متن درس
تقدم و تأخر در فلسفه اسلامی: بازخوانی درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۸۴)
دیباچه
بحث در باب تقدم و تأخر، از جمله مباحث بنیادین فلسفه اسلامی است که به مثابه کلیدی برای فهم مراتب وجود و تعینات هستیشناختی عمل میکند. این مفهوم، که در آثار ابنسینا و ملاصدرا به تفصیل بررسی شده، نه تنها در حوزه متافیزیک، بلکه در علوم اسلامی نظیر فقه نیز کاربردهایی عمیق دارد. درسگفتار شماره ۵۸۴ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی ژرف به این موضوع، به تحلیل ماهیت تشکیکی تقدم و تأخر، نقد آرای پیشینیان، و تبیین حیثیات وجودی پرداخته است.
بخش نخست: ماهیت تقدم و تأخر در فلسفه اسلامی
اشتراک معنوی و رد اشتراک لفظی و تواطی
در فلسفه اسلامی، تقدم و تأخر نه به اشتراک لفظی، که در آن یک واژه معانی کاملاً متفاوتی دارد، و نه به تواطی، که در آن مفهوم در همه مصادیق برابر است، بلکه به اشتراک معنوی تعلق دارد. این اشتراک معنوی، در بستر تشکیک مصداقی رخ مینماید، بهگونهای که مفهوم تقدم و تأخر واحد است، اما مصادیق آن، نظیر تقدم زمانی یا کمالی، مراتب وجودی متفاوتی را باز مینمایانند. این دیدگاه، چونان نخی تسبیحوار، مفاهیم پراکنده را در نظام وجودی به هم پیوند میدهد.
درنگ: تقدم و تأخر، در اشتراک معنوی و تشکیک مصداقی ریشه دارند و از اشتراک لفظی یا تواطی مبرا هستند. |
معقول ثانی فلسفی بودن تقدم و تأخر
تقدم و تأخر، بهعنوان معقولات ثانی فلسفی، مفاهیمی هستند که از وجود خارجی انتزاع میشوند، مانند وحدت و کثرت. این مفاهیم، در ظرف موصوف و صفت، یعنی در مراتب وجودی متقدم و متأخر و نوع تقدم، تشکیک مییابند، نه در عروض ذهنی. این تشکیک، به مثابه رودی جاری، مراتب وجود را در بستر هستیشناسی اسلامی نمایان میسازد.
تعریف ابنسینا از تقدم و تأخر
ابنسینا در کتاب شفا (صفحه ۳۷۴) تقدم و تأخر را چنین تعریف میکند:
فَنَقُولُ إِنَّ التَّقَدُّمَ وَالتَّأَخُّرَ إِنْ كَانَ مَقُولًا عَلَى وُجُوهٍ كَثِيرَةٍ فَإِنَّهَا تَجْتَمِعُ عَلَى سَبِيلِ التَّشَكِّيكِ
به این معنا که متقدم، همه ویژگیهای متأخر را داراست، اما خود ویژگیای افزون دارد که متأخر فاقد آن است. برای مثال، اگر زید ۲۰ سال دارد و عمرو ۱۰ سال، زید ۱۰ سالی را که عمرو دارد در خود دارد، اما ۱۰ سال افزون نیز داراست که عمرو ندارد. این تعریف، چونان نقشهای دقیق، مراتب وجودی را ترسیم میکند.
نقش حیثیات در تعریف ابنسینا
ابنسینا در تعریف خود، قید «من حیث ما هو متقدم» را به کار میبرد، که به حیثیت یا جنبه خاص وجود اشاره دارد. این قید، تقدم و تأخر را از اطلاق مطلق به حیثیتی خاص، مانند زمان یا عدد، محدود میسازد. این محدودیت، چونان حصاری است که از پراکندگی معنا در گستره مفاهیم فلسفی جلوگیری میکند.
درنگ: حیثیت در تعریف ابنسینا، تقدم و تأخر را به جنبهای خاص محدود میکند و از ابهام در تحلیل آنها میکاهد. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین ماهیت تقدم و تأخر، بر اشتراک معنوی و تشکیک مصداقی آنها تأکید کرد. این مفاهیم، بهعنوان معقولات ثانی فلسفی، در مراتب وجودی ریشه دارند و تعریف ابنسینا، با تأکید بر حیثیات، چارچوبی روشن برای فهم آنها ارائه میدهد. این تبیین، چونان مشعلی است که مسیر تحلیل فلسفی را روشن میسازد.
بخش دوم: نقد و بررسی آرای ابنسینا و ملاصدرا
اشکال ملاصدرا به تعریف ابنسینا
ملاصدرا در حاشیه شفا (صفحه ۱۵۴) به تعریف ابنسینا اشکال وارد میکند و آن را به دلیل نقض در تقدم زمانی منقوض میداند. وی میفرماید:
هَذَا مَنْقُوضٌ بِتَقَدُّمِ الَّذِي بَطَلَ وُجُودُهُ عِنْدَ وُجُودِ الْمُتَأَخِّرِ
به این معنا که در تقدم زمانی، مانند تقدم جمعه بر شنبه، با تحقق متأخر (شنبه)، متقدم (جمعه) دیگر وجود ندارد، لذا نمیتوان گفت متقدم تمام ویژگیهای متأخر را دارد.
نقض تقدم زمانی
در تقدم زمانی، متقدم در ظرف متأخر وجود ندارد. برای نمونه، وقتی شنبه فرا میرسد، دیگر اثری از جمعه نیست. این امر، تعریف ابنسینا را که مدعی است متقدم همه ویژگیهای متأخر را داراست، نقض میکند. این نقض، چونان سنگی است که در آب آرام تعریف ابنسینا موجی ایجاد میکند.
پاسخ ملاصدرا به نقض
ملاصدرا در پاسخ به این نقض میفرماید:
وَيُمْكِنُ الْجَوَابُ أَنَّ التَّقَدُّمَ فِي كُلِّ قِسْمٍ مِنَ الْأَقْسَامِ شَيْءٌ مِنْ نَوْعِ مَا فِيهِ التَّقَدُّمِ أَوْ مِنْ جِنْسِهِ
به این معنا که ملاك تقدم، نوع یا جنس تقدم است، نه فعلیت زمانی. طبیعت زمان، در هر دو متقدم و متأخر متحقق است، لذا اشکال رفع میشود.
درنگ: ملاصدرا با تأکید بر طبیعت زمان بهعنوان ملاك تقدم، نقض زمانی را پاسخ میدهد و تعریف ابنسینا را تأیید میکند. |
همسویی پاسخ ملاصدرا با ابنسینا
پاسخ ملاصدرا، در حقیقت، بازتاب همان قید «من حیث ما هو متقدم» ابنسیناست. طبیعت زمان، که ملاصدرا آن را ملاك میداند، همان حیثیتی است که ابنسینا در تعریف خود لحاظ کرده است. این همسویی، چونان دو شاخه از یک ریشه، وحدت فکری این دو فیلسوف را نشان میدهد.
اشکال دوم ملاصدرا: ویژگیهای متأخر
ملاصدرا در اشکال دوم خود میفرماید:
فَقَدْ يُوجَدُ كَثِيرٌ مِنَ الْمَعَانِي لِلْمُتَأَخِّرِ وَلَا يُوجَدُ مِثْلُهَا لِلْمُتَقَدِّمِ
به این معنا که متأخر، ویژگیهایی نظیر جوهرویت و جسمویت دارد که در متقدم (حق تعالی) یافت نمیشود. برای مثال، موجودات مادی، که متأخرند، دارای جوهرویت و جسمویتاند، در حالی که حق تعالی، بهعنوان متقدم، فاقد این ویژگیهاست.
پاسخ به اشکال دوم
ابنسینا با قید «من حیث ما هو متقدم»، این اشکال را پیشاپیش رفع کرده است. حیثیت تقدم، به وجود محدود است، نه به جوهرویت یا جسمویت. حق تعالی، متقدم بالوجود است و ویژگیهای مادی متأخر، خارج از حیثیت تقدماند. این پاسخ، چونان سپری است که اشکال ملاصدرا را دفع میکند.
درنگ: قید «من حیث ما هو متقدم» ابنسینا، اشکال ملاصدرا درباره ویژگیهای متأخر را بیمبنا میسازد. |
نقد ملاصدرا به حیثیات
ملاصدرا به عدم توجه ابنسینا به حیثیات اشکال میکند، اما این اشکال بیاساس است، زیرا ابنسینا با عبارت «من حیث ما هو متقدم»، حیثیات را لحاظ کرده است. عدم دقت ملاصدرا در این عبارت، چونان غباری است که بر آینه زلال سخن ابنسینا نشسته است.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با بررسی اشکالات ملاصدرا به تعریف ابنسینا، نشان داد که قید حیثیتی ابنسینا، پاسخگوی تمامی نقدها بوده و اشکالات ملاصدرا، نتیجه عدم دقت در عبارات اوست. این تبیین، چونان پلی است که آرای این دو فیلسوف را به هم پیوند میدهد و بر وحدت فکری آنها تأکید میورزد.
بخش سوم: تشکیک و مراتب وجودی در تقدم و تأخر
تشکیک در مصادیق تقدم و تأخر
اکثر متأخرین، تقدم و تأخر را تواطی میدانند، اما درسگفتار استاد فرزانه تأکید میورزد که تشکیک در مصادیق، صحیح است. تشکیک، در اتصاف فلسفی و خارجی رخ میدهد، نه در مفهوم. مفهوم تقدم و تأخر واحد است، اما مصادیق آن، مانند تقدم زمانی یا کمالی، مراتب وجودی متفاوتی دارند.
درنگ: تشکیک در تقدم و تأخر، در اتصاف فلسفی و خارجی است، نه در مفهوم ذهنی. |
وحدت مفهومی تقدم و تأخر
مفهوم متقدم و متأخر، بهلحاظ ذهنی، واحد است و با سایر مفاهیم، مانند باری و شریکالباری، تواطی دارد. تفاوت این مفاهیم، در محکی خارجی آنهاست. برای مثال، باری مفهومی بسیط و شریکالباری مفهومی مرکب است، اما هر دو بهلحاظ مفهومی، برابرند.
مراتب وجودی در عالم هستی
تمام عالم هستی، دارای مراتب، تعینات، و خصوصیات تشکیکی است. این مراتب، چونان لایههای زمین، هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند و در تقدم و تأخر، نقشی اساسی ایفا میکنند.
مقایسه تقدمهای درونگروهی و برونگروهی
تقدمها، هم در درون گروه (مانند تقدمهای شرفی) و هم بین گروهها (مانند تقدم شرفی با علّی) متفاوتاند. برای مثال، تقدم علّی (علت تامه) بر تقدم اقتضایی (علت ناقصه) به دلیل شدت وجودی، برتری دارد. این مقایسه، چونان ترازویی است که مراتب وجودی را میسنجد.
اجتماع تقدمها
ملاصدرا در اسفار (جلد سوم، صفحه ۲۶۲) میفرماید:
إِنَّ التَّفَاوُتَ تَرْتِيبٌ رَتْبِيٌّ
یک موجود میتواند هم تقدم زمانی (مانند پدر بر پسر) و هم تقدم رتبی (مانند عالم بر جاهل) داشته باشد. این اجتماع، چونان درختی است که شاخههای گوناگون تقدم را در خود جای داده است.
درنگ: تقدمها میتوانند بهصورت همزمان، مانند تقدم زمانی و رتبی، در یک موجود جمع شوند. |
لایتناهی بودن تقدم و تأخر
هر موجود، بهقدر لایتناهی، تقدم و تأخر دارد. این کثرت، چونان ستارگان آسمان، تحلیل جامع موجودات را دشوار میسازد.
دشواری احراز تقدم مطلق
احراز تقدم مطلق یک موجود بر دیگری، به دلیل پیچیدگی حیثیات، دشوار است. جز در مواردی که کمال احراز شود، نمیتوان گفت موجودی بهتمامی بر دیگری متقدم است. این دشواری، چونان مهی است که بر شناخت دقیق موجودات سایه افکنده است.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم، با تأکید بر تشکیک مصداقی و مراتب وجودی، نشان داد که تقدم و تأخر در عالم هستی، چونان شبکهای پیچیده، در مراتب و حیثیات گوناگون تجلی مییابد. این دیدگاه، به فهم عمیقتر نظام وجودی کمک میکند.
بخش چهارم: کاربرد تقدم و تأخر در علوم اسلامی
نقد اعلمیت و تقلید
ادعای اعلمیت، به دلیل پیچیدگی حیثیات، خرافه است. هر عالم، در جهاتی ممکن است برتر یا فروتر باشد. درسگفتار تأکید میکند که تقلید از مجتهد عادل کافی است، مگر اینکه افضلیت عالمی احراز شود.
درنگ: اعلمیت، به دلیل دشواری احراز برتری مطلق، قابلاثبات نیست و تقلید از مجتهد عادل کافی است. |
عدم وجوب تفحص
وجوب تفحص برای یافتن اعلم، فاقد دلیل است. این دیدگاه، بار تکلیف را سبکتر میکند و با اصول فقهی سازگار است.
زهد در تقلید
زهد، بهعنوان کمال، ارزشمند است، اما شرط تقلید نیست. این انعطاف، چونان نسیمی است که سختی احکام را تلطیف میکند.
کاربرد در حدوث و قدم
بحث تقدم و تأخر، در مسائل حدوث و قدم کارگشاست. این مباحث، به فهم رابطه خالق و مخلوق و مراتب وجودی در خلقت کمک میکند.
درنگ: تقدم و تأخر، کلید تحلیل مسائل متافیزیکی مانند حدوث و قدم است. |
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تبیین کاربرد تقدم و تأخر در فقه و متافیزیک، نشان داد که این مفاهیم، چونان پلی میان فلسفه و علوم اسلامی، به فهم عمیقتر مسائل کمک میکنند.
نتیجهگیری نهایی
درسگفتار شماره ۵۸۴ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تحلیلی عمیق از تقدم و تأخر، بر اشتراک معنوی و تشکیک مصداقی آنها تأکید ورزید. این نوشتار، با بازخوانی دقیق این درسگفتار، نشان داد که حیثیات، کلید فهم این مفاهیم است و اشکالات ملاصدرا، با قید «من حیث ما هو متقدم» ابنسینا، رفع میشوند. تشکیک در مصادیق، مراتب وجودی عالم را آشکار میسازد و کاربرد این مفاهیم در فقه و متافیزیک، به فهم عمیقتر مسائل یاری میرساند. این کتاب، چونان دریچهای است که به سوی فهم نظاممند هستی گشوده شده و خوانندگان را به تأمل در مراتب وجود دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی |