بی‌کرانگی وجود، در عرفان اسلامی منزلگاهی است که سالک را از قیود خویشتن به سوی وحدت با حق رهنمون می‌سازد. این منزل، که در متون عرفانی چون «منازل السائرین» جایگاه ویژه‌ای دارد، نه تنها محو شدن هویت محدود سالک را در برابر وجود مطلق حق نشان می‌دهد، بلکه مراتب گوناگون این محو را در قالب معرفت، شهود و وجود تبیین می‌کند. درس‌گفتار آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۶۱۶، به تشریح مراتب سه‌گانه فناء پرداخته و با نقدی عمیق بر برداشت‌های نادرست از علم و معرفت، راه را برای فهمی ژرف‌تر از این مفهوم عرفانی هموار می‌سازد.

بخش نخست: مراتب سه‌گانه فناء

تعریف مراتب فناء

فناء، در بیان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، بر سه مرتبه استوار است:

درنگ: فناء بر سه درجه است: فناء معرفت در معروف (فناء علمی)، فناء عیان در معیان (فناء حَجدی)، و فناء طلب در وجود (فناء حقی).

این مراتب، چونان پله‌هایی به سوی قله وحدت، سالک را از معرفت به شهود و از شهود به وجود مطلق رهنمون می‌سازند. هر مرتبه، جلوه‌ای از محو شدن سالک در برابر حق است که در ادامه به تفصیل بررسی می‌شود.

فناء معرفت در معروف (فناء علمی)

نخستین مرتبه فناء، محو شدن معرفت سالک در معرفت حق به ذات خود است. این فناء، که به «فناء علمی» موسوم است، به معنای رهایی رهایی از قیود ذهنی و وصول به وحدت با حق است. در این مرتبه، معرفت سالک، چونان قطره‌ای که در اقیانوس فرو می‌افتد، در معرفت بی‌کران حق محو می‌شود. این محو شدن، نه از جنس علم حصولی و محدود به صورت‌های ذهنی، بلکه از جنس معرفت حضوری و ذوقی است که سالک را به وحدت با معروف می‌رساند.

فناء عیان در معیان (فناء حَجدی)

مرتبه دوم، فناء عیان در معیان است که به «فناء حَجدی» شهرت دارد. این مرتبه، محو شدن شهود سالک در برابر شهود حق را نشان می‌دهد. در این مقام، سالک از مشاهده خویشتن به مشاهده حق می‌رسد، چنان‌که چونان آیینه‌ای پاک، تنها تجلی حق را بازتاب می‌دهد.

فناء طلب در وجود (فناء حقی)

سومین و بالاترین مرتبه، فناء طلب در وجود است که به «فناء حقی» موسوم است. در این مرتبه، خواست و اراده سالک در وجود مطلق حق محو می‌شود. این مقام، چونان رسیدن به ساحل بی‌کران وجود حق است که سالک در آن از هرگونه طلب و خواست خویشتن تهی شده و در حقیقت مطلق غرق می‌گردد.

جمع‌بندی بخش نخست

مراتب سه‌گانه فناء، چونان سفری از خودآگاهی به خدا آگاهی، سالک را از محدودیت‌های معرفت ذهنی به سوی وحدت وجودی هدایت می‌کند. این مراتب، نه تنها مراحل سلوک عرفانی را نشان می‌دهند، بلکه نقشه‌ای برای رهایی از قیود خویشتن و رسیدن به حقیقت مطلق ارائه می‌دهند.

بخش دوم: نقد برداشت‌های نادرست از علم و معرفت

تمایز علم حصولی و معرفت حضوری

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار، نقد برداشت نادرست از اصطلاح «فناء علمی» است که برخی آن را به علم حصولی محدود می‌کنند. علم حصولی، دانشی است که در قالب صورت‌های ذهنی شکل می‌گیرد و به دلیل قیود عقلی، محدود و مقید است. در مقابل، معرفت حضوری، ادراکی ذوقی و بی‌واسطه است که سالک را به وحدت با معروف می‌رساند.

درنگ: فناء علمی به معنای محو شدن معرفت سالک در معرفت حق است، نه علم حصولی که در قیود ذهنی گرفتار است.

این تمایز، چونان نوری است که تاریکی سوءتفاهمات را می‌زداید و راه را برای فهمی عمیق‌تر از فناء علمی هموار می‌سازد.

علم به مثابه نور الهی

آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با استناد به حدیث شریف «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»، علم را نه دانش حصولی، بلکه نوری الهی می‌دانند که در قلب سالک افکنده می‌شود. این علم، چونان شعاعی از انوار الهی، از محدودیت‌های صورت‌های ذهنی آزاد است و با معرفت حضوری هم‌ماهیت است.

«العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»
(علم نوری است که خداوند در قلب هر که بخواهد می‌افکند)

این دیدگاه، علم را از قیود عقلی رها ساخته و آن را به معرفتی پیوند می‌دهد که سالک را به سوی حق هدایت می‌کند.

وحدت علم و معرفت در عرفان

در نگاه عرفانی، میان علم و معرفت تفاوتی ماهوی نیست. معرفت، همان علم حضوری است که از جنس نور الهی است و سالک را به وحدت با معروف می‌رساند. این وحدت، چونان رودی است که به دریا می‌پیوندد و در آن محو می‌شود.

درنگ: معرفت و علم در بستر عرفانی یکی هستند؛ معرفت همان علم حضوری است که از قیود ذهنی آزاد است.

امتناع ادراک حق از طریق علم حصولی

ادراک حق از طریق علم حصولی ممکن نیست، زیرا عقل، به دلیل محدودیت‌های ذاتی خود، نمی‌تواند صورتی مطابق با حق را در خود جای دهد. حق، نامقید و متعالی است و ادراک او تنها از طریق معرفت حضوری میسر است. این معرفت، چونان آینه‌ای است که تنها تجلی حق را بازمی‌تاباند، نه صورت‌های محدود ذهنی.

عقل به مثابه قید و عقال

عقل، در این نگاه، چونان بندی (عقال) است که سالک را در قیود خود گرفتار می‌سازد. این محدودیت، مانع ادراک حق می‌شود، زیرا حق فراتر از هر قید و بند است. معرفت عرفانی، در مقابل، چونان کلیدی است که این بندها را می‌گشاید و سالک را به سوی وحدت با حق رهنمون می‌سازد.

درنگ: عقل، به دلیل قیود ذاتی، مانع ادراک حق است و تنها معرفت حضوری راه به سوی فناء می‌گشاید.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد برداشت‌های نادرست از علم و معرفت، چونان چراغی است که راه فناء را روشن می‌سازد. علم در عرفان، نوری الهی است که با معرفت حضوری هم‌ماهیت است و سالک را از قیود عقلی رها می‌سازد. این بخش، با تأکید بر محدودیت‌های عقل و برتری معرفت حضوری، بنیان‌های نظری فناء را استوار می‌سازد.

بخش سوم: تبیین عرفانی فناء و نقش آن در سلوک

معرفت به مثابه وحدت با معروف

معرفت عرفانی، ادراکی است که در آن عارف با معروف یکی می‌شود. این وحدت، چونان محو شدن سایه در نور آفتاب است که سالک را از خودآگاهی به خدا آگاهی می‌رساند. در این مقام، معرفت سالک در معرفت حق به ذات خود محو می‌شود و هیچ حد و مرزی میان عارف و معروف باقی نمی‌ماند.

فناء به مثابه محو در وجود حق

فناء، در بالاترین مرتبه خود، محو شدن کامل سالک در وجود حق است. این محو، چونان غرق شدن قطره در اقیانوس بی‌کران است که در آن، سالک از هرگونه طلب و اراده خویشتن تهی شده و در حقیقت مطلق غرق می‌گردد.

جمع‌بندی بخش سوم

فناء، چونان مقصدی است که سالک را از خود به سوی حق می‌برد. این منزل، با مراتب سه‌گانه خود، راهی است که از معرفت آغاز می‌شود، به شهود می‌رسد و در وجود مطلق حق به کمال می‌رسد. این بخش، با تبیین نقش معرفت و محو در سلوک، نقشه‌ای جامع برای سالکان ارائه می‌دهد.

نتیجه‌گیری کلی

باب الفناء، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت بی‌کران، سالک را از قیود خویشتن به سوی وحدت با حق رهنمون می‌سازد. مراتب سه‌گانه فناء، از معرفت تا وجود، سفری است که سالک را از محدودیت‌های عقلی و ذهنی رها ساخته و به سوی حقیقت مطلق هدایت می‌کند. نقد برداشت‌های نادرست از علم و معرفت، و تأکید بر علم به مثابه نور الهی، بنیان‌های نظری این منزل را استوار می‌سازد. این درس‌گفتار، با تبیین دقیق و عمیق مفاهیم، راه را برای فهمی ژرف‌تر از فناء هموار کرده و سالک را به سوی محو در وجود حق فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی


منو جستجو پیام روز: آهنگ تصویر غزل تازه‌ها
منو
مفهوم غفلت و بازتعریف آن غفلت، به مثابه پرده‌ای تاریک بر قلب و ذهن انسان، ریشه اصلی کاستی‌های اوست. برخلاف تعریف سنتی که غفلت را به ترک عبادت یا گناه محدود می‌کند، غفلت در معنای اصیل خود، بی‌توجهی به اقتدار الهی و عظمت عالم است. این غفلت، همانند سایه‌ای سنگین، انسان را از درک حقایق غیبی و معرفت الهی محروم می‌سازد.

آهنگ فعلی

آرشیو آهنگ‌ها

آرشیو خالی است.

تصویر فعلی

تصویر فعلی

آرشیو تصاویر

آرشیو خالی است.

غزل

فوتر بهینه‌شده