در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 334

متن درس





شرح فصوص الحکم: تأملاتی در رؤیت حق و نقد مسائل اجتماعی در سوره نوح

شرح فصوص الحکم: تأملاتی در رؤیت حق و نقد مسائل اجتماعی در سوره نوح

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه سیصد و سی و چهار)

مقدمه: درآمدی بر رؤیت حق و سیاق اجتماعی سوره نوح

کتاب فصوص الحکم، اثر گران‌قدر شیخ اکبر محی‌الدین ابن عربی، چونان گوهری درخشان، حقایق عرفانی را در کلام انبیا متجلی می‌سازد. فص حکمت نوحیه، که محور این نوشتار است، به کاوش در مفاهیم عمیق رؤیت حق، معرفت ذات، و رابطه میان حق و عالم می‌پردازد. این متن، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه سیصد و سی و چهار، با رویکردی تحلیلی و نقادانه، دیدگاه‌های شیخ اکبر و شارحان را بررسی کرده و با استناد به آیات سوره نوح، به تبیین مسائل اجتماعی و عرفانی مرتبط با دعوت حضرت نوح علیه‌السلام می‌پردازد. این نوشتار، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تمثیلات فاخر، مفاهیم پیچیده عرفانی را با زبانی روشن و استدلالی برای مخاطبان پژوهشی تبیین می‌کند. همچنین، با نقد تفاسیر غیرمرتبط و تأکید بر سیاق اجتماعی آیات، راه را برای فهمی دقیق‌تر از رابطه حق و عالم هموار می‌سازد. ساختار این متن، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، به گونه‌ای سامان یافته که هم به مباحث عرفانی و هم به مسائل اجتماعی قرآن کریم پرداخته و پیوندی معنایی میان این دو برقرار می‌کند.

بخش نخست: رؤیت حق و نقد تقسیم‌بندی عالم و غیرعالم

نقد دیدگاه شیخ اکبر درباره رؤیت حق

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به عبارت شیخ اکبر «فَمَنْ تَخَيَّلَ مِنْكُمْ أَنَّهُ رَآهُ فَمَا عَرَفَ وَمَنْ عَرَفَ مِنْكُمْ أَنَّهُ رَأَى نَفْسَهُ وَهُوَ الْعَارِفُ»، به نقد تقسیم‌بندی عالم و غیرعالم می‌پردازند. شیخ اکبر مدعی است که کسی که خیال کند حق را دیده، عارف نیست و غیرعالم است، اما کسی که خود را دیده، عارف است. این تقسیم‌بندی، به باور استاد، نیازمند تبیین دقیق است، زیرا تعمیم آن ممکن است به سوءتفاهم منجر شود. رؤیت حق، بسته به مرتبه آن، معانی متفاوتی دارد و نمی‌توان به‌صورت مطلق آن را نفی یا اثبات کرد. این نقد، مانند چراغی است که مسیر فهم دقیق عرفانی را روشن می‌سازد و از شتابزدگی در قضاوت پرهیز می‌دهد.

درنگ: تقسیم‌بندی رؤیت حق به عالم و غیرعالم نیازمند تبیین دقیق مراتب رؤیت است، زیرا تعمیم آن ممکن است به سوءتفاهم منجر شود.

مراتب رؤیت حق در عرفان نظری

استاد فرزانه قدس‌سره مراتب رؤیت حق را به چهار سطح تقسیم می‌کنند: رؤیت صفات فعلی، رؤیت صفات ذاتی، رؤیت ذات، و رؤیت کنه ذات. رؤیت صفات فعلی و ذاتی برای سالک ممکن است و در مراتب سلوک عرفانی، به‌ویژه در فنا، رؤیت ذات نیز دست‌یافتنی است. اما رؤیت کنه ذات، به دلیل محدودیت‌های وجودی انسان، محال است. این تمایز، مانند کلیدی است که درهای فهم مراتب معرفتی را می‌گشاید و نشان می‌دهد که رؤیت حق در مراتب پایین‌تر، نه‌تنها ممکن، بلکه نشانه‌ای از عرفان حقیقی است. این دیدگاه با آیه کریمه

فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ

(البقرة: ۱۱۵، هر کجا روی کنید، آنجا وجه خداست) همخوانی دارد، که رؤیت وجه الله را در ظهورات الهی ممکن می‌داند.

درنگ: رؤیت صفات فعلی، ذاتی، و ذات حق ممکن است، اما رؤیت کنه ذات محال است و این تمایز، مبنای فهم صحیح رؤیت در عرفان نظری است.

نقد تعمیم رؤیت نفس به عارف

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که ادعای شیخ اکبر مبنی بر اینکه رؤیت نفس نشانه عارف بودن و رؤیت حق نشانه غیرعالم بودن است، نادرست است. کسی که مدعی رؤیت حق در صفات یا ذات باشد، می‌تواند عارف باشد، مگر اینکه کنه ذات را ادعا کند. این نقد، مانند نسیمی است که غبار تعمیم‌های ناصواب را از ذهن می‌زداید و بر اهمیت دقت در تعابیر عرفانی تأکید می‌کند. رؤیت حق در مراتب غیرکنه، نه‌تنها محال نیست، بلکه در سلوک عرفانی، نشانه‌ای از قرب به حق است.

درنگ: رؤیت حق در صفات یا ذات می‌تواند نشانه عرفان باشد، و تعمیم رؤیت نفس به عارف و رؤیت حق به غیرعالم نادرست است.

رؤیت در قرب نوافل و فرائض

استاد فرزانه قدس‌سره رؤیت نفس در حق یا حق در نفس را با مفاهیم قرب نوافل و قرب فرائض پیوند می‌دهند. در قرب نوافل، سالک خود را در حق می‌بیند، و در قرب فرائض، حق را در خود مشاهده می‌کند. این دیدگاه، مانند آیینه‌ای است که رابطه متقابل میان سالک و حق را بازتاب می‌دهد و نشان می‌دهد که رؤیت، در مراتب عالی سلوک، به اتحاد وجودی منجر می‌شود. این تبیین، با حدیث «سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كَمَا تَرَوْنَ الْقَمَرَ لَيْلَةَ الْبَدْرِ» (شما پروردگارتان را خواهید دید، همان‌گونه که ماه را در شب چهارده می‌بینید) همخوانی دارد، که رؤیت حق را برای سالکان خاص یا در قیامت ممکن می‌داند.

درنگ: رؤیت نفس در حق یا حق در نفس، با قرب نوافل و فرائض مرتبط است و نشانه‌ای از مراتب عالی سلوک عرفانی است.

نقد شارح در توصیف غیرعالم

استاد فرزانه قدس‌سره شارح را به دلیل توصیف مدعی رؤیت حق به‌عنوان غیرعالم، اما دارای کشف و شهود، نقد می‌کنند. کشف و شهود، که مرتبه‌ای بالاتر از علم ظاهری است، با غیرعالم بودن ناسازگار است. این تناقض، مانند گرهی است که انسجام تحلیل عرفانی را مختل می‌کند. استاد تأکید دارند که کسی که به کشف و شهود دست یافته، نمی‌تواند غیرعالم باشد، و این توصیف، نیازمند بازنگری است.

درنگ: توصیف مدعی رؤیت حق به‌عنوان غیرعالم، اما دارای کشف و شهود، ناسازگار است، زیرا کشف و شهود با غیرعالم بودن تناقض دارد.

بخش دوم: تحلیل آیات سوره نوح و مسائل اجتماعی

نعمات مادی در دعوت حضرت نوح

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه کریمه

يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا ۝ وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ

(نوح: ۱۱-۱۲، تا آسمان را بر شما به بارشی سیل‌آسا بفرستد و شما را به اموال و فرزندان مدد کند) اشاره دارند. حضرت نوح علیه‌السلام این نعمات مادی را به‌عنوان ابزاری برای دعوت قوم به توحید به کار برد، اما قوم از پذیرش آن روی‌گردان شدند. این نعمات، مانند کلیدی بودند که قرار بود درهای قلب قوم را به سوی حق بگشایند، اما نافرمانی قوم، این فرصت را به خسران بدل کرد.

درنگ: نعمات مادی، مانند اموال و فرزندان، ابزار دعوت حضرت نوح به توحید بودند، اما نافرمانی قوم، این فرصت را به خسران بدل کرد.

شکایت نوح از نافرمانی قوم

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه کریمه

قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا

(نوح: ۲۱، نوح گفت: پروردگارا، آنان نافرمانی من کردند و کسی را پیروی نمودند که مال و فرزندش جز زیان بر او نیفزود) اشاره می‌کنند. نافرمانی قوم از نوح، به معنای نافرمانی از حق بود، و تبعیت آن‌ها از سران کفر، به خسran مادی و معنوی منجر شد. این آیه، مانند آیینه‌ای است که گمراهی قوم و پیامدهای آن را بازتاب می‌دهد.

درنگ: نافرمانی قوم نوح از حق و تبعیت از سران کفر، به خسران مادی و معنوی منجر شد، که نشانه‌ای از گمراهی آن‌هاست.

تبیین معنای «من» در آیه

استاد فرزانه قدس‌سره «من» در آیه را به سران کفر، شیطان، یا بت‌ها تفسیر می‌کنند، اما تأکید دارند که بت‌ها، به دلیل فقدان زبان، نمی‌توانند مراد باشند. سران کفر، که با وعده‌های دروغین فقرا را فریب می‌دادند، محتمل‌ترین تفسیرند. این سران، مانند چوپانانی بودند که گله را به سوی پرتگاه هدایت می‌کردند، و قوم، ناآگاهانه، از آن‌ها پیروی کردند.

درنگ: «من» در آیه، به سران کفر اشاره دارد که با وعده‌های دروغین، قوم را به سوی خسران هدایت کردند.

بت‌پرستی و نقش سران کفر

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه کریمه

وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا

(نوح: ۲۳، و گفتند: خدایان خود را رها نکنید و ودّ و سواع و یغوث و یعوق و نسر را وا مگذارید) اشاره دارند. این بت‌ها، مورد سفارش سران کفر بودند که قوم را به حفظ بت‌پرستی تشویق می‌کردند. این آیه، مانند هشداری است که وابستگی قوم به شرک و نقش سران کفر در تقویت آن را آشکار می‌سازد.

درنگ: سران کفر، با سفارش به حفظ بت‌ها، قوم را به شرک و گمراهی سوق دادند، که نشانه‌ای از نفوذ آن‌ها در جامعه بود.

نقد اجتماعی نابرابری و استکبار

استاد فرزانه قدس‌سره به نابرابری اجتماعی در جامعه قوم نوح اشاره دارند، جایی که فقرا و ضعفا صدایی نداشتند و سران کفر، با وعده‌های دروغین، آن‌ها را فریب می‌دادند. این ساختار ظالمانه، مانند دیواری بود که فقرا را از عدالت محروم می‌ساخت و مستکبرین را در جایگاه قدرت نگه می‌داشت. این نقد، با آیه کریمه

قَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ

(التوبة: ۱۲، با پیشوایان کفر بجنگید) همخوانی دارد، که بر ضرورت مقابله با ریشه‌های کفر و استکبار تأکید می‌کند.

درنگ: نابرابری اجتماعی و فریب فقرا توسط سران کفر، ساختار ظالمانه‌ای را شکل داد که قرآن کریم آن را نکوهش می‌کند.

بخش سوم: قرآن کریم به‌مثابه کتاب اجتماعی

جامعیت قرآن کریم در مسائل اجتماعی

استاد فرزانه قدس‌سره قرآن کریم را کتابی اجتماعی و انسانی می‌دانند که به مسائل واقعی مانند کفر، فقر، و استکبار می‌پردازد، نه صرفاً عرفان یا فلسفه. این دیدگاه، مانند رودی زلال است که همه ابعاد زندگی انسانی را در بر می‌گیرد و راهنمایی برای سعادت دنیوی و اخروی ارائه می‌دهد. آیه کریمه

لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

(الأنعام: ۵۹، هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن است) بر جامعیت قرآن کریم تأکید دارد.

درنگ: قرآن کریم، کتابی اجتماعی و انسانی است که به مسائل واقعی مانند کفر و استکبار می‌پردازد و جامعیت آن، فراتر از عرفان و فلسفه است.

نقد تفسیرهای غیرمرتبط با سیاق قرآنی

استاد فرزانه قدس‌سره تفسیر مال و بنين به معارف عقلی و الوهیت را رد می‌کنند. مال به معنای اموال و بنين به معنای فرزندان یا نتایج مادی است، نه مفاهیم فلسفی یا عرفانی. این نقد، مانند تیغی تیز است که زواید تفاسیر نادرست را می‌زداید و بر لزوم پایبندی به معنای ظاهری آیات در سیاق اجتماعی آن‌ها تأکید دارد.

درنگ: تفسیر مال و بنين به مفاهیم فلسفی یا عرفانی نادرست است، و معنای ظاهری آیات در سیاق اجتماعی آن‌ها باید حفظ شود.

تبیین معنای ولده در آیه

استاد فرزانه قدس‌سره ولده در آیه را نتایج فکری قوم، مانند عصبیت و تعصب، می‌دانند که به خسران منجر شد. این تفسیر، مانند نوری است که پیامدهای فکری و عملی قوم را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که چگونه تعصبات، قوم را به سوی گمراهی سوق داد.

درنگ: ولده در آیه، به نتایج فکری قوم مانند عصبیت اشاره دارد که به خسران مادی و معنوی منجر شد.

بخش چهارم: نقد تعصبات علیه عقل و فلسفه

دفاع از ارزش عقل و علوم مختلف

استاد فرزانه قدس‌سره تعصب علیه عقل، فلسفه، و منطق را نادرست می‌دانند و معتقدند که هر علمی، از جمله فلسفه، فقه، و ریاضیات، در جای خود معتبر است. قرآن کریم در سوره نوح، با کفر و شرک مقابله می‌کند، نه با عقل یا فلسفه. این دیدگاه، مانند پلی است که علوم مختلف را به هم پیوند می‌دهد و از تعصبات بی‌جا پرهیز می‌دهد.

درنگ: هر علمی، از جمله فلسفه و منطق، در جای خود معتبر است، و تعصب علیه عقل با سیاق قرآن کریم ناسازگار است.

نقد تحریف آیات برای اهداف عرفانی یا فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره تحریف معنای آیات برای اهداف عرفانی یا فلسفی را نکوهش می‌کنند و بر امانت در تفسیر قرآن کریم تأکید دارند. این نقد، مانند هشداری است که عالمان را به پایبندی به سیاق آیات و پرهیز از دستکاری معنایی فرا می‌خواند.

درنگ: تحریف آیات برای اهداف عرفانی یا فلسفی نادرست است، و امانت در تفسیر قرآن کریم ضروری است.

نقد دستکاری در وحی انبیا

استاد فرزانه قدس‌سره دستکاری در وحی انبیا با عقل را گمراهی می‌دانند. کسانی که خود را بی‌نیاز از انبیا بدانند، به خسران مبین گرفتارند. این دیدگاه، مانند سپری است که از تحریف وحی الهی محافظت می‌کند و بر ضرورت تبعیت از انبیا تأکید دارد.

درنگ: دستکاری در وحی انبیا با عقل، گمراهی است، و تبعیت از انبیا برای رهایی از خسران ضروری است.

تبیین ذوی‌العقول در وحی

استاد فرزانه قدس‌سره وحی انبیا را ذوی‌العقول می‌دانند، به این معنا که همه موجودات در هستی دارای عقل‌اند و وحی برای همگان قابل فهم است. این دیدگاه، مانند دری است که وحی الهی را برای تمام موجودات عاقل گشوده می‌داند و جامعیت آن را نشان می‌دهد.

درنگ: وحی انبیا برای ذوی‌العقول است، و جامعیت آن، همه موجودات عاقل را در بر می‌گیرد.

بخش پنجم: سیاق اجتماعی سوره نوح و نقد تعصبات

تأکید بر سیاق اجتماعی سوره نوح

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که آیات سوره نوح درباره کفر، شرک، و تبعیت از سران کفر است، نه عرفان یا فلسفه. خسران قوم، هم مادی و هم معنوی بود. این تأکید، مانند نوری است که سیاق تاریخی و اجتماعی دعوت نوح را روشن می‌سازد و از تحمیل مفاهیم غیرمرتبط بر آیات پرهیز می‌دهد.

درنگ: سوره نوح به کفر، شرک، و تبعیت از سران کفر می‌پردازد، و خسران قوم، مادی و معنوی بود، نه مرتبط با عرفان یا فلسفه.

نقد تعصبات عرفانی و فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره تعصبات عرفانی و فلسفی را خرافه می‌دانند و معتقدند که هر علمی، در جای خود، معتبر است. این دیدگاه، مانند درختی است که شاخه‌های مختلف علوم را در بر می‌گیرد و از تعصبات بی‌جا پرهیز می‌دهد. عرفان، فلسفه، فقه، و ریاضیات، هرکدام در ظرف خود، ارزشمندند و نباید به آیات قرآن کریم تحمیل شوند.

درنگ: تعصبات عرفانی و فلسفی خرافه‌اند، و هر علمی در جای خود معتبر است، بدون تحمیل بر آیات قرآن کریم.

جمع‌بندی

این شرح از فص حکمت نوحیه در فصوص الحکم، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی رؤیت حق، نقد تقسیم‌بندی عالم و غیرعالم، و تحلیل مسائل اجتماعی سوره نوح پرداخته است. رؤیت حق در مراتب صفات و ذات ممکن است، اما رؤیت کنه ذات محال است. آیات سوره نوح، نافرمانی قوم و تبعیت از سران کفر را نشان می‌دهد که به خسران مادی و معنوی منجر شد. نقد تفاسیر غیرمرتبط و تعصبات علیه عقل و فلسفه، بر ضرورت امانت در تفسیر و احترام به علوم مختلف تأکید دارد. این متن، با پیوند مفاهیم عرفانی و اجتماعی، و بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و آیات قرآن کریم، راه را برای فهمی عمیق‌تر از رابطه حق و عالم هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی