در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 103

متن درس





کتاب تحلیل و تبیین فصوص الحکم: بررسی مفهوم ولایت در عرفان شیعی

تحلیل و تبیین فصوص الحکم: بررسی مفهوم ولایت در عرفان شیعی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۳)

دیباچه

مفهوم ولایت، به‌سان نگینی در تاج معرفت اسلامی، جایگاهی محوری و بی‌بدیل در عرفان شیعی و فلسفه دینی دارد. این مفهوم، که ریشه در آیات قرآن کریم، احادیث شریف، و اشتقاقات لغوی دارد، نه‌تنها بنیان معرفت دینی را تشکیل می‌دهد، بلکه به‌مثابه پلی میان ظاهر و باطن، انسان را به ساحت قرب الهی رهنمون می‌سازد. در درس‌گفتار یکصد و سوم از سلسله شرح فصوص الحکم، استاد فرزانه قدس‌سره با نگاهی عمیق و روشمند، به تبیین این مفهوم پرداخته و آن را از منظرهای لغوی، قرآنی، عرفانی، و کلامی بررسی کرده‌اند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات و محتوای درس‌گفتار، به‌گونه‌ای بازنویسی شده که برای مخاطبان متخصص در فضای آکادمیک، روشن، منسجم، و جذاب باشد. هدف این کتاب، ارائه تحلیلی جامع از مفهوم ولایت است که هم به ریشه‌های نظری آن وفادار بماند و هم با زبانی فصیح و علمی، افق‌های جدیدی را در برابر پژوهشگران بگشاید.

بخش یکم: تبیین مفهوم ولایت و جایگاه آن در نظام معرفتی

رابطه ظاهر و باطن در نظام هستی

ولایت، به‌سان روحی در کالبد نظام معرفتی، تمامی مراتب ظاهری و باطنی هستی را به هم پیوند می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره فرموده‌اند: «ظاهر، اعم از نبوت، رسالت، و امامت، بدون باطن که همان مقام ولایت است، از تأیید الهی، قدرت، و علوم ربانی بی‌بهره می‌ماند.» این سخن، ولایت را به‌مثابه ریشه‌ای معرفی می‌کند که حیات و قوام مراتب ظاهری را تأمین می‌کند. ولایت، مقامی است که از «ولی» به معنای قرب الهی سرچشمه گرفته و منشأ فیض الهی بر موجودات است.

درنگ: ولایت، باطن و روح نبوت، رسالت، و امامت است و بدون آن، این مراتب از اثرگذاری و تأیید الهی محروم می‌مانند.

در عرفان شیعی، ولایت نه‌تنها مکمل مراتب ظاهری است، بلکه شرط لازم برای تحقق و تأثیرگذاری آنهاست. این پیوستگی، مانند رشته‌ای نامرئی، ظاهر و باطن را در نظام هستی به هم متصل می‌سازد، چنان‌که گویی نور خورشید بدون آسمان، توان درخشیدن ندارد.

ولایت و قرب الهی

ولایت، چونان کلیدی به سوی ساحت قدس الهی، با مفهوم قرب مترادف است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که «ولی» به معنای نزدیک و محبوب الهی است، و این قرب، جوهره ولایت را تشکیل می‌دهد. قرب در اینجا، به‌سان دری بی‌واسطه میان ولی و حق تعالی است که هرگونه حائل و فاصله را از میان برمی‌دارد.

این رابطه بی‌واسطه، ولایت را از خلافت متمایز می‌سازد. خلافت، تنها از یک سو (جانشینی از جانب خدا) تعریف می‌شود، حال آنکه ولایت، رابطه‌ای دوسویه است که هم از جانب حق به مخلوق و هم از مخلوق به حق جریان می‌یابد. این دوسویگی، مانند آینه‌ای است که نور الهی را در هر دو جهت بازمی‌تاباند.

نقش عصمت در تحقق ولایت

عصمت، به‌مثابه سپری در برابر خطا و گناه، شرط لازم برای تحقق ولایت کامل است. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «نبوت، رسالت، و امامت، چهره ظاهری ولایت‌اند که به میزان عصمت و قرب الهی موجودات، مرتبه‌ای از ولایت را کسب می‌کنند.» این سخن، عصمت را معیاری برای سنجش مرتبه ولایت معرفی می‌کند، چنان‌که گویی تنها دل‌های پاک و معصوم می‌توانند آینه تمام‌نمای فیض الهی باشند.

درنگ: عصمت، شرط لازم برای تحقق ولایت کامل است و مراتب ولایت موجودات، به میزان قرب و مصونیت آن‌ها از خطا وابسته است.

تقسیم‌بندی ولایت: تکوینی و تشریعی

ولایت، چونان درختی تنومند، دارای دو شاخه اصلی است: ولایت تکوینی و ولایت تشریعی. ولایت تکوینی، به تأثیرگذاری موجودات بر یکدیگر در نظام هستی اشاره دارد، چنان‌که هر موجودی، از جمادات تا انسان، به‌نحوی در این ولایت سهیم است. اما ولایت تشریعی، خاص اولیای الهی است که از طریق وحی و هدایت الهی اعمال می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را چنین تبیین می‌کنند: «ولایت تکوینی، عام‌تر است و همه موجودات در آن سهیم‌اند، اما ولایت تشریعی، مختص اولیای معصوم است که هدایت الهی را بر عهده دارند.»

معرفت ولایت و حیات دینی

معرفت به ولایت، چونان چراغی در ظلمات، راه رهایی از مرگ جاهلی را روشن می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به حدیث شریف «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً» (هرکس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است)، تأکید دارند که شناخت ولی زمان، نه‌تنها معرفتی نظری، بلکه التزامی عملی است که هویت انسان را در نسبت با خالقش تعریف می‌کند.

درنگ: معرفت به ولایت، شرط رهایی از مرگ جاهلی و تعیین‌کننده هویت قربی یا بعدی انسان نسبت به خالق است.

ولایت، بنیاد دیانت

ولایت، به‌سان ریشه‌ای عمیق، بنیاد تمامی مباحث دینی را تشکیل می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «ولایت، ریشه همه مباحث دیانت است و بدون آن، هیچ‌یک از اصول و فروع دین معنا نمی‌یابد.» این دیدگاه، ولایت را محور نظام دینی معرفی می‌کند، چنان‌که گویی بدون این محور، بنای دین ناتمام می‌ماند.

ولایت و توحید

ولایت، چونان پلی به سوی توحید، شرط تحقق توحید حقیقی است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به کلام امام رضا علیه‌السلام، «کَلِمَةُ لا إلهَ إلاَّذُ حِصْنِي، وَأَنَا مِنْ شَرْطِهَا» (کلمه لا اله الا الله دژ من است و من از شروط آنم)، تأکید دارند که ولایت اهل بیت، شرط ورود به حصن توحید است. این سخن، مانند کلیدی است که درِ قلعه توحید را می‌گشاید.

آیه‌ای از قرآن کریم این حقیقت را تأیید می‌کند:

إِنَّمَا وَٰلِيَكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤْتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمْ رَٰكِعُونَ

ترجمه: سرپرست شما تنها خدا و پیامبر او و کسانی‌اند که ایمان آورده‌اند، همان‌ها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند (المائدة: ۵۵).

اختلاف در تفسیر ولایت

اختلاف میان شیعه و اهل سنت در باب ولایت، مانند دو شاخه از یک درخت، ریشه در تفسیرهای متفاوت از این مفهوم دارد. شیعه، ولایت را به انحصار معصومان می‌داند، در حالی که اهل سنت آن را عام‌تر تفسیر می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این اختلاف، نه‌تنها در حوزه کلامی، بلکه در ساحت سیاسی و اجتماعی نیز نمود دارد.

نقص در تبیین مصادیق ولایت

برخی کتب عرفانی، به‌دلیل عدم توجه به مصادیق ولایت (اهل بیت علیهم‌السلام)، از تبیین کامل این مفهوم بازمانده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این نقص را ناشی از دوری از حقایق شیعی می‌دانند و تأکید دارند که مصداق کامل ولایت، اهل بیت هستند که به دلیل عصمت و قرب الهی، مرتبه اعلای ولایت را دارا هستند.

درنگ: مصداق کامل ولایت در تفکر شیعی، اهل بیت علیهم‌السلام هستند که به دلیل عصمت، مرتبه اعلای قرب الهی را دارا هستند.

بخش دوم: اشتقاق لغوی و تمایز ولایت و خلافت

اشتقاق لغوی ولایت

ولایت، از ماده «وَلَى» به معنای «تلو آمدن» یا «پی در پی آمدن» اشتقاق یافته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این اشتقاق، به معنای بلاواسطه بودن و قرب است که در هر دو جهت (حق به مخلوق و مخلوق به حق) صدق می‌کند. این معنا، مانند جریانی است که میان دو ساحل الهی و انسانی بی‌هیچ مانعی جریان می‌یابد.

معنای اصلی ولایت

معنای اصلی ولایت، «تلو آمدن» یا بلاواسطه بودن است، نه صرفاً قرب یا محبت. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «قرب و محبت، لوازم ولایت‌اند، نه معنای اصلی آن.» این تبیین، مانند نوری است که تاریکی‌های تفسیرهای نادرست را می‌زداید و معنای اصیل ولایت را آشکار می‌سازد.

تمایز ولایت و خلافت

ولایت، برخلاف خلافت، رابطه‌ای دوسویه است. خلافت، تنها از یک سو (جانشینی از جانب خدا) تعریف می‌شود، حال آنکه ولایت، مانند پلی است که از هر دو سو قابل عبور است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم تبیین می‌کنند:

ٱللَّهُ وَلِيُّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ يُخْرِجُهُمْ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ

ترجمه: خدا سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند و آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور می‌برد (البقرة: ۲۵۷).

ولایت، صفت حق و مؤمن

ولایت، هم به خداوند (ولی المؤمنین) و هم به مؤمنین (ولی الله) نسبت داده می‌شود. این دوسویه بودن، مانند آینه‌ای است که نور الهی را در هر دو جهت بازمی‌تاباند و ولایت را از خلافت متمایز می‌سازد.

نقد تفسیرهای نادرست

تفسیرهایی که ولایت را به قرب، محبت، یا نصرت محدود می‌کنند، از معنای اصلی آن غافل‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تفسیرها، لوازم ولایت را به جای معنای اصلی قرار داده‌اند. این نقد، مانند تیغی است که پرده‌های ابهام را می‌درد و حقیقت ولایت را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: مصادیق و مراتب ولایت

مراتب ولایت در موجودات

ولایت، مانند نردبانی است که مراتب آن به میزان قرب موجودات به حق تعالی تعیین می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «هر موجودی به قدر قربش به حق، از ولایت بهره‌مند است.» این مراتب، از خداوند تا پایین‌ترین مراتب خلق امتداد دارد و در نظام تکوینی و تشریعی متفاوت است.

مصداق ولایت در شیعه

در تفکر شیعی، مصداق کامل ولایت، اهل بیت علیهم‌السلام و به‌ویژه حضرت علی علیه‌السلام هستند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم این حقیقت را تأیید می‌کنند:

إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجْسَ أَهْلَ ٱلْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

ترجمه: خدا فقط می‌خواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه کند (الأحزاب: ۳۳).

درنگ: مصداق کامل ولایت در شیعه، اهل بیت علیهم‌السلام هستند که به دلیل عصمت و قرب الهی، مرتبه اعلای ولایت را دارا هستند.

تمایز ولایت و خلافت در اهل سنت

اهل سنت، ولایت را از خلافت جدا می‌دانند و معتقدند که قرب الهی، لزوماً به خلیفه بودن نمی‌انجامد. این دیدگاه، مانند شاخه‌ای است که از تنه درخت ولایت جدا شده و به مسیری دیگر می‌رود.

نقد خلافت سیفی

خلافت مبتنی بر شمشیر، مانند بنایی است که بر پایه‌ای سست بنا شده و فاقد مشروعیت الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این نوع خلافت، تنها واقعیتی تاریخی است و نه حقیقتی دینی. این نقد، مانند نوری است که تاریکی‌های خلافت‌های ظالمانه را روشن می‌سازد.

تمایز زور و قدرت

زور، مانند طوفانی است که بدون حق می‌وزد، حال آنکه قدرت، مانند نسیمی است که از عدالت و حقانیت سرچشمه می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را با تمثیلی روشن می‌کنند: «اگر کسی به خانه شما هجوم آورد و شما از خود دفاع کنید، این قدرت است؛ اما اگر کسی به ناحق حمله کند، این زور است.»

ولایت و وحدت اسلامی

ولایت، مانند خونی در رگ‌های امت اسلامی، محور وحدت و انسجام است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که وحدت اسلامی، ضرورتی دینی و اجتماعی است، اما نباید به التقاط و خلط حقایق منجر شود. این دیدگاه، مانند مشعلی است که راه وحدت را در عین حفظ حقیقت روشن می‌سازد.

درنگ: وحدت اسلامی، ضرورتی است که باید با حفظ حقایق شیعی و بدون التقاط دنبال شود.

بخش چهارم: نقد و جمع‌بندی

نقد تفسیرهای نادرست در علم دینی

بسیاری از تفسیرهای نادرست ولایت، مانند شاخه‌هایی خشکیده، ناشی از عدم تسلط بر اشتقاق لغوی و اصول ادبی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بازگشت به اشتقاق لغوی و تحلیل ادبی، راه‌حل رفع این خطاهاست. این نقد، مانند آبی است که ریشه‌های معرفت را از آلودگی‌ها پاک می‌کند.

جمع‌بندی

بحث ولایت، به‌سان نگینی در تاج معرفت شیعی، تمامی ابعاد نظری و عملی دین را در بر می‌گیرد. این مفهوم، نه‌تنها باطن نبوت و امامت، بلکه ریشه همه مباحث دینی و شرط تحقق توحید است. اشتقاق لغوی ولایت از «وَلَى» به معنای «تلو آمدن» و بلاواسطه بودن، آن را از خلافت متمایز کرده و به رابطه‌ای دوسویه میان حق و مخلوق تبدیل می‌کند. مصداق کامل ولایت، اهل بیت علیهم‌السلام هستند که به دلیل عصمت و قرب الهی، مرتبه اعلای آن را دارا هستند. نقد خلافت سیفی و تفسیرهای نادرست، بر ضرورت بازگشت به اصول لغوی و قرآنی تأکید دارد. این تحلیل، با حفظ وحدت اسلامی، حقایق شیعی را با زبانی علمی و متین برای مخاطبان متخصص ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی