در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 503

متن درس





تبیین حکمت ایوبیه در فصوص الحکم: شرح و تحلیل عرفانی و فقهی

تبیین حکمت ایوبیه در فصوص الحکم: شرح و تحلیل عرفانی و فقهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۰۳)

مقدمه

فص ایوبیه از فصوص الحکم محی‌الدین ابن‌عربی، اثری ژرف در تبیین مقامات عرفانی و فقهی مرتبط با حضرت ایوب علیه‌السلام است که در جلسه ۵۰۳ از سلسله درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در تاریخ ۱۳/۱۲/۱۳۸۰ هجری قمری مورد بررسی قرار گرفته است. این فص، با محوریت مفاهیمی چون ابتغاء رضوان الله، بدعت، نذر و التزامات شرعی، پیوند عمیقی میان عرفان نظری و فقه اسلامی برقرار می‌کند. نوشتار حاضر، با تکیه بر محتوای درس‌گفتار مذکور و تحلیل‌های تفصیلی ارائه‌شده، به بازنویسی و ساختارمندسازی این فص می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی جامع و علمی، ابعاد عرفانی، فقهی و قرآنی فص ایوبیه تبیین گردد و مفاهیم کلیدی آن با دقتی دانشگاهی برای مخاطبان متخصص ارائه شود. متن با ساختاری منظم و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی فاخر، به کاوش در مفاهیم شریعت، بدعت و انقیاد به حق پرداخته و پیوند این عناصر را با سلوک عرفانی نشان می‌دهد. آیات قرآن کریم با فونت “Traditional Arabic” و ترجمه ارائه شده و دعاها و روایات به فارسی روان ترجمه گردیده‌اند تا روح عرفانی و فقهی متن حفظ شود.

بخش نخست: تبیین جایگاه فص ایوبیه و مفاهیم بنیادین

اختلاف در نسخ و اهمیت طریق نبوی

فص ایوبیه با بررسی اختلاف در نسخ مختلف متن آغاز می‌شود. در برخی نسخ، عبارت «على طریقة نبویه» ذکر شده، حال آنکه در نسخه‌ای دیگر، «على غیر الطریق النبویة» آمده است. این اختلاف، مبنای بحثی عمیق در تبیین شرعیت اعمال و نسبت آن‌ها با طریق نبوی قرار گرفته است. طریق نبوی، چونان مشعلی فروزان، مسیر انقیاد به شریعت را روشن می‌سازد، در حالی که هرگونه انحراف از آن، به سوی بدعت و ابتداع رهنمون می‌شود.

درنگ: اختلاف در نسخ فص ایوبیه، بر اهمیت دقت در نقل متون عرفانی و فقهی تأکید دارد و تمایز میان التزام به شریعت نبوی و ابتداع خلقی را برجسته می‌سازد.

این اختلاف، ضرورت دقت در نقل متون عرفانی و فقهی را نشان می‌دهد. «على طریقة نبویه» به معنای التزام به شریعت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است، در حالی که «على غیر الطریق النبویة» به معنای افزودن بدعت به دین است. این تمایز، محور بحث در فهم احکام شرعی و التزامات خلقی قرار می‌گیرد و بر لزوم پایبندی به نصوص شرعی تأکید می‌ورزد.

تفسیر ابتغاء رضوان الله

در تفسیر آیه شریفه ﴿مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ﴾ (مائده: ۸۲؛ «آن را بر آنان مقرر نداشته‌ایم جز برای طلب خشنودی خدا»)، بحث بر سر این است که آیا «ابتغاء رضوان الله» متعلق به فعل محذوف است یا استثناء مفرغ. نتیجه‌گیری شده که این عبارت، استثناء مفرغ است و تغییری در معنای اصلی آیه ایجاد نمی‌کند. استثناء مفرغ، چونان کلیدی است که درهای فهم دقیق آیات را می‌گشاید، بدون آنکه به ساختار اصلی معنا خدشه‌ای وارد سازد.

درنگ: ابتغاء رضوان الله، هدف اصلی اعمال شرعی است و استثناء مفرغ در آیه، بر حفظ اصالت معنای قرآنی بدون نیاز به تقدیر تأکید دارد.

این تفسیر، بر اصل عدم تغییر در فهم آیات قرآن کریم تأکید می‌ورزد و نشان می‌دهد که طلب خشنودی الهی، جوهره تمامی اعمال شرعی است. هرگونه ابتداع خلقی که از این هدف فاصله گیرد، از منظر شرع، فاقد اعتبار است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، فص ایوبیه را به‌عنوان اثری عرفانی و فقهی معرفی کرد که با تمرکز بر مفاهیم شریعت و بدعت، جایگاه حضرت ایوب علیه‌السلام را در سلوک عرفانی تبیین می‌کند. اختلاف در نسخ و تفسیر ابتغاء رضوان الله، بر اهمیت التزام به شریعت و پرهیز از بدعت تأکید دارد و زمینه‌ساز بحث‌های عمیق‌تر در بخش‌های بعدی است.

بخش دوم: شریعت، بدعت و انقیاد به حق

نفی دین مردمی و تأکید بر انقیاد

دین، چونان رودی زلال، از سرچشمه وحی الهی جاری است و انسان‌ها، چونان تشنگان، مکلف به تبعیت و انقیاد به آن‌اند. هرگونه ابتداع یا اختراع در دین، بدعت محسوب شده و بی‌اساس است. این دیدگاه، بر لزوم پایبندی به شریعت و نفی خودسری در احکام دینی تأکید دارد.

درنگ: دین، امری الهی است و انسان‌ها تابع آن‌اند؛ هرگونه بدعت و ابتداع، از مسیر شریعت خارج است و فاقد اعتبار شرعی است.

این اصل، بر اهمیت التزام به نصوص شرعی تأکید می‌کند و نشان می‌دهد که دین، برخلاف تصور برخی، امری مردمی و خودساخته نیست، بلکه نظامی الهی است که انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

نذر و شرایط شرعی آن

نذر، چونان عهدی مقدس میان انسان و پروردگار، تنها در صورتی معتبر است که متعلق آن با شریعت سازگار باشد، مباح بوده و جنبه‌ای استحسانی داشته باشد. شارع مقدس، التزام به نذر را در صورتی پذیرفته که با دلایل شرعی تأیید شود. برای مثال، نذر ترک سیگار، به‌عنوان عملی مباح و مستحسن، مورد پذیرش شرع قرار می‌گیرد، اما نذری که خلاف شرع باشد، باطل است.

درنگ: نذر، تنها در صورتی شرعی و معتبر است که متعلق آن مباح، مستحسن و مطابق با شریعت باشد.

این شرط، بر لزوم انطباق نذر با شریعت تأکید دارد و از هرگونه ابتداع در این حوزه جلوگیری می‌کند. التزام به نذر، نه از خلق، بلکه از تأیید شارع نشأت می‌گیرد و این تأیید، خود دلیلی شرعی است.

تفاوت احکام اولیه و ثانویه

احکام شرعی، چه اولیه (مانند واجبات اصلی) و چه ثانویه (مانند التزام به نذر)، همگی ریشه در دلایل شرعی دارند. التزامات خلقی که بدون تأیید شارع باشند، فاقد اعتبار شرعی‌اند. این تمایز، چونان خط‌کشی دقیق، مرز میان احکام شرعی و خودسری‌های بشری را مشخص می‌سازد.

درنگ: احکام اولیه و ثانویه، هر دو مبتنی بر نصوص شرعی‌اند و التزامات خلقی بدون تأیید شارع، بی‌اعتبارند.

این اصل، از دخالت آراء شخصی در احکام دینی جلوگیری می‌کند و بر ضرورت استناد به کتاب و سنت تأکید می‌ورزد.

نقد تسامح در احکام

تسامح در پذیرش احکام بدون استناد به دلایل شرعی، چونان بادی است که پایه‌های استوار دین را متزلزل می‌سازد و به هرج‌ومرج دینی منجر می‌شود. احکام شرعی باید مستند به کتاب و سنت باشند تا از انحرافات جلوگیری شود.

درنگ: تسامح در احکام بدون استناد به نصوص شرعی، به هرج‌ومرج دینی منجر می‌شود و از اعتبار شرعی برخوردار نیست.

این نقد، بر ضرورت استدلال قوی و پرهیز از احکام خودساخته تأکید دارد و نشان می‌دهد که هرگونه تساهل در این حوزه، به انحرافات دینی می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تمرکز بر شریعت و بدعت، نشان داد که دین، نظامی الهی است که انسان را به انقیاد و تبعیت فرا می‌خواند. نذر و احکام اولیه و ثانویه، تنها در صورتی معتبرند که با دلایل شرعی تأیید شوند. نقد تسامح در احکام، بر اهمیت استدلال شرعی و پرهیز از خودسری تأکید دارد.

بخش سوم: نقد عرفان و فقه در فص ایوبیه

نقد ضعف برخی عارفان در فقه

برخی از عارفان، به دلیل ضعف در دانش فقهی، نتوانسته‌اند مسائل فقهی را با دقت تحلیل کنند. این ضعف، در استدلال‌های اعتقادی نیز نمود یافته و گاه به انحراف در فهم مسائل دینی منجر شده است. عرفان، چونان گوهری درخشان، تنها در صورتی به کمال می‌رسد که با پشتوانه فقهی همراه باشد.

درنگ: ضعف در دانش فقهی، برخی عارفان را از تحلیل دقیق مسائل دینی باز داشته و بر ضرورت تسلط بر فقه تأکید دارد.

این نقد، بر اهمیت تخصص در علم دینی تأکید می‌ورزد و نشان می‌دهد که عرفان، بدون پشتوانه فقهی، ممکن است به انحراف منجر شود. علم دینی، چونان درختی است که ریشه‌هایش در فقه و شاخسارهایش در عرفان است.

ارزیابی عرفان و فصاحت ابن‌عربی

محی‌الدین ابن‌عربی، در عرفان و شعر، مهارت والایی داشته، اما در مسائل اعتقادی، استدلال‌هایش گاه از قوت لازم برخوردار نبوده است. مقایسه او با حافظ، نشان‌دهنده محدودیت‌های زبانی در فهم متون عرفانی است که چالش‌هایی را برای مخاطبان ایجاد می‌کند.

درنگ: ابن‌عربی در عرفان و فصاحت برجسته است، اما محدودیت‌های استدلالی او در مسائل اعتقادی، ضرورت نقد علمی متون عرفانی را نشان می‌دهد.

این مقایسه، بر لزوم نقد علمی و دقیق متون عرفانی تأکید دارد و نشان می‌دهد که مهارت در عرفان، بدون تسلط بر استدلال اعتقادی، ناکامل است.

محدودیت‌های معرفتی عالمان

مطالعه آثار عالمانی چون شهید ثانی، ابن‌سینا و ملاصدرا، دامنه معلومات آن‌ها را مشخص می‌کند. اما در مورد کسانی که اثری مکتوب ندارند، قضاوت دشوار است. این محدودیت، چونان سایه‌ای بر شناخت دقیق عالمان بی‌اثر مکتوب، مانع از ارزیابی کامل می‌شود.

درنگ: مطالعه متون اصلی، تنها راه شناخت دقیق آراء عالمان است و قضاوت درباره کسانی که اثری ندارند، دشوار است.

این نکته، بر اهمیت مطالعه متون اصلی و پرهیز از قضاوت‌های شتاب‌زده تأکید دارد و نشان می‌دهد که شناخت دقیق، نیازمند اسناد مکتوب است.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد ضعف برخی عارفان در فقه و ارزیابی عرفان ابن‌عربی، بر ضرورت تسلط بر علم دینی و نقد علمی متون عرفانی تأکید کرد. محدودیت‌های معرفتی عالمان، اهمیت مطالعه متون اصلی را نشان می‌دهد و از قضاوت‌های بی‌اساس جلوگیری می‌کند.

بخش چهارم: تفسیر قرآنی و نقد رهبانیت

اصل عدم تقدیر در تفسیر قرآن کریم

اصل در تفسیر قرآن کریم، عدم تقدیر است. افزودن تقدیر به آیات، چونان پرده‌ای بر حقیقت الهی، فهم صحیح را مختل می‌سازد. هرگونه تقدیر، باید با استدلال قوی همراه باشد تا از تحریف معنا جلوگیری شود.

درنگ: اصل در تفسیر قرآن کریم، عدم تقدیر است و هرگونه افزودن تقدیر، باید با استدلال قوی همراه باشد.

این اصل، بر حفظ اصالت متن قرآنی تأکید دارد و از تفسیرهای تحمیلی که به دستکاری در معنا منجر می‌شوند، پرهیز می‌دهد.

تفسیر آیه رهبانیت

در تفسیر آیه شریفه ﴿وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا﴾ (حدید: ۲۷؛ «و رهبانیتی که آن را بدعت نهادند، ما آن را بر آنان مقرر نداشته بودیم جز برای طلب خشنودی خدا، ولی آن را چنان‌که حق رعایت آن بود رعایت نکردند»)، بحث شده که رهبانیت، عملی ابتداعی بوده و التزام به آن واجب نیست. این آیه، چونان آیینه‌ای، ناکامی رهبانیت خودساخته را نشان می‌دهد.

درنگ: رهبانیت، به‌عنوان عملی ابتداعی، فاقد التزام شرعی است و تنها ابتغاء رضوان الله، هدف معتبر اعمال است.

این تفسیر، بر تمایز میان عمل شرعی و ابتداعی تأکید دارد و نشان می‌دهد که رضوان الله، تنها از مسیر شریعت به دست می‌آید.

اجر الذین آمنوا

آیه شریفه ﴿فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ﴾ (حدید: ۲۷؛ «پس به کسانی از آنان که ایمان آوردند پاداششان را دادیم»)، نشان می‌دهد که اجر، به ایمان مقید است، نه به التزام خلقی یا عمل به رهبانیت. ایمان، چونان کلیدی است که درهای رحمت الهی را می‌گشاید.

درنگ: اجر الهی، به ایمان وابسته است، نه به اعمال ابتداعی یا التزامات خلقی.

این نکته، بر اولویت ایمان بر عمل تأکید دارد و از تفسیرهای نادرستی که اجر را به هر عمل ابتدایی نسبت می‌دهند، جلوگیری می‌کند.

نقد استحسان در فقه اهل سنت

استحسان در فقه اهل سنت، که به معنای حکم بر اساس نظر شخصی بدون دلیل شرعی است، مورد نقد قرار گرفته است. در فقه شیعه، حکم ظاهری فقیه ممکن است خطا باشد، اما حکم واقعی الهی تغییر نمی‌کند. این تفاوت، چونان خطی روشن، روش‌شناسی فقه شیعه را از فقه اهل سنت متمایز می‌سازد.

درنگ: استحسان در فقه اهل سنت، به دلیل فقدان استناد شرعی، مورد نقد است و فقه شیعه بر استدلال شرعی تأکید دارد.

این نقد، بر ضرورت استدلال شرعی در فقه شیعه تأکید می‌ورزد و از خودسری در احکام دینی پرهیز می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تمرکز بر تفسیر قرآنی و نقد رهبانیت، بر اصل عدم تقدیر در فهم آیات و ناکامی اعمال ابتداعی تأکید کرد. اجر الهی، به ایمان وابسته است و استحسان بدون دلیل شرعی، فاقد اعتبار است. این بخش، اهمیت انقیاد به شریعت را در سلوک عرفانی نشان می‌دهد.

نتیجه‌گیری

فص ایوبیه از فصوص الحکم، با محوریت حکمت ایوبیه، تبیینی عمیق از رابطه شریعت، بدعت و انقیاد به حق ارائه می‌دهد. این فص، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد اعمال ابتداعی، بر ضرورت التزام به شریعت نبوی تأکید دارد. مفاهیمی چون ابتغاء رضوان الله، نذر و تفاوت احکام اولیه و ثانویه، نظام جامع دینی را ترسیم می‌کنند که تنها از مسیر انقیاد به حق، به آرامش و کمال می‌رسد. نقد ضعف برخی عارفان در فقه و استحسان در فقه اهل سنت، بر اهمیت استدلال شرعی و پرهیز از خودسری تأکید دارد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، منبعی غنی برای فهم عرفان نظری و فقه اسلامی ارائه می‌دهد و پیوند میان این دو حوزه را به زیبایی نشان می‌دهد. متن با دعای «خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست» پایان می‌یابد که سنت شیعی را نشان داده و به نقش اهل‌بیت علیهم‌السلام در سلوک عرفانی اشاره دارد.

با نظارت صادق خادمی