در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 274

متن درس






شرح فصوص الحکم: کاوش در مفهوم ولایت و ختم آن

شرح فصوص الحکم: کاوش در مفهوم ولایت و ختم آن

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه دویست و هفتاد و چهارم)


مقدمه: تأمل در حقیقت ولایت و جایگاه معصومان

کتاب شریف فصوص الحکم، اثر جاویدان ابن‌عربی، چونان آیینه‌ای است که نور حقیقت را در مراتب گوناگون وجود متجلی می‌سازد. این اثر، با تبیین مفاهیم عمیق عرفان نظری، از جمله ولایت و ختم آن، راهی به سوی فهم حقیقت وجود و رابطه آن با ذات الهی می‌گشاید. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه دویست و هفتاد و چهارم، به بررسی دقیق مفهوم ولایت، تمایز میان ولایت عامه و خاصه، و نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او در نسبت دادن ختم ولایت به غیرمعصومان می‌پردازد .متن، با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و تحلیل‌های عمیق، چونان جویباری زلال، ذهن خواننده را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش یکم: مفهوم ولایت کلی و ربوبی

الف. ولایت به‌عنوان باطن حقیقت اشیا

ولایت کلی، به‌عنوان باطن حقیقت اشیا و سر احدیت، جوهره‌ای است که همه موجودات را در بر می‌گیرد. این ولایت، تجلی ربوبیت الهی است که در همه مظاهر هستی جریان دارد. قرآن کریم می‌فرماید: اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا (خداوند سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند، سوره بقره: ۲۵۷). این آیه، به ولایت الهی اشاره دارد که نه تنها مؤمنان به معنای متعارف، بلکه همه موجودات را در بر می‌گیرد، زیرا ظهور آن‌ها از سر احدیت است.

استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را به چشمه‌ای زلال تشبیه می‌کنند که آب حیات‌بخش آن، همه موجودات را سیراب می‌سازد. ولایت کلی، چونان نور الهی، در همه ذرات عالم ساری است و هر موجودی، به فراخور مرتبه وجودی‌اش، مظهر این ولایت است. این دیدگاه، ریشه در اصل وحدت وجود دارد که همه مظاهر را جلوه‌های ایمان به حق می‌داند.

درنگ: ولایت کلی، چونان نوری فراگیر، باطن حقیقت اشیا و مظهر ربوبیت الهی است که همه موجودات را در بر می‌گیرد.

ب. تفسیر گسترده «الذین آمنوا»

عبارت قرآنی اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا دو تفسیر دارد: نخست، به معنای مؤمنان انسانی که به خدا ایمان آورده‌اند؛ دوم، به معنای همه موجودات که به‌واسطه ظهورشان، ایمان به حق دارند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در سطح ظاهری، «الذین آمنوا» به انسان‌های متدین اشاره دارد، اما در سطح باطنی، همه موجودات، از ذرات عالم تا انسان‌ها، به دلیل وابستگی وجودی به حق، مؤمن تلقی می‌گردند.

این تفسیر، چونان کلیدی است که درهای معرفت را می‌گشاید. در عرفان نظری، ایمان، نه صرفاً عمل ارادی انسان، بلکه جوهره وجودی همه مظاهر است. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به آینه‌ای تشبیه می‌کنند که صورت همه موجودات در آن منعکس می‌شود، گویی هر موجود، با ظهورش، ایمان خود به حق را اعلام می‌دارد.

درنگ: «الذین آمنوا»، چونان آینه‌ای است که ایمان همه موجودات را در مرتبه ظهورشان متجلی می‌سازد، از انسان متدین تا ذره‌ای در عالم.

ج. ولایت به‌عنوان جوهره وجودی اشیا

ولایت، چهره باطنی همه موجودات و مظاهر هستی است که از سر احدیت نشأت می‌گیرد. خداوند، ولی کل شیء است، و همه ظهورات، تجلی این ولایت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این ولایت، چونان جریانی الهی، در همه مراتب وجود ساری است و هر مظهری، به فراخور ظرفیتش، آیینه‌ای برای این حقیقت می‌شود.

