در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 879

متن درس





تحلیل عرفانی و الهیاتی فص داودی فصوص الحکم

تحلیل عرفانی و الهیاتی فص داودی فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه هشتصد و هفتاد و نه)

مقدمه: تبیین حکمت نبوی در پرتو عرفان و الهیات

فص داودی در مجموعه فصوص الحکم ابن‌عربی، به تبیین حکمت نبوی حضرت داود علیه‌السلام اختصاص دارد و از منظر عرفانی و الهیاتی به مفاهیمی چون سبق و لحوق پرداخته است. این نوشتار، با بازخوانی دقیق درس‌گفتار هشتصد و هفتاد و نه، به تحلیل این مفاهیم با محوریت نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی می‌پردازد. هدف، ارائه تبیینی عمیق و منسجم از مفاهیم سبق، لحوق، و نسبت رحمت و غضب الهی است که با استناد به آیات قرآن کریم و اصول عقلی، دیدگاه‌های ناسازگار با منطق دینی را بررسی و تصحیح می‌کند. این بررسی با زبانی متین و علمی، به گونه‌ای سامان یافته که روح عرفان اسلامی و الهیات شیعی را در قالبی استدلالی و روشن بازتاب دهد، همچون چراغی که در تاریکی معرفت، راه را به سوی حقیقت می‌گشاید.

بخش یکم: مفهوم‌شناسی سبق و لحوق در عرفان و الهیات

تعریف و معانی سبق و لحوق

سبق و لحوق در ادبیات عرفانی و فلسفی به معانی متعددی به کار رفته‌اند: نخست، تقدم در وجود، مانند پیشی گرفتن یک موجود بر دیگری در ساحت هستی؛ دوم، الحاق و پیشی گرفتن، مانند اسبی که در مسابقه از اسب دیگر سبقت می‌گیرد؛ و سوم، برتری در صفات، مانند پیشی گرفتن در صنعت یا کرم. با این حال، این تقسیم‌بندی مورد نقد قرار می‌گیرد، زیرا هیچ لفظی به ذات خود بیش از یک معنای اصلی ندارد و معانی متعدد آن به قرائن خارجی وابسته است. لفظ «سبق» در ذات خود یک معنای اصلی دارد و معانی دیگر آن از قرائن زبانی و سیاق گفتار نشئت می‌گیرد. این دیدگاه با اصول ادبیات عربی و فلسفه زبان در سنت اسلامی هم‌خوانی دارد، که معانی الفاظ را به قرینه‌های خارجی وابسته می‌داند.

درنگ: معانی متعدد یک لفظ، از جمله سبق، به قرائن خارجی وابسته است و لفظ به خودی خود تنها یک معنای اصلی دارد. این اصل، مبنای نقد تقسیم‌بندی ابن‌عربی از سبق و لحوق است.

برای نمونه، لفظ «حیوان» در سیاق‌های مختلف معانی متفاوتی می‌یابد: با افزودن صفت «ناطق»، به انسان اشاره دارد و با صفت «صاهل»، به اسب. این تفاوت در معنا ناشی از قرائن است، نه ذات لفظ. بنابراین، ادعای چندمعنایی بودن سبق بدون توجه به قرائن، نادرست است و از اصول زبان‌شناسی اسلامی فاصله می‌گیرد.

نقد تعدد معانی لفظ

ادعای ابن‌عربی مبنی بر چندمعنایی بودن لفظ سبق، به دلیل عدم توجه به وحدت معنای اصلی لفظ، مورد نقد قرار می‌گیرد. در سنت ادبی و فلسفی اسلامی، هر لفظ دارای یک معنای اصلی است و معانی دیگر آن از قرائن سیاقی ناشی می‌شود. این نقد ریشه در اصول زبان‌شناسی اسلامی دارد که بر وحدت معنای لفظ تأکید می‌ورزد و معانی متعدد را به قرائن خارجی نسبت می‌دهد.

سبق به معنای تقدم وجودی

سبق به معنای تقدم وجودی، مستلزم وجود موجودی متأخر است تا مقایسه‌ای میان آن دو صورت پذیرد. بدون وجود لاحق، مفهوم سبق بی‌معنا می‌شود، زیرا سبق و لحوق از اسمای اضافی‌اند و تنها در رابطه میان دو موجود متساوی معنا می‌یابند. برای مثال، دوشنبه نسبت به سه‌شنبه سابق است و نسبت به یکشنبه لاحق. این نسبیت در روابط اضافی، با منطق فلسفی شیعی سازگار است که هر نسبتی را در گرو وجود دو طرف متساوی می‌داند.

نقد سبق وجودی خداوند

سبق وجودی خداوند به معنای حقیقی ممکن نیست، زیرا هیچ موجودی از جنس خداوند نیست که به او لاحق شود. برخلاف دیدگاه برخی فلاسفه، مانند ملاصدرا، که خداوند را دارای سبق حقیقی می‌دانند، موجودات مخلوق ظهور وجود الهی‌اند و نه لاحق بر او. این دیدگاه با اصل «لا تَكْرَارَ فِي التَّجَلِّي» در عرفان اسلامی هم‌خوانی دارد، که بر وحدت تجلی الهی تأکید می‌کند. موجودات، ظهورات وجود الهی‌اند و نه موجوداتی مستقل که بتوانند به خداوند ملحق شوند.

درنگ: سبق وجودی خداوند به معنای حقیقی ممکن نیست، زیرا موجودات مخلوق ظهور وجود الهی‌اند و نه لاحق بر او. این اصل با وحدت تجلی الهی در عرفان اسلامی هم‌راستاست.

سبق و لحوق به عنوان اسمای اضافی

سبق و لحوق، به عنوان اسمای اضافی، تنها در مقایسه میان دو موجود متساوی معنا دارند. این اصل، دیدگاه ابن‌عربی را که سبق را به معانی متعدد تقسیم می‌کند، نقد می‌کند. روابط اضافی، مانند سبق دوشنبه به سه‌شنبه، نسبی‌اند و معنای مطلق ندارند. این دیدگاه با منطق فلسفی شیعی هم‌خوان است که روابط را در گرو تساوی دو طرف می‌داند.

بخش دوم: نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی در باب رحمت و غضب الهی

نقد سبقت رحمت بر غضب

ابن‌عربی سبقت رحمت بر غضب را به معنای زوال یا اضمحلال غضب الهی تفسیر می‌کند، اما این دیدگاه با صفات ثابت الهی ناسازگار است. در الهیات شیعی، رحمت و غضب هر دو مظاهر ذات الهی‌اند و غضب ظهور رحمت در اجرای عدالت است. سبقت رحمت به معنای پایان یافتن غضب نیست، بلکه نشان‌دهنده حاکمیت رحمت بر غضب در ساحت الهی است.

درنگ: سبقت رحمت بر غضب به معنای زوال غضب نیست، بلکه غضب ظهور رحمت در اجرای عدالت الهی است. این دیدگاه با وحدت صفات الهی در الهیات شیعی هم‌راستاست.

نقد زوال غضب الهی

ادعای زوال غضب الهی، که ابن‌عربی مطرح می‌کند، با آیات قرآن کریم و اصول الهیاتی ناسازگار است. صفات الهی، از جمله غضب، ثابت و دائمی‌اند و قابل زوال یا تغییر نیستند. آیات متعدد قرآن کریم بر استمرار غضب الهی برای ظالمان تأکید دارند، مانند:

بِئْسَ الْمَصِيرَ

چه بد سرانجامی است.

این آیه به عذاب دائم در جهنم اشاره دارد و ادعای زوال غضب را رد می‌کند. تأکید قرآن کریم بر استمرار عذاب، هرگونه تفسیر مبنی بر پایان‌پذیری غضب الهی را نفی می‌کند.

نقد مفهوم نعیم در جهیم

ابن‌عربی ادعا می‌کند که در جهنم نیز نعمت (نعیم فی جهیم) وجود دارد، اما این دیدگاه با آیات قرآن کریم و منطق عقلی ناسازگار است. قرآن کریم با صراحت بر عذاب پایدار در جهنم تأکید دارد، مانند:

سَاءَتْ مَصِيرًا

چه بد سرانجامی است.

این آیه هرگونه نعمت در جهنم را نفی می‌کند. ادعای نعیم در جهیم، ریشه در تفسیرهای نادرست عرفانی دارد و به گمراهی منجر می‌شود، زیرا با آیات صریح قرآن کریم مغایرت دارد.

درنگ: ادعای نعیم در جهیم با آیات قرآن کریم، مانند «سَاءَتْ مَصِيرًا»، ناسازگار است و فاقد پایه قرآنی یا عقلی است.

تأثیر اعمال در آخرت

اعمال انسان، چه نیک و چه بد، در دنیا و آخرت همراه اوست و زوال‌پذیر نیست. این اصل با آیات قرآن کریم هم‌خوانی دارد، مانند:

وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ

و هر کس به قدر ذره‌ای نیکی کند، آن را می‌بیند، و هر کس به قدر ذره‌ای بدی کند، آن را می‌بیند.

این آیه بر مسئولیت دائم انسان در برابر اعمالش تأکید دارد و اصل عدالت الهی را در آخرت نشان می‌دهد. آثار اعمال انسان، چه خیر و چه شر، در آخرت پایدار است و نابود نمی‌شود.

نقد رحمت به معنای نجات گنهکاران

ابن‌عربی رحمت الهی را به معنای نجات گنهکاران از دست منتقم الهی تفسیر می‌کند، اما این دیدگاه با آیات قرآن کریم و منطق الهیاتی ناسازگار است. در الهیات شیعی، رحمت و غضب هر دو فعال‌اند و غضب برای ظالمان پایدار است. رحمت الهی گنهکاران را از عدالت الهی نمی‌رهاند، بلکه عدالت و رحمت در ذات الهی هماهنگ‌اند.

نقد الحاق غضب به رحمت

ادعای الحاق غضب به رحمت، که مستلزم غیریت میان آن دو است، نادرست است. در الهیات شیعی، غضب ظهور رحمت است و نه موجودی مستقل. این دیدگاه با وحدت صفات الهی در فلسفه اسلامی هم‌خوانی دارد، که صفات الهی را متحد با ذات الهی می‌داند.

درنگ: غضب الهی ظهور رحمت است و نه موجودی مستقل که به رحمت ملحق شود. این اصل با وحدت صفات الهی در فلسفه اسلامی هم‌راستاست.

نقد زوال احکام غضب

احکام غضب الهی، که در جهنم تجلی می‌یابد، زوال‌پذیر نیست. آیات قرآن کریم بر استمرار عذاب در جهنم تأکید دارند، مانند:

لَمَّا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا

هنگامی که از شدت اندوه خواستند از آن [جهنم] بیرون آیند، به آن بازگردانده شدند.

این آیه بر دائمی بودن عذاب جهنم و عدم رهایی گنهکاران تأکید دارد و ادعای زوال احکام غضب را رد می‌کند.

نقد پایان‌پذیری غضب الهی

غضب الهی پایان‌پذیر نیست، زیرا زوال غضب به اختلال در عدالت الهی منجر می‌شود. بدون غضب، نظم الهی و مجازات ظالمان مختل می‌شود. این اصل با ضرورت عدالت الهی در قرآن کریم سازگار است، که غضب را مظهر اجرای عدالت می‌داند.

نقد رحمت به عنوان جایگزین غضب

رحمت الهی جایگزین غضب نمی‌شود، زیرا هر دو مظاهر ذات الهی‌اند. غضب، ظهور رحمت در اجرای عدالت است، و نه صفتی مستقل که با رحمت جایگزین شود. این دیدگاه با وحدت صفات الهی در عرفان شیعی هم‌خوانی دارد، که صفات را متحد با ذات الهی می‌داند.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های عرفانی و تأثیرات آن

نقد رغبت به گناه

رغبت به گناه، مانند اعتیاد، دلیل بر صحت آن نیست، بلکه ناشی از خیالات باطل است. این دیدگاه با آیات قرآن کریم هم‌خوانی دارد، مانند:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا

ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس.

این آیه بر اختیار انسان در انتخاب حق یا باطل تأکید دارد و رغبت به گناه را به عنوان خیال باطل رد می‌کند. رغبت به گناه، برخلاف رغبت به حق، انسان را از کمال دور می‌کند.

نقد دوگانگی مرغوب و مهروب

برخی امور می‌توانند هم مرغوب و هم مهروب باشند، مانند زخم کندن که هم لذت دارد و هم درد. این دوگانگی ناشی از حالات نفسانی است و نه حقیقت امر. برای مثال، در برخی حالات نفسانی، انسان از عملی لذت می‌برد که در حقیقت به زیان اوست. این دیدگاه با تحلیل فلسفی لذت و درد در سنت اسلامی سازگار است.

نقد خیالات انسانی

اکثر کردارهای انسانی مبتنی بر خیالات باطل است که از حقیقت دورند و به محرومیت منجر می‌شوند. مرغوبات ربانی، که به کمال می‌انجامند، در برابر خیالات باطل قرار دارند. این نقد به ضرورت تهذیب نفس در عرفان اسلامی تأکید دارد، که انسان را از خیالات باطل به سوی حق رهنمون می‌شود.

درنگ: خیالات باطل، مانند رغبت به گناه، انسان را از حقیقت دور می‌کند، در حالی که مرغوبات ربانی به سوی کمال رهنمون می‌شوند.

نقد اعراف به عنوان حد وسط

ابن‌عربی اعراف را به عنوان حد وسط بین بهشت و جهنم، نه سرد و نه گرم، تفسیر می‌کند. این دیدگاه با تفاسیر قرآنی اعراف، که آن را جایگاهی خاص برای افرادی با موقعیت ویژه می‌داند، ناسازگار است. در تفسیر شیعی، اعراف جایگاه افرادی خاص است و نه صرفاً حالتی میانه.

نقد تقلید بدون فهم

دعوت ابن‌عربی به تقلید بدون فهم، با منطق دینی ناسازگار است. در سنت شیعی، فهم و بصیرت شرط هدایت‌اند و تقلید کورکورانه انسان را از شهود حق بازمی‌دارد. این نقد به ضرورت استدلال و بصیرت در مباحث الهیاتی تأکید دارد.

نقد استفاده از شعر به جای استدلال

ابن‌عربی با بهره‌گیری از شعر به جای استدلال قرآنی یا عقلی، دیدگاه‌های خود را توجیه می‌کند. این روش، به دلیل فقدان پایه استدلالی، ضعف منطقی دارد و نمی‌تواند مبنای مباحث الهیاتی قرار گیرد. استدلال قرآنی و عقلی، شرط اساسی در تحلیل‌های دینی است.

تأثیر حال مرگ بر قیامت

حال مرگ تأثیر مستقیم بر قیامت دارد؛ کسی که با حالتی خاص، مانند رقص، از دنیا رود، با همان حال محشور می‌شود. این دیدگاه با روایات شیعی درباره تأثیر حالات نفسانی در آخرت سازگار است، اما به معنای نعمت در جهنم نیست.

نقد گمراهی تاریخی

دیدگاه‌های نادرست عرفانی، مانند آنچه ابن‌عربی مطرح کرده، به گمراهی تاریخی و تضعیف معارف دینی منجر شده است. این نقد، به ضرورت بازنگری در میراث عرفانی و بازگشت به قرآن کریم تأکید دارد، که مبنای صحیح معادشناسی و الهیات است.

درنگ: بازگشت به قرآن کریم و تحلیل آیات آن، تنها راه رفع گمراهی و دستیابی به سعادت است.

اهمیت بازگشت به قرآن کریم

قرآن کریم، با بیش از دو هزار آیه درباره قیامت، مبنای صحیح معادشناسی است. بازگشت به آیات آن، راه سعادت و رفع گمراهی است. این دیدگاه، هرگونه تفسیر نادرست عرفانی را که با قرآن کریم ناسازگار باشد، رد می‌کند.

نقد خلود و معاد جسمانی

دیدگاه‌های ابن‌عربی درباره خلود و معاد جسمانی فاقد پایه قرآنی‌اند و نیازمند تصحیح‌اند. تحلیل قرآنی این مفاهیم، دیدگاه‌های نادرست را رد می‌کند و بر ضرورت بازنگری در معادشناسی عرفانی تأکید دارد.

جمع‌بندی: بازخوانی فص داودی در پرتو قرآن و عقل

تحلیل فص داودی فصوص الحکم، با تمرکز بر مفاهیم سبق و لحوق و نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی، نشان داد که بسیاری از تفاسیر او با آیات قرآن کریم و منطق الهیاتی ناسازگار است. مفاهیمی چون زوال غضب الهی، نعیم در جهیم، و الحاق غضب به رحمت، به دلیل فقدان پایه قرآنی و عقلی، نمی‌توانند مبنای معرفت دینی قرار گیرند. تأکید بر وحدت صفات الهی، استمرار عدالت الهی، و بازگشت به قرآن کریم، از دستاوردهای این بررسی است. این نوشتار، همچون آیینه‌ای صاف، حقیقت را از خیال بازمی‌شناساند و راه را به سوی معرفتی ناب و الهی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی