متن درس
تحلیل فلسفی خیر و شر در حکمت متعالیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۲۴)
مقدمه
بحث خیر و شر، چونان دریایی ژرف و بیکران، از دیرباز ذهن فیلسوفان و عارفان را به خود مشغول داشته است. این موضوع، که در کانون فلسفه اسلامی و بهویژه حکمت متعالیه جای دارد، نهتنها به چیستی وجود و عدم میپردازد، بلکه پرسشهایی بنیادین درباره حکمت الهی، نظام احسن خلقت، و نسبت شرور با ذات باریتعالی را پیش میکشد. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در درسگفتار شماره ۴۲۴، با نگاهی نقادانه و عمیق، به بازخوانی این مسئله در پرتو حکمت متعالیه و عرفان اسلامی پرداخته و با تکیه بر آرای صدرالمتألهین و قونوی، چارچوبی نوین برای فهم خیر و شر ارائه کردهاند.
بخش یکم: چیستی خیر و شر در حکمت متعالیه
وجودی بودن خیر و شر
در حکمت متعالیه، خیر و شر هر دو وجودیاند و برخلاف دیدگاه سنتی که شر را عدمی میپندارد، هر آنچه مؤثر است، وجودی است. استاد فرزانه تأکید دارند که شرور، نه فقدان صرف، بلکه مظاهری از وجودند که در مراتب نازل یا در تصادم وجودات پدیدار میشوند. این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود همخوانی دارد، که همه پدیدهها را جلوههای وجود میداند. خیر، چونان نوری است که از سرچشمه وجود میتابد، و شر، سایهای است که از محدودیت مراتب وجود در عالم مادی پدید میآید.
دیدگاه صدرالمتألهین
صدرالمتألهین، به تبع فلاسفه پیشین، خیر را وجودی و شر را عدمی میداند، اما استاد فرزانه این تعریف را به چالش میکشند. ایشان با استناد به عبارات صدرا در جلد دوم، صفحه ۲۳۶، بر آناند که این تعریف نیازمند بازخوانی است. شر، نه صرفاً فقدان، بلکه وجودی نسبی است که در نظام احسن خلقت، نقشی مکمل دارد. این نقد، چونان آیینهای است که کاستیهای دیدگاه سنتی را بازمیتاباند و بر ضرورت تأمل عقلانی تأکید میورزد.
بررسی اصل سوم صدرا
صدرا در اصل سوم میفرماید: وجود مطلق، مؤثر، معشوق و متشوق است، یعنی مورد انتخاب و شوق قرار میگیرد. این اصل، خیر را با وجود یکی میداند و شر را به نقص یا تصادم وجودات نسبت میدهد. استاد فرزانه با بررسی این عبارات، بر آناند که دلیل روشنی برای عدمی بودن شر ارائه نشده و ادعای صدرا نیازمند برهان است. وجود، چونان جویباری است که همه خیرات را در خود جاری میسازد، و شر، تنها در تنگنای مراتب نازل، نمود مییابد.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با تکیه بر حکمت متعالیه، خیر و شر را وجودی دانسته و شر را یا نتیجه نقص وجود (مانند ضعف ماده) یا تصادم وجودات در عالم مادی معرفی کرده است. نقد استاد فرزانه بر دیدگاه سنتی صدرا، بر ضرورت بازخوانی این مفاهیم با تأمل عقلانی تأکید دارد. خیر، چونان خورشیدی است که عالم را روشن میکند، و شر، سایهای است که از محدودیت مراتب وجود پدید میآید.
بخش دوم: آفات و شرور در نظام خلقت
ماهیت آفات و شرور
آفات و شرور، یا به اعدام و نقص وجود بازمیگردند یا به تصادم بین وجودات در عالم مادی. استاد فرزانه تأکید دارند که تصادم، تصادف، اصطکاک و استهلاک، نه شر، بلکه تعاون عالماند و موجب نو شدن خلقت میشوند. این تعاون، چونان رقص هماهنگ عناصر طبیعت است که در تضاد ظاهری، نظمی باطنی را پدید میآورد.
نقد عدمی بودن تصادم
استاد فرزانه با نقد دیدگاه عدمی بودن تصادم، تأکید دارند که تصادم بین دو وجود، نتیجه تخصیص مرتبه خاص وجودی است که ظرفیت اشتمال دیگری را ندارد. این تخصیص، با نظریه تشکیک وجود همخوانی دارد، که مراتب وجود را از شدت به ضعف میبیند. شر، چونان موجی است که از برخورد دو جریان وجود در دریای خلقت پدید میآید.
مراتب پایین وجود
تضاد و تصادم، در مراتب پایین وجود، مانند عالم جسم و مقدار، رخ میدهد. این مراتب، به دلیل تنگنای وجودی، ظرفیت بسط و کمال کامل را ندارند. ماده، چونان خاکستری است که در قیاس با نور وجود، ناقص و ضعیف مینماید.
ضعف وجود مادی
وجود مادی، به دلیل ضعف، مانع عقلانیت و معقولیت است و عالم جهل، غفلت و مرگ محسوب میشود. استاد فرزانه تأکید دارند که هرچه وجود ضعیفتر باشد، علم کمتر و جهل بیشتر است، زیرا علم، حضور شیء است. ماده، چونان سایهای است که نور معرفت را در خود کمرنگ میسازد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی آفات و شرور، آنها را نتیجه نقص وجود یا تصادم وجودات در عالم مادی دانست. تعاون عالم، که از تصادم و تضاد پدید میآید، نشاندهنده حکمت الهی در نظام خلقت است. شر، نه عدمی، بلکه وجودی است که در مراتب نازل، جلوهای از نظم احسن را نمایان میسازد.
بخش سوم: خیر حقیقی و شوق وجود
وجود، خیر حقیقی
استاد فرزانه تأکید دارند که وجود، خیر حقیقی است، زیرا مؤثر و معشوق است. آنچه حفظ شود، عشق میآفریند و آنچه فقدان یابد، شوق میانگیزد. این دیدگاه، وجود را چونان چشمهای میبیند که همه خیرات از آن جاری میشود.
عشق و شوق
عشق، وجدان شیء است و شوق، فقدان مطلوب. وجود، به دلیل خیر بودن، شوق و عشق را برمیانگیزد. استاد فرزانه این تمایز را با نظریه عرفانی حکمت متعالیه پیوند میزنند، که شوق را حرکت به سوی کمال میداند. شوق، چونان پرندهای است که به سوی آشیانه وجود بال میگشاید.
نقد فقدان دلیل
استاد فرزانه با نقد صدرا، تأکید دارند که دلیل روشنی برای عدمی بودن شرور ارائه نشده است. این نقد، بر ضرورت برهان در فلسفه تأکید دارد. حقیقت، چونان گوهری است که تنها با نور عقل آشکار میشود.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، وجود را خیر حقیقی دانسته و شر را مظهری از وجود در مراتب نازل معرفی کرد. عشق و شوق، چونان دو بال وجودند که خلقت را به سوی کمال هدایت میکنند. نقد فقدان برهان، بر روش عقلانی حکمت متعالیه تأکید دارد.
بخش چهارم: ماهیت، شرور و نسبت به خدا
ماهیت و شرور
شرور و آفات، لوازم ماهیتاند و ماهیت، مجعول نیست؛ لذا شرور نیز مجعول نیستند. استاد فرزانه تأکید دارند که این دیدگاه، سپری برای تبرئه خدا از نقایص است، اما وجودی بودن شر، این سپر را به چالش میکشد. ماهیت، چونان سایهای است که در برابر نور وجود، بیجان مینماید.
نقد نسبت شر به خدا
نسبت دادن شرور به خدا، با خیر بودن ذات الهی ناسازگار است، اما استاد فرزانه تأکید دارند که اگر شر وجودی باشد، به خدا بازمیگردد، زیرا ﴿قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ﴾ [مطلب حذف شد] : «بگو همه چیز از جانب خداست»). شر، چونان موجی است که از اقیانوس وجود الهی سرچشمه میگیرد.
ادب در نسبت شر
استاد فرزانه، با اشاره به حافظ، تأکید دارند که شرط ادب، عدم نسبت شر به خداست. اما فلسفه، جای ادب نیست؛ حقیقت، با اندیشه آزاد آشکار میشود. این دیدگاه، چونان نسیمی است که پردههای تقلید را کنار میزند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، شرور را لوازم ماهیت دانست، اما با تأکید بر وجودی بودن شر، نسبت آن به خدا را ناگزیر شمرد. حکمت متعالیه، با تکیه بر وحدت وجود، شر را مظهری از فیض الهی میبیند که در نظام احسن، نقشی مکمل دارد.
بخش پنجم: عرفان، شوون الهی و سر القدر
شوون الهی
برخی محققان موحد، مانند قونوی، شیئیت اعیان را از شوون الهی میدانند. استاد فرزانه این دیدگاه را با عرفان ابنعربی پیوند میزنند، که همه پدیدهها را تجلیات ذات الهی میبیند. شر، چونان آینهای است که جلوهای از بطون الهی را بازمیتاباند.
سر القدر
مسئله شرور، به سر القدر بازمیگردد، که باطن حکمت الهی است. استاد فرزانه تأکید دارند که این سر، عقول ضعیفه را حیران میکند، اما عقول قوی، آن را درمییابند. قدر، چونان رازی است که تنها با کلید معرفت گشوده میشود.
فتنههای الهی
استاد فرزانه با اشاره به داستان موسی و سامری، شرور را فتنههای الهی میدانند که از شوون حق سرچشمه میگیرند. این فتنهها، چونان امتحاناتیاند که خلقت را به سوی کمال هدایت میکنند.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تکیه بر عرفان، شرور را شوون الهی و مظهر تجلیات حق دانست. سر القدر، چونان دریایی بیساحل است که فهم آن، نیازمند معرفت کامل است. عرفان، شر را نه عدمی، بلکه وجودی و مقتضای حکمت میبیند.
جمعبندی نهایی
این اثر، با بازخوانی خیر و شر در حکمت متعالیه، بر وجودی بودن شرور تأکید کرد و آنها را مظاهری از وجود در مراتب نازل یا نتیجه تصادم وجودات دانست. استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نقد دیدگاه سنتی صدرا و پیوند با عرفان قونوی، شر را مقتضای حکمت الهی و بخشی از نظام احسن خلقت معرفی کردند. آیه ﴿قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ * مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ﴾ [مطلب حذف شد] : «بگو پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم * از شر آنچه آفرید») بر وجودی بودن شر تأکید دارد. شر، چونان سایهای است که در پرتو نور وجود، نظم خلقت را کامل میکند. این نوشتار، با تلفیق فلسفه و عرفان، چارچوبی علمی و عمیق برای فهم این مسئله ارائه داد و بر ضرورت تأمل عقلانی تأکید ورزید.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