در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 275

متن درس





کفر و ایمان در پرتو وحدت وجود

کفر و ایمان در پرتو وحدت وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۷۵)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تبیینی تخصصی از درس‌گفتار شماره ۲۷۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، ارائه‌شده در تاریخ ۲ اسفند ۱۳۷۹، است که به بررسی عمیق و انتقادی مسئله کفر و ایمان در چارچوب فلسفه و عرفان اسلامی می‌پردازد. محور بحث، دو اصل کلیدی «حبس الحق فی الحد» (محدود کردن حقیقت در قالب تعینات) و «دفع الحد عن الحق» (رهایی حقیقت از محدودیت‌ها) است که با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عرفانی، تمایز میان کفر و ایمان را روشن می‌سازد. هدف، تبیین جامعیت توحید در همه مظاهر وجودی و نقد دیدگاه‌های محدودگرایانه است، مانند نوری که تاریکی سوءتفاهمات را روشن می‌سازد و راه به سوی حقیقت بی‌حد و حصر الهی می‌گشاید.

بخش نخست: تبیین کفر و ایمان در پرتو حبس و رهایی

تعریف کفر و ایمان

کفر و ایمان، دو مفهوم بنیادین در فلسفه و عرفان اسلامی، در این درس‌گفتار از منظر حبس و رهایی حقیقت الهی تعریف می‌شوند. ایمان، حالتی است که در آن حقیقت الهی در ظرف معرفت و دل، از هرگونه محدودیت و تعین رها می‌گردد، در حالی که کفر، نتیجه محصور کردن این حقیقت در قالب‌های محدود و تعینات خاص است. استاد فرزانه، این تمایز را مانند تفاوت میان دریای بی‌کران و کوزه‌ای تنگ می‌دانند که تنها بخشی از آب را در خود جای می‌دهد.

درنگ: ایمان، رهایی حقیقت الهی از محدودیت‌ها در ظرف معرفت و دل است، در حالی که کفر، حبس حقیقت در تعینات است.

این تعریف، ریشه در اصل عرفانی لا تعین حق دارد. حقیقت الهی، نامحدود و ورای هرگونه تعین است، و هر تلاش برای محدود کردن آن، کفر تلقی می‌شود، در حالی که رهایی آن، ایمان را محقق می‌سازد.

اصل حبس الحق فی الحد و دفع الحق عن الحد

درس‌گفتار، دو اصل عرفانی را به‌عنوان چارچوب تمایز کفر و ایمان معرفی می‌کند: «حبس الحق فی الحد»، که کفر را نتیجه محصور کردن حقیقت در قالب‌های ذهنی یا مادی می‌داند، و «دفع الحق عن الحد»، که ایمان را در رهایی حقیقت از این محدودیت‌ها می‌بیند. استاد فرزانه، این دو اصل را مانند قفسی می‌دانند که یا حقیقت را در بند می‌کشد یا بال‌هایی که آن را به سوی آسمان بی‌کران پرواز می‌دهند.

درنگ: کفر، حبس حقیقت الهی در تعینات است، و ایمان، رهایی آن از هرگونه محدودیت.

این اصول، مبنای فلسفی و عرفانی بحث را تشکیل می‌دهند. حبس، حقیقت را در قالب‌های محدود محصور می‌کند، در حالی که دفع، آن را به سوی لا تعین الهی سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین تعریف کفر و ایمان از منظر حبس و رهایی حقیقت الهی پرداخت. ایمان، در رهایی حقیقت از تعینات و کفر، در محصور کردن آن در قالب‌های محدود تعریف می‌شود. اصول «حبس الحق فی الحد» و «دفع الحق عن الحد»، چارچوبی عمیق برای فهم این تمایز ارائه می‌دهند. این بخش، مانند چراغی است که راه تمایز میان کفر و ایمان را در پرتو وحدت وجود روشن می‌سازد.

بخش دوم: استنادات قرآنی در تبیین کفر

آیات کفر و ولایت طاغوت

درس‌گفتار، با استناد به آیات قرآن کریم، کفر را نتیجه پذیرش ولایت طاغوت یا انکار مظاهر الهی می‌داند. آیه

وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ

(بقره: ۲۵۷)؛ «و کسانی که کفر [مطلب حذف شد] )، کفر را نتیجه محدود کردن ولایت به طاغوت می‌داند. همچنین، آیه

وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا

(نساء: ۱۳۶)؛ «و هر کس به خدا و فرشتگان و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز بازپسین کفر ورزد، در گمراهی دوری [مطلب حذف شد] )، کفر را انکار مظاهر الهی معرفی می‌کند. استاد فرزانه، این آیات را مانند آینه‌ای می‌دانند که کفر را در حبس حقیقت به غیر حق منعکس می‌کند.

درنگ: کفر، نتیجه پذیرش ولایت طاغوت یا انکار مظاهر الهی مانند خدا، ملائکه، کتب، رسل، و یوم آخر است.

این آیات، کفر را به‌عنوان حبس حقیقت در تعینات غیر الهی یا انکار مظاهر الهی تبیین می‌کنند، که با اصل حبس الحق فی الحد همخوانی دارد.

تحلیل آیه سوره زمر

درس‌گفتار، با تمرکز بر آیه

وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِيمَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَذَّابٌ كَفَّارٌ

(زمر: ۳)؛ «و کسانی که به جای او سرورانی برگزیدند [می‌گویند:] ما آنها را نمی‌پرستیم مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک کنند. خدا میان آنها در آنچه اختلاف می‌کنند، داوری خواهد کرد. خدا کسی را که دروغ‌گو و کافر [مطلب حذف شد] )، کفر مشرکان را نتیجه حبس حقیقت در بت‌ها می‌داند. مشرکان، با عبادت بت‌ها برای تقرب به خدا، حقیقت را در تعینات محدود کرده و خدا را مستقیماً عبادت نمی‌کنند. استاد فرزانه، این رویکرد را مانند تلاش برای رسیدن به خورشید از طریق سایه‌های آن می‌دانند، که به جای نور، تاریکی کفر را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: مشرکان، با حبس حقیقت در بت‌ها و انکار عبادت مستقیم خدا، مرتکب کفر می‌شوند.

این آیه، نشان‌دهنده کفر ناشی از محدود کردن حقیقت به مظاهر مستقل است، که مانع سرایت به حق تعالی می‌شود.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با استناد به آیات قرآن کریم، کفر را نتیجه حبس حقیقت در تعینات غیر الهی یا انکار مظاهر الهی تبیین کرد. آیه سوره زمر، کفر مشرکان را در عبادت بت‌ها برای تقرب به خدا نشان داد، که به دلیل عدم عبادت مستقیم حق، کفر تلقی می‌شود. این بخش، مانند پلی است که کفر را از منظر قرآنی به اصل حبس الحق فی الحد پیوند می‌زند و راه را برای تبیین ایمان هموار می‌سازد.

بخش سوم: تفاوت عارف و کافر در عبادت

نقش نیت در عبادت

درس‌گفتار، تفاوت بنیادین میان عارف و کافر را در نیت عبادت می‌بیند. عارف، مظاهر را ظهور حق تعالی می‌داند و با سرایت به حقیقت الهی، توحید را حفظ می‌کند، در حالی که کافر، مظاهر را مستقل از حق می‌پندارد و حقیقت را در آن‌ها محبوس می‌سازد. استاد فرزانه، این تفاوت را مانند دو مسافر می‌دانند: یکی که در هر منزل، مقصد نهایی را می‌جوید، و دیگری که در منزلگاه‌ها توقف کرده و مقصد را فراموش می‌کند.

درنگ: عارف، مظاهر را ظهور حق می‌بیند و توحید را حفظ می‌کند، در حالی که کافر، با استقلال دادن به مظاهر، حقیقت را محبوس می‌سازد.

این تمایز، به نقش نیت در عبادت تأکید دارد. عارف، با عبادت مظاهر به‌عنوان ظهور حق، در مسیر توحید گام برمی‌دارد، اما کافر، با حبس حقیقت در مظاهر، به کفر می‌افتد.

عبادت معصومین و بت‌ها

درس‌گفتار، عبادت معصومین را اگر به‌عنوان ظهور حق و برای تقرب به خدا باشد، توحیدی می‌داند، اما عبادت بت‌ها به‌صورت مستقل را کفر می‌شمارد. استاد فرزانه، این تفاوت را مانند تفاوت میان آینه‌ای می‌دانند که نور خورشید را منعکس می‌کند و سنگی که هیچ نوری از خود ندارد. معصومین، به‌عنوان مظاهر الهی، با سرایت به حق، توحیدی‌اند، اما بت‌ها، بدون این سرایت، کفرآمیزند.

درنگ: عبادت معصومین، اگر ظهور حق باشد، توحیدی است، اما عبادت مستقل بت‌ها، کفر است.

این دیدگاه، بر نقش نیت و سرایت در عبادت تأکید دارد. عبادت معصومین، با اتصال به حق، در دایره توحید قرار می‌گیرد، اما استقلال بت‌ها، آن را به کفر می‌کشاند.

توحید در ظهور مظاهر

درس‌گفتار، عبادت هر مظهری، از حجر گرفته تا ماست و دوغ، را اگر به‌عنوان ظهور حق باشد، توحیدی می‌داند، اما انکار هر مظهری را کفر می‌شمارد. استاد فرزانه، این اصل را مانند باغی می‌دانند که هر گل آن، جلوه‌ای از زیبایی باغبان است؛ انکار هر گل، انکار باغبان است، اما ستایش هر گل به‌عنوان جلوه او، توحید است.

درنگ: عبادت هر مظهری به‌عنوان ظهور حق، توحیدی است، اما انکار هر مظهری، کفر است.

این دیدگاه، مبتنی بر وحدت وجود است که همه مظاهر را ظهور حق می‌بیند. انکار هر مظهر، به معنای حبس حقیقت و کفر است.

اخلاص در عبادت

درس‌گفتار، اخلاص را در عبادت همه مظاهر به‌عنوان ظهور حق تعریف می‌کند، نه محدود کردن عبادت به خدا بدون خلق. آیه

فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ

(زمر: ۲)؛ «پس خدا را بپرست در حالی که دین را برای [مطلب حذف شد] )، اخلاص را در سرایت عبادت به حقیقت الهی در همه مظاهر می‌داند. استاد فرزانه، اخلاص را مانند جویباری می‌دانند که از چشمه حق سرچشمه می‌گیرد و همه مظاهر را سیراب می‌کند.

درنگ: اخلاص، در عبادت همه مظاهر به‌عنوان ظهور حق است، نه انحصار عبادت به ذات بدون ظهورات.

این تعریف، اخلاص را از انحصار به ذات الهی بدون خلق رها می‌سازد و آن را در جامعیت توحید در همه مظاهر می‌بیند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، تفاوت عارف و کافر را در نیت عبادت تبیین کرد. عارف، با عبادت مظاهر به‌عنوان ظهور حق، توحید را محقق می‌سازد، در حالی که کافر، با استقلال دادن به مظاهر، حقیقت را محبوس می‌کند. عبادت معصومین، اگر برای تقرب به حق باشد، توحیدی است، اما عبادت مستقل بت‌ها، کفر است. اخلاص، در سرایت عبادت به همه مظاهر به‌عنوان ظهور حق تعریف می‌شود. این بخش، مانند آینه‌ای است که تفاوت میان توحید و کفر را در پرتو نیت و سرایت به حق منعکس می‌کند.

بخش چهارم: جامعیت توحید در اسماء و مظاهر

مراتب اسماء الهی

درس‌گفتار، مراتب اسماء الهی را از الله تا رحمان، رزاق، رازق، رزق، و حتی ماست و دوغ بررسی می‌کند و همه را در صورت ظهور حق، توحیدی می‌داند. استاد فرزانه، این مراتب را مانند نردبانی می‌دانند که هر پله آن، جلوه‌ای از حقیقت واحد است، اما همه به سوی یک مقصد هدایت می‌کنند.

درنگ: همه مراتب اسماء الهی، از الله تا ماست و دوغ، در صورت ظهور حق، توحیدی‌اند.

این دیدگاه، به جامعیت توحید در همه مراتب وجودی تأکید دارد. سرایت به حق، همه اسماء را در دایره توحید قرار می‌دهد.

توحید و آزادی

درس‌گفتار، توحید را آزادی از حبس و عبادت را رهایی از محدودیت‌ها می‌داند. توحید، حقیقت را در همه مظاهر ساری می‌کند و عبادت را خضوع در برابر حق در همه وجود می‌بیند. استاد فرزانه، توحید را مانند نسیمی می‌دانند که روح را از قفس تعینات رها می‌سازد.

درنگ: توحید، آزادی از حبس حقیقت است و عبادت، رهایی از محدودیت‌ها در برابر حق در همه مظاهر.

این اصل، توحید را به‌عنوان آزادی وجودی معرفی می‌کند که حقیقت را از هرگونه تعین رها می‌سازد.

استناد به آیه اسماء الحسنی

درس‌گفتار، با استناد به آیه

فَأَيُّمَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ

(اسراء: ۱۱۰)؛ «هر چه بخوانید، برای [مطلب حذف شد] )، جامعیت اسماء الهی را تأیید می‌کند. این آیه، نشان می‌دهد که حتی حجر، اگر به‌عنوان اسم حق خوانده شود، توحیدی است. استاد فرزانه، این جامعیت را مانند دریایی می‌دانند که همه امواجش، جلوه‌ای از یک حقیقت‌اند.

درنگ: آیه اسماء الحسنی، جامعیت توحید را در همه اسماء، حتی حجر، تأیید می‌کند.

این آیه، به لا تعین حق اشاره دارد که همه مظاهر را در بر می‌گیرد و هیچ‌چیز را از دایره توحید خارج نمی‌کند.

نقد محدودیت در اسماء

درس‌گفتار، محدودیت در اسماء (قیف) را رد می‌کند و تعداد اسماء را بی‌نهایت می‌داند. استاد فرزانه، این دیدگاه را مانند تلاش برای محصور کردن آسمان در قفسی کوچک می‌دانند که محال است. همه مظاهر، از ماست تا رحمان، اسماء حق‌اند و محدودیت در آن‌ها، کفر است.

درنگ: محدودیت در اسماء الهی، کفر است و تعداد اسماء، بی‌نهایت و نامحدود است.

این دیدگاه، با تأکید بر لا تعین حق، هرگونه محدودیت در اسماء را نفی می‌کند و همه مظاهر را جلوه‌های حق می‌بیند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به تبیین جامعیت توحید در همه اسماء و مظاهر پرداخت. مراتب اسماء، از الله تا ماست و دوغ، در صورت ظهور حق، توحیدی‌اند. توحید، آزادی از حبس حقیقت است و آیه اسماء الحسنی، این جامعیت را تأیید می‌کند. محدودیت در اسماء، کفر است، در حالی که رهایی آن‌ها، ایمان را محقق می‌سازد. این بخش، مانند باغی است که هر گل آن، جلوه‌ای از حقیقت الهی را نشان می‌دهد.

بخش پنجم: عرفان و عبادت در همه شئون وجودی

عرفان در عبادت مظاهر

درس‌گفتار، عارف را کسی می‌داند که همه مظاهر، از حجر تا ماست و دوغ، را ظهور حق می‌بیند و هیچ‌چیز را نفی نمی‌کند. عارف، با سرایت به حق، همه مظاهر را در دایره توحید قرار می‌دهد. استاد فرزانه، عارف را مانند شاعری می‌دانند که در هر مظهر، غزلی از حمد حق می‌سراید.

درنگ: عارف، همه مظاهر را ظهور حق می‌بیند و با سرایت به حق، توحید را در همه شئون محقق می‌سازد.

این دیدگاه، عرفان را در جامعیت توحید می‌بیند که هیچ مظهری را از دایره حق خارج نمی‌کند.

سجده بر مهر و ضريح

درس‌گفتار، سجده بر مهر یا احترام به ضريح را اگر به‌عنوان ظهور حق باشد، توحیدی می‌داند، اما اگر مستقل دیده شوند، کفر است. استاد فرزانه، این تفاوت را مانند تفاوت میان آینه‌ای می‌دانند که نور حق را منعکس می‌کند و سنگی که هیچ نوری از خود ساطع نمی‌کند.

درنگ: سجده بر مهر یا ضريح، اگر ظهور حق باشد، توحیدی است، اما استقلال آن‌ها، کفر است.

این اصل، بر نقش نیت در عبادت تأکید دارد. سرایت به حق، مظاهر را توحیدی می‌کند، اما استقلال آن‌ها، کفر را به دنبال دارد.

عبادت در نکاح

درس‌گفتار، ذکر اسماء الهی مانند جمال در نکاح را عبادت می‌داند که حتی ضعف اعصاب را برطرف می‌کند. استاد فرزانه، این دیدگاه را مانند جویباری می‌دانند که از چشمه توحید سرچشمه می‌گیرد و همه شئون زندگی را سیراب می‌کند.

درنگ: ذکر اسماء الهی در نکاح، عبادت است و توحید را در همه شئون زندگی ساری می‌کند.

این دیدگاه، عبادت را در همه ابعاد زندگی، از جمله نکاح، جاری می‌داند و آن را با توحید پیوند می‌زند.

زندگی پیامبر به‌عنوان الگو

درس‌گفتار، زندگی پیامبر اکرم (ص) را نمونه‌ای از تلفیق عبادت، نکاح، و معراج می‌داند که همه در یک مکان رخ می‌دادند. استاد فرزانه، این جامعیت را مانند خانه‌ای می‌دانند که هر گوشه آن، جلوه‌ای از نور توحید را منعکس می‌کند.

درنگ: زندگی پیامبر، نمونه‌ای از جامعیت توحید در عبادت، نکاح، و معراج است.

این الگو، توحید را در همه شئون زندگی نشان می‌دهد و عبادت را به تمام ابعاد وجودی گسترش می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به تبیین عرفان در عبادت همه مظاهر و شئون وجودی پرداخت. عارف، با دیدن همه مظاهر به‌عنوان ظهور حق، توحید را محقق می‌سازد. سجده بر مهر، احترام به ضريح، و ذکر اسماء در نکاح، اگر ظهور حق باشند، توحیدی‌اند. زندگی پیامبر، الگویی از جامعیت توحید در همه ابعاد زندگی است. این بخش، مانند نغمه‌ای است که توحید را در همه شئون وجودی به آهنگ حق می‌سراید.

بخش ششم: نقد انحصار و کفر در عبادت

کفر در اتخاذ من دونه

درس‌گفتار، هرگونه اتخاذ من دونه، یعنی انحصار به خدا، خلق، یا اسم خاص، را کفر می‌داند، اما جمع همه مظاهر را توحید می‌شمارد. استاد فرزانه، این انحصار را مانند قفسی می‌دانند که حقیقت را در بند می‌کشد، در حالی که جمع مظاهر، مانند دری است که به سوی آزادی توحیدی گشوده می‌شود.

درنگ: انحصار به خدا، خلق، یا اسم خاص، کفر است، اما جمع همه مظاهر، توحید را محقق می‌سازد.

این دیدگاه، هرگونه محدودیت در عبادت را نفی می‌کند و توحید را در جامعیت همه مظاهر می‌بیند.

نقد انحصار در ولایت

درس‌گفتار، ستایش معصومین را اگر برای تقرب به خدا باشد، توحیدی می‌داند، اما انحصار به آن‌ها را کفر می‌شمارد. استاد فرزانه، این انحصار را مانند جدایی شاخه از درخت می‌دانند که حیات آن را قطع می‌کند، در حالی که اتصال به حق، شاخه را زنده نگه می‌دارد.

درنگ: ستایش معصومین برای تقرب به خدا، توحیدی است، اما انحصار به آن‌ها، کفر است.

این نقد، بر نقش سرایت به حق در ولایت تأکید دارد. معصومین، به‌عنوان مظاهر الهی، با اتصال به حق، توحیدی‌اند.

استناد به آیه جهنم

درس‌گفتار، با استناد به آیه

إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ

(انبیاء: ۹۸)؛ «شما و آنچه به جای خدا [مطلب حذف شد] )، کفر را نتیجه عبادت معبودهای مستقل از خدا می‌داند. استاد فرزانه، این آیه را مانند هشداری می‌دانند که کافران را از حبس حقیقت در مظاهر مستقل برحذر می‌دارد.

درنگ: کفر، نتیجه عبادت معبودهای مستقل از خدا است که به جهنم می‌انجامد.

این آیه، کفر را در اتخاذ من دونه و حبس حقیقت در مظاهر مستقل نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، به نقد انحصار در عبادت و ولایت پرداخت. هرگونه اتخاذ من دونه، از خدا تا خلق یا اسم خاص، کفر است، اما جمع همه مظاهر، توحید را محقق می‌سازد. ستایش معصومین برای تقرب به خدا، توحیدی است، اما انحصار به آن‌ها، کفر. آیه انبیاء، کفر را نتیجه عبادت معبودهای مستقل می‌داند. این بخش، مانند آینه‌ای است که خطای انحصار را نشان می‌دهد و راه را به سوی توحید جامع هموار می‌سازد.

بخش هفتم: توحید در عمل و باطن

توحید در سلام نماز

درس‌گفتار، سلام در نماز (السلام عليكم) را عبادت همه موجودات به‌عنوان ظهور حق می‌داند. استاد فرزانه، این سلام را مانند نغمه‌ای می‌دانند که همه هستی را در آهنگ توحید متحد می‌کند.

درنگ: سلام در نماز، عبادت همه موجودات به‌عنوان ظهور حق است که توحید را در عبادت جمعی نشان می‌دهد.

این دیدگاه، سلام را فراتر از یک عمل ظاهری، به‌عنوان جلوه‌ای از توحید جامع در همه مظاهر می‌بیند.

عرفان و مستی

درس‌گفتار، عارف را مست توحید می‌داند که همه مظاهر را ظهور حق می‌بیند و در همه حال با خداست. استاد فرزانه، این مستی را مانند غرق شدن در دریای توحید می‌دانند که عارف را از هر تعین رها می‌سازد.

درنگ: عارف، مست توحید است و همه مظاهر را ظهور حق می‌بیند.

این مستی عرفانی، عارف را در همه حال با حق متصل می‌کند و توحید را در همه شئون زندگی ساری می‌سازد.

کفر و ایمان در باطن

درس‌گفتار، کفر و ایمان را به باطن و نیت وابسته می‌داند، نه مکان (مسجد یا بت‌خانه). استاد فرزانه، این دیدگاه را مانند آینه‌ای می‌دانند که حقیقت باطن را منعکس می‌کند، نه ظواهر را.

درنگ: کفر و ایمان، به باطن و نیت وابسته‌اند، نه مکان یا ظاهر.

این اصل، معرفت نفس را معیار توحید می‌داند و ظواهر را تابع باطن می‌بیند.

فقه کفر و ایمان

درس‌گفتار، کفر را در فقه به نجاست و ایمان را به طهارت تشبیه می‌کند و اتخاذ من دونه را نجس می‌شمارد. استاد فرزانه، این تشبیه را مانند تمایز میان آب زلال و آب آلوده می‌دانند که یکی حیات‌بخش و دیگری زیان‌بار است.

درنگ: در فقه، کفر به نجاست و ایمان به طهارت تشبیه می‌شود و اتخاذ من دونه، نجس است.

این تشبیه، کفر را محدودیت حقیقت و ایمان را سرایت آن به همه مظاهر نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش هفتم

بخش هفتم، به تبیین توحید در عمل و باطن پرداخت. سلام در نماز، عبادت همه موجودات به‌عنوان ظهور حق است. عارف، با مستی توحید، همه مظاهر را ظهور حق می‌بیند. کفر و ایمان، به باطن و نیت وابسته‌اند و در فقه، کفر به نجاست و ایمان به طهارت تشبیه می‌شود. این بخش، مانند نوری است که توحید را در همه شئون عمل و باطن روشن می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار شماره ۲۷۵ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی کفر و ایمان در پرتو اصول «حبس الحق فی الحد» و «دفع الحق عن الحد» پرداخت. کفر، نتیجه محدود کردن حقیقت الهی در تعینات است، در حالی که ایمان، رهایی حقیقت از محدودیت‌ها را محقق می‌سازد. آیات قرآن کریم، از جمله آیات سوره‌های زمر، بقره، نساء، اسراء، و انبیاء، کفر را در حبس حقیقت به طاغوت، بت‌ها، یا انکار مظاهر الهی نشان دادند. عارف، با عبادت همه مظاهر به‌عنوان ظهور حق، توحید را در همه شئون زندگی، از نماز تا نکاح، ساری می‌کند. زندگی پیامبر اکرم (ص)، الگویی از جامعیت توحید است. انحصار به خدا، خلق، یا اسم خاص، کفر است، اما جمع همه مظاهر، توحید را محقق می‌سازد. این تبیین، مانند دری است که به سوی حقیقت بی‌کران توحید گشوده می‌شود و راه را برای پژوهش‌های عمیق‌تر در زمینه معرفت توحیدی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی