در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 298

متن درس






کاوش در عطایای الهی و مراتب توحید در فصوص الحکم

کاوش در عطایای الهی و مراتب توحید در فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه دویست و نود و هشتم)


مقدمه: سفری به سوی حقیقت عطایای الهی و مراتب وجود

کتاب شریف فصوص الحکم، اثر جاودان ابن‌عربی، چونان دریایی ژرف از معارف عرفانی است که در هر موج آن، حقیقتی از اسرار الهی نهفته است. این اثر، با تبیین مفاهیم پیچیده‌ای چون عطایای الهی، اعیان ثابته، و مراتب توحید، راهی به سوی فهم وحدت وجود و پیوند میان حق و خلق می‌گشاید. شرح حاضر، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه دویست و نود و هشتم، به تحلیل دقیق صفحه ۱۲۰، سطرهای ۱ و ۱۲ از فصوص الحکم می‌پردازد. این نوشتار، با رویکردی علمی و عرفانی، به تبیین عطایای الهی از طریق اسماء و صفات، ظهور اعیان ثابته، مراتب رویت و کمال، و نقد دیدگاه‌های جبرگرایانه اختصاص دارد..

بخش یکم: عطایای الهی و اعیان ثابته

الف. نزول عطایای الهی از طریق اسماء و صفات

ابن‌عربی در فصوص الحکم می‌فرماید: وَكُلُّ عَطَاءٍ فِي الْكَوْنِ عَلَى هَذَا الْمَجْرَى (هر عطایی در کون بر این مجری است). این عبارت، به نزول عطایای الهی از طریق اسماء و صفات و مظاهر آن‌ها، یعنی اعیان ثابته، اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه موجودات و انسان‌ها، ظهور اعیان ثابته خویش‌اند و هیچ ذره‌ای جز این ظهور نیست. عطایای الهی، چونان بارانی رحمت‌بخش از آسمان ذات الهی، از طریق اسماء و صفات بر موجودات نازل می‌شود و هر موجود، تنها جلوه‌ای از اقتضای ذاتی خود را متجلی می‌سازد.

این دیدگاه، چونان منشوری است که نور حق را در رنگ‌های گوناگون اسماء و صفات متجلی می‌سازد. اعیان ثابته، به‌عنوان تعینات علمی حق در مرتبه واحدیت، واسطه ظهور موجودات در عالم خارج‌اند و این فرآیند، با نظم و حکمت الهی سامان می‌یابد.

درنگ: عطایای الهی، چونان بارانی از رحمت حق، از طریق اسماء و صفات بر اعیان ثابته نازل شده و موجودات را در قالب اقتضای ذاتی‌شان متجلی می‌سازد.

ب. ظهور موجودات به‌عنوان اعیان ثابته

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر موجود، از جمله انسان، صرفاً ظهور عین ثابت خود است: «تمام موجودات و همه افراد انسان، همان ظهور اعیان ثابته خویش‌اند». این اصل، بر وحدت وجودی میان حق و خلق دلالت دارد، به‌گونه‌ای که هیچ موجودی جز ظهور اقتضای ذاتی خود نیست. این دیدگاه، با قاعده قرآنی كُلُّ مَيْسَرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ (هر چیز برای آنچه آفریده شده، آماده است) همخوانی دارد، زیرا هر موجود، بر اساس اقتضای ذاتی‌اش به فعلیت می‌رسد.

این حقیقت، چونان آینه‌ای است که هر موجود در آن، تنها تصویر عین ثابت خود را بازمی‌تاباند. اعیان ثابته، چونان بذرهایی در خاک علم الهی‌اند که در عالم خارج به‌صورت موجودات شکوفا می‌شوند.

درنگ: هر موجود، چونان آینه‌ای زلال، تنها ظهور عین ثابت خویش است و هیچ ذره‌ای جز اقتضای ذاتی خود متجلی نمی‌سازد.

