متن درس
تأملات در فصوص الحکم: علم سالک و علم الهی در عرفان نظری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه دویست و چهل و نه)
دیباچه
فصوص الحکم، اثر سترگ ابنعربی، چونان چشمهای زلال در گستره عرفان اسلامی، مفاهیم ژرفی را در باب علم، معرفت و رابطه میان سالک و حق تعالی پیش روی حقیقتجویان میگشاید. این اثر، با نگاهی عمیق به مراتب وجودی و جایگاه علم در نظام هستی، از دیرباز محور تأملات عرفا و حکمای اسلامی بوده است. درسگفتار حاضر، برگرفته از جلسه دویست و چهل و نهم شرح استاد فرزانه قدسسره، به بررسی دقیق و نقادانه مفهوم علم سالک در مرتبه کشف و نسبت آن با علم الهی در چارچوب عرفان نظری میپردازد. این نوشتار، با تکیه بر محتوای اصلی و افزودن تبیینهای تفصیلی، مفاهیم پیچیده عرفانی را با زبانی متین، علمی و فاخر عرضه میدارد. ساختار متن، با بخشبندیهای دقیق، عناوین تخصصی و استعارات معنوی، به گونهای طراحی شده که هم راهنمای پژوهشگران باشد و هم جذابیتی عرفانی و علمی را به ارمغان آورد.
بخش یکم: مفهوم علم سالک در مرتبه کشف
علم سالک به منزله علم الهی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عبارت فصوص الحکم: «فَإِنَّهُ يَكُونُ فِي عِلْمِهِ بِنَفْسِهِ بِمَنْزِلَةِ عِلْمِ اللَّهِ بِهِ» (ترجمه: او در علم خود به نفس خویش، به منزله علم خدا به اوست)، به مرتبه والای معرفت سالک در مقام کشف اشاره میکنند. این عبارت، چونان آینهای است که جایگاه رفیع سالک را در نظام عرفانی بازمیتاباند. با این حال، استاد تأکید میورزند که واژه «بمنزلة» نشاندهنده تقریب و تشابه است، نه تساوی کامل. علم سالک، هرچند در مرتبه کشف به اوج خود میرسد، تنزیلی از علم الهی است و نه ذاتی، زیرا ذات علم الهی لایتناهی و وجوبی است، در حالی که علم سالک مظهری و محدود به ظرفیت وجودی اوست.
درنگ: علم سالک در مرتبه کشف، چونان سایهای از نور علم الهی، تنزیلی است و نه ذاتی، و به ظرفیت وجودی او وابسته است.
معدن واحد و نقد آن
ابنعربی در ادامه میفرماید: «لِأَنَّ الْأَخْذَ مِنْ مَعْدِنٍ وَاحِدٍ» (ترجمه: زیرا اخذ از معدن واحدی است). این تعبیر، به ظاهر، علم سالک و علم الهی را به منبعی واحد، یعنی اعیان ثابته، نسبت میدهد. استاد فرزانه قدسسره این تعبیر را مورد نقد قرار داده و تأکید میکنند که علم الهی به ذات اقدس حق تعلق دارد و نه صرفاً به اعیان ثابته. اعیان ثابته، برای سالک، بالاترین مرتبه معرفت است، اما برای حق تعالی، تنها یکی از مظاهر علم ذاتی است. این نقد، چونان تیغی است که پردههای ابهام را از مفهوم معدن واحد کنار میزند و تفاوت میان علم وجوبی الهی و علم مظهری سالک را آشکار میسازد.
درنگ: علم الهی، چونان اقیانوسی بیکران، به ذات حق تعلق دارد، در حالی که علم سالک، چونان جویباری از اعیان ثابته، محدود به مظاهر است.
تمایز علم وجوبی و مظهری
استاد فرزانه قدسسره تفاوت میان علم وجوبی الهی و علم مظهری سالک را تبیین میکنند. علم الهی، ذاتی، لایتناهی و بیواسطه است، در حالی که علم سالک، به واسطه عنایت الهی و در ظرف اعیان ثابته شکل میگیرد. این تفاوت، چونان خطی است که مراتب وجودی حق و خلق را از یکدیگر جدا میسازد. علم سالک، هرچند در مرتبه کشف به اوج خود میرسد، به اعیان ثابته محدود است و نمیتواند به مراتب فراتر، مانند احدیت ذات، دست یابد.
درنگ: علم وجوبی الهی، چونان خورشیدی بیغروب، بیواسطه است، اما علم مظهری سالک، چونان ستارهای در آسمان اعیان ثابته، محدود و وابسته است.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با تبیین مفهوم علم سالک در مرتبه کشف و نسبت آن با علم الهی، بر تفاوت ذاتی میان این دو تأکید کرد. علم سالک، تنزیلی از علم الهی است و به اعیان ثابته محدود میماند، در حالی که علم الهی، لایتناهی و ذاتی است. نقد تعبیر معدن واحد، راه را برای فهمی دقیقتر از مراتب معرفت در عرفان نظری هموار ساخت.
بخش دوم: عنایت الهی و مراتب آن
عنایت سابقه و لاحقه
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به متن فصوص الحکم، علم الهی را به عنایت سابقه (ذاتی) و علم سالک را به عنایت لاحقه (تابع اعیان ثابته) نسبت میدهند. عنایت سابقه، چونان چشمهای از ذات اقدس الهی، بیواسطه به مظاهر وجودی میرسد، در حالی که عنایت لاحقه، از طریق اعیان ثابته و در ظرف ظهورات اسمائی شکل میگیرد. این تمایز، چونان پلی است که مراتب فیض الهی را به سالک پیوند میدهد.
درنگ: عنایت سابقه، چونان چشمهای از ذات الهی، و عنایت لاحقه، چونان جویباری از اعیان ثابته، مراتب فیض را به سالک میرسانند.
عنایت دانیه و عالیه
عنایت الهی به دو قسم دانیه و عالیه تقسیم میشود. عنایت دانیه، تابع اعیان ثابته و مبتنی بر استعداد ذاتی سالک است، در حالی که عنایت عالیه، از ذات الهی سرچشمه گرفته و تفضلی است. استاد فرزانه قدسسره این تقسیمبندی را با فیض مقدس (اسمائی) و فیض اقدس (احدی) تطبیق میدهند. فیض مقدس، در مرتبه واحدیت و ظهور اسماء و صفات، و فیض اقدس، در مرتبه احدیت قرار دارد. این تبیین، چونان نوری است که مراتب فیض الهی را در نظام عرفانی روشن میسازد.
درنگ: عنایت دانیه، چونان جویباری تابع اعیان، و عنایت عالیه، چونان چشمهای از احدیت، مراتب فیض الهی را تبیین میکنند.
فیض مقدس و فیض اقدس
استاد فرزانه قدسسره فیض مقدس را به ظهور اسماء و صفات در اعیان ثابته و فیض اقدس را به ظهور ذات در مرتبه احدیت نسبت میدهند. فیض مقدس، چونان آینهای است که مظاهر اسماء را در عالم بازمیتاباند، و فیض اقدس، چونان نوری است که از ذات بیکران الهی ساطع میشود. این تمایز، سلسلهمراتب وجودی را در نظام عرفانی ابنعربی روشن میسازد.
درنگ: فیض مقدس، چونان آینهای از اسماء، و فیض اقدس، چونان نوری از احدیت، مراتب ظهور الهی را ترسیم میکنند.
رجوع همه عنایات به ذات
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که هر دو قسم عنایت، چه تابع اعیان و چه متبوعه، به ذات الهی بازمیگردند. این اصل، چونان رودی است که همه جویبارهای فیض را به اقیانوس بیکران ذات الهی رهنمون میسازد. اعیان ثابته، خود ظهورات اسماء و صفاتاند، و اسماء و صفات، مظاهر ذات اقدس الهی هستند.
درنگ: همه عنایات، چونان جویبارهایی، به اقیانوس ذات الهی بازمیگردند و از آن سرچشمه میگیرند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تبیین مراتب عنایت الهی، از عنایت سابقه و لاحقه تا فیض مقدس و اقدس، رابطه میان ذات الهی و مظاهر وجودی را روشن ساخت. عنایت دانیه، تابع استعداد سالک، و عنایت عالیه، تفضلی و از ذات الهی، مراتب فیض را در نظام عرفانی تبیین میکنند. این مفاهیم، راه را برای فهم عمیقتر رابطه سالک و حق هموار میسازند.
بخش سوم: نقد مفاهیم کلامی و تعابیر نادرست
نقد تعبیر جعل اعیان ثابته
استاد فرزانه قدسسره تعبیر جعل برای اعیان ثابته را نادرست میدانند، زیرا اعیان ثابته ظهورات ذاتی اسماء و صفاتاند و نه مخلوقات حادث. این نقد، چونان تیغی است که خطاهای کلامی را از حقیقت عرفانی جدا میسازد. اعیان ثابته، ازلی و ابدیاند و در نظام وحدت وجود، بهعنوان مظاهر علم الهی، حدوثی ندارند.
درنگ: اعیان ثابته، چونان ظهورات ازلی اسماء، جعلی نیستند و از حدوث و خلق مبرا هستند.
نقد مفهوم عدم در عرفان
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که در عالم عرفانی، ظرف عدم وجود ندارد و همه مراتب، ظهورات وجودیاند. تعبیراتی مانند عدم نسبی یا مقید، که در کلام رایج است، در عرفان بیمعناست. این دیدگاه، چونان نوری است که سایههای مفاهیم کلامی را از حقیقت عرفانی میزداید.
درنگ: در عرفان، عدم چونان سایهای بیبنیاد است و همه مراتب، ظهورات وجودی حقاند.
نقد تعبیر اعیان ثابته در حال عدم
استاد فرزانه قدسسره تعبیر اعیان ثابته در حال عدم را نادرست میدانند، زیرا اعیان ثابته، بهعنوان ظهورات علم الهی، ازلی و موجودند. این نقد، بر رد تعابیر کلامی تأکید دارد و اعیان ثابته را چونان ستارگانی در آسمان وجود میداند که هیچگاه معدوم نبودهاند.
درنگ: اعیان ثابته، چونان ستارگانی ازلی، در حال عدم نیستند و همواره مظهر علم الهیاند.
نسب ذاتی اعیان ثابته
استاد فرزانه قدسسره نسب ذاتی اعیان ثابته را به معنای وابستگی وجودی به ذات الهی تفسیر میکنند، نه معدوم بودن. این نسب، چونان رشتهای است که اعیان را به ذات اقدس الهی پیوند میدهد، بدون آنکه به معنای حدوث یا عدم باشد.
درنگ: نسب ذاتی اعیان ثابته، چونان رشتهای، آنها را به ذات الهی پیوند میدهد، نه به عدم.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد تعابیر کلامی مانند جعل اعیان ثابته، مفهوم عدم و حال عدم اعیان، بر ضرورت فهمی عرفانی مبتنی بر وحدت وجود تأکید کرد. اعیان ثابته، ظهورات ازلی اسماء و صفاتاند و از مفاهیم کلامی مانند عدم و حدوث مبرا هستند.
بخش چهارم: مراتب کشف و محدودیتهای سالک
محدودیت علم سالک به اعیان ثابته
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عبارت: «فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي وُسْعِ الْمَخْلُوقِ أَنْ يَطَّلِعَ عَلَى إِطْلَاعِ الْحَقِّ» (ترجمه: در توان مخلوق نیست که به اطلاع حق دست یابد)، تأکید میکنند که علم سالک به اعیان ثابته محدود است. برخلاف علم الهی که همه مراتب را در بر میگیرد، سالک تنها میتواند ظهورات اعیان را مشاهده کند. این محدودیت، چونان قفسی است که ظرفیت وجودی سالک را در برابر بیکرانی علم الهی آشکار میسازد.
درنگ: علم سالک، چونان پرندهای در قفس اعیان ثابته، از بیکرانی علم الهی محصور است.
امکان فراتر رفتن از اعیان ثابته
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که راه معرفت تا ذات الهی باز است و سالک میتواند از اعیان ثابته فراتر رود، اما این امر نیازمند جرات و ظرفیت وجودی است. این دیدگاه، چونان دری است که به سوی احدیت گشوده میشود، اما تنها کُمّلین و اولیاء میتوانند از آن عبور کنند.
درنگ: راه معرفت، چونان دری به سوی احدیت، باز است، اما عبور از آن جرات و ظرفیت اولیاء را میطلبد.
اجتبائی بودن مقام کشف
استاد فرزانه قدسسره مقام کشف را اجتبائی و نه اکتسابی میدانند. سالکانی که به این مقام میرسند، مصطفی و مرتضیاند و از عنایت خاص الهی بهرهمند شدهاند. این اصل، چونان نوری است که لطف خاص الهی را بر سالک منتخب آشکار میسازد.
درنگ: مقام کشف، چونان گوهری از عنایت الهی، به سالکان اجتبائی عطا میشود، نه اکتسابی.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تبیین محدودیت علم سالک به اعیان ثابته، امکان فراتر رفتن از این مرتبه و اجتبائی بودن مقام کشف، رابطه میان ظرفیت سالک و لطف الهی را روشن ساخت. راه معرفت، هرچند باز است، تنها برای اولیاء و کُمّلین دستیافتنی است.
بخش پنجم: نقد روشهای مطالعه و فهم عرفانی
اهمیت مطالعه کتابی و دقیق
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت مطالعه دقیق و کتابی تأکید میکنند و از رویکردهای سطحی در فهم متون عرفانی انتقاد میورزند. این تأکید، چونان چراغی است که مسیر فهم اصیل عرفانی را روشن میسازد. مطالعه دقیق، با حفظ امانت به متن، از انحراف در تفسیر جلوگیری میکند.
درنگ: مطالعه کتابی، چونان چراغی، مسیر فهم اصیل عرفانی را از سایههای انحراف میرهاند.
نقد روشهای آموزشی نادرست
استاد فرزانه قدسسره از روشهای آموزشی مبتنی بر حفظ سطحی در علم دینی انتقاد میکنند و بر روشهای شفاهی و مبتنی بر فهم عمیق تأکید میورزند. این نقد، چونان نسیمی است که غبار روشهای نادرست را از علم دینی میزداید و بر ضرورت فهم عمیق تأکید دارد.
درنگ: روشهای آموزشی مبتنی بر فهم عمیق، چونان نسیمی، غبار حفظ سطحی را از علم دینی میزدایند.
نقد ادای مقام اولیاء
استاد فرزانه قدسسره هشدار میدهند که سالک نباید ادای مقام اولیاء یا حق تعالی را درآورد. این هشدار، چونان آینهای است که محدودیتهای وجودی سالک را بازمیتاباند و او را به تواضع و آگاهی دعوت میکند.
درنگ: ادای مقام اولیاء، چونان پردهای از خودفریبی، سالک را از حقیقت معرفت دور میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر اهمیت مطالعه دقیق، نقد روشهای آموزشی نادرست و هشدار در برابر ادای مقام اولیاء، بر ضرورت فهمی اصیل و عمیق در عرفان نظری تأکید کرد. این مفاهیم، راه را برای رویکردی علمی و معنوی در فهم متون عرفانی هموار میسازند.
بخش ششم: مراتب وجودی و ظهور کمالات
نقشه مراتب وجودی
استاد فرزانه قدسسره مراتب وجودی را چنین ترسیم میکنند: احدیت، واحدیت، اعیان ثابته و ظهورات خارجی. احدیت، چونان قلهای بیکران، مظهر اسماء و صفات است که در واحدیت ظهور مییابد. اعیان ثابته، مظاهر اسماء و صفاتاند و ظهورات خارجی، جلوههای این اعیان در عالم شهادتاند. این نقشه، چونان طرحی است که نظام عرفانی ابنعربی را در وحدت وجود ترسیم میکند.
درنگ: مراتب وجودی، چونان طرحی از احدیت تا ظهورات خارجی، نظام وحدت وجود را در عرفان نظری ترسیم میکنند.
ظهور کمالات در همه عوالم
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ظهور کمالات الهی در همه عوالم، از جمله قیامت و جهنم، جاری است. این دیدگاه، چونان نوری است که عالم را سراسر مظهر کمالات الهی میداند و با اصل وحدت وجود همخوانی دارد.
درنگ: کمالات الهی، چونان نوری بیپایان، در همه عوالم از جمله قیامت و جهنم ساطع است.
جهان بهعنوان مزرعه آخرت
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به حدیث «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» (ترجمه: دنیا مزرعه آخرت است)، دنیا را مزرعه یا مزبله آخرت میدانند. دنیا، چونان زمینی است که بذر کمالات یا انحطاط در آن کاشته میشود و محصول آن در آخرت برداشت میگردد.
درنگ: دنیا، چونان مزرعهای، بذر کمالات یا انحطاط را میپروراند و محصول آن در آخرت آشکار میشود.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با ترسیم مراتب وجودی، تأکید بر ظهور کمالات در همه عوالم و تبیین نقش دنیا بهعنوان مزرعه آخرت، نظام عرفانی وحدت وجود را روشن ساخت. این مفاهیم، عالم را سراسر مظهر کمالات الهی میدانند و راه را برای فهم عمیقتر عرفان نظری هموار میکنند.
بخش هفتم: مراتب سلوک و مقام مکاشفین
مراتب کشف در سفر ثانی
استاد فرزانه قدسسره مرتبه کشف را نهایت مقام مکاشفین در سفر ثانی میدانند. سفر ثانی، که به سلوک در مراتب وجودی اشاره دارد، با رسیدن به کشف اعیان ثابته به اوج خود میرسد. این مقام، چونان قلهای است که سالک در آن به ظهورات علم الهی دست مییابد.
درنگ: سفر ثانی، چونان قلهای در سلوک، با کشف اعیان ثابته به اوج خود میرسد.
نیت شیخ در قسم اول عنایت
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که ابنعربی در اینجا به عنایت تابع (قسم اول) اشاره دارد، که به احوال عین ثابته سالک وابسته است. این عنایت، چونان جویباری است که از استعداد ذاتی سالک سرچشمه میگیرد و نه از ذات الهی بهصورت مستقیم.
درنگ: عنایت تابع، چونان جویباری از استعداد سالک، از ذات الهی بهصورت غیرمستقیم سرچشمه میگیرد.
جمعبندی بخش هفتم
این بخش، با تبیین مراتب کشف در سفر ثانی و نیت ابنعربی در اشاره به عنایت تابع، جایگاه سالک در نظام سلوک عرفانی را روشن ساخت. کشف اعیان ثابته، اوج مقام مکاشفین است و عنایت تابع، به استعداد ذاتی سالک وابسته است.
جمعبندی نهایی
این تأملات، برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی عمیق رابطه علم سالک و علم الهی در مرتبه کشف پرداخت. علم سالک، تنزیلی از علم الهی است و به اعیان ثابته محدود میماند، در حالی که علم الهی، لایتناهی و ذاتی است. اعیان ثابته، ظهورات ازلی اسماء و صفاتاند و از مفاهیم کلامی مانند عدم و حدوث مبرا هستند. عنایت الهی، به تابع (فیض مقدس) و متبوعه (فیض اقدس) تقسیم میشود، اما هر دو به ذات الهی بازمیگردند. راه معرفت تا ذات الهی باز است، اما نیازمند ظرفیت و جرات اولیاء است. نقد روشهای آموزشی نادرست و تأکید بر مطالعه دقیق، بر ضرورت فهمی اصیل و عمیق در عرفان نظری تأکید دارد. این نوشتار، با بهرهگیری از تمثیلات فاخر و استناد به آیات قرآن کریم، مفاهیم عمیق عرفانی را با زبانی متین و علمی به خوانندگان عرضه میکند.
با نظارت صادق خادمی