در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 805

متن درس






شرح فصوص الحکم – بخش هشتصد و پنجم

شرح فصوص الحکم: تبیین عرفانی و فلسفی اسماء الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۰۵)

مقدمه: درآمدی بر تبیین عرفانی فصوص الحکم

کتاب فصوص الحکم، اثر جاودانه محیی‌الدین ابن‌عربی، به مثابه گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری، ابعاد وجودی و الهی را با ظرافت و عمق بی‌مانند کاوش می‌کند. این اثر، با تکیه بر وحدت وجود و تبیین اسماء و صفات الهی، راهی به سوی فهم حقیقت هستی می‌گشاید. بخش حاضر، که از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه هشتصد و پنجم استخراج شده، به شرح و تحلیل مباحث عمیق عرفانی و فلسفی این اثر اختصاص دارد. این نوشتار، با نگاهی نقادانه و علمی، به بازخوانی مفاهیم مرتبط با عزت، غفران، و رابطه عبد و رب پرداخته و با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، به تبیین هماهنگی میان اسماء جلالیه و جمالیه الهی می‌نشیند. هدف، ارائه متنی منسجم، عمیق و متناسب با نیازهای پژوهشگران حوزه عرفان نظری و فلسفه اسلامی است که هم‌زمان از زیبایی‌های ادبی و تمثیلات فاخر بهره‌مند باشد.

بخش اول: تبیین مفهوم عزت و غفران در ساحت الهی

آغاز با بسمه‌الله و مفهوم «منيع الحماء»

متن با ذکر شریف «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود و به عبارت قرآنی «فيكون المنيع الحماء» اشاره دارد که در سیاق عذاب و انتقام الهی مطرح شده است. این عبارت، به معنای بلندمرتبه و مانع از عذاب، به خداوند نسبت داده شده و بیانگر عزت و منزلت الهی است که در ساحت غفران، مانع از ظهور عذاب می‌گردد. این مفهوم، چونان سپری نورانی، جلوه‌ای از هماهنگی میان صفات جلالیه (مانند عزت و انتقام) و جمالیه (مانند رحمت و غفران) را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: عبارت «منيع الحماء» به مثابه نشانه‌ای از عزت ذاتی خداوند، از ظهور صفات جلالیه در ساحت جمالیه جلوگیری می‌کند و هماهنگی شگفت‌انگیز اسماء الهی را آشکار می‌سازد.

این هماهنگی، چونان رقص نور و سایه در بزم هستی، نشان‌دهنده وحدت و انسجام در فعل الهی است. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را به دلیل فقدان استحکام کافی مورد نقد قرار داده و بر لزوم دقت در استنباط معانی عرفانی تأکید می‌ورزد.

غفران الهی و عزت خداوند

هنگامی که خداوند غفران را نصیب بندگان خویش می‌سازد، به عنوان «عزیز الاحماء» توصیف می‌شود، به این معنا که صفات جلالیه در ساحت غفران ظهور نمی‌یابد. عزت، از اسماء ذاتی حق تعالی است و اسماء الهی در هماهنگی کامل با یکدیگر عمل می‌کنند، چنان‌که درختی تنومند با شاخسارهای گسترده، سایه‌ای یکپارچه بر زمین می‌افکند.

استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نیز به دلیل فقدان دقت کافی مورد نقد قرار داده و معتقد است که چنین برداشت‌هایی از استحکام لازم برخوردار نیستند. این نقد، چونان چراغی در مسیر حقیقت‌جویی، بر اهمیت بررسی دقیق و مستند مفاهیم عرفانی تأکید دارد.

تمایز میان «عزیز» و «معز»

یکی از نکات برجسته در این بخش، تمایز میان «عزیز» و «معز» است. «عزیز» از اسماء ذاتی خداوند است، در حالی که «معز» اسم فاعل بوده و تحت سیطره عزت ذاتی حق قرار دارد. خداوند، هم عزیز است (دارای عزت ذاتی) و هم معز (عزت‌بخش به مخلوق). عزت مخلوق، چونان نوری عاریتی از خورشید بی‌غروب الهی، از خداوند، رسول و مؤمنان سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: عزت مخلوق، عاریتی و وابسته به عزت ذاتی خداوند است، و این تمایز، چونان آینه‌ای، تفاوت میان ذات و فعل الهی را بازمی‌تاباند.

این تمایز، به مثابه جداسازی گوهر از صدف، به فهم دقیق‌تر رابطه میان خالق و مخلوق یاری می‌رساند و بر وحدت در فعل الهی تأکید می‌ورزد.

بخش دوم: تحلیل آیات قرآنی و نقش ضمیر فصل

ضمیر فصل و عماد در آیه شریفه

آیه مورد بحث در این بخش، آیه شریفه أَنْتَ الرَّقِيبُ عَلَيْهِمْ ۖ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (سوره مائده، آیه ۱۱۷) است که با ضمیر فصل و عماد همراه است. ترجمه این آیه چنین است: «تو بر آنان نگهبان بودی و تویی که عزیز و حکیم هستی.»

ضمیر فصل (أنت) در این آیه، برای تأکید بر عزت و حکمت الهی به کار رفته و نشان‌دهنده شأن ویژه خداوند است. این آیه، گرچه در شأن حضرت عیسی (ع) نازل شده، اما به پیامبر اکرم (ص) نیز نسبت داده شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این آیه، با تکرار مداوم توسط پیامبر اکرم (ص) تا طلوع صبح، نشانه‌ای از اصرار در طلب اجابت الهی بوده است.

درنگ: ضمیر فصل در آیه، نه تنها برای تأکید، بلکه برای ایجاد فاصله‌ای معنوی میان عبد و رب به کار رفته و عظمت اسم «عزیز» را آشکار می‌سازد.

این دیدگاه، چونان پلی میان ظاهر و باطن آیه، بر نقش ادبی و عرفانی ضمیر فصل تأکید دارد و از تفسیر آن به‌عنوان صرف تأکید پرهیز می‌کند.

تکرار آیه و استجابت الهی

روایتی نقل شده که پیامبر اکرم (ص) این آیه را تا صبح تکرار می‌کرده و خداوند، صاحبان عفو و عذاب را به ایشان نشان می‌داده است. این تکرار، به دلیل عدم استجابت فوری بوده و پیامبر با اصرار، اجابت الهی را طلب می‌کرده است. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره این روایت را فاقد سند معتبر دانسته و معتقد است که چنین اصراری با شأن سالک حرفه‌ای، به‌ویژه پیامبر اکرم (ص)، سازگار نیست.

این نقد، چونان نسیمی که غبار از آیینه حقیقت می‌زداید، بر لزوم بررسی دقیق اسناد روایات و پرهیز از پذیرش بی‌اساس تأکید دارد.

نقد سلوک غیرحرفه‌ای و تکرار ذکر

استاد فرزانه قدس‌سره تکرار مداوم یک ذکر یا آیه تا صبح را نشانه ناپختگی در سلوک عرفانی می‌داند. سالک حرفه‌ای، چونان باغبانی که باغ وجود خویش را با تنوع در عبادات می‌آراید، شب را به کارهای متنوع اختصاص می‌دهد و از اصرار بی‌جا پرهیز می‌کند.

درنگ: تکرار مداوم یک ذکر، اگرچه از سر اخلاص باشد، در سلوک عرفانی نشانه ناپختگی است و سالک حرفه‌ای به تنوع در عبادت و رعایت حدود شرعی پایبند است.

این دیدگاه، چونان چراغی در مسیر سلوک، بر اهمیت تعادل و تنوع در عبادت تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: مغفرت و معنای غفر در قرآن کریم

تفسیر «منيع الحماء» و رابطه با عذاب

عبارت «منيع الحماء» به معنای بلندمرتبه بودن خداوند از عذاب تفسیر شده است. اگر «منيع» را اسم فاعل بگیریم، «حماء» مفعول است (مانع از عذاب)؛ و اگر «منيع» را مفعول بگیریم، «حماء» متعلق است (ممنوع از عذاب). در هر دو صورت، خداوند در ساحت عفو از عذاب منزه است.

استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را به دلیل پیچیدگی‌های لغوی و معنایی مورد نقد قرار داده و بر لزوم دقت در تحلیل‌های عرفانی تأکید می‌ورزد. این نقد، چونان صیقلی بر گوهر معنا، از شتابزدگی در تفسیر پرهیز می‌دهد.

معنای مغفرت و نقد استناد به حسنات و سیئات

مغفرت، به معنای محو کامل گناهان (ماحیه للذنوب) است، نه صرف پوشش آنها (ستر). استاد فرزانه قدس‌سره استفاده از «غفر» به معنای ساتر را نادرست دانسته و بر معنای محو تأکید می‌ورزد. استناد به آیه شریفه إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ (سوره هود، آیه ۱۱۴) برای معنای محو گناهان نادرست است، زیرا این آیه به بردن سیئات اشاره دارد، نه محو کامل آنها. ترجمه این آیه چنین است: «در حقیقت، نیکی‌ها، بدی‌ها را از میان می‌برند.»

درنگ: مغفرت، به معنای محو کامل گناهان است و استناد به آیه «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» برای این معنا نادرست است، زیرا این آیه به بردن سیئات اشاره دارد، نه امحای کامل آنها.

این نقد، چونان کلیدی که قفل حقیقت را می‌گشاید، بر لزوم دقت در استنادات قرآنی و پرهیز از تفاسیر غیر دقیق تأکید دارد.

بخش چهارم: نقد روایات و شأن پیامبری

نقد روایات غیرمستند

روایتی که پیامبر اکرم (ص) آیه‌ای را تا صبح تکرار می‌کرده و خداوند صاحبان عذاب را به ایشان نشان می‌داده، از نظر استاد فرزانه قدس‌سره فاقد سند معتبر است. این روایت، با شأن پیامبری که مبتنی بر شفاعت و رحمت است، سازگار نیست. آیه شریفه فَإِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ (سوره مائده، آیه ۱۱۸) به مقام شفاعت پیامبر اشاره دارد، نه بی‌تفاوتی نسبت به عذاب بندگان. ترجمه این آیه چنین است: «اگر عذابشان کنی، آنان بندگان تواند.»

این نقد، چونان ستاره‌ای در آسمان معرفت، بر اهمیت انطباق روایات با شأن والای پیامبری تأکید می‌ورزد.

علم و حقیقت‌جویی فارغ از کفر و ایمان

استاد فرزانه قدس‌سره علم را گوهری ذاتی می‌داند که فارغ از کفر و ایمان، ارزشمند است. ایشان با اشاره به تجربه شخصی خویش با اساتید غیرمسلمان، علم را نوری می‌دانند که در هر ظرف و شرایطی درخشان است، چونان گوهری که در لجن نیز ارزش خویش را حفظ می‌کند.

درنگ: علم، چونان گوهری است که فارغ از کفر و ایمان، ارزش ذاتی خویش را حفظ می‌کند و حقیقت‌جویی را در هر شرایطی ممکن می‌سازد.

این دیدگاه، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت، بر جامعیت علم و نقش آن در سلوک انسانی تأکید دارد.

بخش پنجم: انتقال به مباحث حکومتی و عزت

انتقال به مباحث فصل سلیمانی

متن به مباحث بعدی، مرتبط با فصل سلیمانی، اشاره دارد که به موضوعات حکومت، سلطنت، شوکت و عزت می‌پردازد. این انتقال، چونان گذر از دریایی آرام به ساحلی پرشکوه، نشان‌دهنده جامعیت فصوص الحکم در بررسی ابعاد مختلف وجودی و الهی است.

این تغییر موضوع، به مثابه گشایش فصلی نو در کتاب هستی، بر تنوع و عمق مباحث عرفانی ابن‌عربی دلالت دارد.

جمع‌بندی

بخش هشتصد و پنجم فصوص الحکم، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی با محوریت اسماء الهی، عزت، غفران و رابطه عبد و رب پرداخته است. این نوشتار، با نقد تفاسیر غیر دقیق و روایات غیر مستند، بر اهمیت استنادات قرآنی و روایی معتبر تأکید می‌ورزد. تمایز میان عزت ذاتی خداوند و عزت عاریتی مخلوق، هماهنگی میان اسماء جلالیه و جمالیه، و نقد سلوک غیر حرفه‌ای، از جمله نکات برجسته این بخش است. این متن، چونان باغی پر از گل‌های معرفت، با زبانی فاخر و ساختاری منسجم، برای پژوهشگران عرفان نظری و فلسفه اسلامی، گنجینه‌ای ارزشمند ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی