در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1023

متن درس






حکمت هارونیة در فصوص الحکم: تحلیل عرفانی نسبت موسی و هارون علیهماالسلام

حکمت هارونیة در فصوص الحکم: تحلیل عرفانی نسبت موسی و هارون علیهماالسلام

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۲۳)

مقدمه: زمینه‌سازی حکمت هارونیة و نسبت میان موسی و هارون

فصوص الحکم، چون گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری، به تبیین معارف عمیق توحیدی و حکمی می‌پردازد. فص هارونیة، مانند آیینه‌ای زلال، به بررسی رابطه میان حضرت موسی و هارون علیهماالسلام اختصاص دارد و از منظری عرفانی و قرآنی، تقابل میان خشم و رحمانیت را در رفتار این دو پیامبر الهی بازمی‌تاباند. این نوشتار، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل این فص پرداخته و با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات معتبر، و استدلال‌های عرفانی، به پرسش‌های بنیادین درباره عصمت، رحمانیت، و شتابزدگی در قضاوت پاسخ می‌دهد. آیا خشم موسی علیه‌السلام نشانه خطایی در برابر حکمت الهی بود یا جلوه‌ای از احساس مسئولیت او؟ آیا صبر هارون علیه‌السلام مظهر رحمت بی‌کران الهی است؟ این پرسش‌ها، مانند مشعل‌هایی فروزان، راه را برای فهم عمیق‌تر حکمت هارونیة روشن می‌سازند. ساختار این نوشتار، مانند نردبانی به سوی حقیقت، با بخش‌بندی منظم و عناوین تخصصی، مفاهیم را به‌گونه‌ای نظام‌مند ارائه می‌دهد تا پژوهشگران و طالبان حکمت اسلامی را به سوی معرفت رهنمون سازد.

بخش نخست: تحلیل قرآنی رفتار موسی و هارون علیهماالسلام

آیه محوری: خشم موسی و پاسخ رحمانی هارون

قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۵۰، به ماجرای بازگشت موسی علیه‌السلام به قومش و مواجهه با انحراف گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل اشاره دارد:

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۚ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

ترجمه: «و چون موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قومش بازگشت، گفت: پس از من، چه بد جانشینی برایم بودید! آیا در امر پروردگارتان شتاب کردید؟ و الواح را افکند و سر برادرش را گرفت و او را به سوی خود کشید. [هارون] گفت: ای پسر مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس مرا در برابر دشمنان رسوا مکن و مرا با قوم ستمگر قرار مده.»

این آیه، چون مشعلی روشن، خشم موسی علیه‌السلام را در مواجهه با گوساله‌پرستی قوم و رفتار تند او با هارون علیه‌السلام به تصویر می‌کشد. موسی، مانند طوفانی خروشان، ابتدا قوم را سرزنش می‌کند و سپس به هارون، که جانشین او بود، تندی می‌ورزد. هارون، مانند نسیمی ملایم، با لحنی رحمانی و عاطفی پاسخ می‌دهد و خود را از اتهامات تبرئه می‌کند. این تقابل، مانند دو کرانه رودخانه، خشم و رحمت را در برابر یکدیگر قرار می‌دهد.

درنگ: خشم موسی، مانند طوفانی خروشان، و پاسخ رحمانی هارون، مانند نسیمی ملایم، تقابل میان احساسات و حکمت را در این ماجرا متجلی می‌سازد.

رفتار موسی: پرتاب الواح و شتابزدگی

موسی علیه‌السلام، در اوج خشم و اندوه، الواح الهی را که حاوی هدایت و رحمت بود، به زمین افکند و به جای مطالعه آنها، به هارون حمله‌ور شد. این رفتار، مانند پرتاب سنگی در آب زلال، نشانه شتابزدگی و عدم تثبت در قضاوت است. الواح، چون آیینه‌ای از حکمت الهی، حاوی حقیقت ماجرا و تبرئه هارون بودند، اما موسی، گرفتار طوفان خشم، از تأمل در آنها غافل ماند.

قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۵۴، به ادامه ماجرا اشاره دارد:

وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ ۖ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ

ترجمه: «و چون خشم موسی فرو نشست، الواح را برگرفت و در نسخه آن، هدایت و رحمت بود برای کسانی که از پروردگارشان می‌ترسند.»

این آیه، مانند دریچه‌ای به سوی حقیقت، نشان می‌دهد که اگر موسی علیه‌السلام پیش از خشم، الواح را مطالعه می‌کرد، از بی‌گناهی هارون آگاه می‌شد و از تندی با او پرهیز می‌کرد. پرتاب الواح، مانند رها کردن مشعل هدایت در تاریکی، نشانه غلبه احساسات بر عقلانیت در لحظه خشم بود.

درنگ: پرتاب الواح، مانند رها کردن مشعل هدایت، نشانه شتابزدگی موسی علیه‌السلام در قضاوت بود که با مطالعه الواح، حقیقت برای او روشن می‌شد.

پاسخ رحمانی هارون: مظهر رحمت الهی

هارون علیه‌السلام، با وجود تندی موسی، مانند چشمه‌ای زلال، با صبر و رحمت پاسخ داد. او با گفتن «ابن أم» (ای پسر مادرم)، رابطه برادری و عاطفی را یادآوری کرد تا خشم موسی را فروبنشاند. این رفتار، مانند نسیمی که طوفان را آرام می‌کند، مظهر رحمانیت هارون و نشانه مقام والای نبوت اوست. او از موسی خواست که او را در برابر دشمنان رسوا نکند و با قوم ستمگر هم‌ردیف نسازد، گویی آیینه‌ای پاک، حقیقت را در برابر چشمان موسی قرار داد.

درنگ: پاسخ هارون، مانند نسیمی ملایم، رحمانیت او را متجلی ساخت و رابطه برادری را برای فرو نشاندن خشم موسی یادآوری کرد.

علت خشم موسی: شتابزدگی و عدم تثبت

خشم موسی علیه‌السلام، مانند طوفانی که دید را تار می‌کند، ناشی از شتابزدگی و عدم تثبت در بررسی الواح بود. او بدون توجه به محتوای الواح، هارون را مقصر پنداشت و به او تندی کرد. این شتابزدگی، مانند گامی نادرست در مسیر حقیقت، از مطالعه هدایت و رحمت الهی بازش داشت. اگر موسی الواح را می‌خواند، درمی‌یافت که هارون بی‌گناه است و انحراف قوم، نتیجه فتنه سامری بود.

درنگ: خشم موسی، مانند طوفانی، ناشی از شتابزدگی و عدم تأمل در الواح بود که حقیقت بی‌گناهی هارون را آشکار می‌کرد.

تبرئه هارون در الواح الهی

الواح الهی، مانند مشعلی فروزان، حاوی هدایت و رحمت بودند. هدایت، بیان حقیقت ماجرا و تبرئه هارون از اتهامات بود، و رحمت، حسن نیت او نسبت به موسی را نشان می‌داد. اگر موسی علیه‌السلام پیش از خشم، الواح را مطالعه می‌کرد، درمی‌یافت که هارون نه تنها مقصر نبود، بلکه با صبر و حکمت، از تفرقه میان قوم جلوگیری کرده بود.

درنگ: الواح، مانند آیینه‌ای زلال، تبرئه هارون و حسن نیت او را نشان می‌داد و شتابزدگی موسی را نفی می‌کرد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، مانند آیینه‌ای روشن، رفتار موسی و هارون علیهماالسلام را در مواجهه با انحراف قوم بنی‌اسرائیل تبیین کرد. خشم موسی، مانند طوفانی خروشان، و پاسخ رحمانی هارون، مانند نسیمی ملایم، تقابل میان شتابزدگی و صبر را به نمایش گذاشت. پرتاب الواح و تندی با هارون، نشانه عدم تثبت در قضاوت بود، در حالی که الواح، چون مشعلی هدایت، حقیقت بی‌گناهی هارون را آشکار می‌کرد. این ماجرا، مانند نردبانی به سوی حکمت، درس‌هایی عمیق در باب تأمل و رحمانیت ارائه می‌دهد.

بخش دوم: تحلیل عرفانی رفتار هارون و موسی

هارون: مظهر رحمت الهی

هارون علیه‌السلام، مانند چشمه‌ای از رحمت الهی، با صبر و حکمت در برابر خشم موسی پاسخ داد. او با گفتن «فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ» (مرا در برابر دشمنان رسوا مکن)، از موسی خواست که او را تحقیر نکند و با قوم ستمگر هم‌ردیف نسازد. این رفتار، مانند آیینه‌ای پاک، مقام والای هارون را در حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه نشان می‌دهد. نبوت هارون، چون نوری از رحمت الهی، تنها اعمال رحمانی را متجلی می‌سازد.

درنگ: هارون، مانند چشمه‌ای از رحمت الهی، با صبر و حکمت، وحدت قوم را حفظ کرد و از تحقیر در برابر دشمنان پرهیز نمود.

موسی: خشم و احساس مسئولیت

خشم موسی علیه‌السلام، مانند طوفانی که از احساس مسئولیت سرچشمه می‌گیرد، ناشی از نگرانی او برای هدایت قوم بود. او، به‌عنوان پیامبر اولوالعزم، مانند نگهبانی فروزان، از انحراف قوم به خشم آمد و هارون را مقصر پنداشت. این خشم، هرچند شتابزده، نشانه‌ای از شدت تعهد او به رسالت الهی بود. با این حال، شتابزدگی او در پرتاب الواح، مانند گامی نادرست در مسیر حقیقت، مانع از درک فوری حقیقت شد.

درنگ: خشم موسی، مانند طوفانی از احساس مسئولیت، نشانه تعهد او به رسالت بود، اما شتابزدگی‌اش مانع تأمل در حقیقت شد.

نقش سامری در انحراف قوم

انحراف قوم بنی‌اسرائیل، مانند سایه‌ای تاریک، نتیجه فتنه سامری و گوساله‌پرستی بود، نه کوتاهی هارون. هارون، مانند ستونی استوار، تلاش کرد از تفرقه جلوگیری کند، اما قوم او را ناتوان شمردند و حتی قصد کشتن او را داشتند. این ماجرا، مانند آیینه‌ای، بی‌گناهی هارون و نقش سامری را به‌عنوان عامل اصلی انحراف آشکار می‌سازد.

درنگ: انحراف قوم، مانند سایه‌ای تاریک، نتیجه فتنه سامری بود، و هارون، مانند ستونی استوار، از تفرقه جلوگیری کرد.

دفاع هارون از خود

هارون علیه‌السلام، در پاسخ به موسی، خود را از اتهامات تبرئه کرد و گفت: إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي («این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند»). این بیان، مانند جویباری زلال، نشان‌دهنده فشار قوم بر او و تلاشش برای حفظ وحدت بود. هارون، مانند نگهبانی که در طوفان ایستادگی می‌کند، مصلحت را در پرهیز از تفرقه دید و از ایجاد اختلاف جلوگیری کرد.

درنگ: دفاع هارون، مانند جویباری زلال، بی‌گناهی او و تلاشش برای حفظ وحدت را در برابر فشار قوم آشکار ساخت.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، مانند مشعلی فروزان، رفتار هارون و موسی علیهماالسلام را از منظر عرفانی تبیین کرد. هارون، چون چشمه‌ای از رحمت الهی، با صبر و حکمت، وحدت قوم را حفظ کرد، در حالی که خشم موسی، مانند طوفانی، از احساس مسئولیت او سرچشمه گرفت. انحراف قوم، نتیجه فتنه سامری بود، و هارون، مانند ستونی استوار، از تفرقه جلوگیری کرد. این تحلیل، مانند آیینه‌ای، ابعاد رحمانی و انسانی رفتار این دو پیامبر را روشن ساخت.

بخش سوم: مقایسه دیدگاه‌های عرفانی و کلامی

دیدگاه ابن‌عربی: بی‌گناهی هارون و خطای موسی

شیخ محی‌الدین ابن‌عربی، مانند آیینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، هارون را مظهر رحمت الهی و بی‌گناه می‌داند و خشم موسی را نتیجه شتابزدگی و عدم تثبت در قضاوت می‌شمارد. او معتقد است که اگر موسی الواح را مطالعه می‌کرد، از بی‌گناهی هارون آگاه می‌شد و از تندی با او پرهیز می‌کرد. این دیدگاه، مانند مشعلی، بر اهمیت تأمل در اسناد الهی تأکید دارد.

درنگ: ابن‌عربی، مانند آیینه‌ای، هارون را بی‌گناه و خشم موسی را نتیجه شتابزدگی می‌داند.

دیدگاه علامه طباطبایی: اختلاف سلیقه و عصمت

علامه طباطبایی، در تفسیر المیزان (جلد هشتم، سوره اعراف)، مانند ستاره‌ای در آسمان کلام، معتقد است که موسی به همان اندازه که بر قوم بنی‌اسرائیل خشمگین بود، بر هارون نیز خشم گرفت، زیرا گمان کرد هارون در برابر انحراف قوم کوتاهی کرده است. او این اختلاف را به تفاوت در سلیقه و روش نسبت می‌دهد و تأکید می‌کند که چنین اختلافاتی به عصمت انبیا لطمه‌ای وارد نمی‌کند، زیرا عصمت در احکام الهی است، نه در سلایق شخصی.

درنگ: علامه طباطبایی، مانند ستاره‌ای، اختلاف موسی و هارون را به تفاوت سلیقه نسبت می‌دهد که به عصمت لطمه‌ای وارد نمی‌کند.

دیدگاه استاد فرزانه: تبرئه هر دو پیامبر

استاد فرزانه قدس‌سره، مانند مشعلی که تاریکی را می‌زداید، معتقد است که نه موسی و نه هارون مقصر نبودند. خشم موسی، مانند طوفانی از احساس مسئولیت، و صبر هارون، مانند نسیمی از رحمت، هر دو در چارچوب عصمت الهی قرار دارند. این دیدگاه، با رجوع به قرآن کریم، مانند آیینه‌ای زلال، حقیقت را از هرگونه خطا و تقصیر مبرا می‌داند.

درنگ: استاد فرزانه، مانند مشعلی، هر دو پیامبر را از تقصیر مبرا می‌داند و رفتار آنها را در چارچوب عصمت الهی تفسیر می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، مانند دریچه‌ای به سوی حقیقت، دیدگاه‌های مختلف درباره رفتار موسی و هارون علیهماالسلام را بررسی کرد. ابن‌عربی، هارون را بی‌گناه و موسی را شتابزده می‌داند؛ علامه طباطبایی، اختلاف را به تفاوت سلیقه نسبت می‌دهد؛ و استاد فرزانه، هر دو را از تقصیر مبرا می‌شمارد. این دیدگاه‌ها، مانند ستارگانی در آسمان معرفت، هر یک زاویه‌ای از حقیقت را روشن می‌سازند، اما رجوع به قرآن کریم، مانند مشعل هدایت، محور اصلی تحلیل است.

بخش چهارم: تحلیل روان‌شناختی و عرفانی رفتار موسی

خشم موسی: ترس و احساس مسئولیت

رفتار موسی علیه‌السلام، از منظر روان‌شناختی، مانند طوفانی است که از ترس و احساس مسئولیت سرچشمه می‌گیرد. او، مانند نگهبانی که از انحراف قوم نگران است، در برابر گوساله‌پرستی بنی‌اسرائیل به خشم آمد و هارون را مقصر پنداشت. این خشم، هرچند شتابزده، نشانه‌ای از شدت تعهد او به رسالت الهی بود. با این حال، پرتاب الواح و تندی با هارون، مانند گامی نادرست، مانع از درک فوری حقیقت شد.

درنگ: خشم موسی، مانند طوفانی از ترس و مسئولیت، نشانه تعهد او بود، اما شتابزدگی‌اش مانع تأمل در حقیقت شد.

بازگشت موسی به حقیقت

موسی علیه‌السلام، پس از فروکش کردن خشم، الواح را برگرفت و حقیقت را در آنها یافت. او برای خود و هارون طلب آمرزش کرد: رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي («پروردگارا، مرا و برادرم را بیامرز»). این رفتار، مانند بازگشت به ساحل آرامش پس از طوفان، نشانه تواضع و پذیرش خطای شتابزدگی بود.

درنگ: بازگشت موسی به الواح و طلب آمرزش، مانند ساحل آرامش، تواضع و پذیرش حقیقت را نشان داد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، مانند آیینه‌ای زلال، رفتار موسی علیه‌السلام را از منظر روان‌شناختی و عرفانی تحلیل کرد. خشم او، مانند طوفانی از احساس مسئولیت، و بازگشتش به الواح، مانند ساحل آرامش، نشان‌دهنده تعهد و تواضع او بود. این تحلیل، درس‌هایی عمیق در باب پرهیز از شتابزدگی و بازگشت به حقیقت ارائه می‌دهد.

بخش پنجم: عصمت انبیا و اختلاف سلیقه

عصمت در احکام الهی

عصمت انبیا، مانند نوری که از ذات الهی ساطع می‌شود، در احکام الهی است، نه در سلایق شخصی. اختلاف سلیقه میان موسی و هارون علیهماالسلام، مانند دو شاخه از یک درخت، به عصمت آنها لطمه‌ای وارد نمی‌کند. موسی گمان کرد هارون در برابر انحراف قوم کوتاهی کرده، و هارون مصلحت را در پرهیز از تفرقه دید. این اختلاف، مانند نسیمی در باغ معرفت، طبیعی و غیرمخل به عصمت است.

درنگ: عصمت انبیا، مانند نوری الهی، در احکام است و اختلاف سلیقه، مانند نسیمی، به آن لطمه‌ای وارد نمی‌کند.

نقد گفتار هارون: تهمت یا دفاع؟

گفتار هارون در وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ («مرا با قوم ستمگر قرار مده») ممکن است به‌نوعی تهمت به موسی تلقی شود، زیرا موسی او را با قوم ظالم هم‌ردیف نکرده بود. این گفتار، مانند سایه‌ای در آیینه زلال، نیاز به تحلیل دقیق دارد. هارون، مانند نگهبانی در طوفان، در دفاع از خود این سخن را گفت، اما موسی تنها به دلیل شتابزدگی تندی کرد، نه به قصد اتهام.

درنگ: گفتار هارون، مانند سایه‌ای در آیینه، ممکن است تهمت به موسی تلقی شود، اما دفاع او از فشار قوم سرچشمه گرفت.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، مانند مشعلی فروزان، عصمت انبیا و اختلاف سلیقه میان موسی و هارون علیهماالسلام را بررسی کرد. عصمت، مانند نوری الهی، در احکام است و اختلافات سلیقه‌ای، به آن لطمه‌ای وارد نمی‌کند. گفتار هارون، هرچند ممکن است تهمت تلقی شود، از فشار قوم و دفاع از خود سرچشمه گرفت. این تحلیل، مانند آیینه‌ای، ابعاد انسانی و الهی رفتار انبیا را روشن ساخت.

بخش ششم: درس‌های عرفانی و قرآنی

اهمیت تأمل در اسناد الهی

ماجرای موسی و هارون علیهماالسلام، مانند مشعلی در تاریکی، بر اهمیت تأمل در اسناد الهی تأکید دارد. پرتاب الواح توسط موسی، مانند رها کردن هدایت در لحظه خشم، و بازگشت او به الواح، مانند یافتن حقیقت در آرامش، درس‌هایی عمیق در باب تأمل و پرهیز از شتابزدگی ارائه می‌دهد.

درنگ: تأمل در الواح، مانند مشعلی، حقیقت را روشن می‌سازد و شتابزدگی، مانند سایه‌ای، مانع درک حقیقت می‌شود.

رحمانیت در برابر خشم

رفتار هارون علیه‌السلام، مانند چشمه‌ای از رحمت، در برابر خشم موسی، مانند طوفانی خروشان، درس رحمانیت و صبر را می‌آموزد. این تقابل، مانند دو کرانه رودخانه، نشان‌دهنده تعادل میان احساسات و حکمت در مسیر هدایت الهی است.

درنگ: رحمانیت هارون، مانند چشمه‌ای، و خشم موسی، مانند طوفانی، تعادل میان حکمت و احساسات را نشان می‌دهد.

نقش علم دینی در تفسیر

برخی تفسیرهای علم دینی، مانند بنایی سست، به دلیل عدم پایبندی دقیق به قرآن کریم و روایات معتبر، ممکن است به انحراف منجر شوند. تحلیل این ماجرا، مانند آیینه‌ای زلال، بر لزوم دقت در تفسیر و رجوع به منابع اصیل تأکید دارد.

درنگ: دقت در تفسیر علم دینی، مانند آیینه‌ای، از انحراف جلوگیری می‌کند و حقیقت را روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، مانند دریچه‌ای به سوی حکمت، درس‌های عرفانی و قرآنی ماجرای موسی و هارون علیهماالسلام را تبیین کرد. تأمل در اسناد الهی، رحمانیت در برابر خشم، و دقت در تفسیر علم دینی، مانند ستارگانی، راه معرفت را روشن ساختند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، مانند مشعلی در تاریکی، به تحلیل حکمت هارونیة در فصوص الحکم پرداخت و رابطه میان موسی و هارون علیهماالسلام را از منظر قرآنی و عرفانی بررسی کرد. خشم موسی، مانند طوفانی از احساس مسئولیت، و صبر هارون، مانند چشمه‌ای از رحمت، تقابل میان شتابزدگی و حکمت را به تصویر کشید. الواح الهی، چون آیینه‌ای زلال، حقیقت بی‌گناهی هارون را آشکار ساخت، و بازگشت موسی به الواح و طلب آمرزش، مانند ساحل آرامش، تواضع او را نشان داد. دیدگاه‌های ابن‌عربی، علامه طباطبایی، و استاد فرزانه، مانند ستارگانی، زوایای مختلف این ماجرا را روشن کردند، اما رجوع به قرآن کریم، مانند مشعل هدایت، محور اصلی تحلیل بود. این ماجرا، درس‌هایی عمیق در باب تأمل، رحمانیت، و پرهیز از شتابزدگی ارائه داد و عصمت انبیا را در احکام الهی تأیید کرد. برای پژوهش‌های آتی، بررسی تطبیقی این ماجرا با تفاسیر دیگر و تحلیل روان‌شناختی رفتار انبیا می‌تواند افق‌های جدیدی در حکمت اسلامی بگشاید.

با نظارت صادق خادمی