متن درس
کاوشی در مفاهیم قوت و مقیّت در فلسفه اسلامی و قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۶۶)
دیباچه
مفاهیم قوت و مقیّت، به مثابه دو گوهر ناب در گنجینه فلسفه اسلامی و معارف قرآنی، از جایگاه ویژهای برخوردارند. این دو مفهوم، که یکی صفتی خلقی و دیگری نامی فعلی از اسمای الهی است، در تاروپود هستی و نظام خلقت، نقشی بنیادین ایفا میکنند. قوت، چونان جریانی حیاتی، بقای موجودات را تضمین میکند و مقیّت، چونان چشمهای بیکران، این جریان را به همه آفریدگان ارزانی میدارد.
بخش نخست: مفهومشناسی قوت و مقیّت
تعریف لغوی و فلسفی قوت
قوت، در لغت، به نیرویی اطلاق میشود که حیات را پایدار میسازد و جایگزین آنچه در وجود تحلیل میرود، میشود. در منابع لغوی چون لسانالعرب، قوت با عباراتی چون «ما یمسك الرمق من الرزق» یا «ما یقوم به بدن الإنسان» تعریف شده است، که به انرژی حیاتی اشاره دارد. با این حال، در نگرش فلسفی و قرآنی، قوت مفهومی فراتر از انرژی مادی مییابد و به نیرویی بدل میشود که در تمامی مراتب وجود، از ناسوت تا لاهوت، جریان دارد. این نیرو، حیات و بقای موجودات، اعم از مادی و مجرد، را تضمین میکند.
مقیّت: صفتی فعلی از اسمای الهی
مقیّت، به معنای اعطاکننده قوت، نامی فعلی از اسمای الهی است که بر احاطه خداوند بر تمامی مخلوقات و تأمین نیروی حیاتی آنها دلالت دارد. این صفت، برخلاف قوت که به مخلوقات نسبت داده میشود، به فعل الهی اشاره دارد و خداوند را به عنوان سرچشمه قوت معرفی میکند. در قرآن کریم، این صفت در آیهای از سوره نساء، آیه ۸۴، چنین آمده است: وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ [مطلب حذف شد] : «و خداوند بر هر چیزی نگهبان است»).
مقیّت، نه تنها به اعطای قوت، بلکه به حفظ و بقای مخلوقات نیز منجر میشود، هرچند حفظ، لازمه مقیّت است و نه معنای اصلی آن. این صفت، رابطه پویای خداوند با عالم خلقت را نشان میدهد، که در آن هر موجودی به واسطه قوت الهی، حیات خود را ادامه میدهد.
بخش دوم: جایگاه قوت و مقیّت در قرآن کریم
کاربرد قوت در قرآن کریم
در قرآن کریم، واژه قوت به صورت مفرد به کار نرفته و تنها به شکل جمع «أَقْوَاتٍ» در سوره فصلت، آیه ۱۰، آمده است: وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ [مطلب حذف شد] : «و در آن [زمین] روزیهایش را در چهار روز مقدّر کرد، [روزیهایی] یکسان برای خواهندگان»). این کاربرد جمع، بر تنوع و کثرت منابع قوت تأکید دارد و نشان میدهد که قوت در طبیعت، به صورت بسیط وجود ندارد، بلکه ترکیبی از عناصر گوناگون است.
این آیه، خودکفایی زمین را در تأمین اقوات همه موجودات نشان میدهد. کمبود منابع، نه از نقص در نظام خلقت، بلکه از احتکار و سوءاستفاده انسانی ناشی میشود. زمین، چونان مادری بخشنده، توانایی تأمین نیازهای همه آفریدگان را دارد، مشروط بر اینکه انسانها با حکمت از آن بهره گیرند.
کاربرد مقیّت در قرآن کریم
صفت مقیّت تنها یک بار در قرآن کریم، در سوره نساء، آیه ۸۴، به کار رفته است: وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ [مطلب حذف شد] : «و خداوند بر هر چیزی نگهبان است»). این کاربرد محدود، از اهمیت ویژه این صفت حکایت دارد. مقیّت، به معنای اعطاکننده قوت به هر چیزی، بر شمول و احاطه الهی بر همه مخلوقات تأکید دارد. این صفت، نه تنها به موجودات مادی، بلکه به موجودات مجرد، چون ملائکه و عالم عقول، نیز تعلق میگیرد.
استفاده از فعل «کان» در این آیه، مقیّت را به عنوان صفتی فعلی معرفی میکند که به فعل الهی در اعطای قوت اشاره دارد. این صفت، خداوند را چونان سرچشمهای بیکران نشان میدهد که قوت را به همه آفریدگان، از جبرئیل تا خاک، ارزانی میدارد.
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با کاربرد دقیق واژگان «أَقْوَاتٍ» و «مقیّت»، چارچوبی جامع برای فهم این مفاهیم ارائه میدهد. قوت، به عنوان صفتی خلقی، در همه موجودات جریان دارد و مقیّت، به عنوان صفتی الهی، این جریان را هدایت و تأمین میکند. تنوع اقوات و خودکفایی زمین، حکمت الهی در خلقت را نشان میدهد، در حالی که مقیّت، رابطه پویای خداوند با مخلوقات را آشکار میسازد.
بخش سوم: تمایز قوت و رزق
مفهوم رزق و رابطه آن با قوت
رزق، مفهومی عامتر از قوت است که نه تنها حیات، بلکه کمال حیات را نیز شامل میشود. در قرآن کریم، رزق در آیاتی چون مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ أَنْفِقُوا [مطلب حذف شد] : «از آنچه به شما روزی دادهایم انفاق کنید») به کار رفته است. قوت، به عنوان زیرمجموعه رزق، به انرژی حیاتی محدود است که بقای موجود را تضمین میکند، در حالی که رزق میتواند شامل هر آنچه به حیات و کمال آن کمک میکند، باشد.
رزق، مانند قوت، میتواند حلال یا حرام، طیب یا غیر طیب باشد. رزق حرام، نتیجه عملکرد و انتخابهای انسانی است، نه اعطای مستقیم الهی. برای مثال، کسی که با فروش شیرینی ارتزاق میکند، رزقی طیب به دست میآورد، در حالی که رزق حاصل از راههای غیراخلاقی، غیر طیب است.
نقش عملکرد انسانی در کیفیت رزق
کیفیت رزق، به اعمال و رفتار انسان وابسته است. رزق حرام، نتیجه انتخابهایی است که انسان در زندگی خود میکند. خداوند رزق را به صورت مقسوم ارزانی میدارد، اما این انسان است که با عملکرد خود، آن را به حلال یا حرام تبدیل میکند. برای مثال، فروش ترشی یا کفن، هرچند مشروع است، اما نمیتواند با رزقی که از شاد کردن دیگران به دست میآید، برابر باشد.
این دیدگاه، مسئولیت انسان را در قبال رزق خود برجسته میکند. رزق، چونان آینهای است که اعمال انسان را بازتاب میدهد و کیفیت آن، به انتخابهای او بستگی دارد.
جمعبندی بخش سوم
تمایز میان قوت و رزق، یکی از نکات کلیدی در فهم نظام خلقت است. قوت، به عنوان انرژی حیاتی، زیرمجموعهای از رزق است که شامل همه نعمتهای مادی و معنوی میشود. کیفیت رزق، به انتخابها و اعمال انسان وابسته است، و این مسئولیت، انسان را به سوی رزقی طیب و حلال هدایت میکند.
بخش چهارم: نظام آکل و مأکول در هستی
قوت در نظام آکل و مأکول
هستی، بر پایه نظامی آکل و مأکول بنا شده است، که در آن همه موجودات، قوت یکدیگرند. این نظام، نه تنها در بعد مادی، بلکه در ابعاد معنوی و روانشناختی نیز جریان دارد. انسانها، با نگاه، رفتار و تعاملات خود، قوت یکدیگر را تأمین یا تحلیل میبرند. برای مثال، نگاه به سبزه یا منظرهای زیبا، قوتی صفایی به انسان میبخشد، در حالی که نگاه حرصآلود، قوتی مخرب به همراه دارد.
این نظام، نشاندهنده ارتباط عمیق میان موجودات است. هر موجود، چونان عضوی از پیکری واحد، قوت خود را از دیگری میگیرد و به دیگری ارزانی میدارد.
تأثیر روانشناختی قوت
تعاملات انسانی، مانند همنشینی یا نگاه، میتواند قوت را منتقل کند. این تأثیرات، در روانشناسی فلسفی، به اصل «الجنس مع الجنس یمیلوا» نسبت داده میشود، اما فراتر از آن، همه موجودات را همجنس میداند. انسان، با همنشینی با مؤمن یا زنديق، تحت تأثیر قوت مثبت یا منفی او قرار میگیرد.
خوابها نیز بازتابی از این قوتها هستند. در جوامع سالم، خواب میتواند قسمتی از نبوت باشد، اما در شرایط کنونی، بسیاری از خوابها نتیجه بیماریها و تشتتهای روانیاند.
جمعبندی بخش چهارم
نظام آکل و مأکول، شبکهای بههمپیوسته از موجودات را ترسیم میکند که در آن قوت، از مادی تا معنوی، میان آنها جریان دارد. این نظام، نه تنها در بعد جسمانی، بلکه در ابعاد روانی و معنوی نیز عمل میکند و انسان را به سوی انتخاب قوتهای صفایی و پرهیز از قوتهای حرصآلود هدایت میکند.
بخش پنجم: شفاعت و ارتباط آن با مقیّت
شفاعت به معنای شراکت
شفاعت، در قرآن کریم، به معنای شراکت و امداد در امور الهی است، نه صرفاً درخواست بخشش. در سوره نساء، آیه ۸۵، آمده است: مَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْهَا وَمَنْ يَشْفَعْ شَفَاعَةً سَيِّئَةً يَكُنْ [مطلب حذف شد] : «هر کس شفاعت نیکویی کند، نصیبی از آن خواهد داشت و هر کس شفاعت بدی کند، سهمی از آن خواهد برد»). این آیه، شفاعت را به شراکت در خیر یا شر نسبت میدهد.
شفاعت، چونان پلی است که انسان را در دنیا به اولیای الهی پیوند میدهد و در قیامت، آثار این پیوند را آشکار میسازد. این مفهوم، با مقیّت مرتبط است، زیرا اعطای قوت نیز نوعی شراکت الهی در حیات مخلوقات است.
نقد برداشتهای عامه از شفاعت
برداشتهای عامه از شفاعت، که آن را به درخواستهای احساسی یا غیرمنطقی تقلیل میدهند، از منظر فلسفی و قرآنی نادرست است. شفاعت، نظامی منظم و مبتنی بر شراکت وجودی است که به اعمال صالح و ارتباط معنوی با اولیای الهی وابسته است. این برداشتهای نادرست، دین را از فرهنگ علمی و مدرن آن دور کرده و به سطحینگری کشانده است.
شفاعت، چونان حقالشرکهای است که انسان با اعمال خود در دنیا به دست میآورد و در قیامت، به صورت قرب یا دوری از اولیای الهی ظاهر میشود.
جمعبندی بخش پنجم
شفاعت، به عنوان شراکت وجودی، پیوند عمیقی با مقیّت دارد، زیرا هر دو مفهوم، رابطه پویای خداوند و مخلوقات را نشان میدهند. نقد برداشتهای عامه، بر ضرورت بازنگری در فهم دینی تأکید دارد تا شفاعت، به جای امری احساسی، به عنوان نظامی منظم و مبتنی بر عمل صالح شناخته شود.
بخش ششم: نقد تعاریف محدود و بازنگری در مفاهیم
نقد تعریف محدود قوت
تعریف قوت در منابع لغوی، که آن را به انرژی مادی محدود میکند، از منظر فلسفی و قرآنی ناکافی است. قوت، مفهومی فراتر از ماده دارد و شامل انرژیهای ربانی و تجلیات الهی نیز میشود. این دیدگاه، بر شمول قوت در همه مراتب وجود، از ناسوت تا لاهوت، تأکید دارد.
این نقد، ضرورت بازنگری در تعاریف لغوی را نشان میدهد تا قوت، به عنوان صفتی خلقی، در تمامی ابعاد هستی فهمیده شود.
تأکید بر قوت معنوی
تمرکز انسان بر قوت مادی، مانند غذا، و غفلت از قوت معنوی، مانند قرائت قرآن و عبادت، رشد وجودی او را محدود میکند. قوت معنوی، چونان آبی زلال، روح انسان را سیراب میکند و به کمال وجودی او کمک میکند.
در گذشته، قرائت قرآن، چونان جریانی حیاتی، در زندگی مؤمنان جاری بود، اما امروزه، این قوت معنوی به حاشیه رانده شده و جای خود را به قوتهای مادی داده است.
جمعبندی بخش ششم
نقد تعاریف محدود قوت و تأکید بر قوت معنوی، انسان را به سوی توازنی میان مادی و معنوی هدایت میکند. قوت، به عنوان صفتی خلقی، در همه مراتب وجود جریان دارد و فهم دقیق آن، نیازمند بازنگری در تعاریف سنتی و توجه به ابعاد معنوی است.
نتیجهگیری نهایی
کاوش در مفاهیم قوت و مقیّت، دریچهای به سوی فهم عمیقتر نظام خلقت و رابطه خداوند با مخلوقات میگشاید. قوت، چونان جریانی حیاتی، در همه موجودات، از مادی تا مجرد، جریان دارد و مقیّت، چونان سرچشمهای بیکران، این جریان را به همه آفریدگان ارزانی میدارد. تمایز قوت و رزق، تنوع اقوات، نظام آکل و مأکول، و مفهوم شفاعت به عنوان شراکت وجودی، همگی از حکمت الهی در خلقت حکایت دارند. این مفاهیم، انسان را به سوی انتخاب رزق طیب، بهرهگیری از قوت معنوی، و پیوند با اولیای الهی هدایت میکنند تا در سایه مقیّت الهی، به کمال وجودی دست یابد.
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاش کرد تا این مفاهیم را با زبانی روشن و ساختاری منسجم ارائه دهد. امید است که این کاوش، راهگشای پژوهشگران و طالبان معرفت در مسیر فهم عمیقتر فلسفه اسلامی و معارف قرآنی باشد.