در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 199

متن درس





استناد حادث و ظهور آیات الهی در فصوص الحکم: بازخوانی درس‌گفتار شماره ۱۹۹

استناد حادث و ظهور آیات الهی در فصوص الحکم: بازخوانی درس‌گفتار شماره ۱۹۹

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۹۹)

مقدمه: درآمدی بر استناد حادث و معرفت حق

در گستره عرفان نظری، مبحث استناد حادث به موجد و ظهور آیات الهی در آفاق و انفس، چونان کلیدی است که درهای معرفت به حقیقت بی‌کران الهی را می‌گشاید. درس‌گفتار شماره ۱۹۹ از شرح فصوص الحکم، اثر گران‌سنگ ابن‌عربی، به قلم استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در این موضوعات عمیق پرداخته و با نگاهی نقادانه، رابطه میان حادث، موجد و حق را از منظر عرفانی، فلسفی و کلامی بررسی کرده است. این درس‌گفتار، با تمرکز بر عبارت «لذاته» و تحلیل ظهور حادث بر صورت موجد، به همراه استناد به آیات قرآنی و حدیث نبوی، راه‌های معرفت به حق را از طریق تأمل در حادثات و شناخت نفس تبیین می‌کند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی آن، می‌کوشد این مفاهیم را در قالبی علمی، ساختارمند و با زبانی فاخر ارائه دهد. با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات، تلاش شده تا عمق این مباحث برای مخاطبان روشن گردد، بی‌آنکه از چارچوب علمی و دانشگاهی فاصله گرفته شود.

این نوشتار، با تقسیم‌بندی موضوعی و بهره‌گیری از عناوین و زیرعناوین تخصصی، به بررسی استناد حادث، ظهور انسان کامل بر صورت حق، و تفاوت معرفت آفاقی و نفسی در نزد محجوب و عارف پرداخته است. نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی و تأکید بر روش اثباتی معرفت، از محورهای اصلی این بحث است که با استناد به آیات قرآنی و حدیث نبوی، غنای بیشتری یافته است.

بخش اول: استناد حادث و ظهور بر صورت موجد

۱.۱ تعلق لذاته و استناد حادث

استاد فرزانه قدس‌سره، در تبیین عبارت «لذاته»، دو احتمال را مطرح می‌کنند: نخست، تعلق این واژه به استناد، به این معنا که استناد حادث به موجد، به دلیل ذات خود حادث است؛ و دوم، تعلق آن به ظهور، که در این صورت، ضمیر «لذاته» می‌تواند به موجد یا حادث بازگردد. این دو احتمال، چونان دو شاخه از یک درخت معرفت‌اند که هر یک به سوی فهمی متفاوت از رابطه حادث و موجد رهنمون می‌شوند.

در احتمال نخست، استناد حادث به موجد، اقتضا می‌کند که حادث بر صورت موجد ظاهر شود. این دیدگاه، گویی حادث را چون آینه‌ای می‌بیند که صورت موجد را در خود بازمی‌تاباند. اما استاد، با نگاهی نقادانه، این تفسیر را مورد پرسش قرار داده و بیان می‌دارند که حادث، به دلیل ماهیت محدث بودن، فاقد ذات مستقل است و نمی‌توان گفت بر صورت موجد است، بلکه باید گفت بر صورت محدث است.

درنگ: حادث، فاقد ذات مستقل است و ظهورش نه بر صورت موجد، بلکه بر صورت محدث است.

این نقد، ریشه در تمایز میان نگاه کلامی، فلسفی و عرفانی دارد. در کلام، حدوث به معنای پدیدآمدگی است؛ در فلسفه، موجد به معنای علت وجودی است؛ و در عرفان، حق، حقیقت یگانه وجود است. این تمایز، چونان خطی است که مرزهای معرفتی این سه حوزه را از یکدیگر جدا می‌سازد.

۱.۲ ظهور حادث و اقتضای ذات موجد

در احتمال دوم، اگر «لذاته» به ظهور متعلق باشد، ضمیر آن می‌تواند به موجد یا حادث بازگردد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمرکز بر عود ضمیر به موجد، بیان می‌دارند که ظهور حادث، به اقتضای ذات موجد است. این دیدگاه، چونان نوری است که از سرچشمه ذات الهی ساطع شده و در حادث تجلی می‌یابد. در این معنا، حادث، مظهر ذات موجد است و ظهورش به دلیل اقتضای این ذات است.

با این حال، استاد با نقدی فلسفی، پرسشی بنیادین مطرح می‌کنند: چگونه حادث، که فاقد ذات مستقل است، می‌تواند بر صورت حق ظاهر شود؟ این پرسش، چونان کلیدی است که قفل ابهامات تفسیر ابن‌عربی را می‌گشاید و بر محدودیت‌های این دیدگاه تأکید دارد.

۱.۳ نقد فلسفی و اصلاح مفهوم صورت

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد عبارت «حادث على صورة الحق»، بیان می‌دارند که نباید گفت حادث بر صورت حق است، بلکه بر صورت محدث است. این اصلاح، گویی پرده‌ای را از پیش چشم برمی‌دارد و حقیقت رابطه میان حادث و موجد را آشکار می‌سازد. حادث، به دلیل ماهیت محدث بودن، نمی‌تواند مستقیماً بر صورت حق باشد، زیرا حق، فراتر از محدودیت‌های حادث است.

درنگ: حادث، به دلیل ماهیت محدث بودن، بر صورت محدث است، نه بر صورت حق.

این نقد، با تأکید بر تفاوت میان اسم و مظهر، نشان می‌دهد که هر اسم الهی با مظهر خود متلازم است، نه متضاد. این تلازم، چونان رشته‌ای است که اسم و مظهر را به هم پیوند می‌دهد و از تضاد یا تعارض میان آن‌ها جلوگیری می‌کند.

۱.۴ جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با بررسی استناد حادث به موجد و ظهور آن بر صورت محدث، بنیان‌های نقد عرفانی و فلسفی دیدگاه ابن‌عربی را روشن ساخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر فقدان ذات مستقل در حادث و اصلاح مفهوم صورت، بر تمایز میان نگاه کلامی، فلسفی و عرفانی تأکید دارند. این نقد، راه را برای فهم عمیق‌تر رابطه میان حادث و موجد هموار می‌کند.

بخش دوم: معرفت حق از طریق تأمل در حادثات

۲.۱ راه اثباتی معرفت

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عبارت قرآنی ﴿أَحَالَنَا تَعَالَى فِي الْعِلْمِ بِهِ عَلَى النَّظَرِ فِي الْحَادِثَاتِ﴾، بیان می‌دارند که خداوند، معرفت به حق را به تأمل در حادثات ارجاع داده است. این روش، چونان پلی است که از کثرت حادثات به وحدت حق رهنمون می‌شود. این دیدگاه، با استناد به حدیث نبوی «کسی که خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است»، بر اهمیت خودشناسی در معرفت الهی تأکید دارد.

درنگ: معرفت به حق، از طریق تأمل در حادثات و شناخت نفس، روشی اثباتی و استقرایی است.

این حدیث، گویی مشعلی است که راه معرفت را روشن می‌سازد و انسان را به سوی شناخت حقیقت درون و برون هدایت می‌کند. استاد، با طرح پرسشی بنیادین، می‌پرسند: آیا می‌توان نخست خود را شناخت و سپس به معرفت خدا رسید؟ این پرسش، بر چالش تقدم و تأخر در معرفت تأکید دارد و راه اثباتی را به‌عنوان مسیری معتبر معرفی می‌کند.

۲.۲ آیات آفاقی و نفسی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآنی، بر نقش آیات آفاقی و نفسی در معرفت الهی تأکید دارند. آیه ﴿سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ﴾ (فصلت: ۵۳) می‌فرماید: «به‌زودی آیات خود را در افق‌ها و در وجود خودشان به آنان نشان خواهیم داد». همچنین آیه ﴿وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ﴾ (ذاریات: ۲۱) می‌فرماید: «و در وجود خودتان، آیا نمی‌بینید؟». این آیات، چونان آیینه‌هایی هستند که جلوه‌های الهی را در آفاق و انفس بازمی‌تابانند.

استاد، با نقد تفسیر ابن‌عربی که آیات آفاقی را تفصیل مرتبه انسان می‌داند، بیان می‌دارند که این آیه خطاب به منافقان است و هدف آن، دعوت به بصیرت است. این نقد، گویی پرده‌ای را کنار می‌زند و حقیقت خطاب قرآنی را آشکار می‌سازد.

۲.۳ تقدم آیات آفاقی

استاد فرزانه قدس‌سره، با تحلیل تقدم آیات آفاقی بر نفسی، بیان می‌دارند که خداوند، آفاق را مقدم داشته، زیرا برای محجوب، رؤیت آیات در عالم کبیر آسان‌تر از تأمل در نفس است. این تقدم، چونان دعوتی است که محجوب را به سوی بصیرت فرا می‌خواند و از او می‌خواهد که اگر نفس خویش را نمی‌بیند، دست‌کم آیات آفاقی را مشاهده کند.

درنگ: برای محجوب، رؤیت آیات آفاقی آسان‌تر از آیات نفسی است، اما عارف، آیات را در نفس خویش بیش از آفاق می‌بیند.

در مقابل، عارف، که چونان چراغی در شب تاریک معرفت می‌درخشد، آیات را در نفس خویش بیش از آفاق می‌بیند. این تفاوت، نشان‌دهنده مراتب معرفتی است که محجوب را از عارف جدا می‌سازد.

۲.۴ جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین راه اثباتی معرفت و نقش آیات آفاقی و نفسی، نشان داد که خداوند، انسان را به تأمل در حادثات و شناخت نفس دعوت کرده است. نقد تفسیر ابن‌عربی و تأکید بر خطاب قرآنی به منافقان، بر اهمیت بصیرت در معرفت الهی تأکید دارد. تفاوت رؤیت آیات در نزد محجوب و عارف، مراتب معرفتی را روشن می‌سازد.

بخش سوم: تفاوت معرفتی محجوب و عارف

۳.۱ رؤیت آیات در آفاق و انفس

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر تفاوت معرفتی محجوب و عارف، بیان می‌دارند که برای محجوب، رؤیت آیات در عالم کبیر آسان‌تر است، زیرا آفاق، چونان تابلویی گسترده است که آیات الهی را به روشنی نمایش می‌دهد. اما برای عارف، که چونان کاشفی در ژرفای وجود خویش غواصی می‌کند، رؤیت آیات در نفس آسان‌تر و عمیق‌تر است.

این تفاوت، گویی دو مسیر را در برابر سالک قرار می‌دهد: یکی، راه آفاق که برای محجوب هموارتر است، و دیگری، راه انفس که عارف را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد. استاد، با تأیید این دیدگاه، بیان می‌دارند که تفسیر سوم (تفاوت رؤیت محجوب و عارف) صحیح است، اما دو تفسیر پیشین (تفصیل مرتبه انسان و تقدم وجودی آفاق) نادرست‌اند.

۳.۲ نقد تفاسیر نادرست

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دو تفسیر ابن‌عربی که آیات آفاقی را تفصیل مرتبه انسان یا مقدم در وجود عینی می‌داند، بیان می‌دارند که این آیه، خطاب به منافقان است و هدف آن، دعوت به بصیرت است، نه تبیین مراتب انسان یا تقدم وجودی. این نقد، چونان تیغی است که پرده‌های تفاسیر نادرست را می‌درد و حقیقت قرآنی را آشکار می‌سازد.

درنگ: آیه قرآنی، خطاب به منافقان است و هدف آن، دعوت به بصیرت از طریق رؤیت آیات آفاقی و نفسی است.

لکردار، بر اهمیت بصیرت در برابر کوری باطنی منافقان تأکید دارد و تقدم آفاق را راهی برای جلب توجه محجوب می‌داند.

۳.۳ دعا و اختتام

درس‌گفتار، با دعای «خداوندا، درود فرست بر محمد و آل محمد» به پایان می‌رسد. این دعا، چونان مهر اخلاصی است که بر پیشانی این بحث عرفانی نقش بسته و نشان‌دهنده ریشه‌های معنوی و عرفانی آن است. این پایان‌بندی، گویی یادآوری است که هر معرفتی، در نهایت، به سوی درگاه الهی رهنمون می‌شود.

۳.۴ جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تبیین تفاوت معرفتی محجوب و عارف، نشان داد که رؤیت آیات در آفاق و انفس، بسته به مرتبه معرفتی، متفاوت است. نقد تفاسیر نادرست و تأکید بر خطاب قرآنی به منافقان، بر هدف اصلی آیات که دعوت به بصیرت است، تأکید دارد. دعای پایانی، اخلاص این بحث را به نمایش می‌گذارد.

نتیجه‌گیری: معرفت حق در پرتو آیات و خودشناسی

درس‌گفتار شماره ۱۹۹ فصوص الحکم، چونان چراغی است که راه معرفت به حق را از طریق تأمل در حادثات و شناخت نفس روشن می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد دیدگاه ابن‌عربی در باب استناد حادث و ظهور بر صورت موجد، بر فقدان ذات مستقل در حادث و اصلاح مفهوم صورت تأکید دارند. آیات قرآنی و حدیث نبوی، چونان مشعل‌هایی هستند که راه اثباتی معرفت را روشن می‌کنند. تفاوت رؤیت آیات در نزد محجوب و عارف، مراتب معرفتی را آشکار می‌سازد و نقد تفاسیر نادرست، حقیقت خطاب قرآنی را برجسته می‌کند.

این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، تلاش کرد تا این مفاهیم را در قالبی علمی و فاخر ارائه دهد. معرفت به حق، از طریق تأمل در آفاق و انفس، نه تنها راهی به سوی حقیقت است، بلکه دعوتی است به سوی بصیرت و خودآگاهی. این درس‌گفتار، با دعای پایانی، بر اخلاص در معرفت تأکید دارد و انسان را به سوی وحدت با مبدأ هستی رهنمون می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی