در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 323

متن درس





کاوش در رابط قضایا: تبیین منطقی و فلسفی وجود نفسی و غیری

کاوش در رابط قضایا: تبیین منطقی و فلسفی وجود نفسی و غیری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۲۳)

دیباچه

جهان منطق و فلسفه، چونان اقیانوسی ژرف، اندیشه را به سوی پرسش‌های بنیادین هدایت می‌کند که ریشه در پیوند ذهن و واقعیت دارند. درس‌گفتار شماره ۳۲۳، از سلسله درس‌گفتارهای فلسفه خارج استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، چونان مشعلی فروزان، به کاوش در یکی از مسائل کلیدی منطق و فلسفه اسلامی، یعنی نقش رابط در قضایا و نسبت آن با وجود نفسی و غیری، می‌پردازد. این گفتار، با تکیه بر چارچوب حکمت متعالیه و منطق سنتی، قضایا را به انواع حمل اولی، هلیة بسیطه، معدوله، سالبه و مرکبه تقسیم کرده و حضور یا فقدان رابط را در ذهن و خارج بررسی می‌کند. استاد، با نقدی عمیق بر دیدگاه‌های سنتی، به بازتعریف مفهوم رابط دعوت کرده و تمایز میان لحاظ حاکى (ذهنی) و محکى (خارجی) را مبنای تحلیل قرار می‌دهند.

بخش نخست: رابط در قضایا و تقسیمات منطقی

طرح مسئله رابط در قضایا

درس‌گفتار، با طرح مسئله رابط در قضایا، به یکی از موضوعات محوری منطق و فلسفه اسلامی ورود می‌کند. رابط، به مثابه پیوندی ظریف میان موضوع و محمول، در آثار بزرگان چون اسفار اربعه، منظومه سبزواری و کتب شیخ اشراق، بررسی شده است. پرسش بنیادین این است که کدام قضایا رابط دارند و کدام فاقد آن‌اند، و آیا این رابط در ذهن است یا در خارج نیز وجود دارد.

رابط، چونان پلی است که موضوع و محمول را به هم متصل می‌کند، و تحلیل آن، به فهم دقیق‌تر رابطه میان ذهن و واقعیت یاری می‌رساند. استاد فرزانه، با اشاره به این مسئله، بر اهمیت تمییز میان قضایای حاکى (ذهنی) و محکى (خارجی) تأکید می‌کنند، گویی که ذهن، آیینه‌ای است که حقیقت خارج را بازمی‌تاباند، اما گاه با افزودن رابط، نقش خود را بر این بازتاب حک می‌کند.

درنگ: رابط در قضایا، عنصری است که موضوع و محمول را در ذهن پیوند می‌دهد، اما در خارج، به دلیل وحدت یا اتحاد واقعی، نیازی به رابط نیست.

تقسیم‌بندی قضایا و نقش رابط

قضایا، در منطق سنتی، به پنج دسته تقسیم می‌شوند: حمل اولی، هلیة بسیطه، معدوله، سالبه و مرکبه. هر یک از این قضایا، از منظر حضور یا فقدان رابط، ویژگی‌های خاصی دارند. استاد، با بررسی این تقسیم‌بندی، به تحلیل نقش رابط در هر نوع قضیه می‌پردازند. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای است که مسیرهای گوناگون قضایا را در برابر دیدگان اندیشه ترسیم می‌کند.

حمل اولی، مانند «الإنسان إنسان»، هلیة بسیطه، مانند «الإنسان موجود»، معدوله، مانند «زید معدوم»، سالبه، مانند «لیس الإنسان بحجر»، و مرکبه، مانند «زید قائم»، هر یک به شیوه‌ای خاص با رابط ارتباط دارند. استاد، با دقت در این انواع، پرسش از وجود یا عدم رابط را به مثابه کلیدی برای گشودن اسرار منطق مطرح می‌کنند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با طرح مسئله رابط و تقسیم‌بندی قضایا، چارچوبی روشن برای تحلیل منطقی ارائه می‌دهد. استاد فرزانه، با تأکید بر تمایز میان ذهن و خارج، راه را برای بررسی دقیق‌تر نقش رابط در قضایا هموار می‌سازند. این بخش، چونان درگاهی است که خواننده را به سوی ژرفای مباحث منطقی و فلسفی هدایت می‌کند.

بخش دوم: تحلیل رابط در انواع قضایا

قضایای حمل اولی و فقدان رابط خارجی

در قضایای حمل اولی، مانند «الإنسان إنسان»، رابط «هو» صرفاً در ذهن وجود دارد، زیرا در خارج، موضوع و محمول یکی هستند. استاد فرزانه می‌فرمایند که بین شیء و نفس آن، رابطی جز به لحاظ ذهنی (اعتبار ذهنی) وجود ندارد. این قضیه، چونان آیینه‌ای است که حقیقت واحد خارج را بازمی‌تاباند، اما ذهن، با افزودن «هو»، کثرتی اعتباری پدید می‌آورد.

تفاوت میان «الإنسان» (موضوع با الف و لام) و «إنسان» (محمول با تنوین)، تنها در ذهن است، و این تمایز، رابط را در ظرف ذهن ضروری می‌سازد. استاد، با تأکید بر این نکته، وحدت خارجی را در برابر کثرت ذهنی قرار می‌دهند، گویی که ذهن، با قلم تخیل، خطوطی بر صفحه واقعیت می‌کشد.

هلیة بسیطه و رابط ذهنی

در قضایای هلیة بسیطه، مانند «الإنسان موجود»، رابط «هو» نیز تنها در ذهن است، زیرا در خارج، وجود انسان همان انسان است. استاد می‌فرمایند که محمول «موجود» چیزی جز خود موضوع نیست، و رابط، تنها برای حکایت ذهنی به کار می‌رود. این قضیه، چونان نغمه‌ای است که وحدت وجود را در خارج می‌سراید، اما ذهن، با افزودن رابط، آن را به کثرت می‌آراید.

درنگ: در قضایای هلیة بسیطه، رابط تنها در ذهن وجود دارد، زیرا در خارج، موضوع و محمول یکی هستند و نیازی به رابط نیست.

قضایای معدوله و نفی رابط

قضایای معدوله، مانند «زید معدوم» یا «شریک البارئ معدوم»، به دلیل فقدان شیئیت در محمول (عدم)، فاقد رابط هستند. استاد، با اشاره به این نکته، تأکید می‌کنند که عدم، به دلیل نبود شیئیت، نمی‌تواند محمولی باشد که رابطی را طلب کند. این قضایا، چونان سایه‌ای هستند که در غیاب نور حقیقت، هیچ پیوندی را برنمی‌تابند.

قضایای سالبه و سلب الربط

در قضایای سالبه، مانند «لیس الإنسان بحجر»، رابط «هو» در ذهن برای سلب رابطه به کار می‌رود، اما در خارج، به دلیل عدم اتحاد بین موضوع و محمول، رابطی وجود ندارد. استاد می‌فرمایند که این قضایا، با سلب رابط، کثرت ذهنی را بر وحدت خارجی ترجیح می‌دهند، گویی که ذهن، با قلم نفی، رابطه‌ای را که در خارج نیست، در خود ترسیم می‌کند.

قضایای مرکبه و وجود رابط

در قضایای مرکبه، مانند «زید قائم»، رابط «هو» هم در ذهن و هم در خارج وجود دارد، زیرا قیام و زید در اتحادی واقعی به هم پیوند خورده‌اند. استاد، با تأکید بر این اتحاد، رابط را در خارج نیز ضروری می‌دانند، گویی که قیام، چونان جامه‌ای بر تن زید دوخته شده و رابط، نخ این پیوند است.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تحلیل رابط در انواع قضایا، به تمایز میان ذهن و خارج پرداخته و نقش رابط را در هر نوع قضیه روشن می‌سازد. استاد فرزانه، با این تحلیل، چونان نقشه‌کشی هستند که مرزهای ذهن و واقعیت را با دقت ترسیم کرده و راه را برای فهمی عمیق‌تر هموار می‌کنند.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های سنتی و بازتعریف رابط

نقد لسان منطق سنتی

استاد فرزانه، دیدگاه سنتی فلاسفه، از جمله صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، را که رابط را در قضایای مرکبه موجود و در سایر قضایا غایب می‌دانند، مورد نقد قرار می‌دهند. ایشان پیشنهاد می‌کنند که تمایز قضایا نه بر اساس وجود یا عدم رابط، بلکه بر اساس تفاوت میان لحاظ حاکى و محکى تحلیل شود. این نقد، چونان نسیمی است که گرد و غبار از چهره منطق سنتی می‌زداید و راه را برای تبیینی نوین می‌گشاید.

درنگ: استاد فرزانه، با نقد لسان منطق سنتی، تحلیل رابط را بر تمایز میان لحاظ حاکى (ذهنی) و محکى (خارجی) استوار می‌کنند، که به فهمی دقیق‌تر از قضایا منجر می‌شود.

تمایز حمل اولی و حمل شایع

استاد، با تمایز میان حمل اولی و حمل شایع، به نقش ذهن در ایجاد رابط اشاره می‌کنند. در حمل اولی، مانند «الإنسان إنسان»، قضیه حاکى است و رابط تنها در ذهن وجود دارد. اما در حمل شایع، مانند «الإنسان فی الذهن إنسان»، ذهن با ایجاد مفهوم «فی الذهن»، رابطی ذهنی را شکل می‌دهد. این تمایز، چونان دو آینه است: یکی که خارج را بازمی‌تاباند (حمل اولی) و دیگری که خود را توصیف می‌کند (حمل شایع).

مثال دیوار سفید و محمول بضمیمه

در قضیه «الجدار أبیض»، استاد به وجود دیوار (موضوع)، بیاض (عرض) و أبیض (محمول مشتق) اشاره کرده و رابط را نتیجه واسطه بودن بیاض می‌دانند. بیاض، چونان واسطه‌ای است که محمول مشتق را به موضوع پیوند می‌دهد، و این قضیه، به دلیل وجود عرض خارجی، بضمیمه است.

محمول بصمیمه و انتزاع از موضوع

در قضایایی مانند «الإنسان ممکن»، امکان از خود موضوع (عدم وجوب و عدم امتناع) انتزاع می‌شود و محمول بصمیمه است. استاد می‌فرمایند که این انتزاع، چونان استخراج گوهر از دل سنگ است، که نیازی به واسطه خارجی ندارد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با نقد دیدگاه‌های سنتی و تأکید بر تمایز حاکى و محکى، به بازتعریف رابط در قضایا پرداخته و نقش ذهن را در ایجاد کثرت روشن می‌سازد. استاد فرزانه، با این تحلیل، چونان حکیمی هستند که گره‌های منطق سنتی را گشوده و راه را برای فهمی نوین هموار می‌کنند.

بخش چهارم: تبیین نهایی و پرسش‌های بنیادین

نفی رابط خارجی در همه قضایا

استاد فرزانه، با تأکید بر این نکته که در خارج، هیچ قضیه‌ای رابط ندارد، به وحدت یا اتحاد واقعی میان موضوع و محمول اشاره می‌کنند. در خارج، روابط یا به صورت وحدت (مانند «الإنسان إنسان») یا اتحاد واقعی (مانند «زید قائم») هستند، و رابط، تنها در ذهن برای حکایت از این روابط شکل می‌گیرد. این دیدگاه، چونان نوری است که تاریکی‌های تمایزات ذهنی را روشن می‌سازد.

لزوم کثرت در حمل

حمل، به گفته استاد، همیشه مستلزم کثرت است، زیرا وحدت صرف قابل حمل نیست. این کثرت، در ذهن شکل می‌گیرد و رابط، ابزار این کثرت‌سازی است. گویی ذهن، با قلم رابط، نقش‌های گوناگون بر بوم وحدت خارجی می‌نگارد.

پرسش از رابط در خارج

استاد، با طرح این پرسش که آیا قضایایی وجود دارند که در خارج نیز رابط داشته باشند، به یکی از مسائل دقیق منطقی اشاره می‌کنند. پاسخ ایشان این است که در خارج، به دلیل وحدت یا اتحاد واقعی، رابطی وجود ندارد، و این رابط، تنها در ظرف ذهن شکل می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر نفی رابط خارجی و نقش ذهن در ایجاد کثرت، به تبیینی منسجم از رابط در قضایا می‌رسد. استاد فرزانه، با این تحلیل، چونان باغبانی هستند که شاخه‌های پراکنده منطق را به تنه‌ای واحد پیوند می‌زنند.

نتیجه‌گیری نهایی

درس‌گفتار شماره ۳۲۳، چونان گوهری در گنجینه منطق و فلسفه اسلامی، به تحلیل نقش رابط در قضایا و نسبت آن با وجود نفسی و غیری پرداخته است. این گفتار، با تقسیم‌بندی قضایا و بررسی حضور یا فقدان رابط در ذهن و خارج، به این نتیجه می‌رسد که رابط، عنصری ذهنی است که برای حکایت از روابط خارجی یا سلب آنها ضروری است، اما در خارج، به دلیل وحدت یا اتحاد واقعی، رابطی یافت نمی‌شود. استاد فرزانه، با نقد لسان منطق سنتی و تأکید بر تمایز حاکى و محکى، راه را برای بازنگری در مفاهیم منطقی گشوده و به فهمی نوین از قضایا دعوت کرده‌اند. این اثر، چونان چراغی است که در مسیر پیچیده منطق و فلسفه، راه را به سوی حقیقت روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی