در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 101

متن درس





کتاب فلسفه وجود: تأملاتی در مراتب ظهور و وحدت هستی

کتاب فلسفه وجود: تأملاتی در مراتب ظهور و وحدت هستی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۱)

دیباچه

فلسفه وجود، چونان دریای بی‌کران حقیقت، همواره اندیشمندان را به ژرف‌کاوی در اسرار هستی فراخوانده است. این کتاب، که از درس‌گفتارهای عمیق و تأمل‌برانگیز استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه صد و یکم سامان یافته، کوششی است برای تبیین و بازنمایی آرای فلسفی در باب وجود، ظهورات، تشکیک، و مراتب هستی.

بخش نخست: حقیقت وجود و نفی تشکیک ذاتی

در این بخش، به تبیین مبانی فلسفی وجود و نفی تشکیک ذاتی آن پرداخته می‌شود. وجود، چونان حقیقتی بسیط و یکپارچه، در ذات خود فاقد هرگونه کثرت، تعدد، یا مرتبه‌بندی است. این دیدگاه، که در درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره به روشنی بیان شده، بر وحدت وجود و تشخص ذاتی آن تأکید دارد.

وحدت وجود و تشخص ذاتی

وجود، به مثابه حقیقت بنیادین هستی، در ذات خود از هرگونه تشکیک یا اختلاف در شدت و ضعف مبراست. تشکیک، که در فلسفه به معنای تفاوت در مراتب وجودی است، به ذات وجود راه ندارد. تشخص وجود نیز به نفس ذات آن وابسته است، چنان‌که نیازی به عامل خارجی یا واسطه‌ای برای تحقق خود ندارد. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای صاف، وحدت و بساطت وجود را بازمی‌تاباند و هرگونه کثرت را به ظهورات وجود نسبت می‌دهد.

درنگ: وجود در ذات خود فاقد تشکیک، تعدد، یا کثرت است و تشخص آن به نفس ذات وابسته است. هرگونه تفاوت یا مرتبه‌بندی به ظهورات وجود بازمی‌گردد، نه به حقیقت آن.

نقد خصوصیات وجود در نگاه ملاصدرا

استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه به آرای ملاصدرا در «اسفار اربعه»، خصوصیاتی چون تعدد، مرتبه، کثرت، و تشکیک را که وی به وجود نسبت داده، رد می‌کنند. در این دیدگاه، وجود تنها تشخص به ذات دارد و هرگونه خصوصیات متکثر به مراتب ظهورات آن مربوط می‌شود. این نقد، چونان تیغی برنده، تمایز میان وجود و ظهورات آن را آشکار می‌سازد و بر بساطت حقیقت وجود تأکید می‌ورزد.

ظهور خصوصیات در مراتب

در مراتب ظهورات، خصوصیاتی چون تعدد، تکثر، و تشکیک پدیدار می‌گردند. این خصوصیات، که در ظرف ظهورات متجلی می‌شوند، به ذات وجود نسبت داده نمی‌شوند. مراتب ظهور، چونان پله‌هایی در نردبان هستی، امکان بروز تفاوت‌ها و تمایزات را فراهم می‌کنند، در حالی که وجود در ذات خود یکپارچه و بی‌تغییر باقی می‌ماند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش به تبیین حقیقت وجود به عنوان حقیقتی بسیط و فاقد تشکیک ذاتی پرداخت. وجود، در ذات خود، از هرگونه کثرت، تعدد، یا مرتبه‌بندی مبراست و تشخص آن به نفس ذات وابسته است. نقد آرای ملاصدرا نشان داد که خصوصیات متکثر به ظهورات وجود مربوط می‌شوند، نه به ذات آن. این دیدگاه، بنیاد محکمی برای فهم مراتب ظهور و تمایزات آن‌ها در بخش‌های بعدی فراهم می‌آورد.

بخش دوم: مراتب ظهور و تعینات هستی

این بخش به بررسی مراتب ظهورات و نقش تعینات در تبیین تفاوت‌های موجودات اختصاص دارد. مراتب ظهور، چونان جلوه‌گاه‌های نور وجود، ظرف تحقق خصوصیات متکثرند و تعینات، هویت هر مرتبه را مشخص می‌سازند.

تشخص و تعین در مراتب ظهور

در نگاه ملاصدرا، تشخص یا به ذات وجود (حق) وابسته است، یا به مرتبه ظهور (طور)، یا به موضوع (ماهیت). اما استاد فرزانه قدس‌سره، با نفی اصالت ماهیت، تأکید می‌کنند که ماهیت نمی‌تواند موضوعی برای وجود باشد. وجودات در ظرف ظهورات، از مراتب عالی تا دانی، دارای مراتب و تعین هستند. تعین، چونان حدی که هر مرتبه را از دیگری متمایز می‌سازد، ذاتی همان مرتبه است.

درنگ: تعین هر مرتبه ظهور، خود ظرف آن مرتبه است. وجود نیازی به ظرف خارجی ندارد و تشخص و تعین در مراتب ظهور یکی می‌گردند.

نفی ماهیت به عنوان موضوع وجود

ماهیت، به دلیل فقدان اصالت، نمی‌تواند موضوع یا مبنایی برای وجود باشد. این دیدگاه، که با اصالت وجود ملاصدرا هم‌راستاست، بر خودبسندگی وجود تأکید دارد. وجودات در مراتب ظهور، چونان نهرهایی که از یک سرچشمه جوشیده‌اند، دارای مراتب و تعینات متفاوتی هستند، بدون آنکه به ماهیت وابسته باشند.

استقلال وجود از ظرف خارجی

برخلاف اشیاء مادی که نیازمند ظرف خارجی‌اند (مانند آب که به کاسه نیاز دارد)، وجود نیازی به ظرف ندارد. هر مرتبه ظهور، خود ظرف تعین خویش است. این استقلال، چونان بال‌هایی برای وجود، آن را از قیود مادی رها می‌سازد و حقیقتی خودبسنده معرفی می‌کند.

تمایز وجود از مکان و زمان

وجود، برخلاف مکان و زمان که به ترتیب مکان‌مند و زمان‌مندند، وجودی نیست که در وجود دیگری باشد. این دیدگاه، وجود را چونان خورشیدی بی‌غروب می‌نمایاند که نیازی به آسمان مکان یا زمان ندارد. وجود، در ذات خود، از هر قیدی آزاد است.

تمثیل آب و هوا

استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی بدیع، وجود را به هوا تشبیه می‌کنند که نیازی به کاسه ندارد، در حالی که آب به ظرف محتاج است. تعین ظهورات، خود ظرف آن‌هاست و وجود، چونان نسیمی آزاد، از هر قید و بندی رها می‌گردد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش به تبیین مراتب ظهور و نقش تعینات در تمایز موجودات پرداخت. نفی اصالت ماهیت و تأکید بر خودبسندگی وجود، بنیاد این دیدگاه را تشکیل می‌دهد. مراتب ظهور، ظرف تعینات خویش‌اند و وجود، به مثابه حقیقتی مستقل، از هر قید مادی آزاد است. این مبانی، زمینه را برای بررسی اختلافات وجودی و ماهیتی در بخش بعدی فراهم می‌آورند.

بخش سوم: اختلاف وجودی و نفی تباین

این بخش به کاوش در اختلافات وجودی و نفی تباین میان وجودات می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آرای ابن‌سینا و نقد دیدگاه مشائی، بر وحدت وجود و تفاوت در مراتب ظهور تأکید می‌کنند.

نفی اختلاف نوعی در وجود

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل قولی از ابن‌سینا در «اسفار» ملاصدرا، تأکید می‌کنند که وجود در ذوات ماهیات، اختلاف نوعی ندارد. اختلاف وجود، به تأکد و ضعف (شدت و ضعف) بازمی‌گردد. این دیدگاه، چونان نوری که از یک منشور می‌گذرد، وحدت وجود را در عین تنوع ظهورات نشان می‌دهد.

درنگ: وجود در ذوات ماهیات، اختلاف نوعی ندارد. تفاوت‌ها به تأکد و ضعف مراتب ظهور بازمی‌گردند، نه به تباین ذاتی.

نقد دیدگاه مشائی

مشائیون معتقدند که وجودات متباین‌اند، اما ابن‌سینا این تباین را نفی می‌کند و اختلاف را به ماهیت یا شدت و ضعف وجود نسبت می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره، با تأیید این دیدگاه، بر وحدت وجود و نفی تباین تأکید دارند. این نقد، چونان بادی که غبار را از آیینه می‌زداید، حقیقت وحدت وجود را آشکار می‌سازد.

مثال انسان و اسب

تفاوت میان انسان و اسب، نه به وجود آن‌ها، بلکه به ماهیتشان بازمی‌گردد. وجود انسان و اسب، در ذات خود، یکی است، اما مراتب ظهور و ماهیات آن‌ها تفاوت را پدید می‌آورند. این تمثیل، چونان شاخه‌هایی از یک درخت، وحدت ریشه وجود را در عین تنوع شاخه‌ها نشان می‌دهد.

نفی نیاز به ماهیت برای تمایز

برای تبیین تفاوت وجودات، نیازی به اعتبار ماهیات مختلف نیست. وجود، به ذات خود، متمایز است و نیازی به ظرف یا ماهیت ندارد. این دیدگاه، وجود را چونان اقیانوسی بی‌کران می‌نمایاند که امواج آن، بدون نیاز به ساحل، متمایز می‌گردند.

تمثیل کاسه و آب

در تمثیلی دیگر، استاد فرزانه قدس‌سره توضیح می‌دهند که کاسه، آب را اندازه می‌کند، اما ماهیت نمی‌تواند وجود را محدود کند. وجود، خود حد و اندازه خویش را تعیین می‌کند. این تمثیل، چونان نقشی بر سنگ، ناتوانی ماهیت در تعیین حدود وجود را جاودانه می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به تبیین وحدت وجود و نفی اختلاف نوعی در آن پرداخت. با استناد به آرای ابن‌سینا و نقد دیدگاه مشائی، تأکید شد که تفاوت‌ها به مراتب ظهور و ماهیات بازمی‌گردند، نه به تباین ذاتی. تمثیلات انسان و اسب و کاسه و آب، این حقیقت را به روشنی نمایان ساختند. این مبانی، زمینه را برای بررسی تبادل مراتب و تحولات ظهور در بخش بعدی فراهم می‌کنند.

بخش چهارم: تبادل مراتب و نفی انقلاب انواع

این بخش به بررسی امکان تبادل مراتب ظهور و نفی انقلاب انواع اختصاص دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نفی اصالت ماهیت و تأکید بر مراتب وجود، به کاوش در این پرسش می‌پردازند که آیا تحول در مراتب ظهور ممکن است یا خیر.

نفی کلیات خمس و ماهیت

کلیات خمس (جنس، نوع، فصل، عرض خاص، و عرض عام) و ماهیت به طور کلی نفی می‌شوند. بنابراین، مفهوم نوع نیز منتفی است. این دیدگاه، چونان رودی که سنگ‌های پیش رو را می‌شوید، مفاهیم منطقی و ماهیتی را کنار می‌زند و بر اصالت وجود تأکید می‌ورزد.

تشخص واحد موجودات

هر موجود، دارای یک وجود و تشخص واحد است. برای مثال، خرس یک وجود حقیقی دارد و تشخص آن به خصوصیات خاص خود وابسته است. این تشخص، چونان امضایی بر صفحه هستی، هویت هر موجود را متمایز می‌سازد.

نام‌گذاری موجودات

نام‌هایی مانند گوسفند، خرس، یا گاو، به خصوصیاتی اشاره دارند که بر موجودات نهاده می‌شوند، اما این نام‌ها ماهیت ایجاد نمی‌کنند. این نام‌ها، چونان برچسب‌هایی بر شیشه‌های عطر، تنها به توصیف می‌پردازند، نه به خلق حقیقت.

امکان تبادلات ظهورات

پرسش بنیادین این است که آیا تبادلات در ظهورات و تعینات ممکن است یا خیر. آیا یک موجود می‌تواند از یک مرتبه به مرتبه دیگر منتقل شود؟ استاد فرزانه قدس‌سره، این پرسش را چونان کلیدی برای گشودن درهای معرفت، در کانون توجه قرار می‌دهند.

درنگ: به جای سخن از تبادل انواع، باید از تبادل مراتب و تشدید مراتب وجود سخن گفت. آیا یک وجود می‌تواند به مرتبه‌ای عالی‌تر صعود کند؟

نفی تبدل انواع توسط ابن‌سینا

ابن‌سینا معتقد است که تبدل انواع ممکن نیست، زیرا ماهیت مانع انقلاب است و ماهیات به دلیل تباین، قابل تبدیل به یکدیگر نیستند. این دیدگاه، چونان دیواری استوار، از تحول ماهیتی جلوگیری می‌کند.

مراتب وجود در نگاه ملاصدرا

ملاصدرا، با تأکید بر مراتب وجود و نفی تباین، امکان تفاوت در شدت و ضعف ظهورات را فراهم می‌کند. این دیدگاه، مراتب را چونان نردبانی می‌بیند که موجودات می‌توانند در آن صعود کنند، بدون آنکه به تباین گرفتار آیند.

تبدل مراتب به جای تبادل انواع

به جای سخن از تبادل انواع، باید از تبادل مراتب و تشدید مراتب وجود سخن گفت. آیا یک وجود می‌تواند به مرتبه‌ای عالی‌تر برسد؟ این پرسش، چونان جرقه‌ای در تاریکی، ذهن را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

تفاوت و مراتب ظهور

تفاوت در ظهورات، به مراتب آن‌ها بازمی‌گردد، نه به ترتیب آن‌ها. مراتب ظهور، دارای شدت و ضعف هستند و می‌توانند به صورت وجدانی درک شوند. این تفاوت‌ها، چونان رنگ‌های گوناگون در یک نقاشی، تنوع را در عین وحدت نشان می‌دهند.

برتری انسان در شدت وجود

انسان، در شدت وجود، بر خرس برتری دارد. این برتری، به مرتبه بالاتر ظهور انسان بازمی‌گردد. انسان، چونان قله‌ای در کوهستان هستی، مرتبه‌ای والا را نمایندگی می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش به بررسی امکان تبادل مراتب و نفی انقلاب انواع پرداخت. نفی کلیات خمس و ماهیت، تأکید بر تشخص واحد موجودات، و جایگزینی تبادل مراتب به جای تبادل انواع، از محورهای اصلی این بخش بود. دیدگاه‌های ابن‌سینا و ملاصدرا، همراه با تمثیلات، این مبانی را روشن ساختند. این بحث، زمینه را برای بررسی تحولات ظهور و نفی نزول در بخش بعدی فراهم می‌آورد.

بخش پنجم: صعود وجودی و نفی نزول

این بخش به تبیین حرکت صعودی در مراتب وجود و نفی هرگونه نزول یا تنزل می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و تمثیلات، بر ثبات تعینات و صعود در مراتب تأکید می‌کنند.

نفی نزول در عالم

هیچ موجودی در عالم تنزل نمی‌کند. سیر وجودی، تنها صعودی است و نزولات در ظهورات وجود ندارد. این دیدگاه، چونان خورشیدی که هرگز غروب نمی‌کند، حرکت رو به بالا را در هستی ترسیم می‌کند.

درنگ: نزول در مراتب وجود وجود ندارد؛ تنها صعود ممکن است. سیر وجودی، همواره رو به بالا و در جهت کمال است.

مثال سیب و تحولات آن

سیب، از سبز به زرد یا شیرین تغییر می‌کند، اما این تحول صعودی است. پلاسیدگی، به معنای تنزل نیست، بلکه به از دست رفتن حیات و رشد اجزای دیگر اشاره دارد. این تمثیل، چونان داستانی از رشد، تحولات ظاهری را از حقیقت وجودی جدا می‌سازد.

نفی تنزل در انسان

انسان، از کودکی به جوانی و پیری می‌رسد، اما این پیری به معنای بازگشت به کودکی یا تنزل نیست. شباهت ظاهری بین پیری و کودکی، عینی نیست. انسان، چونان مسافری در راه کمال، تنها به سوی جلو گام برمی‌دارد.

تفسیر آیه مسخ

آیه شریفه وَكُونُواْ [مطلب حذف شد] : «و میمون‌های طردشده باشید») به معنای تبدیل انسان به میمون نیست، بلکه به از دست رفتن تعادل انسانی و ظهور در مرتبه‌ای فروتر اشاره دارد. این تفسیر، چونان کلیدی برای گشودن راز مسخ، حقیقت آن را آشکار می‌سازد.

نفی تبادل و انقلاب مراتب

انقلاب یا تبادل مراتب، به معنای از دست دادن تعین یک مرتبه و کسب تعین دیگر، محال است، حتی با نفی ماهیت. تعین هر مرتبه، چونان هویتی جاودان، ثابت و غیرقابل تغییر است.

نقل از کفایه

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقل از کفایه آخوند خراسانی، تأکید می‌کنند که معنای حرفی به صورت جزئی جعل می‌شود. هر مرتبه، تعین خود را به صورت جزئی دارد. این دیدگاه، تعین را چونان امضایی بر هر مرتبه می‌نمایاند.

ثبات تعینات مراتب

هر موجود، مانند خرس یا انسان، تعین خاص خود را دارد که به وجود آن مرتبه وابسته است. انقلاب این تعینات محال است. تعین، چونان قلبی که در سینه هر مرتبه می‌تپد، هویت آن را حفظ می‌کند.

