در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 599

متن درس





تحلیل و نقد مفهوم حدوث ذاتی و ماهیت در فلسفه ملاصدرا

تحلیل و نقد مفهوم حدوث ذاتی و ماهیت در فلسفه ملاصدرا

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹۹)

دیباچه

مفهوم حدوث ذاتی، چونان نگینی در کانون فلسفه ملاصدرا می‌درخشد و در نسبت میان وجود و ماهیت، پرسش‌هایی بنیادین را برمی‌انگیزد. این نوشتار، با رویکردی انتقادی، به کاوش در این مفهوم و نقد ذهنیت‌گرایی در تبیین ماهیت و حدوث ذاتی در فلسفه صدرایی می‌پردازد. با استناد به عبارات اسفار اربعه، این بررسی درصدد است تا نشان دهد که مفاهیم ماهیت و حدوث ذاتی، بیش از آنکه ریشه در واقعیت خارجی داشته باشند، برساخته‌های ذهنی‌اند. این اثر، با ساختاری علمی و نگاهی واقع‌گرایانه، به بازنگری در فلسفه اسلامی دعوت می‌کند و بر ضرورت پالایش آن از ذهنیت‌گرایی تأکید می‌ورزد. در این راستا، نکات کلیدی درس‌گفتار شماره ۵۹۹ استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با شرح و تفصیل و در قالبی دانشگاهی ارائه شده است تا چراغ راه پژوهشگران و طالبان حقیقت باشد.

بخش نخست: نقد ذهنیت‌گرایی در مفهوم حدوث ذاتی

مفهوم حدوث ذاتی در فلسفه ملاصدرا

حدوث ذاتی، به‌عنوان یکی از ارکان فلسفه صدرایی، بیانگر مسبوق بودن وجود به عدم ذاتی است. ملاصدرا این مفهوم را در نسبت میان ماهیت و وجود طرح می‌کند و مدعی است که ماهیت، به‌مثابه «هو هو»، بر وجود تقدم دارد. اما این تقدم، چنان‌که استاد فرزانه نقد کرده‌اند، صرفاً در ظرف ذهن شکل می‌گیرد و از واقعیت خارجی عاری است.

درنگ: مفاهیم ممکن، ماهیت و حدوث ذاتی در فلسفه ملاصدرا، فاقد واقعیت خارجی بوده و صرفاً برساخته‌های ذهنی‌اند.

این نقد، ریشه در تمایز میان واقعیت خارجی و تصورات ذهنی دارد. ماهیت، به‌عنوان مفهومی که ملاصدرا آن را «هو هو» می‌خواند، تنها در ذهن فیلسوف معنا می‌یابد و از مصداق خارجی بی‌بهره است. استاد فرزانه، با ارجاع به جلد سوم اسفار، صفحه ۲۷۲، تأکید می‌کنند که این ذهنیت‌گرایی، فلسفه صدرایی را از واقع‌گرایی دور کرده است.

عدم ثبوت حدوث ذاتی در عالم خارج

حدوث ذاتی، که ملاصدرا آن را ویژگی ذاتی موجودات می‌داند، در عالم خارج قابل اثبات نیست. این مفهوم، به پیش‌فرض تقدم ماهیت بر وجود وابسته است، حال آنکه چنین تقدمی تنها در ذهن شکل می‌گیرد. استاد فرزانه استدلال می‌کنند که بدون فیض الهی، هیچ موجودی، حتی به‌صورت مفهومی، نمی‌تواند پیش از وجود تصور شود.

درنگ: حدوث ذاتی، به دلیل وابستگی به تقدم ذهنی ماهیت، نمی‌تواند به وجودات خارجی نسبت داده شود.

این نقد، چونان تیغی بر پیکر ذهنیت‌گرایی فرود می‌آید و بر این اصل تأکید می‌ورزد که هرگونه تقدم ماهیت، بدون پشتوانه فیض الهی، محال است.

استناد به اسفار اربعه

برای استحکام استدلال، استاد فرزانه به عبارات اسفار اربعه ارجاع می‌دهند. در جلد سوم، صفحه ۲۷۲، ملاصدرا می‌فرماید: «لِلْمَاهِيَّةِ إِلَّا بِالْقَصْدِ الثَّانِي أَيْ بِالْعَرَضِ»، یعنی ماهیت، تنها به‌صورت عرضی وجود دارد و «فَهِيَ خَالِيَةٌ عَنْ كُلِّ شَيْءٍ وَعَنْ نَقِيضِهِ أَيْضًا»، یعنی خالی از هر چیز و حتی نقیض خود است. این عبارات، ذهنیت‌گرایی ملاصدرا را آشکار می‌سازند، زیرا ماهیت را به‌عنوان مفهومی مجرد و فاقد ثبوت خارجی معرفی می‌کنند.

استاد فرزانه، با استناد به این عبارات، تأکید می‌کنند که تجرید ماهیت، تنها در ظرف ذهن ممکن است و در خارج، هیچ مصداقی ندارد. این ارجاع، روش‌شناسی علمی نقد را تقویت می‌کند و نشان می‌دهد که اشکالات مطرح‌شده، ریشه در متن اصلی ملاصدرا دارند.

بخش دوم: تحلیل مفهوم ماهیت در فلسفه صدرایی

ماهیت به‌مثابه «هو هو»

ملاصدرا ماهیت را «من حیث هی هی» تعریف می‌کند، یعنی چیزی که نه موجود است و نه معدوم، بلکه تنها خود است. این تعریف، ماهیت را به‌عنوان مفهومی ذهنی معرفی می‌کند که فاقد وجود خارجی است. استاد فرزانه نقد می‌کنند که چنین تصوری، مانند سایه‌ای است که در ذهن فیلسوف شکل می‌گیرد، اما در عالم واقع، هیچ جایگاهی ندارد.

درنگ: ماهیت، به‌مثابه «هو هو»، تنها در ذهن فیلسوف معنا دارد و فاقد ثبوت خارجی است.

این دیدگاه، چونان آینه‌ای شکسته، واقعیت را تحریف می‌کند، زیرا ماهیت، بدون وجود، نمی‌تواند حتی در ذهن نیز تقدم یابد. ذهن، خود ابتدا وجود دارد و سپس ماهیت را تصور می‌کند، و این امر، اصالت وجود را بر ماهیت تأیید می‌کند.

تقدم ماهیت بر وجود: نقدی بر پیش‌فرض صدرایی

ملاصدرا مدعی است: «فَإِذَا مَا بِالذَّاتِ لَهُ تَقَدَّمَ عَلَى مَا بِالْغَيْرِ»، یعنی ماهیت، به‌عنوان «هو هو»، بر وجود ناشی از علت مقدم است. استاد فرزانه این ادعا را به چالش می‌کشند و استدلال می‌کنند که تقدم ماهیت، تنها در ظرف ذهن ممکن است و در عالم خارج، محال است. اگر ماهیت پیش از فیض الهی وجود داشته باشد، باید پیش از خلقت، یک «هو هو» ذهنی تصور شود، که این با اصل خلقت الهی ناسازگار است.

استاد فرزانه، با تشبیهی بدیع، این تقدم را به کودکی می‌مانند که پیش از تولد، در ذهن والدین تصور می‌شود، اما این تصور، با واقعیت کودک متولدشده تفاوت دارد. ماهیت ذهنی، مانند رویایی است که در بیداری رنگ می‌بازد و نمی‌تواند مبنای تحلیل وجودات خارجی باشد.

جهت یل الربی و یل الخلقی

در فلسفه اسلامی، موجودات دارای دو جهت‌اند: جهت یل الربی (از جانب حق) و جهت یل الخلقی (از جانب خلق). استاد فرزانه تأکید می‌کنند که جهت یل الخلقی، بدون فیض الهی (جهت یل الربی)، وجود ندارد. این اصل، هرگونه تقدم ماهیت بر وجود را باطل می‌سازد، زیرا ماهیت، تنها پس از وجود و در پرتو فیض الهی، معنا می‌یابد.

درنگ: جهت یل الخلقی، بدون جهت یل الربی، وجود ندارد و هرگونه تقدم ماهیت، به معنای استقلال مخلوق از خالق است.

این تمایز، چونان مشعلی است که تاریکی ذهنیت‌گرایی را روشن می‌کند و بر اصالت وجود و وابستگی کامل مخلوقات به خدا تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: نقد تشبیهات صدرایی در تحلیل وجود و ماهیت

تشبیه خاک و گل

ملاصدرا وجود را به آبی تشبیه می‌کند که بر خاک (ماهیت) ریخته شده و گل (موجود) را می‌سازد. استاد فرزانه نقد می‌کنند که این خاک، پیش از وجود، تنها در ذهن تصور می‌شود و در خارج مصداقی ندارد. این تشبیه، مانند نقاشی است که بر بوم ذهن کشیده می‌شود، اما در عالم واقع، هیچ واقعیتی ندارد.

درنگ: خاک (ماهیت) پیش از ریختن آب (وجود)، تنها مفهومی ذهنی است و نمی‌تواند در خارج تقدم داشته باشد.

این نقد، بر ضرورت واقع‌گرایی در فلسفه تأکید دارد و نشان می‌دهد که مفاهیم ذهنی نمی‌توانند مبنای تحلیل وجودات خارجی باشند.

تشبیه قطره و یخ

استاد فرزانه، با تشبیهی دیگر، وجود را به قطره‌ای تشبیه می‌کنند که در زمستان یخ می‌بندد و جهت یل الخلقی را شکل می‌دهد. این یخ، تعین جهت یل الربی است و بدون آن، وجود ندارد. این تشبیه، مانند آینه‌ای است که پیوند میان وجود و فیض الهی را بازمی‌تاباند.

استاد فرزانه تأکید می‌کنند که پیش از فیض الهی، هیچ ماهیت یا جهت یل الخلقی، چه در ذهن و چه در خارج، وجود ندارد. این دیدگاه، ذهنیت‌گرایی ملاصدرا را به چالش می‌کشد و بر اصالت وجود تأکید می‌ورزد.

بخش چهارم: نقد مفاهیم لیس و ایس در فلسفه صدرایی

تقدم لیس بر ایس

ملاصدرا هر ممکن را دارای «ایس» (وجود) و «لیس» (عدم) می‌داند و «لیس» را بر «ایس» مقدم می‌شمارد. استاد فرزانه این دیدگاه را نقد می‌کنند و استدلال می‌کنند که «لیس»، به‌عنوان عدم ذاتی، تنها مفهومی ذهنی است و نمی‌تواند در خارج مصداق داشته باشد.

درنگ: «لیس» (عدم) که مقدم بر «ایس» (وجود) دانسته شده، مفهومی ذهنی است و نمی‌تواند در خارج مصداق داشته باشد.

این نقد، مانند نسیمی است که پرده‌های ذهنیت‌گرایی را کنار می‌زند و بر این حقیقت تأکید می‌ورزد که وجود، به‌عنوان واقعیت خارجی، نمی‌تواند مسبوق به عدم ذهنی باشد.

نقد اعیان ثابته

حتی اگر ماهیت را به اعیان ثابته در علم الهی نسبت دهیم، باز هم جهت یل الربی مقدم است، زیرا اعیان ثابته نیز متأخر از وجود الهی‌اند. استاد فرزانه استدلال می‌کنند که ماهیت، حتی در علم خدا، نمی‌تواند بر وجود تقدم داشته باشد.

این نقد، چونان صاعقه‌ای است که تاریکی ذهنیت‌گرایی را درهم می‌شکند و بر وابستگی کامل موجودات به فیض الهی تأکید می‌ورزد.

بخش پنجم: بازنگری در فلسفه اسلامی

نقد فلسفه جزمی و ذهنیت‌گرا

استاد فرزانه، فلسفه ملاصدرا را به دلیل ذهنیت‌گرایی، به فلسفه‌بافی و خیال‌پردازی نزدیک می‌دانند. فلسفه واقعی، باید با عقل به واقعیت برسد، نه اینکه در ذهن فیلسوف، چونان تار عنکبوت، بافته شود.

درنگ: فلسفه ملاصدرا، به دلیل ذهنیت‌گرایی، به فلسفه‌بافی نزدیک است و از واقع‌گرایی فاصله دارد.

فیلسوف واقعی، چونان کاوشگری است که با چکش عقل، به سنگ واقعیت می‌کوبد و حقیقت را از دل آن بیرون می‌کشد، نه آنکه در خیال خویش، جهانی موهوم بسازد.

تطهیر فلسفه اسلامی

استاد فرزانه بر ضرورت تطهیر فلسفه اسلامی از ذهنیت‌گرایی و جزمیت تأکید می‌ورزند. فلسفه اسلامی باید به سوی واقع‌گرایی حرکت کند تا بتواند چونان مشعلی، راه حقیقت‌جویان را روشن سازد.

درنگ: فلسفه اسلامی نیازمند پالایش از ذهنیت‌گرایی است تا به واقع‌گرایی نزدیک شود.

این دعوت به بازنگری، مانند فراخوانی است به سوی احیای فلسفه‌ای که با واقعیت خارجی همخوان باشد و از بند خیالات ذهنی رها گردد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با نقد مفهوم حدوث ذاتی و ماهیت در فلسفه ملاصدرا، نشان داد که این مفاهیم، بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشند، در ظرف ذهن فیلسوف شکل می‌گیرند. با استناد به عبارات اسفار اربعه، آشکار شد که تقدم ماهیت بر وجود، تنها در ذهن ممکن است و با واقعیت خارجی ناسازگار است. تمایز میان جهت یل الربی و یل الخلقی، و تأکید بر اصالت وجود، چارچوبی فلسفی برای فهم صحیح وجود ارائه داد. این تحلیل، با دعوت به تطهیر فلسفه اسلامی از ذهنیت‌گرایی، راه را برای رویکردی واقع‌گرایانه هموار ساخت و زمینه‌ساز تأملات نوین در این حوزه شد.

با نظارت صادق خادمی