متن درس
تجلی و فیض الهی در عرفان نظری ابن عربی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه سی و هفتم)
مقدمه
مبحث تجلی و فیض الهی، از بنیادیترین ارکان عرفان نظری ابن عربی است که در شرح فصوص الحکم، بهعنوان یکی از عمیقترین تأملات معرفتی، جایگاه ویژهای دارد. این مبحث، با تکیه بر مفاهیم احدیت، واحدیت، اعیان ثابته و تقسیمبندی ممکنات و ممتنعات، به کاوش در حقیقت ذات الهی و ظهورات آن در عالم میپردازد. استاد فرزانه قدسسره در درسگفتار سی و هفتم خویش، با بیانی استدلالی و نقادانه، این مفاهیم را تبیین کرده و با نقد دیدگاههای فلسفی و کلامی، راه را برای فهم حقیقت توحید هموار ساختهاند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، میکوشد این مباحث را در قالبی علمی و دانشگاهی، با زبانی متین و فاخر، ارائه دهد. بهرهگیری از تمثیلات فاخر و استدلالهای دقیق، متن را نهتنها برای طالبان معرفت، بلکه برای پژوهشگران حوزه عرفان، فلسفه و کلام، به آیینهای روشن برای بازتاب حقیقت تبدیل کرده است.
بخش اول: تقسیمبندی اشیاء در علم الهی و وجود عینی
تقدم وجود علمی بر وجود عینی
اشیاء تا در علم الهی موجود نباشند، به وجود عینی در عالم خارج راه نمییابند. این اصل، بر تقدم وجود علمی بر وجود عینی تأکید دارد، بهگونهای که هر آنچه در عالم خارج ظهور مییابد، نخست در علم پیشین الهی موجود است. اعیان ثابته، بهعنوان صورتهای علمی اشیاء در علم الهی، واسطه میان ذات الهی و ظهور عینی آنها در عالم کثراتاند.
تقسیمبندی اعیان به ممکنات و ممتنعات
اعیان ثابته، بر حسب امکان یا امتناع وجودشان در عالم خارج، به دو قسم ممکنات و ممتنعات تقسیم میشوند. ممکنات، آن دسته از اعیاناند که قابلیت ظهور در عالم خارج را دارند، در حالی که ممتنعات، به دلیل عدم وجود ذاتی، از ظهور محرومند.
نقد تقسیمبندی ممتنعات
استاد فرزانه قدسسره با استدلالی عمیق، وصف امتناع را برای اعیان ثابته نادرست میدانند، زیرا امتناع، وصف چیزی است که وجود ذاتی ندارد. اعیان ثابته، بهعنوان وجودات علمی حق، نمیتوانند وصف امتناع داشته باشند، چراکه وجود علمی آنها در علم الهی، خود حقیقتی واجب است.
بخش دوم: تجلی الهی و مراتب آن
اهمیت رعایت اصطلاحات عرفانی
در عرفان نظری، تجلی الهی باید با دقت اصطلاحشناختی بررسی شود. تجلی، گاه بهصورت واحد و اطلاقی، و گاه بهصورت متعدد در ظرف تعینات مطرح میشود. این تمایز، به فهم دقیق مراتب ظهور الهی کمک میکند.
تجلی واحد و اطلاقی
تجلی الهی در مرتبه اطلاق، واحد است و تعدد ندارد، زیرا واحدیت الهی، عددی نیست، بلکه اطلاقی است. این وحدت، به مرتبه احدیت اشاره دارد که در آن، ذات الهی بدون هرگونه قید یا تعین ظهور مییابد. قرآن کریم در این باره میفرماید: مَآ أَمْرُنَآ إِلَّا وَٰحِدَةٌ كَلَمْحٍۭ بِٱلْبَصَرِ (قمر: 50). ترجمه: «فرمان ما جز یکبار نیست، مانند چشم برهم زدن.»
تجلی در ظرف تعینات: احدیت و واحدیت
در صورت بحث از تعدد تجلی، تجلی اول به احدیت (تعین اول) و تجلی دوم به واحدیت (تعین اسماء و صفات) اشاره دارد. احدیت، مرتبه ذات خالص است که در آن، هیچ کثرتی راه ندارد، و واحدیت، مرتبه ظهور اسماء و صفات الهی است که کثرت ظاهری را متجلی میسازد.
بخش سوم: فیض الهی و مراتب آن
فیض اقدس و فیض مقدس
فیض الهی به دو قسم فیض اقدس و فیض مقدس تقسیم میشود. فیض اقدس، به ظهور اعیان ثابته در علم الهی مربوط است که عاری از کثرت است، و فیض مقدس، به ظهور موجودات در عالم خارج و ظرف ناسوت اشاره دارد که با کثرت همراه است.
تجلی اول و فقدان فیض خلقی
در تجلی اول (احدیت)، فیض خلقی ملحوظ نیست، زیرا صفات الهی در این مرتبه بهصورت اندماجی و بدون تمایز هستند. این مرتبه، عاری از هرگونه کثرت و خلق است و تنها ذات خالص الهی در آن ظهور دارد.
تجلی دوم و ظهور اعیان ثابته
تجلی دوم (واحدیت)، مرتبه ظهور اسماء و صفات است که اعیان ثابته، بهعنوان مظاهر علمی این اسماء، در آن پدیدار میشوند. اعیان ثابته، صورتهای علمی حقاند که زمینهساز ظهور موجودات در عالم خارج میگردند.
بخش چهارم: نقد تقسیمبندیهای نادقیق
نقد وصف امتناع برای اعیان ثابته
استاد فرزانه قدسسره با نقدی عمیق، وصف امتناع را برای اعیان ثابته نادرست میدانند، زیرا امتناع، وصف چیزی است که وجود ذاتی ندارد. اعیان ثابته، بهعنوان وجودات علمی حق، نمیتوانند ممتنع باشند، چراکه وجودشان در علم الهی، واجب و حقیقی است.
امتناع اضافی و نقد آن
امتناع اضافی، مانند عدم جدار بودن انسان، وصف ممتنع تلقی نمیشود، زیرا این امتناع، مفهومی و انتزاعی است و نمیتوان آن را به اعیان ثابته نسبت داد. این نقد، بر تمایز میان امتناع ذاتی و اضافی تأکید دارد.
نقد کاربرد اصطلاحات فلسفی در عرفان
استفاده از اصطلاحات فلسفی مانند امکان و امتناع در عرفان، بدون تبیین دقیق، به ابهام میانجامد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این اصطلاحات باید با مبانی وحدت وجود هماهنگ شوند تا از تفاسیر نادرست جلوگیری گردد.
بخش پنجم: اعیان ثابته و نقش آنها
اعیان ثابته و وجود علمی
اعیان ثابته، وجودات علمی حقاند که با تعین علمی مشخص میشوند و لحاظ اعیانی دارند. این اعیان، بهعنوان صورتهای علمی اسماء و صفات، واسطه ظهور ذات الهی در عالم کثراتاند.
نقد تقسیمبندی ممتنعات در اعیان ثابته
تقسیمبندی اعیان ثابته به ممتنعات، به دلیل عدم وجود ذاتی ممتنعات، نادرست است. ممتنعات، به دلیل فقدان وجود حقیقی، نمیتوانند در اعیان ثابته جای گیرند، زیرا اعیان ثابته، وجودات علمی حقاند.
ممتنعات قسم اول و ذهنیت انسانی
ممتنعات قسم اول، مانند شريك الباري، در ذهن انسان موجودند و در علم الهی، به اعتبار علم به ذهن انسان، موجودیت دارند. این ممتنعات، وجود ذهنی دارند و نمیتوانند در اعیان ثابته جای گیرند.
بخش ششم: اسماء باطنی و مفاتیح الغیب
اسماء مستأثره و عدم ظهور
اسماء باطنی یا مستأثره، به مفاتیح الغیب اشاره دارند که هرگز در عالم کثرات ظاهر نمیشوند. این اسماء، مختص به مرتبه غیباند و معرفت آنها محدود به خدا یا اولیای مرتضی است. قرآن کریم در این باره میفرماید: عَٰلِمُ ٱلْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ٱرْتَضَىٰ مِن رَسُولٍ (جن: 26-27). ترجمه: «[او] داناى غیب است و غیب خود را بر هیچکس آشکار نمىکند، مگر بر آن پیامبرى که از او خشنود باشد.»
نقد وصف ممتنع برای اسماء باطنی
استاد فرزانه قدسسره وصف ممتنع را برای اسماء باطنی نادرست میدانند، زیرا این اسماء، وجود حقیقی دارند و عدم ظهورشان، امتناع ذاتی نیست، بلکه به محدودیت معرفت بشری مربوط است.
ظهور همه اسماء الهی
همه اسماء الهی، حتی مستأثره، ظهور دارند، اما معرفت آنها مختص به خدا یا اولیای مرتضی است. این دیدگاه، بر نفی مستوری تام اسماء و تأکید بر ظهور آنها در مراتب خاص دلالت دارد.
بخش هفتم: حب ذاتی و تجلی الهی
تجلی اول و حب ذاتی
صور اعیان ثابته، از ذات الهی بهواسطه فیض اقدس و تجلی اول، که به حب ذاتی وابسته است، ناشی میشوند. حب ذاتی، انگیزه تجلی الهی در مرتبه احدیت است که به ظهور اعیان ثابته منجر میشود.
نقد تناقض در تجلی اول و دوم
اگر تجلی اول به حب ذاتی وابسته باشد، تجلی دوم نمیتواند مطرح شود، زیرا تجلی در حقیقت واحد است. این نقد، بر ضرورت انسجام در تبیین مراتب تجلی تأکید دارد.
واحدیت و عینیت با حق
واحدیت، فیض نیست، بلکه عین حق است و مظاهر آن، وجوبی عینیاند، نه غیر. این نکته، بر وحدت وجودی میان واحدیت و ذات الهی تأکید دارد.
بخش هشتم: نقد مفهوم ضد در اسماء الهی
نفی ضد در اسماء الهی
در عرفان نظری، ضد برای اسماء الهی وجود ندارد، زیرا همه اسماء در وحدت ذات متحدند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که مفهوم ضد، به دلیل وحدت وجود، در ساحت اسماء الهی جایگاهی ندارد.
اسماء مستأثره و فعل بیسبب
اسماء مستأثره، به افعال الهی بدون واسطه اسباب اشاره دارند، مانند کارهای خضر که بیسبب انجام میشوند. خضر، بهعنوان مظهر این اسماء، فراتر از اسباب ظاهری عمل میکند.
خضر و مظهر اسماء مستأثره
خضر، مظهر اسماء مستأثره است که بهصورت گروه ضربت الهی، افعال بیسبب انجام میدهد. داستان خضر و موسی (کهف: 60-82) نمونهای از این افعال بیسبب است که فراتر از شرایع ظاهری عمل میکنند.
بخش نهم: نهی از منکر علمی
نهی از منکر علمی در عرفان
نهی از منکر، تنها به اعمال ظاهری محدود نیست، بلکه شامل منکرات علمی، مانند اوهام ذهنی، نیز میشود. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اصلاح باورهای نادرست، مانند شريك الباري، از وظایف عالمان دینی است.
استناد به فتوحات مکیه
ابن عربی در فتوحات مکیه (صفحه 72، باب 73) بر عدم وجود شريك در اعیان ثابته تأکید کرده و آن را منکر میداند. این دیدگاه، با آیه قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنكَرًا مِّنَ ٱلْقَوْلِ وَزُورًا ۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (مجادله: 2). ترجمه: «آنان سخنى ناپسند و باطل میگویند، و خدا آمرزنده و بخشاینده است.»
اهمیت دعای مشمول
دعای مشمول، منسوب به امام علی (ع)، منبعی غنی برای فهم اسماء مستأثره است. این دعا، به اسمائی اشاره دارد که معرفتشان مختص به خدا یا اولیای مرتضی است: «او استأثرت به فی علم الغیب عندک». ترجمه: «ای خداوند، تو آنها را در علم غیب خود مختص کردهای.»
بخش دهم: وحدت وجود و نقد مستوری ذات
نفی مستوری تام ذات الهی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ذات الهی، تاب مستوری ندارد و همه اسماء، حتی مستأثره، ظهور دارند، هرچند معرفتشان محدود است. این دیدگاه، با اصل وحدت وجود و تجلی مدام ذات سازگار است.
نقد نفی ظهور اسماء مستأثره
نفی ظهور اسماء مستأثره نادرست است، زیرا همه اسماء مظهر دارند و هیچ اسمی بیمظهر نیست. این نقد، بر ضرورت اصلاح دیدگاههای نادرست در عرفان تأکید دارد.
وحدت وجود و ضرورت ظهور
وجود، حقیقتی واحد است و مظاهر، ظهورات آناند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که کثرت، تنها در مظاهر است و ذات وجود، یگانه و بینیاز از کثرت است.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر درسگفتار سی و هفتم استاد فرزانه قدسسره، به تبیین مفاهیم تجلی و فیض الهی، اعیان ثابته و نقد تقسیمبندی ممکنات و ممتنعات در عرفان نظری ابن عربی پرداخت. مراتب احدیت و واحدیت، بهعنوان بستر ظهور وحدت و کثرت، محور این بحثاند. استاد فرزانه قدسسره با نقد مفاهیم امتناع و امکان در اعیان ثابته، بر خلوص این اعیان از اوهام و وحدت وجودی آنها تأکید کردند. نقش اسماء مستأثره بهعنوان مفاتیح الغیب، با استناد به دعای مشمول و آیات قرآن کریم، برجسته شد. نقدهای عمیق بر کاربرد نادرست اصطلاحات فلسفی و تأکید بر وحدت تجلی، راه را برای فهم عمیقتر حقیقت توحید هموار ساخت. این متن، با ارائه استدلالهای دقیق و تمثیلات فاخر، گامی در جهت تبیین عرفان شیعی و تصحیح دیدگاههای عرفانی برداشت.