متن درس
شرح فصوص الحکم: حکمت قدسی در کلام ادریسی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۳۶۶)
مقدمه
کتاب شریف فصوص الحکم، اثر جاودانه شیخ اکبر محییالدین ابنعربی، چونان گوهری تابناک در آسمان معرفت عرفانی میدرخشد. این اثر، که هر فص آن نگینی از حکمت الهی است، در پیوند با مقامات انبیا و اسرار توحیدی، راهی به سوی فهم حقیقت وجود میگشاید. در این نوشتار، شرحی مبسوط و عمیق بر فص حکمت قدسی در کلام ادریسی ارائه میگردد که در جلسه سیصد و شصت و ششم از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره ایراد شده است. این شرح، با تکیه بر مباحث تسبيح، تقديس، و مقام والای حضرت ادریس علیهالسلام، به تبیین معارف عمیق توحیدی و عرفانی میپردازد. ساختار این نوشتار، با بهرهگیری از عناوین و زیرعناوین دقیق، به گونهای سامان یافته که هم محتوای اصلی درسگفتار و هم تحلیلهای تکمیلی را در قالبی منسجم و علمی ارائه دهد. هدف آن است که خواننده، چونان مسافری در مسیر حقیقت، با دقتی عالمانه و ذوقی عارفانه، به ژرفای حکمت قدسی راه یابد.
بخش اول: تبیین مفهوم قدوس و تقدیس
معنای قدوس و اشتقاق آن
حکمت قدسی، که در فص ادریسی از فصوص الحکم مورد بحث قرار گرفته، به صفت قدوس الهی اشاره دارد. قدوس، به معنای مقدس، وصفی است که حق تعالی را از هر آنچه شایسته مقام او نیست، منزه میدارد. استاد فرزانه قدسسره در تبیین این صفت میفرمایند که قدوس، مشابه سبوح که از تسبيح مشتق است، از تقديس ریشه میگیرد. با این حال، در نقدی دقیق بر این اشتقاق، تأکید میشود که قدوس نه از تقديس، بلکه از قدس مشتق است؛ زیرا تقديس، مصدر باب «قدس یقدس» بوده و خود از قدس، به معنای ذات پاک و منزه، سرچشمه میگیرد. این تمایز، چونان کلیدی است که قفل معانی دقیق عرفانی را میگشاید و از خلط مفاهیم در فهم صفت قدوس جلوگیری میکند.
| درنگ: قدوس، وصفی ذاتی برای حق تعالی است که از قدس، به معنای پاکی و تنزیه مطلق، مشتق شده و تقديس، مصدر این صفت، بر تنزیه حق از هر نقص و محدودیت دلالت دارد. |
تمایز تسبيح و تقديس
تسبيح و تقديس، هر دو از صفات جلال الهیاند و هیچیک عدمی نیستند. تسبيح، فعلی است که ظهور موجودات در ظرف وجود را نشان میدهد، چنانکه قرآن کریم میفرماید: سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (جمعه: ۱)؛ یعنی آنچه در آسمانها و زمین است، برای خدا تسبیح میگویند. این تسبيح، چونان شناگری موجودات در اقیانوس وجود است که حرکت و ظهورشان را به سوی حق متعال نشان میدهد. اما تقديس، وصفی ذاتی است که حق را از هر آنچه سزاوار مقامش نیست، منزه میدارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که تسبيح، چونان فعل پویای خلق است، اما تقديس، چونان گوهر ذاتی حق، از هر نقص و محدودیتی به دور است.
| درنگ: تسبيح، ظهور فعلی موجودات در مسیر حق است، در حالی که تقديس، تنزیه ذاتی حق از هر نقص و محدودیت را نشان میدهد. |
فاعل تطهیر و طهارت ذاتی حق
در ادامه، استاد فرزانه قدسسره به تمایز طهارت و تطهیر میپردازند. طهارت، صفت ذاتی حق است، چنانکه آب را طاهر میخوانیم، اما تطهیر، فعلی است که به خلق نسبت داده میشود، زیرا حق نمیتواند فاعل فعل مخلوق باشد. این تمایز، چونان خطی روشن میان ذات و فعل، مرزهای معرفتی را مشخص میکند. تقديس حق، تنزیه او از هر آنچه شایسته نیست، مانند امکان، احتیاج، و محدودیت است. این تنزیه، نه تنها نقص را از حق نفی میکند، بلکه مخلوقات را نیز به عنوان ظهورات الهی، از تحقیر و تخريب مصون میدارد.
| درنگ: طهارت، صفت ذاتی حق است، اما تطهیر، فعلی است که به خلق نسبت داده میشود و تقديس، تنزیه حق از هر نقص و محدودیت را شامل میشود. |
جمعبندی بخش اول
بخش نخست این نوشتار، به تبیین مفهوم قدوس، تقديس، و تمایز آن با تسبيح پرداخت. قدوس، وصفی ذاتی است که حق را از هر نقص منزه میدارد، در حالی که تسبيح، فعلی است که ظهور موجودات را در مسیر حق نشان میدهد. نقد اشتقاق قدوس از قدس، نه تقديس، و تأکید بر ذاتی بودن تقديس، از جمله نکات برجسته این بخش است که راه را برای فهم عمیقتر حکمت قدسی هموار میسازد.
بخش دوم: مقام ادریس و افضلیت تقدیس
افضلیت ادریس بر نوح
حضرت ادریس علیهالسلام، به دلیل پیوند با تقديس و قرب به مجردات و ملائکه، از مقام والایی برخوردار است که بر مقام حضرت نوح علیهالسلام، که با تسبيح مرتبط است، برتری دارد. استاد فرزانه قدسسره میفرمایند که این افضلیت، ریشه در ذاتی بودن تقديس در برابر فعلی بودن تسبيح دارد. در قرآن کریم نیز، ترتیب «نسبح» و سپس «نقدس» در آیه نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ (بقره: ۳۰) این برتری را تأیید میکند. این ترتیب، چونان نردبانی است که از فعل به ذات، از تسبيح به تقديس، انسان را به سوی مقامات عالی هدایت میکند.
| درنگ: مقام ادریس، به دلیل پیوند با تقديس و قرب به مجردات، بر مقام نوح، که با تسبيح مرتبط است، برتری دارد. |
تقدم فص نوحی بر ادریسی
با وجود آنکه حضرت ادریس جد حضرت نوح است، فص نوحی در فصوص الحکم پیش از فص ادریسی آمده است. این تقدم، به دلیل افضلیت تقديس و تأخر آن در لسان قرآن کریم است. استاد فرزانه قدسسره این ترتیب را حکیمانه میدانند، زیرا تسبيح، که جنبه فعلی دارد، مقدمهای است برای فهم تقديس، که صفتی ذاتی است. این چینش، چونان نقشهای است که از ظاهر به باطن، از فعل به ذات، راه مینماید.
| درنگ: تقدم فص نوحی بر ادریسی، به دلیل افضلیت تقديس و تأخر آن در قرآن کریم، حکیمانه و منطبق با ساختار عرفانی است. |
کوتاهی فص ادریسی
فص ادریسی، به دلیل اشتراک در مباحث تسبيح و تقديس با فص نوحی، از نظر حجم کوتاهتر است، اما از حیث اهمیت، چیزی از آن کم ندارد. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که مباحث فص نوحی، که به کفر و توحید میپردازد، جامعتر است، اما فص ادریسی، با تمرکز بر تقديس، به ژرفای مقامات قدسی راه مییابد. این کوتاهی، چونان گوهری کوچک اما گرانقدر، ارزشی عظیم در بر دارد.
| درنگ: فص ادریسی، هرچند کوتاهتر از فص نوحی است، اما به دلیل تمرکز بر تقديس، از اهمیتی والا برخوردار است. |
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم، به مقام والای حضرت ادریس علیهالسلام و افضلیت تقديس بر تسبيح پرداخت. تقدم فص نوحی بر ادریسی، نه از حیث تقدم زمانی، بلکه به دلیل حکمت عرفانی و ترتیب قرآنی است. افضلیت ادریس، به دلیل قرب به مجردات و پیوند با تقديس، او را در جایگاهی والا قرار میدهد که این نوشتار به تبیین آن اهتمام ورزیده است.
بخش سوم: تسبيح موجودات و نقد تفاسیر عامیانه
تسبيح همه موجودات
قرآن کریم در آیه يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (جمعه: ۱) تأکید میکند که همه موجودات، از آسمانها تا زمین، تسبیح حق میگویند. استاد فرزانه قدسسره این تسبيح را ظهور وجودی موجودات در ظرف هستی میدانند، که چونان شناگری در اقیانوس وجود، حرکت و نمودشان را به سوی حق متعال نشان میدهد. در روایات نیز آمده است که همه موجودات، از حیوانات تا لباس، ذاکر خدا هستند و کثیفی لباس یا تعلل حیوان در ذکر، به قطع ذکر یا ذبح میانجامد.
| درنگ: تسبيح موجودات، ظهور وجودی آنها در مسیر حق است که در قرآن کریم و روایات تأیید شده است. |
نقد تفاسیر عامیانه
استاد فرزانه قدسسره با نقدی ژرف بر تفاسیر عامیانه، مانند تشبیه تسبيح به پارس سگ یا دور کردن شیطان، تأکید میکنند که اینگونه برداشتها، معرفت عرفانی را تحریف میکند. تسبيح، سپری معنوی و جوشی الهی است که حق را از نقص منزه میدارد، نه آنکه مخلوقات را تحقیر کند. این نقد، چونان چراغی است که راه معرفت راستین را از تاریکی تفاسیر نادرست جدا میسازد.
| درنگ: تفاسیر عامیانه، مانند تشبیه تسبيح به پارس سگ، معرفت عرفانی را تحریف کرده و از ظرافت آن میکاهد. |
خضوع در تسبيح
تسبيح حق، خضوع و خشوع را در دل انسان مینشاند، زیرا درک عظمت حق در برابر نقص مخلوقات، انسان را به سوی تواضع هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این خضوع، نه به معنای تحقیر خلق، بلکه به معنای فهم جایگاه مخلوقات به عنوان ظهورات الهی است. این معرفت، چونان پلی است که انسان را از خودبینی به سوی حقبینی میرساند.
| درنگ: تسبيح حق، خضوع و خشوع را در انسان برمیانگیزد و او را به سوی فهم جایگاه ظهوری مخلوقات هدایت میکند. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش، به تبیین تسبيح موجودات و نقد تفاسیر عامیانه پرداخت. تسبيح، ظهور وجودی موجودات است که در قرآن کریم و روایات تأیید شده، اما تفاسیر نادرست، این معرفت را تحریف میکند. خضوع ناشی از تسبيح، انسان را به سوی معرفت توحیدی سوق میدهد و از تحقیر مخلوقات، که ظهورات الهیاند، جلوگیری میکند.
بخش چهارم: زندگی و مقام حضرت ادریس
ویژگیهای تاریخی ادریس
حضرت ادریس علیهالسلام، که در منابع روایی با نام اخلوخ شناخته شده، به دلیل کثرت مطالعه کتب، ادریس نامیده شد. او عالم به نجوم، مخترع خیاطی، و اولین کسی بود که با قلم نوشت. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به سفینه البحار شیخ عباس قمی، میفرمایند که ادریس بیش از ۳۰۰ سال عمر کرد و ۳۰ صحیفه بر او نازل شد. این ویژگیها، او را چونان نبیای پویا و متجدد معرفی میکند که در علوم و فنون پیشگام بود.
| درنگ: حضرت ادریس، با ویژگیهایی چون علم به نجوم، اختراع خیاطی، و نگارش با قلم، نبیای پویا و متجدد بود. |
قرب ادریس به ملائکه
ادریس علیهالسلام، به دلیل صعود به آسمان و معاشرت با ملائکه، قرب به عالم مجردات داشت. قرآن کریم در آیه وَرَفَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا (مریم: ۵۷) به این مقام والا اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این قرب را نشانهای از مقام قدسی ادریس میدانند که او را از دیگر انبیا متمایز میسازد.
| درنگ: قرب ادریس به ملائکه و صعود به آسمان، نشانه مقام قدسی و والای اوست. |
اختلافات تاریخی
به دلیل نبود ثبت احوال در دوران قدیم، اختلافات تاریخی درباره عمر، نسب، و زندگی ادریس فراوان است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که این اختلافات، تحلیل تاریخی را دشوار میکند، اما مقام عرفانی ادریس را خدشهدار نمیسازد. این نکته، چونان هشداری است که دقت در منابع تاریخی را ضروری میسازد.
| درنگ: اختلافات تاریخی درباره ادریس، به دلیل نبود ثبت احوال، تحلیل تاریخی را دشوار میکند، اما مقام عرفانی او را تحت تأثیر قرار نمیدهد. |
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم، به زندگی و مقام حضرت ادریس علیهالسلام پرداخت. ویژگیهای تاریخی او، مانند علم به نجوم و اختراع خیاطی، او را نبیای پویا نشان میدهد. قرب به ملائکه و مقام قدسی او، با آیه قرآن کریم تأیید شده و اختلافات تاریخی، هرچند چالشبرانگیز، از عظمت عرفانی او نمیکاهد.
بخش پنجم: معرفت توحیدی و قداست هستی
قرآن کریم، نقشه هستی
قرآن کریم، چونان نقشهای جامع، همه هستی را در بر دارد. آیه لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام: ۵۹) گواه این جامعیت است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که اگر انسان به معرفت برسد، همه هستی، از سنگ تا کلب، ظهور قرآن کریم است. این معرفت، چونان دریچهای است که عالم را به مثابه آیات الهی مینمایاند.
| درنگ: قرآن کریم، نقشه جامع هستی است و همه موجودات، از سنگ تا کلب، ظهورات آیات الهیاند. |
احترام به مقدسات
احترام به مقدسات، از قرآن کریم تا کفش و کلب، نشانه معرفت توحیدی است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به روایات، تأکید میکنند که همه موجودات ذاکر خدا هستند و بیاحترامی به آنها، نتیجه غفلت و خیرهسری است. این احترام، چونان گلی است که در باغ معرفت میروید و انسان را به سوی حق هدایت میکند.
| درنگ: احترام به مقدسات، از قرآن کریم تا مخلوقات، نشانه معرفت توحیدی و درک قداست هستی است. |
نقد بیاحترامی به مقدسات
بیاحترامی به مقدسات، نتیجه خیرهسری و غفلت از معرفت توحیدی است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به حدیث «شر الناس خدامی»، تأکید میکنند که این غفلت، انسان را از درک قداست هستی بازمیدارد. این نقد، چونان آینهای است که عیوب معرفتی را نشان میدهد و راه اصلاح را مینمایاند.
| درنگ: بیاحترامی به مقدسات، نتیجه غفلت و خیرهسری است که انسان را از معرفت توحیدی دور میکند. |
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم، به معرفت توحیدی و قداست هستی پرداخت. قرآن کریم، به عنوان نقشه جامع هستی، همه موجودات را ظهورات الهی میداند. احترام به مقدسات و پرهیز از بیاحترامی، نشانه معرفت توحیدی است که انسان را به سوی فهم عمیقتر حقیقت هدایت میکند.
بخش ششم: تربیت و تعادل در معرفت
تربیت و پرهیز از افراط و تفریط
استاد فرزانه قدسسره در بحث تربیت، بر ضرورت تعادل تأکید میکنند. تربیت، نباید به خشونت (افراط) یا آزادی بیحد (تفریط) منجر شود. این تعادل، چونان میزان دقیقی است که انسان را در مسیر هدایت الهی نگه میدارد. نقد علم دینی در این زمینه، نشاندهنده نیاز به بازنگری در روشهای تربیتی است تا از آسیبهای افراط و تفریط مصون بماند.
| درنگ: تربیت، نیازمند تعادل میان افراط و تفریط است تا انسان را در مسیر هدایت الهی نگه دارد. |
نقد نواقص کونی
نواقص کونی، مانند امکان و احتیاج، در عالم ناسوت وجود دارند، اما حق تعالی از آنها منزه است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که مخلوقات، به عنوان ظهورات الهی، نباید به دلیل این نواقص تحقیر شوند. این دیدگاه، چونان نسیمی است که غبار تحقیر را از چهره مخلوقات میزداید.
| درنگ: نواقص کونی، مختص عالم ناسوت است، اما مخلوقات، به عنوان ظهورات الهی، از تحقیر مصوناند. |
جمعبندی بخش ششم
بخش ششم، به ضرورت تعادل در تربیت و نقد نواقص کونی پرداخت. تربیت متعادل، انسان را در مسیر هدایت نگه میدارد و فهم مخلوقات به عنوان ظهورات الهی، از تحقیر آنها جلوگیری میکند. این بخش، بر اهمیت معرفت توحیدی در تربیت و فهم هستی تأکید دارد.
نتیجهگیری
شرح فص حکمت قدسی در کلام ادریسی، چونان سفری عمیق در اقیانوس معرفت عرفانی است که از تسبيح و تقديس تا مقام والای حضرت ادریس علیهالسلام را در بر میگیرد. این نوشتار، با تبیین مفاهیم قدوس، تقديس، و تسبيح، و نقد تفاسیر عامیانه، راه را برای فهم عمیقتر حقیقت هموار ساخت. مقام ادریس، به عنوان نبیای پویا و متجدد، و قرآن کریم، به عنوان نقشه جامع هستی، انسان را به سوی معرفت توحیدی هدایت میکند. احترام به مقدسات و تعادل در تربیت، از جمله درسهایی است که این شرح در پیش روی خواننده مینهد. امید است که این اثر، چونان چراغی روشن، راه پژوهشگران و جویندگان حقیقت را در مسیر حکمت قدسی نورانی سازد.
| با نظارت صادق خادمی |