در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 727

متن درس





کاوشی در فص عزیريه فصوص الحکم: ولایت، نبوت و نظام شریعت

کاوشی در فص عزیريه فصوص الحکم: ولایت، نبوت و نظام شریعت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۷۲۷)

دیباچه

فص عزیريه در فصوص الحکم ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در تارک عرفان نظری، به کاوش در مفاهیم عمیق ولایت، نبوت، امامت و تشريع می‌پردازد و رابطه این مقامات را با حقیقت وجود و شریعت الهی بررسی می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه ۷۲۷، با رویکردی علمی و انتقادی، به بازسازی و تبیین این مفاهیم پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم و اصول اعتقادی شیعه، دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارحان او را تحلیل و نقد می‌کند. متن حاضر، با حفظ تمامی جزئیات و محتوای اصلی درس‌گفتارها، در قالبی منظم و دانشگاهی بازنویسی شده و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، به گونه‌ای نگارش یافته که هم پاسخگوی نیازهای پژوهشگران حوزه عرفان اسلامی باشد و هم عمق و زیبایی معنایی را در خود حفظ کند. هدف، ارائه متنی است که مفاهیم پیچیده عرفانی را با زبانی متین و علمی تبیین کرده و به پرسش‌های بنیادین درباره نبوت، ولایت، امامت و تشريع پاسخ دهد. آیات قرآن کریم با احترام و دقت، همراه با ترجمه‌ای روشن ارائه شده‌اند، و روایات با تفسیرهایی فاخر همراه گشته‌اند تا به فهم عمیق‌تر مخاطب یاری رسانند.

بخش یکم: لطف الهی و بقای نبوت عامه

تبیین لطف الهی و نبوت عامه

لطف الهی، چونان نسیمی که شاخسار وجود را به سوی کمال هدایت می‌کند، در حفظ نبوت عامه برای بندگان متجلی شده است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ (شوری: ۱۹)؛ همانا خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.

نبوت عامه، برخلاف نبوت تشریعی که به جعل احکام شرعی می‌پردازد، به معنای دریافت حقایق ربوبی و الهامات باطنی است که بدون ادعای تشريع، در قلب بندگان خاص خدا جاری می‌شود. این نبوت، چونان چشمه‌ای زلال، به هدایت باطنی اولیا و عارفان یاری می‌رساند و از لطف بی‌کران الهی سرچشمه می‌گیرد.

تحلیل و نقد

ابن‌عربی در فص عزیريه، نبوت عامه را به عنوان حقیقتی غیرمنقطع معرفی می‌کند که به هستی و موجودات پیوند دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأیید این دیدگاه، تأکید می‌کنند که نبوت عامه، فاقد هرگونه ادعای تشريع است و به عنایات باطنی محدود می‌شود. این تمایز، از انحرافاتی که ممکن است در فهم عرفانی پدید آید، جلوگیری می‌کند. انسان با تأمل در این الهامات، می‌تواند به سوی حق هدایت شود، اما هرگز نمی‌تواند ادعای جعل شریعت نماید.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین لطف الهی و نقش آن در بقای نبوت عامه، بر تفاوت میان این نوع نبوت و نبوت تشریعی تأکید کرد. نبوت عامه، چونان نوری که از جانب حق بر قلب بندگان خاص تابیده می‌شود، راهنمای باطنی است که بدون ادعای تشريع، به کمال وجودی یاری می‌رساند.

بخش دوم: تشريع و اجتهاد در شریعت

اجتهاد به مثابه استنباط از شریعت

اجتهاد، چونان کلیدی به سوی گنجینه احکام الهی، فرایندی روشمند برای استنباط احکام از منابع شرعی است. ابن‌عربی در فص عزیريه، به‌اشتباه از تعبیر «تشريع در اجتهاد» استفاده کرده و آن را به معنای جعل شریعت دانسته است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، تأکید می‌کنند که اجتهاد در مکتب شیعه، به معنای استنباط احکام از قرآن کریم، سنت، عقل و اجماع است و هرگز به جعل شریعت جدید منجر نمی‌شود.

اجتهاد، استنباط احکام از شریعت است، نه جعل شریعت جدید.

این اصل، چونان ستونی استوار، از انحرافات فکری مانند استنباط شخصی یا قیاس جلوگیری می‌کند. مجتهد، به مثابه کاوشگری در معدن شریعت، تنها احکام موجود را استخراج می‌کند و چیزی به آن نمی‌افزاید.

نقد روش‌های استنباط غیرمستند

استاد فرزانه قدس‌سره، روش‌های استنباط غیرمستند مانند استحسان، مصالح مرسله و قیاس را که در برخی مکاتب اهل سنت رواج دارد، فاقد اساس شرعی می‌دانند. این روش‌ها، که گاه به «فتواهای شکمی» تعبیر شده‌اند، به جای استناد به منابع معتبر، به امیال شخصی یا مصلحت‌سنجی‌های غیرمستند وابسته‌اند. در مقابل، اجتهاد شیعی، چونان جویباری زلال، تنها از سرچشمه‌های معتبر شرعی سیراب می‌شود.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین اجتهاد به عنوان استنباط روشمند از شریعت، بر تفاوت آن با تشريع تأکید کرد. نقد روش‌های غیرمستند، بر ضرورت اتکا به منابع معتبر دینی دلالت دارد و راه را برای فهمی دقیق‌تر از نظام شریعت هموار می‌سازد.

بخش سوم: ولایت و نبوت: تمایز و پیوند

ولایت به مثابه فلک محیط

ولایت، چونان آسمانی بی‌کران که همه مقامات الهی را در بر می‌گیرد، وصفی حقیقی و غیرمنقطع است. ابن‌عربی در فص عزیريه، ولایت را به عنوان فلک محیط معرفی کرده و آن را از نبوت، که وصفی خلقی و محدود به زمان است، متمایز می‌داند.

ولایت، فلک محیط و غیرمنقطع است که ظهور کامل عبودیت در برابر حق را نشان می‌دهد.

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأیید این دیدگاه، تأکید می‌کنند که ولایت، جوهره همه مقامات الهی است و به دلیل اتصال به حق، از محدودیت‌های زمانی و مکانی آزاد است. عبودیت، به مثابه بذری در خاک وجود، در ولایت به بار می‌نشیند و انسان را به کمال می‌رساند.

نقد دیدگاه انقطاع نبوت

ابن‌عربی معتقد است که نبوت تشریعی منقطع می‌شود، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با استناد به حدیث شریف «لا نَبِيَّ بَعْدِي» (هیچ پیامبری پس از من نیست) نقد می‌کنند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند که نبوت به معنای مقام ختمی تا روز قیامت باقی است و انقطاع ندارد. این حدیث، چونان چراغی روشن، بر استمرار نبوت ختمی دلالت دارد.

نبوت ختمی، تا روز قیامت استمرار دارد و انقطاع آن با اصول اعتقادی شیعه ناسازگار است.

این نقد، بر تمایز میان «نبی» و «نبوت» تأکید دارد. اگرچه پیامبر جدیدی پس از خاتم‌الانبیاء (ص) نخواهد آمد، اما نبوت به عنوان مقام ختمی، در قالب شریعت، امامت و خلافت استمرار می‌یابد.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین ولایت به عنوان فلک محیط و غیرمنقطع، بر تفاوت آن با نبوت خلقی تأکید کرد. نقد دیدگاه انقطاع نبوت، با استناد به حدیث شریف، بر استمرار مقام ختمی و پیوند آن با امامت و خلافت دلالت دارد.

بخش چهارم: امامت و خلافت در ظرف نبوت

پیوند ناگسستنی امامت و نبوت

امامت و خلافت، چونان شاخسارهایی برآمده از تنه استوار نبوت، در ظرف آن معنا می‌یابند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که در اصول اعتقادی شیعه، امامی بدون نبی قابل تصور نیست. هر امامی، در سایه نبوت نبی خود تعریف می‌شود.

امامت و خلافت، در ظرف نبوت معنا می‌یابند و بدون آن فاقد مبنای شرعی‌اند.

این اصل، به مثابه پایه‌ای استوار، بر پیوند ناگسستنی میان این مقامات تأکید دارد. امامت، به عنوان امتداد نبوت، وظیفه حفظ و تفسیر شریعت را بر عهده دارد و بدون نبوت، فاقد مشروعیت است.

تحلیل و نقد

ابن‌عربی، با تأکید بر انقطاع نبوت تشریعی، به‌اشتباه گمان کرده که امامت و خلافت نیز می‌توانند مستقل از نبوت وجود داشته باشند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد این دیدگاه، بر استمرار نبوت ختمی و نقش آن در مشروعیت‌بخشی به امامت تأکید می‌کنند. این نقد، بر ضرورت هماهنگی عرفان با اصول اعتقادی شیعه دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین پیوند ناگسستنی میان امامت و نبوت، بر نقش نبوت به عنوان ظرف استمراری امامت و خلافت تأکید کرد. نقد دیدگاه‌های ناسازگار با اصول شیعه، راه را برای فهمی دقیق‌تر از این مفاهیم هموار می‌سازد.

بخش پنجم: نقد روایات جعلی و انحرافات سیاسی

نقد روایت «لا نرث ولا نورث»

روایت منسوب به برخی منابع اهل سنت مبنی بر اینکه «انبیا نه ارث می‌برند و نه به ارث می‌گذارند» (لا نرث ولا نورث)، از دیدگاه استاد فرزانه قدس‌سره فاقد اعتبار قرآنی و شرعی است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ (کهف: ۱۱۰)؛ بگو من فقط بشری مانند شما هستم.

این آیه، چونان آیینه‌ای صاف، بر انسان بودن انبیا و برخورداری آنها از حقوق بشری مانند مالکیت و ارث دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این روایت را جعلی و برخاسته از انگیزه‌های سیاسی برای محروم ساختن اولیا و علما از امکانات اقتصادی می‌دانند.

نقد دیدگاه فقر به عنوان فخر

روایت «الفقر فخري» (فقر مایه فخر من است) نیز از دیدگاه استاد فرزانه قدس‌سره فاقد اساس دینی است. فقر، به معنای تذلل و بدبختی، نمی‌تواند ارزش دینی داشته باشد. در عرفان اسلامی، فقر به معنای زهد و بی‌تعلقی به دنیا است، نه فقدان مادی.

فقر در عرفان اسلامی، به معنای زهد و بی‌تعلقی است، نه تذلل و بدبختی.

این نقد، بر تلاش‌های سیاسی برای تقلیل جایگاه انبیا و علما به فقر مادی دلالت دارد و بر ضرورت بازگشت به منابع معتبر دینی تأکید می‌کند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با نقد روایات جعلی مانند «لا نرث ولا نورث» و «الفقر فخري»، بر ضرورت اتکا به منابع معتبر قرآنی و شرعی تأکید کرد. این روایات، که ریشه در انگیزه‌های سیاسی دارند، با حقیقت دینی و انسانیت انبیا ناسازگارند.

بخش ششم: وراثت علما و نقش آنها

علما به عنوان وارثان انبیا

علما، چونان وارثان گنجینه‌های معنوی انبیا، مسئولیت حفظ و انتقال علم و معرفت دینی را بر عهده دارند. حدیث شریف «العلماء ورثة الأنبياء» (علما وارثان انبیا هستند) بر این حقیقت نور می‌افکند.

علما وارثان انبیا هستند و این وراثت، شامل علم، اخلاق و مسئولیت هدایت امت است.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این وراثت، تنها به احکام محدود نیست، بلکه شامل علم، اخلاق و هدایت امت است. دیدگاه‌هایی که وراثت علما را به احکام تقلیل می‌دهند، با اصول اعتقادی شیعه ناسازگارند.

نقد محدودیت وراثت به احکام

برخی دیدگاه‌ها، وراثت علما را صرفاً به استنباط احکام محدود می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، بر جامعیت وراثت علما تأکید می‌کنند. علما، به مثابه نگهبانان میراث انبیا، نه‌تنها احکام، بلکه علم، اخلاق و مسئولیت هدایت را به ارث می‌برند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین نقش علما به عنوان وارثان انبیا، بر جامعیت این وراثت تأکید کرد. نقد دیدگاه‌های محدود، بر ضرورت فهم جامع از جایگاه علما در حفظ و انتقال میراث دینی دلالت دارد.

بخش هفتم: تمایز مجتهد و مقلد

نقش مجتهد و مقلد در نظام شریعت

مجتهد، چونان کاوشگری در معدن شریعت، احکام را از منابع معتبر استخراج می‌کند، در حالی که مقلد، از استنباطات مجتهد بهره می‌برد. این رابطه، چونان همکاری میان معمار و بنا، مبتنی بر تخصص و عدالت است.

مجتهد، کاشف احکام از شریعت است، و مقلد، بهره‌برنده از استنباطات اوست.

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که مجتهد، با تکیه بر دانش و عدالت، احکام را استخراج می‌کند، در حالی که مقلد، به استنباطات او اعتماد می‌کند. این نظام، از پراکندگی در فهم دینی جلوگیری می‌کند.

اهمیت اجتهاد بر عدالت

اجتهاد، چونان کلیدی به سوی حقیقت شریعت، از عدالت مهم‌تر است. مجتهدی که از عدالت خارج شود، همچنان می‌تواند برای خود اجتهاد کند، اما اگر از اجتهاد بیفتد، حتی با وجود عدالت، نمی‌تواند فتوا دهد.

اجتهاد، از عدالت مهم‌تر است، زیرا بدون تخصص علمی، عدالت به تنهایی برای فتوا کافی نیست.

این اصل، بر ضرورت تخصص علمی در اجتهاد تأکید دارد و از هرگونه استنباط غیرمستند جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین نقش مجتهد و مقلد، بر اهمیت اجتهاد به عنوان فرایندی روشمند و علمی تأکید کرد. تمایز میان این دو نقش، نظام شریعت را استوار ساخته و از انحرافات فکری جلوگیری می‌کند.

بخش هشتم: نقد انحرافات عرفانی

خطر بی‌توجهی به شریعت

انحرافات عرفانی، چونان غباری بر آینه حقیقت، از بی‌توجهی به شریعت یا ادعای جعل احکام سرچشمه می‌گیرند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که نبوت عامه، هرگز به تغییر شریعت منجر نمی‌شود و هر ادعای معنوی که با شریعت ناسازگار باشد، از مسیر حق خارج است.

عرفان اسلامی، در چارچوب شریعت معظم است و هر ادعای معنوی که به نقض احکام شرعی منجر شود، انحراف است.

این دیدگاه، عرفان را به مثابه گوهری در صدف شریعت معرفی می‌کند که تنها در این چارچوب به کمال می‌رسد.

تحلیل و نقد

ابن‌عربی، با تأکید بر نبوت عامه، گاه به گونه‌ای سخن گفته که ممکن است به سوء برداشت منجر شود. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این دیدگاه، بر ضرورت هماهنگی عرفان با شریعت تأکید می‌کنند. عرفان اسلامی، بدون پایبندی به شریعت، به وادی انحراف می‌افتد.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با هشدار نسبت به انحرافات عرفانی، بر ضرورت پایبندی به شریعت تأکید کرد. عرفان اسلامی، تنها در سایه شریعت به کمال می‌رسد و هر ادعای معنوی که از این چارچوب خارج شود، فاقد اعتبار است.

بخش نهم: انبیا و برخورداری از مواهب مادی

انبیا و حقوق بشری

انبیا، چونان انسان‌های کامل، از حقوق بشری مانند مالکیت و ارث برخوردارند. قرآن کریم در مورد حضرت سلیمان می‌فرماید:

وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ وَالْعِلْمَ (ص: ۲۰)؛ و به او فرمانروایی و دانش دادیم.

این آیه، بر برخورداری انبیا از مواهب مادی و معنوی دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به نمونه‌هایی چون حضرت سلیمان، یوسف، آدم و داود، دیدگاه محرومیت انبیا از مال را رد می‌کنند. این دیدگاه، ریشه در تلاش‌های سیاسی برای تضعیف جایگاه انبیا و اولیا دارد.

نقد انگیزه‌های سیاسی

روایات جعلی مانند «لا نرث ولا نورث»، با هدف محروم ساختن اولیا و علما از امکانات اقتصادی طراحی شده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این روایات، بر ضرورت بازگشت به منابع معتبر قرآنی و شرعی تأکید می‌کنند.

جمع‌بندی بخش

این بخش، با تبیین برخورداری انبیا از مواهب مادی، بر انسانیت کامل آنها تأکید کرد. نقد روایات جعلی، بر ضرورت اتکا به منابع معتبر و پرهیز از انگیزه‌های سیاسی در فهم دینی دلالت دارد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با بازخوانی و تحلیل فص عزیريه فصوص الحکم، به کاوش در مفاهیم ولایت، نبوت، امامت و تشريع پرداخت و این مقامات را در چارچوبی منظم و علمی تبیین کرد. ولایت، به عنوان فلک محیط، جوهره همه مقامات الهی معرفی شد، و نبوت ختمی، به عنوان ظرفی استمراری برای امامت و خلافت، مورد تأکید قرار گرفت. نقد روایات جعلی و دیدگاه‌های ناسازگار با اصول شیعه، بر تعهد به منابع معتبر دینی دلالت دارد. اجتهاد، به عنوان فرایندی روشمند برای استنباط احکام، از تشريع متمایز شد، و نقش علما به عنوان وارثان انبیا، در حفظ و انتقال میراث دینی تبیین گردید. این متن، با ارائه ساختاری علمی و بهره‌گیری از تمثیلات ادبی، به مخاطبان امکان می‌دهد تا به فهمی عمیق و دقیق از این مفاهیم دست یابند.

با نظارت صادق خادمی