در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 596

متن درس






تبیین تحدید و تعین در پرتو ظهورات الهی: شرح فص هودیه از فصوص الحکم

تبیین تحدید و تعین در پرتو ظهورات الهی: شرح فص هودیه از فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۵۹۶)

مقدمه

این نوشتار، شرحی عمیق و جامع از فص هودیه فصوص الحکم ابن‌عربی است که در جلسه ۵۹۶ درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره ارائه شده است. محور این شرح، تبیین مفاهیم بنیادین عرفانی نظیر تحدید، تعین، تمیز، و تشخص، و تحلیل انتقادی دیدگاه‌های شیخ اکبر و شارحان اوست. متن با رویکردی علمی و منظم، به کاوش در رابطه میان ذات الهی و مخلوقات می‌پردازد و با استناد به آیات قرآن کریم و نقدهای دقیق، بر ضرورت استفاده از زبانی پاک و معنوی در بیان حقایق عرفانی تأکید دارد. این شرح، با افزودن توضیحات تکمیلی و تمثیلات ادبی، مفاهیم را برای مخاطبان متخصص روشن ساخته و با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار اصلی، به منبعی ارزشمند برای فهم عرفان نظری تبدیل شده است.

بخش اول: تمایز مفاهیم تحدید، تعین، تمیز، و تشخص

تبیین مفهوم تمیز و تمایز آن با تعین

تمیز، به معنای جداسازی ذهنی و مقایسه میان اشیاء است که مستلزم تعدد و قیاس است و امری ذهنی تلقی می‌شود. این مفهوم، در قلمرو ذهن عمل می‌کند و به تحلیل تمایزات میان موجودات می‌پردازد. در مقابل، تعین به ظهور خارجی اشیاء اشاره دارد، چه این ظهور از نوع حقی (الهی) باشد و چه خلقی (مخلوقات). تعین، وصف وجودی شيء در عالم خارج است و به نحوه تحقق آن در واقعیت بازمی‌گردد.

استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را با تمثیلی روشن می‌کنند: تمیز، مانند قیاسی است که ذهن میان دو درخت در باغ انجام می‌دهد تا یکی را از دیگری متمایز سازد، اما تعین، به خود درخت و حضورش در باغ اشاره دارد. این تمایز، بنیانی است برای فهم رابطه میان وحدت ذاتی حق و کثرت ظهوری مخلوقات.

درنگ: تمیز، مقایسه ذهنی میان اشیاء است که تعدد را می‌طلبد، اما تعین، به ظهور خارجی شيء در عالم خارج اشاره دارد.

تحدید در برابر تعین

تحدید، به معنای تعریف یک شيء است که ظرف ذهنی تعریف را تشکیل می‌دهد، در حالی که تعین، وصف خارجی شيء در عالم واقعیت است. تحدید، ابزار ذهن برای شناسایی و تبیین اشیاء است، اما تعین، به نحوه تحقق و ظهور شيء در خارج اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تحدید می‌تواند هم ذهنی (تعریف ذهنی شيء) و هم خارجی (محدودیت شيء در عالم خارج) باشد.

برای مثال، وقتی انسان دیواری را تعریف می‌کند، این تعریف در ذهن او شکل می‌گیرد (تحدید ذهنی)، اما وقتی دیوار در عالم خارج به عنوان یک شيء محدود ظاهر می‌شود، این تعین است. این تمایز، امکان تحلیل دقیق‌تر رابطه میان ذهن و خارج را فراهم می‌سازد.

درنگ: تحدید، ظرف تعریف ذهنی شيء است، در حالی که تعین، وصف وجودی شيء در عالم خارج است.

حد مشترک میان تحدید و تعین

حد، مفهومی مشترک است که می‌تواند هم به معنای تعریف ذهنی (حد اصطلاحی) و هم به معنای محدودیت وجودی شيء در عالم خارج (حد خارجی) به کار رود. برای مثال، ماهیت یک شيء یا مراتب مادی آن، به عنوان حد خارجی شيء تلقی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را با تمثیلی زیبا توضیح می‌دهند: حد، مانند خطوطی است که باغبان برای جداسازی بخش‌های باغ ترسیم می‌کند، چه این خطوط در ذهن او باشد (تحدید) و چه در زمین باغ پیاده شود (تعین).

این دوگانگی، پلی میان ذهن و خارج ایجاد می‌کند و امکان تحلیل رابطه میان حق و خلق را از منظر عرفانی فراهم می‌سازد.

درنگ: حد، مفهومی مشترک است که می‌تواند به تعریف ذهنی یا محدودیت وجودی شيء اشاره داشته باشد.

نقد خلط مفاهیم حد و تعین توسط شارح

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه شارح فصوص الحکم را که حد و تعین را در یک مفهوم خلط کرده، نقد می‌کنند. شارح، با انتقال کلام شیخ به حد اصطلاحی (تعریف ذهنی)، از تمایز میان حد و تعین غفلت ورزیده است. حد، می‌تواند هم ذهنی باشد و هم خارجی، اما تعین، صرفاً به وصف خارجی شيء اشاره دارد. این نقد، بر اهمیت دقت در تمایز مفاهیم عرفانی تأکید دارد، زیرا خلط این مفاهیم، به سوء‌تفاهم در فهم رابطه میان ذهن و خارج منجر می‌شود.

درنگ: خلط حد و تعین توسط شارح، به دلیل نادیده گرفتن تفاوت میان تعریف ذهنی و وصف خارجی، نادرست است.

بخش دوم: رابطه اشیاء و حق در پرتو ظهورات الهی

حدود اشیاء به مثابه حدود حق

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که تمامی حدود اشیاء، در حقیقت حدود حق‌اند، زیرا اشیاء به عنوان افعال یا ظهورات الهی تلقی می‌شوند. برخلاف دیدگاه شیخ اکبر که اشیاء را عین حق می‌داند، استاد این دیدگاه را نقد کرده و اشیاء را ظهورات الهی می‌خوانند. این تغییر اصطلاح، برای پرهیز از برداشت‌های مادی یا شرک‌آلود است.

تمثیلی در این باب: اشیاء، مانند آینه‌هایی هستند که نور حق در آنها منعکس می‌شود؛ هر آینه، جلوه‌ای از نور حق است، اما خود نور نیست. این دیدگاه، کثرت ظاهری اشیاء را به وحدت باطنی حق پیوند می‌دهد.

درنگ: تمامی حدود اشیاء، حدود حق‌اند، زیرا اشیاء ظهورات الهی هستند، نه عین ذات حق.

تحدید به عنوان تعریف مرتبه‌ای از حق

هر تعریفی از یک شيء، به دلیل وابستگی وجودی آن به حق، تعریف مرتبه‌ای از حق نیز محسوب می‌شود. این تعریف، به صورت اخص است، زیرا شيء تنها جلوه‌ای خاص از حق را نشان می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را با آیه‌ای از قرآن کریم تبیین می‌کنند:

فَمَا يُحَدُّ شَيْءٌ إِلَّا وَهُوَ حَدٌّ لِلْحَقِّ

هیچ چیزی تعریف نمی‌شود، مگر اینکه آن تعریف، حدی برای حق باشد.

برای مثال، وقتی دیوار یا آسمان تعریف می‌شود، این تعریف، به مرتبه‌ای از حق اشاره دارد، اما به دلیل محدودیت شيء، تنها بخشی از حق را نمایان می‌سازد.

درنگ: تعریف هر شيء، به دلیل وابستگی وجودی آن به حق، تعریف مرتبه‌ای از حق است، اما به صورت اخص.

نقد دیدگاه عينيت اشیاء با حق

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه شیخ اکبر مبنی بر عينيت اشیاء با حق را نقد کرده و به جای آن، اصطلاح ظهورات الهی را پیشنهاد می‌دهند. عينيت، به دلیل برداشت‌های احتمالی مادی، مناسب مقام عرفان نیست. اشیاء، مظاهر حق‌اند و وجودشان وابسته به اوست، اما یکی با ذات او نیستند.

تمثیلی در این باب: اشیاء، مانند امواج دریا هستند که از دریا سرچشمه می‌گیرند، اما خود دریا نیستند. این دیدگاه، بر وحدت وجودی حق و وابستگی مخلوقات به او تأکید دارد.

درنگ: اشیاء، ظهورات الهی هستند، نه عین ذات حق، و اصطلاح عينيت به دلیل برداشت‌های مادی مناسب عرفان نیست.

سريان حق در موجودات

حق، به عنوان هويت ساريه، در تمامی موجودات جریان دارد و این سريان، به معنای ظهور او در قالب اشیاء است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که سريان، به ظرف فعل الهی مربوط است، نه ذات او. این تمایز، از خلط میان ذات و فعل حق جلوگیری می‌کند.

تمثیلی در این باب: حق، مانند نوری است که در همه آینه‌های عالم منعکس می‌شود، اما ذات نور فراتر از آینه‌هاست. سريان حق، شرط تحقق وجودی اشیاء است.

درنگ: حق، به عنوان هويت ساريه، در تمامی موجودات جریان دارد و این سريان، به ظهورات الهی مربوط است، نه ذات او.

تفاوت سريان و عينيت

سريان، به ظرف فعل الهی (ظهورات) اشاره دارد، در حالی که عينيت، به ذات حق مربوط است. هويت ساريه، ظرف افعال الهی است، اما قيوميت و هويت ذاتی، به صفات ذاتی حق بازمی‌گردد. استاد فرزانه قدس‌سره این تمایز را برای پرهیز از خلط مفاهیم عرفانی مطرح می‌کنند.

تمثیلی در این باب: سريان، مانند جریان آب در جویبارهای متعدد است، اما عينيت، به سرچشمه آب اشاره دارد که فراتر از جویبارهاست.

درنگ: سريان، به ظهورات الهی در عالم مربوط است، اما عينيت، به ذات حق اشاره دارد که فراتر از ظهورات است.

وجود اشیاء به واسطه سريان حق

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بدون سريان حق در موجودات، هیچ موجودی تحقق نمی‌یابد. موجودات، به واسطه حق موجودند و وجودشان وابسته به اوست. این دیدگاه، با آیه‌ای از قرآن کریم هم‌خوانی دارد:

وَلَوْ لَمْ يَكُنْ سَرِيَانُ الْحَقِّ فِي الْمَوْجُودَاتِ مَا صَحَّ وُجُودُ مَوْجُودٍ أَبَدًا

اگر سريان حق در موجودات نباشد، وجود هیچ موجودی هرگز تحقق نمی‌یابد.

تمثیلی در این باب: موجودات، مانند سایه‌هایی هستند که بدون نور حق، نمی‌توانند وجود داشته باشند.

درنگ: وجود اشیاء، به واسطه سريان حق تحقق می‌یابد و بدون او، هیچ موجودی موجود نمی‌شود.

بخش سوم: نقد اصطلاحات مادی در عرفان

نقد اصطلاح «ما غذای حقیم و حق غذای ماست»

استاد فرزانه قدس‌سره، استفاده از اصطلاحات مادی مانند «ما غذای حقیم و حق غذای ماست» را به دلیل تقلیل حقیقت عرفانی به مفاهیم مادی، نادرست می‌دانند. این اصطلاحات، به جای انتقال حقیقت الهی، به سوء‌تفاهم منجر می‌شوند. به جای آن، تأکید بر ظهورات الهی و وجود یافتن اشیاء به واسطه حق پیشنهاد شده است.

تمثیلی در این باب: عرفان، مانند عروسی است که باید با جامه‌ای پاک و معنوی آراسته شود، نه با الفاظی که بوی ماده و خاک می‌دهند.

درنگ: اصطلاحات مادی مانند غذا و مغتذی، به دلیل دور بودن از حقیقت عرفانی، برای بیان حقایق الهی مناسب نیستند.

نقد اصطلاح «وجودی غذائه»

اصطلاح «وجودی غذائه» (وجود من غذای اوست) نیز به دلیل مادی بودن و تقلیل مقام الهی، مورد نقد شدید استاد فرزانه قدس‌سره قرار گرفته است. عرفان، به عنوان عروس علوم انسانی، نیازمند زبانی ظریف و معنوی است که حقیقت الهی را بدون ابهام منتقل کند.

تمثیلی در این باب: حقیقت الهی، مانند گوهری است که باید در صدفی پاک و زیبا جای گیرد، نه در ظرف‌های خاکی و ناپاک.

درنگ: اصطلاح «وجودی غذائه» به دلیل مادی بودن، از شأن عرفان می‌کاهد و باید با الفاظ معنوی جایگزین شود.

نقد شعر محیی‌الدین و اصطلاح «قام کونی بکونه»

استاد فرزانه قدس‌سره، شعر محیی‌الدین که می‌گوید «قام کونی بکونه» را به دلیل خلط میان قیام حق و قیام کون، نادرست می‌دانند. قیام، تنها از آن حق است و کون (عالم)، به واسطه او قیام می‌یابد. این نقد، بر ضرورت دقت در استفاده از اصطلاحات عرفانی تأکید دارد.

تمثیلی در این باب: قیام حق، مانند ریشه‌ای است که درخت عالم را سرپا نگه می‌دارد، اما درخت نمی‌تواند ادعای ریشه بودن کند.

درنگ: قیام، تنها از آن حق است و کون، به واسطه او قیام می‌یابد، نه آنکه خود فاعل قیام باشد.

ضرورت ظرافت در زبان عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که عرفان، به عنوان عروس علوم انسانی، نیازمند زبانی ظریف، زیبا و معنوی است. استفاده از اصطلاحات مادی مانند غذا، خرخره، یا تشبیهات نامناسب، از شأن عرفان می‌کاهد و به سوء‌تفاهم منجر می‌شود.

تمثیلی در این باب: عرفان، مانند شعری است که باید با واژگانی دل‌انگیز و معنوی سروده شود تا روح را به سوی حقیقت الهی رهنمون سازد.

درنگ: عرفان، نیازمند زبانی ظریف و معنوی است که حقیقت الهی را بدون ابهام منتقل کند.

بخش چهارم: شناخت حق و رابطه آن با اشیاء

نقد شناخت حق از طریق اشیاء

استاد فرزانه قدس‌سره، دیدگاه شیخ اکبر مبنی بر اینکه شناخت حق تنها از طریق اشیاء ممکن است را نقد کرده و تأکید دارند که حق، از طریق ذات خود شناخته می‌شود (اعرف الله بالله). این دیدگاه، با روایتی از اصول کافی هم‌خوانی دارد: «خداوند بزرگ‌تر از آن است که با مخلوقات شناخته شود، بلکه مخلوقات با حق شناخته می‌شوند.»

تمثیلی در این باب: شناخت حق از طریق اشیاء، مانند شناخت معمار از طریق خانه‌ای است که ساخته؛ این شناخت، ناقص است، زیرا تنها جلوه‌ای از مهارت او را نشان می‌دهد، اما شناخت حق از طریق ذات او، مانند دیدار مستقیم با معمار است.

درنگ: حق، از طریق ذات خود شناخته می‌شود، نه صرفاً از طریق اشیاء، و شناخت او با مخلوقات، ناقص و محدود است.

نقد انتقال از تحدید به تحقق

استاد فرزانه قدس‌سره، شارح را به دلیل انتقال بحث تحدید (تعریف) به تحقق (وجود) نقد می‌کنند. تحدید، به شناخت حق از طریق معلولات مربوط است، اما تحقق، به وجود اشیاء به واسطه حق اشاره دارد. این خلط، از معنای اصلی کلام شیخ فاصله گرفته است.

تمثیلی در این باب: تحدید، مانند نقشه‌ای است که ذهن از یک بنا ترسیم می‌کند، اما تحقق، خود بناست که در عالم خارج ساخته شده است.

درنگ: تحدید، به تعریف و شناخت مربوط است، اما تحقق، به وجود خارجی اشیاء به واسطه حق اشاره دارد.

حق به عنوان عین وجود

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حق، عین وجود محض است و خلق، ظهورات این وجود هستند. وجود، جز حق نیست و خلق، به عنوان مظاهر حق، از او وجود می‌یابد. این دیدگاه، بر وحدت وجود تأکید دارد و کثرت ظاهری را به وحدت باطنی پیوند می‌دهد.

تمثیلی در این باب: حق، مانند اقیانوسی است که امواج (خلق) از آن برمی‌خیزند، اما خود اقیانوس‌اند.

درنگ: حق، عین وجود محض است و خلق، ظهورات این وجود هستند که از او وجود می‌یابند.

حق به عنوان حافظ اشیاء

حق، به عنوان حافظ کل شيء، اشیاء را از انعدام حفظ می‌کند، زیرا او عین وجود است و حفظ اشیاء، حفظ صورت خود اوست. این حفظ، بدون زحمت و خستگی برای حق است، زیرا اشیاء، ظهورات او هستند.

تمثیلی در این باب: حق، مانند باغبانی است که باغ خود را از خشک شدن حفظ می‌کند، نه به زحمت، بلکه به عشق و طبیعت خویش.

درنگ: حق، حافظ اشیاء است و حفظ آنها، بدون زحمت است، زیرا اشیاء ظهورات او هستند.

حق به عنوان شاهد و مشهود

حق، هم شاهد حقیقی (شاهد کل شيء) و هم مشهود حقیقی (مشهود کل شيء) است، زیرا جز وجود او چیزی نیست. عالم، صورت حق و روح آن است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با آیه‌ای از قرآن کریم تبیین می‌کنند:

فَهُوَ الشَّاهِدُ مِنَ الشَّاهِدِ وَالْمَشْهُودُ مِنَ الْمَشْهُودِ

پس او شاهد از شاهد است و مشهود از مشهود.

تمثیلی در این باب: حق، مانند نوری است که هم روشن می‌کند و هم خود روشن است.

درنگ: حق، هم شاهد حقیقی و هم مشهود حقیقی است، زیرا جز وجود او چیزی نیست.

عالم به مثابه انسان کبير

استاد فرزانه قدس‌سره، عالم را به عنوان انسان کبير توصیف می‌کنند که صورت حق است و حق، روح و مدبر آن است. این دیدگاه، به صورت کمی (نه کیفی) مطرح شده و عالم را به عنوان تجلی کامل حق معرفی می‌کند.

تمثیلی در این باب: عالم، مانند بدن انسان کبير است که حق، روح و جان آن است و آن را اداره می‌کند.

درنگ: عالم، انسان کبير است که صورت حق است و حق، روح و مدبر آن.

بخش پنجم: خودخوری انسان و آثار آن در برزخ

تبیین خودخوری انسان

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که انسان‌هایی که در دنیا با حرص و گناه خود را تخریب می‌کنند، در برزخ ناقص‌الخلقه ظاهر می‌شوند. این خودخوری، به معنای تخریب نفس به دلیل گناه و حرص است که در برزخ به صورت نقصان ظاهری نمایان می‌شود.

تمثیلی در این باب: انسان گناهکار، مانند درختی است که با تبر حرص، شاخه‌های خود را می‌برد و در برزخ، کنده‌ای ناقص و زخمی از او باقی می‌ماند.

درنگ: خودخوری انسان در دنیا با حرص و گناه، در برزخ به صورت نقصان ظاهری نمایان می‌شود.

برزخ به عنوان محل تصفیه

استاد فرزانه قدس‌سره، برزخ را به عنوان سایه‌ای از دنیا توصیف می‌کنند که انسان در آن، با آثار اعمال خود مواجه می‌شود. تصفیه در برزخ، مانند رشد دوباره اعضای تخریب‌شده است که نیازمند زمان و سختی است.

تمثیلی در این باب: برزخ، مانند کوره‌ای است که طلا را از ناخالصی‌ها پاک می‌کند، اما این پاک‌سازی، گاه دردی طولانی به همراه دارد.

درنگ: برزخ، محل تصفیه اعمال انسان است و نقصان‌های ناشی از گناه، در آن آشکار و اصلاح می‌شود.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، شرحی جامع و نقادانه از فص هودیه فصوص الحکم ابن‌عربی ارائه داد که بر تبیین مفاهیم تحدید، تعین، تمیز، و تشخص متمرکز بود. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد دیدگاه‌های شیخ اکبر و شارحان او، بر ضرورت استفاده از زبانی ظریف و معنوی در عرفان تأکید کردند. تمایز میان مفاهیم ذهنی و خارجی، نقد اصطلاحات مادی، و تبیین رابطه میان حق و خلق، از محورهای اصلی این شرح بود. تمثیلات ادبی، مانند نور و آینه، اقیانوس و امواج، و باغ و باغبان، مفاهیم را به گونه‌ای روشن و دلنشین تبیین کردند. این شرح، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار اصلی، به منبعی ارزشمند برای فهم عرفان نظری و عملی در چارچوب وحدت وجود تبدیل شده است.

با نظارت صادق خادمی