در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 270

متن درس





خاتمیت نبوت، ولایت و رابطه حق و خلق در فص شیثی از فصوص الحکم

خاتمیت نبوت، ولایت و رابطه حق و خلق در فص شیثی از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۲۷۰)

مقدمه: جایگاه خاتمیت و ولایت در نظام عرفانی ابن‌عربی

کتاب فصوص الحکم، اثر جاویدان ابن‌عربی، به‌عنوان یکی از قله‌های عرفان نظری، به تبیین رابطه میان حق و خلق، نبوت، ولایت و امامت می‌پردازد. در جلسه ۲۷۰ از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با تمرکز بر صفحه ۱۰۹ (سطرهای ۱ و ۱۴) از این اثر، مفاهیم عمیقی چون خاتمیت نبوت، جامعیت اسم اعظم، واسطه‌گری خاتم الانبیاء، و جایگاه ولایت به‌عنوان باطن هستی مورد بررسی قرار گرفته است. این مفاهیم، که در چارچوب وحدت وجود و سلسله‌مراتب تجلیات الهی تبیین می‌شوند، از حساسیت اعتقادی والایی برخوردارند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، در قالبی علمی و دانشگاهی، این مباحث را با شرح و تفصیل بازنمایی می‌کند. ساختار متن، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، و استعارات فاخر، تمامی جزئیات را به‌گونه‌ای منسجم منتقل می‌کند که روح و پیام اصلی درس‌گفتار به‌صورت اصیل و مؤثر حفظ شود.

بخش نخست: جامعیت اسم اعظم و خاتمیت نبوت

مرتبه جامعیت اسم اعظم برای خاتم الانبیاء

عبارت وَهَذِهِ الْمَرْتَبَةُ مِنْ حَیْثُ جَامِعِیَّةُ الْأَسْمَاءِ الْأَعْظَمِ لِخَاتَمِ الْأَنْبِیَاءِ (و این مرتبه، از حیث جامعیت اسم اعظم برای خاتم انبیاء است) به جایگاه بی‌مانند خاتم الانبیاء (ص) اشاره دارد که مظهر تام اسم اعظم الهی است. این مرتبه، به دلیل جامعیت تمامی اسما و صفات الهی، خاتم الانبیاء را به‌عنوان ظرف بدوی و تام‌الکمال در نظام هستی قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این جامعیت، خاتم الانبیاء را به محور تجلیات الهی تبدیل کرده و او را واسطه میان حق و خلق می‌سازد.

درنگ: جامعیت اسم اعظم، چون گوهری درخشان در خزانه وجود، خاتم الانبیاء را به مقام ظرف بدوی و تام‌الکمال ارتقا می‌دهد.

ظهور مرتبه خاتم الانبیاء در شهادت خاتم الاولیاء

عبارت مِنْ حَیْثُ ظُهُورِهَا بِشَهَادَةٍ بِتَمَامِهَا لِخَاتَمِ الْأَوْلِیَاءِ (از حیث ظهورش به شهادت کامل برای خاتم اولیاء) بر رابطه عمیق میان نبوت و ولایت دلالت دارد. خاتم الاولیاء، به‌عنوان مظهر باطن ولایت، شاهد و مؤید ظهور مرتبه خاتم الانبیاء است. استاد فرزانه قدس‌سره این رابطه را نشانه‌ای از وحدت وجودی میان رسالت و امامت می‌دانند، که در آن ولایت، باطن نبوت و استمرار آن است.

درنگ: خاتم الاولیاء، چون آیینه‌ای صاف، ظهور خاتم الانبیاء را در شهادت کامل خود بازمی‌تاباند.

واسطه‌گری خاتم الانبیاء میان حق و خلق

عبارت فَصَاحِبُهَا وَاسِطَةٌ بَیْنَ الْحَقِّ وَجَمِیعِ الْأَنْبِیَاءِ وَالْأَوْلِیَاءِ (پس صاحب این مرتبه، واسطه میان حق و تمامی انبیاء و اولیاء است) بر نقش محوری خاتم الانبیاء (ص) به‌عنوان واسطه فیض الهی تأکید دارد. این واسطه‌گری، مشابه نقش ملائکه، به‌ویژه جبرئیل، در انتقال وحی است، اما در مرتبه‌ای والاتر، زیرا خاتم الانبیاء مظهر جمع اسما و صفات الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره این واسطه‌گری را تبیینی از نظام فیض در عرفان ابن‌عربی می‌دانند.

درنگ: واسطه‌گری خاتم الانبیاء، چون پلی زرین میان حق و خلق، فیض الهی را به تمامی موجودات منتقل می‌سازد.

افضلیت اطلاقی خاتم الانبیاء

افضلیت خاتم الانبیاء (ص) اطلاقی است، نه حثی یا نسبی، به‌گونه‌ای که هیچ موجودی، اعم از مجرد یا مادی، از او افضل نیست. این اصل، با حدیث أَنَا نَبِیٌّ وَآدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَالطِّینِ (من پیامبر بودم در حالی که آدم میان آب و گل بود) تأیید می‌شود، که بر تقدم وجودی خاتم الانبیاء دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این افضلیت، فراتر از مقایسه‌های نسبی میان موجودات خلقی است.

درنگ: افضلیت اطلاقی خاتم الانبیاء، چون خورشیدی بی‌غروب، بر تمامی موجودات سایه می‌افکند.

نقد افضلیت نسبی در موجودات خلقی

افضلیت نسبی، مانند برتری گل بر خار در زیبایی یا خار بر گل در پایداری، در میان موجودات خلقی وجود دارد، اما در مرتبه خاتمیت، افضلیت اطلاقی است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را نشانه‌ای از تفاوت میان مراتب خلقی و مرتبه الهی خاتم الانبیاء می‌دانند، که فراتر از قیود نسبی است.

درنگ: افضلیت نسبی، چون شاخه‌ای در باغ خلقت، در برابر افضلیت اطلاقی خاتم، چون درختی تنومند، ناچیز است.

جمع‌بندی بخش نخست

خاتم الانبیاء (ص)، به‌عنوان مظهر تام اسم اعظم، در مرتبه‌ای قرار دارد که جامع تمامی اسما و صفات الهی است. این مرتبه، او را به ظرف بدوی و تام‌الکمال تبدیل کرده و واسطه میان حق و تمامی انبیاء و اولیاء می‌سازد. ظهور این مرتبه، در شهادت کامل خاتم الاولیاء متجلی می‌شود. افضلیت خاتم الانبیاء، اطلاقی است و فراتر از مقایسه‌های نسبی میان موجودات خلقی قرار دارد. این اصول، نظام هستی‌شناختی عرفان ابن‌عربی را روشن می‌سازند.

بخش دوم: ولایت به‌عنوان باطن هستی

ولایت، مقسم ظواهر

ولایت، باطن همه اشیاء است و نباید آن را در کنار ظواهر مانند رسول، نبی، امام یا سایر موجودات قرار داد، بلکه مقسم همه اقسام ظاهری است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را با تشبیه ولایت به «کلمه» در برابر اقسام (اسم، فعل، حرف) تبیین می‌کنند، که نشان‌دهنده جایگاه فراگیر ولایت در نظام هستی است.

درنگ: ولایت، چون روح جاری در کالبد هستی، مقسم تمامی ظواهر و مظهر حقیقت باطنی است.

نقد خلط مقسم و قسیم

قرار دادن ولایت در کنار ظواهر مانند نبوت یا امامت، خطای منطقی است، زیرا ولایت مقسم است و نباید در ردیف اقسام قرار گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را نشانه‌ای از لزوم رعایت اصول منطقی در تبیین عرفانی می‌دانند، زیرا خلط مقسم و قسیم به تحریف معنای ولایت منجر می‌شود.

درنگ: خلط مقسم و قسیم، چون آمیختن سرچشمه با جویبار، حقیقت ولایت را در پس ظواهر پنهان می‌سازد.

ظهورات الهی در اسما، انبیاء و امت‌ها

اسما و صفات الهی، ظهورات حق‌اند؛ انبیاء، ظهورات اسما و صفات‌اند؛ و امت‌ها، ظهورات انبیاء هستند. تمامی این ظهورات در خاتم المرسلین متجلی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این سلسله‌مراتب را تبیینی از نظام تجلیات در عرفان ابن‌عربی می‌دانند، که خاتم المرسلین را محور تمامی ظهورات قرار می‌دهد.

درنگ: خاتم المرسلین، چون مرکز دایره وجود، تمامی ظهورات اسما، انبیاء و امت‌ها را در خود متجلی می‌سازد.

خاتمیت، ظرف بدوی و تام‌الکمال

مقام خاتمیت، ظرف بدوی است که به دلیل بدایتش، ختام یافته و جامع همه کمالات است. استاد فرزانه قدس‌سره این مقام را نشانه‌ای از جمع الجمع در مرتبه خاتم الانبیاء می‌دانند، که او را به‌عنوان مظهر تام اسما و صفات الهی قرار می‌دهد.

درنگ: خاتمیت، چون گوهری در آغاز و انجام خلقت، تمامی کمالات را در ظرف وجود خاتم متجلی می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

ولایت، به‌عنوان باطن هستی، مقسم تمامی ظواهر است و نباید با اقسام ظاهری خلط شود. اسما و صفات الهی، انبیاء و امت‌ها، همگی ظهورات حق‌اند که در خاتم المرسلین به کمال می‌رسند. مقام خاتمیت، ظرف بدوی و تام‌الکمال است که تمامی کمالات را در خود جمع می‌کند. این اصول، جایگاه والای ولایت و خاتمیت را در نظام عرفانی ابن‌عربی روشن می‌سازند.

بخش سوم: امامت و استمرار نبوت

امامت، ظرف استمرار رسالت

امامت، ظرف استمرار نبوت و رسالت است و هر امامی، ادامه‌دهنده رسالت نبی خود است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که امامت، در نظام شیعی، تداوم فیض نبوت است و بدون رسالت، وجود ندارد.

درنگ: امامت، چون جویباری زلال از چشمه نبوت، فیض رسالت را به خلق منتقل می‌سازد.

انقضای امامت با نسخ دین

اگر دینی نسخ شود، امامت آن نیز از فعلیت عملی می‌افتد، هرچند آثار اعتقادی آن باقی است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را نشانه‌ای از تمرکز اطاعت عملی بر معصومین در نظام شیعی می‌دانند.

درنگ: انقضای امامت با نسخ دین، چون خاموشی شعله‌ای در باد، فعلیت عملی آن را به اعتقاد بدل می‌سازد.

عدم فعلیت عملی اوامر انبیاء غیرخاتم

اوامر انبیاء غیرخاتم، مانند حضرت عیسی (ع)، فعلیت عملی ندارند مگر از طریق تأیید معصوم. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تأیید معصوم، مشروعیت عمل را تضمین می‌کند.

درنگ: تأیید معصوم، چون کلیدی زرین، درهای اطاعت از انبیاء غیرخاتم را می‌گشاید.

نقد روایات نبوی بدون تأیید معصوم

روایات نبوی، اگر مورد استناد معصومین نباشند، ضعیف تلقی می‌شوند، حتی اگر سند معتبر داشته باشند. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را نشانه اهمیت نقش معصومین در حفظ و تبیین سنت نبوی می‌دانند.

درنگ: تأیید معصوم، چون نوری بر مسیر روایات، اعتبار آن‌ها را در نظام شیعی تضمین می‌کند.

احترام به انبیاء و اولیاء بدون اطاعت عملی

انبیاء و اولیاء مورد احترام‌اند، اما اطاعت عملی از آن‌ها تنها از طریق معصوم ممکن است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را نشانه جدایی تکریم اعتقادی از اطاعت عملی در نظام شیعی می‌دانند.

درنگ: احترام به انبیاء، چون گلی بر سینه ایمان، و اطاعت از معصوم، چون راهی به سوی حق است.

جمع‌بندی بخش سوم

امامت، ظرف استمرار نبوت و رسالت است و با نسخ دین، از فعلیت عملی می‌افتد. اوامر انبیاء غیرخاتم، تنها با تأیید معصوم فعلیت می‌یابند. روایات نبوی، بدون استناد به معصومین، ضعیف‌اند، و اطاعت عملی، منحصر به معصومین است. این اصول، جایگاه امامت و معصومین را در نظام شیعی روشن می‌سازند.

بخش چهارم: نقد شبهات و ادعاهای غیرمستند

نقد ادعای خاتمیت ولایت برای عیسی (ع)

حضرت عیسی (ع)، هرچند پیامبر اولوالعزم است، خاتم ولایت نیست، زیرا خاتمیت ولایت به معنای استمرار رسالت خاتم است که در امامت معصومین متجلی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را نشانه‌ای از لزوم استناد به دلیل در تبیین عرفانی می‌دانند.

درنگ: خاتمیت ولایت، چون گوهری در خزانه معصومین، از ادعاهای غیرمستند مصون است.

ولایت کلی امیرالمؤمنین و امام مهدی

ولایت کلی، از امیرالمؤمنین (ع) آغاز شده و در امام مهدی (عج) به کمال می‌رسد. غیر از معصومین، ولی تنزیلی معصوم وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را نشانه جایگاه منحصربه‌فرد معصومین در نظام ولایت می‌دانند.

درنگ: ولایت کلی، چون رودی زلال از سرچشمه امیرالمؤمنین، در امام مهدی به اقیانوس کمال می‌پیوندد.

نقد ادعاهای غیرمستند درباره خاتم الاولیاء

ادعاهایی مانند اینکه خاتم الاولیاء حضرت عیسی (ع) یا غیرعرب است، بی‌اساس و فاقد دلیل شرعی و عقلی است. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را بر لزوم استناد به دلیل در تبیین عرفانی تأکید می‌دانند.

درنگ: ادعاهای غیرمستند، چون سایه‌ای بی‌ریشه، در برابر نور حقیقت ولایت رنگ می‌بازند.

لزوم ارائه دلیل در مباحث اعتقادی

هر ادعایی، حتی در برابر غیرمسلمانان، باید با دلیل شرعی و عقلی همراه باشد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ادعای صرف، حتی به دلیل شیعه بودن، کافی نیست.

درنگ: دلیل شرعی و عقلی، چون ستون‌های استوار، بنای اعتقادات عرفانی را حفظ می‌کنند.

نقد افضلیت خاتم الاولیاء بر خاتم الانبیاء

خاتم الاولیاء (امامت) نمی‌تواند افضل از خاتم الانبیاء (رسالت) باشد، زیرا امامت، ظرف استمرار رسالت است. حدیث أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ النَّبِیِّ (من بنده‌ای از بندگان پیامبرم) از امیرالمؤمنین (ع) بر عدم افضلیت او بر رسول الله (ص) دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را نشانه رابطه سلسله‌مراتبی میان رسالت و امامت می‌دانند.

درنگ: امامت، چون شاخه‌ای از درخت رسالت، در سایه افضلیت خاتم الانبیاء شکوفا می‌شود.

نقد شبهه افضلیت نسبی اولیاء بر انبیاء

ادعای افضلیت نسبی حضرت عیسی (ع) یا دیگران بر رسول الله (ص)، بی‌اساس و فاقد سند است. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را بر رد شبهات کلامی و عرفانی تأکید می‌دانند.

درنگ: شبهات افضلیت نسبی، چون حبابی بر سطح حقیقت، در برابر افضلیت اطلاقی خاتم رنگ می‌بازند.

تبیین رابطه نفس رسول و امیرالمؤمنین

عبارت نَفْسُهُ نَفْسِی وَنَفْسِی نَفْسُهُ (نفس او نفس من است و نفس من نفس اوست) به وحدت وجودی میان رسالت و امامت اشاره دارد. امیرالمؤمنین (ع)، ظرف تنزیل رسول الله (ص) است. استاد فرزانه قدس‌سره این رابطه را تبیینی از تجلی حقیقت محمدیه در دو مرتبه رسالت و ولایت می‌دانند.

درنگ: وحدت نفس رسول و امیرالمؤمنین، چون دو شعله از یک مشعل، تجلی حقیقت محمدیه را آشکار می‌سازد.

نقد شبهه معراج و افضلیت امیرالمؤمنین

شبهه‌ای که در معراج، امیرالمؤمنین (ع) مقدم بر رسول الله (ص) بوده، فاقد سند و دلیل است. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهه را نشانه‌ای از انحراف در فهم رابطه رسالت و ولایت می‌دانند.

درنگ: شبهه معراج، چون سایه‌ای بی‌اساس، در برابر نور حقیقت رسالت و ولایت محو می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

ادعاهای غیرمستند درباره خاتمیت ولایت، مانند نسبت دادن آن به حضرت عیسی (ع)، بی‌اساس‌اند. ولایت کلی، در معصومین، از امیرالمؤمنین تا امام مهدی، متجلی است. هر ادعای عرفانی باید با دلیل شرعی و عقلی همراه باشد. افضلیت خاتم الانبیاء، اطلاقی است و شبهات افضلیت نسبی یا معراج، فاقد سند‌اند. رابطه نفس رسول و امیرالمؤمنین، وحدت وجودی میان رسالت و ولایت را نشان می‌دهد.

بخش پنجم: اصول عرفان و نقد روش‌شناسی

اصول سه‌گانه عرفان

عرفان بر سه اصل استوار است: برهان، شرع بین، و مشاهده غیرمخالف با برهان و شرع. استاد فرزانه قدس‌سره این اصول را چارچوب روش‌شناختی عرفان نظری می‌دانند که بدون آن‌ها، عرفان به شبهات و شطحیات منجر می‌شود.

درنگ: اصول سه‌گانه عرفان، چون ستون‌های معرفت، بنای عرفان نظری را استوار می‌سازند.

نقد مکاشفات مخالف برهان و شرع

مکاشفاتی که با برهان و شرع در تعارض باشند، شیطانی‌اند و اعتباری ندارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که مکاشفه باید در چارچوب شرع و عقل باشد، وگرنه به انحراف می‌انجامد.

درنگ: مکاشفات مخالف برهان و شرع، چون سایه‌های شیطانی، از نور حقیقت عرفان دورند.

تبیین حقایق ولایت و اسرار آل محمد

ولایت، حاوی حقایق و اسرار آل محمد (ص) است که برای عموم قابل فهم نیست و ممکن است برای برخی مشکل‌ساز باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این اسرار را باطن حقیقت محمدیه می‌دانند که درک آن نیازمند آمادگی باطنی است.

درنگ: اسرار ولایت، چون گنجی پنهان در خزانه آل محمد، تنها برای اهل معرفت گشوده می‌شود.

نقد برخورد منفعلانه با متون عرفانی

برخی شارحان، به دلیل انفعال یا تعصب، از نقد متون عرفانی مانند فصوص الحکم خودداری می‌کنند و حتی به تحریف عبارات می‌پردازند. استاد فرزانه قدس‌سره این انفعال را مانعی برای حفظ اصالت معارف عرفانی می‌دانند.

درنگ: انفعال در برابر متون عرفانی، چون سدی در برابر جویبار حقیقت، فهم عرفان را مختل می‌سازد.

نقد تحریف در نقل عبارات

تحریف عبارات، مانند تغییر نقل درباره خاتم الاولیاء، به دلیل ترس یا تعصب، به انحراف در فهم عرفانی منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره امانت‌داری در نقل را اصل اساسی در تبیین عرفانی می‌دانند.

درنگ: تحریف عبارات، چون غباری بر آیینه حقیقت، فهم عرفانی را تیره می‌سازد.

نقد ضعف شارحان در تبیین مسائل

شارحان فصوص الحکم، در تبیین مسائل ولایت و خاتمیت، ضعف داشته‌اند و این ضعف، به تحریف یا سوءتفاهم منجر شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این ضعف را نتیجه عدم رعایت اصول برهانی و شرعی می‌دانند.

درنگ: ضعف شارحان، چون سایه‌ای بر نور معرفت، تبیین عرفانی را از اصالت دور می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

عرفان بر سه اصل برهان، شرع و مشاهده استوار است. مکاشفات مخالف این اصول، شیطانی‌اند. اسرار ولایت، باطن حقیقت محمدیه است و نیازمند آمادگی باطنی است. انفعال و تحریف در تبیین متون عرفانی، به انحراف در فهم منجر می‌شود. شارحان فصوص الحکم، به دلیل ضعف در روش‌شناسی، گاه در تبیین مسائل ولایت و خاتمیت ناکام مانده‌اند.

بخش ششم: نبوت باطنی و نقد اصطلاحات

تبیین نبوت و رسالت ظاهری و باطنی

نبوت و رسالت به دو قسم ظاهری (تشرعی) و باطنی (تکوینی) تقسیم می‌شوند. نبوت باطنی، به انباء از حقایق و اسرار غیوب مربوط است. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را تبیینی از تمایز میان شریعت و حقیقت در عرفان می‌دانند.

درنگ: نبوت باطنی، چون دریچه‌ای به سوی اسرار غیوب، حقیقت را در پس شریعت آشکار می‌سازد.

نقد اصطلاح نبوت باطنی

اطلاق «نبوت باطنی» بر اولیایی که کشف اسرار دارند، نیازمند دلیل شرعی و عقلی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که جعل این اصطلاح، بدون توجیه شرعی، به ابهام در تبیین عرفانی منجر می‌شود.

درنگ: جعل اصطلاح نبوت باطنی، چون ساختن پلی بدون پایه، به ابهام در فهم عرفانی می‌انجامد.

نقش نبی باطنی

نبی باطنی، کسی است که اسرار غیوب را کشف می‌کند، عباد را از باطن هدایت می‌کند، و ربوبیت متستره را در مظاهر اكوان ظاهر می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقش را به تحقق قیامت صغری در عالم نسبت می‌دهند، که در آن ربوبیت پنهان در مظاهر خلق آشکار می‌شود.

درنگ: نبی باطنی، چون مشعلی در تاریکی، ربوبیت متستره را در مظاهر اكوان به ظهور می‌رساند.

نقد جعل اصطلاح نبوت باطنی

اطلاق «نبی» بر کسانی که کشف اسرار دارند، جعل اصطلاح است و باید با دلیل شرعی و عقلی همراه باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را بر اهمیت رعایت چارچوب‌های شرعی در عرفان تأکید می‌دانند.

درنگ: جعل اصطلاح بدون دلیل، چون کاشتن بذری در خاک بی‌حاصل، به ابهام و انحراف می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش ششم

نبوت و رسالت، به دو قسم ظاهری و باطنی تقسیم می‌شوند، اما اطلاق «نبی باطنی» نیازمند دلیل شرعی و عقلی است. نبی باطنی، با کشف اسرار غیوب و هدایت باطنی، ربوبیت متستره را آشکار می‌سازد. جعل اصطلاح بدون دلیل، به ابهام در تبیین عرفانی منجر می‌شود. این اصول، بر لزوم دقت در اصطلاحات عرفانی تأکید دارند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تبیین خاتمیت نبوت، ولایت و رابطه حق و خلق در فص شیثی از فصوص الحکم، نظام عرفانی ابن‌عربی را روشن ساخت. خاتم الانبیاء، به‌عنوان مظهر تام اسم اعظم، واسطه میان حق و خلق است و افضلیتی اطلاقی دارد. ولایت، باطن هستی و مقسم ظواهر است، و خلط آن با اقسام ظاهری، خطای منطقی است. امامت، ظرف استمرار رسالت است و اوامر انبیاء غیرخاتم، تنها با تأیید معصوم فعلیت می‌یابند. ادعاهای غیرمستند درباره خاتمیت ولایت یا افضلیت اولیاء بر انبیاء، بی‌اساس‌اند. .

با نظارت صادق خادمی