در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 595

متن درس




کاوش در تنزیه و تشخص الهی در فص هودیه از فصوص الحکم

کاوش در تنزیه و تشخص الهی در فص هودیه از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۹۵)

مقدمه: درآمدی بر تحلیل عرفانی و فلسفی فص هودیه

فص هودیه از کتاب فصوص الحکم ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در گنجینه عرفان نظری، به کاوش در مفاهیم عمیق تنزیه الهی، حد، تعین، و تشخص حق می‌پردازد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار جلسه ۵۹۵ استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل آیه شریفه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (مانند او چیزی نیست) از سوره شوری پرداخته و با رویکردی علمی و استوار بر قرآن کریم، دیدگاه‌های ابن‌عربی را نقد و بازسازی می‌کند. هدف این اثر، تبیین دقیق مفاهیم عرفانی و فلسفی با بهره‌گیری از استدلال‌های عقلی، آیات قرآنی، و تمثیلات فاخر است تا حقیقت ذات الهی، رابطه حق و خلق، و محدودیت‌های زبان بشری در توصیف حق را روشن سازد. این نوشتار، با نفی هرگونه تعصب غیرعلمی، عرفان را در مسیری منطبق با عقل و شرع قرار می‌دهد، چونان چراغی که راه معرفت را در تاریکی‌های تأویلات نادرست روشن می‌کند.

بخش نخست: مفهوم حد در توصیف حق

توصیف حق با حد: دیدگاه ابن‌عربی

ابن‌عربی در فص هودیه می‌فرماید: «فَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ إِلَّا بِالْحَدِّ»، به این معنا که حق تعالی خود را جز با حد توصیف نکرده است. این سخن، به محدودیت ذاتی زبان بشری در بیان حقیقت الهی اشاره دارد. حتی آیات قرآنی، مانند هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (او شنوای بیناست)، به دلیل قرار گرفتن در قالب زبان، حدی را بر حق تحمیل می‌کنند. این حد، نه محدودیت ذاتی حق، بلکه تعینی زبانی است که از ناتوانی بشر در بیان حقیقت مطلق الهی نشأت می‌گیرد.

درنگ: توصیف حق در قالب زبان، به دلیل محدودیت‌های زبانی، ناگزیر حدی را بر او تحمیل می‌کند، اما این حد، زبانی و مفهومی است، نه ذاتی.

نقد دیدگاه ابن‌عربی در تحدید حق

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه ابن‌عربی را نقد کرده و تأکید دارند که مطلق مقسمی، یعنی ذات الهی، فراتر از هر قید و تعینی است. برخلاف مطلق قسمی که در مقابل مقید قرار دارد و خود به اطلاق مقید است، مطلق مقسمی از هرگونه قید آزاد است. این تمایز، چونان کلیدی است که درهای معرفت فلسفی را می‌گشاید و از خلط مفاهیم جلوگیری می‌کند. ابن‌عربی با تأکید بر تحدید مطلق، ذات الهی را در چارچوب مفاهیم بشری محدود می‌سازد، در حالی که ذات حق، چونان دریایی بی‌کران، از هر قید و تعینی رها است.

درنگ: مطلق مقسمی، به‌عنوان ذات الهی، از هر قید و تعینی آزاد است؛ تحدید مطلق قسمی، نادرست و محدود به مفاهیم بشری است.

تمایز تعین، تحدید، و تمیز

استاد فرزانه قدس‌سره، با دقت فلسفی، میان تعین، تحدید، و تمیز تمایز قائل می‌شوند. تعین، وصف وجودی شیء در خارج است، مانند دیواری که وجودی متعین دارد. تحدید، تعریف ذهنی شیء است که در ذهن انسان شکل می‌گیرد. تمیز، مقایسه ذهنی میان دو شیء است که به تمایز آن‌ها منجر می‌شود. این تمایز، چونان آینه‌ای صاف، مفاهیم را از خلط و ابهام مصون می‌دارد. تعین، به ظهورات الهی و خلق مربوط است، در حالی که تحدید و تمیز، به محدودیت‌های ذهنی انسان اشاره دارند.

درنگ: تعین، وصف وجودی شیء در خارج است؛ تحدید، تعریف ذهنی؛ و تمیز، مقایسه ذهنی میان دو شیء. این تمایز، از خلط مفاهیم جلوگیری می‌کند.

تشخص حق در برابر تعین خلق

تشخص، به ذات و شخصیت حق تعالی مربوط است، در حالی که تعین، به ظهورات و مظاهر الهی در خلق اشاره دارد. حق، چونان شخص حقیقی، دارای ذاتی یگانه و بی‌همتاست، اما خلق، تعینات و مظاهر او هستند. این تمایز، چونان شمشیری برنده، شرک را از توحید جدا می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حق، شخص حقیقی است و خلق، ظهورات او هستند، نه اشخاص مستقل. این دیدگاه، با وحدت شخصیه وجود هم‌خوانی دارد و از هرگونه تشبیه یا تحدید ذات الهی جلوگیری می‌کند.

درنگ: حق، شخص حقیقی است و خلق، تعینات و مظاهر او هستند؛ این تمایز، توحید را از شرک متمایز می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تکیه بر تحلیل آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ و نقد دیدگاه ابن‌عربی، به تبیین مفهوم حد در توصیف حق پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمایز میان مطلق قسمی و مقسمی، بر رهایی ذات الهی از هر قید تأکید کردند. تمایز میان تعین، تحدید، و تمیز، و تأکید بر تشخص حق در برابر تعین خلق، عرفان را از تأویلات نادرست مصون می‌دارد. این تحلیل، چونان نوری درخشان، مسیر معرفت الهی را روشن می‌سازد.

بخش دوم: تحلیل آیه تنزیه و تشبیه

آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ و پارادوکس تنزیه و تشبیه

آیه شریفه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (مانند او چیزی نیست) از سوره شوری، ترکیبی ظریف از تنزیه و تشبیه را ارائه می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که این آیه، با نفی هرگونه مشابهت، به تنزیه مطلق اشاره دارد، اما ساختار زبانی آن، با حضور کاف و مثل، خود نوعی حد زبانی ایجاد می‌کند. اگر کاف را زائده بگیریم، آیه به تنزیه مطلق دلالت دارد؛ اما اگر کاف را وصفی فرض کنیم، به تشبیه و تحدید منجر می‌شود. این پارادوکس، چونان معمایی عرفانی، پیچیدگی‌های توصیف حق را نشان می‌دهد.

درنگ: آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ با نفی مشابهت، به تنزیه مطلق اشاره دارد، اما ساختار زبانی آن، حدی مفهومی ایجاد می‌کند.

کاف زائده یا وصفی: تحلیل نحوی

استاد فرزانه قدس‌سره، با دقت نحوی، به تحلیل کاف در آیه می‌پردازند. اگر کاف زائده باشد، آیه مبالغه در تنزیه را نشان می‌دهد و هرگونه مشابهت را نفی می‌کند. اما اگر کاف را وصفی بگیریم، به صفتی برای حق اشاره دارد که خود تحدیدی زبانی است. این تحلیل، چونان کاوشگری در ژرفای زبان قرآن کریم، ظرافت‌های آیه را آشکار می‌سازد. هدف آیه، مبالغه در تنزیه است، اما ساختار زبانی آن، ناگزیر به تحدید مفهومی منجر می‌شود.

درنگ: کاف زائده، تنزیه مطلق را تقویت می‌کند؛ کاف وصفی، به تحدید مفهومی منجر می‌شود؛ هدف آیه، مبالغه در تنزیه است.

نقد تحدید مفهومی در توصیف حق

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هرگونه توصیف حق، حتی در قالب آیات قرآنی، به دلیل محدودیت زبان، حدی مفهومی ایجاد می‌کند. این تحدید، نه در ذات حق، بلکه در ذهن بشر شکل می‌گیرد. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «مثل تو غضب نمی‌کند»، هدف نفی غضب از شخص است، اما این بیان، از باب مبالغه، حدی زبانی بر او تحمیل می‌کند. این دیدگاه، چونان آینه‌ای صاف، محدودیت‌های زبان را در برابر عظمت ذات الهی نشان می‌دهد.

درنگ: توصیف حق، به دلیل محدودیت زبان، ناگزیر حدی مفهومی ایجاد می‌کند که در ذهن بشر شکل می‌گیرد، نه در ذات الهی.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تمرکز بر آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ، به تحلیل پارادوکس تنزیه و تشبیه پرداخت. استاد فرزانه قدس‌سره، با بررسی کاف زائده و وصفی، ظرافت‌های نحوی آیه را آشکار کردند. تأکید بر مبالغه در تنزیه و نقد تحدید مفهومی، نشان‌دهنده محدودیت‌های زبان بشری در توصیف حق است. این تحلیل، عرفان را در مسیری منطبق با قرآن کریم و عقل قرار می‌دهد.

بخش سوم: نقد تحدید عالم و دیدگاه‌های متکلمان

نقد دیدگاه متکلمان در تحدید عالم

متکلمان، غیر خدا را حادث و محدود می‌دانند و تنها خدا را قدیم می‌شمارند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به دیدگاه فلاسفه، مانند ابن‌سینا در اشارات، این نظر را نقد می‌کنند. فلاسفه معتقدند موجودی می‌تواند قدیم باشد بدون آنکه واجب‌الوجود باشد، زیرا فعل الهی لازم نیست مسبوق به عدم باشد. این دیدگاه، چونان نسیمی تازه، تحدید همه موجودات را رد می‌کند و نشان می‌دهد که عوالم تجردی، به دلیل فقدان ماده، از محدودیت آزادند.

درنگ: موجودی می‌تواند قدیم باشد بدون واجب‌الوجود بودن؛ عوالم تجردی، به دلیل فقدان ماده، از تحدید آزادند.

نقد براهین تسلسل و دفاع از برهان دور

استاد فرزانه قدس‌سره، براهین تسلسل را به دلیل پیش‌فرض محدودیت عالم نادرست می‌دانند. برهان دور، به دلیل بطلان تقدم شیء بر نفس یا علّیت شیء بر نفس، فلسفی و معتبر است، اما براهین تسلسل، به دلیل اتکا به نجوم بطلمیوسی و فرض محدودیت عالم (مانند فلک‌الافلاک)، باطل‌اند. این نقد، چونان تیغی تیز، پیش‌فرض‌های نادرست متکلمان را قطع می‌کند و عالم تجردی را از تحدید آزاد می‌سازد.

درنگ: براهین تسلسل، به دلیل پیش‌فرض محدودیت عالم، نادرست‌اند؛ برهان دور، به دلیل بطلان تقدم شیء بر نفس، معتبر است.

تحدید عالم مادی و تجردی

تحدید عالم مادی دشوار است، چه رسد به عالم تجردی که مفارق از ماده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عالم تجردی، به دلیل ماهیت غیرمادی، از هرگونه حد آزاد است. این دیدگاه، محدودیت‌های نجوم بطلمیوسی را که عالم را به افلاک و فلک‌الافلاک محدود می‌کرد، رد می‌کند. عالم، چونان آسمانی بی‌کران، از تحدید ذهنی بشر فراتر است.

درنگ: عالم تجردی، به دلیل ماهیت غیرمادی، از تحدید آزاد است؛ تحدید عالم مادی نیز دشوار و غیرقطعی است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد دیدگاه متکلمان در تحدید عالم، بر آزادی عوالم تجردی از محدودیت تأکید کرد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به فلسفه ابن‌سینا و نقد براهین تسلسل، نشان دادند که تحدید عالم، چه مادی و چه تجردی، نادرست است. این تحلیل، عرفان و فلسفه را از پیش‌فرض‌های نادرست متکلمان رها می‌سازد و به سوی معرفتی استوار هدایت می‌کند.

بخش چهارم: ضرورت تحول در روش‌های مطالعه علم دینی

نقد روش‌های سنتی مطالعه علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، روش‌های سنتی مطالعه علم دینی را که طلاب را به حفظ و تدریس بدون تحقیق عمیق تشویق می‌کرد، نقد می‌کنند. این روش‌ها، مانع پرورش محققان و عالمان متخصص می‌شوند. علم دینی باید با فهم عمیق و تدریس خلاقانه همراه باشد تا طلاب به جای حفظ طوطی‌وار، به کاوش و اجتهاد بپردازند. این دیدگاه، چونان بادی است که خاک تعصب را از مسیر علم می‌زداید.

درنگ: روش‌های سنتی مطالعه علم دینی، که بر حفظ بدون تحقیق تأکید دارند، مانع پرورش محققان می‌شوند.

تعهد به فهم عمیق: تجربه طلاب گذشته

طلاب گذشته، برای فهم یک مسئله، مانند «فافهم» در متون منطقی، ماه‌ها تلاش می‌کردند تا بتوانند آن را تدریس کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با ذکر مثالی از مطالعه یازده‌بار حاشیه ملاعبدالله، بر تعهد طلاب به فهم دقیق تأکید دارند. این روش، چونان کیمیاگری است که ذهن طلاب را به سوی معرفت حقیقی سوق می‌داد، در حالی که رویکردهای سطحی امروزی، این عمق را کم‌رنگ کرده‌اند.

درنگ: فهم عمیق و تعهد به تحقیق، پیش‌نیاز تدریس و اجتهاد در علم دینی است.

ضرورت تحول در نظام مطالعه علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره، بر ضرورت تحول در نظام مطالعه علم دینی تأکید دارند. طلاب باید به جای رویکردهای سطحی، به فهم عمیق و تحقیق خلاقانه بپردازند. این تحول، چونان نهالی است که در خاک علم دینی ریشه دوانده و میوه‌های معرفت و اجتهاد را به بار می‌آورد. مطالعه بدون تأمل، طلاب را از حقیقت علم دور می‌سازد.

درنگ: تحول در نظام مطالعه علم دینی، با تأکید بر تحقیق و فهم عمیق، برای پرورش عالمان متخصص ضروری است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد روش‌های سنتی مطالعه علم دینی، بر ضرورت تحول در این نظام تأکید کرد. استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به تعهد طلاب گذشته به فهم عمیق، نشان دادند که مطالعه بدون تحقیق، مانع پرورش محققان است. این تحلیل، علم دینی را به سوی رویکردی خلاقانه و کاوش‌گرانه هدایت می‌کند.

بخش پنجم: توحید، تشخص، و حرکت وجودی حق

توحید و شناخت خدا به خدا

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، «اعْرِفِ اللهَ بِاللهِ» (خدا را به خدا بشناس)، تأکید دارند که شناخت حق باید مستقیم و بدون واسطه باشد. شناخت خدا از طریق مخلوقات یا واسطه‌ها، به شرک و بت‌پرستی منجر می‌شود. این دیدگاه، چونان دریایی ژرف، توحید ناب را از هرگونه تشبیه و تحدید مصون می‌دارد.

درنگ: شناخت خدا باید بالله باشد؛ واسطه قراردادن مخلوقات، به شرک و بت‌پرستی منجر می‌شود.

حرکت وجودی حق

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (هر روز او در کاری است) از سوره الرحمن، به پویایی وجودی حق اشاره دارند. حق، در حال حرکت وجودی و ایجاد مداوم است، چونان عاشقی که از عشق به ذات خود، بی‌خواب و بی‌قرار است. این دیدگاه، با مفهوم «لا نَوْمَ لَهُ وَلا سِنَةٌ» (نه خوابی برای اوست و نه چرت) از آیه ۲۵۵ سوره بقره هم‌خوانی دارد و ذات الهی را پویا و زنده نشان می‌دهد.

درنگ: حق، در حرکت وجودی دائم است؛ عشق به ذات خود، او را بی‌خواب و بی‌قرار می‌سازد.

نقد دوگانه‌انگاری

استاد فرزانه قدس‌سره، دوگانه‌انگاری‌هایی مانند نر/ماده، شب/روز، یا جبر/اختیار را نادرست می‌دانند، زیرا حقیقت الهی فراتر از این تقابلات است. برای مثال، در کنار جبر و اختیار، عشق نیز وجود دارد که این دوگانه را می‌شکند. این دیدگاه، چونان نسیمی آزاد، ذهن را از محدودیت‌های منطق دوگانه رها می‌سازد و به انعطاف‌پذیری فلسفی دعوت می‌کند.

درنگ: حقیقت الهی، فراتر از دوگانه‌انگاری‌هایی مانند جبر/اختیار است؛ عشق، گزینه‌ای فراتر از این تقابلات است.

تمایز کلی فلسفی و منطقی

استاد فرزانه قدس‌سره، میان کلی فلسفی و کلی منطقی تمایز قائل می‌شوند. کلی فلسفی، به سعه وجودی در خارج، مانند طبیعت انسانی، اشاره دارد، اما کلی منطقی، مفهومی ذهنی است. حق، فراتر از کلی و جزئی است و به‌عنوان شخص حقیقی، از هرگونه تحدید آزاد است. این تمایز، چونان چراغی روشن، خلط مفاهیم را در فلسفه و عرفان برطرف می‌کند.

درنگ: کلی فلسفی، به سعه وجودی در خارج اشاره دارد؛ کلی منطقی، مفهومی ذهنی است؛ حق، فراتر از کلی و جزئی است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر توحید و شناخت مستقیم حق، بر ضرورت معرفت شهودی تأکید کرد. حرکت وجودی حق، پویایی ذات الهی را نشان می‌دهد و نقد دوگانه‌انگاری، ذهن را به سوی انعطاف‌پذیری فلسفی هدایت می‌کند. تمایز میان کلی فلسفی و منطقی، عرفان و فلسفه را از خلط مفاهیم مصون می‌دارد و به سوی معرفتی ناب رهنمون می‌شود.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتار جلسه ۵۹۵ استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل فص هودیه از فصوص الحکم پرداخت. تحلیل آیه لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ، نقد دیدگاه ابن‌عربی در تحدید مطلق، و تمایز میان تعین، تحدید، و تمیز، عرفان را در مسیری استوار و منطبق با قرآن کریم قرار داد. نقد روش‌های سنتی مطالعه علم دینی و تأکید بر تحقیق عمیق، به ضرورت تحول در این نظام اشاره دارد. توحید ناب، حرکت وجودی حق، و نقد دوگانه‌انگاری، انسان را به سوی معرفتی شهودی و آزاد از تحدید هدایت می‌کند. این اثر، چونان گوهری درخشان، معرفت الهی را در برابر دیدگان جویندگان حقیقت می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی