در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 592

متن درس





هویت فعل و نسبت آن با ازلیت و خلقت: تحلیلی متافیزیکی

هویت فعل و نسبت آن با ازلیت و خلقت: تحلیلی متافیزیکی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹۲)

مقدمه

در گستره متافیزیک اسلامی، هویت فعل و نسبت آن با مفاهیم بنیادین حدوث، دوام، و ازلیت، از جمله مسائل محوری است که ذهن فلاسفه و متکلمان را به خود مشغول داشته است. این مبحث، که در درس‌گفتار شماره ۵۹۲ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (مورخ ۳ آذر ۱۳۸۳) مورد کاوش قرار گرفته، به تبیین دقیق و عمیق این موضوع پرداخته و با نقدی روشمند بر پیش‌فرض‌های متکلمین و فلاسفه، رویکردی نوین را در فهم فعل الهی و رابطه آن با خلقت پیشنهاد می‌کند. در این نوشتار، با بهره‌گیری از آرای ابن‌سینا و تحلیل‌های منطقی و عرفانی، هویت فعل به‌مثابه ظهور و ربط به فاعل تعریف شده و از تقسیم‌بندی‌های دوگانه سنتی (دائمی یا حادث) فراتر می‌رود. این درس‌گفتار، با تأکید بر مفهوم ازلیت فیض الهی و بازتعریف خلق به‌مثابه ظهور حق، دعوتی است به تأمل در مراتب وجود و حقیقت خلقت.

بخش نخست: هویت فعل و رابطه آن با حدوث و ازلیت

تعریف هویت فعل

هویت فعل، به‌مثابه امری که از فاعل ظهور می‌یابد، در کانون بحث این درس‌گفتار قرار دارد. استاد فرزانه، با تأکید بر این نکته که فعل به‌ماهو فعل، ذاتاً با حدوث وحدت ندارد، بر استقلال هویت فعل از عوارض زمانی تأکید می‌ورزد. این دیدگاه، نقدی است بر پیش‌فرض متکلمین که فعل را ذاتاً حادث می‌انگارند. اگر هویت فعل با حدوث تعریف شود، افعال غیرحادث در مخلوقات نباید وجود داشته باشد، حال آنکه واقعیت عالم، گواه امکان دوام یا ازلیت فعل است.

درنگ: هویت فعل، به‌ماهو فعل، ربط وجودی به فاعل است و از حدوث یا دوام مستقل است.

حدوث به‌مثابه عارض

در عالم ماده و ناسوت، افعال جسمانی با حدوث همراه‌اند، لیکن این حدوث، عرضی و لازمه فعل است، نه جزء ذات آن. به‌سان سایه‌ای که بر اثر نور بر دیوار افتد، حدوث در افعال مادی، عارضی است که به ذات فعل تعلق ندارد. این تمایز، امکان وجود افعال دائمی یا ازلی را تأیید می‌کند، زیرا هویت فعل به ربط و ظهور از فاعل وابسته است، نه به عوارض زمانی.

امکان دوام و ازلیت فعل

برخلاف دیدگاه متکلمین که فعل را ذاتاً حادث می‌دانند، استاد فرزانه تأکید می‌کند که فعل می‌تواند دائمی یا حتی ازلی باشد. این امکان، ریشه در تعریف هویت فعل به‌مثابه ربط به فاعل دارد. مانند رودی که از سرچشمه‌ای جوشان سرریز می‌شود، فعل می‌تواند فارغ از توقیت زمانی، در مرتبه‌ای بالاتر از حدوث یا دوام، ازلی باشد.

درنگ: فعل الهی، به دلیل ربط ذاتی به حق تعالی، می‌تواند ازلی باشد و از تقسیم‌بندی‌های دوگانه دائمی یا حادث فراتر رود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، با تبیین هویت فعل به‌مثابه ظهور و ربط به فاعل، بر استقلال آن از حدوث و دوام تأکید کرد. این دیدگاه، با نقد پیش‌فرض‌های متکلمین و بازتعریف مفهوم فعل، راه را برای فهم عمیق‌تر رابطه حق و خلق هموار می‌سازد. فعل، به‌سان آینه‌ای که نور را بازمی‌تاباند، تنها در نسبت با فاعل معنا می‌یابد و از عوارض زمانی آزاد است.

بخش دوم: تحلیل منطقی و تمایزات قضیه

اقسام قضیه در منطق

استاد فرزانه، با ارجاع به منطق، قضیه را به سه قسم ازلیه، دائمه، و مادام تقسیم می‌کند. قضیه ازلیه، فاقد ظرف زمان است و به واقعیتی ورای زمان اشاره دارد، مانند وجود ذاتی حق تعالی. قضیه دائمه، به استمرار در ظرف زمان وابسته است، مانند حرکت افلاک، و قضیه مادام، به توقیت زمانی محدود است، مانند حیات یک موجود مادی. این تقسیم‌بندی، مبنایی است برای تبیین فعل الهی که فراتر از این اقسام قرار می‌گیرد.

تفاوت دائمه و مادام

قضیه دائمه، استمراری است که از توقیت زمانی آزاد است، حال آنکه قضیه مادام، به زمان خاصی محدود می‌شود. به‌سان رودخانه‌ای که بی‌وقفه جاری است در برابر جویباری که در فصلی خاص می‌خشکد، دائمه به استمرار بی‌انتها و مادام به محدودیت زمانی اشاره دارد. این تمایز، برای رد فرض ذاتی بودن دوام یا حدوث در فعل به کار می‌رود.

درنگ: فعل الهی، به دلیل ازلیت، فراتر از تقسیمات منطقی دائمه و مادام است و به ظرف زمان وابسته نیست.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بهره‌گیری از تحلیل منطقی، نشان داد که فعل الهی، به‌مثابه ظهور ذاتی حق، از قیود زمانی آزاد است. تقسیم‌بندی قضیه به ازلیه، دائمه، و مادام، ابزاری است برای فهم بهتر مراتب فعل، لیکن فعل الهی، به‌سان خورشیدی که نورش بی‌انقطاع است، ازلی و سرمدی است و از این تقسیمات فراتر می‌رود.

بخش سوم: نقد آرای متکلمین و فلاسفه

نقد پیش‌فرض‌های متکلمین

متکلمین، با تأکید بر حدوث خلق، هویت فعل را به حادث بودن محدود می‌کنند. این دیدگاه، که فعل را ذاتاً مسبوق به عدم می‌داند، امکان وجود افعال دائمی یا ازلی را نفی می‌کند. استاد فرزانه، این پیش‌فرض را نادرست می‌خواند، زیرا هویت فعل، به‌ماهو فعل، ربط به فاعل است و حدوث، عارضی است که به ذات آن تعلق ندارد.

نقد تقسیم‌بندی فلاسفه

فلاسفه، فعل را به دو قسم دائمی (مانند حرکت افلاک) یا حادث (مانند مخلوقات ناسوتی) تقسیم می‌کنند. این تقسیم‌بندی، اگرچه از فرض حدوث ذاتی متکلمین آزاد است، اما به دلیل نادیده گرفتن ازلیت فعل، ناقص است. استاد فرزانه، با پیشنهاد تقسیم سه‌گانه (ازلی، دائمی، حادث)، ازلیت فعل الهی را در رأس قرار می‌دهد.

درنگ: تقسیم‌بندی دوگانه فعل به دائمی یا حادث، ازلیت فعل الهی را نادیده می‌گیرد و ناقص است.

دیدگاه ابن‌سینا در اشارات

ابن‌سینا در اشارات (جلد سوم، نمط پنجم، ص ۶۷)، هویت فعل را به‌عنوان غیر واجب الوجود بذاته، اما قائم بغیره تعریف می‌کند. این تعریف، که فعل را واجب بغیره می‌داند، شامل افعال دائمی و حادث می‌شود. بااین‌حال، استاد فرزانه این تعریف را به چالش کشیده و پیشنهاد می‌کند که مفهوم «ظهور» به‌جای «واجب بغیره» دقیق‌تر است، زیرا خلق، نه موجودی مستقل، بلکه ظهور بی‌ذات حق است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد پیش‌فرض‌های متکلمین و فلاسفه، نشان داد که هویت فعل، فراتر از تقسیم‌بندی‌های سنتی است. مانند آینه‌ای که تنها در حضور نور معنا می‌یابد، خلق به‌مثابه ظهور حق، ازلی و بی‌ذات است و از قیود حدوث یا دوام آزاد است.

بخش چهارم: بازتعریف خلق در چارچوب وحدت وجود

ظهور به‌جای واجب بغیره

استاد فرزانه، مفهوم «واجب بغیره» را نادرست می‌داند، زیرا این مفهوم، خلق را به‌مثابه موجودی مستقل فرض می‌کند. در عوض، خلق به‌سان سایه‌ای است که از جسم نورانی حق پدید می‌آید و ذاتی مستقل ندارد. این دیدگاه، که با وحدت وجود هم‌خوان است، خلق را ظهور بی‌ذات حق می‌داند.

درنگ: خلق، ظهور بی‌ذات حق است، نه موجودی مستقل که واجب بغیره باشد.

ازلیت خلق به‌مثابه ظهور

خلق، به‌مثابه ظهور حق، ازلی و ابدی است، لیکن فاقد ذات مستقل است. مانند موجی که از اقیانوس وجود سر برمی‌آورد، خلق ازلی است، اما ذاتش به حق وابسته است. این دیدگاه، با تأکید بر وحدت وجود، شبهه شرک یا استقلال خلق را نفی می‌کند.

نقد مفاهیم امکان و وجوب

استاد فرزانه، تقسیم وجود به واجب، ممکن، و ممتنع را کاذب می‌خواند. وجود، واحدی است که مصداق کامل آن حق تعالی است. خلق، نه بخشی از وجود، بلکه ظهور آن است. مانند نوری که از خورشید ساطع می‌شود، خلق ظهور وجود است، نه موجودی مستقل.

درنگ: وجود، واحد است و حق، مصداق کامل آن؛ خلق، ظهور بی‌ذات وجود است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با بازتعریف خلق به‌مثابه ظهور بی‌ذات حق، چارچوبی نوین برای فهم رابطه حق و خلق ارائه داد. این دیدگاه، که ریشه در وحدت وجود دارد، خلق را از قیود استقلال و تقسیم‌بندی‌های سنتی آزاد می‌کند و آن را به‌سان آینه‌ای می‌داند که تنها در حضور نور حق معنا می‌یابد.

بخش پنجم: ازلیت فیض و زمان‌آفرینی فعل الهی

ازلیت فیض حق

فیض حق، به‌عنوان فعل الهی، ازلی و سرمدی است، زیرا از لوازم ذاتی حق تعالی است. مانند سرچشمه‌ای که بی‌وقفه می‌جوشد، فیض الهی از قیود زمانی آزاد است و دائمی یا حادث بودن آن، به ظرف زمان وابسته نیست.

درنگ: فیض حق، ازلی و سرمدی است و از قیود دائمی یا حادث بودن آزاد است.

زمان‌آفرینی فعل الهی

فعل حق، زمان‌آفرین است، نه زمانی. حق تعالی، خالق زمان است و افعالش از قیود زمانی آزادند. مانند نقاشی که تابلوی زمان را بر بوم وجود می‌کشد، فعل الهی فراتر از زمان است و خلقت، ظهور این فعل ازلی است.

نقد فرض خدای حادث

فرض خدایی که در زمانی خاص خلقت را آغاز کرده، با ازلیت و فعلیت ذاتی حق ناسازگار است. استاد فرزانه، با تمثیلی طنازانه، این دیدگاه را به سخره می‌گیرد و تأکید می‌کند که خلقت، از لوازم ذاتی حق است و آفریدگار بی‌آفریده محال است.

درنگ: خلقت، لازمه ذاتی حق است و فرض خدایی بدون مخلوق، با صفات کمالی او ناسازگار است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با تأکید بر ازلیت فیض الهی و زمان‌آفرینی فعل حق، خلقت را به‌مثابه ظهور ذاتی حق تبیین کرد. مانند نوری که بی‌انقطاع از خورشید ساطع می‌شود، خلقت ازلی است و از قیود زمانی آزاد است.

نتیجه‌گیری کلی

درس‌گفتار شماره ۵۹۲، با نقدی روشمند بر پیش‌فرض‌های متکلمین و فلاسفه، هویت فعل را به‌مثابه ظهور و ربط به فاعل بازتعریف کرد. این درس‌گفتار، با تحلیل آرای ابن‌سینا و تأکید بر ازلیت فیض الهی، نشان داد که خلق، نه موجودی مستقل، بلکه ظهور بی‌ذات حق است. مانند سایه‌ای که از جسم نورانی پدید می‌آید، خلق در نسبت با حق معنا می‌یابد و از قیود حدوث، دوام، یا مادام آزاد است. این دیدگاه، که ریشه در وحدت وجود دارد، دعوتی است به تأمل در مراتب وجود و فهم عمیق‌تر حقیقت خلقت. با بازتعریف خلق به‌مثابه ظهور، این درس‌گفتار راه را برای نگاهی نوین به متافیزیک اسلامی هموار می‌سازد و خواننده را به سوی فهمی ژرف‌تر از رابطه حق و خلق رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی