در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 937

متن درس





حکمت مالکیه در کلمه زکریاویه: تبیین عرفانی و نقد مفاهیم در فصوص الحکم

حکمت مالکیه در کلمه زکریاویه: تبیین عرفانی و نقد مفاهیم در فصوص الحکم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۳۷)

دیباچه: درآمدی بر حکمت مالکیه و مقام حضرت زکریا علیه‌السلام

فص زکریاویه در فصوص الحکم ابن‌عربی، با عنوان «حکمت مالکیه فی کلمه زکریاویه»، به تبیین مقام معنوی حضرت زکریا علیه‌السلام و رابطه او با مفهوم مالکیت الهی و سلطه بر نفس می‌پردازد. این فص، با تمرکز بر مفاهیم عمیق عرفانی مانند رحمت و غضب الهی، تمایز میان مَلَک، مِلک و مُلک، و جایگاه زکریا به‌عنوان مالک نفس، دریچه‌ای به سوی فهم ارتباط میان اسمای الهی و تجلیات آن‌ها در سیره انبیا می‌گشاید. استاد فرزانه قدس‌سره، در درس‌گفتار جلسه نهصد و سی و هفتم، با نگاهی نقادانه و عمیق، به تحلیل این فص پرداخته و با استناد به آیات قرآنی و اصول عرفانی، اشکالات منطقی و مفهومی متن ابن‌عربی را بررسی کرده‌اند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتار، در قالبی علمی و دانشگاهی، مفاهیم را با زبانی متین و فاخر بازنویسی کرده و با تمثیلات ادبی، چونان چراغ‌هایی در مسیر حقیقت، راه فهم این معارف عمیق را روشن می‌سازد. متن، ضمن وفاداری به محتوای اصلی، با افزودن توضیحات تکمیلی و پیوندهای معنایی، به غنای علمی آن افزوده و نقدهای استاد را در چارچوبی منسجم ارائه می‌دهد.

بخش نخست: نقد سبک نگارش ابن‌عربی و تبیین مفاهیم بنیادین

نقد ساختار و سبک نگارش فص زکریاویه

فص زکریاویه در فصوص الحکم، به دلیل پراکندگی عبارات و فقدان انسجام علمی، از منظر نگارش مورد انتقاد قرار گرفته است. این پراکندگی، مانند جویبارهایی پراکنده که به یک رودخانه واحد نمی‌پیوندند، فهم دقیق مفاهیم را دشوار می‌سازد. اصلاح این عبارات، به دلیل پیچیدگی و عدم انسجام، گاه دشوارتر از نگارش متنی جدید است. این نقد، مانند آینه‌ای، ضرورت دقت و انسجام در نگارش متون عرفانی و فلسفی را نشان می‌دهد و بر اهمیت ارائه مفاهیم به‌صورت منظم و علمی تأکید دارد.

درنگ: پراکندگی و فقدان انسجام در سبک نگارش ابن‌عربی، فهم مفاهیم عرفانی را دشوار ساخته و اصلاح آن را چالش‌برانگیز می‌کند.

تبیین مفاهیم مَلَک، مِلک و مُلک

یکی از محورهای اصلی فص زکریاویه، تمایز میان مفاهیم مَلَک، مِلک و مُلک است. مَلَک، به معنای سلطه و احاطه کلی بر شیء، مانند نسیمی است که بر همه چیز گسترانیده می‌شود و دربرگیرنده تمامی مراتب وجود است. مِلک، به جنس مالکیت اعتباری یا منفعتی اشاره دارد، مانند مالکیت عبد یا اجاره، که محدود به قراردادهای انسانی است. مُلک، اما، نوع خاصی از سلطه معنوی است که احاطه‌ای عمیق‌تر و متعالی‌تر را نشان می‌دهد و مختص حق تعالی است. این تمایز، مانند خطوطی روشن در نقشه وجود، مراتب مختلف مالکیت را از یکدیگر جدا می‌سازد.

هر مُلکی، مِلک است، اما هر مِلکی، مُلک نیست. مَلَک، به تصرف در امور اشاره دارد، مانند آنچه در آیه شریفه ﴿مَلِكِ النَّاسِ﴾ (سوره ناس: ۲؛ «پادشاه مردم») آمده است، که به مدیریت و سلطه الهی بر امور انسانی دلالت می‌کند. این مفاهیم، مانند شاخه‌های درختی تنومند، از ریشه واحد سلطه الهی نشأت گرفته و در مراتب مختلف تجلی می‌یابند.

درنگ: مَلَک، سلطه کلی، مِلک، مالکیت اعتباری، و مُلک، سلطه معنوی مختص حق تعالی است که مراتب مختلف احاطه را نشان می‌دهند.

تبیین انواع مالکیت

مالکیت در این فص، به چهار نوع تقسیم شده است: مالکیت ذاتی، اعتباری، منفعتی، و سلطه بر نفس. مالکیت ذاتی، مانند خورشیدی درخشان، مختص حق تعالی است که احاطه کامل بر تمامی موجودات دارد. مالکیت اعتباری، مانند سایه‌ای از این نور، به مالکیت عبد یا مملوک اشاره دارد که محدود به قراردادهای انسانی است. مالکیت منفعتی، مانند اجاره، به بهره‌مندی موقت از شیء دلالت می‌کند. سلطه بر نفس، اما، به معنای احاطه بر اراده و رفتار خویش است، مانند آنچه در حضرت زکریا علیه‌السلام تجلی یافته که مالک نفس خویش بود و به رضایت الهی پایبند ماند. این تقسیم‌بندی، مانند نقشه‌ای دقیق، مراتب مالکیت را در نظام عرفانی روشن می‌سازد.

درنگ: مالکیت ذاتی مختص حق، مالکیت اعتباری و منفعتی محدود به انسان، و سلطه بر نفس نشانه کمال معنوی است.

ملَکوت به‌عنوان گسترش مِلک و مُلک

ملَکوت، مانند دریایی بی‌کران، گسترش مِلک و مُلک است که احاطه الهی بر عالم غیب و شهادت را نشان می‌دهد. این مفهوم، مشابه رحموت (مبالغه رحمت) است که به گستردگی و فراگیری رحمت الهی اشاره دارد. ملَکوت، مانند آینه‌ای که تمامی عالم را در خود منعکس می‌کند، مظهر احاطه کامل الهی بر موجودات است و از مراتب متعالی سلطه الهی حکایت دارد.

درنگ: ملَکوت، گسترش مِلک و مُلک است و مانند رحموت، احاطه گسترده الهی بر عالم غیب و شهادت را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش نخست

فص زکریاویه، با تمرکز بر مفاهیم مالکیت و سلطه، از منظر سبک نگارش به دلیل پراکندگی و فقدان انسجام مورد نقد قرار گرفته است. تمایز میان مَلَک، مِلک و مُلک، مانند خطوطی روشن، مراتب مختلف احاطه را در نظام عرفانی ابن‌عربی تبیین می‌کند. مالکیت ذاتی، اعتباری، منفعتی، و سلطه بر نفس، مراتب مختلف این مفهوم را نشان می‌دهند. ملَکوت، به‌عنوان گسترش مِلک و مُلک، احاطه الهی بر عالم را آشکار می‌سازد. این بخش، با تمثیلاتی مانند نسیم، آینه، و دریا، مفاهیم عمیق عرفانی را برای مخاطب روشن کرده است.

بخش دوم: رحمت و غضب الهی: تحلیل و نقد

تبیین صفات ذاتی و فعلی الهی

تمامی صفات الهی، از جمله رحمت و غضب، ذاتی‌اند، اما به دو دسته ذاتی و فعلی تقسیم می‌شوند. صفات ذاتی، مانند علم و حیات، در ذات الهی ثابت‌اند و از وجود او جدا نمی‌شوند. صفات فعلی، مانند رحمت و غضب، در افعال الهی ظهور می‌یابند. غضب، صفتی جلالی و فعلی است که در برابر ناهنجاری‌های عظیم، مانند کفر، شرک، و ظلم، ظاهر می‌شود. این صفت، مانند تیغی تیز در دست عدالت الهی، برای اصلاح و تنبیه به کار می‌رود. این تمایز، مانند نوری که تاریکی‌های ابهام را می‌زداید، تفاوت میان صفات ذات و فعل را در الهیات اسلامی روشن می‌سازد.

درنگ: صفات الهی به ذاتی (مانند علم) و فعلی (مانند غضب) تقسیم می‌شوند که غضب، صفتی جلالی در برابر ناهنجاری‌هاست.

غضب به‌عنوان صفت ثانوی

غضب الهی، صفتی ثانوی است که در برابر ناهنجاری‌های عظیم، مانند کفر، شرک، و ظلم، ظهور می‌یابد. این صفت، مانند سپری برای حفظ نظم الهی، در برابر انحرافات بزرگ عمل می‌کند و نهایت آن، لعن الهی است که مختص کفار، مشرکین، و ظالمین است. برخلاف تصور برخی، غضب به امور جزئی تعلق نمی‌گیرد، بلکه مانند رعد و برقی در آسمان عدالت الهی، در برابر ناهنجاری‌های بزرگ ظاهر می‌شود.

درنگ: غضب الهی، صفتی ثانوی است که در برابر ناهنجاری‌های عظیم ظهور یافته و نهایت آن، لعن مختص کفار و ظالمین است.

نقد وجود عین ثابت برای غضب

ادعای وجود عین ثابت برای غضب، به دلیل ماهیت فعلی آن، مورد نقد قرار گرفته است. اعیان ثابته، وجودات علمی در علم الهی‌اند که طالب وجودند و با ظهور در عالم، احکام و خصوصیات خود را دارند. غضب، اما، به‌عنوان صفت فعلی، فاقد عین ثابت است و تنها در برابر ناهنجاری‌ها ظهور می‌یابد. این نقد، مانند کلیدی که قفل ابهام را می‌گشاید، تفاوت میان صفات ذاتی و فعلی را روشن می‌سازد و بر ضرورت دقت در تحلیل مفاهیم عرفانی تأکید دارد.

درنگ: غضب، به‌عنوان صفت فعلی، فاقد عین ثابت است و تنها در برابر ناهنجاری‌ها ظهور می‌یابد.

نقد سبقت رحمت بر همه چیز

ادعای ابن‌عربی مبنی بر سبقت رحمت الهی بر همه چیز، مورد نقد قرار گرفته و به وسعت رحمت اصلاح شده است. قرآن کریم می‌فرماید:

﴿وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ﴾

«و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است» (اعراف: ۱۵۶).

این آیه، مانند چشمه‌ای زلال، وسعت رحمت الهی را نشان می‌دهد که همه موجودات، از جمله غضب، را در بر می‌گیرد. سبقت رحمت، به معنای خروج از حوزه وجود و ورود به عدم است، که با منطق عرفانی سازگار نیست. رحمت، مانند آسمانی که همه چیز را در بر می‌گیرد، فراگیر است و نه سابق بر موجودات.

درنگ: رحمت الهی، به استناد ﴿وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ﴾، همه چیز را در بر می‌گیرد و سبقت آن به معنای خروج از وجود نیست.

رحمت به‌عنوان منشأ غضب

رحمت الهی، مانند دریایی بی‌کران، همه چیز، از جمله غضب، را در بر می‌گیرد. غضب، به‌عنوان صفت فعلی، از رحمت الهی نشأت گرفته و در راستای کمال موجودات عمل می‌کند. این دیدگاه، مانند نوری که تاریکی‌ها را می‌زداید، غضب را مظهر رحمت الهی معرفی می‌کند که برای حفظ نظم و امنیت عالم به کار می‌رود. به فرموده امیرالمؤمنین علیه‌السلام، رحمت الهی حتی غضب را در بر می‌گیرد، زیرا غضب نیز در خدمت کمال موجودات است.

درنگ: غضب الهی، به‌عنوان صفت فعلی، از رحمت الهی نشأت گرفته و در راستای کمال موجودات عمل می‌کند.

جمع‌بندی بخش دوم

رحمت و غضب الهی، به‌عنوان صفات ذاتی و فعلی، در نظام عرفانی ابن‌عربی جایگاه ویژه‌ای دارند. غضب، صفتی ثانوی است که در برابر ناهنجاری‌های عظیم ظهور می‌یابد و فاقد عین ثابت است. نقد ادعای سبقت رحمت، بر وسعت آن تأکید کرده و رحمت را فراگیر همه موجودات، از جمله غضب، می‌داند. این بخش، با تمثیلاتی مانند تیغ عدالت، چشمه زلال، و دریا، مفاهیم عمیق رحمت و غضب را تبیین کرده و بر ضرورت دقت در تحلیل مفاهیم عرفانی تأکید دارد.

بخش سوم: جایگاه حضرت زکریا علیه‌السلام و مالکیت نفس

مالکیت نفس در حضرت زکریا علیه‌السلام

حضرت زکریا علیه‌السلام، به‌عنوان مالک نفس خویش، نمونه‌ای برجسته از سلطه معنوی بر اراده و رفتار است. این مالکیت، مانند امواجی آرام در دریای توکل، نشان‌دهنده رضایت او به قضای الهی و استقامت در برابر سختی‌هاست. زکریا، با احاطه بر نفس خویش، به مقامی رسید که در برابر شداید و آزارها، تسلیم اراده الهی بود. این ویژگی، مانند ستاره‌ای درخشان در آسمان کمال، او را به‌عنوان مالک حقیقی نفس معرفی می‌کند.

درنگ: حضرت زکریا علیه‌السلام، با احاطه بر نفس و رضایت به قضای الهی، مالک حقیقی نفس خویش بود.

نقد داستان اره کردن زکریا علیه‌السلام

روایت اره کردن حضرت زکریا علیه‌السلام و زنده ماندن او، به دلیل ناسازگاری با منطق و عبارت «لم ید إلا لله» (تسلیم به خدا)، مورد تردید قرار گرفته است. این داستان، مانند سایه‌ای مبهم بر حقیقت، نیازمند بازنگری است. تسلیم زکریا به اراده الهی، مانند درختی استوار در برابر طوفان، با ادعای دو نیم شدن و زنده ماندن سازگار نیست. این نقد، مانند کلیدی که قفل ابهام را می‌گشاید، بر ضرورت انطباق روایات با منطق و قرآن کریم تأکید دارد.

درنگ: داستان اره کردن زکریا علیه‌السلام، به دلیل ناسازگاری با تسلیم او به خدا، نیازمند بازنگری و انطباق با منطق قرآنی است.

مردانگی عرفانی زکریا علیه‌السلام

مردانگی در عرفان، به معنای سلطه بر نفس و تسلیم به اراده الهی است. زکریا علیه‌السلام، مانند کوهی استوار، با احاطه بر نفس و عدم ترس از شداید، نمونه‌ای از این مردانگی است. این ویژگی، مانند گوهری درخشان، او را از دیگران متمایز می‌سازد و نشان‌دهنده کمال معنوی اوست. به قول شاعر: «گر بر سر نفس خویش امیری، مردی / گر بر دگران حرف نگیری، مردی».

درنگ: مردانگی زکریا علیه‌السلام، به معنای سلطه بر نفس و تسلیم به اراده الهی، نشانه کمال معنوی اوست.

جمع‌بندی بخش سوم

حضرت زکریا علیه‌السلام، با مالکیت بر نفس و تسلیم به قضای الهی، نمونه‌ای برجسته از کمال معنوی است. نقد داستان اره کردن او، بر ضرورت انطباق روایات با منطق و قرآن کریم تأکید دارد. مردانگی عرفانی زکریا، مانند ستاره‌ای در آسمان کمال، او را به‌عنوان مالک حقیقی نفس معرفی می‌کند. این بخش، با تمثیلاتی مانند دریا، درخت، و کوه، جایگاه والای زکریا را در نظام عرفانی تبیین کرده است.

بخش چهارم: آزار انبیا و استقامت در راه خدا

انواع آزار انبیا

آزار انبیا به دو نوع خانگی و خارجی تقسیم می‌شود. آزار خانگی، مانند آنچه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در خانه تحمل کردند، به دلیل تداوم و شدت، سخت‌تر از آزار خارجی است. این آزار، مانند خاری در قلب، پیوسته انبیا را آزرده و استقامت آن‌ها را در راه خدا نشان می‌دهد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با تحمل آزارهای خانگی و خارجی، نمونه‌ای بی‌نظیر از مالکیت نفس و استقامت در راه خدا بودند.

درنگ: آزار خانگی انبیا، به دلیل تداوم و شدت، سخت‌تر از آزار خارجی است و استقامت آن‌ها را نشان می‌دهد.

قدرت تحمل زکریا علیه‌السلام

حضرت زکریا علیه‌السلام، با تحمل سختی‌ها برای حفظ دین و نصرت الهی، مالک حقیقی نفس خویش بود. این استقامت، مانند سپری در برابر طوفان‌های آزار، او را به مقامی والا رساند. زکریا، با رضایت به قضای الهی، مانند درختی استوار، در برابر شداید ایستادگی کرد و دین خدا را حفظ نمود.

درنگ: زکریا علیه‌السلام، با تحمل سختی‌ها برای حفظ دین، مالک حقیقی نفس خویش بود.

سختی‌های پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با تحمل آزارهای خانگی و خارجی، نمونه‌ای بی‌نظیر از استقامت بودند. این سختی‌ها، مانند آتش‌هایی که جگر را می‌سوزاند، شدت آزارهای وارد بر ایشان را نشان می‌دهد. پیامبر، با رحمت و ملَکوت قوی خویش، حتی در برابر دشمنان خانگی، مانند نسیمی آرام، رفتار کردند و این استقامت، مانند گوهری درخشان، عظمت معنوی ایشان را آشکار می‌سازد.

درنگ: پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با تحمل آزارهای خانگی و خارجی، نمونه‌ای بی‌نظیر از استقامت و مالکیت نفس بودند.

نقد ساده‌انگاری سختی‌های انبیا

ساده‌انگاری سختی‌های انبیا، مانند پوشاندن نوری درخشان با پرده‌ای تیره، حقیقت استقامت آن‌ها را پنهان می‌کند. سختی‌های انبیا، به‌ویژه آزارهای خانگی، فراتر از تصورات ظاهری است و نیازمند تحلیل عمیق است. این نقد، مانند کلیدی که قفل حقیقت را می‌گشاید، بر ضرورت فهم دقیق سیره انبیا تأکید دارد.

درنگ: ساده‌انگاری سختی‌های انبیا، حقیقت استقامت آن‌ها را پنهان کرده و نیازمند تحلیل عمیق است.

نقد ادعای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره آزار

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «هیچ پیامبری مانند من آزرده نشد». این کلام، مانند کوهی عظیم، شدت آزارهای وارد بر ایشان را نشان می‌دهد، اما نیازمند سند معتبر و تحلیل دقیق است. این ادعا، مانند نوری که در تاریکی می‌درخشد، عظمت استقامت پیامبر را در مقایسه با دیگر انبیا آشکار می‌سازد، اما باید با منطق و استناد بررسی شود.

درنگ: ادعای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله مبنی بر شدت آزار، نیازمند سند معتبر و تحلیل دقیق است.

جمع‌بندی بخش چهارم

آزار انبیا، به‌ویژه آزار خانگی، شدت استقامت آن‌ها را در راه خدا نشان می‌دهد. حضرت زکریا علیه‌السلام و پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با تحمل سختی‌ها، مالکیت نفس خویش را به نمایش گذاشتند. نقد ساده‌انگاری این سختی‌ها و بررسی ادعای پیامبر، بر ضرورت فهم عمیق و استناد به منابع معتبر تأکید دارد. این بخش، با تمثیلاتی مانند خار، سپر، و کوه، عمق این مفاهیم را روشن کرده است.

بخش پنجم: نقد روایات و تبیین اعیان و احکام

نقد روایات غیرمستند درباره انبیا

روایات غیرمستند درباره انبیا، مانند داستان اره کردن زکریا علیه‌السلام، مانند سایه‌هایی مبهم، حقیقت را مخدوش می‌کنند. این روایات، به دلیل فقدان سند معتبر، به شبهات دامن زده و نیازمند بررسی دقیق در چارچوب علم حدیث‌اند. این نقد، مانند آینه‌ای که حقیقت را منعکس می‌کند، بر ضرورت رجوع به منابع معتبر و پرهیز از داستان‌های بی‌اساس تأکید دارد.

درنگ: روایات غیرمستند درباره انبیا، مانند داستان اره کردن زکریا، مخدوش بوده و نیازمند بررسی دقیق است.

تبیین اعیان و احکام آن‌ها

اعیان، وجودات علمی در علم الهی‌اند که طالب وجودند و با ظهور در عالم، احکام و خصوصیات خاص خود را دارند. این اعیان، مانند بذرهایی در خاک علم الهی، با ظهور در عالم خارج، احکام و لوازم خود را آشکار می‌کنند. هر مظهر، مانند کارتی در بازی شطرنج، اسمی و حکمی خاص دارد که روابط و احکام عالم را نشان می‌دهد. این تمثیل، مانند پلی میان عرفان و عالم محسوس، فهم احکام موجودات را آسان می‌سازد.

درنگ: اعیان، وجودات علمی طالب وجودند که با ظهور در عالم، احکام و خصوصیات خاص خود را دارند.

نقش تمثیل‌های قمار و شطرنج در فهم عالم

قمار و شطرنج، مانند آینه‌هایی که روابط عالم را منعکس می‌کنند، احکام و ظهورات موجودات را نشان می‌دهند. هر موجود، مانند مهره‌ای در شطرنج، اسمی و حکمی دارد که روابط و احکام عالم را تبیین می‌کند. این تمثیلات، مانند چراغ‌هایی در مسیر فهم، پیچیدگی‌های عالم را برای جویندگان حقیقت روشن می‌سازند.

درنگ: قمار و شطرنج، به‌عنوان تمثیل، احکام و روابط موجودات در عالم را نشان می‌دهند.

قمار عشق در سیره اولیا

اولیای خدا، مانند قماربازان عشق، همه چیز را در راه خدا فدا کردند و با استقامت در برابر دشمنان، پیروز شدند. این قمار عشق، مانند رودی خروشان، عظمت معنوی اولیا را نشان می‌دهد. فقدان آثار دشمنان اولیا، مانند معاویه و یزید، مانند خاکستری پراکنده در باد، شکست آن‌ها را آشکار می‌سازد، در حالی که آثار اولیا، مانند ستارگانی درخشان، همچنان پابرجاست.

درنگ: اولیای خدا، با قمار عشق الهی، در برابر دشمنان پیروز شدند و آثارشان پابرجاست.

جمع‌بندی بخش پنجم

نقد روایات غیرمستند، بر ضرورت استناد به منابع معتبر تأکید دارد. اعیان، به‌عنوان وجودات علمی، با ظهور در عالم، احکام خاص خود را دارند. تمثیل‌های قمار و شطرنج، روابط عالم را روشن می‌کنند، و قمار عشق اولیا، عظمت معنوی آن‌ها را نشان می‌دهد. این بخش، با تمثیلاتی مانند آینه، بذر، و رود خروشان، مفاهیم عمیق عرفانی را تبیین کرده است.

بخش ششم: نقد علم دینی و ضرورت نوآوری

نقد اظهارنظرهای غیرتخصصی در علم دینی

اظهارنظر در علوم دینی، مانند عرفان، بدون مطالعه عمیق، مانند کاشتن بذری در خاک نامناسب، به پراکندگی و خطا منجر می‌شود. این نقد، مانند آینه‌ای که عیوب را نشان می‌دهد، بر ضرورت تخصص و مطالعه دقیق در علوم دینی تأکید دارد. عالمان غیرمتخصص، که گاه بدون دانش کافی اظهارنظر می‌کنند، مانند مسافرانی گمراه در بیابان، راه حقیقت را گم می‌کنند.

درنگ: اظهارنظر غیرتخصصی در علوم دینی، به پراکندگی و خطا منجر شده و نیازمند مطالعه عمیق است.

نقد رویکردهای سنتی در علم دینی

علم دینی، گاه به دلیل پایبندی به سنت‌های کهنه، از نوآوری و اکتشافات جدید بازمانده است. این رویکرد، مانند قفلی بر درهای معرفت، مانع پیشرفت علوم دینی می‌شود. بازنگری در روش‌های آموزشی و گشودن درهای اکتشاف، مانند کلیدی که این قفل را می‌گشاید، برای پیشرفت علم دینی ضروری است.

درنگ: پایبندی به سنت‌های کهنه در علم دینی، مانع نوآوری بوده و نیازمند بازنگری است.

تبیین ایجاد اعیان در علم و خارج

اعیان، ابتدا در علم الهی موجود بوده و سپس در عالم خارج ظهور می‌یابند. این فرآیند، مانند بذری که در خاک علم الهی کاشته شده و در عالم خارج به درخت تبدیل می‌شود، خلقت موجودات را تبیین می‌کند. این دیدگاه، مانند نوری که مسیر خلقت را روشن می‌کند، فرآیند ظهور اعیان را در عرفان نظری توضیح می‌دهد.

درنگ: اعیان، ابتدا در علم الهی موجود بوده و سپس در عالم خارج ظهور می‌یابند.

جمع‌بندی بخش ششم

نقد اظهارنظرهای غیرتخصصی و رویکردهای سنتی در علم دینی، بر ضرورت تخصص و نوآوری تأکید دارد. اعیان، به‌عنوان وجودات علمی، با ظهور در عالم خارج، احکام خود را آشکار می‌کنند. این بخش، با تمثیلاتی مانند آینه، قفل، و بذر، اهمیت بازنگری در علم دینی و فهم فرآیند خلقت را روشن ساخته است.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

فص زکریاویه در فصوص الحکم، با تمرکز بر حکمت مالکیه، به تبیین مقام حضرت زکریا علیه‌السلام و مفاهیم عرفانی مانند مالکیت، رحمت، و غضب الهی می‌پردازد. نقد سبک نگارش ابن‌عربی، بر ضرورت انسجام در متون عرفانی تأکید دارد. تمایز میان مَلَک، مِلک، و مُلک، مراتب احاطه الهی را روشن می‌سازد. رحمت الهی، همه چیز را در بر می‌گیرد و غضب، به‌عنوان صفتی ثانوی، از آن نشأت می‌گیرد. زکریا علیه‌السلام، با مالکیت نفس و استقامت در برابر آزارها، نمونه‌ای از کمال معنوی است. نقد روایات غیرمستند و رویکردهای سنتی در علم دینی، بر ضرورت استناد به منابع معتبر و نوآوری تأکید دارد. این نوشتار، با تمثیلات فاخر، مانند چشمه زلال، دریا، و ستاره درخشان، مفاهیم عمیق این فص را در قالبی علمی و جذاب عرضه کرده تا راه جویندگان حقیقت را روشن سازد.

با نظارت صادق خادمی