متن درس
کاوش در مفهوم عباد الوقت در فص هارونیه فصوص الحکم: نقدی عرفانی-فلسفی بر دیدگاه ابنعربی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۰۴۶)
دیباچه
فصوص الحکم، اثر گرانسنگ ابنعربی، چون گوهری تابناک در آسمان عرفان اسلامی میدرخشد و مفاهیم ژرفی از وجود، انسان و رابطه او با حق تعالی را در خود جای داده است. فص هارونیه، یکی از فصول این کتاب، به کاوش در مفهوم «عباد الوقت» میپردازد که در نگاه ابنعربی، بندگان خاص خدا در هر زمان را شامل عارفان و حتی بتپرستان میداند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تحلیل و نقد این مفهوم از منظری عرفانی، فلسفی و منطقی پرداخته و با رویکردی شیعی، به اصلاح دیدگاههای ابنعربی همت گمارده است. هدف، ارائه تبیینی دقیق، منسجم و علمی از مفهوم عباد الوقت است که چون آیینهای زلال، حقیقت توحید و تمایز آن از شرک را بازتاب دهد. این اثر، با بهرهگیری از تمثیلات فاخر و تشبیهات معنوی، میکوشد تا برای مخاطبان فرهیخته، راهی روشن به سوی فهم عمیق عرفان اسلامی بگشاید، بیآنکه از چارچوب علمی و دانشگاهی گامی فراتر نهد.
بخش نخست: مفهوم عباد الوقت در دیدگاه ابنعربی
تعریف عباد الوقت
ابنعربی در فص هارونیه، عباد الوقت را بندگان خاص خدا در هر زمان میداند که به حسب تجلی اسم الدهر، در قالب انبیا یا دیگر موجودات، خدا را عبادت میکنند. این تعریف، چون نوری که در ظلمت میتابد، در نگاه نخست جذاب به نظر میرسد، اما با تأمل دقیقتر، خللهایی در آن آشکار میگردد. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را فاقد بنیان علمی و عرفانی میدانند، زیرا عباد الوقت را به دو گروه عارفان و بتپرستان تقسیم میکند که این تقسیمبندی، با اصول توحید و عرفان شیعی ناسازگار است.
درنگ: عباد الوقت، در عرفان شیعی، بندگان خاص خدا هستند که با اخلاص و صدق، خدای واحد را عبادت میکنند، نه بتپرستان که در دام شرک گرفتارند.
تقسیمبندی عباد الوقت در دیدگاه ابنعربی
ابنعربی، عباد الوقت را به دو دسته تقسیم میکند: نخست، عارفانی که انبیا را پذیرفته و بتپرستان را انکار میکنند؛ و دوم، بتپرستانی که به ظاهر بت میپرستند، اما در باطن، خدا را عبادت میکنند. این تقسیمبندی، چون بنایی که بر شالودهای سست بنا شده باشد، از منظر منطقی و عرفانی فرو میریزد. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را به دلیل خلط میان توحید و شرک، نادرست میدانند و تأکید میورزند که بتپرستان، به دلیل نیت شرکآلود، نمیتوانند در زمره عباد الوقت قرار گیرند.
این نقد، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ (حجر: ۴۲)؛ «بندگان من، تو بر آنها تسلطی نداری». این آیه، بندگان خاص خدا را از نفوذ شیطان مصون میداند، حال آنکه بتپرستان، به دلیل شرک، از این مصونیت برخوردار نیستند.
نقد صوری بودن اطاعت از انبیا
ابنعربی، اطاعت مؤمنان از انبیا را صوری و تعبدی میداند، گویی مؤمنان صرفاً به تبعیت از انبیا خدا را به وحدت میپرستند. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را رد کرده و تأکید میکنند که پذیرش انبیا، خردمندانه و مبتنی بر فطرت توحیدی است. مؤمنان، نه از سر تقلید کورکورانه، بلکه با اجتهاد و عقلانیت، انبیا را به عنوان راهنمایان به سوی حقایق الهی میپذیرند. این پذیرش، چون گوهری که در صدف فطرت نهفته است، ریشه در عقل و فطرت انسانی دارد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (روم: ۳۰)؛ «فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده است». این آیه، توحید را امری فطری میداند که انبیا آن را به روشنی آشکار میسازند.
بخش دوم: نقش انبیا در هدایت به سوی توحید
تمثیل گنج و نقش انبیا
استاد فرزانه قدسسره، برای تبیین نقش انبیا، تمثیلی فاخر ارائه میدهند: انبیا چون راهنمایی هستند که مکان گنج حقایق الهی را به انسان نشان میدهند. انسان، بدون هدایت انبیا، ممکن است سالها در جستجوی این گنج زمین را بکند و به آن نرسد، اما انبیا، با وحی الهی، مسیر را کوتاه و دقیق میکنند. این تمثیل، چون مشعلی فروزان، نقش انبیا را در رهنمون ساختن انسان به سوی حقیقت روشن میسازد.
این تبیین، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ (بقره: ۱۵۱)؛ «همانگونه که در میان شما پیامبری از خودتان فرستادیم که آیات ما را بر شما میخواند و شما را پاک میکند و کتاب و حکمت به شما میآموزد». این آیه، نقش انبیا را در آموزش و هدایت به سوی حکمت الهی تأیید میکند.
خردمندانه بودن پذیرش انبیا
پذیرش انبیا، برخلاف دیدگاه ابنعربی، نه تعبدی، بلکه خردمندانه است. انسان، با عقل و فطرت خود، به حقایقی دست مییابد که انبیا آنها را به روشنی آشکار میسازند. این پذیرش، چون پلی استوار، انسان را از ظلمت جهل به سوی نور معرفت رهنمون میشود. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی دیگر، انبیا را به استادی ماهر تشبیه میکنند که شاگرد را به سرعت به کمال میرساند، در حالی که خودآموزی، مسیری طولانی و پرمشقت است.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: فَأَنَّهُ الْأَوْحَى (نجم: ۴)؛ «آنچه [پیامبر] میگوید جز وحی که به او وحی شده نیست». این آیه، نقش انبیا را در هدایت به حقایق الهی نشان میدهد.
درنگ: انبیا، با وحی الهی، انسان را به سوی حقایق فطری و خردمندانه هدایت میکنند، نه به تعبد و تقلید کورکورانه.
بخش سوم: نقد دیدگاه ابنعربی درباره بتپرستان
ادعای عبادت خدا توسط بتپرستان
ابنعربی مدعی است که بتپرستان، به ظاهر بت میپرستند، اما در باطن، خدا را عبادت میکنند. این دیدگاه، چون نسیمی گمراهکننده، مرز میان توحید و شرک را مخدوش میسازد. استاد فرزانه قدسسره، این ادعا را رد کرده و تأکید میورزند که بتپرستان، به دلیل اعتقاد به الوهیت بتها، مرتکب شرک میشوند و نمیتوانند خدا را عبادت کنند. این نقد، چون تیغی تیز، پوستههای ظاهری دیدگاه ابنعربی را کنار زده و حقیقت شرک را آشکار میسازد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (مریم: ۸۱)؛ «و به جای خدا خدایانی گرفتند تا برایشان عزت باشد». این آیه، انگیزه بتپرستی را غیرتوحیدی میداند.
نیت بتپرستان در عبادت
برخی بتپرستان معتقدند که بتها آنها را به خدا نزدیک میکنند، اما این نیت، عبادتشان را توحیدی نمیسازد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به قرآن کریم، تأکید میکنند که اعتقاد به قرب به خدا از طریق بتها، همچنان شرک است، زیرا بت را واسطه الوهیت میدانند. این دیدگاه، چون آیینهای صاف، حقیقت شرکآلود بتپرستی را بازتاب میدهد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَٰؤُلَاءِ شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللَّهِ (یونس: ۱۸)؛ «و به جای خدا چیزی را میپرستند که نه به آنها زیان میرساند و نه سودشان میدهد و میگویند: اینها شفیعان ما نزد خدایند».
نقد تبرئه بتپرستان
ابنعربی، با تبرئه بتپرستان و نسبت دادن عبادت خدا به آنها، مرز میان کفر و ایمان را مخدوش میکند. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را خطرناک و قبيح میدانند، زیرا کفر و ایمان را خلط کرده و عرفان را به انحراف میکشاند. این نقد، چون مشعلی فروزان، راه را برای فهم صحیح توحید و شرک هموار میسازد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا (نساء: ۴۸)؛ «و هر که به خدا شرک ورزد، گناهی بزرگ مرتکب شده است».
درنگ: بتپرستان، به دلیل نیت شرکآلود، خدا را عبادت نمیکنند، بلکه مرتکب کفر و شرک میشوند، و تبرئه آنها مرز میان توحید و شرک را مخدوش میسازد.
بخش چهارم: تمایز میان توحید و شرک
فرق میان کفر و توحید
استاد فرزانه قدسسره، فرق میان کفر و توحید را در عبادت خدای واحد در مقابل پرستش معبودهای متکثر میدانند. توحید، چون گوهری درخشان، در عبادت خدای واحد با اخلاص متجلی میشود، در حالی که شرک، حتی با اعتقاد به خدای بزرگتر، چون غباری بر آیینه حقیقت، مانع از توحید است. این تمایز، بنیادین و ظریف است و نیازمند دقتی عمیق در فهم عرفانی است.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَىٰ وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ (قصص: ۷۰)؛ «ستایش در دنیا و آخرت از آن اوست و فرمان از آن اوست».
تنوع کفر در میان کافران
همه کافران به یک شیوه کفر نمیورزند. برخی بت را واسطه قرب به خدا میدانند، و برخی حیات را تنها دنیوی میشمارند و خدا را انکار میکنند. استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که هیچیک از این گروهها در زمره عباد الوقت قرار نمیگیرند، زیرا عباد الوقت، بندگان خاص خدا با اخلاص و توحیدند.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا (جاثیه: ۲۴)؛ «و گفتند: جز زندگی دنیای ما نیست، میمیریم و زنده میشویم».
نقد خلط کفر و ایمان
ابنعربی، با یکسان دانستن عبادت بتپرستان و مؤمنان، کفر و ایمان را خلط میکند. استاد فرزانه قدسسره، این خلط را نادرست میدانند، زیرا کفر، به دلیل اراده معبود غیرخدا، با ایمان تفاوت ماهوی دارد. این نقد، چون کلیدی زرین، قفلهای ابهام در دیدگاه ابنعربی را میگشاید.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَمَن يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ (مائده: ۵)؛ «و هر که به ایمان کفر ورزد، عملش تباه شده است».
درنگ: تمایز میان کفر و توحید، در عبادت خدای واحد با اخلاص در مقابل پرستش معبودهای متکثر است، و خلط این دو، به انحراف عرفانی منجر میشود.
بخش پنجم: عباد الوقت در عرفان شیعی
تعریف عباد الوقت
در عرفان شیعی، عباد الوقت بندگان خاص خدا هستند که با صدق و اخلاص، خدای واحد را عبادت میکنند. این بندگان، شامل اولیا، عالمان، و مؤمنان سادهای هستند که با ایمان و اخلاص، در مسیر توحید گام برمیدارند. استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که بتپرستان، به دلیل شرک، نمیتوانند در این زمره قرار گیرند.
این تعریف، با روایت «إن لله عباداً مطوّین فی عباده» همراستاست که بندگان خاص خدا را پنهان در میان بندگان دیگر میداند.
برتری عبودیت بر رسالت
عبودیت انبیا، مقدم بر رسالتشان است و علت وصول آنها به رسالت، بندگیشان بوده است. استاد فرزانه قدسسره، رسالت را ظهور کمال عبودیت میدانند و عباد الوقت را در مرتبه عالی، پیامبرانی میشمارند که با عبودیت به رسالت رسیدهاند. این دیدگاه، چون نوری که از قلهای بلند میتابد، عظمت عبودیت را آشکار میسازد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ (اسراء: ۱)؛ «پاک است آن که بندهاش را شبانه سیر داد».
درنگ: عباد الوقت، بندگان خاص خدا هستند که با اخلاص و صدق، خدای واحد را عبادت میکنند، و عبودیت، مقدم بر رسالت و بنیاد آن است.
بخش ششم: نقش نمادها در عبادت توحیدی
تمایز کعبهپرستی و بتپرستی
ابنعربی، طواف کعبه را مشابه عبادت بت میداند، اما استاد فرزانه قدسسره، کعبه را حاکی از خدا و نه معبود میشمارند. طواف کعبه، چون جریانی زلال، عبادت خدا با واسطه نماد توحیدی است، در حالی که بتپرستی، شرکآلود و معطوف به خود بت است. این تمایز، چون آیینهای صاف، حقیقت عبادت توحیدی را بازتاب میدهد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ (حج: ۲۹)؛ «و باید گرد خانه کهن طواف کنند».
سجده ملائکه به آدم
سجده ملائکه به آدم، به امر خدا و بهعنوان مهر توحیدی بود، نه عبادت آدم. استاد فرزانه قدسسره، آدم را نماد اطاعت خدا میدانند، مشابه کعبه یا مهر که حاکی از خدایند، نه معبود. این تمثیل، چون گوهری درخشان، نقش نمادها در عبادت توحیدی را روشن میسازد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ (بقره: ۳۴)؛ «و هنگامی که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید».
نقد مجازات معبودات در جهنم
آیه شریفه قرآن کریم میفرماید: إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَسَبُ جَهَنَّمَ (انبیاء: ۹۸)؛ «شما و آنچه به جای خدا میپرستید، هیزم جهنمید». استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که این آیه، معبود بالذات (هوای نفس) را شامل میشود، نه معبود بالعرض (مانند سنگ). مجازات، متوجه عابد و هوای نفس اوست، نه سنگ که فاقد گناه است.
درنگ: کعبه، مهر و آدم، نمادهای توحیدیاند که به خدا حاکیاند، نه معبود، و مجازات در جهنم، متوجه هوای نفس عابد است، نه معبود بالعرض.
بخش هفتم: نقد خلط مخلوقات و آلهه
تمایز مخلوقات و آلهه
ابنعربی، مخلوقات را با آلهه خلط میکند، اما استاد فرزانه قدسسره، مخلوقات را تجلیات الهی میدانند، نه آلهه. مخلوقات، چون آیینههایی که نور حق را بازتاب میدهند، تسبیحگوی خدا هستند، اما آلهه دانستن آنها، شرک است. این تمایز، چون خطی روشن، مرز میان توحید و شرک را مشخص میسازد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَمَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ يُسَبِّحُ لِلَّهِ (جمعه: ۱)؛ «آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند».
تسبیح فطری و ارادی
تسبیح مخلوقات، مانند سنگ، فطری و بسيط است، اما عبادت بتپرستان، ارادی و شرکآلود است. استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که سنگ، بهصورت فطری خدا را تسبیح میکند، اما عبادت ارادی بتپرستان، به دلیل نیت شرکآلود، کفر است. این تمایز، چون نوری که ظلمت را میزداید، حقیقت تسبیح فطری را از عبادت شرکآلود جدا میسازد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ (اسراء: ۴۴)؛ «و هیچ چیز نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح میگوید».
حکم فقهی بت
در فقه، خرید و فروش بت بهعنوان بت حرام است، اما بهعنوان سنگ یا ماده خام، حلال است. استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که حرمت بت، به دلیل عنوان شرکآلود آن است، نه ذاتش که مخلوق خداست. این تحلیل، چون کلیدی زرین، تفاوت میان احکام ذاتی و عرضی را در فقه روشن میسازد.
درنگ: مخلوقات، تجلیات الهیاند و تسبیح فطری دارند، اما آلهه دانستن آنها شرک است، و حرمت بت در فقه، به دلیل عنوان شرکآلود آن است.
بخش هشتم: نقش نیت در عبادت و تعامل با مخلوقات
نیت خیر در تعامل با کافران
نیت خیر در تعامل با مخلوقات، میتواند به ایمان و هدایت منجر شود. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی فاخر، کمک به کافر گرفتار را چون بذری میدانند که در دل خاک کفر کاشته میشود و ممکن است به نهال ایمان بدل گردد. این عمل، اگر با نیت توحیدی باشد، عملی خداپسندانه است، اما اگر با نیت شرکآلود باشد، پلیدی است.
این دیدگاه، با حدیث «إنما الأعمال بالنیات» تأیید میشود که نیت را معیار عمل میداند: «اعمال به نیتها وابسته است».
امتیازی بودن بتها در عبادت
بتپرستان، به دلیل ویژگی خاصی مانند رزق یا عزت، بت را معبود میگیرند، اما این انتخاب، عبادتشان را توحیدی نمیکند. استاد فرزانه قدسسره، این نیت را شرکآلود میدانند، زیرا بت را به جای خدا معبود میگیرند. این تحلیل، چون آیینهای صاف، نیت شرکآلود بتپرستان را بازتاب میدهد.
این دیدگاه، با آیه شریفه قرآن کریم تأیید میشود: وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (مریم: ۸۱)؛ «و به جای خدا خدایانی گرفتند تا برایشان عزت باشد».
درنگ: نیت خیر در تعامل با مخلوقات، میتواند به هدایت منجر شود، اما نیت شرکآلود در عبادت بتها، کفر است و با توحید ناسازگار است.
بخش نهم: نقد نادانی مؤمنان غیرعارف
نادانی مؤمنان غیرعارف
ابنعربی، مؤمنان غیرعارف را نادان به تجلی خدا در بتها میداند و عارفان را آگاه به این تجلی میشمارد. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را نادرست میدانند، زیرا مؤمنان، حتی اگر عارف نباشند، به دلیل ایمان به توحید، از بتپرستان متمایزند و نادان نیستند. این نقد، چون نوری که ظلمت را میزداید، جایگاه مؤمنان را در برابر بتپرستان روشن میسازد.
این تحلیل، با آیه شریفه قرآن کریم همخوانی دارد: وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (بقره: ۱۶۵)؛ «و کسانی که ایمان آوردهاند، خدا را بیشتر دوست دارند».
نقد دیدگاه عارفان در تبرئه بتپرستان
ابنعربی، عارفان را آگاه به عبادت خدا توسط بتپرستان میداند، اما استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را خطرناک و قبيح میشمارند. این تبرئه، چون غباری بر آیینه حقیقت، مرز میان کفر و ایمان را مخدوش میکند و حتی انبیا را در زمره نادانان قرار میدهد، زیرا انبیا بتها را انکار کرده و خدا را به وحدت پرستیدهاند.
درنگ: مؤمنان، حتی اگر عارف نباشند، به دلیل ایمان به توحید، از بتپرستان متمایزند، و تبرئه بتپرستان توسط عارفان، به انحراف عرفانی منجر میشود.
بخش دهم: لزوم دقت در اصطلاحات عرفانی
خلط مجالی و آلهه
ابنعربی، در کاربرد اصطلاحات «مجالی» (ظرف تجلی خدا) و «آلهه» (معبود غیرخدا) خلط میکند، که به ابهام و خطا در عرفان منجر شده است. استاد فرزانه قدسسره، تأکید میکنند که مجالی، ظرف تجلی حق است، اما آلهه دانستن مخلوقات، شرک است. این تمایز، چون خطی روشن، راه را برای فهم صحیح عرفان هموار میسازد.
نقد سادهانگاری عرفانی
سادهانگاری ابنعربی در خداپرست دانستن بKidnapped bتپرستان، به انحراف عرفانی منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره، این دیدگاه را خطرناک میدانند، زیرا مرز میان حق و باطل را از بین میبرد. این نقد، چون مشعلی فروزان، حقیقت عرفان شیعی را روشن میسازد.
درنگ: دقت در اصطلاحات عرفانی، از خلط مجالی و آلهه جلوگیری میکند و عرفان را از انحراف حفظ میسازد.
جمعبندی نهایی
فص هارونیه فصوص الحکم، چون دریایی ژرف، مفاهیم پیچیده عباد الوقت، توحید و شرک را در خود جای داده است. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در این مفاهیم پرداخته و با نقدی عرفانی-فلسفی، دیدگاه ابنعربی را اصلاح کرده است. عباد الوقت، بندگان خاص خدا هستند که با اخلاص، خدای واحد را عبادت میکنند، نه بتپرستان که در شرک گرفتارند. انبیا، با هدایت خردمندانه، انسان را به سوی حقایق فطری رهنمون میسازند، و تمایز میان کفر و توحید، در عبادت خدای واحد نهفته است. مخلوقات، تجلیات الهیاند، اما آلهه دانستن آنها شرک است. این تحلیل، با تمثیلات فاخر و تشبیهات معنوی، چون نوری بر تاریکی، حقیقت عرفان شیعی را روشن ساخته و راه را برای فهمی عمیقتر از توحید و عبادت هموار کرده است.
با نظارت صادق خادمی