این دیدگاه، با اصل وحدت وجود هم‌خوانی دارد و ولایت را جوهره‌ای می‌داند که همه موجودات را به هم پیوند می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را به درختی تنومند تشبیه می‌کنند که ریشه‌هایش در احدیت الهی فرو رفته و شاخه‌هایش، همه مظاهر عالم را در بر می‌گیرد.

درنگ: ولایت، چونان درختی تنومند با ریشه در احدیت، همه مظاهر هستی را در سایه خود جای داده و جوهره وجودی آن‌ها را متجلی می‌سازد.

بخش دوم: ختم ولایت در ظرف ظهور

الف. تقسیم‌بندی ولایت عامه و خاصه

در ظرف ظهور، ولایت به دو چهره تقسیم می‌شود: ولایت عامه که به امیرمؤمنان (ع) نسبت داده شده و ولایت خاصه که به امام زمان (عج) اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تقسیم‌بندی، ریشه در الهیات شیعی دارد که ولایت را در معصومان متجلی می‌داند. امیرمؤمنان (ع)، به‌عنوان ختم ولایت عامه، سرچشمه همه ظهورات ولایت است، و امام زمان (عج)، به‌عنوان ختم خاصه، تجلی نهایی آن در آخرالزمان است.

این تقسیم‌بندی، چونان دو شاخه از یک رود عظیم است که هر یک، در مسیری مشخص، حقیقت ولایت را به سوی کمال هدایت می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به خورشیدی تشبیه می‌کنند که نورش در دو مرتبه، یکی در گستره عالم و دیگری در نقطه اوج، متجلی می‌گردد.

درنگ: ولایت عامه و خاصه، چونان دو شاخه از رود حقیقت، در امیرمؤمنان (ع) و امام زمان (عج) متجلی شده و ظهور کامل ولایت را نمایان می‌سازد.

ب. جایگاه معصومان در ولایت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ولایت عامه و خاصه، منحصر به معصومان، به‌ویژه امیرمؤمنان (ع) و امام زمان (عج) است. هیچ‌کس، حتی از سایر امت‌ها، نمی‌تواند در این ظرف قرار گیرد. این دیدگاه، ریشه در اصل عصمت و تنصیص الهی دارد که ولایت معصومان را از هر ولایت دیگری متمایز می‌سازد.

این حقیقت، چونان قلعه‌ای استوار است که تنها معصومان، با نور واحدشان، در آن سکنی دارند. استاد فرزانه قدس‌سره این جایگاه را به قله‌ای رفیع تشبیه می‌کنند که تنها معصومان، با نور الهی‌شان، بر فراز آن ایستاده‌اند.

درنگ: ولایت معصومان، چونان قله‌ای رفیع، تنها با نور واحدشان متجلی می‌گردد و هیچ‌کس، جز آنان، در این مرتبه جای ندارد.

ج. نقد نسبت دادن ختم ولایت به غیرمعصومان

ابن‌عربی در آثارش، ولایت عامه را به عیسی (ع) و ولایت خاصه را به امام زمان (عج) و خود نسبت داده است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با اصول شیعی ناسازگار می‌دانند و تأکید دارند که ولایت، تنها در معصومان متجلی می‌شود. نسبت دادن ختم ولایت به غیرمعصوم، مانند عیسی (ع) یا ابن‌عربی، فاقد مستند شرعی است.

این نقد، چونان شمشیری برنده، هرگونه ادعای بی‌مستند را از حقیقت ولایت جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به جویباری زلال تشبیه می‌کنند که تنها از سرچشمه معصومان جاری می‌شود و هر ادعای دیگر، چونان شاخه‌ای خشکیده، از آن جدا می‌گردد.

درنگ: ولایت، چونان جویباری زلال، تنها از سرچشمه معصومان جاری می‌شود و ادعاهای غیرمستند، از حقیقت آن جدا می‌گردند.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان

الف. نقد ادعای ختم ولایت مقیده محمدیه

ابن‌عربی خود را خاتم ولایت مقیده محمدیه می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را با استدلال‌هایی مانند نبود دلیل شرعی و تناقض با جایگاه معصومان رد می‌کنند. ولایت، مقامی الهی است که تنها با تنصیص الهی اثبات می‌شود، و ادعای ابن‌عربی، فاقد چنین مستندی است.

این نقد، چونان مشعلی در تاریکی، حقیقت را از ادعاهای بی‌مستند جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به گنجی گران‌بها تشبیه می‌کنند که تنها با کلید تنصیص الهی گشوده می‌شود.

درنگ: ولایت، چونان گنجی گران‌بها، تنها با کلید تنصیص الهی گشوده می‌شود و ادعاهای بی‌مستند، از آن محروم‌اند.

ب. نقد استناد به رؤیا

ابن‌عربی در فتوحات مکیه، به رؤیای دو خشت استناد کرده و خود را خاتم ولایت می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ولایت و ختم آن، با رؤیا اثبات نمی‌شود، بلکه نیازمند دلیل شرعی و عقلی است. این نقد، بر اهمیت استدلال در برابر ادعاهای ذهنی تأکید دارد.

استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به بنایی استوار تشبیه می‌کنند که تنها بر پایه‌های دلیل شرعی و عقلی استوار می‌ماند، و رؤیاها، چونان سایه‌ای گذرا، نمی‌توانند آن را تحمل کنند.

درنگ: ولایت، چونان بنایی استوار، تنها بر پایه‌های دلیل شرعی و عقلی استوار می‌ماند و رؤیاها، توان اثبات آن را ندارند.

ج. نقد شارحان اهل سنت

شارحانی مانند قیصری، به دلیل تبعیت از ابن‌عربی، دیدگاه او را تأیید کرده‌اند، اما این تأیید، به دلیل وابستگی به ابن‌عربی است، نه استدلال مستقل. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را نقد کرده و بر اهمیت استدلال مستقل در مباحث عرفانی تأکید دارند.

این نقد، چونان آیینه‌ای صاف، ضعف استدلال‌های تقلیدی را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به جویباری تشبیه می‌کنند که تنها از سرچشمه استدلال زلال می‌ماند و تقلید، آن را آلوده می‌سازد.

درنگ: استدلال عرفانی، چونان جویباری زلال، باید از سرچشمه حقیقت جاری شود و تقلید، آن را از اصالت محروم می‌سازد.

د. چالش‌های عرفای شیعه

عرفای شیعه، در مواجهه با دیدگاه‌های ابن‌عربی، به‌ویژه در باب ختم ولایت، دچار چالش می‌شوند، زیرا این دیدگاه‌ها با الهیات شیعی سازگار نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هماهنگ‌سازی این دیدگاه‌ها با اصول شیعی، اغلب دشوار است و نیازمند نقد دقیق است.

این چالش، چونان راهی پرپیچ‌وخم است که عرفای شیعه را به تأمل در مبانی معرفتی فرا می‌خواند. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به سفری دشوار تشبیه می‌کنند که تنها با چراغ استدلال، به مقصد می‌رسد.

درنگ: هماهنگ‌سازی دیدگاه‌های عرفانی با الهیات شیعی، چونان سفری دشوار، نیازمند چراغ استدلال و نقد دقیق است.

بخش سوم: تمایز ولایت معصومان و فقها

الف. ولایت معصومان و تنصیص خاص

ولایت معصومان، بر اساس تنصیص خاص الهی است، به‌گونه‌ای که هر معصوم، در زمان خود، تنها مرجع ولایت است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این ولایت، طولی است و دو معصوم نمی‌توانند همزمان در عرض یکدیگر حکم کنند.

این حقیقت، چونان رشته‌ای الهی است که معصومان را در زنجیره ولایت به هم پیوند می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این جایگاه را به ستارگانی در آسمان معرفت تشبیه می‌کنند که هر یک، در زمان خود، نور هدایت را می‌تابانند.

درنگ: ولایت معصومان، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، با تنصیص خاص الهی در زنجیره‌ای طولی متجلی می‌گردد.

ب. ولایت فقها و تنصیص عام

ولایت فقها، بر اساس تنصیص عام (اگر از فقها باشد) است و می‌تواند عرضی باشد، به این معنا که چندین فقیه می‌توانند همزمان احکام متفاوتی صادر کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را ناشی از عام بودن نص در ولایت فقها می‌دانند که انعطاف‌پذیری بیشتری دارد.

این تمایز، چونان دو مسیر در یک باغ است که یکی، راهی مستقیم به سوی قله معرفت (ولایت معصومان) است و دیگری، راه‌هایی پرپیچ‌وخم اما همسو با حقیقت (ولایت فقها). استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به دو شاخه از یک درخت تشبیه می‌کنند که هر یک، به فراخور خود، میوه معرفت می‌دهند.

درنگ: ولایت فقها، چونان شاخه‌ای از درخت حقیقت، با تنصیص عام، انعطاف‌پذیری بیشتری در مقایسه با ولایت طولی معصومان دارد.

ج. نقد ولایت شورایی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ولایت، حتی در مورد فقها، با رأی مردم یا شورا تعیین نمی‌شود، بلکه نیازمند دلیل شرعی است. ولایت، مقامی الهی است که از جانب خدا تعیین می‌گردد، نه از سوی مردم.

این دیدگاه، چونان صخره‌ای استوار، هرگونه ادعای ولایت مبتنی بر آرای مردمی را رد می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به خورشیدی تشبیه می‌کنند که نورش از آسمان الهی می‌تابد، نه از زمین انسانی.

درنگ: ولایت، چونان نوری از آسمان الهی، تنها با دلیل شرعی تعیین می‌شود و آرای مردمی، توان ایجاد آن را ندارند.

بخش چهارم: نقد معیارهای ظاهری و ادعاهای غیرمستند

الف. نقد معیارهای ظاهری برای ولایت

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به معیارهای ظاهری، مانند سیادت ظاهری یا شال سبز، تأکید دارند که ولایت و سیادت، با معیارهای ظاهری یا شورایی تعیین نمی‌شود. این مقامات، نیازمند مستندات الهی و شرعی‌اند.

این نقد، چونان آیینه‌ای صاف، حقیقت را از ظواهر جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به گوهری گران‌بها تشبیه می‌کنند که تنها با کلید شریعت و حقیقت یافت می‌شود، نه با زرق‌وبرق ظاهری.

درنگ: ولایت و سیادت، چونان گوهری گران‌بها، تنها با کلید شریعت و حقیقت یافت می‌شود، نه با معیارهای ظاهری.

ب. نقد نسبت دادن عصمت به غیرمعصومان

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عصمت، ولایت، و ختم آن، باید از جانب خدا تعیین شود. ادعای عصمت برای غیرمعصومان، مانند حضرت معصومه (س)، فاقد دلیل شرعی است. این نقد، از شبهات عوامانه در نسبت دادن عصمت به غیرمعصومان جلوگیری می‌کند.

این حقیقت، چونان دیواری استوار، مرز میان معصومان و غیرمعصومان را حفظ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به ستونی تشبیه می‌کنند که بنای حقیقت را از گزند شبهات محافظت می‌کند.

درنگ: عصمت، چونان ستونی استوار، تنها با تنصیص الهی برای معصومان اثبات می‌شود و ادعاهای غیرمستند، از آن محروم‌اند.

ج. نقد نسبت دادن ختم ولایت به عیسی (ع)

استاد فرزانه قدس‌سره نسبت دادن ختم ولایت عامه به عیسی (ع) را رد کرده و تأکید دارند که عیسی (ع)، به‌عنوان پیامبر، تابع ولایت محمدیه است و نمی‌تواند خاتم ولایت باشد. این دیدگاه، با الهیات شیعی هم‌خوانی دارد که ولایت را منحصر به معصومان می‌داند.

این نقد، چونان شمشیری برنده، هرگونه ادعای بی‌مستند را از حقیقت ولایت جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به جویباری تشبیه می‌کنند که تنها از سرچشمه معصومان جاری می‌شود.

درنگ: عیسی (ع)، چونان پیامبری تابع ولایت محمدیه، نمی‌تواند خاتم ولایت باشد، و این مقام، تنها به معصومان تعلق دارد.

د. نقد استناد به فتوحات مکیه

استاد فرزانه قدس‌سره به نقل‌قول‌های ابن‌عربی از فتوحات مکیه، مانند رؤیای دیدار پیامبر (ص) و عیسی (ع)، انتقاد کرده و آن‌ها را فاقد اعتبار شرعی می‌دانند. این نقد، بر تفاوت میان استدلال شرعی و ادعاهای عرفانی مبتنی بر مشاهده تأکید دارد.

فتوحات مکیه، چونان اقیانوسی است که در آن، گوهرهای حقیقت در کنار رسوبات ادعاهای بی‌مستند یافت می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به غربال تشبیه می‌کنند که تنها گوهرهای حقیقت را از رسوبات جدا می‌سازد.

درنگ: فتوحات مکیه، چونان اقیانوسی است که تنها با غربال استدلال شرعی، گوهرهای حقیقت از رسوبات ادعاها جدا می‌گردند.

بخش پنجم: جایگاه اولیا و معصومان

الف. تمایز میان اولیا و معصومان

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به شخصیت‌هایی مانند حضرت عباس (ع)، علی‌اکبر (ع)، و علی‌اصغر (ع)، تأکید دارند که ولایت خاص، منحصر به معصومان است. حتی اولیای بزرگ، مانند حضرت عباس (ع)، در مرتبه‌ای پایین‌تر از معصومان قرار دارند.

این تمایز، چونان خطی روشن میان آسمان و زمین است که معصومان را در اوج الهی و اولیا را در مرتبه‌ای والاتر از دیگران، اما فروتر از معصومان قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به ستارگانی تشبیه می‌کنند که هرچند درخشان‌اند، اما در برابر خورشید معصومان، فروغی کمتر دارند.

درنگ: معصومان، چونان خورشیدهایی در آسمان معرفت، در مرتبه‌ای فراتر از اولیا قرار دارند که هرچند درخشان‌اند، فروغی کمتر دارند.

ب. نقد معیارهای ظاهری در سیادت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سیادت، مانند ولایت، با معیارهای ظاهری، مانند زیبایی یا شال سبز، تعیین نمی‌شود. سیادت، نیازمند شجره‌نامه و مستندات الهی است. این نقد، از خلط میان ظواهر و حقیقت جلوگیری می‌کند.

این حقیقت، چونان گوهری است که تنها با سند الهی آشکار می‌شود، نه با زرق‌وبرق ظاهری. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به آیینه‌ای تشبیه می‌کنند که تنها حقیقت را بازمی‌تاباند، نه سایه‌های فریبنده.

درنگ: سیادت، چونان گوهری الهی، تنها با سند شریعت آشکار می‌شود و ظواهر، توان اثبات آن را ندارند.

ج. نقش عالمان دینی در ولایت

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به عالمان دینی، مانند شیخ صدوق و شیخ انصاری، تأکید دارند که ولایت خاص، منحصر به معصومان است. حتی عالمان بزرگ، هرچند در توحید و معرفت سرآمد باشند، نمی‌توانند در مرتبه ولایت خاص قرار گیرند.

این دیدگاه، چونان دیواری استوار، مرز میان معصومان و عالمان دینی را حفظ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به باغی تشبیه می‌کنند که در آن، درختان معصومان، بلندتر از همه می‌رویند، هرچند دیگر درختان نیز میوه‌های معرفت می‌دهند.

درنگ: ولایت خاص، چونان درختی بلند در باغ معرفت، تنها به معصومان تعلق دارد و عالمان دینی، هرچند ارزشمند، در مرتبه‌ای فروتر‌اند.

نتیجه‌گیری کلی

شرح حاضر، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در یکی از پیچیده‌ترین مباحث عرفان نظری، یعنی مفهوم ولایت و ختم آن، در چارچوب فصوص الحکم ابن‌عربی پرداخته است. این نوشتار، با تبیین دقیق ولایت کلی، عامه، و خاصه، جایگاه منحصربه‌فرد معصومان، به‌ویژه امیرمؤمنان (ع) و امام زمان (عج)، را در نظام ولایت روشن ساخته است. نقدهای ارائه‌شده به دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او، بر ضرورت استناد به دلایل شرعی و عقلی در اثبات مقامات معنوی تأکید دارند. ولایت، به‌عنوان مقامی الهی، تنها با تنصیص الهی اثبات می‌شود و ادعاهای مبتنی بر رؤیا یا معیارهای ظاهری، فاقد اعتبارند.

این متن، با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و تحلیل‌های عمیق، چونان منشوری، نور حقیقت را در مراتب گوناگون وجود متجلی ساخته و برای پژوهشگران عرفان اسلامی، منبعی ارزشمند ارائه می‌دهد. آیات قرآن کریم، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راه را برای فهم این حقایق روشن می‌سازند، و تأکید بر استدلال شرعی، این معارف را از شبهات دور نگه می‌دارد.

با نظارت صادق خادمی