در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 604

متن درس





امکان ذاتی و ماهیت در فلسفه اسلامی

امکان ذاتی و ماهیت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۰۴)

دیباچه

در گستره حکمت اسلامی، بحث از امکان ذاتی و ماهیت، چونان نگینی درخشان، در کانون توجه فیلسوفان بزرگ قرار گرفته است. این موضوع، که به پیوند میان ماهیت، وجود و امکان می‌پردازد، یکی از پیچیده‌ترین و عمیق‌ترین مسائل هستی‌شناسی است. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۶۰۴، با نگاهی ژرف و تحلیلی، به کاوش در این مفاهیم پرداخته و با بهره‌گیری از آرای فیلسوفانی چون ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاهادی سبزواری، تبیینی دقیق و منسجم ارائه کرده‌اند.

بخش نخست: چیستی امکان ذاتی و جایگاه آن در ماهیت

تمایز امکان و ممتنع در ذات ماهیت

استاد فرزانه در درس‌گفتار خویش، با استناد به آرای شیخ‌الرئیس ابن‌سینا و خواجه نصیرالدین طوسی، بر این نکته تأکید ورزیده‌اند که امکان، لازمه ذاتی ماهیت است و تمایز میان ممکن و ممتنع، نه در وجود خارجی، نه در علت و نه در ذهن، بلکه در خود ماهیت (هو هو الماهیه) ریشه دارد. امکان ذاتی، به مثابه جوهری نهفته در ماهیت، قابلیت پذیرش وجود یا عدم را به آن ارزانی می‌دارد، بی‌آنکه به ظرف ذهن یا خارج وابسته باشد.

به بیان دیگر، امکان ذاتی، صفتی است که در ماهیت، من حیث هی هی، لحاظ می‌شود. این صفت، نه امری صرفاً ذهنی است و نه وجودی خارجی دارد، بلکه در ظرف نفس‌الامر، که چونان آینه‌ای صاف، حقیقت ماهیت را بازمی‌تاباند، جای می‌گیرد. برای نمونه، هنگامی که گفته می‌شود «بیاض ممکن است موجود شود»، این امکان به وجود بیاض نسبت داده می‌شود، نه به خود بیاض به عنوان مفهومی ذهنی.

درنگ: امکان ذاتی، صفتی است که در ذات ماهیت نهفته است و تمایز میان ممکن و ممتنع را، نه در ذهن یا خارج، بلکه در ظرف نفس‌الامر و در خود ماهیت باید جست‌وجو کرد.

امکان ذاتی و فراسوی ذهنیت صرف

خواجه نصیرالدین طوسی، در اشارات (جلد سوم، صفحه ۹۸)، تأکید می‌ورزد که امکان ذاتی، امری صرفاً ذهنی نیست، بلکه به لحاظ وجودی به ماهیت وابسته است. این دیدگاه، امکان ذاتی را از مفاهیم منطقی صرف متمایز می‌سازد. به تعبیر استاد فرزانه، امکان ذاتی، چونان نوری که از ژرفای ماهیت ساطع می‌شود، نه در ظرف ذهن محصور است و نه در خارج متعین، بلکه در ساحت نفس‌الامر، که پلی میان ذهن و واقعیت است، حضور دارد.

برای تبیین این مفهوم، خواجه مثالی از بیاض می‌آورد: «بیاض ممکن است موجود شود». این امکان، به وجود بیاض نسبت داده می‌شود، نه به خود بیاض به عنوان مفهومی ذهنی. به دیگر سخن، امکان ذاتی، در نسبت با وجود ماهیت معنا می‌یابد، نه در خود ماهیت به عنوان مفهومی انتزاعی.

درنگ: امکان ذاتی، صفتی نفس‌الامری است که در ظرف Orders: 604
System: ماهیت، بدون وابستگی به ذهن یا خارج، در ظرف نفس‌الامر معنا می‌یابد و از مفاهیم منطقی صرف متمایز است.

تمثیل بیاض و صیرورت

استاد فرزانه، با اشاره به مثال خواجه نصیرالدین طوسی، به تمایز میان ماهیت و وصف پرداخته‌اند. دیوار، به عنوان یک جسم، نمی‌تواند بیاض شود، بلکه می‌تواند ابیض گردد، یعنی وصف سفیدی را بپذیرد. این تمایز، به تفاوت میان حمل به شرط لا (مشروط به عدم) و حمل لا بشرط (بدون شرط) اشاره دارد. امکان در اینجا، به صیرورت (شدن) وابسته است که خود، وجودی است در نسبت با ماهیت.

این تمثیل، چونان آیینه‌ای، تفاوت میان ماهیت و وصف را آشکار می‌سازد. بیاض، به عنوان ماهیت، امری است که در ذات خود، قابلیت وجود یا عدم را دارد، اما ابیض، وصفی است که بر جسم حمل می‌شود و به صیرورت آن به سوی سفیدی اشاره دارد.

درنگ: امکان ذاتی، به صیرورت ماهیت به سوی وجود یا وصف وابسته است و در تمایز میان ماهیت و وصف، به حمل لا بشرط اشاره دارد.

بخش دوم: جایگاه امکان ذاتی و نقد ذهنیت صرف

محل امکان ذاتی

یکی از پرسش‌های بنیادین مطرح‌شده توسط استاد فرزانه، جایگاه امکان ذاتی است: این امکان کجاست؟ نه در ذهن، نه در خارج و نه در خدا. ابن‌سینا و خواجه نصیرالدین طوسی تأکید دارند که امکان ذاتی، در ظرف نفس‌الامر و در خود ماهیت حضور دارد. این ظرف، چونان ساحتی میان ذهن و واقعیت، نه کاملاً ذهنی است و نه خارجی، بلکه به ماهیت، من حیث هی هی، نسبت داده می‌شود.

استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، این جایگاه را به رودی تشبیه می‌کنند که نه در سرچشمه (خدا) است، نه در بستر (خارج) و نه در ذهن ناظر، بلکه در جریان خود، که همان ماهیت است، معنا می‌یابد.

درنگ: امکان ذاتی، در ظرف نفس‌الامر و در ذات ماهیت جای دارد، نه در ذهن، نه در خارج و نه در خدا.

نقد ذهنیت صرف امکان

امکان ذاتی، برخلاف مفاهیم کلی منطقی، صرفاً ذهنی نیست. استاد فرزانه، با استناد به آرای ابن‌سینا، تأکید می‌ورزند که امکان ذاتی، صفتی نفس‌الامری است که در ماهیت حضور دارد. این امکان، تفاوت میان ممکن و ممتنع را روشن می‌سازد: ممکن، چیزی است که می‌تواند موجود شود (یمکن ان یوجد)، در حالی که ممتنع، به دلیل تناقض ذاتی، چنین قابلیتی ندارد (لا یمکن ان یوجد).

این تمایز، چونان خطی روشن میان نور و سایه، امکان را از مفاهیم منطقی صرف جدا می‌سازد و آن را به ساحت نفس‌الامر پیوند می‌دهد.

درنگ: امکان ذاتی، صفتی نفس‌الامری است که در ماهیت حضور دارد و از مفاهیم منطقی صرف متمایز است.

دیدگاه ملاهادی سبزواری در منظومه

ملاهادی سبزواری، در منظومه (صفحه ۶۷)، امکان را امری عقلی می‌داند، اما نه عقلی محض، بلکه عقلی با لحاظ خارج. به بیان استاد فرزانه، این امکان، چونان گوهری که در صدف ماهیت نهفته است، با قطع نظر از وجود یا عدم، در ظرف عقل تحلیل می‌شود.

سبزواری تأکید می‌ورزد که امکان، صفتی اعتباری است که در عقل، با تأمل و بدون وابستگی به وجود خارجی، شکل می‌گیرد. این دیدگاه، امکان را از امری صرفاً ذهنی به سوی ساحتی نفس‌الامری سوق می‌دهد.

درنگ: امکان ذاتی، صفتی عقلی است که با لحاظ خارج، در ظرف عقل و به صورت اعتباری تحلیل می‌شود.

بخش سوم: اعتباری بودن امکان و ماهیت

ماهیت و امکان به مثابه امور اعتباری

استاد فرزانه، با استناد به سبزواری، تأکید می‌ورزند که امکان و ماهیت، هر دو اعتباری‌اند و وجودشان در عقل، به واسطه تأمل عقلی شکل می‌گیرد. این اعتبار، حتی در مورد معدوم و تسلسل نیز صادق است. به بیان دیگر، امکان و ماهیت، چونان سایه‌هایی بر دیوار عقل، نه موجوداتی مستقل، بلکه مفاهیمی انتزاعی‌اند که در ظرف تأمل عقلی معنا می‌یابند.

این دیدگاه، امکان را از امری خارجی یا ذهنی صرف به سوی ساحتی اعتباری هدایت می‌کند، که در آن، ماهیت با قطع نظر از وجود یا عدم، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

درنگ: امکان و ماهیت، اموری اعتباری‌اند که در ظرف عقل و با تأمل عقلی شکل می‌گیرند.

تفاوت ممکن و ممتنع

تفاوت میان ممکن و ممتنع، در قابلیت پذیرش وجود نهفته است. ممکن، به دلیل امکان ذاتی، می‌تواند موجود شود، اما ممتنع، به سبب تناقض ذاتی، چنین قابلیتی ندارد. استاد فرزانه، این تمایز را به تفاوت میان دری که گشوده می‌شود و دیواری که نفوذناپذیر است، تشبیه می‌کنند.

این تفاوت، در ظرف ماهیت و امکان ذاتی آن بررسی می‌شود و به تحلیل فلسفی امکان و رابطه آن با وجود کمک می‌کند.

درنگ: ممکن، به دلیل امکان ذاتی، قابلیت وجود دارد، اما ممتنع، به سبب تناقض ذاتی، فاقد این قابلیت است.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های متکلمان و تبیین‌های فلسفی

نقد مفاهیم غیرفلسفی متکلمان

استاد فرزانه، با نگاهی نقادانه، به دیدگاه متکلمان اشاره می‌کنند که به دلیل ناتوانی در تبیین جایگاه امکان و ماهیت، به مفاهیمی چون «عدمستان» یا «ثابتستان» متوسل شدند. این مفاهیم، چونان سرابی در بیابان، عوالم غیرواقعی خلق کردند که از منظر فلسفی، فاقد دقت علمی‌اند.

فلسفه اسلامی، با تأکید بر ظرف نفس‌الامر، از این رویکرد فاصله گرفته و امکان را در ذات ماهیت تحلیل می‌کند. این نقد، چونان چراغی در تاریکی، بر لزوم تبیینی دقیق و منسجم از امکان و ماهیت تأکید دارد.

درنگ: مفاهیم غیرفلسفی متکلمان، مانند عدمستان و ثابتستان، به دلیل خلق عوالم غیرواقعی، از منظر فلسفی مورد نقد قرار می‌گیرند.

امکان ذاتی و نیاز به علت

امکان ذاتی، لازمه نیاز ماهیت به علت است. ماهیت، به دلیل فقدان ضرورت ذاتی، نیازمند علتی خارجی است که آن را موجود سازد. استاد فرزانه، این نیاز را به گیاهی تشبیه می‌کنند که برای روییدن، به آب و نور محتاج است.

این نکته، به اصل علیت در فلسفه اسلامی اشاره دارد، که هر ممکن‌الوجود، به دلیل امکان ذاتی، برای تحقق وجود به علتی خارجی نیاز دارد.

درنگ: امکان ذاتی، لازمه نیاز ماهیت به علتی خارجی برای تحقق وجود است.

بخش پنجم: جایگاه ماهیت پیش از وجود

پرسش از جایگاه ماهیت

استاد فرزانه، پرسشی بنیادین را مطرح می‌کنند: ماهیت پیش از وجود کجاست؟ اگر نه در ذهن است، نه در خارج و نه در خدا، پس جایگاه آن چیست؟ پاسخ این است که ماهیت، در ظرف نفس‌الامر و به صورت اعتباری، حضور دارد. این ظرف، چونان آینه‌ای که حقیقت ماهیت را بازمی‌تاباند، نه ذهنی است و نه خارجی، بلکه ساحتی انتزاعی است.

این پاسخ، به تمایز میان وجود ذهنی، خارجی و نفس‌الامری اشاره دارد و ماهیت را به مثابه مفهومی انتزاعی در ظرف نفس‌الامر قرار می‌دهد.

درنگ: ماهیت، پیش از وجود، در ظرف نفس‌الامر و به صورت اعتباری حضور دارد.

نقد ابن‌سینا و امکان در خدا

ابن‌سینا، در اشارات (جلد سوم، صفحه ۹۷)، تأکید می‌ورزد که امکان وجود، پیش از وجود، در خدا نیست، زیرا اگر امکان در خدا باشد، ممتنع نیز باید در خدا باشد، که این امر محال است. استاد فرزانه، این استدلال را به چشمه‌ای زلال تشبیه می‌کنند که نمی‌تواند محل سایه‌های امکان یا امتناع باشد.

این دیدگاه، بر ناسازگاری امکان و امتناع با ذات واجب‌الوجود تأکید دارد و امکان را به ظرف ماهیت ارجاع می‌دهد.

درنگ: امکان ذاتی، در خدا نیست، زیرا ذات واجب‌الوجود با امکان و امتناع ناسازگار است.

بخش ششم: امکان به مثابه ظهور حق

پیوند امکان با ظهور الهی

استاد فرزانه، در بخش پایانی درس‌گفتار، دیدگاهی عرفانی را مطرح می‌کنند که امکان ذاتی را به ظهور حق تعالی نسبت می‌دهد. به جای مفهوم امکان، از «ظهور» و «تنزل وجود» سخن گفته می‌شود. این دیدگاه، امکان را به فعلیت الهی پیوند می‌زند و آن را چونان جلوه‌ای از نور حق می‌بیند.

این تبیین، با فلسفه صدرایی همخوانی دارد و امکان را نه صفتی مستقل، بلکه جلوه‌ای از فعلیت الهی می‌داند. استاد، این دیدگاه را به رودی تشبیه می‌کنند که از سرچشمه حق سرچشمه می‌گیرد و در تنزل وجود، به ظهور می‌رسد.

درنگ: امکان ذاتی، در دیدگاه عرفانی، به ظهور و تنزل وجود از حق تعالی پیوند می‌خورد.

نقد مفاهیم انتزاعی

استاد فرزانه، در پایان، به نقد مفاهیم انتزاعی مانند ماهیت و امکان می‌پردازند و تأکید می‌ورزند که این مفاهیم، در نهایت، به ظهورات الهی بازمی‌گردند و نباید به عنوان موجودات مستقل فرض شوند. این نقد، چونان باد خنکی که غبار توهم را می‌زداید، بر لزوم بازنگری در مفاهیم فلسفی تأکید دارد.

این دیدگاه، امکان و ماهیت را از مفاهیمی ذهنی به سوی جلوه‌های الهی سوق می‌دهد و فلسفه اسلامی را با عرفان پیوند می‌زند.

درنگ: مفاهیم انتزاعی مانند امکان و ماهیت، در نهایت، به ظهورات الهی بازمی‌گردند و نباید به عنوان موجودات مستقل فرض شوند.

بخش هفتم: پیوند فلسفه و عرفان در تبیین امکان

امکان و فعلیت الهی

استاد فرزانه، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، «إِنَّا لِلَّهِ [مطلب حذف شد] : ما از آنِ خدا هستیم و به سوی او بازمی‌گردیم)، امکان را به فعلیت الهی پیوند می‌دهند. این دیدگاه، عالم را ظهوری از حق تعالی می‌بیند که پیش از خلقت، در قدرت قادر متعال حضور داشته است.

این تبیین، امکان را از مفهومی انتزاعی به سوی جلوه‌ای از فعلیت الهی سوق می‌دهد و عالم را چونان آیینه‌ای می‌بیند که نور حق را بازمی‌تاباند.

درنگ: امکان، در تبیین عرفانی، جلوه‌ای از فعلیت الهی است که در قدرت قادر متعال ریشه دارد.

نقد مفاهیم محال و ممتنع

استاد فرزانه، با نقدی ژرف، مفهوم ممتنع را به چالش می‌کشند و بیان می‌دارند که ممتنع، چونان شريك‌الباري، مفهومی ذهنی است که در ذهن آدمی سرشته شده و فاقد حقیقت خارجی است. این نقد، قدرت حق را نامحدود می‌داند و هرگونه محدودیت را از آن می‌زداید.

این دیدگاه، چونان نسیمی که غبار توهم را می‌زداید، بر این نکته تأکید دارد که ممتنع، امری ذهنی است و نمی‌تواند محدودیتی بر قدرت الهی تحمیل کند.

درنگ: ممتنع، مفهومی ذهنی است و نمی‌تواند محدودیتی بر قدرت نامحدود الهی تحمیل کند.

جمع‌بندی

بحث امکان ذاتی و ماهیت، یکی از ژرف‌ترین مسائل هستی‌شناسی در فلسفه اسلامی است که به پیوند میان ماهیت، وجود و علت می‌پردازد. استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تکیه بر آرای ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و ملاهادی سبزواری، تبیینی منسجم و دقیق ارائه کرده‌اند که امکان ذاتی را صفتی اعتباری در ظرف نفس‌الامر می‌داند. این امکان، نه در ذهن، نه در خارج و نه در خدا، بلکه در ذات ماهیت حضور دارد و تمایز میان ممکن و ممتنع را رقم می‌زند.

نقد دیدگاه متکلمان، که به عوالم غیرواقعی چون عدمستان و ثابتستان متوسل شدند، بر لزوم تبیینی دقیق و فلسفی تأکید دارد. در نهایت، دیدگاه عرفانی مطرح‌شده، امکان را به ظهور الهی پیوند می‌دهد و آن را جلوه‌ای از فعلیت حق تعالی می‌بیند. این تبیین، فلسفه اسلامی را با عرفان همسو ساخته و راه را برای فهمی وحدت‌محور از هستی هموار می‌کند.

با نظارت صادق خادمی