در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 528

متن درس

 

کاوش در وجود، وحدت و عشق: تبیین فلسفی و عرفانی از منظر صدرالمتألهین

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۲۸)

دیباچه

وجود، چونان نوری بی‌کران، بنیاد هستی را روشن می‌سازد و مفاهیمی چون وحدت، اتحاد، عشق و ظهور را در ذیل خود معنا می‌بخشد. این کتاب، برآمده از درس‌گفتارهای عمیق و ژرف استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در این مفاهیم بنیادین از منظر فلسفه اسلامی، به‌ویژه آرای صدرالمتألهین شیرازی، می‌پردازد. با رویکردی فلسفی و عرفانی، این نوشتار می‌کوشد تا حقیقت وجود را به‌عنوان محور هستی‌شناسی، وحدت و اتحاد را به‌مثابه پیوندهای وجودی، و عشق را به‌عنوان نیروی محرکه سیر به سوی کمال تبیین نماید.

بخش نخست: حقیقت وجود و ظهور

وجود به‌عنوان حقیقت بنیادین

استاد فرزانه، با استناد به آرای صدرالمتألهین، وجود را تنها حقیقت واقعی عالم معرفی می‌کنند. هر آنچه در هستی یافت می‌شود، اعم از حیات، حرکت، قرب، وصول یا هر نوع سیر و تحول، در نهایت به وجود بازمی‌گردد. مفاهیم، ماهیت‌ها، جوهر و عرض، همگی اسماء ثانویه وجودند و مسمای حقیقی آن‌ها وجود است. این دیدگاه، کثرت‌های ظاهری عالم را به وحدت وجودی تقلیل می‌دهد، چنان‌که تمام پدیده‌ها، چونان سایه‌هایی از نور وجود، در ظرف آن معنا می‌یابند.

درنگ: وجود، تنها حقیقت عالم است که تمام کثرت‌ها و پدیده‌ها، از حیات تا حرکت، در ذیل آن معنا می‌یابند.

این اصل، محور فلسفه صدرایی است که وجود را مبنای هر تحلیل هستی‌شناختی قرار می‌دهد. استاد فرزانه تأکید دارند که هر نوع سیر و تحول، از قرب و وصول گرفته تا خلقت و ظهور، در ظرف وجود رخ می‌دهد و خارج از آن، هیچ حقیقتی قابل تصور نیست. این دیدگاه، چونان چشمه‌ای زلال، تمام مفاهیم فلسفی را در خود جای می‌دهد و کثرت ظاهری را به وحدتی عمیق پیوند می‌زند.

ظهور به‌عنوان ظرف خلقی وجود

وجود، در مرتبه حقی خود، ذات حق تعالی است و در مرتبه خلقی، ظهور نامیده می‌شود. استاد فرزانه، با تکیه بر آرای صدرا، عالم را ترکیبی از وجود و ظهور می‌دانند، که ظهور، مرتبه‌ای خلقی از وجود است. ظهور، چونان آینه‌ای است که نور وجود را در مراتب گوناگون منعکس می‌کند و امکان تحلیل مراتب وجودی را بدون خدشه به ذات حق فراهم می‌سازد.

درنگ: ظهور، مرتبه خلقی وجود است که چون آینه‌ای، حقیقت وجود را در مراتب مختلف بازمی‌تاباند.

این تمایز، امکان فهم مراتب وجودی را در نظام فلسفی صدرا فراهم می‌کند. ظهور، به مثابه پلی میان ذات حق و خلق، نقش واسطه‌ای ایفا می‌کند و عالم را به‌عنوان تجلی وجود الهی معرفی می‌نماید. استاد فرزانه، با تمثیلی ظریف، ظهور را به آبی تشبیه می‌کنند که در ظرف‌های مختلف، اشکال گوناگون می‌یابد، اما ذاتاً یکی است.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین وجود به‌عنوان حقیقت بنیادین و ظهور به‌عنوان مرتبه خلقی آن، بنیان‌های فلسفه صدرایی را روشن ساخت. وجود، تنها حقیقت عالم است که تمام پدیده‌ها، از ماده و ماهیت تا جوهر و عرض، در ذیل آن معنا می‌یابند. ظهور، چونان آینه‌ای، این حقیقت را در مراتب مختلف منعکس می‌کند و امکان تحلیل نظام‌مند هستی را فراهم می‌سازد. این بخش، با تأکید بر وحدت وجودی، راه را برای کاوش در مفاهیم وحدت، اتحاد و عشق هموار کرد.

بخش دوم: سیر و حرکت در ظرف وجود

حرکت جوهری و پویایی وجود

استاد فرزانه، با استناد به اصل حرکت جوهری صدرالمتألهین، تأکید دارند که هر نوع سیر، حرکت، قرب، وحدت یا اتحاد، تنها در ظرف وجود محقق می‌شود. ماده، ماهیت، مفهوم، جوهر و عرض، به دلیل فقدان قابلیت پویایی، نمی‌توانند بستر تحول باشند. وجود، چونان جریانی پویا، تنها حقیقتی است که تحول و سیر را می‌پذیرد.

درنگ: حرکت، به معنای خروج از قوه به فعل، تنها در ظرف وجود معنا می‌یابد و ماده و ماهیت از پویایی بی‌بهره‌اند.

این دیدگاه، محور نظریه حرکت جوهری صدراست که تحولات وجودی را در مراتب مختلف، از نقص به کمال، تبیین می‌کند. استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، وجود را به رودی تشبیه می‌کنند که در مسیر خود، از سرچشمه الهی تا دریای کمال، جاری است و هر تحول، در بستر این جریان رخ می‌دهد.

اتحاد و وحدت: تبیین وجودی

اتحاد و وحدت، به‌عنوان مفاهیم کلیدی در فلسفه صدرایی، در ظرف وجود معنا می‌یابند. استاد فرزانه پرسش بنیادین را مطرح می‌کنند: آیا اتحاد به معنای یکی شدن دو چیز، نابودی یکی از آن‌ها، یا پیدایش حقیقتی سوم است؟ وحدت، در نظام صدرایی، نه حلول و نه امتزاج مادی، بلکه پیوندی وجودی است که در مراتب مختلف وجود محقق می‌شود.

اتحاد وجودی، به معنای وحدت دو حقیقت متغایر در ظرف وجود است، بدون آن‌که یکی در دیگری حلول کند یا به امتزاج مادی منجر شود. استاد، با تمثیلی ظریف، اتحاد را به دو رود تشبیه می‌کنند که در دریای وجود یکی می‌شوند، اما ذات خود را حفظ می‌کنند. این وحدت، در مراتب وجودی، از عشق ناسوتی تا ربوبی، تجلی می‌یابد.

درنگ: اتحاد و وحدت، پیوندی وجودی است که در ظرف وجود، بدون حلول یا امتزاج مادی، محقق می‌شود.

نقد حلول و امتزاج مادی

استاد فرزانه، با نقدی عمیق، حلول (ورود یک چیز در دیگری) را در فلسفه و عرفان اسلامی محال می‌دانند، زیرا وجود، به دلیل بساطت و فقدان مانعیت، قابلیت حلول ندارد. امتزاج مادی، مانند مخلوط شدن ماست و شیر، نیز نمی‌تواند الگویی برای اتحاد وجودی باشد، زیرا وجود، برخلاف ماده، مانعیت ندارد و در مراتب خود متحد می‌شود.

این نقد، بر تمایز میان وجود و ماده تأکید دارد. استاد، با تمثیلی، وجود را به نوری تشبیه می‌کنند که در آینه‌های مختلف تجلی می‌یابد، اما ذات آن یکی است و مانعی در برابر آن نیست. حلول و امتزاج، چونان مفاهیمی مادی، از تبیین حقیقت وجودی ناتوان‌اند.

درنگ: حلول و امتزاج مادی، به دلیل مانعیت ماده، در فلسفه صدرایی محال‌اند و اتحاد وجودی، در بساطت وجود معنا می‌یابد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تأکید بر پویایی وجود و نقش آن در سیر و حرکت، به تبیین مفاهیم اتحاد و وحدت پرداخت. حرکت جوهری، تنها در ظرف وجود معنا می‌یابد و اتحاد و وحدت، به‌عنوان پیوندهای وجودی، در مراتب مختلف آن تجلی می‌کنند. نقد حلول و امتزاج مادی، نشان‌دهنده عمق فلسفه صدرایی در تبیین وحدت وجودی است. این بخش، با تمثیلات و اشارات، وجود را چونان جریانی پویا معرفی کرد که تمام تحولات در بستر آن رخ می‌دهد.

بخش سوم: عشق و نقش آن در وحدت وجودی

عشق به‌عنوان نیروی محرکه وجودی

استاد فرزانه، عشق را به‌عنوان میل وجودی به کمال معرفی می‌کنند که در ظرف وجود معنا می‌یابد. عشق، از مراتب ناسوتی تا ربوبی، محور اتحاد و وحدت وجودی است. مفاهیمی چون ازدیاد، اشتداد، تشکیک، جوهر و ماده، همگی در نهایت به وجود بازمی‌گردند و عشق، چونان شعله‌ای، این مسیر را روشن می‌سازد.

درنگ: عشق، میل وجودی به کمال است که در ظرف وجود، از ناسوتی تا ربوبی، وحدت و اتحاد را محقق می‌سازد.

این دیدگاه، با نظریه وحدت وجود صدرا هم‌خوانی دارد که عشق را نیروی محرکه سیر وجودی می‌داند. استاد، با تمثیلی زیبا، عشق را به بادی تشبیه می‌کنند که کشتی وجود را به سوی ساحل کمال می‌راند، و در هر مرتبه، به فراخور ظرفیت، تجلی می‌یابد.

تأثیر کیفیت وجود بر انسان

کیفیت وجود انسان، تحت تأثیر افکار و اعمال اوست. استاد فرزانه تأکید دارند که همان‌گونه که خوردن طلا می‌تواند ذهن را به کمال سوق دهد، افکار منفی و ناپاک، وجود را به سوی نقص می‌کشانند. این دیدگاه، مسئولیت انسان در ارتقای وجودی خود را برجسته می‌کند.

استاد، با تمثیلی، وجود انسان را به زمینی حاصلخیز تشبیه می‌کنند که با کاشت بذرهای پاک، به گلستان کمال بدل می‌شود، اما با افکار ناپاک، به شوره‌زاری از نقص فرو می‌غلتد. این تأثیر متقابل، نشان‌دهنده پویایی وجود در نظام صدرایی است.

درنگ: کیفیت وجود انسان، تحت تأثیر افکار و اعمال اوست و می‌تواند به سوی کمال یا نقص حرکت کند.

عشق اولیاء خدا به حق

اولیاء خدا، با اتصاف به صفات الهی، به مرتبه‌ای از عشق و قرب می‌رسند که وجودشان متخلق به صفات رحمان، رحیم و کریم می‌شود. این عشق، وجودی و روحانی است و از هرگونه جنبه جسمانی مبراست. استاد فرزانه تأکید دارند که این عشق، انسان را به وحدت وجودی با حق نائل می‌سازد.

این فرآیند، نیازمند تصفیه وجود از نقائص مادی و نفسانی است. استاد، با تمثیلی، اولیاء را به آینه‌هایی صیقل‌یافته تشبیه می‌کنند که نور الهی را به تمامی بازمی‌تابانند و در این بازتاب، به قرب و وحدت با حق می‌رسند.

درنگ: عشق اولیاء به حق، عشقی روحانی است که با تخلق به صفات الهی، به وحدت وجودی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تبیین عشق به‌عنوان نیروی محرکه وجودی، نقش آن را در وحدت و اتحاد روشن ساخت. عشق، چونان شعله‌ای، وجود را به سوی کمال هدایت می‌کند و کیفیت وجود انسان، تحت تأثیر افکار و اعمال اوست. عشق اولیاء به حق، نمونه‌ای از عشق ربوبی است که در مراتب وجودی، به وحدت با حق منجر می‌شود. این بخش، با تمثیلات و اشارات، عشق را محور تحول وجودی معرفی کرد.

بخش چهارم: عشق عصمتی و مصداق آن در ازدواج حضرت زهرا و علی

روز عشق و ازدواج حضرت زهرا و علی

استاد فرزانه، روز عقد حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) را به‌عنوان روز عشق معرفی می‌کنند، زیرا این ازدواج، به دلیل حضور عاقد معصوم (پیامبر اکرم) و طرفین معصوم، بی‌نظیر است. این رویداد، تجلی عشق عصمتی است که در مرتبه خلقی، وحدت وجودی را نشان می‌دهد.

این ازدواج، با استناد به آیه شریفه لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْوًا أَحَدٌ (قرآن کریم، [مطلب حذف شد] : «و برای او هیچ همتایی نبوده است»)، بر بی‌همتایی حق و عشق عصمتی میان این دو حقیقت تأکید دارد. استاد، با تمثیلی، این ازدواج را به پیوند دو ستاره در آسمان هستی تشبیه می‌کنند که نورشان، عالم را روشن می‌سازد.

درنگ: ازدواج حضرت زهرا و علی، مصداق عشق عصمتی است که وحدت وجودی را در مرتبه خلقی تجلی می‌دهد.

عصمت و جایگاه سادات

فرزندان حضرت زهرا (س)، به دلیل عصمت و اتصال به حقیقت وجودی حق، جایگاهی بی‌نظیر دارند. استاد فرزانه تأکید دارند که احترام به سادات، لازمه توحید و معرفت است، زیرا آنان، به‌عنوان مظاهر عصمت، به حقیقت الهی متصل‌اند.

استاد، با تمثیلی، سادات را به گوهرهایی تشبیه می‌کنند که از معدن عصمت استخراج شده‌اند و احترام به آن‌ها، چونان پاسداشت نور الهی در عالم خلقت است. این جایگاه، نشان‌دهنده پیوند عمیق میان عصمت و وحدت وجودی است.

درنگ: احترام به سادات، به دلیل اتصال آن‌ها به حقیقت عصمتی، بخشی از سلوک توحیدی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تبیین ازدواج حضرت زهرا و علی به‌عنوان مصداق عشق عصمتی، جایگاه آن را در نظام وجودی روشن ساخت. این ازدواج، تجلی وحدت وجودی در مرتبه خلقی است و عصمت سادات، نشان‌دهنده اتصال آن‌ها به حقیقت الهی است. این بخش، با تأکید بر بی‌همتایی این عشق و نقش آن در توحید، اهمیت معرفت به سادات را برجسته کرد.

بخش پنجم: نقد دیدگاه‌های رقیب و بساطت حق

نقد تعریف ابن‌سینا از وجود

استاد فرزانه، با استناد به صدرا، دیدگاه ابن‌سینا را نقد می‌کنند که وجود را به دو قسم واجب و ممکن تقسیم کرده و ممکن را وابسته به غیری می‌داند. این دیدگاه، به دلیل پیش‌فرض کثرت و تسلسل، مورد نقد قرار می‌گیرد، زیرا در فلسفه صدرایی، وجود ممکن، نه حقیقتی مستقل، بلکه ظهوری از حق است.

استاد، با تمثیلی، دیدگاه ابن‌سینا را به ساختمانی تشبیه می‌کنند که بر پایه کثرت بنا شده، اما در نظام صدرایی، این ساختمان فرو می‌ریزد و تنها نور وجود باقی می‌ماند. این نقد، بر وحدت وجودی و نفی تسلسل تأکید دارد.

درنگ: دیدگاه ابن‌سینا، به دلیل پیش‌فرض کثرت و تسلسل، در فلسفه صدرایی نقد شده و وجود ممکن، ظهوری از حق دانسته می‌شود.

بساطت حق و ترکیب مخلوقات

حق، به دلیل بساطت حقیقی، فاقد هرگونه ترکیب است، در حالی که مخلوقات، به دلیل وابستگی به علت، مرکب‌اند. استاد فرزانه تأکید دارند که این ترکیب، از حیث ذات و علت مخلوقات است، اما در نهایت، به وحدت وجودی بازمی‌گردد.

استاد، با تمثیلی، حق را به خورشیدی تشبیه می‌کنند که نورش بی‌تقسیم است، اما مخلوقات، چونان آینه‌هایی، این نور را در مراتب مختلف منعکس می‌کنند. این تمایز، نشان‌دهنده وحدت وجودی در برابر کثرت ظاهری است.

درنگ: حق، به دلیل بساطت، فاقد ترکیب است، اما مخلوقات، به دلیل وابستگی به علت، مرکب‌اند و به وحدت وجودی بازمی‌گردند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقد دیدگاه ابن‌سینا و تبیین بساطت حق، به روشن‌سازی نظام فلسفی صدرا پرداخت. وجود ممکن، ظهوری از حق است و کثرت ظاهری، در وحدت وجودی تحلیل می‌شود. بساطت حق، در برابر ترکیب مخلوقات، نشان‌دهنده وحدت بنیادین عالم است. این بخش، با تمثیلات و اشارات، عمق فلسفه صدرایی را در نقد کثرت‌گرایی و تبیین وحدت وجود روشن ساخت.

بخش ششم: عشق الهی و توحید

عالم به‌عنوان نتیجه عشق الهی

استاد فرزانه تأکید دارند که تمام عالم، از خیر تا شر، نتیجه عشق حق است. ظهورات عالم، تجلیات این عشق‌اند و هیچ‌چیز خارج از این عشق وجودی نیست. این دیدگاه، عالم را به‌عنوان مظهر عشق الهی معرفی می‌کند.

استاد، با تمثیلی، عالم را به باغی تشبیه می‌کنند که هر گل و خار آن، از عشق الهی روییده است. خیر و شر، چونان مراتب ظهور، در نهایت به وجود و عشق حق بازمی‌گردند و هیچ پدیده‌ای خارج از این حقیقت نیست.

درنگ: تمام عالم، نتیجه عشق الهی است و خیر و شر، مراتب ظهور این عشق‌اند.

نقش اسباب در توحید

اسباب، مانند قرآن کریم، کعبه، ائمه و عبادات، راهنمایان به سوی خدایند. استاد فرزانه تأکید دارند که اگر این اسباب مانع شناخت خدا شوند، به شرک منجر می‌شوند. اسباب، باید به‌عنوان وسائل قرب به خدا عمل کنند، نه بت‌هایی که جای او را بگیرند.

استاد، با تمثیلی، اسباب را به جاده‌هایی تشبیه می‌کنند که به مقصد الهی منتهی می‌شوند، اما اگر این جاده‌ها، خود مقصد پنداشته شوند، راهزن توحید می‌گردند. این دیدگاه، بر اهمیت توحید در استفاده از اسباب تأکید دارد.

درنگ: اسباب، مانند قرآن کریم و ائمه، باید راهنمایان به سوی خدا باشند، نه موانع توحید.

نقد توحید ناقص

استاد فرزانه، با لحنی قاطع، تأکید دارند که اگر ائمه یا اسباب دیگر، شریفتر از خدا در ذهن انسان جلوه کنند، نشانه نقص در توحید است. خدا باید شیرین‌تر از همه اسباب باشد و هر چیزی که مانع این شیرینی شود، به شرک خفی منجر می‌شود.

استاد، با تمثیلی، خدا را به چشمه‌ای زلال تشبیه می‌کنند که همه رودها از آن سرچشمه می‌گیرند. اگر رودها، شیرین‌تر از چشمه پنداشته شوند، این نشانه گمراهی در مسیر توحید است. توحید کامل، مستلزم اولویت خدا بر همه اسباب است.

درنگ: توحید کامل، مستلزم اولویت خدا بر همه اسباب است و هر چیزی که مانع این اولویت شود، شرک خفی است.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تبیین عشق الهی به‌عنوان منشأ عالم، نقش اسباب در توحید و نقد توحید ناقص، به روشن‌سازی نظام توحیدی صدرا پرداخت. عالم، نتیجه عشق حق است و اسباب، باید راهنمایان به سوی او باشند. توحید کامل، در گرو اولویت خدا بر همه اسباب است و هر انحراف از این مسیر، به شرک منجر می‌شود. این بخش، با تمثیلات و اشارات، عشق الهی را محور وحدت عالم معرفی کرد.

نتیجه‌گیری نهایی

این کتاب، با کاوش در مفاهیم وجود، وحدت، اتحاد، عشق و ظهور، از منظر فلسفه صدرالمتألهین و تبیین استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به روشن‌سازی نظام هستی‌شناختی و توحیدی پرداخت. وجود، تنها حقیقت عالم است که ظهور، مرتبه خلقی آن محسوب می‌شود. سیر و حرکت، اتحاد و وحدت، تنها در ظرف وجود معنا می‌یابند و عشق، نیروی محرکه این سیر به سوی کمال است. ازدواج حضرت زهرا و علی، به‌عنوان مصداق عشق عصمتی، وحدت وجودی را در مرتبه خلقی نشان می‌دهد. نقد دیدگاه‌های رقیب، مانند ابن‌سینا، بر وحدت وجودی و نفی کثرت و تسلسل تأکید دارد. اسباب، مانند قرآن کریم و ائمه، راهنمایان به سوی خدا هستند و توحید کامل، در گرو اولویت خدا بر همه آن‌هاست. این اثر، با تمثیلات و اشارات فاخر، حقیقت وجود را چونان نوری بی‌کران توصیف کرد که تمام عالم را در بر گرفته و عشق، چونان نسیمی، انسان را به سوی این نور هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی