در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 714

متن درس

 

معرفت و ريزبينی در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۱۴)

مقدمه: درآمدی بر معرفت و شعور موجودات

فلسفه اسلامی، به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین نظام‌های معرفتی، همواره در پی شناخت حقیقت هستی و پیوند آن با معرفت، قدرت و قرب الهی بوده است. در این میان، موضوع شعور موجودات و نسبت آن با عبادت، حکمت و معرفت الهی از جایگاهی بنیادین برخوردار است. این کتاب، با استناد به درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بازسازی و تبیین این مفاهیم در چارچوبی علمی، عقلانی و عرفانی می‌پردازد. محور اصلی این اثر، دعوت به ريزبينی در شناخت ظرایف خلقت و نقد درشت‌بینی‌های رایج در فلسفه سنتی است که مانع وصول به حقایق عمیق هستی می‌شود. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، روایات معصومین علیهم‌السلام و به‌ویژه کتاب توحید مفضل، این نوشتار در پی آن است که شعور موجودات را به‌عنوان پلی به سوی معرفت و قرب الهی معرفی کند.

بخش اول: شعور موجودات و محدودیت‌های معرفت بشری

اهمیت معرفت و قدرت در هستی

معرفت و قدرت، دو رکن اساسی در فهم هستی‌اند که چون دو بال، انسان را به سوی شناخت حقیقت و تقرب به حضرت هستی رهنمون می‌شوند. معرفت، کلید گشایش اسرار خلقت است و قدرت، میوه‌ای است که از این شناخت بر شاخسار وجود می‌روید. در فلسفه و عرفان اسلامی، این دو مفهوم نه تنها به فاعل‌های انسانی، بلکه به تمامی موجودات عالم نسبت داده می‌شوند. این دیدگاه، هستی را به‌سان اقیانوسی بی‌کران می‌بیند که هر موج آن، جلوه‌ای از شعور و فاعلیت الهی است.

درنگ: معرفت و قدرت، چون دو گوهر درخشان، راهنمای انسان در مسیر شناخت هستی و تقرب به خداوندند. این دو، در تمامی مراتب خلقت جاری‌اند و فهم آن‌ها نیازمند ريزبينی و تأمل عمیق است.

نقد درشت‌بینی و ضرورت ريزبينی

انسان، در شرایط عادی، گرفتار درشت‌بینی است؛ مانند چشمی که تنها در فاصله‌ای خاص می‌بیند و از درک ظرایف نزدیک یا دور بازمی‌ماند. این محدودیت ادراکی، که در فلسفه اسلامی به فقدان تربیت ربوبی نسبت داده می‌شود، مانع شناخت دقیق شعور موجودات می‌گردد. عقل انسانی، اگر تربیت نشود، چون آینه‌ای غبارگرفته، تنها سایه‌های کلی را بازمی‌تاباند و از ظرایف خلقت غافل می‌ماند. اولیای الهی، با ريزبينی و تیزبینی، این پرده‌های غفلت را کنار زده و حقایق هستی را در جزئیات آن بازمی‌یابند.

درنگ: درشت‌بینی، چون غباری بر آینه عقل، انسان را از درک ظرایف خلقت محروم می‌کند. ريزبينی اولیای الهی، الگویی است برای عبور از این محدودیت و وصول به معرفت الهی.

شعور موجودات در قرآن کریم

قرآن کریم، به‌عنوان چراغ هدایت، شعور را به تمامی موجودات نسبت می‌دهد. در آیه‌ای نورانی می‌فرماید:

وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ

(و هیچ چیز نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح می‌گویند، ولی شما تسبیحشان را درنمی‌یابید)

این آیه، شعور و عبادت را به تمامی موجودات، از سنگ و باد تا ملائکه و انسان، نسبت می‌دهد و ناتوانی بشر در فهم این تسبیح را به محدودیت ادراکی او پیوند می‌زند. این ناتوانی، نه از فقدان شعور در موجودات، بلکه از غفلت و درشت‌بینی انسان سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: قرآن کریم، شعور را به تمامی موجودات نسبت می‌دهد و ناتوانی انسان در فهم تسبیح آن‌ها را به محدودیت‌های ادراکی او بازمی‌گرداند. این آیه، دعوتی است به ريزبينی برای درک حقیقت خلقت.

کمبود معرفت بشری در باب شعور

معلومات بشر درباره شعور موجودات، در برابر مجهولاتش، چون قطره‌ای در برابر اقیانوس است. این کمبود، نه تنها در علوم تجربی، بلکه در فلسفه و عرفان نیز مشهود است. حتی در جوامع پیشرفته، سرمایه‌گذاری اندکی در شناخت شعور حیوانات و اشیاء صورت گرفته و این غفلت، مانع وصول به حقایق عمیق هستی شده است. فلسفه اسلامی، به‌ویژه در آثار برجسته‌ای چون اسفار اربعه، به تحلیل شعور موجودات کمتر پرداخته و به کلیاتی بسنده کرده است.

درنگ: کمبود معرفت بشری در باب شعور موجودات، مانعی است در مسیر وصول به معرفت، حکمت و قرب الهی. این نقصان، ضرورت بازسازی فلسفه با تمرکز بر ريزبينی را آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست این نوشتار، به اهمیت معرفت و قدرت در شناخت هستی و محدودیت‌های ادراکی انسان در فهم شعور موجودات پرداخت. قرآن کریم، با نسبت دادن تسبیح به تمامی موجودات، دعوتی است به ريزبينی و عبور از درشت‌بینی‌های رایج. نقد فلسفه سنتی و تأکید بر ضرورت شناخت دقیق ظرایف خلقت، راه را برای بازسازی فلسفه اسلامی در چارچوبی عقلانی و عرفانی هموار می‌کند.

بخش دوم: توحید مفضل و ريزبينی در خلقت

عظمت توحید مفضل در معرفت‌شناسی

کتاب توحید مفضل، به‌عنوان گوهری درخشان در معرفت‌شناسی اسلامی، متنی چندرشته‌ای است که در جامع‌شناسی، روان‌شناسی، طبیعت‌شناسی و علوم اجتماعی از آثار فلسفی مانند اسفار و شفا پیشی می‌گیرد. این اثر، با ريزبينی در خلقت، از جزئیات به‌ظاهر پیش‌پاافتاده مانند انهدار ثقل (دفع فضولات) تا خلقت پیچیده موجوداتی چون زرافه، حکمت الهی را تبیین می‌کند. اعتبار این کتاب، به دلیل نقل مستقیم و مشافهه از امام صادق علیه‌السلام، غیرقابل‌انکار است و فاقد هرگونه اشکال سندی است.

درنگ: توحید مفضل، با ريزبينی در خلقت و جامعیت علمی، از آثار فلسفی سنتی پیشی گرفته و به‌عنوان منبعی اصیل برای شناخت حکمت الهی معرفی می‌شود.

ریزبینی در انهدار ثقل

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های ريزبينی در توحید مفضل، تحلیل حکمت الهی در انهدار ثقل است. خداوند، تخلیه انسان را در پنهان‌ترین موضع قرار داده تا از آلودگی و نجاست محفوظ بماند. این امر، با آیه‌ای از قرآن کریم پیوند می‌یابد:

فَتَبَارَكَ اللَّهُ

(پس بزرگ است خدایی که)

این آیه، عظمت خلقت را حتی در جزئیاتی چون دفع فضولات نشان می‌دهد و نعمت‌های الهی را به‌سان ستارگانی بی‌شمار معرفی می‌کند که در شبکه‌ای تفاعلی ظهور می‌یابند. این دیدگاه، خلقت را به‌عنوان مجموعه‌ای از روابط متقابل می‌بیند که هر جزء آن، جلوه‌ای از حکمت الهی است.

درنگ: انهدار ثقل، جلوه‌ای از حکمت الهی است که نعمت‌های بی‌شمار خداوند را در جزئیات خلقت آشکار می‌سازد. این ريزبينی، انسان را به شناخت نفس و پروردگار رهنمون می‌شود.

تحلیل خلقت زرافه

امام صادق علیه‌السلام در توحید مفضل، با تحلیل خلقت زرافه، دیدگاه‌های عامه را که آن را نتیجه ترکیب نطفه حیوانات می‌دانند، نقد می‌کنند. ایشان تأکید دارند که نطفه‌ها قاطی نمی‌شوند و خلقت هر موجودی با نظم الهی مقدر است. برخلاف قاطر، که از ترکیب اسب و الاغ (از یک خانواده) پدید می‌آید، زرافه خلقتی مستقل دارد که تنوع اعضای آن به حکمت و منفعت الهی بازمی‌گردد. نام زرافه، که از واژه زرافت (ظرافت) مشتق شده، خود گواهی بر این حکمت است.

درنگ: خلقت زرافه، نمونه‌ای از نظم و حکمت الهی است که خرافات عامه را نقد کرده و ريزبينی در شناخت موجودات را به‌عنوان ضرورتی معرفتی برجسته می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

توحید مفضل، با ريزبينی در خلقت و تحلیل حکمت الهی در جزئیاتی چون انهدار ثقل و زرافه، راهی نو به سوی معرفت و قرب الهی می‌گشاید. این اثر، با جامعیت علمی و اعتبار روایی، فلسفه اسلامی را به سوی رویکردی تجربی و عرفانی هدایت می‌کند که ظرایف خلقت را هدف قرار می‌دهد.

بخش سوم: نقد فلسفه سنتی و دعوت به موجودشناسی

نقد کلیات فلسفی

فلسفه سنتی، با تکیه بر مفاهیم کلی مانند «کل فاعل مرفوع»، اغلب به محفوظاتی بسنده کرده که از ريزبينی و شناخت جزئیات خلقت غافل مانده‌اند. این کلیات، چون نقشه‌ای کلی از سرزمین هستی‌اند که جزئیات آن را نادیده می‌گیرند. علم حقیقی، در شناخت ظرایف و جزئیات نهفته است، نه در مفاهیم کلی که تنها سایه‌ای از حقیقت را نشان می‌دهند.

درنگ: علم حقیقی، در ريزبينی و شناخت جزئیات خلقت نهفته است، نه در کلیات فلسفی که تنها محفوظاتی بی‌ثمرند.

لزوم موجودشناسی و انس با خلقت

موجودشناسی، به‌سان کلیدی است که قفل اسرار هستی را می‌گشاید. شناخت شعور سنگ، تسبیح گیاهان و عبادت حیوانات، انسان را از درشت‌بینی به ريزبينی رهنمون می‌سازد. انس با موجودات، چون هم‌نوایی با آهنگ خلقت است که انسان را از لگد زدن به هستی بازمی‌دارد و به معرفت الهی می‌رساند. اولیای الهی، با شنیدن تسبیح موجودات، از تعلقات مادی رها شده و به مراتب عالی قرب دست یافتند.

درنگ: انس با موجودات و شنیدن تسبیح آن‌ها، انسان را از غفلت مادی رها کرده و به سوی معرفت و قرب الهی هدایت می‌کند.

غفلت و خسران انسان

قرآن کریم، در سوره والعصر، به خسران عمومی انسان اشاره می‌کند:

وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ

(سوگند به عصر که انسان در زیان است)

این خسران، نتیجه غفلت و درشت‌بینی است که انسان را در طغیان سرگردان می‌سازد. استثنای مؤمنین، که در این سوره ذکر شده، نیازمند ريزبينی، معرفت و کمال است که با درس و عبادت صوری حاصل نمی‌شود. گریه مفضل در برابر این غفلت، با پاسخ حکیمانه امام صادق علیه‌السلام مواجه شد که فرمودند: «گریه کافی نیست، خود را از این وادی خلاص کن.» این پاسخ، به ضرورت تحول وجودی و عمل در برابر غفلت تأکید دارد.

درنگ: خسران عمومی انسان، نتیجه غفلت و درشت‌بینی است. نجات از این وادی، نیازمند فهم، عمل و ريزبينی در خلقت است، نه صرف گریه یا احساس نیاز.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با نقد کلیات فلسفی و تأکید بر موجودشناسی، فلسفه اسلامی را به سوی رویکردی عملی و عرفانی دعوت می‌کند. انس با خلقت و ريزبينی در شناخت شعور موجودات، راهی است برای خروج از غفلت و وصول به استثنای مؤمنین که در قرآن کریم وعده داده شده است.

نتیجه‌گیری کلی

این کتاب، با بازسازی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین شعور موجودات و ضرورت ريزبينی در شناخت هستی پرداخت. قرآن کریم، با آیاتی چون «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»، شعور را به تمامی موجودات نسبت می‌دهد و ناتوانی انسان در فهم آن را به درشت‌بینی او بازمی‌گرداند. توحید مفضل، با ريزبينی در خلقت، از انهدار ثقل تا زرافه، حکمت الهی را آشکار می‌سازد و فلسفه را به سوی رویکردی تجربی و عرفانی هدایت می‌کند. نقد علم دینی به کلیات فلسفی و تأکید بر شناخت جزئیات، راه را برای تحول وجودی و وصول به قرب الهی هموار می‌سازد. اولیای الهی، با شنیدن تسبیح موجودات و انس با خلقت، الگویی برای ريزبينی و معرفت ارائه می‌دهند که انسان را از غفلت به سوی کمال رهنمون می‌شود.

با نظارت صادق خادمی