در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 553

متن درس





کاوش در وجود، امکان و عشق در حکمت متعالیه

کاوش در وجود، امکان و عشق در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۵۳)

مقدمه: سفری در گستره حکمت متعالیه

حکمت متعالیه، چون اقیانوسی ژرف و بی‌کران، دربرگیرنده مفاهیمی است که وجود، امکان و عشق را در خود جای داده و انسان را به سوی فهم حقیقت هستی رهنمون می‌سازد. درس‌گفتار شماره ۵۵۳ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و روشمند، به کاوش در این مفاهیم می‌پردازد و با نقدی دقیق بر مفاهیم سنتی فلسفه اسلامی، افق‌های نوینی را در برابر دیدگان پژوهشگران می‌گشاید.

بخش نخست: مبانی وجود در حکمت متعالیه

مروری بر مباحث پیشین

درس‌گفتار با مروری بر مباحث بنیادین فلسفه اسلامی آغاز می‌شود که از چیستی فلسفه، عرفان و کلام سخن می‌گوید. این علوم، گرچه در ظاهر متمایزند، اما در حقیقت، چون شاخه‌هایی از یک درخت، از منظر موضوع و روش به هم پیوسته‌اند و تفاوتشان در اشخاص و سبک‌هایشان نهفته است. این وحدت، چون نوری که از منشور حقیقت می‌تابد، نشان‌دهنده پیوستگی علوم اسلامی در چارچوب حکمت متعالیه است.

محوریت وجود در فلسفه

وجود، چون ستون فقرات فلسفه، محور اصلی مباحث درس‌گفتار است. ماهیت و عدم، به مثابه مفاهیمی استدراجی و ذهنی، کنار گذاشته شده و وجود به‌عنوان حقیقت بنیادین هستی معرفی می‌شود. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که عدم، موجودی ذهنی است و ماهیت، مفهومی غیرواقعی که در خارج وجود ندارد. این دیدگاه، چون کلیدی، درهای فلسفه را به سوی حقیقت وجود می‌گشاید.

درنگ: وجود، حقیقت بنیادین فلسفه است و ماهیت و عدم، به‌عنوان مفاهیم ذهنی، در خارج واقعیتی ندارند. این اصل، مبنای حکمت متعالیه را تشکیل می‌دهد.

تمایز فلسفه عام و خاص

فلسفه به دو گونه عام و خاص تقسیم می‌شود. فلسفه عام، چون جریانی طبیعی، در تفکر روزمره انسان‌ها جاری است، حال آنکه فلسفه خاص، چون ساختمانی استوار، با روشی فنی و نظام‌مند توسط فیلسوفان حرفه‌ای پی گرفته می‌شود. این تمایز، چون خطی روشن، بر ضرورت روش‌شناسی علمی در فلسفه تأکید دارد.

موضوع فلسفه: وجود ادراکی

موضوع فلسفه، وجود به معنای حقیقت هستی است، نه مفهوم ذهنی آن. استاد فرزانه وجود را ادراکی می‌دانند، به این معنا که نیازی به اثبات ندارد و تنها باید ادراک شود. این وجود، چون نوری که در دل آدمی می‌تابد، بدیهی است و از طریق شهود فلسفی درک می‌شود.

وجود ذهنی و علم

وجود ذهنی و علم، چون تعینات نفسانی، در درس‌گفتار بررسی می‌شوند. علم، برخلاف تصور سنتی، صورتی ثابت ندارد، بلکه هویتی ساری و قیومی است که با ظهور وجود در نفس عالم محقق می‌شود. این تعریف، چون چشمه‌ای زلال، علم را به‌عنوان جلوه‌ای از وجود معرفی می‌کند.

وحدت و اتحاد

مباحث وحدت و اتحاد، چون پلی میان وجود و علم، به ارتباط وجودی میان عالم، معلوم و علم اشاره دارند. این مفاهیم، که در حکمت متعالیه از جایگاه ویژه‌ای برخوردارند، نشان‌دهنده پیوستگی حقیقت وجود با معرفت هستند.

انکار عالم مثال

درس‌گفتار به انکار عالم مثال، که در فلسفه سنتی به‌عنوان عالمی واسط میان ماده و عقل مطرح است، می‌پردازد. این انکار، چون تیغی برنده، واسطه‌های وجودی را به حداقل می‌رساند و بر ظهور مستقیم وجود تأکید می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با کاوش در مبانی وجود در حکمت متعالیه، بنیان‌های نظری درس‌گفتار را ترسیم کرد. محوریت وجود، رد ماهیت و عدم، تمایز فلسفه عام و خاص، و تأکید بر وجود ادراکی، چون ستارگانی در آسمان معرفت، مسیر فلسفه را روشن می‌سازند. این تحلیل، خواننده را به تأمل در حقیقت وجود و جایگاه آن در فلسفه دعوت می‌کند.

بخش دوم: اقسام امکان و نقد مفاهیم سنتی

تقسیم‌بندی اقسام امکان

امکان، چون جریانی چندشاخه، به چهار نوع عام، خاص، اخص و استقبالی تقسیم می‌شود. امکان عام، نفي لزوم از جانب مقابل است؛ امکان خاص، نفي وجوب از دو طرف؛ امکان اخص، ضرورت در زمان خاص؛ و امکان استقبالی، امکانی است که به آینده مربوط می‌شود. این تقسیم‌بندی، که ریشه در سنت فلسفی ابن‌سینا و خواجه نصیرالدین طوسی دارد، چون نقشه‌ای دقیق، مراتب امکان را ترسیم می‌کند.

نقد امکان استقبالی

امکان استقبالی، که به آینده اشاره دارد، به‌عنوان نتیجه جهل نسبت به تحقق یا عدم تحقق یک شیء تعریف می‌شود. استاد فرزانه این مفهوم را نقد می‌کنند، زیرا اگر امکان استقبالی وصف ذهن باشد، صرفاً جهل است و اگر وصف شیء باشد، با اصل وجود در تضاد است. این نقد، چون آینه‌ای، محدودیت‌های مفاهیم سنتی را آشکار می‌سازد.

درنگ: امکان استقبالی، اگر وصف ذهن باشد، جهل است و اگر وصف شیء باشد، با حقیقت وجود در تضاد است. این نقد، بر اصالت وجود در حکمت متعالیه تأکید دارد.

انکار امکان در خارج

درس‌گفتار مدعی است که در خارج، امکان وجود ندارد و همه‌چیز یا موجود است یا معدوم. امکان، به‌عنوان وصف ماهیت، در خارج واقعیتی ندارد، زیرا ماهیت در حکمت متعالیه فاقد اصالت است. این دیدگاه، چون نوری، حقیقت وجود را از سایه‌های ذهنی جدا می‌سازد.

نقد مفاهیم واجب الوجود و ممکن الوجود

مفاهیم سنتی واجب الوجود و ممکن الوجود، که در فلسفه اسلامی رایج‌اند، در این درس‌گفتار رد می‌شوند. استاد فرزانه تأکید می‌کنند که این تقسیم‌بندی‌ها در خارج واقعیتی ندارند و وجود، به‌عنوان حقیقت واحد، فراتر از این دسته‌بندی‌هاست.

استعداد به‌جای امکان

به‌جای مفهوم امکان، استاد فرزانه مفهوم استعداد را پیشنهاد می‌کنند. استعداد، چون ظرفی برای فعلیت، جایگزین امکان می‌شود و با پویایی وجود در حکمت متعالیه هم‌خوانی دارد. این مفهوم، چون بذری، زمینه‌ساز ظهور وجود در خارج است.

امکان عشقی

درس‌گفتار مفهوم نوینی به نام «امکان عشقی» معرفی می‌کند که به‌عنوان جایگزینی برای امکان سنتی مطرح می‌شود. امکان عشقی، چون گوهری درخشان، به ارتباط میان وجود و عشق اشاره دارد و عشق را جلوه‌ای از ظهور وجود معرفی می‌کند.

نقد ابن‌سینا در امکان استقبالی

ابن‌سینا در اشارات (جلد منطق، صفحه ۱۵۶) امکان استقبالی را به‌عنوان وصفی غیر از وصف شیء معرفی می‌کند. استاد فرزانه این دیدگاه را نقد می‌کنند، زیرا امکان استقبالی یا جهل ذهنی است یا با حقیقت وجود در خارج ناسازگار است. این نقد، چون تیغی، محدودیت‌های فلسفه سنتی را نمایان می‌سازد.

درنگ: امکان عشقی، به‌عنوان مفهومی نو، عشق را جلوه‌ای از ظهور وجود معرفی می‌کند و فراتر از تقسیم‌بندی‌های سنتی امکان است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با کاوش در اقسام امکان و نقد مفاهیم سنتی، به بازنگری در مفاهیم فلسفی پرداخت. رد امکان در خارج، نقد مفاهیم واجب و ممکن، و معرفی استعداد و امکان عشقی، چون چراغ‌هایی، مسیر حکمت متعالیه را روشن می‌کنند. این تحلیل، خواننده را به تأمل در حقیقت وجود و محدودیت‌های مفاهیم سنتی دعوت می‌کند.

بخش سوم: علم، معرفت و کرامت انسانی

ارزش علم در برابر مال

استاد فرزانه، با استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، علم را نگهبان انسان و مال را نیازمند نگهبانی معرفی می‌کنند. علم، چون گوهری ذاتی، انسان را حفظ می‌کند، حال آنکه مال، چون باری سنگین، نیازمند حفاظت است.

درنگ: علم، چون نگهبانی وفادار، انسان را حفظ می‌کند، در حالی که مال، چون باری سنگین، نیازمند نگهبانی است.

حرمت علم و عالم

درس‌گفتار بر ضرورت احترام به علم و عالم، حتی اگر کافر باشد، تأکید دارد. علم، به‌عنوان کرامت انسانی، شایسته تکریم است و این احترام، چون نوری، ارزش ذاتی معرفت را آشکار می‌سازد.

نقد رفتارهای غیرانسانی

رفتارهای غیرانسانی، چون بی‌احترامی به اسرا یا تخریب قبور، در این درس‌گفتار محکوم می‌شوند. این رفتارها، که با کرامت انسانی و ارزش‌های اسلامی ناسازگارند، چون سایه‌ای، حقیقت انسانیت را تیره می‌کنند.

لعنت بر ظالمان

درس‌گفتار به آیه شریفه «لَعَنَهُ ٱللَّهُ عَلَى ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ» (سوره [مطلب حذف شد] اشاره می‌کند. این آیه، چون آینه‌ای، ظلم را محکوم کرده و بر ضرورت پرهیز از ستم تأکید دارد.

ادب در برابر عالمان

استاد فرزانه داستانی را نقل می‌کنند که فردی در برابر قبر ابوحنیفه، با وجود لعن او به دلیل مخالفت با امام صادق علیه‌السلام، کفش‌های خود را درمی‌آورد، زیرا عالم است و شایسته احترام. این داستان، چون گوهری، ادب در برابر علم را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با کاوش در ارزش علم و کرامت انسانی، به اهمیت احترام به عالم و محکومیت رفتارهای غیرانسانی پرداخت. علم، چون گوهری درخشان، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد و احترام به عالم، نشانه‌ای از فهم حقیقت است. این تحلیل، خواننده را به تأمل در ارزش‌های انسانی و اسلامی دعوت می‌کند.

بخش چهارم: عشق و ظهور وجود

از استعداد به عشق

درس‌گفتار از استعداد به عشق می‌رسد، که چون جریانی سیال، وجود را به سوی فعلیت هدایت می‌کند. عشق، به‌عنوان جلوه‌ای از ظهور وجود، در حکمت متعالیه جایگاهی والا دارد.

عنایت و حب

عنایت و حب، چون دو بال، انسان را در مسیر سلوک به سوی حقیقت رهنمون می‌سازند. این مفاهیم، که با عشق پیوند دارند، نشان‌دهنده پویایی وجود در ظرف فعلیت‌اند.

امکان عشقی و ظهور وجود

امکان عشقی، که در این درس‌گفتار معرفی شده، چون نوری نو، عشق را به‌عنوان ظهور وجود در برابر امکان سنتی قرار می‌دهد. این مفهوم، وجود را از قید مفاهیم ذهنی رها ساخته و به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

درنگ: عشق، چون جلوه‌ای از ظهور وجود، انسان را از قید مفاهیم سنتی امکان رها ساخته و به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با کاوش در عشق و ظهور وجود، به ارتباط میان استعداد، عنایت و حب پرداخت. امکان عشقی، چون گوهری درخشان، عشق را به‌عنوان جلوه‌ای از وجود معرفی می‌کند و انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد. این تحلیل، خواننده را به تأمل در پیوند وجود و عشق دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

کاوش در وجود، امکان و عشق در حکمت متعالیه، چون سفری در اقیانوس بی‌کران معرفت، انسان را به سوی فهم حقیقت هستی هدایت می‌کند. درس‌گفتار شماره ۵۵۳ استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق به مبانی وجود، نقد مفاهیم سنتی امکان، و معرفی امکان عشقی، نقشه‌ای جامع از فلسفه اسلامی ترسیم می‌کند. تأکید بر اصالت وجود، رد ماهیت و امکان در خارج، و ارزش علم و کرامت انسانی، چون ستارگانی، مسیر حکمت را روشن می‌سازند. قرآن کریم، با آیه شریفه «لَعَنَهُ ٱللَّهُ عَلَى ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ»، بر محکومیت ظلم تأکید دارد و انسان را به رعایت کرامت دعوت می‌کند. این نوشتار، خواننده را به سلوکی عاشقانه، با محوریت وجود، معرفت و عشق، فرامی‌خواند تا چون پرنده‌ای آزاد، در آسمان حقیقت به پرواز درآید.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

با نظارت صادق خادمی