در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 908

متن درس





تحلیل فص ایوبی فصوص الحکم

تحلیل فص ایوبی فصوص الحکم با رویکرد عرفانی و فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۰۸)

دیباچه

فص ایوبی فصوص الحکم، اثری سترگ از محیی‌الدین ابن‌عربی، به بررسی حکمت نبوی حضرت ایوب علیه‌السلام می‌پردازد و با نگاهی عمیق به مفاهیم اعتدال، اراده الهی و انسانی، و نظام احسن در عالم خلقت، دریچه‌ای به سوی تأملات عرفانی و فلسفی می‌گشاید. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتار شماره ۹۰۸، تلاش دارد تا با زبانی علمی و منسجم، این مفاهیم را با رویکردی تخصصی و دانشگاهی تبیین نماید. هدف، ارائه تحلیلی جامع و دقیق از محتوای اصلی است که با حفظ اصالت متن، به تبیین رابطه میان مرجحات فاعلی، اعتدال خلقی، و نقش اراده در خلقت می‌پردازد. این اثر، با ساختاری نظام‌مند و بهره‌گیری از تمثیلات ادبی، کوشیده است تا مفاهیم پیچیده عرفانی و فلسفی را به‌گونه‌ای روشن و جذاب برای مخاطبان متخصص عرضه کند..

بخش نخست: مفهوم اعتدال در عالم تکوین و طب

رفع افراط حرارت و رجوع به اعتدال

در حکمت ایوبی، خداوند متعال از وجود حضرت ایوب علیه‌السلام، افراط حرارت را که منشأ آلام و رنج‌ها بود، زائل فرمود. این رفع حرارت، نه به معنای نفی کامل آن، بلکه به معنای بازگرداندن مزاج به حالت تعادل است. همان‌گونه که خورشید با تابش متعادل، حیات را به زمین می‌بخشد، اعتدال در مزاج نیز حیات جسمانی را حفظ می‌کند.

درنگ: اعتدال مزاجی در طب سنتی اسلامی، به مثابه کلیدی برای گشودن قفل بیماری‌هاست، که با تنظیم کیفیات بدن، سلامت را بازمی‌گرداند.

این دیدگاه با مبانی طب سنتی اسلامی هم‌خوانی دارد، که بر تنظیم مزاج و تعادل در کیفیات چهارگانه تأکید می‌ورزد. بیماری حضرت ایوب، ناشی از عفونت بود، نه صرفاً حرارت، و این امر نقدی بر دیدگاه‌های سنتی است که بیماری‌ها را تنها به حرارت و برودت نسبت می‌دادند.

تعریف طب و نقش آن در تعادل

طب، دانشی است که با تصحیح بدن از طریق رفع زیاده و نقصان در کیفیات، به بازسازی سلامت می‌پردازد. این تعریف، ریشه در فلسفه اسلامی دارد که سلامت را نتیجه تناسب و اعتدال می‌داند. همان‌گونه که باغبان، شاخه‌های اضافی را هرس می‌کند تا درخت به بار نشیند، طبیب نیز با تنظیم مزاج، بدن را به سوی سلامت هدایت می‌کند.

با این حال، اعتدال حقیقی در عالم تکوین و بدن، به دلیل وجود میل و اراده، ممکن نیست. عالم تکوین، مانند رودی جاری، پیوسته در حرکت است و از استوای مطلق خارج می‌شود. این اصل با فلسفه حرکت جوهری و تجدد امثال، که عالم را لحظه‌به‌لحظه نو می‌سازد، هم‌سو است.

نقد دیدگاه‌های سنتی در طب

دیدگاه‌های سنتی درباره حرارت و برودت، از منظر علم مدرن، فاقد وجاهت علمی‌اند. بیماری‌ها، مانند عفونت، تنها به کیفیات چهارگانه وابسته نیستند. همان‌گونه که ابزارهای کهن در برابر فناوری‌های نوین رنگ می‌بازند، دیدگاه‌های سنتی نیز در برابر پیشرفت‌های پزشکی مدرن، ابتدایی به نظر می‌رسند. با این حال، طب مدرن نیز کامل نیست و روش‌هایی مانند انجماد رحم، در آینده ممکن است ابتدایی تلقی شوند.

بخش دوم: مرجحات فاعلی و نقش اراده در خلقت

میل و اراده در تحقق موجودات

تمامی موجودات، اعم از آنچه خداوند، انسان یا طبیعت پدید می‌آورد، از طریق میل و اراده شکل می‌گیرند. مرجح فاعلی، مانند کلیدی است که قفل خلقت را می‌گشاید و با غلبه بر استوای اولیه، موجودیت را رقم می‌زند. این اصل، با نقش فاعل در فلسفه اسلامی هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده حکمت الهی در آفرینش است.

درنگ: مرجح فاعلی، چونان نیرویی است که ترازوی خلقت را از سکون به حرکت درمی‌آورد و موجودات را از امکان به actuality می‌رساند.

تمثیل ترازوی خلقت

عالم، مانند ترازویی است که بدون مرجح، در حالت سکون باقی می‌ماند. هنگامی که مرجح فاعلی، مانند اراده الهی یا انسانی، بر یکی از کفه‌ها سنگینی می‌کند، خلقت به وقوع می‌پیوندد. این تمثیل، نقش فاعلیت را در فلسفه اسلامی به‌زیبایی نشان می‌دهد، چنان‌که بدون غلبه مرجح، هیچ موجودی پدید نمی‌آید.

فاعلیت و قابلیت در خلقت

فاعلیت مرجح، عامل خلقت است، اما قابلیت خلق به اعتدال وابسته است. مانند آب و خاک که تنها با تناسب معین به گل تبدیل می‌شوند، خلقت نیز در ظرف قابل به اعتدال نیاز دارد. این تناسب، مانند نغمه‌ای است که از ساز هستی برمی‌خیزد و هر موجود را به آهنگ خاص خود می‌نوازد.

بخش سوم: نظام احسن و عدالت الهی

نظام احسن و اعتدال خلقت

نظام خلقت، بر پایه اعتدال و عدالت استوار است. قرآن کریم می‌فرماید:

الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ

آن که آفرید و سامان داد.

تسویه الهی، به معنای اعتدال در خلقت است، مانند معماری که بنایی را با تناسب و دقت بنا می‌کند. این اصل، با فلسفه نظام احسن در الهیات اسلامی هم‌خوانی دارد.

درنگ: نظام احسن، چونان آیینه‌ای است که عدالت و اعتدال الهی را در عالم خلقت بازمی‌تاباند.

صراط مستقیم و اعتدال

صراط مستقیم، تجلی اعتدال و عدالت در عالم است. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ

ما او را به راه راست هدایت کردیم.

سبيل، به معنای اعتدال و صراط مستقیم است، مانند راهی که مسافر را به مقصد می‌رساند. استوای الهی بر عرش، نشانه‌ای از این عدالت و اعتدال است.

نقصان و مسئولیت انسانی

هر نقص و کاستی در عالم، نتیجه اعمال انسانی است، نه خلقت الهی. قرآن کریم می‌فرماید:

بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيهِمْ

به سبب آنچه دست‌هایشان فراهم آورده است.

این آیه، بر مسئولیت انسان در برابر نقصان تأکید دارد، مانند باغبانی که با بی‌توجهی، باغ را به نابودی می‌کشاند. این دیدگاه، با الهیات شیعی و توحید مفضل هم‌سو است.

بخش چهارم: انسان، خسران و راه رهایی

خسران ذاتی انسان

انسان، به‌طور ذاتی در خسران است، مگر با ایمان و عمل صالح. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ

به راستی انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند.

ایمان و عمل صالح، مانند کلیدی است که قفل خسران را می‌گشاید و انسان را به سوی اعتدال و رهایی هدایت می‌کند. این اصل، با ضرورت اصلاح نفس در عرفان اسلامی هم‌خوانی دارد.

نقد استکبار انسانی

استکبار انسان، مانع اعتدال و عبودیت است. قرآن کریم می‌فرماید:

أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ

که خود را بی‌نیاز دید.

استکبار، مانند سایه‌ای است که نور عبودیت را می‌پوشاند. سجده انسانی، با واژگونی اسافل اعضا، برای رفع این ادعای ربوبیت طراحی شده است، مانند درختی که با هرس شاخه‌های اضافی، به رشد حقیقی می‌رسد.

درنگ: سجده، چونان آیینه‌ای است که فروتنی انسان را در برابر عظمت الهی بازمی‌نمایاند و استکبار را زائل می‌کند.

سجده موجودات غیرانسانی

موجودات غیرانسانی، به دلیل نبود استکبار، سجده‌ای ساده‌تر دارند. قرآن کریم می‌فرماید:

يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای او تسبیح می‌گویند.

تسبیح و سجده موجودات، متناسب با طبیعت آن‌هاست، مانند نغمه‌ای که هر موجود با آهنگ خاص خود در هستی می‌نوازد.

بخش پنجم: حب الهی و نقد دیدگاه‌های ناسازگار

حب الهی و متابعت

حب الهی، هم ذاتی و هم فعلی است و با متابعت از پیامبر تحقق می‌یابد. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ

اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد.

حب الهی، مانند جویباری است که با متابعت از پیامبر به دریای رحمت الهی می‌پیوندد. نقد ادعای نبود میل در خدا، با استناد به این آیه، نادرست است و با الهیات قرآنی هم‌خوانی ندارد.

نقد روایت کنز مخفی

روایت «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف» از نظر رجالی معتبر نیست، هرچند در عرفان رایج است. این نقد، مانند غربالگری است که حقیقت را از غیرحقیقت جدا می‌کند و بر ضرورت بررسی اسناد در علوم دینی تأکید دارد.

بخش ششم: نقد فرهنگ‌ها و نظام‌های فکری

نقد فرهنگ غیرشیعی

فرهنگ غیرشیعی، از عصمت و اعتدال دور است و خدا را غیرعادل می‌داند. قرآن کریم می‌فرماید:

لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ

او به بندگان ستمگر نیست.

خداوند، مانند پادشاهی عادل است که با حکمت و عدالت، عالم را اداره می‌کند. این دیدگاه، با الهیات شیعی که بر عصمت و عدالت تأکید دارد، هم‌سو است.

نقد دیکتاتوری الهی

خداوند دیکتاتور نیست و عالم خلقت او بی‌نقص است. قرآن کریم می‌فرماید:

فَارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ هَلْ تَرَىٰ مِنْ فُطُورٍ

پس دیده بازگردان دوبار، آیا خللی می‌بینی؟

عالم خلقت، مانند بنایی است که هیچ ترکی در آن یافت نمی‌شود. این آیه، بر نظم و عدالت الهی دلالت دارد و دیدگاه دیکتاتوری الهی را نفی می‌کند.

فرهنگ شیعی و عدالت

فرهنگ شیعی، بر عصمت، عدالت و اعتدال استوار است. این فرهنگ، مانند چراغی است که مسیر هدایت را روشن می‌کند و خدا، معصومان و مؤمنان را عادل و معتدل می‌داند.

بخش هفتم: تسلط بر مال و نقد اسراف

تسلط بر مال و استفاده صحیح

تسلط بر مال، به معنای استفاده صحیح و پرهیز از اسراف است. مال، مانند امانتی است که باید با حکمت و عدالت از آن بهره برد. اسراف، خیانت در این امانت است و مستوجب مجازات فقهی، مانند خمس و تعزیر، می‌شود.

درنگ: تسلط بر مال، چونان امانتداری است که با استفاده حکیمانه، عدالت و اعتدال را در زندگی انسان رقم می‌زند.

بخش هشتم: اعتدال در عبادت و عمر طولانی

اعتدال در عبادت

قرب به اعتدال در عبادت، هدف است، اما اعتدال حقیقی خاص اولیاست. قرآن کریم می‌فرماید:

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ

ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آن‌ها نعمت دادی.

صراط مستقیم، مانند پلی است که اولیا را به اعتدال حقیقی می‌رساند، در حالی که دیگران به قرب آن رهنمون می‌شوند.

اعتدال و عمر طولانی

اعتدال حقیقی، می‌تواند به عمر طولانی اولیا منجر شود. محافظت از موانع و امراض، مانند سپری است که حیات طبیعی را حفظ می‌کند. عوامل محیطی و غیربومی، مانند بادهای مخالف، عمر طبیعی انسان را کاهش می‌دهند.

افزایش عمر در دوران مدرن

افزایش عمر متوسط در دوران مدرن، نتیجه بهداشت و پیشگیری است، نه اعتدال طبیعی. مانند بنایی که با تعمیرات ظاهری استحکام می‌یابد، اما بنیاد آن همچنان کهن است، عمر مدرن نیز با پیشرفت‌های پزشکی طولانی شده، اما عمر طبیعی تغییر نکرده است.

بخش نهم: نقد مسائل اجتماعی و علمی

نقد افزایش حضور دختران در دانشگاه

افزایش حضور دختران در دانشگاه، نتیجه محدودیت‌های اجتماعی پسران است، نه برتری استعداد. مانند ترازویی که کفه‌اش به دلیل سنگینی مشکلات یک طرف، بالا می‌رود، حضور دختران نیز به دلیل کاهش موانع برای آنان افزایش یافته است.

نقد رویکردهای علم دینی

علم دینی باید به جای تمرکز بر امور حاشیه‌ای، مانند رجال، به علوم کاربردی مانند طب توجه کند. این نقد، مانند فراخوانی است برای بازسازی بنای علم دینی، تا با دانش روز همگام شود و به نیازهای جامعه پاسخ دهد.

درنگ: علم دینی، چونان نهالی است که با توجه به علوم کاربردی و روزآمد، به درختی تنومند تبدیل می‌شود.

نتیجه‌گیری

فص ایوبی فصوص الحکم، با تمرکز بر مفهوم اعتدال، نقش مرجحات فاعلی و اراده الهی و انسانی، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حکمت خلقت گشوده است. این تحلیل نشان داد که عالم، بر پایه عدالت و اعتدال آفریده شده، اما مرجحات فاعلی برای تحقق موجودات ضروری‌اند. نقد دیدگاه‌های غیرعلمی طب سنتی و فرهنگ‌های غیرشیعی، بر ضرورت بازنگری در رویکردهای سنتی و همگامی با علم مدرن تأکید دارد. این اثر، با تبیین رابطه میان خلقت، اعتدال و مسئولیت انسانی، راه را برای تأملات عمیق‌تر فلسفی و عرفانی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی