متن درس
تبیین نسب ثلاث در عرفان نظری ابن عربی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۵۵)
دیباچه
مفاهیم وجوب، امکان، و امتناع، بهعنوان ارکان بنیادین در عرفان نظری ابن عربی، نقشی محوری در فهم رابطه میان ذات باریتعالی و مظاهر وجود ایفا میکنند. این مفاهیم، که در فلسفه و منطق اسلامی بهعنوان نسب عقليه شناخته میشوند، در چارچوب عرفانی ابن عربی با نگاهی ژرف و وحدتمحور تبیین میگردند. نوشتار حاضر، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تحلیل و تشریح این سه مفهوم میپردازد و با بهرهگیری از مبانی فلسفی و عرفانی، تلاش دارد تا معانی عمیق و لایههای پنهان آنها را برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد. این اثر، با ساختاری منسجم و زبانی متین، به کاوش در نسب ثلاث پرداخته و با تکیه بر تمایزات منطقی و فلسفی، جایگاه این مفاهیم را در نظام فکری ابن عربی و فلسفه اسلامی تبیین میکند.
بخش نخست: نسب ثلاث بهمثابه عقليات
ماهیت نسب ثلاث
وجوب، امکان، و امتناع، در عرفان نظری ابن عربی، بهعنوان نسب عقليه صرف تعریف میشوند که وجودشان در ذهن است و در اعیان خارجی تحقق ندارند. این مفاهیم، چونان آینهای که حقیقت وجود را بازمیتاباند، صرفاً در ساحت ذهن عارف جلوهگر میشوند و از وجود خارجی بیبهرهاند. این دیدگاه، با مبانی فلسفه اسلامی، بهویژه تمایز معقولات ثانیه منطقی و فلسفی، همخوانی دارد. معقول ثانی منطقی، مانند «اَلْإِنْسَانُ كَلِّيٌّ»، عروض و اتصافش در ذهن است، حال آنکه معقول ثانی فلسفی، مانند «اَلْإِنْسَانُ مُمْكِنٌ»، گرچه عروضش ذهنی است، اتصافش میتواند در خارج باشد.
درنگ: نسب ثلاث (وجوب، امکان، امتناع) بهعنوان عقليات، صرفاً در ذهن وجود دارند و فاقد تحقق در اعیان خارجیاند. این امر، آنها را از مصادیق خارجی متمایز ساخته و بهعنوان مفاهیم انتزاعی در تحلیل عرفانی و فلسفی جای میدهد.
تمایز معقولات ثانیه منطقی و فلسفی
معقول ثانی منطقی، محمولی است که هم عروض و هم اتصاف آن در ذهن رخ میدهد. برای نمونه، در قضایای «اَلْإِنْسَانُ كَلِّيٌّ»، انسان کلی در خارج وجود ندارد و مفهوم کلیت صرفاً در ذهن عارف یا فیلسوف شکل میگیرد. اما معقول ثانی فلسفی، گرچه عروضش ذهنی است، اتصافش میتواند در خارج باشد، مانند «اَلْإِنْسَانُ مُمْكِنٌ»، که انسان خارجی نه واجب است و نه ممتنع، بلکه ممکن است. این تمایز، که در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره با دقت تشریح شده، نشاندهنده تفاوت نگاه منطقی و فلسفی به مفاهیم عقلانی است. منطقی، به ساحت ذهن محدود است، اما فیلسوف، حتی با اتصاف خارجی، مفهوم را معقول ثانی میداند.
صحت و مکمل بودن دیدگاههای منطقی و فلسفی
هر دو دیدگاه منطقی و فلسفی در تعریف معقول ثانی، معتبر و مکمل یکدیگرند. منطقی، با تمرکز بر ذهنیت، از دخالت در ساحت خارج پرهیز میکند، حال آنکه فیلسوف، با نگاهی فراگیر، اتصاف خارجی را نیز در تحلیل خود جای میدهد. این دو رویکرد، چونان دو بال معرفت، در کنار یکدیگر به فهم عمیقتر نسب ثلاث یاری میرسانند. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این تکامل، بر انسجام فلسفه و منطق اسلامی در تبیین این مفاهیم تأکید دارند.
بخش دوم: وجوب، امکان، و امتناع در چارچوب عرفانی
وجوب و اتصاف به وجود حق
وجوب، بهعنوان وصف وجود حق، معقول ثانی فلسفی است، زیرا محکی خارجی دارد. این وصف، که از عدمبرنبودن ذات باریتعالی حکایت میکند، در خارج متصل به وجود حق است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که وجوب، صفتی انتزاعی است و زائد بر وجود نیست. این دیدگاه، با اصل اصالت وجود در فلسفه صدرایی همخوانی دارد، که وجوب را نه موجودی مستقل، بلکه وصفی ذهنی برای وجود واجب میداند.
﴿مَا لَمْ يَجِبْ لَمْ يُوجَدْ﴾: آنچه واجب نشود، موجود نمیگردد.
این آیه، که در درسگفتارها مورد استناد قرار گرفته، بر این نکته تأکید دارد که وجوب، شرط لازم برای وجود است، اما خود وجوب، عین وجود است و جدایی از آن ندارد.
درنگ: وجوب، بهعنوان صفت ثبوتی وجود حق، نه موجودی مستقل است و نه زائد بر ذات واجب، بلکه وصفی ذهنی است که از ضرورت وجود حق انتزاع میشود.
امکان و تمایز با ممکن
امکان، مفهومی ذهنی است که فاقد اقتضای وجود یا عدم در خارج است، اما ممکن، وجود خارجی دارد. برای نمونه، «زیدٌ مُمْكِنٌ» به انسان خارجی اشاره دارد که نه واجب است و نه ممتنع. این تمایز، که در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره با دقت تبیین شده، بر تفاوت میان مفهوم (امکان) و مصداق (ممکن) تأکید دارد. امکان، صفتی سلبی است که در ذهن شکل میگیرد و فاقد محکی خارجی است، حال آنکه ممکن، در خارج متجلی است.
امتناع و فقدان محکی خارجی
امتناع، بهعنوان وصف شريك الباري، معقول ثانی منطقی است، زیرا فاقد محکی خارجی است. شريك الباري، که در قرآن کریم بهعنوان مفهومی ممتنع نفی شده، صرفاً در ذهن وجود دارد و فاقد مصداق خارجی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حکم ذهنی، مانند «اَلْمَعْدُومُ لَا يُخْبَرُ عَنْهُ»، صادق است، اما فاقد محکی خارجی است.
بخش سوم: نقد و تبیینهای عرفانی و فلسفی
نقد نسبت مواد ثلاث به علم الهی
استاد فرزانه قدسسره، با نقد نسبت دادن مواد ثلاث به علم الهی یا حضرة علمیه، این مفاهیم را تحلیلات ذهنی میدانند که فاقد محل خاصی در ساحت الهیاند. این نقد، که با توحید عرفانی ابن عربی همخوانی دارد، بر این نکته تأکید میکند که علم الهی، از attributiones ذهنی خالی است. این دیدگاه، مواد ثلاث را از هرگونه نسبت غیرمستدل به ساحت غیبیه بری میداند.
درنگ: نسبت دادن مواد ثلاث به حضرة علمیه یا انوار نبویه، فاقد مستند عقلانی است و این مفاهیم صرفاً تحلیلات ذهنیاند که در ساحت عقل عارف شکل میگیرند.
نقش صدرالمتألهین در تبیین مواد ثلاث
استاد فرزانه قدسسره، با تمجید از صدرالمتألهین، بر نقش او در روشنسازی مواد ثلاث از طریق تمایز حمل اولی و شایع تأکید دارند. این تبیین، که در اسفار اربعه به اوج خود رسیده، مشکلات پیشینیان را برطرف کرده و مفاهیم وجوب، امکان، و امتناع را با دقت بیشتری در چارچوب فلسفه اسلامی جای داده است.
احترام به علمای پیشین و نقد علمی
احترام به علمای گذشته، وظیفهای شرعی و علمی است، اما نقد علمی دیدگاههای آنان برای پیشرفت معرفت جایز و ضروری است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر شکر زحمات علما، دعا و یاد آنان را وظیفهای اخلاقی میدانند. این رویکرد، که با سنت علمی شیعه همخوانی دارد، بر توازن میان احترام و نقد علمی تأکید میکند.
بخش چهارم: وحدت وجود و نسب ثلاث
وجوب بالذات و بالغیر
وجوب بالذات، مختص ذات حق است، حال آنکه وجوب بالغیر، به مظاهر وجود نسبت داده میشود. این تمایز، که در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره با دقت تبیین شده، به رابطه ربوبیت و عبودیت ارجاع دارد. در نگاه عرفانی ابن عربی، وجوب بالذات، به ذات حق و وجوب بالغیر، به مظاهر وجود اشاره دارد. اما در وحدت وجود، وجوب بالغیر نفی شده و همه چیز به وجوب بالذات بازمیگردد.
درنگ: در وحدت وجود، وجوب بالغیر نفی میشود و همه وجودات، به وجوب بالذات ذات حق بازمیگردند، که این امر با توحید عرفانی ابن عربی همخوانی دارد.
نقد ممتنع الظهور
ممتنع، یا فاقد ذات است (مانند شريك الباري) یا بهعنوان ممتنع الظهور (اسماء باطنه) تعریف میشود. استاد فرزانه قدسسره، با نقد این تقسیم، ممتنع الظهور را وصفی عارضی میدانند که به ذات ربطی ندارد. این نقد، با تأکید بر ذاتی بودن مواد ثلاث، از نسبت دادن عوارض به ذات الهی پرهیز میکند.
نتیجهگیری
مفاهیم وجوب، امکان، و امتناع، بهعنوان نسب عقليه، در عرفان نظری ابن عربی و فلسفه اسلامی، جایگاه ویژهای دارند. این مفاهیم، که صرفاً در ساحت ذهن عارف و فیلسوف شکل میگیرند، از طریق تمایز معقولات ثانیه منطقی و فلسفی تبیین میشوند. وجوب، بهعنوان وصف ذات حق، امکان، بهعنوان صفتی سلبی، و امتناع، بهعنوان نفی شريك الباري، هر یک در چارچوب عرفانی و فلسفی معانی عمیقی را منتقل میکنند. نقد نسبت دادن این مفاهیم به حضرة علمیه یا انوار نبویه، تأکید بر وحدت وجود، و نقش صدرالمتألهین در روشنسازی این مباحث، از نکات برجسته این تبیین است. این نوشتار، با حفظ تمامی محتوای درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، تلاش کرد تا این مفاهیم را با زبانی متین و ساختاری علمی برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد.
با نظارت صادق خادمی