ج. اقتضای اعیان ثابته و فعلیت موجودات

ابن‌عربی می‌فرماید: فَإِنَّ أَعْيَانَهُمُ الثَّابِتَةَ اقْتَضَتْ ذَلِكَ بِحَسَبِ قَابِلِيَّتِهِمْ (اعیان ثابته آن‌ها بر اساس قابلیتشان اقتضا می‌کند). استاد فرزانه قدس‌سره این عبارت را چنین تبیین می‌کنند که خداوند، آنچه را که هر عین ثابت قابلیت پذیرش آن را دارد، ایجاد می‌کند. این فرآیند، بر تناسب میان اقتضای ذاتی و فیض الهی دلالت دارد و از جبرگرایی مبراست.

این دیدگاه، چونان جویباری است که از سرچشمه حکمت الهی جاری شده و هر موجود را بر اساس ظرفیتش سیراب می‌سازد. اقتضای اعیان ثابته، چونان کلیدی است که قفل وجود هر موجود را می‌گشاید و آن را به فعلیت می‌رساند.

درنگ: اقتضای اعیان ثابته، چونان کلیدی زرین، وجود هر موجود را بر اساس قابلیت ذاتی‌اش به فعلیت می‌رساند.

د. تمایز اقتضاء و علّیت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اقتضاء، به معنای استعداد ذاتی، با علّیت، که به معنای اجبار است، تفاوت دارد: «اقتضاء غیر از علّیت است، اگر علّیت باشد، جبر است». این تمایز، با اشاره به آیه قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ (انبیاء: ۶۹؛ گفتیم: ای آتش، بر ابراهیم سرد و سلامت باش) روشن می‌شود. اقتضای آتش، سوزاندن است، اما مشیت الهی، آن را به سردی و سلامتی تبدیل کرد، که نشان‌دهنده تفاوت اقتضاء و علّیت است.

این حقیقت، چونان دیواری استوار است که مرز میان جبر و اختیار را حفظ می‌کند. اقتضاء، چونان بذری است که در خاک قابلیت موجود کاشته شده، اما فعلیت آن، به اراده الهی وابسته است.

درنگ: اقتضاء، چونان بذری در خاک قابلیت، از علّیت متمایز است و جبر را نفی می‌کند.

ه. هشدار در برابر جبرگرایی

استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این‌که «در این بیان نباید به جبر افتاد»، جبرگرایی را نفی می‌کنند. تأکید بر ظهور اعیان ثابته، به معنای نفی اختیار و اراده انسان نیست، بلکه با تکالیف و خصوصیات او همراه است. جبرگرایی، چونان غباری است که حقیقت اختیار را تیره می‌سازد و با عدالت الهی ناسازگار است.

این نقد، چونان مشعلی فروزان، تاریکی جبرگرایی را می‌زداید و راه اختیار را روشن می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به جویباری زلال تشبیه می‌کنند که از سرچشمه مشیت الهی جاری شده و اختیار انسان را در بر می‌گیرد.

درنگ: جبرگرایی، چونان غباری تیره، حقیقت اختیار را مخدوش می‌سازد و با عدالت الهی ناسازگار است.

و. نقد جبرگرایی به‌عنوان توجیه ظلم

استاد فرزانه قدس‌سره جبرگرایی را ابزاری برای توجیه ظلم برخی رجال سیاسی می‌دانند که به نفی مسئولیت انسان منجر شده است. این دیدگاه، با تأکید بر اختیار انسان و مسئولیت او در برابر اعمالش، مردود است. جبر، چونان زنجیری است که آزادی انسان را سلب می‌کند و ظلم را توجیه می‌سازد.

این نقد، چونان شمشیری برنده، پرده از تحریفات جبرگرایانه برمی‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به آیینه‌ای صاف تشبیه می‌کنند که حقیقت اختیار و مسئولیت را بازمی‌تاباند.

درنگ: جبرگرایی، چونان زنجیری ظالمانه، اختیار انسان را سلب کرده و توجیه‌گر ظلم است.

بخش دوم: مراتب هستی و توحید

الف. هستی به‌عنوان تعینات ربوبی

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «هستی، تعینات ربوبی و ظهور حق است از احدیت تا واحدیت و مظاهر». این دیدگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد و همه مراتب هستی، از احدیت (ذات مطلق) تا واحدیت (ظهور اسماء و صفات) و مظاهر علمی (اعیان ثابته) و عینی (موجودات خارجی) را ظهور حق می‌داند.

این حقیقت، چونان درختی تنومند است که ریشه‌اش در احدیت، تنه‌اش در واحدیت، و شاخه‌هایش در مظاهر عینی و علمی گسترده شده است. هر موجود، شاخه‌ای از این درخت است که نور حق را در خود متجلی می‌سازد.

درنگ: هستی، چونان درختی تنومند، از احدیت تا واحدیت و مظاهر، ظهور حق است.

ب. تمایز احدیت و واحدیت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که در مرتبه ظهور، میان احدیت و واحدیت تفاوتی نیست: «احدیت و واحدیت در ظهور هیچ تفاوتی نمی‌کند، همه ظهورات الهی است به اقتضائات ثابته بلا جبر». احدیت، مرتبه ذات بدون تعین، و واحدیت، مرتبه ظهور اسماء و صفات است، اما هر دو، ظهور حق‌اند.

این دیدگاه، چونان آیینه‌ای است که نور حق را در مراتب مختلف بازمی‌تاباند. استاد فرزانه قدس‌سره احدیت و واحدیت را به دو روی یک سکه تشبیه می‌کنند که هر دو، جلوه‌ای از حقیقت الهی‌اند.

درنگ: احدیت و واحدیت، چونان دو روی یک سکه، هر دو ظهور حق‌اند و در اصل ظهور تفاوتی ندارند.

ج. فیض اقدس و فیض مقدس

ابن‌عربی میان فیض اقدس (مرتبط با احدیت) و فیض مقدس (مرتبط با واحدیت) تمایز قائل شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را چنین تبیین می‌کنند: فیض اقدس، فیض ذاتی و بدون تعین است، در حالی که فیض مقدس، فیض تعین‌یافته در مرتبه اسماء و صفات است. این تمایز، برای رفع تناقض ظاهری در کلام ابن‌عربی است.

این حقیقت، چونان دو شاخه از یک رود است که یکی از سرچشمه ذات (فیض اقدس) و دیگری از سرچشمه اسماء (فیض مقدس) جاری می‌شود. هر دو، در نهایت، به دریای حقیقت الهی می‌پیوندند.

درنگ: فیض اقدس و مقدس، چونان دو شاخه از رود حقیقت، از احدیت و واحدیت جاری شده و به دریای الهی می‌پیوندند.

د. نقد تفکیک احدیت و واحدیت توسط شارح

شارح فصوص الحکم کلام ابن‌عربی را به‌گونه‌ای تفکیک می‌کند که «کل من الله» به احدیت و «کل من العین الثابت» به واحدیت اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این تفکیک را غیرضروری می‌دانند، زیرا هر دو مرتبه، ظهورات الهی‌اند و جدایی میان آن‌ها، به تحریف معنا منجر می‌شود.

این نقد، چونان غربال حقیقت است که ادعاهای غیرمستند را از حقیقت جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به جویباری تشبیه می‌کنند که نباید با جداسازی مصنوعی، جریان زلال آن مخدوش گردد.

درنگ: تفکیک احدیت و واحدیت، چونان جداسازی مصنوعی جویبار حقیقت، به تحریف معنای ظهورات الهی منجر می‌شود.

ه. تنوع صور و وحدت حقیقت

ابن‌عربی می‌فرماید: وَإِنْ تَنَوَّعَتْ عَلَيْهِ الصُّوَرُ (اگرچه صور بر آن متنوع است). استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که با وجود تنوع صور ظاهری (مانند جوانی، پیری، خوبی، بدی)، همه این صور به اعیان ثابته بازمی‌گردند و جز ظهور عین ثابت نیستند. این دیدگاه، بر وحدت باطنی میان صور متکثر دلالت دارد.

این حقیقت، چونان آسمانی پرستاره است که هر ستاره، جلوه‌ای از نور واحد حقیقت است. استاد فرزانه قدس‌سره این تنوع را به رنگ‌های گوناگون منشوری تشبیه می‌کنند که همگی از یک نور سرچشمه می‌گیرند.

درنگ: تنوع صور، چونان رنگ‌های منشور حقیقت، همگی به وحدت اعیان ثابته بازمی‌گردند.

و. نقد افزودن «سوى الوجود» توسط شارح

شارح، با افزودن عبارت «سوى الوجود» به کلام ابن‌عربی، معنای آن را تحریف کرده است: فَمَا فِي أَحَدٍ مِنَ اللهِ شَيْءٌ (در هیچ‌کس چیزی از خدا نیست). استاد فرزانه قدس‌سره این افزودن را نادرست می‌دانند، زیرا ابن‌عربی تأکید دارد که هیچ چیز جز خود موجود در آن نیست، نه اینکه تنها وجود از خداست.

این نقد، چونان آیینه‌ای صاف، تحریفات را از حقیقت جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به جویباری زلال تشبیه می‌کنند که نباید با افزودن غیرضروری، خلوص آن مخدوش گردد.

درنگ: افزودن «سوى الوجود»، چونان غباری بر جویبار حقیقت، معنای کلام ابن‌عربی را مخدوش می‌سازد.

بخش سوم: مراتب رویت و کمال

الف. تقسیم‌بندی مراتب رویت

استاد فرزانه قدس‌سره مراتب رویت و کمال را به شش دسته تقسیم می‌کنند: عامه، خاصه، خاصه الخاصه، خلاصه الخاصه، صفا الخلاصه، و صفوة الصفا. این تقسیم‌بندی، مراتب توحید را از دیدگاه عرفانی تبیین می‌کند و نشان‌دهنده سیر معرفت از کثرت ظاهری تا وحدت شخصی است.

این تقسیم‌بندی، چونان نردبانی است که سالک را از قعر کثرت به قله وحدت می‌رساند. هر مرتبه، چونان دریچه‌ای است که نوری جدید از حقیقت الهی را به روی سالک می‌گشاید.

درنگ: مراتب رویت، چونان نردبانی به سوی حقیقت، سالک را از کثرت ظاهری به وحدت شخصی رهنمون می‌سازد.

ب. مرتبه عامه

مرتبه عامه، مرتبه‌ای است که سالک تنها کثرت را می‌بیند و از وحدت غافل است. این مرتبه، با دوگانه‌انگاری میان خود و خدا مشخص می‌شود، چنان‌که در آیه إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (فاتحه: ۵؛ تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم) نمود می‌یابد.

این مرتبه، چونان حجابی است که حقیقت وحدت را از دید سالک پنهان می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به تاریکی شب تشبیه می‌کنند که در آن، ستاره وحدت از دیدگان پنهان است.

درنگ: مرتبه عامه، چونان تاریکی شب، کثرت را به نمایش می‌گذارد و وحدت را از دیدگان پنهان می‌دارد.

ج. مرتبه خاصه

در مرتبه خاصه، سالک تنها وحدت حق را مشاهده می‌کند و کثرت را نفی می‌کند. این مرتبه، به توحید ذاتی نزدیک است و سالک، چونان در دریای وحدت غرق شده، از کثرت ظاهری غافل می‌ماند.

این مرتبه، چونان خورشیدی است که نورش، سایه‌های کثرت را محو می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به شهودی تشبیه می‌کنند که در آن، تنها نور حق در دل سالک می‌درخشد.

