متن درس
تحلیل فص ادریسی از فصوص الحکم با رویکرد عرفانی و فلسفی در باب واحد و عدد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه سیصد و هشتاد و ششم)
دیباچه
فص ادریسی از فصوص الحکم، اثر سترگ ابنعربی، چونان گوهری درخشان در عالم عرفان نظری میدرخشد که به تبیین رابطه میان واحد و عدد، بهعنوان مثالی برای ارتباط حق و خلق، میپردازد. این فص، با بهرهگیری از قیاسهای عرفانی و فلسفی، واحد را به حق و عدد را به خلق تشبیه کرده و مراتب ظهور اسما و صفات الهی را در صور کونیه تحلیل میکند. درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی ژرف و نقادانه، این فص را شرح داده و با استناد به آیات قرآن کریم و اصول عرفان نظری، دیدگاههای ناسازگار با متن اصلی را نقد کرده است. این نوشتار، با بازنویسی محتوای درسگفتار، کوشیده است تا مفاهیم را در قالبی علمی، منسجم، و متناسب با فضای دانشگاهی ارائه دهد. ساختار اثر، با افزودن عناوین و زیرعناوین تخصصی، تمثیلات ادبی، و توضیحات تکمیلی، بهگونهای طراحی شده که هم برای پژوهشگران عرفان و فلسفه روشنگر باشد و هم روح عرفانی و فلسفی فص ادریسی را به زیبایی بازتاب دهد.
بخش نخست: تطابق واحد و عدد با حق و خلق
تبیین قیاس واحد و عدد
در عرفان نظری، تطابق میان مثال و ممثل، چونان آینهای شفاف، برای تبیین حقایق وجودی به کار میرود. واحد، بهعنوان نماینده حق (مطلق) و عدد، بهعنوان نماینده خلق (مقید)، ظهورات حق را در صور کونیه نشان میدهد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این قیاس، چونان کلیدی زرین، مراتب وجود را از وحدت به کثرت پیوند میدهد. واحد، حقیقت وجودی است که در ظرف کثرت، بهصورت اعداد متجلی میشود، همانگونه که حق در ظرف خلق، به صور گوناگون ظهور مییابد.
درنگ: واحد، چونان خورشیدی تابان، حقیقت وجودی است که اعداد، پرتوهای آن در ظرف کثرتاند و ظهور حق را در خلق بازتاب میدهند.
واحد بهعنوان مبدأ اعداد
واحد، اصل و مبدأ وجودی است و اعداد، مراتب ظهور آن در ظرف تفصیلاند. استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که اعداد، چونان شاخههای درختی تنومند، از ریشه واحد سرچشمه میگیرند. این رابطه، به وحدت ذاتی واحد و کثرت ظاهری اعداد اشاره دارد. اعداد، در حقیقت، تفصیلات واحدند که در ظرف کثرت ظهور یافتهاند، همانگونه که خلق، تفصیلات حق در صور کونیه است.
درنگ: واحد، چونان ریشهای استوار، مبدأ اعداد است و اعداد، شاخههای آن در باغ کثرتاند.
صفات اعداد و نسبتهای لازم
اوصافی چون نصف، ثلث، و ربع، صفات اعداداند که به نسبتهای میان واحد و اعداد اشاره دارند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این صفات، چونان آیینههایی، نسبتهای لازم میان واحد و اعداد را نشان میدهند. این نسبتها، مثالی برای ظهورات صفات الهی در خلقاند که جداییناپذیر از حقیقت واحدند. برای مثال، واحد بهعنوان نصف اثنین، نشاندهنده رابطهای ضروری است که در عرفان، به ظهورات حق در خلق تشبیه میشود.
درنگ: صفات اعداد، چونان پرتوهای نور، نسبتهای ضروری میان واحد و اعداد را آشکار میسازند و مثالی برای ظهورات الهی در خلقاند.
بخش دوم: مطلق و مقید در حق و خلق
مطلقیت حق و تقید خلق
حق، ذاتاً مطلق است و خلق، ظرف ظهور مقید او. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تمام تقیدات خلق، چونان سایههایی از نور مطلق حق، تفصیلات او در ظرف کثرتاند. این رابطه، به وحدت در کثرت اشاره دارد، جایی که حق، چونان اقیانوسی بیکران، در جزایر کثرت خلقی ظهور مییابد. خلق، بهعنوان مظهر مقید، از حقیقت مطلق حق نشأت میگیرد.
درنگ: حق، چونان اقیانوسی بیکران، مطلق است و خلق، جزایر مقید آن در پهنه کثرتاند.
اعیان ثابته و موجودات خارجی
اعیان ثابته، تفصیل اسما و صفات الهی در ظرف علماند و موجودات خارجی، تفصیل اعیان در ظرف عین. استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که اعیان ثابته، چونان نقشهای الهی در علم حق، مرتبه علمی ظهوراتاند و موجودات خارجی، چونان بنایی عینی، مرتبه عینی این ظهورات را نشان میدهند. همه اینها، ظهورات وجود مطلقاند که در مراتب گوناگون تجلی یافتهاند.
درنگ: اعیان ثابته، چونان نقشهای الهی، در ظرف علم و موجودات خارجی، چونان بنایی عینی، در ظرف عین ظهور حقاند.
ظهور و مظهر در واحد و عدد
واحد، ذات دارد و اعداد، ظهورات آناند، همانگونه که حق، ذات است و خلق، مظهر او. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اعداد، تعینات واحد و خلق، تعینات حقاند. این رابطه ظهوری و مظهری، چونان رابطه خورشید و پرتوهایش، وحدت ذاتی را در کثرت ظاهری بازتاب میدهد. اعداد، بهعنوان مظهر واحد، مراتب ظهور آن را نشان میدهند.
درنگ: واحد، چونان خورشیدی ذاتی، اعداد را بهعنوان پرتوهای ظهور خود متجلی میسازد، همانگونه که حق، خلق را مظهر خویش قرار میدهد.
بخش سوم: نقد تفاسیر و اصطلاحات نادرست
نقد افزودن کلمه مراتب
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به عبارت ابنعربی «فَأَوْجَدَ الْوَاحِدُ الْعَدَدَ وَفَصَّلَ الْعَدَدَ الْوَاحِدَ»، افزودن کلمه «مراتب» توسط شارح را نادرست میدانند. این افزودن، چونان شاخهای بیریشه، با متن اصلی سازگار نیست و به تحریف معنایی منجر میشود. عبارت ابنعربی، به ایجاد خلق توسط حق و تفصیل اعیان یا اسما توسط خلق اشاره دارد و افزودن «مراتب» به آن، از دقت معنایی میکاهد.
فَأَوْجَدَ الْوَاحِدُ الْعَدَدَ وَفَصَّلَ الْعَدَدَ الْوَاحِدَ
واحد، عدد را ایجاد کرد و عدد، واحد را تفصیل داد.
درنگ: وفاداری به متن اصلی، چونان نگهبانی از گنجینهای الهی، از تحریف معنا مصون میدارد.
نقد اصطلاح معدوم
استاد فرزانه قدسسره، استفاده از اصطلاح «معدوم» برای معدود ذهنی را نادرست دانسته و تأکید دارند که باید از «ذهنی» یا «خارجی» استفاده شود. اصطلاح «معدوم»، چونان پردهای تاریک، ذهن را به سوی مفهوم عدم میکشاند که در عرفان، جایگاهی ندارد. معدود، متعلق عدد است و میتواند ذهنی یا خارجی باشد، بدون نیاز به کاربرد اصطلاحات کلامی مانند «عدم».
درنگ: الفاظ عرفانی، چونان جامهای پاکیزه، باید از اصطلاحات کلامی مانند «معدوم» مبرا باشند تا ذهن را به سوی حقیقت هدایت کنند.
نقد اصطلاح عقل
استاد فرزانه قدسسره، استفاده از «عقل» برای معدود ذهنی را نادرست میدانند، زیرا عقل، هباء الهی و مرتبهای متعالی است، درحالیکه معدود ذهنی، در ظرف ذهن قرار دارد. عقل، چونان نوری الهی، فراتر از ذهن است که محل تحصیلات و مفاهیم است. این تمایز، بر ضرورت دقت در کاربرد اصطلاحات عرفانی تأکید دارد.
درنگ: عقل، چونان نوری الهی، فراتر از ذهن است و معدود ذهنی را نباید به آن نسبت داد.
نقد عبارت «یقع فی معدود»
استاد فرزانه قدسسره، عبارت «یقع فی معدود» را برای رابطه عدد و معدود نادرست میدانند و پیشنهاد میکنند که بهجای آن، از «لابد له من متعلق» استفاده شود. این عبارت، چونان خطی روشن، رابطه تعلقی میان عدد و معدود را نشان میدهد و از تصور ظرف و مظروف پرهیز میکند. عدد، به متعلقی نیاز دارد که میتواند ذهنی یا خارجی باشد، بدون آنکه در آن «واقع» شود.
درنگ: رابطه عدد و معدود، چونان پیوندی ظهوری، نیازمند اصطلاح «متعلق» است و نه «یقع فی معدود».
بخش چهارم: مراتب ظهور و تفصیل
ایجاد واحد و تفصیل عدد
واحد، با تکرارش، عدد را ایجاد میکند، همانگونه که حق، با ظهورش در صور کونیه، خلق را به وجود میآورد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که تفصیل عدد، مراتب واحد را نشان میدهد، همانگونه که اعیان ثابته، احکام اسما و صفات الهی را اظهار میکنند. این رابطه، چونان بافندگی ظریفی، وحدت را در کثرت متجلی میسازد.
درنگ: واحد، چونان بافندهای چیرهدست، با تکرار خویش، تار و پود اعداد را میبافد و مراتب ظهور را آشکار میسازد.
ظهور عدد بالمعدود
ظهور عدد با معدود، مثالی برای ظهور اعیان ثابته در علم با موجودات است. استاد فرزانه قدسسره استدلال میکنند که معدود، مظهر عدد و موجودات، مظهر اعیاناند. این رابطه، مراتب ظهور را از علم به عین تبیین میکند، جایی که معدود، چونان آیینهای، عدد را و موجودات، اعیان را بازتاب میدهند.
درنگ: معدود، چونان آیینهای صیقلی، ظهور عدد را و موجودات، ظهور اعیان را در مراتب علم و عین نشان میدهند.
موجودات حسی و غیبی
موجودات، یا حسی (ناسوتی) یا غیبی (مجردات) هستند، همانگونه که معدود، یا حسی یا ذهنی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تقسیمبندی، تنوع ظهورات را در مراتب وجودی نشان میدهد. موجودات حسی، چونان سایههای عالم ماده، و موجودات غیبی، چونان پرتوهای عالم تجرد، همگی مظهر اعیان ثابتهاند.
درنگ: موجودات حسی و غیبی، چونان دو بال پرنده وجود، تنوع ظهورات اعیان را در مراتب گوناگون نشان میدهند.
بخش پنجم: وحدت وجود و نقد ماهیات
اصالت وجود و وحدت عالم
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به حکمت متعالیه، وجود را اصیل و ماهیات را مفاهیم ذهنی میدانند. عالم، چونان آیینهای یکپارچه، ظهور یک حقیقت واحد است و ماهیات، هیچ استقلالی ندارند. این دیدگاه، کثرت را ظاهری و وحدت را ذاتی میداند، جایی که خلق، ظهور وجود است و نه موجودی مستقل.
درنگ: عالم، چونان آیینهای صاف، ظهور یک حقیقت واحد است و ماهیات، سایههایی بیاستقلال در برابر نور وجودند.
نقد تبدل ماهیات
استاد فرزانه قدسسره، تبدل ماهیات را بیمبنا دانسته و تأکید دارند که ماهیات، مصار کثرتاند و وجود، اصیل است. این نقد، چونان شمشیری بران، دیدگاههایی را که ماهیات را اصیل میدانند، قطع میکند و بر اصالت وجود تأکید دارد. ماهیات، مفاهیمی ذهنیاند که در برابر حقیقت وجود، هیچ استقلالی ندارند.
درنگ: ماهیات، چونان سایههایی گذرا، هیچ اصالتی ندارند و وجود، خورشید بیغروب حقیقت است.
نقد محمول واحد در قضیه
استاد فرزانه قدسسره، گفتن «الله موجود، خلق موجود» را نادرست میدانند، زیرا موضوع و محمول باید متفاوت باشند. خلق، ظهور وجود است و نه موجودی مستقل. این نقد، چونان خطی روشن، بر تفاوت موضوعی حق و خلق تأکید دارد و خلق را مظهر وجود معرفی میکند.
درنگ: خلق، چونان پرتوی از نور وجود، ظهور حق است و نه موجودی مستقل.
بخش ششم: جهانشمولی عرفان و علوم
عرفان و علوم تجربی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عرفان، با اصالت وجود، در همه علوم، از فیزیک و شیمی تا زیستشناسی، کاربرد دارد و با علوم تجربی سازگار است. عرفان، چونان دریایی ژرف، تمامی علوم را در بر میگیرد و بهعنوان علمی فراگیر، حقایق عالم را تبیین میکند. این دیدگاه، عرفان را فراتر از محدوده دینی و هماهنگ با علوم تجربی معرفی میکند.
درنگ: عرفان، چونان دریایی بیکران، تمامی علوم را در بر میگیرد و با حقیقت وجود، هماهنگی علوم تجربی را نشان میدهد.
نقد تحریف موسیقی
استاد فرزانه قدسسره، موسیقی را علمی میدانند که ریتم عالم را نشان میدهد، اما متأسفانه به لهو و لعب تحریف شده است. موسیقی، چونان نغمهای الهی، نظم وجودی عالم را بازتاب میدهد و نباید با امور نازل خلط شود. علم دینی، وظیفه دارد این حقیقت را از تحریفات مصون دارد و ریتم عالم را بهعنوان جلوهای از نظم الهی تبیین کند.
درنگ: موسیقی، چونان نغمهای الهی، ریتم عالم را بازتاب میدهد و از تحریف به لهو و لعب باید مصون ماند.
زبان حیوانات و ریتم عالم
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که زبان حیوانات، موسیقی خاص خود را دارد و از طریق ریتم و آواز قابلشناسایی است. این دیدگاه، طبیعت را دارای نظمی موسیقایی میداند که چونان آینهای، نظم الهی را بازتاب میدهد. صدای سوسک، مورچه، یا گربه، هرکدام نغمهای خاص دارند که از نظم وجودی عالم حکایت میکند.
درنگ: زبان حیوانات، چونان نغمههای طبیعت، ریتمی الهی دارد که نظم وجودی عالم را آشکار میسازد.
نقد رویکرد علم دینی
استاد فرزانه قدسسره، علم دینی را به تولید علم و ارائه آن در مجامع جهانی دعوت میکنند. علم دینی، چونان پرچمی برافراشته، باید در حوزههای علمی، از جمله موسیقی، پیشگام باشد و نه صرفاً به امور ظاهری محدود شود. این دیدگاه، بر مسئولیت علم دینی در تبیین حقایق عالم تأکید دارد.
درنگ: علم دینی، چونان پرچمی برافراشته، باید در مجامع علمی جهان پیشگام باشد و حقایق عالم را تبیین کند.
بخش هفتم: صلاة و ریتم عالم
رقص وجودی در صلاة
استاد فرزانه قدسسره، صلاة را دارای رقص کلامی، مقامی، بیانی، و حرکتی میدانند. ریتم «وَالضَّالِّينَ» در سوره حمد، نمونهای از رقص کلامی است که نظم موسیقایی صلاة را نشان میدهد. صلاة، چونان رقصی وجودی، تجلی نظم الهی است که در حرکات و کلمات آن متبلور میشود.
وَالضَّالِّينَ
و گمراهان.
درنگ: صلاة، چونان رقصی وجودی، با ریتم کلامی و حرکتی، نظم الهی عالم را بازتاب میدهد.
نقد تفسیر ضالین
استاد فرزانه قدسسره، تفسیر «وَالضَّالِّينَ» به گمراهان را به دلیل ناشناختن ریتم قرآنی نادرست میدانند. ریتم آیات، چونان کلیدی زرین، معنای باطنی آنها را آشکار میسازد. فهم دقیق معنای «ضالین»، نیازمند درک ریتم موسیقایی قرآن کریم است که از ظاهر به باطن راه میبرد.
درنگ: ریتم قرآنی، چونان کلیدی زرین، دروازه فهم معنای باطنی آیات را میگشاید.
بخش هشتم: نسب پیامبری انسان
هویت الهی انسان
استاد فرزانه قدسسره، با طنزی عالمانه، نسب انسان را به حضرت آدم علیهالسلام و پیامبری نسبت میدهند و نظریههای تکاملی مانند نسب میمون را نقد میکنند. انسان، چونان فرزندی از خاندان پیامبری، هویتی الهی دارد که از حقیقت وجودی او نشأت میگیرد. این دیدگاه، بر جایگاه والای انسان در نظام هستی تأکید دارد.
درنگ: انسان، چونان فرزندی از خاندان پیامبری، هویتی الهی دارد که از نسب حضرت آدم علیهالسلام سرچشمه میگیرد.
بخش نهم: عدد و معدود
رابطه عدد و معدود
حکم عدد، جز با معدود ظاهر نمیشود. معدود، متعلق عدد است و میتواند ذهنی یا خارجی باشد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عدد، کم منفصل است و نیازمند متعلقی است که آن را آشکار سازد. معدود، چونان ظرفی، عدد را متجلی میکند، همانگونه که موجودات، اعیان را در عالم عین نشان میدهند.
درنگ: معدود، چونان ظرفی زرین، عدد را متجلی میسازد و رابطه آنها، مثالی برای ظهور اعیان در موجودات است.
کم منفصل و متصل
استاد فرزانه قدسسره، عدد را کم منفصل (حساب) و در مقابل کم متصل (هندسه) میدانند. علوم ریاضی، شامل حساب، هندسه، هیئت، و موسیقی، چونان ابزارهایی دقیق، ظهورات وجودی عالم را تبیین میکنند. این علوم، جلوههای نظم الهی را در مراتب گوناگون نشان میدهند.
درنگ: علوم ریاضی، چونان ابزارهایی دقیق، نظم الهی عالم را در مراتب حساب، هندسه، هیئت، و موسیقی آشکار میسازند.
بخش دهم: سببیت و قرائتهای عرفانی
قرائتهای «یُنشأ» و «یَنشأ»
استاد فرزانه قدسسره، دو قرائت «یُنشأ» و «یَنشأ» را بررسی کرده و تأکید دارند که هر دو معنا، به فاعلیت واحد یا سببیت قابلي عدد اشاره دارند. در قرائت «یُنشأ»، واحد، سبب فاعلی ایجاد عدد است، همانگونه که حق، فاعل خلق است. در قرائت «یَنشأ»، عدد، سبب قابلي تفصیل واحد است، همانگونه که اعیان، سبب قابلي ظهور اسما هستند.
درنگ: قرائت «یَنشأ»، چونان نوری ظریف، سببیت قابلي عدد را در تفصیل واحد نشان میدهد، درحالیکه «یُنشأ»، فاعلیت واحد را متجلی میسازد.
ترجیح قرائت «یَنشأ»
استاد فرزانه قدسسره، قرائت «یَنشأ» را به دلیل تأکید بر سببیت قابلي عدد و ظهور مراتب واحد، مناسبتر میدانند. این قرائت، چونان جریانی زلال، رابطه طولی میان واحد و عدد را نشان میدهد و بر ظهور واحد در مراتب کثرت تأکید دارد.
درنگ: قرائت «یَنشأ»، چونان جریانی زلال، ظهور مراتب واحد را در کثرت عدد به زیبایی آشکار میسازد.
نقد اشکال شارح
استاد فرزانه قدسسره، اشکال شارح در قرائتهای «یَنشأ» و «یُنشأ» را نیازمند بررسی ادبی و معنوی میدانند. این نقد، بر ضرورت تحلیل دقیق عبارات و پرهیز از تفسیر دوگانه تأکید دارد. بررسی این اشکال، چونان گامی در مسیر حقیقت، به فهم دقیقتر متن اصلی یاری میرساند.
درنگ: تحلیل دقیق عبارات، چونان گامی استوار، از تفسیرهای دوگانه مصون میدارد و حقیقت متن را آشکار میسازد.
بخش یازدهم: نقد اضافات جعلی و تشبیهات
نقد اضافات جعلی
استاد فرزانه قدسسره، اضافاتی مانند «آب دوغ» یا «اشتر گاو پلنگ» را جعلی و بیحقیقت میدانند. این اضافات، چونان سایههایی بیریشه، از حقیقت اسما دورند و نباید در عرفان به کار روند. اسما، بسیطاند و ترکیبات جعلی، از حقیقت آنها کاسته و ذهن را به گمراهی میکشانند.
درنگ: اسما، چونان گوهرهایی بسیط، از اضافات جعلی مبرا هستند و حقیقت آنها در سادگی و خلوص نهفته است.
نقد تشبیه اعیان به عرض
استاد فرزانه قدسسره، تشبیه اعیان ثابته به عرض را تنها از جهت تنظیر مجاز میدانند و تأکید دارند که اعیان، وجودیاند و نه عرضی. این نقد، چونان خطی روشن، تفاوت احکام و ماهیت را نشان میدهد و بر وجودی بودن اعیان تأکید دارد.
درنگ: اعیان ثابته، چونان گوهرهایی وجودی، از تشبیه به عرض مبرا هستند و تنها از جهت تنظیر با آن قیاس میشوند.
جمعبندی
تحلیل فص ادریسی از فصوص الحکم، با محوریت رابطه واحد و عدد، دریچهای به سوی فهم عمیقتر حقایق عرفانی و فلسفی گشوده است. واحد، بهعنوان حق و عدد، بهعنوان خلق، ظهورات الهی را در صور کونیه بازتاب میدهند. اعیان ثابته، تفصیل اسما در ظرف علم و موجودات خارجی، تفصیل اعیان در ظرف عیناند. نقدهای استاد فرزانه قدسسره بر افزودن «مراتب»، استفاده از اصطلاحات کلامی مانند «معدوم» و «عقل»، و عبارت «یقع فی معدود»، بر ضرورت دقت در الفاظ و وفاداری به متن اصلی تأکید دارد. عرفان، بهعنوان علمی فراگیر، با علوم ریاضی و تجربی سازگار است و ریتم موسیقایی صلاة و طبیعت، نظم الهی عالم را نشان میدهد. نسب پیامبری انسان، هویت الهی او را برجسته میسازد و علوم ریاضی، ابزار شناخت حقایق عالماند. قرائت «یَنشأ»، با تأکید بر سببیت قابلي عدد، مراتب ظهور واحد را به زیبایی تبیین میکند. این اثر، با ارائه محتوا در قالبی علمی و منسجم، امکان فهم عمیقتر مفاهیم عرفانی و فلسفی را برای پژوهشگران فراهم میآورد.
با نظارت صادق خادمی