در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1058

متن درس




تبیین و تحلیل فص موسوی فصوص الحکم: کاوشی عرفانی-فلسفی در تدبیر الهی و نقش تابوت در سیر وجودی موسی

تبیین و تحلیل فص موسوی فصوص الحکم: کاوشی عرفانی-فلسفی در تدبیر الهی و نقش تابوت در سیر وجودی موسی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۵۸)

دیباچه

فصوص الحکم، اثر بی‌بدیل ابن‌عربی، چونان دریایی ژرف، معارف عرفانی و فلسفی را در خود جای داده و فص موسوی، یکی از درخشان‌ترین فصول آن، به سیر وجودی حضرت موسی علیه‌السلام و تدبیر الهی در هدایت او می‌پردازد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تحلیل و نقد مفهوم تدبیر الهی، نقش ملائکه، روح، بدن و تابوت در سیر وجودی موسی می‌نشیند و با رویکردی عرفانی-فلسفی، به تمایز میان ملازمات و مفارقات وجودی توجه دارد. هدف، ارائه تبیینی منسجم و علمی است که چون آیینه‌ای زلال، حقایق عرفان اسلامی را بازتاب دهد و برای مخاطبان فرهیخته، راهی روشن به سوی فهم عمیق این مفاهیم بگشاید. متن، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، روایات و تمثیلات فاخر، تلاش دارد تا مفاهیم پیچیده را با زبانی متین و علمی تبیین کند، بدون آنکه از چارچوب آکادمیک و پژوهشی گامی فراتر نهد.

بخش نخست: تدبیر الهی در سیر وجودی موسی

آغاز با بسمله و محوریت تدبیر الهی

متن فص موسوی با عبارت شریف بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ (به نام خداوند بخشنده مهربان) آغاز می‌شود. این آغاز، چون دروازه‌ای نورانی، محور بحث را بر تبیین عرفانی و فلسفی تدبیر الهی در سیر وجودی موسی قرار می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، این بسمله را نه‌تنها نشانه‌ای از توکل بر خدا، بلکه مبنایی برای فهم تدبیر الهی در نظام هستی می‌دانند.

تدبیر موسی در تابوت

قرآن کریم می‌فرماید: وَأَلْقَيْنَاهُ فِي ٱلتَّابُوتِ (طه: ۳۹؛ او را در تابوت انداختیم). خداوند، موسی علیه‌السلام را با قرار دادن در تابوت و انداختن در دریا، تحت تدبیر الهی خود قرار داد. استاد فرزانه قدس‌سره، این تدبیر را چون مشعلی فروزان، نمایانگر اراده الهی در حفظ و هدایت موسی می‌دانند. تابوت، به مثابه ابزاری موقتی، موسی را از گزند فرعون محافظت کرد و او را به سوی مقصدی الهی رهنمون ساخت.

درنگ: تدبیر الهی موسی، از طریق قرار گرفتن در تابوت و جریان در دریا، نشانه‌ای از اراده حکیمانه خداوند در حفظ بندگان خاص خود است.

نقش ملائکه در تدبیر

ملائکه، به عنوان واسطه‌های الهی، روح موسی را از طریق تابوت تدبیر می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، ملائکه را چون قاصدان الهی می‌دانند که با اقتدار، نظام وجودی موسی را در مسیر الهی هدایت می‌کنند. عبارت «وَ كَانَ ٱلرُّوحُ ٱلْمُدَبِّرُ لَهُ هُوَ ٱلْمَلَكُ» نشان‌دهنده آن است که ملك، روح موسی را در تابوت تدبیر کرده و او را از مخاطرات حفظ می‌نماید.

تمایز تابوت و بدن

استاد فرزانه قدس‌سره، با تأکید بر آیه شریفه وَأَلْقَيْنَاهُ فِي ٱلتَّابُوتِ (طه: ۳۹)، بر تمایز میان تابوت و بدن ناسوتی تأکید می‌ورزند. تابوت، ابزاری مادی و موقتی است، در حالی که بدن، جزء ذاتی و ملازم وجودی انسان است. خلط این دو، چون غباری بر آیینه حقیقت، به تحریف در فهم عرفانی منجر می‌شود.

درنگ: تابوت، ابزاری موقتی و مفارق است، در حالی که بدن، ملازم ذاتی انسان بوده و با روح در ارتباطی وجودی قرار دارد.

بخش دوم: تناظر عالم و انسان در نظام تدبیر الهی

وزان الهی عالم و انسان

عالم، دارای وزانی الهی است که مشابه وزان انسان با روح، قوا و بدن است. استاد فرزانه قدس‌سره، این تناظر را چون آیینه‌ای می‌دانند که نظام خلقت و انسان را در برابر یکدیگر قرار می‌دهد. عالم، با اسما و صفات الهی تدبیر می‌شود، همان‌گونه که انسان با روح، قوا و بدن اداره می‌گردد.

تقسیم‌بندی قوای انسان

قوای انسان به دو دسته مادی (جوارح) و مجرد (جوانحی) تقسیم می‌شود. جوارح، قوای جسمانی‌اند که در خدمت بدن عمل می‌کنند، و جوانح، قوای باطنی و معنوی‌اند که روح را در سیر وجودی یاری می‌رسانند. این تقسیم‌بندی، چون خطی روشن، دوگانگی مادی و معنوی انسان را آشکار می‌سازد.

نقش ملائکه در تدبیر عالم

خداوند، عالم را به واسطه ملائکه، روح و قوا تدبیر می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، ملائکه را چون ستون‌های استوار نظام خلقت می‌دانند که با هدایت الهی، عالم را در مسیر کمال نگاه می‌دارند. این تدبیر، در سیر وجودی موسی نیز متجلی است، جایی که ملك، روح و بدن او را هدایت می‌کند.

درنگ: ملائکه، به عنوان واسطه‌های الهی، در تدبیر عالم و انسان نقشی بنیادین دارند و نظام وجودی را در راستای اراده الهی هدایت می‌کنند.

اسما و صفات الهی در تدبیر

خداوند، با اسما و صفات خود، عالم را اداره کرده، وجود می‌بخشد و تعین می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، اسما و صفات را چون چشمه‌های جوشان حقیقت می‌دانند که عالم را از فیض وجود سیراب می‌سازند. این دیدگاه، بر وحدت وجود و ظهور الهی در عالم تأکید دارد.

بخش سوم: اعیان ثابته و انسان کامل

اعیان ثابته به عنوان مظاهر اسما و صفات

اعیان ثابته، وجودات علمی و مظاهر اسما و صفات الهی‌اند، نه خود آنها. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به روایت «نَزِّلُونَا عَنِ ٱلرُّبُوبِيَّةِ» (ما را از مقام ربوبیت فروآورید)، تأکید می‌کنند که اعیان ثابته، هرچند مظهر اسما و صفات‌اند، اما واجب‌الوجود نیستند. این تمایز، چون خطی زرین، مرز میان حق و خلق را حفظ می‌کند.

انسان کامل و جایگاه آن

انسان کامل، مظهر تام اسما و صفات الهی است، اما نه عین آنها. استاد فرزانه قدس‌سره، انسان کامل را چون آیینه‌ای صاف می‌دانند که نور اسما و صفات را بازتاب می‌دهد، اما خود خدا نیست. این دیدگاه، با آیه شریفه إِنِّي جَاعِلٌ فِي ٱلْأَرْضِ خَلِيفَةً (بقره: ۳۰؛ من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم) هم‌خوانی دارد، که انسان را خلیفه خدا می‌داند، نه خود خدا.

درنگ: انسان کامل و اعیان ثابته، مظاهر اسما و صفات‌اند، نه عین آنها، و خلط میان مظهر و مُظهر به انحراف در فهم عرفانی منجر می‌شود.

نقد خلط میان حق و خلق

استاد فرزانه قدس‌سره، خلط میان حق و صفات حق با خلق و صفات خلقی را نادرست می‌دانند. این خلط، چون غباری بر آیینه حقیقت، فهم صحیح عرفان را مخدوش می‌سازد. اولیا، هرچند خلیفه خدا و مظهر اسما و صفات‌اند، اما هرگز به مقام ربوبیت ارتقا نمی‌یابند.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارح

نقد تعبیر تابوت به بدن ناسوتی

شارح فصوص الحکم (قیصری)، به‌اشتباه تابوت را تعبیر از بدن ناسوتی می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه وَأَلْقَيْنَاهُ فِي ٱلتَّابُوتِ (طه: ۳۹)، این تعبیر را رد کرده و تأکید می‌کنند که تابوت، واقعیتی مادی و جدا از بدن است. این نقد، چون تیغی تیز، تحریف در تفسیر قرآنی را کنار می‌زند.

تمایز خواب و واقعیت

استاد فرزانه قدس‌سره، تمایز میان تعبیر در خواب و واقعیت را روشن می‌سازند. در خواب، ممکن است تابوت نمادی از بدن باشد، اما در واقعیت، تابوت چوبی جدا از بدن موسی است. این تمایز، چون نوری که ظلمت را می‌زداید، از خلط میان حقیقت و مجاز جلوگیری می‌کند.

درنگ: تابوت، واقعیتی مادی و جدا از بدن است و تعبیر آن به بدن ناسوتی، تحریفی نادرست در فهم قرآنی است.

نقد عبارات بزرگان

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به عدم ویرایش عبارات بزرگان گذشته، تأکید می‌کنند که برخی عبارات به دلیل فقدان بازنگری، دچار اشکال‌اند. این نقد، چون مشعلی فروزان، بر ضرورت بازنگری علمی متون عرفانی تأکید دارد.

بخش پنجم: ملازمات و مفارقات در تدبیر الهی

تمایز ملازمات و مفارقات

استاد فرزانه قدس‌سره، ملازمات وجودی (خدا، ملائکه، روح، بدن) را از مفارقات (تابوت) متمایز می‌کنند. ملازمات، چون ستون‌های استوار نظام وجودی‌اند که بدون آنها حیات ممکن نیست، اما تابوت، چون لباسی موقتی، نقشی غیرضروری دارد.

تمثیل لباس و سپر

تابوت، مانند لباس یا سپری است که موسی را حفظ می‌کند، اما او نمی‌تواند آن را تدبیر کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این تمثیل را چون گوهری درخشان به کار می‌برند تا موقتی بودن تابوت و وابستگی موسی به تدبیر الهی را نشان دهند.

درنگ: تابوت، مفارق قهری است که نقشی موقتی دارد، برخلاف ملازمات وجودی مانند روح و بدن که ذاتی و ماندگارند.

سلسله‌مراتب تدبیر

ملك، روح و بدن موسی را تدبیر می‌کند، و روح نیز بدن را اداره می‌نماید. تابوت، در این سلسله‌مراتب، نقشی فرعی و موقتی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، این سلسله‌مراتب را چون نردبانی می‌دانند که نظام تدبیر الهی را به روشنی آشکار می‌سازد.

بخش ششم: نقد خلط در تدبیر عالم

تدبیر عالم توسط عالم

ابن‌عربی مدعی است که خداوند عالم را به واسطه خود عالم تدبیر می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، این دیدگاه را نقد کرده و تأکید می‌کنند که تدبیر عالم، تحت اسما و صفات الهی است، نه به استقلال عالم. این نقد، چون خطی روشن، از خلط میان حق و خلق جلوگیری می‌کند.

نقش اعیان ثابته در تدبیر

اعیان ثابته، وجودات علمی و مظاهر اسما و صفات‌اند که عالم را ظاهر می‌سازند. استاد فرزانه قدس‌سره، این اعیان را چون بذرهایی می‌دانند که در خاک علم الهی روییده و عالم را به ظهور می‌رسانند، اما عين اسما و صفات نیستند.

درنگ: تدبیر عالم، تحت اسما و صفات الهی است، و اعیان ثابته، مظاهر این اسما و صفات‌اند، نه عين آنها.

مراتب نزولی و وحدت تدبیر

تدبیر عالم، مراتب نزولی و شئونات الهی است، نه تکثر. استاد فرزانه قدس‌سره، این مراتب را چون جریانی زلال می‌دانند که از احدیت و واحدیت به سوی آسمان و زمین جاری می‌شود، و وحدت تدبیر الهی را حفظ می‌کند.

بخش هفتم: نقد عرفانی و ضرورت دقت در اصطلاحات

نقد خلط انسان کامل با اسما و صفات

استاد فرزانه قدس‌سره، تفسیر صورته به انسان کامل، اگر به معنای عینیّت با اسما و صفات باشد، را نادرست می‌دانند. انسان کامل، مظهر اسما و صفات است، نه خود آنها. این نقد، چون آیینه‌ای صاف، جایگاه انسان کامل را در نظام خلق روشن می‌سازد.

مثال اولیا

اولیا، چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام، مظهر تام اسما و صفات‌اند، اما نه عين آنها. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به روایت «نحن اسماء الحسنى»، تأکید می‌کنند که اولیا، ظهورات کامل اسما و صفات‌اند، اما مخلوق باقی می‌مانند.

نقد شعر عرفانی

عباراتی مانند «علی عین ذات است» نادرست‌اند، زیرا اولیا مظهر اسما و صفات‌اند، نه عين ذات حق. استاد فرزانه قدس‌سره، این خلط را چون غباری بر آیینه حقیقت می‌دانند که به انحراف عرفانی منجر می‌شود.

درنگ: اولیا و انسان کامل، مظهر اسما و صفات‌اند، نه عين ذات حق، و خلط این دو، به انحراف در فهم عرفانی منجر می‌شود.

جمع‌بندی نهایی

فص موسوی فصوص الحکم، چون گوهری درخشان، به تبیین تدبیر الهی در سیر وجودی موسی علیه‌السلام می‌پردازد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، این فص را از منظری عرفانی-فلسفی تحلیل کرده و با نقد دیدگاه‌های ابن‌عربی و شارح، به اصلاح خلط‌های عرفانی همت گمارده است. تدبیر الهی، از طریق ملائکه، روح و بدن، موسی را در مسیر کمال هدایت کرد، و تابوت، ابزاری موقتی و مفارق بود که نقشی فرعی داشت. اعیان ثابته و انسان کامل، مظاهر اسما و صفات‌اند، نه عين آنها، و خلط میان حق و خلق، به انحراف عرفانی منجر می‌شود. این تحلیل، با تمثیلات فاخر و استناد به آیات قرآن کریم و روایات، چون نوری بر تاریکی، حقیقت عرفان اسلامی را روشن ساخته و راه را برای فهمی عمیق‌تر از تدبیر الهی و جایگاه انسان در نظام خلقت هموار کرده است.

با نظارت صادق خادمی