در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 293

متن درس





کتاب فلسفه علم الهی و وحدت وجود

کتاب فلسفه علم الهی و وحدت وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۲۹۳)

دیباچه

در گستره بی‌کران فلسفه اسلامی، جایی که ذهن‌های ژرف‌اندیش در پی رازهای هستی و رابطه میان خالق و مخلوق گام می‌نهند، درس‌گفتار شماره ۲۹۳ از سلسله مباحث فلسفه خارج استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، چونان چراغی فروزان، راه را بر جویندگان حقیقت روشن می‌سازد. این درس‌گفتار، که در تاریخ چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۳۸۰ ایراد شده، به کاوش در آرای فلسفی ملاصدرا در باب علم الهی و وحدت وجود پرداخته و با نگاهی نقادانه، چالش‌های بنیادین این نظام فلسفی را به بوته بررسی می‌نهد. این کتاب، دعوتی است به تأمل در یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه اسلامی: چگونه می‌توان وحدت وجود را با حفظ تمایز میان خالق و مخلوق تبیین کرد؟

بخش یکم: تبیین علم الهی در نظام صدرایی

مفهوم علم الهی و وحدت در کثرت

استاد فرزانه در این درس‌گفتار، بحث را با تبیین دیدگاه ملاصدرا در باب علم الهی آغاز می‌کنند. در نظام فلسفی صدرا، خداوند به‌واسطه علم بسیط خود، به تمامی معانی مختلفه عالم آگاه است، بدون آنکه این کثرت، وحدت ذات الهی را مخدوش سازد. این دیدگاه، ریشه در اصل وحدت وجود دارد، که در آن، کثرات موجودات به مثابه ظهورات وجود واحد الهی فهمیده می‌شوند. صدرا برای تبیین این مفهوم، به آرای مشائین استناد می‌کند و می‌کوشد با مثال‌هایی ملموس، چگونگی حضور کثرات در علم الهی را توضیح دهد. اما استاد فرزانه، این تبیین را به چالش کشیده و پرسشی بنیادین مطرح می‌کنند: چگونه می‌توان کثرت موجودات را در وحدت علم الهی جمع کرد، بدون آنکه به وحدتی یکسان‌ساز منجر شود که تمایز میان خالق و مخلوق را از میان بردارد؟

درنگ: علم الهی در نظام صدرایی، حضوری و بسیط است و تمامی کثرات موجودات را در بر می‌گیرد، اما این وحدت نباید به نفی تمایز وجودی میان خالق و مخلوق منجر شود.

مثال مشائین: مراتب شدت و ضعف در کیفیت

برای توضیح این مفهوم پیچیده، صدرا به مثالی از مشائین اشاره می‌کند: مراتب شدت و ضعف در کیفیت (کيف)، مانند سیاهی یا حرارت. برای نمونه، سیاهی در درجات مختلف (سیاه، سیاه‌تر، سیاه‌ترین) در یک کیفیت واحد جمع می‌شود، بدون آنکه ماهیت سیاهی به کثرت تبدیل شود. استاد فرزانه این مثال را چنین شرح می‌دهند: «همچون رنگی که با افزودن قطره‌ای سیاهی، تیره‌تر می‌شود و هر درجه از سیاهی، هویتی مستقل دارد، اما در نهایت، همه در یک سیاهی واحد مندمج‌اند.» این تمثیل، به‌سان پلی است که کثرت را به وحدت پیوند می‌زند، اما پرسش این است که آیا این مثال می‌تواند تمایز میان خالق و مخلوق را به‌درستی توضیح دهد؟

نقد بر مثال سیاهی و حرارت

استاد فرزانه با نگاهی نقادانه، این مثال را به چالش می‌کشند. اگر تمامی مراتب سیاهی در یک کیفیت واحد جمع شوند، چگونه می‌توان یکی از این مراتب را به‌عنوان خالق و دیگری را به‌عنوان مخلوق متمایز کرد؟ ایشان با تمثیلی بدیع استدلال می‌کنند: «همچون هزار قطره سیاهی که در یک ظرف جمع شده و سیاهی سیر پدید می‌آورد، همه از یک قماش‌اند. حال، چگونه می‌توان گفت که سیاهی نهایی خالق است و دیگر مراتب مخلوق؟» این نقد، به یکی از چالش‌های بنیادین نظام تشکیکی صدرا اشاره دارد: اگر همه مراتب وجود از یک حقیقت واحد باشند، تمایز میان واجب‌الوجود و ممکن‌الوجود چگونه ممکن است؟

جمع‌بندی بخش یکم

بخش نخست درس‌گفتار، با تبیین دیدگاه صدرا در باب علم الهی و نقد آن، به یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفه اسلامی می‌پردازد: رابطه میان وحدت و کثرت در علم الهی. استاد فرزانه با بهره‌گیری از تمثیل سیاهی، نشان می‌دهند که این مثال، گرچه برای فهم وحدت در کثرت سودمند است، اما در توضیح تمایز میان خالق و مخلوق ناکافی است. این بخش، دعوتی است به تأمل عمیق‌تر در این پرسش که چگونه می‌توان وحدت وجود را با حفظ تمایز وجودی میان خالق و مخلوق تبیین کرد.

بخش دوم: نقد نظام تشکیکی و خطر تقلیل‌گرایی

تشکیک در وجود و چالش تباین

استاد فرزانه در ادامه، به بررسی نظام تشکیکی صدرا می‌پردازند. صدرا معتقد است که وجود دارای مراتب شدت و ضعف است، اما این مراتب متباین نیستند و در یک وحدت وجودی جمع می‌شوند. ایشان این دیدگاه را نقد کرده و می‌پرسند: «اگر همه مراتب وجود از یک حقیقت واحد باشند، چگونه می‌توان یکی را واجب و دیگری را ممکن دانست؟» برای روشن‌سازی این نقد، تمثیلی فاخر ارائه می‌دهند: «همچون رشته‌ای الاستیک که با کشیدن، شدت و ضعف می‌یابد، اما در نهایت، همه مراتبش از جنس همان رشته است. حال، چگونه می‌توان گفت که یک مرتبه از این رشته خالق است و دیگری مخلوق؟»

درنگ: در نظام تشکیکی صدرا، تمایز میان واجب و ممکن نیازمند تبیینی وجودی است که از تباین کامل یا وحدت یکسان‌ساز پرهیز کند.

شبهه امانیسم و خطر بی‌خدایی

یکی از حساس‌ترین نکات درس‌گفتار، هشدار نسبت به خطر شبهه امانیسم در تبیین وحدت وجود است. استاد فرزانه استدلال می‌کنند که اگر همه موجودات به‌عنوان ظهورات وجود الهی دیده شوند، ممکن است تمایز میان خالق و مخلوق از بین برود و همه چیز به خدا یا به مخلوق تقلیل یابد. ایشان با زبانی بلیغ هشدار می‌دهند: «چونان انبوه پنبه‌ای که تحت فشار به ورقه‌ای کاغذین بدل شود، همچنان پنبه است. اگر همه مراتب وجود را در یک وحدت فشرده کنیم، چگونه می‌توان یکی را خالق و دیگری را مخلوق دانست؟» این شبهه، به خطر تقلیل‌گرایی در عرفان اشاره دارد که ممکن است به نفی خدا به‌عنوان موجودی متمایز منجر شود.

مثال کش و ضرورت تمایز خالق و مخلوق

برای توضیح این چالش، استاد فرزانه تمثیل «کش» و «بکش» را به‌کار می‌برند: «همچون رشته‌ای که با کشیدن، مراتب شدت و ضعف می‌یابد، اما خود رشته است. اگر همه مراتب از یک قماش باشند، باید عاملی متمایز، چونان دست کشنده‌ای، فرض شود که این رشته را به حرکت درآورد.» این تمثیل، به ضرورت وجود عاملی متمایز (خالق) از ظهورات (مخلوقات) اشاره دارد، بدون آنکه به تباین وجودی منجر شود. این دیدگاه، با آیه کریمه قَرِيبٌ مِنْكُمْ مِنْ [مطلب حذف شد] : «از رگ گردن به شما نزدیک‌تر است») هم‌خوانی دارد، که حضور همه‌جانبه خدا را در عین تمایز او از مخلوقات نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم درس‌گفتار، با نقد نظام تشکیکی صدرا و هشدار نسبت به خطر تقلیل‌گرایی، به یکی از حساس‌ترین مسائل عرفان و فلسفه اسلامی می‌پردازد. استاد فرزانه با تمثیلات بدیع، چون کش و پنبه، نشان می‌دهند که تبیین وحدت وجود نیازمند حفظ تمایز وجودی میان خالق و مخلوق است. این بخش، خواننده را به تأمل در این پرسش دعوت می‌کند که چگونه می‌توان وحدت وجود را چنان تبیین کرد که هم وحدت حفظ شود و هم تمایز خالق و مخلوق مخدوش نگردد.

بخش سوم: عرفان و معرفت حضوری به خدا

معرفت حضوری در برابر معرفت تصوری

استاد فرزانه در بخش پایانی، به اصل کلیدی عرفان اسلامی اشاره می‌کنند: معرفت به خدا، حضوری و ادراکی است، نه تصوری یا تصدیقی. ایشان با زبانی فاخر می‌فرمایند: «خدا را باید دید، نه آنکه با استدلال اثبات کرد. چونان خورشیدی که در آسمان هستی می‌درخشد، نیازی به اثبات ندارد، بلکه باید آن را با دیده دل نگریست.» این دیدگاه، با عرفان ابن‌عربی و مفهوم «ما رأیت شیئاً إلا و قد رأیت الله فيه» هم‌خوانی دارد و بر حضور همه‌جانبه خدا در عین تمایز او از مخلوقات تأکید می‌کند.

درنگ: معرفت به خدا در عرفان اسلامی، ادراکی و حضوری است و نیازی به اثبات تصدیقی ندارد، بلکه در شهود و ادراک قلبی متجلی می‌شود.

ظهورات علم الهی و عدم استقلال مخلوقات

استاد فرزانه استدلال می‌کنند که همه هستی، ظهورات علم حق‌تعالی است و هر نفسی که انسان می‌کشد، در علم لایتناهی الهی دست‌وپا می‌زند. ایشان با تمثیلی دل‌انگیز می‌فرمایند: «همچون توپی که در دستان بی‌کران حق‌تعالی می‌چرخد، هر نفس ما در علم الهی غوطه‌ور است.» این دیدگاه، مخلوقات را فاقد استقلال ذاتی می‌داند و خدا را به‌عنوان وجود مطلق و عامل ظهور معرفی می‌کند. این تبیین، با آیه کریمه مُحِيطٌ [مطلب حذف شد] : «به هر چیزی احاطه دارد») سازگار است.

تأثیر اندیشه فلسفی بر فرهنگ و تمدن

استاد فرزانه به تأثیر اندیشه فلسفی و عرفانی بر فرهنگ و تمدن اشاره کرده و هشدار می‌دهند که تبیین نادرست وحدت وجود می‌تواند به فرهنگی منجر شود که خدا را نفی کند. ایشان با زبانی بلیغ می‌فرمایند: «چونان جویباری که از سرچشمه زلال جدا شود و به مردابی گل‌آلود بدل گردد، تبیین نادرست وحدت وجود می‌تواند به نفی خالق و تقلیل همه چیز به مخلوق منجر شود.» این هشدار، به ضرورت بازسازی اندیشه توحیدی برای ایجاد فرهنگی مبتنی بر حضور الهی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم درس‌گفتار، با تأکید بر معرفت حضوری به خدا و تبیین مخلوقات به‌عنوان ظهورات علم الهی، به یکی از اصول بنیادین عرفان اسلامی می‌پردازد. استاد فرزانه با تمثیلات فاخر، خواننده را به ادراک حضوری خدا دعوت می‌کنند و هشدار می‌دهند که تبیین نادرست وحدت وجود می‌تواند به تقلیل‌گرایی و نفی خدا منجر شود. این بخش، تأکیدی است بر ضرورت حفظ تمایز میان خالق و مخلوق در عین وحدت وجود.

جمع‌بندی نهایی

درس‌گفتار شماره ۲۹۳ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، چونان گوهری درخشان در گنجینه فلسفه و عرفان اسلامی، به کاوش در یکی از پیچیده‌ترین مسائل فلسفی می‌پردازد: رابطه میان وحدت و کثرت در علم الهی و نظام وحدت وجود. این کتاب نشان می‌دهد که تبیین وحدت وجود نیازمند حفظ تمایز وجودی میان خالق و مخلوق است. هشدار نسبت به خطر تقلیل‌گرایی و شبهه امانیسم، دعوتی است به بازسازی اندیشه توحیدی برای ایجاد فرهنگی مبتنی بر حضور الهی. این اثر، خواننده را به تأمل عمیق در مفاهیم فلسفی و عرفانی دعوت می‌کند تا با شهود قلبی، به ادراک حضور خدا در همه هستی نائل آید.

با نظارت صادق خادمی