درنگ: مرتبه خاصه، چونان خورشیدی فروزان، تنها وحدت حق را متجلی می‌سازد و کثرت را محو می‌کند.

د. مرتبه خاصه الخاصه

در مرتبه خاصه الخاصه، سالک وحدت را همراه با کثرت می‌بیند، اما این دو را به دو حیثیت متمایز می‌کند. این مرتبه، به توحید صفاتی اشاره دارد که سالک هم وحدت حق و هم کثرت مظاهر را به‌صورت توأمان مشاهده می‌کند.

این مرتبه، چونان پلی است که وحدت و کثرت را به هم پیوند می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به خواندن متنی عربی تشبیه می‌کنند که معنا و عبارت در آن به‌صورت جداگانه درک می‌شوند.

درنگ: مرتبه خاصه الخاصه، چونان پلی میان وحدت و کثرت، هر دو را به‌صورت متمایز در خود جای می‌دهد.

ه. مرتبه خلاصه الخاصه

در مرتبه خلاصه الخاصه، سالک کثرت را در بطن وحدت مشاهده می‌کند، به‌گونه‌ای که کثرت، تنها جلوه‌ای از وحدت است. این مرتبه، به توحید اسمایی نزدیک است که در آن، کثرت مظاهر به وحدت اسماء بازمی‌گردد.

این مرتبه، چونان دری است که از کثرت به وحدت گشوده می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به خواندن متنی تشبیه می‌کنند که معنا در آن با عبارت یکی شده و در دل آن جاری است.

درنگ: مرتبه خلاصه الخاصه، چونان دری به سوی وحدت، کثرت را در بطن وحدت متجلی می‌سازد.

و. مرتبه صفا الخلاصه

در مرتبه صفا الخلاصه، سالک هم کثرت را در وحدت و هم وحدت را در کثرت می‌بیند، که نشان‌دهنده درک متقابل وحدت و کثرت است. این مرتبه، به درک عمیق‌تر توحید اشاره دارد که وحدت و کثرت به‌صورت دوسویه و متلازم فهمیده می‌شوند.

این مرتبه، چونان آیینه‌ای دوسویه است که وحدت و کثرت را در خود بازمی‌تاباند. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به شهودی تشبیه می‌کنند که در آن، سالک حقیقت را در هر دو سوی وحدت و کثرت می‌بیند.

درنگ: مرتبه صفا الخلاصه، چونان آیینه‌ای دوسویه، وحدت و کثرت را به‌صورت متلازم متجلی می‌سازد.

ز. مرتبه صفوة الصفا

بالاترین مرتبه معرفت، صفوة الصفا است که در آن، وحدت و کثرت در قالب تشخص وجودی (وحدت شخصی) دیده می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این مرتبه را نهایت عرفان می‌دانند، جایی که سالک حق را به‌صورت یک حقیقت شخصی می‌بیند که کثرت و وحدت را در خود جمع کرده است.

این مرتبه، چونان قله‌ای رفیع است که سالک در آن، حقیقت را در تشخص وجودی می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به شهود زید تشبیه می‌کنند که نه کلی است و نه جزئی، بلکه حقیقتی شخصی است.

درنگ: مرتبه صفوة الصفا، چونان قله‌ای رفیع، وحدت و کثرت را در تشخص وجودی حق متجلی می‌سازد.

بخش چهارم: نقش اولیای الهی و سر القدر

الف. اطاعت از اهل کمال

استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند: «اگر کسی را یافتید که حقیقت عطایای الهی و اعیان ثابته را می‌فهمد، اطاعتش کنید». درک این حقیقت، مختص اوحدی از اهل کمال است که به دلیل شهود مستقیم، قادر به فهم اسرار الهی‌اند.

