در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 966

متن درس





تحلیل فصوص الحکم: شرح فص الیاسیه (معرفت تام الهی، تشبیه و تنزیه، و نقد مفهوم وهم)

تحلیل فصوص الحکم: شرح فص الیاسیه (معرفت تام الهی، تشبیه و تنزیه، و نقد مفهوم وهم)

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه نهصد و شصت و شش)

دیباچه

فص الیاسیه در فصوص الحکم ابن‌عربی، چونان گوهری تابناک در عرفان نظری، به بررسی معرفت تام الهی، رابطه تشبیه و تنزیه، و نقد مفهوم وهم در شناخت پروردگار می‌پردازد. این فص، با تکیه بر آیه شریفه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾ (شوری: ۱۱؛ «چیزى مانند او نیست و او شنوا و بیناست»)، تعادل میان تشبیه و تنزیه را در شرایع الهی تبیین کرده و دیدگاه ابن‌عربی مبنی بر برتری وهم بر عقل را به چالش می‌کشد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه و استدلالی، این مفاهیم را تحلیل کرده و بر ضرورت رویکرد علمی و ادبی در فهم متون دینی تأکید ورزیده‌اند. این نوشتار، با بازنویسی دقیق و تفصیلی، محتوای درس‌گفتار را در قالبی علمی و دانشگاهی ارائه می‌دهد، با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر و ساختاری منظم، تا چونان مشعلی فروزان، راه را برای پژوهشگران حوزه عرفان، الهیات و فلسفه اسلامی روشن سازد.

بخش نخست: معرفت تام الهی و نقش شرایع در تشبیه و تنزیه

معرفت تام و شرایع الهی

معرفت تام الهی، چونان چشمه‌ای زلال، از شرایع الهی سرچشمه می‌گیرد که تشبیه و تنزیه را توأمان به انسان می‌آموزند. شرایع، با ارائه صفات الهی در قالب تشبیه (شبیه‌سازی خدا به مخلوقات) و تنزیه (منزه دانستن خدا از هرگونه شباهت)، راه را برای شناخت جامع پروردگار هموار می‌سازند.

تحلیل: شرایع الهی، چونان راهنمایی حکیمانه، انسان را به سوی معرفتی کامل هدایت می‌کنند که در آن، تشبیه و تنزیه به‌سان دو بال، روح را به سوی حقیقت متعالی پرواز می‌دهند. این دیدگاه، شرایع را محور معرفت توحیدی معرفی می‌کند.

درنگ: معرفت تام الهی از شرایع الهی نشأت گرفته و تشبیه و تنزیه را توأمان ارائه می‌دهد.

استناد به آیه شریفه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾

آیه شریفه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾ (شوری: ۱۱؛ «چیزى مانند او نیست و او شنوا و بیناست»)، محور بحث تشبیه و تنزیه در فص الیاسیه است. این آیه، با تأکید بر تنزیه (منزه بودن خدا) و ذکر صفات سمیع و بصیر (تشبیه)، تعادل میان این دو را نشان می‌دهد.

تحلیل: این آیه، چونان کلیدی زرین، راه را برای فهم توحید در دو ساحت تشبیه و تنزیه می‌گشاید و معرفتی متعادل را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: آیه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾، با ترکیب تنزیه و تشبیه، معرفت تام الهی را تبیین می‌کند.

نقد تفسیر الميزان درباره آیه

تفسیر الميزان، به‌رغم اهمیت آیه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾، تنها به ذکر آن و نقش کاف زائد بسنده کرده و تحلیل عمیقی ارائه نداده است.

تحلیل: این نقد، چونان هشداری به پژوهشگران، بر ضرورت تحلیل ژرف آیات کلیدی در تفاسیر تأکید می‌ورزد، تا از سطحی‌نگری در فهم قرآن کریم پرهیز شود.

درنگ: تفسیر الميزان، به دلیل عدم تحلیل عمیق آیه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ﴾، در تبیین تشبیه و تنزیه ناکافی است.

محوریت فص الیاسیه در تشبیه و تنزیه

فص الیاسیه، تماماً به بررسی رابطه تشبیه و تنزیه اختصاص دارد و این دو مفهوم را به‌عنوان محور معرفت توحیدی معرفی می‌کند.

تحلیل: این فص، چونان آیینه‌ای شفاف، رابطه میان شباهت خدا به مخلوقات و منزه بودن او را بازتاب می‌دهد و معرفتی جامع را ارائه می‌کند.

درنگ: فص الیاسیه، به‌طور کامل به تبیین تشبیه و تنزیه در معرفت توحیدی اختصاص دارد.

نقش شرایع در ترکیب تشبیه و تنزیه

شرایع الهی، با ارائه احکام تشبیه و تنزیه به‌صورت توأمان، معرفتی کامل از پروردگار را به انسان عطا می‌کنند.

تحلیل: شرایع، چونان پلی استوار، انسان را از ظواهر به سوی باطن حقیقت هدایت کرده و تشبیه و تنزیه را در هم می‌آمیزند.

درنگ: شرایع الهی، با ترکیب تشبیه و تنزیه، معرفتی جامع از پروردگار ارائه می‌دهند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش به تبیین معرفت تام الهی و نقش شرایع در ارائه تشبیه و تنزیه پرداخت. شرایع، با ترکیب این دو مفهوم، انسان را به سوی شناخت کامل پروردگار هدایت می‌کنند. آیه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾، محور این معرفت بوده و فص الیاسیه، تماماً به تحلیل این دو ساحت اختصاص دارد. نقد تفسیر الميزان، بر ضرورت تحلیل عمیق‌تر آیات کلیدی تأکید دارد.

بخش دوم: نقد مفهوم وهم و برتری ادعایی آن بر عقل

نقد برتری سلطان وهم بر عقل

ابن‌عربی ادعا می‌کند که سلطان وهم بر سلطان عقل برتری دارد، اما این دیدگاه به دلیل ناسازگاری با قرآن کریم و روایات، بی‌اساس است.

تحلیل: وهم، چونان سایه‌ای لغزان، به خطا و نقص آلوده است و نمی‌تواند بر عقل، که چون مشعلی فروزان راه معرفت را روشن می‌سازد، برتری یابد.

درنگ: ادعای برتری سلطان وهم بر عقل، به دلیل ناسازگاری با قرآن کریم و روایات، بی‌اساس است.

ریشه لغوی وهم و ارتباط آن با خطا

وهم، از ریشه «تَهَمَ» به معنای به خطا افتادن و اشتباه در جزئیات است و با واژه تهمت هم‌ریشه است.

تحلیل: وهم، چونان راهی پرپیچ‌وخم، به خطا و گمراهی در ادراک جزئیات منجر می‌شود و با تهمت، که اتهامی نادرست است، پیوند لغوی دارد.

درنگ: وهم، از ریشه «تَهَمَ» به معنای خطا و اشتباه در جزئیات است و با تهمت هم‌ریشه است.

فقدان واژه وهم در قرآن کریم

واژه وهم یا تهم در قرآن کریم نیامده، در حالی که وهن (سستی) ذکر شده است، که این امر نشانه غیرمعتبر بودن وهم در معرفت الهی است.

تحلیل: قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌نقص، با عدم ذکر وهم، بر محدودیت آن در شناخت حقیقت الهی تأکید می‌ورزد.

درنگ: عدم وجود واژه وهم در قرآن کریم، نشانه غیرمعتبر بودن آن در معرفت الهی است.

وهم در روایات و ناتوانی در ادراک خدا

روایات، وهم را به‌عنوان ادراکی ناقص و خطاآلود معرفی کرده و آن را ناتوان در احاطه به حقیقت الهی می‌دانند.

ترجمه روایت: «وهم‌ها کوتاه‌اند و نمی‌توانند به خدا احاطه یابند.»

تحلیل: وهم، چونان پرنده‌ای با بال‌های شکسته، از رسیدن به قله‌های حقیقت الهی بازمی‌ماند.

درنگ: روایات، وهم را ادراکی ناقص و ناتوان در شناخت حقیقت الهی معرفی می‌کنند.

مثال تشبیهی وهم در توحید مفضل

در توحید مفضل، وهم به تصور ناقص مورچه از خدا تشبیه شده که او را با شاخ می‌پندارد، زیرا سلطانش شاخ دارد.

ترجمه روایت: «مورچه خیال می‌کند خدا دو شاخ دارد، زیرا سلطانش شاخ دارد.»

تحلیل: این مثال، چونان آیینه‌ای، محدودیت وهم را در ادراک حقیقت الهی نشان می‌دهد، که به خطا و تصورات نادرست گرفتار است.

درنگ: وهم، به تصور ناقص مورچه از خدا در توحید مفضل تشبیه شده و نشانه محدودیت ادراکی است.

وهم به‌عنوان ادراک جزئی

وهم، ادراکی محدود به جزئیات است و برخلاف عقل، که کلیات را درک می‌کند، از فهم حقیقت کلی عاجز است.

تحلیل: وهم، چونان نگاهی سطحی به قطره‌ای از اقیانوس، از درک عمق و گستره حقیقت بازمی‌ماند.

درنگ: وهم، ادراکی محدود به جزئیات است و از فهم کلیات حقیقت عاجز است.

مثال تشبیهی وهم در حیوانات

وهم در حیوانات، مانند ادراک الاغ از خطر پله، به جزئیات محدود است و از درک مفهوم کلی خطر ناتوان است.

تحلیل: الاغ، چونان موجودی گرفتار در وهم، خطر پله را می‌فهمد، اما مفهوم کلی خطر را درک نمی‌کند، که این محدودیت وهم را نشان می‌دهد.

درنگ: وهم در حیوانات، مانند ادراک الاغ از پله، به جزئیات محدود است و از فهم کلیات ناتوان است.

انسان‌های موهومی و وهم

انسان‌های موهومی، مانند حیوانات، در مرتبه وهم قرار دارند و به جزئیات محدودند، بدون درک کلیات حقیقت.

تحلیل: این انسان‌ها، چونان سایه‌هایی در غبار وهم، از فهم حقیقت کلی محروم‌اند و در جزئیات غرق شده‌اند.

درنگ: انسان‌های موهومی، مانند حیوانات، در مرتبه وهم قرار داشته و به جزئیات محدودند.

استناد قرآنی به محدودیت عقلانیت

آیه ﴿أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴾ (مائده: ۱۰۳؛ «بیشترشان تعقل نمی‌کنند»)، اکثریت انسان‌ها را فاقد عقلانیت کامل و گرفتار وهم معرفی می‌کند.

تحلیل: این آیه، چونان هشداری، محدودیت ادراک انسانی و گرفتاری در وهم را در برابر حقیقت الهی نشان می‌دهد.

درنگ: آیه ﴿أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴾، گرفتاری اکثریت انسان‌ها در وهم را نشان می‌دهد.

وهم به‌عنوان خطا در ادراک خدا

وهم، به دلیل محدودیت و نقص، خطا در ادراک خدا بوده و از درک حقیقت او ناتوان است.

تحلیل: وهم، چونان مهی غلیظ، حقیقت الهی را در پرده ابهام فرو برده و مانع شناخت دقیق می‌شود.

درنگ: وهم، خطا در ادراک خدا بوده و از درک حقیقت او ناتوان است.

نقد بزرگ‌نمایی وهم توسط ابن‌عربی

بزرگ‌نمایی وهم و عنوان «سلطان وهم» توسط ابن‌عربی، به دلیل نقص و خطای وهم، نادرست است.

تحلیل: وهم، چونان پرنده‌ای ناتوان، شایسته عنوان سلطان نیست و نمی‌تواند بر عقل برتری یابد.

درنگ: بزرگ‌نمایی وهم و عنوان «سلطان وهم» به دلیل نقص و خطای آن نادرست است.

ناتوانی وهم در ادراک خدا در روایات

روایات، وهم را ناتوان در احاطه به حقیقت الهی دانسته و آن را کوتاه و ناقص معرفی می‌کنند.

ترجمه روایت: «وهم‌ها کوتاه‌اند و نمی‌توانند به خدا احاطه یابند.»

تحلیل: وهم، چونان دستی کوتاه، از رسیدن به حقیقت بی‌کران الهی بازمی‌ماند.

درنگ: روایات، وهم را ناتوان در احاطه به حقیقت الهی و کوتاه معرفی می‌کنند.

محدودیت وهم در برابر خدا

خداوند، محجوب از وهم است و با این ابزار ادراکی قابل درک نیست.

ترجمه روایت: «خدا از وهم‌ها محجوب است و وهم نمی‌تواند به او برسد.»

تحلیل: خداوند، چونان قله‌ای رفیع، فراتر از دسترس وهم قرار دارد و تنها با ابزارهای معرفتی برتر قابل شناخت است.

درنگ: خداوند، محجوب از وهم است و با آن قابل درک نیست.

نقد ناتوانی عقل و وهم در ادراک کامل خدا

نه عقل و نه وهم، هیچ‌یک نمی‌توانند حقیقت الهی را به‌طور کامل درک کنند.

ترجمه روایت: «عقل‌ها و وهم‌ها از احاطه به خدا عاجزند.»

تحلیل: عقل و وهم، چونان ابزارهایی محدود، در برابر بی‌کرانگی حقیقت الهی ناتوان‌اند.

درنگ: عقل و وهم، هر دو از ادراک کامل حقیقت الهی ناتوان‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به نقد مفهوم وهم و ادعای برتری آن بر عقل پرداخت. وهم، به دلیل ریشه لغوی در خطا و نقص، و فقدان آن در قرآن کریم، ابزار معتبری برای معرفت الهی نیست. روایات، وهم را ناقص و ناتوان در ادراک خدا معرفی کرده و مثال‌هایی چون تصور مورچه در توحید مفضل و ادراک الاغ از پله، محدودیت آن را نشان می‌دهند. انسان‌های موهومی، در مرتبه وهم گرفتارند و آیه ﴿أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ﴾ بر این محدودیت تأکید دارد. بزرگ‌نمایی وهم توسط ابن‌عربی، به دلیل ناسازگاری با حقیقت، نادرست است.

بخش سوم: روان‌شناسی حروف و ضرورت ماده‌شناسی در علم دینی

ریشه لغوی وهم و وهن

وهم و وهن، هم‌ریشه بوده و به معنای سستی و نقص هستند. وهم به خطا در جزئیات و وهن به سستی اشاره دارد.

تحلیل: این دو واژه، چونان شاخه‌هایی از یک ریشه، به نقص و کاستی در ادراک اشاره دارند و در معرفت الهی ناکارآمدند.

درنگ: وهم و وهن، هم‌ریشه بوده و به سستی و نقص در ادراک اشاره دارند.

روان‌شناسی حروف در زبان عربی

حروف و کلمات عربی، دارای ویژگی‌های معنایی و روان‌شناختی خاصی هستند که معانی را متمایز می‌کنند.

تحلیل: حروف، چونان کلیدهایی ظریف، درهای معانی را گشوده و روان‌شناسی کلمات را شکل می‌دهند.

درنگ: حروف عربی، با ویژگی‌های روان‌شناختی، معانی کلمات را متمایز می‌کنند.

نقد فقدان آموزش ادبیات در علم دینی

علم دینی، از فقدان آموزش ادبیات و ماده‌شناسی رنج می‌برد و به ظواهر لغات و قواعد صرف و نحو بسنده کرده است.

تحلیل: این کاستی، چونان سدی در برابر فهم عمیق متون دینی، مانع از دستیابی به معانی ژرف می‌شود.

درنگ: علم دینی، از فقدان آموزش ادبیات و ماده‌شناسی رنج می‌برد.

تفاوت حروف در معانی

حروف مختلف، مانند ب، ت، و ه، در زبان عربی معانی متفاوتی دارند و در روان‌شناسی کلمات اثر می‌گذارند.

تحلیل: هر حرف، چونان نغمه‌ای در سمفونی زبان، نقش ویژه‌ای در شکل‌گیری معانی ایفا می‌کند.

درنگ: حروف مختلف در زبان عربی، معانی متفاوتی داشته و در روان‌شناسی کلمات اثر می‌گذارند.

اشتقاق و معانی کلمات

اشتقاق کلمات، مبنای فهم معانی و روان‌شناسی آن‌هاست و کلمات هم‌ریشه، معانی مشابهی دارند.

تحلیل: اشتقاق، چونان کلیدی استوار، درهای معانی را گشوده و پیوندهای معنایی کلمات را آشکار می‌سازد.

درنگ: اشتقاق کلمات، مبنای فهم معانی و روان‌شناسی آن‌هاست.

نقد نادیده گرفتن ماده کلمات

نادیده گرفتن ماده کلمات در آموزش‌های علم دینی، به فهم سطحی متون منجر شده است.

تحلیل: ماده‌شناسی، چونان ریشه‌ای عمیق، پایه فهم دقیق متون دینی است و بی‌توجهی به آن، چونان قطع ریشه، درخت معرفت را تضعیف می‌کند.

درنگ: نادیده گرفتن ماده کلمات در علم دینی، به فهم سطحی متون منجر شده است.

ضرورت ماده‌شناسی در فهم قرآن کریم

ماده‌شناسی، برای فهم دقیق قرآن کریم ضروری است و بدون آن، به وهم و خطا گرفتار می‌شویم.

تحلیل: ماده‌شناسی، چونان چراغی راهنما، مسیر فهم قرآن کریم را روشن ساخته و از گمراهی در وهم جلوگیری می‌کند.

درنگ: ماده‌شناسی، برای فهم دقیق قرآن کریم ضروری است و مانع گرفتاری در وهم می‌شود.

نقد آموزش معکوس در علم دینی

آموزش از ظواهر به معانی (از خارج به داخل) در علم دینی، نادرست بوده و باید از ماده و معانی آغاز شود.

تحلیل: این رویکرد معکوس، چونان حرکت از شاخه به ریشه، فهم متون دینی را مختل کرده و نیازمند اصلاح است.

درنگ: آموزش معکوس از ظواهر به معانی در علم دینی، نادرست بوده و نیازمند اصلاح است.

قرآن کریم به‌عنوان فرهنگ آکادمیک

قرآن کریم، کتابی علمی و آکادمیک با فرهنگ حروفی خاص است که ساختار معنایی و لغوی منحصربه‌فردی دارد.

تحلیل: قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای نظام‌مند، با ساختار حروفی و معنایی خود، فرهنگی آکادمیک را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: قرآن کریم، کتابی علمی و آکادمیک با فرهنگ حروفی خاص است.

تفاوت حروف در کاربرد قرآنی

حروف مختلف، مانند الف، ب، و ث، در قرآن کریم با توجه به فراوانی و کاربرد، معانی متفاوتی دارند.

تحلیل: حروف، چونان نغمه‌های متفاوت در نوای قرآنی، هر یک نقشی خاص در انتقال معانی ایفا می‌کنند.

درنگ: حروف مختلف در قرآن کریم، معانی متفاوتی داشته و در کاربردشان متمایزند.

نقد فقدان روان‌شناسی حروف در علم دینی

علم دینی، از فقدان روان‌شناسی حروف و کلمات رنج می‌برد و به تحلیل ظواهر بسنده کرده است.

تحلیل: روان‌شناسی حروف، چونان کلیدی گمشده، برای فهم عمیق متون دینی ضروری است و بی‌توجهی به آن، معرفت را ناقص می‌سازد.

درنگ: علم دینی، از فقدان روان‌شناسی حروف و کلمات رنج می‌برد.

اولویت آموزش ادبیات در علم دینی

آموزش ادبیات و ماده‌شناسی، از فلسفه و عرفان در علم دینی مهم‌تر است، زیرا پایه فهم دقیق متون دینی است.

تحلیل: ادبیات، چونان ریشه‌ای استوار، پایه معرفت دینی را تقویت کرده و از فلسفه و عرفان پیشی می‌گیرد.

درنگ: آموزش ادبیات و ماده‌شناسی، از فلسفه و عرفان در علم دینی مهم‌تر است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به بررسی روان‌شناسی حروف و ضرورت ماده‌شناسی در علم دینی پرداخت. وهم و وهن، به دلیل ریشه مشترک در سستی و نقص، در معرفت الهی ناکارآمدند. حروف عربی، با ویژگی‌های روان‌شناختی، معانی را متمایز می‌کنند و اشتقاق، کلید فهم آن‌هاست. علم دینی، از فقدان آموزش ادبیات و ماده‌شناسی رنج می‌برد و نیازمند اصلاح رویکرد آموزشی است. قرآن کریم، با ساختار حروفی خاص، فرهنگی آکادمیک را ارائه می‌دهد و روان‌شناسی حروف، برای فهم دقیق آن ضروری است.

بخش چهارم: وهم در سلوک عرفانی و نقد آلودگی دین به وهم

وهم به‌عنوان صفت حیوانی

وهم، صفتی حیوانی و محدود به جزئیات است و در برابر عقل، که کلیات را درک می‌کند، پست و ناقص است.

تحلیل: وهم، چونان ادراکی سطحی در حیوانات، از فهم حقیقت کلی محروم بوده و در مرتبه‌ای پایین‌تر از عقل قرار دارد.

درنگ: وهم، صفتی حیوانی و محدود به جزئیات است و در برابر عقل ناقص است.

معرفت و رویت به‌عنوان راه‌های شناخت خدا

شناخت خدا، از طریق معرفت (عقلانی) یا رویت (شهودی) ممکن است، نه با وهم که ناقص و خطاآلود است.

تحلیل: معرفت و رویت، چونان دو بال پرواز به سوی حقیقت الهی، انسان را به شناخت پروردگار رهنمون می‌شوند، در حالی که وهم، راه را گم می‌کند.

درنگ: شناخت خدا از طریق معرفت و رویت ممکن است، نه با وهم.

نقد آلودگی دین به وهم

آلوده کردن دین به وهم، به دلیل ناسازگاری با عقلانیت و معرفت، نادرست و زیان‌بار است.

تحلیل: دین، چونان جریانی زلال، باید از آلودگی وهم مصون بماند تا خلوص و حقیقت آن حفظ شود.

درنگ: آلوده کردن دین به وهم، به دلیل ناسازگاری با عقلانیت، نادرست است.

توصیه امیرالمؤمنین به عدالت در ادراک

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرموده‌اند: «نفست را میزان قرار بده و نسبت به همه یکسان بیاندیش.»

ترجمه روایت: «نفست را میزان قرار بده و نسبت به همه یکسان بیاندیش.»

تحلیل: این توصیه، چونان مشعلی راهنما، بر عدالت در ادراک و دوری از وهم تأکید می‌ورزد تا انسان به سوی معرفتی منصفانه هدایت شود.

درنگ: توصیه امیرالمؤمنین به عدالت در ادراک، بر دوری از وهم و معرفت منصفانه تأکید دارد.

نقد وهم در سلوک عرفانی

استفاده از وهم در سلوک عرفانی، مانند تصورات در تاریکی و خلوت، به خطا و توهم منجر می‌شود.

تحلیل: سلوک مبتنی بر وهم، چونان راهی در مه، به گمراهی می‌انجامد و از حقیقت دور می‌سازد.

درنگ: استفاده از وهم در سلوک عرفانی، به خطا و توهم منجر می‌شود.

وهم به‌عنوان ابزار حس حیوانی

وهم، ابزار ادراک حسی حیوانات است و در سلوک عرفانی، به دلیل وابستگی به حس، ناکارآمد است.

تحلیل: وهم، چونان ابزاری ابتدایی، در برابر عقل و شهود، از رسیدن به حقیقت الهی بازمی‌ماند.

درنگ: وهم، ابزار حس حیوانی است و در سلوک عرفانی ناکارآمد است.

نقد فقدان وهم در قرآن کریم

عدم وجود واژه وهم در قرآن کریم، نشانه غیرمعتبر بودن آن در معرفت الهی است، در حالی که وهن (سستی) ذکر شده است.

تحلیل: قرآن کریم، با عدم ذکر وهم، بر کاستی آن در شناخت حقیقت تأکید کرده و وهن را به‌عنوان سستی معرفی می‌کند.

درنگ: فقدان واژه وهم در قرآن کریم، نشانه غیرمعتبر بودن آن در معرفت الهی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش به نقد وهم در سلوک عرفانی و آلودگی دین به آن پرداخت. وهم، صفتی حیوانی و محدود به جزئیات است و در برابر معرفت و رویت، ناکارآمد است. توصیه امیرالمؤمنین به عدالت در ادراک، بر دوری از وهم تأکید دارد. استفاده از وهم در سلوک، به خطا منجر شده و دین باید از آلودگی به آن مصون بماند. فقدان وهم در قرآن کریم، بر کاستی آن در معرفت الهی دلالت دارد.

بخش پنجم: روان‌شناسی حروف و تحول در علم دینی

روان‌شناسی حروف در جامعه‌شناسی و دین

روان‌شناسی حروف، برای شناخت جامعه و دین ضروری است و بدون تحلیل حروف و کلمات، فهم دین ناقص می‌ماند.

تحلیل: حروف، چونان کلیدهایی برای گشودن رازهای جامعه و دین، در تحلیل فرهنگی و دینی نقش کلیدی دارند.

درنگ: روان‌شناسی حروف، برای شناخت جامعه و دین ضروری است.

نقد علوم غریبه و طلسمات

علوم غریبه و طلسمات، به دلیل انحراف از عقلانیت و حرمت در فقه، ناکارآمد و زیان‌بارند.

تحلیل: این علوم، چونان راه‌هایی انحرافی، از مسیر عقلانیت و شرع دور شده و به گمراهی می‌انجامند.

درنگ: علوم غریبه و طلسمات، به دلیل انحراف از عقلانیت و حرمت شرعی، ناکارآمدند.

نقش حروف در تجوید

حروف در تجوید، با صفات خاص مانند ترقیق و تفخیم، بر کیفیت قرائت قرآن کریم اثر می‌گذارند.

تحلیل: حروف، چونان نغمه‌هایی در قرائت قرآن، با ویژگی‌های خود، زیبایی و دقت قرائت را ارتقا می‌بخشند.

درنگ: حروف در تجوید، با صفات خاص، بر کیفیت قرائت قرآن کریم اثر می‌گذارند.

نقد فقدان فرهنگ ادبی در علم دینی

علم دینی، از فقدان فرهنگ ادبی و ماده‌شناسی رنج می‌برد و بدون آن، فهم عمیق فقه و عرفان ممکن نیست.

تحلیل: فرهنگ ادبی، چونان خاک حاصلخیز، بستر رشد معرفت دینی است و فقدان آن، علم را ناقص می‌سازد.

درنگ: علم دینی، از فقدان فرهنگ ادبی و ماده‌شناسی رنج می‌برد.

هدف از تحصیل علوم دینی

هدف از تحصیل علوم دینی، ایجاد فرهنگ علمی و تحول‌آفرین است که به ارتقای معرفت و فرهنگ دینی منجر شود.

تحلیل: تحصیل علوم دینی، چونان کاشتن بذری در خاک معرفت، باید به باروری فرهنگ آکادمیک و تحول‌آفرین بینجامد.

درنگ: هدف از تحصیل علوم دینی، ایجاد فرهنگ علمی و تحول‌آفرین است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش به روان‌شناسی حروف و ضرورت تحول در علم دینی پرداخت. روان‌شناسی حروف، برای شناخت جامعه و دین ضروری است و علوم غریبه، به دلیل انحراف از عقلانیت، ناکارآمدند. حروف در تجوید، نقش کلیدی در قرائت قرآن کریم دارند. علم دینی، از فقدان فرهنگ ادبی رنج می‌برد و هدف از تحصیل علوم دینی، ایجاد فرهنگی علمی و تحول‌آفرین است.

نتیجه‌گیری نهایی

فص الیاسیه در فصوص الحکم، چونان مشعلی فروزان، به تبیین معرفت تام الهی، رابطه تشبیه و تنزیه، و نقد مفهوم وهم می‌پردازد. آیه ﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾، محور این معرفت بوده و شرایع الهی، با ترکیب تشبیه و تنزیه، راه را برای شناخت جامع پروردگار هموار می‌کنند. وهم، به دلیل ریشه در خطا و نقص، ابزار معتبری برای معرفت الهی نیست و ادعای برتری آن بر عقل، نادرست است. روان‌شناسی حروف و ماده‌شناسی، برای فهم دقیق قرآن کریم و متون دینی ضروری‌اند و علم دینی، نیازمند تحول در آموزش ادبیات و فرهنگ آکادمیک است. این نوشتار، با تبیین دقیق و تفصیلی، معارف عمیق فص الیاسیه را برای پژوهشگران حوزه عرفان، الهیات و فلسفه اسلامی روشن ساخته است، تا چونان نوری درخشان، مسیر حقیقت‌جویی را نورانی کند.

با نظارت صادق خادمی