تمایز تعینات کلی و شخصی

تعینات کلی، مانند تبدیل اسب به الاغ، قابل تبادل نیستند، اما تعینات شخصی می‌توانند شدت یابند و به مراتب بالاتر صعود کنند. این تمایز، چونان خطی میان آسمان و زمین، حدود هر نوع تعین را مشخص می‌سازد.

مثال عصای موسی و آتش ابراهیم

عصای موسی که به اژدها تبدیل شد یا آتش ابراهیم که سرد گشت، به ظهور مرتبه‌ای خاص اشاره دارند، نه تبدیل دائمی یا ماهوی. این تحولات، چونان نمایشی در صحنه هستی، موقتی و برای هدفی خاص‌اند.

مثال خون درخت

خونریزی درخت در روز عاشورا، به خصوصیات خاص آن (مانند رنگ آب) بازمی‌گردد و به معنای خون نجس نیست. این مثال، چونان آیینه‌ای، تفاوت میان ظاهر و حقیقت را نشان می‌دهد.

مثال سگ و نمکزار

سگ در نمکزار به نمک تبدیل نمی‌شود؛ وجود سگ در نزد خدا محفوظ است و روز قیامت با همان حقیقت محشور می‌شود. این تمثیل، چونان نوری در تاریکی، ثبات حقیقت وجود را آشکار می‌سازد.

تفسیر آیه انعام

آیه شریفه أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ [مطلب حذف شد] : «آنان مانند چهارپایان‌اند، بلکه گمراه‌ترند») به تفاوت در مراتب ظهور اشاره دارد، نه تبدیل به حیوان. این تفسیر، اضلال را چونان سقوطی در مراتب، نه تغییر ماهوی، می‌نمایاند.

مسخ به معنای ریزش لایه

مسخ، به معنای ریزش لایه ظاهری است، نه تغییر در حقیقت وجود. موجود مسخ‌شده، همان است که بود، اما لایه‌ای از آن سلب شده است. این دیدگاه، مسخ را چونان پرده‌ای که کنار می‌رود، تحول ظاهری می‌داند.

محشور شدن به صورت حقیقی

در روز قیامت، هر موجود به صورت حقیقی خود محشور می‌شود، نه با ظاهر یا لایه‌های موقتی. این حقیقت، چونان آینه‌ای که چهره واقعی را نشان می‌دهد، در قیامت آشکار می‌گردد.

تفسیر آیه فرار در قیامت

آیه شریفه يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ [مطلب حذف شد] : «روزی که انسان از برادرش و مادرش و پدرش و همسرش و فرزندانش می‌گریزد») به خجالت از ظهور حقیقت اشاره دارد. این فرار، چونان گریز از آینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، از شرم مواجهه با واقعیت است.

مثال حافظه و ذهن

تقویت حافظه ممکن است به تضعیف ذهن منجر شود و بالعکس. هر دو امکان در موجود وجود دارند، اما انتخاب یکی به رشد آن می‌انجامد. این تمثیل، چونان دو راه در یک جنگل، انتخاب در مراتب ظهور را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش به تبیین صعود وجودی و نفی نزول پرداخت. تأکید بر ثبات تعینات، نفی انقلاب مراتب، و تفسیر آیات قرآن کریم، از محورهای اصلی بود. تمثیلات سیب، انسان، عصای موسی، و سگ در نمکزار، این حقیقت را روشن ساختند که سیر وجودی تنها صعودی است و تحولات ظاهری، حقیقت وجود را تغییر نمی‌دهند.

نتیجه‌گیری نهایی

این کتاب، با تأمل در درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، سفری عمیق به سوی حقیقت وجود و مراتب ظهور آن بود. وجود، به مثابه حقیقتی بسیط و یکپارچه، در ذات خود فاقد تشکیک، تعدد، یا کثرت است و تشخص آن به نفس ذات وابسته است. مراتب ظهور، چونان جلوه‌گاه‌های نور وجود، ظرف تعینات و تفاوت‌ها هستند. نفی اصالت ماهیت، تأکید بر وحدت وجود، و نفی تباین میان وجودات، از ارکان این دیدگاه‌اند. سیر وجودی، تنها صعودی است و نزول یا انقلاب مراتب محال است. آیات قرآن کریم، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، این حقایق را روشن ساختند.

با نظارت صادق خادمی