در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 304

متن درس





بازاندیشی در بنیادهای فلسفه اسلامی

بازاندیشی در بنیادهای فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۰۴)

مقدمه: درآمدی بر بازسازی فلسفه اسلامی

فلسفه اسلامی، چونان درختی تناور که ریشه در اعماق تاریخ معرفت بشری دارد، در گذر زمان نیازمند بازنگری، تنقیح و بازسازی است تا شاخسارهای آن همچنان در برابر بادهای تند چالش‌های معاصر استوار بماند. این کتاب، برگرفته از درس‌گفتار شماره ۳۰۴ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در تاریخ ۳۱ / ۶ / ۱۳۸۰، به تبیین و تحلیل عمیق مسائل بنیادین فلسفه اسلامی می‌پردازد. هدف این اثر، نه‌تنها جمع‌بندی مباحث پیشین، بلکه ترسیم نقشه‌راهی برای آینده فلسفه اسلامی است که از تقلید کورکورانه به سوی تولید علمی پویا حرکت کند. این نوشتار، با تمرکز بر نقد مفاهیم سنتی مانند بداهت وجود و تأکید بر روش‌شناسی منسجم، به بازاندیشی در ميراث فلسفی اسلامی دعوت می‌کند. همان‌گونه که ستاره‌ای در آسمان شب راه را به گم‌گشتگان نشان می‌دهد، این کتاب نیز می‌کوشد با نوری عقلانی، مسیر فلسفه اسلامی را روشن سازد.

بخش نخست: ضرورت انسجام و جمع‌بندی در فلسفه

جمع‌بندی مباحث فلسفی: گامی به سوی روش‌شناسی منسجم

فلسفه، چونان رودی خروشان است که اگر مهار نشود، از مسیر خود منحرف می‌گردد. استاد فرزانه در درس‌گفتار شماره ۳۰۴، بر لزوم جمع‌بندی مباحث فلسفی تأکید می‌ورزند تا سلسله مباحث از پراکندگی در امان ماند و جهت‌گیری علمی آن حفظ شود. این جمع‌بندی، نه‌تنها به سامان‌دهی مباحث پیشین یاری می‌رساند، بلکه چونان آینه‌ای است که دستاوردها و کاستی‌های گذشته را به روشنی بازمی‌نمایاند. در سنت فلسفه اسلامی، از فارابی تا ملاصدرا، گاه گستردگی مباحث و پیچیدگی آن‌ها به پراکندگی انجامیده است. این درس‌گفتار، با تأکید بر ضرورت انسجام، از فیلسوفان دعوت می‌کند تا با روش‌شناسی دقیق، مباحث را در مسیری استوار هدایت کنند.

درنگ: جمع‌بندی مباحث فلسفی، ضرورتی معرفت‌شناختی است که از پراکندگی جلوگیری کرده و فلسفه را به سوی تولید علمی هدایت می‌کند.

حفظ پیوستگی روش‌شناختی

استاد فرزانه تأکید دارند که سلسله مباحث فلسفی نباید از دست بگریزد، بلکه باید در کنترل روش‌شناختی باقی بماند. این پیوستگی، چونان نخ تسبیح است که دانه‌های پراکنده معرفت را به هم پیوند می‌دهد. در تاریخ فلسفه اسلامی، گاه گرایش به شرح‌نویسی و حاشیه‌نویسی، انسجام مباحث را به مخاطره انداخته است. این درس‌گفتار، با هشدار درباره خطر پراکندگی، به بازسازی روش‌شناختی دعوت می‌کند تا فلسفه از تقلید به سوی خلاقیت و تولید علمی حرکت کند. این دیدگاه، به‌ویژه در آثار متأخرین مانند ملاصدرا، که گاه به پیچیدگی‌های غیرضروری گرفتار آمده‌اند، اهمیتی دوچندان می‌یابد.

بخش دوم: بازنگری ميراث فلسفی و تولید علمی

تنقیح ميراث علمی: بازسازی بنیادهای فلسفه

ميراث فلسفی اسلامی، گنجینه‌ای است گران‌سنگ که از مشائین تا اشراقیون و صدراییان، معرفتی عظیم را در خود جای داده است. بااین‌حال، استاد فرزانه تأکید دارند که این ميراث نیازمند تنقیح و بازسازی است تا چهره تولیدی خود را بازیابد. تنقیح، چونان صیقل دادن به جواهری است که در گذر زمان غبار گرفته؛ این فرآیند، آرای پیشینیان را مورد ارزیابی انتقادی قرار می‌دهد و اصول معتبر را برای توسعه فلسفه استخراج می‌کند.

استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم، به ضرورت حفظ و بازسازی ميراث علمی اشاره می‌کنند. در این راستا، آیه شریفه

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

[مطلب حذف شد] : «ما خود این ذکر را نازل کردیم و ما نگهبان آنیم») چونان مشعلی فروزان، وظیفه عقلانی فیلسوفان را در حفاظت از حقیقت و بازسازی معرفت نشان می‌دهد.

درنگ: تنقیح ميراث فلسفی، با ارزیابی انتقادی آرای پیشینیان، به استخراج اصول معتبر و توسعه فلسفه اسلامی می‌انجامد.

تولید علمی: ضرورتی برای پویایی فلسفه

فلسفه، تنها زمانی زنده و پویا می‌ماند که به خلق معرفت جدید بپردازد. استاد فرزانه، فلسفه را نه‌تنها علمی نظری، بلکه فعالیتی تولیدی می‌دانند که باید مفاهیم و نظام‌های معرفتی نوین را پدید آورد. در تاریخ فلسفه اسلامی، گرایش به شرح‌نویسی بر آثار پیشینیان، گاه مانع از تولید علمی شده است. این درس‌گفتار، چونان بادی است که بر شاخسارهای راکد فلسفه می‌وزد و آن را به سوی خلاقیت و نوآوری فرا می‌خواند. تولید علمی، به معنای بازاندیشی در روش‌ها و موضوعات فلسفی است تا فلسفه اسلامی بتواند به پرسش‌های معاصر پاسخ دهد.

بخش سوم: نقد بداهت وجود و بازاندیشی در هستی‌شناسی

نقد بداهت وجود: گامی جسورانه در فلسفه

یکی از بنیادین‌ترین مفاهیم در فلسفه اسلامی، مفهوم وجود است که در مکاتب مشایی و صدرایی به‌عنوان امری بدیهی فرض شده است. استاد فرزانه، با شجاعتی عقلانی، این دیدگاه سنتی را که «الوجود بدیهی» می‌داند، مورد نقد قرار می‌دهند. پذیرش بداهت وجود، فلسفه را به تقلید و فقدان استدلال عقلی سوق می‌دهد، درحالی‌که فلسفه باید علمی استدلالی باشد. این نقد، چونان تیغی برنده، پیش‌فرض‌های سنتی را می‌شکافد و فلسفه را به سوی تبیین‌های نوین هدایت می‌کند. این دیدگاه، به نقدهای مدرن بر هستی‌شناسی سنتی، مانند آرای کانت و هایدگر، شباهت دارد، اما در چارچوب فلسفه اسلامی مطرح شده است.

درنگ: نقد بداهت وجود، فلسفه را از تقلید کورکورانه به سوی استدلال عقلی و تولید علمی سوق می‌دهد.

ضرورت اثبات وجود: از بداهت به استدلال

استاد فرزانه تأکید دارند که وجود بدیهی نیست و باید اثبات شود که آیا حقیقت یا واقعیتی به نام وجود وجود دارد یا خیر. این رویکرد، فلسفه را از یک علم تقلیدی به علمی استدلالی تبدیل می‌کند. برخلاف ابن‌سینا که وجود را بدیهی می‌دانست و از آن برای اثبات واجب‌الوجود بهره می‌برد، این درس‌گفتار به بازسازی بنیادهای فلسفه وجود دعوت می‌کند. این پرسش، چونان کلیدی است که درهای معرفت را به سوی پرسش‌های نوین می‌گشاید و فیلسوفان را به اثبات حقیقت وجود با ابزارهای عقلی فرا می‌خواند.

وجود یا غیر وجود: پرسشی بنیادین در هستی‌شناسی

استاد فرزانه، با طرح این پرسش که آیا حقیقت، وجود است یا غیر وجود، به یکی از عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی اشاره می‌کنند. این پرسش، بنیادهای فلسفه اسلامی را به چالش می‌کشد، زیرا وجود به‌عنوان اصل بنیادین هستی‌شناسی در آثار ابن‌سینا، سهروردی و ملاصدرا فرض شده است. درس‌گفتار، با تردید در این فرض، به بازنگری در تعریف و جایگاه وجود دعوت می‌کند. این دیدگاه، چونان موجی است که ساحل آرام مفروضات سنتی را درهم می‌شکند و فلسفه را به سوی تبیین‌های نوین هدایت می‌کند.

درنگ: پرسش درباره حقیقت وجود یا غیر وجود، به بازاندیشی در بنیادهای هستی‌شناسی اسلامی و پاسخ‌گویی به چالش‌های معاصر دعوت می‌کند.

بخش چهارم: روش‌شناسی فلسفه: موضوع، تعریف و غایت

موضوع، تعریف و غایت: ارکان روش‌شناسی فلسفه

استاد فرزانه، بحث فلسفه را با سه رکن بنیادین آغاز می‌کنند: موضوع، تعریف و غایت. این سه عنصر، که در آثار فارابی، ابن‌سینا و ملاصدرا به تفصیل بحث شده‌اند، ستون‌های روش‌شناسی فلسفه اسلامی را تشکیل می‌دهند. موضوع فلسفه، که معمولاً «وجود بما هو وجود» تعریف شده، تعریف آن به‌عنوان علم به احوال موجودات و غایت آن به‌عنوان شناخت واجب‌الوجود و کمال انسانی معرفی شده است. این درس‌گفتار، با بازنگری انتقادی این ارکان، به بازتعریف آن‌ها برای هم‌خوانی با نیازهای معاصر دعوت می‌کند.

بازسازی روش‌شناسی: از تقلید به تولید

تأکید بر موضوع، تعریف و غایت، به اهمیت روش‌شناسی در حفظ انسجام فلسفه اشاره دارد. استاد فرزانه، با دعوت به بازسازی این ارکان، فلسفه را از تقلید به سوی تولید علمی سوق می‌دهند. این بازسازی، چونان بازسازی عمارتی کهن است که باید با مصالح نوین استحکام یابد تا در برابر طوفان‌های زمانه پایدار بماند. این دیدگاه، به ضرورت پاسخ‌گویی فلسفه اسلامی به پرسش‌های علمی و فلسفی مدرن تأکید می‌کند.

درنگ: بازنگری در موضوع، تعریف و غایت فلسفه، به بازسازی روش‌شناختی و تولید علمی در فلسفه اسلامی می‌انجامد.

جمع‌بندی: نقشه‌راهی برای آینده فلسفه اسلامی

درس‌گفتار شماره ۳۰۴ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، چونان مشعلی است که راه فلسفه اسلامی را در تاریکی چالش‌های معاصر روشن می‌سازد. این نوشتار، با جمع‌بندی مباحث پیشین و نقد روش‌شناسی سنتی، به بازسازی بنیادهای فلسفه اسلامی دعوت می‌کند. تأکید بر تنقیح ميراث علمی، تولید معرفت جدید و نقد بداهت وجود، فلسفه را از تقلید کورکورانه به سوی استدلال عقلی و خلاقیت علمی سوق می‌دهد. پرسش درباره حقیقت وجود یا غیر وجود، به چالش‌های عمیق هستی‌شناسی اشاره دارد و فیلسوفان را به بازاندیشی در مفاهیم بنیادین فرا می‌خواند. تأکید بر روش‌شناسی منسجم، از طریق بازنگری در موضوع، تعریف و غایت فلسفه، به حفظ انسجام و جهت‌گیری علمی فلسفه یاری می‌رساند. این کتاب، نه‌تنها خلاصه‌ای از مباحث گذشته است، بلکه نقشه‌راهی برای آینده فلسفه اسلامی ارائه می‌دهد که در آن، تولید علمی، بازنگری انتقادی و پاسخ‌گویی به نیازهای معاصر در اولویت قرار دارند.

با نظارت صادق خادمی