متن درس
نقد نظریه شر عدمی در فلسفه اسلامی: بازتعریف خیر و شر به مثابه واقعیات وجودی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۲۳)
مقدمه: بازاندیشی در خیر و شر در نظام خلقت
خیر و شر، بهسان دو روی یک سکه، در تار و پود نظام خلقت تنیده شدهاند و از دیرباز موضوع تأملات عمیق فلسفی بودهاند. در فلسفه اسلامی، نظریه ملاصدرا مبنی بر خیر محض بودن وجود و عدمی بودن شر، بهسان چراغی در مسیر فهم این مفاهیم بوده است. با این حال، استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۴۲۳، با نگاهی نقادانه، این نظریه را به چالش کشیده و خیر و شر را به مثابه واقعیاتی وجودی بازتعریف میکنند. این نوشتار، با تکیه بر عبارات اصلی درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، به بررسی این نقد بنیادین پرداخته و با بهرهگیری از نصوص قرآنی و استدلالهای عقلی، به تبیین وجودی بودن خیر و شر در نظام احسن میپردازد.
بخش نخست: نقد نظریه شر عدمی ملاصدرا
ادعای ملاصدرا در اسفار
ملاصدرا در اسفار اربعه، خیر را وجودی و شر را عدمی میداند، با این استدلال که وجودات خیراتاند و شر محض، به مثابه عدم محض است. وی معتقد است که در مراتب عالی وجود، خیر محض حاکم است و شر تنها در عالم ناسوت و اجسام پدیدار میشود.
تحلیل نقد استاد فرزانه
این دیدگاه، که بهسان پلی میان فلسفه مشائی و اشراقی است، شر را به فقدان وجود فرومیکاهد. استاد فرزانه، با رد این فروکاست، استدلال میکنند که خیر و شر هر دو وجودیاند و در همه مراتب خلقت حضور دارند. این نقد، بهسان تیری بر قلب نظریه سنتی، به بازتعریف شر به مثابه واقعیتی وجودی میپردازد که نمیتوان آن را به عدم فروکاست.
بخش دوم: خیر و شر در عالم ناسوت
خیر محض در مراتب وجود تا ناسوت
ملاصدرا بر این باور است که وجودات تا عالم ناسوت خیر محضاند و شر تنها در عالم اجسام، به دلیل نقصان و محدودیتهای مادی، پدیدار میشود. این دیدگاه، ریشه در تشکیک وجودی دارد که مراتب وجود را از مجردات تا ماده پیوسته میبیند.
تحلیل و نقد
استاد فرزانه این تمایز را ناکافی میدانند، زیرا شر را در همه مراتب وجودی، از جمله عالم ماده، واقعیتی وجودی میبینند. بهسان رودی که در همه مسیر خود جاری است، خیر و شر در همه مراتب خلقت جریان دارند و نمیتوان شر را صرفاً به عالم ناسوت محدود کرد.
شر بالقياس در عالم اجسام
ملاصدرا شر را در عالم اجسام بالقياس (نسبی) معرفی میکند، بهگونهای که وجودی خیر بالذات، در قیاس با چیزی که به آن ضرر میرساند، شر توصیف میشود. برای مثال، آب جوش خیر بالذات است، اما اگر بر پای کسی ریخته شود و آن را بسوزاند، شر تلقی میشود.
تحلیل مثال آب جوش
این مثال، بهسان آینهای، تلاش ملاصدرا را برای توجیه شر در چارچوب خیر محض بودن وجود نشان میدهد. با این حال، استاد فرزانه این توجیه را ناکافی میدانند، زیرا آب جوش، به عنوان فاعل شر، خود وجودی است و نمیتوان شر را صرفاً به مفعول (پای سوخته) نسبت داد.
بخش سوم: فاعلیت و مفعولیت در شر
ابهام در محل شر
ملاصدرا در مثال آب جوش، مشخص نمیکند که شر به فاعل (آب جوش) یا مفعول (پای سوخته) نسبت داده میشود. این ابهام، بهسان مهی بر حقیقت، تحلیل شر را دشوار میسازد.
نقد شر مفعولی
استاد فرزانه این رویکرد را نادرست میدانند، زیرا شر فاعلی نیز وجود دارد. آب جوش، به عنوان فاعل شر، وجودی است و نمیتوان شر را تنها به مفعول (پای سوخته یا فرد مرده) محدود کرد. این نقد، بهسان کلیدی، درهای فهم دقیقتر شر را میگشاید.
مثال چاقو و دوگانگی خیر و شر
چاقو، بهسان ابزاری دوگانه، میتواند خیر باشد (مانند جراحی و کسب درآمد) یا شر باشد (مانند قتل و اعدام). استاد فرزانه چاقو را به عنوان فاعلی با اقتضای خیر و شر وجودی معرفی میکنند.
تحلیل فاعلیت شر
این دیدگاه، بهسان نوری بر تاریکی ابهامات، نشان میدهد که شر فاعلی، مانند ظالم یا آب جوش، واقعیتی وجودی است. شر نمیتواند به مفعول محدود شود، زیرا فاعل شر نیز در نظام خلقت حضور دارد.
بخش چهارم: استناد قرآنی به وجودی بودن شر
آیه سوره فلق
قرآن کریم در سوره فلق، آیات ۱-۲ میفرماید:
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ [مطلب حذف شد] : «بگو: پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم * از شر آنچه آفرید»)
این آیه، بهسان گواهی الهی، شر را به مخلوقات (ما خلق) نسبت میدهد و وجودی بودن آن را تأیید میکند.
آیه سوره انفال
همچنین، قرآن کریم در سوره انفال، آیه ۵۱ میفرماید:
بِمَا [مطلب حذف شد] : «به سبب آنچه دستهایتان فراهم آورده است»)
این آیه، بهسان آینهای، نشان میدهد که خیر و شر، به عنوان ظهورات الهی، در نظام خلقت هماهنگاند.
تحلیل قرآنی
استناد به این آیات، بهسان ستونی استوار، وجودی بودن شر را در نظام خلقت تأیید میکند. شر، به عنوان واقعیتی که به مخلوقات نسبت داده شده، نمیتواند عدمی باشد، بلکه بخشی از نظم حکیمانه الهی است.
بخش پنجم: خیر و شر به مثابه حالات وجودی نفس
خیر و شر در نفس انسانی
خیر (مانند مهربانی) و شر (مانند غضب یا شهوت)، بهسان رنگهای مختلف در بوم نفس انسانی، حالاتی وجودیاند. استاد فرزانه این حالات را واقعی و وجودی میدانند، نه عدمی.
تحلیل حالات نفس
نفس انسانی، بهسان دریایی پرتلاطم، حالات متفاوتی را در خود جای داده است. مهربانی، غضب، و شهوت، همگی وجودیاند و نمیتوان شر را به عدم ملايمت یا فقدان خیر فروکاست. این دیدگاه، به پیچیدگی نفس انسانی و نقش آن در نظام خلقت اشاره دارد.
مثال زدن برای تربیت یا اذیت
زدن کودک برای تربیت (خیر) یا اذیت (شر)، بهسان دو شاخه از یک درخت، هر دو وجودیاند. تفاوت در نیت است، اما از نظر وجودی، هر دو عمل واقعیاند.
بخش ششم: نقد تقابل خیر و شر
حمله ملاصدرا به فخر رازی
ملاصدرا در جلد دوم اسفار (صفحه ۱۱۳، باب تقابل) به فخر رازی حمله میکند، زیرا او خیر و شر را متضاد و دارای جنس وجود میداند. ملاصدرا این دیدگاه را باطل میداند، زیرا خیر را وجودی و شر را عدمی میبیند.
نقد استاد فرزانه
استاد فرزانه هر دو دیدگاه را به چالش میکشند، زیرا خیر و شر هر دو وجودیاند و متضاد نیستند. وجود، بهسان حقیقتی فراگیر، مقوله نیست و خیر و شر، به عنوان مراتب آن، نمیتوانند متضاد باشند.
نقيض بودن خیر و شر
ملاصدرا خیر و شر را نقيض (وجود و عدم) میداند، اما استاد فرزانه این دیدگاه را رد کرده و هر دو را وجودی میبینند. خیر و شر، بهسان دو شاخه از یک ریشه، مراتب مختلف وجودند.
بخش هفتم: شجاعت و تهور در اخلاق ارسطویی
اخلاق ارسطویی و صفات انسانی
ارسطو شجاعت را حد وسط، تهور را افراط، و خمودی را تفريط میداند. استاد فرزانه همه این صفات را وجودی میبینند و معتقدند که شجاعت، تهور، و خمودی، همگی واقعیات وجودیاند.
تحلیل صفات اخلاقی
این دیدگاه، بهسان بازنمایی از حقیقت نفس انسانی، نشان میدهد که صفات اخلاقی، اعم از خیر یا شر، وجودیاند. شجاعت، اگر از حکمت نشأت گیرد، خیر است، اما تهور، که ظاهری مشابه شجاعت دارد، ممکن است به شر منجر شود. با این حال، هر دو وجودیاند.
بخش هشتم: ضرورت شر در نظام خلقت
نقد شر حقيقی و غيرحقيقی
ملاصدرا شر را به حقيقی (فاقد قضای الهی) و غيرحقيقی (بالعرض و مقضی) تقسیم میکند. استاد فرزانه این تقسیمبندی را رد کرده و شر را وجودی میدانند.
تحلیل ضرورت شر
شر، بهسان رشتهای در تار و پود نظام احسن، برای گردش نظام خلقت ضروری است. این دیدگاه، با تأیید حکمت الهی، شر را واقعیتی وجودی میبیند که در کنار خیر، به پویایی عالم کمک میکند.
نقد قصور عليات
ملاصدرا شرور را ناشی از قصور عليات و نقصان وجود میداند، اما استاد فرزانه این دیدگاه را رد کرده و شر را ذاتاً وجودی میبینند.
نتیجهگیری: بازتعریف خیر و شر در نظام احسن
نظام خلقت، بهسان سمفونی عظیمی از حکمت الهی، خیر و شر را به مثابه واقعیات وجودی در خود جای داده است. نقد استاد فرزانه بر نظریه ملاصدرا، که شر را عدمی میداند، بهسان نوری بر تاریکی ابهامات، وجودی بودن خیر و شر را آشکار میسازد. با استناد به آیات قرآن کریم، مانند سوره فلق و انفال، و تحلیلهای عقلی، خیر و شر به عنوان ظهورات الهی در مراتب مختلف وجود معرفی میشوند. این دیدگاه، نهتنها نظریه سنتی را به چالش میکشد، بلکه به سوی فلسفهای منسجم و مدرن حرکت میکند که خیر و شر را در چارچوب نظام احسن هماهنگ میبیند.