متن درس
تحلیل فص عیسوی در فصوص الحکم: خلقت عیسی (ع)، نفخ جبرئیل و وحدت صفات الهی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۷۵۵)
دیباچه
فصوص الحکم، اثر بیبدیل ابن عربی، چون گوهری درخشان در سپهر عرفان نظری، به تبیین مقامات معنوی انبیا و اولیا از منظر وحدت وجود و تجلیات الهی میپردازد. فص عیسوی، یکی از فصول این اثر گرانسنگ، به بررسی خلقت حضرت عیسی (ع)، نقش جبرئیل در نفخ روح، و نسبت احیاء و نفخ به خداوند و مخلوقات اختصاص دارد. این فص، چون آینهای که حقیقت وجودی انسان و نسبت او با حق را بازمیتاباند، به کاوش در مفاهیم عمیق عرفانی، فلسفی و قرآنی میپردازد. متن حاضر، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه و تحلیلی، این فص را بازخوانی کرده و با استناد به آیات قرآن کریم، روایات معتبر و اصول عقلانی، به اصلاح و تبیین دیدگاههای ابن عربی و شارحان آن میپردازد. این نوشتار، مانند جویباری زلال، تمامی جزئیات و مفاهیم را با دقتی علمی و زبانی متین و وزین در قالبی دانشگاهی ارائه میدهد. هدف، روشن ساختن پیچیدگیهای عرفانی و فلسفی فص عیسوی است تا خواننده را به سوی فهمی ژرفتر از حقیقت هدایت کند. ساختار این اثر، با عناوین و زیرعناوین منظم، چون نقشهای دقیق، مسیر معرفت را هموار میسازد.
بخش نخست: تکوین جسم حضرت عیسی (ع)
خلقت بشری عیسی (ع) و نقد ماء متوهم و محقق
جسم حضرت عیسی (ع) بهصورت بشری تکوین یافت، اما این خلقت نه از ماء متوهم (جبرئیل) و ماء محقق (مریم)، بلکه از امداد مستقیم الهی و نفخ جبرئیل پدید آمد. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقدی بر تفسیر ابن عربی میدانند که خلقت عیسی (ع) را به ماء متوهم و محقق نسبت داده است. این نقد، چون تیغی که پردههای ابهام را میدرد، بر نقش بیواسطه حق و جبرئیل در خلقت تأکید دارد و هرگونه دخالت عوامل مادی را رد میکند.
جبرئیل، بهعنوان فاعل نفخ، نقشی محوری در این خلقت ایفا میکند، اما نه بهصورت ماء متوهم، بلکه بهعنوان مجرای فیض الهی. همچنین، حضرت مریم (س) فاقد ماء محقق بوده، زیرا زمینه شهوت یا لذت در او ظهور نیافته است. این دیدگاه، با استناد به آیه شریفه فَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا (انبیاء: ۹۱) که میفرماید: «و آن کس که خود را پاکدامن نگه داشت، پس از روح خود در او دمیدیم»، بر پاکی کامل مریم (س) و عدم تأثیر عوامل ناسوتی در خلقت عیسی (ع) تأکید دارد.
درنگ: جسم حضرت عیسی (ع) از امداد الهی و نفخ جبرئیل تکوین یافت، نه از ماء متوهم (جبرئیل) یا ماء محقق (مریم).
حصانت فرج مریم (س) و پاکی وجودی
حصانت فرج حضرت مریم (س) نهتنها به معنای عدم دخول، بلکه به معنای فقدان کامل حالت زنانه و آثار ناسوتی تا پیش از زایمان است. استاد فرزانه قدسسره این تفسیر را چون آینهای صاف میدانند که حقیقت وجودی مریم (س) را بازمیتاباند. این پاکی، مانند گوهری که از هر آلایش مادی به دور است، نشاندهنده مرتبه متعالی مریم (س) در نظام خلقت است. این دیدگاه، با آیه شریفه فَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا (انبیاء: ۹۱) همخوانی دارد و بر عدم تأثیر عوامل مادی در خلقت عیسی (ع) تأکید میورزد.
درنگ: حصانت فرج مریم (س) به معنای فقدان حالت زنانه و آثار ناسوتی تا پیش از زایمان است، که بر پاکی وجودی او دلالت دارد.
بخش دوم: قدرت الهی و امکان خلقت غیرمحال
استقلال فاعلیت الهی در خلقت
خلقت حضرت عیسی (ع) بدون نطفه، رحم، پدر یا مادر محال نیست، زیرا قدرت الهی بر هر غیرمحال ذاتی تعلق میگیرد. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را چون مشعلی میدانند که تاریکیهای تردید در قدرت الهی را میزداید. این اصل، با آیه شریفه سُبْحَانَ الَّذِي هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (شوری: ۷) که میفرماید: «منزه است آن که بر هر چیز تواناست»، همخوانی دارد. این آیه، مانند نوری که بر گستره بیکران قدرت الهی میتابد، نشاندهنده استقلال فاعلیت الهی از هرگونه محدودیت مادی است.
درنگ: خلقت عیسی (ع) بدون نطفه، رحم یا والدین محال نیست، زیرا قدرت الهی بر هر غیرمحال ذاتی تعلق میگیرد.
خلقت بشری عیسی (ع) و فاعلیت الهی
عیسی (ع) بهصورت بشری خلق شد، اما این خلقت نه به دلیل ماء مریم (س) یا تمثل جبرئیل، بلکه بهواسطه فاعلیت مستقیم الهی است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را چون جویباری زلال میدانند که حقیقت خلقت را از هرگونه وابستگی مادی پاک میسازد. این استقلال، مانند پرتویی از نور الهی، نشاندهنده آن است که خلقت عیسی (ع) تنها به اراده حق وابسته است و از قیود ناسوتی آزاد است.
درنگ: خلقت بشری عیسی (ع) به فاعلیت الهی وابسته است، نه به ماء مریم (س) یا تمثل جبرئیل.
بخش سوم: نقد نسبت احیاء و نفخ
وحدت صفات الهی و وابستگی مخلوقات
احیاء، مانند سایر صفات الهی از جمله اماته، خلق و حرکت، بالذات از حق است و مخلوقات تنها بهصورت بالحق فاعل آنها هستند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را با اصل «لا حول و لا قوة إلا بالله» (هیچ جنبش و نیرویی جز بهواسطه خدا نیست) همسو میدانند. نفخ جبرئیل یا عیسی (ع) نیز بالذات از حق است و تنها بالظهور از مخلوقات صادر میشود. این اصل، مانند دریایی ژرف، وحدت صفات الهی و وابستگی کامل مخلوقات به حق را نشان میدهد.
درنگ: احیاء و نفخ، بالذات از حقاند و مخلوقات تنها بهصورت بالحق فاعل آنها هستند.
عدم تفاوت بین نفخ، احیاء و سایر افعال
هیچ تفاوتی بین نفخ، احیاء، حرکت یا تنفس وجود ندارد، زیرا همه این افعال بالذات از حق و بالحق از مخلوقاتاند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را چون آینهای صاف میدانند که حقیقت وحدت صفات الهی را بازمیتاباند. تمایز کلامی بین نفخ (منسوب به جبرئیل یا عیسی) و احیاء (منسوب به خدا) از منظر عرفانی نادرست است، زیرا همه افعال، مانند پرتوهای نور، از منشأ واحد الهی سرچشمه میگیرند.
درنگ: نفخ، احیاء و سایر افعال، همگی بالذات از حق و بالحق از مخلوقاتاند و هیچ تفاوتی بین آنها نیست.
بخش چهارم: نسبت افعال به مخلوقات
امکان نسبت خلق و احیاء به مخلوقات
نسبت دادن خلق یا احیاء به مخلوقات، مانند آنچه در آیه شریفه وَهُوَ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ (بقره: ۷۳) آمده که میفرماید: «و او بهترین آفرینندگان است»، بلامانع است. این آیه، چون مشعلی روشن، نشان میدهد که مخلوقات میتوانند با اذن الهی خالق باشند، اما این خلق، بالحق و باذن الله است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را تأیید کرده و آن را نشانه حسن الهی میدانند که مخلوقات را به مقام خلیفةاللهی ارتقا میدهد.
درنگ: نسبت دادن خلق و احیاء به مخلوقات بلامانع است، زیرا این افعال بالحق و باذن الله انجام میشوند.
معنای «باذن الله» و «بالحق»
عبارت «باذن الله» به معنای «بالحق» است، یعنی مخلوقات فاعل مستقل نیستند و همه افعالشان با اذن الهی انجام میشود. استاد فرزانه قدسسره این مفهوم را مانند جویباری زلال میدانند که وابستگی کامل مخلوقات به حق را نشان میدهد. این دیدگاه، با اصل «لا حول و لا قوة إلا بالله» همخوانی دارد و هرگونه استقلال در افعال مخلوقات را رد میکند.
درنگ: «باذن الله» به معنای «بالحق» است و نشاندهنده وابستگی کامل افعال مخلوقات به اذن الهی است.
بخش پنجم: معجزات الهی در افعال روزمره
قابلیت همگانی احیاء
همه مخلوقات، بالقوه و بالفعل، قادر به احیاء هستند، مانند تنفس یا حرکت، که همگی معجزات الهیاند. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را چون نوری میدانند که شگفتیهای خلقت را در افعال روزمره آشکار میسازد. تنفس، حرکت دست یا بلعیدن غذا، مانند شقالقمر، معجزاتی هستند که به دلیل عادت، از نظر ما پنهان ماندهاند. این اصل، بر حضور معجزات الهی در همه افعال تأکید دارد.
درنگ: همه مخلوقات بالقوه و بالفعل قادر به احیاء هستند، و افعال روزمره مانند تنفس و حرکت، معجزات الهیاند.
خلیفةالله بودن مخلوقات
هستی، بهعنوان خلیفةالله، با اذن الهی افعال الهی را انجام میدهد. استاد فرزانه قدسسره این مفهوم را با آیه شریفه إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (بقره: ۳۰) که میفرماید: «من در زمین جانشینی قرار میدهم»، همسو میدانند. این دیدگاه، مانند دریایی بیکران، نشاندهنده آن است که همه مخلوقات، از انسان تا طبیعت، در مقام خلیفةاللهی، مجرای فیض الهیاند.
درنگ: همه مخلوقات، بهعنوان خلیفةالله، با اذن الهی افعال الهی را انجام میدهند.
بخش ششم: تبیین تسبیح و قدیر بودن حق
معنای تسبیح و قدیر
تسبیح، به معنای سیر و حرکت طبیعی موجودات در مسیر قدرت الهی است، نه معنای سلب و نفی. استاد فرزانه قدسسره این تفسیر را با آیه شریفه سُبْحَانَ الَّذِي هُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (شوری: ۷) همخوان میدانند. قدیر بودن حق نیز به معنای قدرت ذاتی اوست، نه صرفاً شدت قدرت. این دیدگاه، مانند جویباری که در مسیر الهی جریان دارد، بر حرکت طبیعی موجودات در مسیر فیض الهی تأکید میورزد.
درنگ: تسبیح، سیر طبیعی موجودات در مسیر قدرت الهی است، و قدیر بودن حق به معنای قدرت ذاتی اوست.
بخش هفتم: نقد تمثل جبرئیل
ایجاد صورت بشری توسط جبرئیل
جبرئیل تمثل به صورت بشر نمیکند، بلکه صورتی بشری ایجاد میکند بدون آنکه ماهیت خود را تغییر دهد. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را نقدی بر تفسیر ابن عربی میدانند که تمثل جبرئیل را به سنت عادتی نسبت داده است. این نقد، مانند مشعلی که تاریکیهای خلط مفاهیم را روشن میسازد، بر تمایز بین تمثل (تبدیل) و ایجاد صورت تأکید دارد.
درنگ: جبرئیل صورتی بشری ایجاد میکند، نه آنکه خود به صورت بشر تبدیل شود.
استقلال خلقت از عوامل مادی
خلقت حضرت عیسی (ع) نیازی به بشری بودن مریم (س) یا تمثل جبرئیل ندارد، همانگونه که خلقت آدم (ع) بدون پدر و مادر بهصورت بشری بود. استاد فرزانه قدسسره این اصل را با مثال ناقه صالح تبیین میکنند که از کوه خلق شد، اما به صورت شتر بود، نه کوه. این دیدگاه، مانند آینهای صاف، استقلال فاعلیت الهی از ماده اولیه را نشان میدهد.
درنگ: خلقت عیسی (ع) به فاعلیت الهی وابسته است و نیازی به بشری بودن مریم (س) یا تمثل جبرئیل ندارد.
بخش هشتم: تنوع خلقت و مسائل فقهی
تنوع خلقت در طبیعت
در طبیعت، موجودات با روشهای مختلف تولیدمثل، با یا بدون والدین، خلق میشوند که نشاندهنده تنوع نظام حکیمانه الهی است. استاد فرزانه قدسسره این تنوع را مانند باغی پرشکوفه میدانند که هر گل جایگاه خاص خود را دارد. این دیدگاه، بر گستردگی خلقت الهی و امکان خلقت بدون عوامل مادی تأکید دارد.
درنگ: تنوع خلقت در طبیعت، نشاندهنده نظام حکیمانه الهی و امکان خلقت بدون والدین است.
مسائل فقهی خلقتهای غیرمتعارف
خلقتهای بدون پدر یا مادر، مانند آنچه در آزمایشگاهها رخ میدهد، نیازمند احکام فقهی مشخصی برای قیمومیت و ارث است. استاد فرزانه قدسسره این ضرورت را مانند نقشهای دقیق میدانند که باید برای حفظ نظم اجتماعی ترسیم شود. این مسائل، مانند شاخههای جدیدی در درخت فقه، نیازمند تدوین احکام متناسب با شرایط نوین هستند.
درنگ: خلقتهای غیرمتعارف، مانند خلقتهای آزمایشگاهی، نیازمند احکام فقهی مشخص برای قیمومیت و ارث هستند.
بخش نهم: نقد اصطلاحات فقهی و عرفانی
تمایز مادر رضاعی و رحمی
مادر رضاعی، که به شیر دادن مرتبط است، با مادر رحمی، که به نطفه و خلقت مربوط است، متفاوت است. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را چون خطی روشن میدانند که از خلط مفاهیم جلوگیری میکند. این نقد، بر ضرورت دقت در اصطلاحات فقهی و عرفانی تأکید دارد تا از ابهام در فهم معارف دینی پرهیز شود.
درنگ: مادر رضاعی با مادر رحمی متفاوت است و خلط این دو اصطلاح نادرست است.
خلقت امام زمان (عج) و تفاوتهای خلقتی
خلقت امام زمان (عج) از حضرت نرجس (س) بهصورت سریع و بیدردسر بود، متفاوت با خلقت عیسی (ع). استاد فرزانه قدسسره این تفاوت را مانند شاخههای مختلف یک درخت میدانند که هر یک ویژگی خاص خود را دارند. هر یک از ائمه (ع) به شیوهای خاص خلق شدهاند، با تفاوت در نطفه، مدت و شرایط خلقت، که نشاندهنده تنوع در سلسله ولایت است.
درنگ: خلقت امام زمان (عج) سریع و بیدردسر بود، و هر یک از ائمه (ع) به شیوهای خاص خلق شدهاند.
بخش دهم: تأثیر حالات روانی بر خلقت
تأثیر صورتهای ذهنی در مواقعه
صورتهایی که زن در حال مواقعه تصور میکند، بر شکلگیری نطفه و فرزند تأثیر میگذارد. استاد فرزانه قدسسره این تأثیر را مانند نقشی میدانند که قلم ذهن بر لوح نطفه میکشد. این دیدگاه، بر نقش حالات روانی و انعکاسات روحی در خلقت تأکید دارد، اما اغراقاتی مانند تأثیر دیدن مار بر شکلگیری جسم فرزند را رد میکند.
درنگ: حالات روانی و صورتهای ذهنی در مواقعه بر شکلگیری نطفه تأثیر دارند، اما اغراقاتی مانند خلقت مارگونه نادرست است.
نقد تأثیر مار بر خلقت
دیدن مار بهتنهایی نمیتواند جسم فرزند را به شکل مار درآورد، اما حالات روانی تأثیراتی دارند که نیازمند تحلیل علمی است. استاد فرزانه قدسسره این نقد را چون مشعلی میدانند که تاریکیهای اغراقات را روشن میسازد. این دیدگاه، بر ضرورت تحلیل عقلانی و علمی تأثیرات روانی تأکید دارد.
درنگ: تأثیرات روانی بر خلقت نیازمند تحلیل علمی است و اغراقاتی مانند خلقت مارگونه نادرست است.
بخش یازدهم: نقد فرهنگ عرف و احکام شرعی
تأثیر شیطان در نطفه
شیطان میتواند در نطفه تصرف کند، بهویژه در شرایطی مانند تنهایی زنان، که در احکام شرعی مورد توجه قرار گرفته است. استاد فرزانه قدسسره این نکته را با احکامی مانند کراهت تنهایی زنان در حمام تبیین میکنند. این احکام، مانند سپری محافظ، برای حفظ انسان از شر شیطان وضع شدهاند.
درنگ: شیطان میتواند در نطفه تصرف کند، و احکام شرعی مانند کراهت تنهایی زنان برای حفاظت از شر اوست.
اصلاح فرهنگ دینی
برخی احکام شرعی، مانند همراهی زن و شوهر در حمام، به دلیل ناآگاهی بد تفسیر شدهاند، در حالی که برای حفاظت از شر شیطان وضع شدهاند. استاد فرزانه قدسسره این ناآگاهی را مانند سایهای میدانند که بر حقیقت احکام افتاده است. این دیدگاه، بر ضرورت اصلاح فرهنگ دینی و فهم صحیح احکام تأکید دارد.
درنگ: احکام شرعی مانند همراهی زن و شوهر در حمام برای حفاظت از شر شیطان است و نیازمند فهم صحیح است.
بخش دوازدهم: اشرفیت صورت بشری و نقد آن
خلقت عیسی (ع) به صورت بشری
عیسی (ع) به صورت بشری خلق شد، نه به دلیل اشرفیت صورت بشری، بلکه به دلیل تناسب با عباد و دعوت الهی. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را با آیه شریفه وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا (شوری: ۶) که میفرماید: «و اگر او را فرشتهای قرار میدادیم، حتماً او را بهصورت مردی درمیآوردیم»، همسو میدانند. این آیه، مانند نقشهای دقیق، ضرورت صورت بشری برای رسالت را نشان میدهد.
درنگ: خلقت عیسی (ع) به صورت بشری به دلیل تناسب با دعوت الهی است، نه صرفاً اشرفیت صورت بشری.
نقد اشرفیت صورت بشری
اگر اشرفیت صورت ملاک خلقت بود، ناقه صالح نیز باید به صورت بشری خلق میشد، اما خلقت به مصلحت و نیاز بستگی دارد. استاد فرزانه قدسسره این نقد را مانند تیغی میدانند که پردههای اشرفیت صوری را میدرد. خلقت موجودات، مانند رنگهای متنوع یک نقاشی، بر اساس مصلحت الهی شکل میگیرد، نه صرفاً اشرفیت.
درنگ: خلقت موجودات به مصلحت و نیاز الهی بستگی دارد، نه صرفاً اشرفیت صورت بشری.
بخش سیزدهم: جایگاه حضرت مریم (س) و ضرورت رجل بودن پیامبر
برتری مریم (س) بر مردان
حضرت مریم (س) به دلیل خلق هفتاد پیامبر، بر مردان برتری دارد. این برتری، با آیه شریفه لَيْسَ الذَّكَرُ كَالْأُنْثَىٰ (آلعمران: ۴۲) که میفرماید: «مرد مانند زن نیست»، تأیید میشود. استاد فرزانه قدسسره این آیه را چون گوهری درخشان میدانند که نشاندهنده مقام والای مریم (س) بهعنوان مادر انبیاست.
درنگ: حضرت مریم (س) به دلیل خلق هفتاد پیامبر، بر مردان برتری دارد، که در آیه «مرد مانند زن نیست» تأیید شده است.
ضرورت رجل بودن پیامبر
پیامبر باید رجل (مرد) باشد، حتی اگر زنی مانند مریم (س) باشد. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را با آیه شریفه وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَجَعَلْنَاهُ رَجُلًا (شوری: ۶) تبیین میکنند. این آیه، مانند خطی روشن، نشاندهنده ضرورت مرد بودن پیامبر برای انجام رسالت است.
درنگ: پیامبر باید رجل باشد، و حتی زنی مانند مریم (س) نمیتواند پیامبر شود.
بخش چهاردهم: احیای موات توسط عیسی (ع)
احیای موات به اذن الله
حضرت عیسی (ع) اموات را احیاء میکرد، که نشانهای از قدرت الهی او با اذن الله است. استاد فرزانه قدسسره این حقیقت را با آیه شریفه وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِي (مائده: ۱۱۰) که میفرماید: «و آنگاه که مردگان را به اذن من بیرون میآوردی»، همسو میدانند. این آیه، مانند مشعلی که قدرت الهی را روشن میسازد، بر وابستگی احیای موات به اذن الله تأکید دارد.
درنگ: احیای موات توسط عیسی (ع) به اذن الله است و نشانه قدرت الهی اوست.
جمعبندی
فص عیسوی در فصوص الحکم، چون دریچهای به سوی حقیقت، به بررسی خلقت حضرت عیسی (ع)، نقش جبرئیل در نفخ روح، و نسبت احیاء و نفخ به خداوند و مخلوقات پرداخته است. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه، دیدگاههای ابن عربی و شارحان را با استناد به آیات قرآن کریم و اصول عقلانی اصلاح کردهاند. خلقت عیسی (ع) از امداد الهی و نفخ جبرئیل است، نه از ماء متوهم یا محقق. حصانت مریم (س) نشاندهنده پاکی وجودی اوست، و قدرت الهی بر هر غیرمحال ذاتی تعلق میگیرد. احیاء، نفخ و سایر افعال بالذات از حقاند و مخلوقات تنها بالحق فاعل آنها هستند. همه مخلوقات، بهعنوان خلیفةالله، با اذن الهی افعال الهی را انجام میدهند. تنوع خلقت در طبیعت و مسائل فقهی خلقتهای غیرمتعارف، نشاندهنده نظام حکیمانه الهی است. تأثیر حالات روانی بر خلقت، نیازمند تحلیل علمی است، و احکام شرعی مانند کراهت تنهایی زنان برای حفاظت از شر شیطان وضع شدهاند. خلقت عیسی (ع) به دلیل تناسب با دعوت الهی به صورت بشری بود، نه صرفاً اشرفیت. مریم (س) به دلیل خلق هفتاد پیامبر بر مردان برتری دارد، اما پیامبری به مردان محدود است. این نوشتار، مانند باغی پرشکوفه، مفاهیم عرفانی و فلسفی را در قالبی منسجم و علمی ارائه میدهد تا خواننده را به سوی حقیقت هدایت کند.
با نظارت صادق خادمی