این توصیه، چونان راهنمایی است که سالک را به سوی سرچشمه معرفت رهنمون می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره اولیای الهی را به ستارگانی تشبیه می‌کنند که نورشان، راه سالکان را روشن می‌سازد.

درنگ: اولیای الهی، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راه سالکان را به سوی حقیقت روشن می‌سازند.

ب. سر القدر و امر بین الامرین

استاد فرزانه قدس‌سره سر القدر را به امر بین الامرین نسبت می‌دهند: «سر القدر، جبر نیست، بلکه امر بین الامرین است». این دیدگاه، ترکیبی از مشیت الهی و اختیار انسانی است که جبر و تفویض را نفی می‌کند.

این حقیقت، چونان ترازویی است که مشیت الهی و اختیار انسانی را در تعادل نگه می‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این حالت را به جویباری تشبیه می‌کنند که از سرچشمه مشیت الهی جاری شده و اختیار انسان را در بر می‌گیرد.

درنگ: سر القدر، چونان ترازویی عادل، مشیت الهی و اختیار انسانی را در تعادل نگه می‌دارد.

ج. توصیه به اعتماد بر اهل معرفت

ابن‌عربی می‌فرماید: فَإِذَا رَأَيْتَ مَنْ يَعْرِفُ ذَلِكَ فَاعْتَمِدْ عَلَيْهِ (اگر کسی را دیدی که این را می‌داند، بر او اعتماد کن). استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که چنین افرادی، از اولیای الهی‌اند که به اسرار الهی آگاه‌اند، اما یافتن آن‌ها دشوار است، زیرا اسرار خود را کتمان می‌کنند.

این توصیه، چونان مشعلی است که راه اعتماد به اهل معرفت را روشن می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به گوهری پنهان تشبیه می‌کنند که تنها با دیدگان بصیرت قابل رؤیت است.

درنگ: اهل معرفت، چونان گوهرهایی پنهان، اسرار الهی را کتمان می‌کنند و اعتماد به آن‌ها نیازمند بصیرت است.

د. نقد تظاهر به کرامات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اولیای الهی، کرامات و اسرار خود را آشکار نمی‌کنند: «اولیای خدا حرف‌های دلشان را به کسی نمی‌زنند». ادعاهای کرامت، اغلب از سوی غیراهل یا برای فریب است و باور کردن آن‌ها، حتی اگر راست باشد، به خطا می‌انجامد.

این نقد، چونان آیینه‌ای است که حقیقت را از ادعاهای کاذب جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره اولیای الهی را به چشمه‌هایی تشبیه می‌کنند که زلال معرفتشان را در نهان حفظ می‌کنند.

درنگ: اولیای الهی، چونان چشمه‌های زلال، اسرار و کرامات خود را در نهان حفظ می‌کنند.

ه. تبیین آیه هدایت و اختیار

قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان: ۳؛ ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس). استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را دلیلی بر اختیار انسان می‌دانند که خداوند راه را نشان داده و انسان را مختار کرده است تا شاکر یا کافر باشد.

این حقیقت، چونان راهی روشن است که خداوند پیش پای انسان گشوده و او را در انتخاب آزاد گذاشته است. استاد فرزانه قدس‌سره این آیه را به چراغی تشبیه می‌کنند که مسیر هدایت و اختیار را روشن می‌سازد.

درنگ: آیه هدایت، چونان چراغی فروزان، راه اختیار را پیش پای انسان روشن می‌سازد.

بخش پنجم: خلاقیت انسانی و مسئولیت

الف. خلاقیت انسانی در پرتو مشیت الهی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان، به‌عنوان مظهر اسماء الهی، دارای خلاقیت است: «خلاقیت بر انسان محفوظ است، اما در پرتو خداوند خالق است». این خلاقیت، در چارچوب مشیت الهی تحقق می‌یابد و با نظریه خلیفه‌اللهی انسان همخوانی دارد.

این حقیقت، چونان بذری است که در خاک وجود انسان کاشته شده و در پرتو نور الهی به بار می‌نشیند. استاد فرزانه قدس‌سره خلاقیت انسانی را به جویباری تشبیه می‌کنند که از سرچشمه مشیت الهی جاری می‌شود.

درنگ: خلاقیت انسانی، چونان جویباری از سرچشمه مشیت الهی، در چارچوب اراده حق به فعلیت می‌رسد.

ب. نقد تبیین‌های غیرمنطقی در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره تبیین‌های غیرمنطقی در علم دینی را نقد می‌کنند و تأکید دارند که عرفان، به‌عنوان یک علم، نیازمند استدلال و منطق است. تبیین‌های غیرمستند، چونان غباری بر آیینه حقیقت، معارف الهی را مخدوش می‌سازند.

این نقد، چونان باد خنکی است که غبار تحریف را از علم دینی می‌زداید. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به بنایی استوار تشبیه می‌کنند که تنها بر پایه‌های استدلال و منطق استوار می‌ماند.

درنگ: عرفان، چونان بنایی استوار، تنها با استدلال و منطق از تحریفات مصون می‌ماند.

ج. تنوع کلام ابن‌عربی و وحدت حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که کلام ابن‌عربی، به دلیل تنوع تجلیات الهی، گاه به احدیت (فیض اقدس) و گاه به واحدیت (فیض مقدس) اشاره دارد: «کذلک یتنوع کلامة». این تنوع، با آیه وَكُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (الرحمن: ۲۹؛ و هر روز او در کاری است) همخوانی دارد.

این حقیقت، چونان آسمانی است که هر روز، جلوه‌ای جدید از نور الهی را به نمایش می‌گذارد. استاد فرزانه قدس‌سره کلام ابن‌عربی را به جویباری تشبیه می‌کنند که هر موج آن، حقیقتی نو از الهیات را متجلی می‌سازد.

درنگ: کلام ابن‌عربی، چونان جویباری زلال، با تنوع خود جلوه‌های گوناگون حقیقت الهی را متجلی می‌سازد.

د. نقد تناقض ظاهری در کلام ابن‌عربی

استاد فرزانه قدس‌سره تناقض ظاهری میان دو سخن ابن‌عربی («کل من الله» و «کل من العین») را با نسبت دادن آن‌ها به احدیت و واحدیت رفع می‌کنند: «فلا تناقض». این تناقض، ظاهری است و در باطن، هر دو ظهور حق‌اند.

این تبیین، چونان آیینه‌ای است که وحدت باطنی کلام ابن‌عربی را بازمی‌تاباند. استاد فرزانه قدس‌سره این حقیقت را به دریایی تشبیه می‌کنند که همه جویبارهای معرفت در آن یکی می‌شوند.

درنگ: تناقض ظاهری در کلام ابن‌عربی، چونان جویبارهایی است که در دریای وحدت یکی می‌شوند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوش در مفاهیم عمیق عطایای الهی، اعیان ثابته، مراتب توحید، و نقد جبرگرایی در فصوص الحکم ابن‌عربی پرداخته است. تبیین دقیق نزول عطایای الهی از طریق اسماء و صفات، ظهور موجودات به‌عنوان اعیان ثابته، و تقسیم‌بندی مراتب رویت از عامه تا صفوة الصفا، چارچوبی علمی و عرفانی برای فهم رابطه حق و خلق ارائه داده است. نقدهای ارائه‌شده به دیدگاه‌های جبرگرایانه و تحریفات شارح، بر ضرورت استناد به دلایل عقلی و شرعی تأکید دارند. تأکید بر اختیار انسانی، خلاقیت در پرتو مشیت الهی، و نقش اولیای الهی در هدایت خلق، از محورهای اصلی این بحث‌اند. این متن، با ارائه چارچوبی علمی و آکادمیک، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران عرفان اسلامی و کلام شیعی فراهم آورده است.

با نظارت صادق خادمی