در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 282

متن درس





نبوت، ولایت و نسبت خاتم انبیا و اولیا در فص شیثی از فصوص الحکم

نبوت، ولایت و نسبت خاتم انبیا و اولیا در فص شیثی از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۲۸۲)

مقدمه: جایگاه نبوت و ولایت در نظام عرفانی ابن‌عربی

کتاب فصوص الحکم، اثر سترگ محی‌الدین ابن‌عربی، به‌عنوان یکی از آثار برجسته عرفان نظری، به تبیین رابطه میان نبوت، ولایت و نسبت میان خاتم انبیا و خاتم اولیا می‌پردازد. در جلسه ۲۸۲ از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، با تمرکز بر صفحه ۱۱۲ (سطر اول و آخر) از این اثر، مباحث عمیقی در باب خاتمیت، تقدم نوری، و نقد تعابیر ابن‌عربی و شارحان او بررسی شده است. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های ارائه‌شده، در قالبی علمی و دانشگاهی، این مفاهیم را با شرح و تفصیل بازنمایی می‌کند. ساختار متن، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، توضیحات تکمیلی، و استعارات فاخر، تمامی جزئیات را به‌گونه‌ای منسجم منتقل می‌کند که روح و پیام اصلی درس‌گفتار به‌صورت اصیل و مؤثر حفظ شود.

بخش نخست: تبیین خاتمیت و تقدم نوری

تشابه مقام خاتم اولیا با خاتم انبیا

عبارت فَلَمَّا کَانَ خَاتَمُ الْأَوْلِیَاءِ بِالنِّسْبَةِ إِلَی الْأَوْلِیَاءِ کَذَلِکَ قَالَ وَکَذَلِکَ خَاتَمُ الْأَوْلِیَاءِ کَانَ وَلِیًّا وَآدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَالطِّینِ به جایگاه ویژه خاتم اولیا در نسبت با سایر اولیا اشاره دارد، مشابه جایگاهی که خاتم انبیا در نسبت با انبیا داراست. این تعبیر، مبتنی بر حدیث کُنْتُ نَبِیًّا وَآدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَالطِّینِ (من پیامبر بودم در حالی که آدم میان آب و گل بود) است، که بر تقدم وجودی خاتم انبیا (ص) در عوالم نورانی دلالت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این تقدم، نوری و غیرناسوتی است، اما تعمیم آن به خاتم اولیا، فاقد سند معتبر روایی است.

درنگ: خاتم اولیا، چون آیینه‌ای در برابر خورشید خاتم انبیا، تنها در پرتو تقدم نوری او می‌درخشد.

نقد فقدان سند روایی برای تقدم خاتم اولیا

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد عبارت ابن‌عربی، تأکید می‌کنند که هیچ سند روایی معتبری مبنی بر اینکه خاتم اولیا، مانند امیرالمؤمنین (ع)، گفته باشد أَنَا وَلِیٌّ وَسَائِرُ الْأَوْلِیَاءِ بَیْنَ الْمَاءِ وَالطِّینِ وجود ندارد. این نقد، بر لزوم استناد به منابع معتبر در تبیین‌های عرفانی تأکید دارد، زیرا تعابیر خودساخته ممکن است به انحراف در فهم معارف منجر شوند.

درنگ: فقدان سند روایی، چون سایه‌ای بر ادعای تقدم خاتم اولیا، حقیقت را در پس ابهام پنهان می‌سازد.

تبیین حدیث تقدم نوری خاتم انبیا

حدیث کُنْتُ نَبِیًّا وَآدَمُ بَیْنَ الْمَاءِ وَالطِّینِ (من پیامبر بودم در حالی که آدم میان آب و گل بود) بر تقدم وجودی خاتم انبیا (ص) در عوالم نورانی دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این حدیث را نشانه‌ای از تفاوت فصل ممیز میان خاتم انبیا و آدم می‌دانند: فصل ممیز خاتم انبیا نورانیت است، در حالی که فصل ممیز آدم ماده و ناسوت است. عوالم نوری، که پیش از خلقت مادی وجود دارند، جایگاه ظهور حقیقت نبوت‌اند.

درنگ: تقدم نوری خاتم انبیا، چون خورشیدی در آسمان عوالم نورانی، بر ماده و ناسوت آدم سایه می‌افکند.

برابری انبیا در اصل نبوت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که همه انبیا در اصل حقیقت نبوت برابرند و تفاوت میان آنها در مراتب ظهور است، نه در ذات نبوت. این برابری، ریشه در وحدت حقیقت نبوت در عوالم نورانی دارد، که در همه انبیا به یکسان متجلی شده است.

درنگ: حقیقت نبوت، چون جویباری واحد، در همه انبیا جاری است، هرچند مراتب ظهورشان چون شاخسارهای گوناگون است.

تمایز بعثت و نبوت

بعثت، ظرف ظهور نبوت در عالم ناسوت است و از نظر زمانی متأخر از حقیقت نبوت، که در عوالم نورانی محقق شده است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا (مریم: ۳۰؛ گفت: من بنده خدایم، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است)، تأکید می‌کنند که حضرت عیسی (ع) حتی در کودکی خود را نبی معرفی کرده، که نشان‌دهنده تقدم نبوت بر بعثت است.

درنگ: بعثت، چون جامه‌ای ظاهری بر تن حقیقت نبوت، در عالم ناسوت ظهور می‌یابد.

تقدم نوری خمسه طیبه

خمسه طیبه (پیامبر، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام) پیش از خلقت ناسوتی آدم، در عوالم نورانی بر عرش الهی ثبت شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقدم را نوری و غیرمادی می‌دانند، که ریشه در روایات شیعی دارد و نشانه مقام رفیع اهل بیت (ع) در عالم ملکوت است.

درنگ: خمسه طیبه، چون ستارگانی در آسمان عرش، پیش از ناسوت در نورانیت خویش درخشیده‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

خاتم انبیا (ص) در عوالم نورانی، پیش از خلقت ناسوتی آدم، در مقام نبوت قرار داشته و فصل ممیز او نورانیت است. خاتم اولیا، هرچند در نسبت با اولیا جایگاهی مشابه دارد، اما ادعای تقدم وجودی او فاقد سند معتبر است. همه انبیا در اصل حقیقت نبوت برابرند و تفاوتشان در مراتب ظهور است. بعثت، ظرف ظهور نبوت در ناسوت است و خمسه طیبه در عوالم نوری، پیش از خلقت مادی، بر عرش ثبت شده‌اند. این اصول، نظام هستی‌شناختی عرفان شیعی را روشن می‌سازند.

بخش دوم: نقد تعابیر ابن‌عربی در باب ولایت

نقد ادعای تقدم خاتم اولیا

ابن‌عربی ادعا می‌کند که خاتم اولیا، بدون نیاز به تحصیل شرایط، از آغاز واجد مقام ولایت است، در حالی که سایر اولیا پس از کسب شرایط به این مقام می‌رسند. استاد فرزانه قدس‌سره این تعبیر را با معارف شیعی ناسازگار می‌دانند، زیرا خمسه طیبه، به‌عنوان کملین اولین، از آغاز واجد ولایت تکوینی‌اند و نیازی به اکتساب ندارند.

درنگ: ولایت خمسه طیبه، چون گوهری ذاتی، از اکتساب شرایط بی‌نیاز است.

تقدم پیامبر در همه کمالات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که پیامبر اکرم (ص) در همه کمالات، از جمله ولایت، بر همه مخلوقات، حتی امیرالمؤمنین (ع)، تقدم دارد. ولایت امیرالمؤمنین، تعین و ظهور ولایت پیامبر است، و این تقدم، با روایات نَفْسُهُ نَفْسِی وَنَفْسِی نَفْسُهُ (نفس او نفس من است و نفس من نفس اوست) تأیید می‌شود.

درنگ: پیامبر، چون خورشید کمالات، تمامی ظهورات ولایت را در پرتو خویش متجلی می‌سازد.

نقد شبهه افضلیت خاتم اولیا بر خاتم انبیا

ادعای ابن‌عربی که همه انبیا، حتی خاتم انبیا، ظهور خاتم اولیا هستند، به شبهه افضلیت خاتم اولیا بر خاتم انبیا منجر می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این شبهه را با تأکید بر اینکه خاتم اولیا ظهور خاتم انبیاست، رد می‌کنند. این دیدگاه، با اصل تقدم پیامبر در همه کمالات سازگار است.

درنگ: خاتم اولیا، چون شاخساری از درخت رسالت، در سایه افضلیت خاتم انبیا شکوفا می‌شود.

مثال خازن و سلطان

ابن‌عربی برای توضیح رابطه خاتم انبیا و خاتم اولیا، مثالی از خازن و سلطان ارائه می‌دهد: سلطان (خاتم انبیا) همه چیز را به خازن (خاتم اولیا) می‌دهد، اما این اعطا به معنای برتری خازن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این مثال را در عالم اعتباریات قابل فهم، اما در نظام تکوینی ناکافی می‌دانند، زیرا در عالم تکوین، هیچ کمالی بدون ارتباط مستقیم با حق ممکن نیست.

درنگ: مثال خازن و سلطان، چون سایه‌ای در برابر نور حقیقت تکوینی، از تبیین کامل ولایت بازمی‌ماند.

فقدان سند برای تقدم امیرالمؤمنین

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ سند معتبری وجود ندارد که تقدم امیرالمؤمنین (ع) بر پیامبر (ص) را در ولایت یا سایر مقامات تأیید کند. این ادعا، به‌عنوان تعبیری مستجن، با معارف شیعی ناسازگار است.

درنگ: فقدان سند، چون دیواری استوار، ادعای تقدم امیرالمؤمنین را از حقیقت دور می‌سازد.

وحدت نوری و تفاوت تعینات

انبیا و اولیا در حقیقت نوری واحدند، اما در تعینات و ظهورهایشان متفاوت‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت را ناشی از اقتضائات زمانی و مکانی می‌دانند، مانند تفاوت سبک عمل امام حسین (ع) در کربلا و امام رضا (ع) در طوس.

درنگ: وحدت نوری، چون رودی واحد، در تعینات گوناگون چون شاخه‌های متعدد ظهور می‌یابد.

جمع‌بندی بخش دوم

تعابیر ابن‌عربی در باب ولایت، به‌ویژه ادعای تقدم خاتم اولیا، با معارف شیعی ناسازگار است. پیامبر اکرم (ص) در همه کمالات، از جمله ولایت، مقدم است و ولایت امیرالمؤمنین (ع) ظهور ولایت اوست. شبهه افضلیت خاتم اولیا با تأکید بر تقدم خاتم انبیا رد می‌شود. مثال خازن و سلطان، در نظام تکوینی ناکافی است و فقدان سند، ادعای تقدم امیرالمؤمنین را بی‌اساس می‌سازد. انبیا و اولیا، در حقیقت نوری واحدند، اما تعیناتشان متفاوت است.

بخش سوم: شرایط ولایت و مراتب اولیا

تقسیم اولیا به سه دسته

استاد فرزانه قدس‌سره اولیا را به سه دسته تقسیم می‌کنند: ۱) کملین اولین (خمسه طیبه)، که در ظرف نوری واجد ولایت تکوینی‌اند؛ ۲) اولیایی که پیش از ناسوت واجد ولایت‌اند، اما نه در حد کملین؛ ۳) اولیایی که با ابتلا و اکتساب به ولایت می‌رسند، مانند حضرت ابراهیم (ع). این تقسیم‌بندی، مراتب وجودی اولیا را روشن می‌سازد.

درنگ: اولیا، چون ستارگان آسمان وجود، در مراتب گوناگون، از نور ذاتی تا اکتسابی می‌درخشند.

شروط ولایت در نگاه ابن‌عربی

ابن‌عربی شش شرط برای ولایت ذکر می‌کند: ۱) وجود عینی؛ ۲) تطهیر از صفات نفسانی؛ ۳) تنزیه از خیالات وهمی؛ ۴) تخلق به اخلاق الهی؛ ۵) رهایی از قیود جزئی؛ ۶) ادای امانت وجودات، افعال، صفات و ذات. استاد فرزانه قدس‌سره این شرایط را برای اولیای دسته سوم مناسب می‌دانند، اما برای خمسه طیبه، که ولایتشان ذاتی است، غیرلازم می‌شمارند.

درنگ: شروط ولایت، چون پله‌هایی برای سالکان، برای کملین اولین چون گوهری ذاتی بی‌نیاز است.

وجود عینی در برابر وجود خیالی

وجود عینی، به معنای شناخت دقیق حد و وزن وجودی خویش است، در مقابل وجود خیالی، که از توهم و خودبزرگ‌بینی ناشی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به عبارت رَحِمَ اللَّهُ امْرَءً عَرَفَ قَدْرَهُ فَلَا یَتَجَاوَزُ حَدَّهُ (خدا رحمت کند کسی را که قدر خود را بشناسد و از حد خویش تجاوز نکند)، بر اهمیت خودشناسی تأکید دارند.

درنگ: وجود عینی، چون سنگی استوار، در برابر وجود خیالی، چون پنبه‌ای توخالی، پایدار می‌ماند.

ادای امانت و تفویض امر به خدا

ادای امانت، به معنای بازگرداندن وجودات، افعال، صفات و ذات به خداست، که همان تفویض امر به اوست. استاد فرزانه قدس‌سره این عمل را نشانه فنای فی‌الله و بقای بالله می‌دانند، که به کمال انسانی منجر می‌شود.

درنگ: ادای امانت، چون بازگرداندن گوهری به صاحبش، انسان را به مقام بقای بالله می‌رساند.

جمع‌بندی بخش سوم

اولیا به سه دسته تقسیم می‌شوند: کملین اولین، اولیای پیش از ناسوت، و اولیای اکتسابی. شروط ولایت ابن‌عربی، برای اولیای دسته سوم مناسب است، اما برای خمسه طیبه غیرلازم است. وجود عینی، خودشناسی و ادای امانت، از ارکان کلیدی ولایت‌اند که سالک را به کمال می‌رسانند. این اصول، مراتب ولایت و راه‌های رسیدن به آن را در نظام عرفانی روشن می‌سازند.

بخش چهارم: نقد نسبت خاتم رسل و خاتم اولیا

نقد تعبیر ابن‌عربی در نسبت خاتم رسل و خاتم اولیا

ابن‌عربی در عبارت وَخَاتَمُ الرُّسُلِ حَیْثُ وَلَایَتُهُ نِسْبَتُهُ مَعَ خَاتَمِ الْوَلَایَةِ نِسْبَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَالرُّسُلِ مَعَهُ ادعا می‌کند که خاتم رسل (ص) در مقام ولایت، مانند سایر انبیا، تابع خاتم اولیاست. استاد فرزانه قدس‌سره این تعبیر را با معارف شیعی ناسازگار می‌دانند، زیرا پیامبر (ص) در همه مراتب، از جمله ولایت، مقدم است.

درنگ: پیامبر، چون قله‌ای رفیع در کوهستان کمالات، در همه مراتب بر خاتم اولیا مقدم است.

نقد تفسیر «لا تفاضل»

شارح فصوص الحکم، عبارت لَا تَفَاضُلَ را به معنای برابری همه انبیا، از جمله خاتم رسل، در دریافت ولایت از خاتم اولیا تفسیر می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست می‌دانند، زیرا با تقدم پیامبر (ص) در همه کمالات ناسازگار است. برخی عالمان دینی، این عبارت را به معنای برابری خاتم اولیا و خاتم انبیا تفسیر کرده‌اند، اما این تفسیر نیز با متن ابن‌عربی همخوانی ندارد.

درنگ: «لا تفاضل»، چون ادعای برابری نادرست، در برابر حقیقت تقدم پیامبر رنگ می‌بازد.

نقد شبهه دریافت ولایت از خاتم اولیا

ابن‌عربی ادعا می‌کند که همه انبیا، حتی خاتم رسل، ولایت خود را از خاتم اولیا دریافت می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را رد می‌کنند، زیرا پیامبر (ص) در مقام ولایت، بی‌واسطه از حق فیض می‌گیرد و نیازی به واسطه ندارد.

درنگ: پیامبر، چون چشمه‌ای زلال از فیض حق، بی‌واسطه در ولایت متجلی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

تعبیر ابن‌عربی مبنی بر اینکه خاتم رسل در مقام ولایت تابع خاتم اولیاست، با معارف شیعی ناسازگار است. تفسیر «لا تفاضل» به معنای برابری انبیا در دریافت ولایت از خاتم اولیا، نادرست است. پیامبر (ص) در همه مراتب، از جمله ولایت، بی‌واسطه از حق فیض می‌گیرد و مقدم بر همه مخلوقات است. این نقدها، جایگاه والای پیامبر را در نظام عرفانی شیعی روشن می‌سازند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تبیین مفاهیم نبوت، ولایت و نسبت خاتم انبیا و اولیا در فص شیثی از فصوص الحکم، نظام عرفانی ابن‌عربی را از منظر شیعی بررسی کرد. خاتم انبیا (ص) در همه کمالات، از جمله ولایت، مقدم بر همه مخلوقات است و ولایت خاتم اولیا، ظهور ولایت اوست. تقدم نوری خمسه طیبه، برابری انبیا در اصل نبوت، و تمایز بعثت و نبوت، از اصول کلیدی این تبیین‌اند. اولیا به سه دسته تقسیم می‌شوند و شروط ولایت ابن‌عربی برای اولیای اکتسابی مناسب است، نه برای کملین اولین. نقد تعابیر ابن‌عربی و شارحان او، بر لزوم استناد به منابع معتبر و حفظ تقدم پیامبر (ص) تأکید دارد. این اصول، با رعایت چارچوب‌های شرعی و عقلی، حقیقت عرفان شیعی را روشن می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی