در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فصوص الحکم 1144

متن درس





تأملات عرفانی در فص محمدیه: بررسی القاء سمع و قرة عین در پرتو حدیث نبوی

تأملات عرفانی در فص محمدیه: بررسی القاء سمع و قرة عین در پرتو حدیث نبوی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۱۴۴)

دیباچه

کتاب فصوص الحکم، اثر جاودانه محی‌الدین ابن‌عربی، چونان گوهری درخشان در آسمان عرفان نظری می‌درخشد و با نگاهی ژرف به مسائل وجود، خلقت، و جایگاه انسان در نظام هستی می‌پردازد. فص محمدیه، که به مقام والای پیامبر خاتم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) اختصاص دارد، در این درس‌گفتار با محوریت آیه شریفه ﴿أَوْ قَدْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾ و حدیث شریف «جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ» مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار، با رویکردی علمی و انتقادی، به تبیین مفاهیم عرفانی چون القاء سمع، حرکت وجودی، و معنای قرة عین پرداخته و با استناد به آیات قرآن کریم و روایات معتبر، دیدگاه‌های شارح را نقد و تحلیل می‌کند. این بررسی، با زبانی متین و ساختارمند، تلاشی است برای بازتاب نور معرفت عرفانی در آیینه پژوهش‌های آکادمیک، تا مخاطبان فرهیخته را به سوی فهم عمیق‌تر این معارف رهنمون سازد.

بخش یکم: القاء سمع و شهادت در پرتو ذکر الهی

تبیین مفهوم القاء سمع

درس‌گفتار با اشاره به آیه شریفه قرآن کریم:

﴿أَوْ قَدْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾

ترجمه: «یا کسی که گوش فرا داشت و گواه بود» (سوره ق، آیه ۳۷)

القاء سمع را به معنای توجه کامل و آگاهانه بنده به ذکر الهی در حالت نماز تفسیر می‌کند. این توجه، که با حضور قلب و شهادت روحانی همراه است، در عرفان به مثابه پلی است که سالک را به سوی تجلیات الهی رهنمون می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره، القاء سمع را به شنیدن ذکر خدا توسط بنده در ظرف صلاة مرتبط می‌داند، جایی که قلب سالک با فهم مراد الهی از ذکر، به شهادت سمعي نائل می‌شود. این شهادت، برخلاف شهادت رویتی که در فقه بر مبنای مشاهده مستقیم استوار است، شهادتی است که در آن قلب بنده، با گوش جان، ذکر الهی را درمی‌یابد و به حضور در برابر حق دست می‌یابد.

درنگ: القاء سمع به معنای توجه کامل قلب به ذکر الهی در نماز است که با شهادت سمعي و حضور روحانی همراه می‌شود.

حضور و شهادت در صلاة

در این دیدگاه، صلاة به مثابه ظرفی است که بنده در آن با ذکر الهی به حضور قلب دست می‌یابد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که القاء سمع، به معنای شنیدن ذکر خدا توسط بنده در نماز است، به گونه‌ای که این شنیدن با فهم مراد الهی و شهادت قلبی همراه می‌شود. این شهادت، که از نوع سمعي است، با حضور جلیسی (نشستن در محضر حق) تفاوت دارد، اما هر دو در راستای وصول به حق و شهود الهی قرار دارند. این تبیین، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم عمیق‌تر رابطه بنده با حق در حالت صلاة روشن می‌سازد.

درنگ: شهادت سمعي در صلاة، به معنای فهم مراد الهی از ذکر با گوش جان است که بنده را به حضور در برابر حق رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، با تبیین مفهوم القاء سمع و شهادت در پرتو آیه شریفه ﴿أَوْ قَدْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ﴾، بر اهمیت حضور قلب و فهم مراد الهی در صلاة تأکید دارد. القاء سمع، چونان کلیدی است که درهای شهود الهی را به روی سالک می‌گشاید و او را به مقام شهادت سمعي و حضور در محضر حق رهنمون می‌سازد. این تحلیل، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد دیدگاه‌های فقهی، راه را برای فهم عرفانی صلاة هموار می‌کند.

بخش دوم: نقد تقسیم‌بندی حرکات در عالم و صلاة

تقسیم‌بندی حرکات به افقی، عمودی و منکوس

شارح فصوص الحکم، حرکات عالم را به سه دسته افقی (مربوط به حیوان)، عمودی (مربوط به انسان) و منکوس (مربوط به نبات) تقسیم کرده و ادعا می‌کند که این حرکات در صلاة متجلی می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را نادرست می‌داند، زیرا حرکات عالم فراتر از این دسته‌بندی‌های مادی است. حرکت افقی، که به حیوانات نسبت داده شده، حرکت عمودی، که به قیام انسان منتسب است، و حرکت منکوس، که به رشد معکوس نباتات اشاره دارد، نمی‌توانند تمامی جنبه‌های حرکت در عالم را دربر گیرند. این نقد، چونان نسیمی که پرده‌های ابهام را کنار می‌زند، بر محدودیت این تقسیم‌بندی تأکید دارد.

درنگ: تقسیم‌بندی حرکات عالم به افقی، عمودی و منکوس نادرست است، زیرا حرکات وجودی عالم فراتر از این دسته‌بندی‌های مادی است.

نقد حرکت منکوس در نباتات

ادعای شارح مبنی بر منکوس بودن حرکت نباتات، به دلیل رشد ریشه به سوی زمین، مورد نقد قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که همه حرکات نباتی استعلایی و به سوی بالاست، زیرا رشد نباتات به سمت نور و کمال است، نه نزول. حرکت منکوس، که به معنای حرکت معکوس و رو به پایین تلقی شده، با طبیعت استعلایی نباتات ناسازگار است. این نقد، چونان جویباری زلال، حقیقت حرکت نباتی را از تحریفات پالایش می‌کند.

درنگ: حرکت نباتات استعلایی و به سوی بالاست و ادعای منکوس بودن آن با طبیعت رشد نباتی ناسازگار است.

حرکت وجودی به‌عنوان اساس خلقت

درس‌گفتار، حرکت وجودی را به‌عنوان اصل بنیادین حرکت در عالم معرفی می‌کند که حرکات افقی، عمودی و منکوس در ذیل آن قرار دارند. حرکت وجودی، سیر موجودات از عدم اضافی (وجود علمی در نزد خداوند) به وجود عینی است که در همه موجودات جریان دارد. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود هم‌خوانی دارد و حرکت را جلوه‌ای از فیض الهی می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که حرکت وجودی، جامع همه حالات (سكون و حرکت) است و نمی‌توان آن را به انواع مادی محدود کرد.

درنگ: حرکت وجودی، اساس خلقت است که سیر موجودات از وجود علمی به وجود عینی را دربر می‌گیرد و فراتر از حرکات مادی است.

نقد حرکت دورانی در صلاة

شارح، علاوه بر حرکات افقی، عمودی و منکوس، به حرکت دورانی نیز اشاره کرده و آن را به اراده انسان نسبت داده است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نادرست می‌داند، زیرا حرکت وجودی، که شامل سكون و حرکت است، فراتر از این تقسیم‌بندی‌هاست. حرکت دورانی، به‌عنوان یک حرکت ارادی، نمی‌تواند به‌طور خاص به صلاة نسبت داده شود، زیرا صلاة در ذات خود بر سكون و ذکر استوار است.

درنگ: حرکت دورانی نمی‌تواند به‌طور خاص به صلاة نسبت داده شود، زیرا حرکت وجودی، جامع سكون و حرکت، اساس صلاة است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با نقد تقسیم‌بندی حرکات به افقی، عمودی و منکوس، بر محدودیت این دسته‌بندی‌ها در برابر حرکت وجودی تأکید دارد. نقد حرکت منکوس نباتات و حرکت دورانی در صلاة، راه را برای فهم عمیق‌تر حرکت وجودی به‌عنوان اساس خلقت هموار می‌سازد. این تحلیل، چونان مشعلی در تاریکی، حقیقت حرکت در عالم و صلاة را روشن می‌کند و از تحریفات عرفانی و ادبی جلوگیری می‌نماید.

بخش سوم: تبیین معنای قرة عین در حدیث نبوی

تحلیل ریشه‌های لفظ قرة

حدیث شریف «جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ» (ترجمه: روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است) محور اصلی این بخش است. استاد فرزانه قدس‌سره، لفظ «قرة» را از ریشه‌های مختلف (قَرَ/یَقَر، قِرَ/یَقِرَ، قُرَ/یَقُرَ) تحلیل می‌کند که به معانی استقرار، روشنی، یا خنکی منجر می‌شود. هر یک از این معانی، جلوه‌ای از حقیقت عرفانی صلاة را آشکار می‌سازد، اما استاد، با ترجیح دیدگاه شیخ اکبر، معنای استقرار (قَرَ/یَقَر) را دقیق‌تر می‌داند، زیرا سایر معانی (روشنی و خنکی) از آن ناشی می‌شوند.

درنگ: لفظ «قرة» در حدیث نبوی، از ریشه قَرَ/یَقَر به معنای استقرار است که سایر معانی (روشنی و خنکی) از آن ناشی می‌شوند.

استقرار به‌عنوان معنای اصلی قرة عین

استقرار، به معنای آرامش قلب در برابر حق، به‌عنوان معنای اصلی قرة عین مورد تأکید قرار گرفته است. استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌کند که سالک در صلاة، با مشاهده محبوب (خدا)، به سكونی دست می‌یابد که او را از التفات به غیر بازمی‌دارد. این استقرار، چونان لنگرگاهی است که کشتی قلب سالک را در دریای بی‌کران تجلیات الهی پهلو می‌دهد و او را از اضطراب‌های وجودی رهایی می‌بخشد.

درنگ: قرة عین به معنای استقرار قلب در برابر حق است که سالک را از التفات به غیر بازمی‌دارد.

رابطه استقرار و مشاهده محبوب

درس‌گفتار تأکید دارد که عين محب (چشم دل سالک) با مشاهده محبوب (خدا) به استقرار می‌رسد و به غیر التفات نمی‌کند. این دیدگاه، با مفهوم فناء فی‌الله در عرفان هم‌خوانی دارد، جایی که قلب سالک از غیر خدا خالی شده و تنها به حق مشغول می‌گردد. این مشاهده، چونان آینه‌ای صیقل‌یافته، نور محبوب را بازتاب می‌دهد و قلب را از اضطراب رهایی می‌بخشد.

درنگ: مشاهده محبوب در صلاة، قلب سالک را به استقرار رسانده و از التفات به غیر بازمی‌دارد.

معانی روشنی و خنکی در قرة عین

علاوه بر استقرار، معانی روشنی (قِرَ/یَقِرَ) و خنکی (قُرَ/یَقُرَ) نیز برای قرة عین بررسی شده‌اند. روشنی، به معنای سرور و شادمانی قلب در برابر تجلی حق است، و خنکی، به معنای آرامش و سكون باطنی ناشی از وصول به محبوب. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این معانی، معلول استقرار هستند، زیرا قلب سالک، با قرار یافتن در برابر حق، به سرور و خنکی دست می‌یابد.

درنگ: معانی روشنی و خنکی در قرة عین، معلول استقرار قلب در برابر حق هستند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تحلیل حدیث شریف «جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ»، بر معنای استقرار به‌عنوان جوهره قرة عین تأکید دارد. بررسی ریشه‌های لفظ قرة و تبیین معانی روشنی و خنکی، حقیقت عرفانی صلاة را آشکار می‌سازد. این تحلیل، چونان جویباری زلال، قلب سالک را به سوی سكون و شهود الهی رهنمون می‌کند و رابطه عمیق صلاة با وصول به حق را روشن می‌سازد.

بخش چهارم: نقد حرکات در صلاة و تأکید بر سكون

نقد حرکات به‌عنوان ذات صلاة

شارح ادعا کرده که صلاة شامل همه حرکات (افقی، عمودی، منکوس) است، اما استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را رد می‌کند و تأکید دارد که ذات صلاة در سكون و ذکر است. حرکات در صلاة، مانند قیام، رکوع و سجود، فواصل اجزای نمازند و نه ذات آن. در فقه اسلامی، سكون شرط صحت اذکار نماز است و هرگونه حرکت غیرطبیعی، به‌ویژه در ارکان، نماز را باطل می‌کند.

درنگ: ذات صلاة در سكون و ذکر است و حرکات آن، فواصل اجزای نمازند، نه جوهره آن.

سكون به‌عنوان اساس ذکر در صلاة

درس‌گفتار تأکید دارد که ذکر در صلاة باید در حالت سكون انجام شود، زیرا حرکت، جز در موارد استثنایی (مانند ذکر مطلق)، نماز را مختل می‌کند. این دیدگاه، با احکام فقهی هم‌خوانی دارد که سكون را شرط صحت اذکار می‌داند. در عرفان، سكون در صلاة نماد استقرار قلب در برابر حق است، جایی که سالک از هرگونه اضطراب و التفات به غیر رهایی می‌یابد.

درنگ: سكون در صلاة، شرط صحت اذکار و نماد استقرار قلب در برابر حق است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با نقد ادعای شارح درباره حرکات در صلاة، بر سكون به‌عنوان جوهره ذکر و صلاة تأکید دارد. حرکات در صلاة، چونان مرزهایی هستند که اجزای نماز را از هم جدا می‌کنند، اما ذات صلاة در سكون و حضور قلب نهفته است. این تحلیل، با استناد به احکام فقهی و دیدگاه‌های عرفانی، حقیقت صلاة را به مثابه آیینه‌ای برای شهود الهی آشکار می‌سازد.

بخش پنجم: تجلی الهی و امتنان در صلاة

تجلی الهی به‌عنوان عنایت ازلی

درس‌گفتار بیان می‌کند که تجلی حق در صلاة، به عنایت ازلی الهی وابسته است، نه به فعل بنده. استعداد بنده برای دریافت این تجلی نیز از خداست، چنان‌که در فص شیثی فصوص الحکم آمده که همه عطایا، اعم از ذاتی و اسمایی، از حق به بنده اعطا می‌شود. این دیدگاه، با نظریه فیض اقدس در عرفان هم‌خوانی دارد که همه چیز، از فعلیت تا استعداد، از خداوند سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: تجلی الهی در صلاة، به عنایت ازلی خداوند وابسته است و استعداد بنده نیز از فیض اقدس الهی ناشی می‌شود.

تفاوت جعل و امر در حدیث نبوی

حدیث شریف «جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ» از لفظ «جعلت» به جای «امرت» استفاده کرده تا بر عنایت و لطف الهی تأکید کند، نه وجوب. استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهد که جعل، به معنای اعطای مشاهده الهی به بنده از طریق صلاة است، در حالی که امر، وجوب را القا می‌کند. این تفاوت، چونان نوری است که ظرافت‌های عرفانی حدیث را روشن می‌سازد.

درنگ: استفاده از «جعلت» به جای «امرت» در حدیث، بر عنایت و لطف الهی در صلاة تأکید دارد، نه وجوب.

مشاهده امتنانی در صلاة

مشاهده در صلاة، نتیجه امتنان الهی است که از تجلی حق به بنده حاصل می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این مشاهده، به توفیق الهی وابسته است و بدون آن، قلب بنده به شهود حق نائل نمی‌شود. این مشاهده امتنانی، چونان گوهری است که در صدف صلاة درخشیده و سالک را به وصول به حق رهنمون می‌سازد.

درنگ: مشاهده در صلاة، نتیجه امتنان الهی است که قلب بنده را به شهود حق هدایت می‌کند.

نقد وجوب تجلی در صلاة

درس‌گفتار، وجوب تجلی الهی در صلاة را رد می‌کند، زیرا تجلی به عنایت الهی وابسته است و واجب بر خدا نیست. این دیدگاه، با اصل اختیار الهی در تجلیات هم‌خوانی دارد و تجلی را لطفی از جانب حق می‌داند که به اراده او به بنده اعطا می‌شود.

درنگ: تجلی الهی در صلاة، امری امتنانی است و واجب بر خدا نیست.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تبیین تجلی الهی به‌عنوان عنایت ازلی و تفاوت جعل و امر در حدیث نبوی، بر لطف الهی در صلاة تأکید دارد. مشاهده امتنانی و نقد وجوب تجلی، حقیقت صلاة را به مثابه ظرفی برای شهود الهی آشکار می‌سازد. این تحلیل، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم عرفانی صلاة هموار می‌کند.

بخش ششم: تجلیات الهی و مراتب سلوک

تجلی الهی در اشیاء و غیر اشیاء

درس‌گفتار، تجلی حق را در اشیاء (مانند تجلی در آتش برای حضرت موسی علیه‌السلام) و غیر اشیاء (تجلی ذاتی) بررسی می‌کند. این دیدگاه، با نظریه تجلیات الهی در عرفان هم‌خوانی دارد که حق را در همه مظاهر متجلی می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که تجلی در اشیاء، به صورت تعینات مادی، و در غیر اشیاء، به صورت ذاتی است.

درنگ: تجلی الهی در اشیاء به صورت تعینات مادی و در غیر اشیاء به صورت ذاتی است.

نقد روایت‌های عرفانی غیرمعتبر

استاد فرزانه قدس‌سره، به روایت‌هایی که خدا را در قالب‌های غیرحقیقی (مانند بوزینه یا شغال) متجلی می‌دانند، نقد وارد می‌کند و بر لزوم تشخیص چهره‌های حقیقی تأکید دارد. این نقد، با تأکید بر معرفت و شهود صحیح، از انحرافات عرفانی جلوگیری می‌کند. سالک باید با معرفت کامل، تجلیات حقیقی را از غیرحقیقی تشخیص دهد تا از گمراهی در امان ماند.

درنگ: تشخیص تجلیات حقیقی از غیرحقیقی، نیازمند معرفت و شهود صحیح است تا سالک از گمراهی در امان ماند.

تجلی حق در قالب امرأة

درس‌گفتار به روایتی اشاره دارد که خدا را در قالب امرأة برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) متجلی می‌داند. این تجلی، به صورت جمالی یا صفاتی تفسیر می‌شود و نشان‌دهنده ظهور حق در مظاهر خاص است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این تجلی، محدود به قالب‌های خاص نیست و می‌تواند در تعینات مختلف رخ دهد.

درنگ: تجلی حق در قالب امرأة، به صورت جمالی یا صفاتی است و نشان‌دهنده ظهور حق در مظاهر خاص است.

مراتب سلوک عرفانی

درس‌گفتار، مراتب سلوک را به چهار سفر تقسیم می‌کند: سفر اول (مبتدی)، سفر دوم (متوسط)، سفر سوم (فی‌الله)، و سفر چهارم (انبیا و اولیا). سفر چهارم، مختص انبیا و اولیاست که با معرفت کامل به خلق خدمت می‌کنند. این تقسیم‌بندی، چونان نردبانی است که سالک را از مراتب نازله به سوی کمال مطلق هدایت می‌کند.

درنگ: مراتب سلوک عرفانی شامل سفرهای مبتدی، متوسط، فی‌الله، و انبیا و اولیاست که هر یک مرتبه‌ای از وصول به حق را نشان می‌دهد.

عرفان به‌عنوان تخصص

استاد فرزانه قدس‌سره، عرفان را شغلی تخصصی می‌داند که نیازمند سال‌ها ممارست و معرفت است. عرفان، علمی عملی است که سالک را به شهود و وصول به حق می‌رساند. این دیدگاه، چونان مشعلی است که پیچیدگی‌های مسیر عرفانی را روشن می‌سازد و بر ضرورت تعهد و تخصص در این راه تأکید دارد.

درنگ: عرفان، علمی عملی و تخصصی است که نیازمند سال‌ها ممارست و معرفت برای وصول به حق است.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تبیین تجلیات الهی در اشیاء و غیر اشیاء، نقد روایت‌های غیرمعتبر، و بررسی مراتب سلوک، حقیقت عرفانی صلاة را آشکار می‌سازد. تأکید بر تخصص عرفان و تشخیص تجلیات حقیقی، راه را برای سالکان در مسیر وصول به حق هموار می‌کند. این تحلیل، چونان جویباری زلال، معارف عرفانی را از ابهامات پالایش می‌دهد.

بخش هفتم: وحدت وجود و نفی صفات زائده

نفی صفات زائده در فلسفه

درس‌گفتار به دیدگاه یکی از عالمان دینی اشاره دارد که صفات زائده را نفی کرده و همه صفات را عین ذات الهی می‌داند. این دیدگاه، با وحدت ذات و صفات در عرفان هم‌خوانی دارد و کثرت را در مظاهر، نه در ذات، می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که نفی صفات زائده، اصل وحدت وجود را تقویت می‌کند و از تصور کثرت در ذات الهی جلوگیری می‌نماید.

درنگ: نفی صفات زائده، با وحدت ذات و صفات هم‌خوانی دارد و کثرت را در مظاهر، نه در ذات الهی، می‌بیند.

وحدت در روایت حق

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که سالک پس از وصول به حق، جز خدا نمی‌بیند و به غیر التفات نمی‌کند. این دیدگاه، با توحید شهودی در عرفان هم‌خوانی دارد که همه چیز را مظهر حق می‌بیند. روایت حق در همه مظاهر، چونان آیینه‌ای است که نور الهی را در همه موجودات بازتاب می‌دهد.

درنگ: سالک پس از وصول به حق، جز خدا نمی‌بیند و روایت حق در همه مظاهر، نشانه فناء و بقای بالله است.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با تبیین نفی صفات زائده و وحدت در روایت حق، بر وحدت وجود و توحید شهودی تأکید دارد. این تحلیل، چونان مشعلی فروزان، حقیقت وحدت الهی را در مظاهر خلقت آشکار می‌سازد و سالک را به سوی شهود حق در همه چیز هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار شماره ۱۱۴۴ فصوص الحکم، چونان گوهری درخشان در دریای معرفت، به تبیین مفاهیم عرفانی مرتبط با القاء سمع، حرکت وجودی، و قرة عین در حدیث نبوی پرداخته است. نقد تقسیم‌بندی حرکات مادی، تأکید بر سكون به‌عنوان جوهره صلاة، و تبیین تجلیات الهی در اشیاء و غیر اشیاء، از مهم‌ترین محورهای این بررسی است. تحلیل معنای قرة عین به‌عنوان استقرار قلب در برابر حق، و تأکید بر مراتب سلوک و تخصص عرفان، راه را برای فهم عمیق‌تر معارف عرفانی هموار می‌کند. این نوشتار، با بهره‌گیری از استعارات فاخر و ساختاری علمی، تلاشی است برای بازتاب نور حکمت عرفانی در آیینه معرفت، تا سالکان را به سوی وصول به حق هدایت نماید.

با نظارت صادق خادمی