متن درس
کاوشی در مفهوم حرکت در فلسفه اسلامی: تبیین حرکت قطعیه و توسطیه
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۷۵۶)
دیباچه
مفهوم حرکت، چونان جریانی سیال در بستر فلسفه اسلامی، از دیرباز مورد توجه حکیمان و متفکران این سنت فکری بوده است. این مفهوم، که در آثار ابنسینا ریشه دارد و توسط فلاسفهای چون ملاصدرا و علامه طباطبایی بسط یافته، به مثابه یکی از ارکان بنیادین هستیشناسی، نقشی محوری در فهم وجود و تحولات آن ایفا میکند. در این نوشتار، با تمرکز بر تمایز میان حرکت قطعیه و توسطیه، که در درسگفتار شماره ۷۵۶ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره مورد کاوش قرار گرفته، تلاش شده است تا این دو مفهوم به شیوهای جامع و عمیق تبیین گردد.
بخش نخست: تبیین مفهوم حرکت و انواع آن
مفهوم حرکت در فلسفه اسلامی
حرکت، در فلسفه اسلامی، به مثابه وجودی سیال تعریف میشود که در ظرف ماده و همراه با متحرک تحقق مییابد. این تعریف، که ریشه در آرای ابنسینا دارد، حرکت را از مفاهیم صرفاً ذهنی متمایز میسازد و آن را به عنوان واقعیتی خارجی تثبیت میکند. در درسگفتار مورد بحث، حرکت در سه برداشت اصلی مورد بررسی قرار گرفته است: حرکت قطعیه، حرکت توسطیه، و برداشت ذهنی که فاقد وجود خارجی است. این سهگانه، مبنای تحلیلهای بعدی را تشکیل میدهد و نشاندهنده عمق و پیچیدگی این مفهوم در سنت فلسفی اسلامی است.
ریشههای تاریخی و نظری
آرای مطرحشده در درسگفتار، عمدتاً از ابنسینا در کتاب شفا نشأت گرفتهاند. ملاصدرا در اسفار اربعه و علامه طباطبایی در نهایة الحکمة، با بازخوانی و تلخیص عبارات ابنسینا، به بسط این مفاهیم پرداختهاند. این فرآیند تلخیص، که در درسگفتار به «چلاندن» تعبیر شده، نشاندهنده تلاش فلاسفه برای ارائه مفاهیم پیچیده به زبانی سادهتر و قابلفهمتر است. با این حال، این سادهسازی به معنای کاهش عمق یا غنای محتوایی نیست، بلکه تلاشی است برای روشنسازی مفاهیم برای مخاطبان گستردهتر.
تحلیل تفصیلی حرکت قطعیه و توسطیه
ابنسینا در شفا، حرکت را به دو معنا تقسیم میکند: حرکت قطعیه، که به اجزای زمانی وابسته است و از نظر او فاقد وجود خارجی است، و حرکت توسطیه، که به عنوان وجودی مستمر و سیال میان مبدأ و منتها، تنها حرکت واقعی در خارج تلقی میشود. این دیدگاه، که حرکت قطعیه را به دلیل عدم تحقق کامل تا رسیدن به منتها انکار میکند، در درسگفتار مورد نقد قرار گرفته است. ابنسینا استدلال میکند که حرکت قطعیه، تا زمانی که به منتها نرسیده، کامل نیست و پس از رسیدن نیز، به دلیل توقف، دیگر حرکت محسوب نمیشود.
در مقابل، ملاصدرا هر دو نوع حرکت را در خارج موجود میداند. او با تأکید بر وجود اجزای تشکیلدهنده حرکت، استدلال میکند که حرکت توسطیه، به عنوان یک کلی مرکب، نمیتواند فاقد اجزای تشکیلدهنده (حرکت قطعیه) باشد. این اختلاف دیدگاه، که در درسگفتار به تفصیل بررسی شده، نشاندهنده عمق اختلافات فلسفی در این حوزه است.
بخش دوم: نقد و بررسی دیدگاههای ابنسینا و ملاصدرا
دیدگاه ابنسینا: انکار حرکت قطعیه
ابنسینا در شفا (فصل یازدهم، مقاله دوم، طبیعیات) حرکت را دارای دو معنا میداند: حرکت قطعیه، که به اجزای زمانی وابسته است و فاقد وجود خارجی است، و حرکت توسطیه، که به عنوان وجودی مستمر و بدون اجزای زمانی، در خارج محقق است. او استدلال میکند که حرکت قطعیه، به دلیل عدم تحقق کامل تا رسیدن به منتها، نمیتواند در خارج موجود باشد. این دیدگاه، حرکت را به یک جریان سیال و مستمر محدود میکند که از اجزای زمانی مستقل است.
نقد ملاصدرا بر ابنسینا
ملاصدرا، برخلاف ابنسینا، حرکت قطعیه را نیز در خارج موجود میداند. او با استناد به تعریف حرکت، که بر هر دو نوع قطعیه و توسطیه صادق است، استدلال میکند که انکار حرکت قطعیه به دلیل ناسازگاری با ماهیت مرکب حرکت توسطیه، نادرست است. حرکت توسطیه، به مثابه یک کلی مرکب، ناگزیر از اجزایی است که حرکت قطعیه را تشکیل میدهند. این اجزا، گرچه در خارج قابل تفکیک نیستند، در ترکیب کلی حرکت ضروریاند.
درسگفتار با تمثیلهایی چون چوب، آبگوشت، و گل، این استدلال را روشن میسازد. چوب، به عنوان یک کلی، از اجزایی تشکیل شده که به تنهایی چوب نیستند، اما در ترکیب، کلیت چوب را میسازند. آبگوشت نیز از نخود، گوشت، و آب تشکیل شده که به تنهایی آبگوشت نیستند، اما در ترکیب، هویت آن را شکل میدهند. گل نیز، از آب و خاک پدید آمده، گرچه اجزای آن به تنهایی گل نیستند. این تمثیلها نشان میدهند که هر کلی مادی، اجزایی دارد که ممکن است با کلی تفاوت داشته باشند، اما در ترکیب، هویت آن را تشکیل میدهند.
تمایز اضافه بیانی و حقیقی
درسگفتار با تمایز میان اضافه بیانی (مانند آب کاسه، که ظرف و محتوا مستقلاند) و اضافه حقیقی (مانند آبگوشت یا آبدوغ، که اجزا در ترکیب هویت جدیدی مییابند)، بر ماهیت مرکب حرکت تأکید میکند. حرکت توسطیه، به مثابه یک ترکیب حقیقی، از اجزایی (قطعیه) تشکیل شده که در آن هویت مییابند. این تمایز، نشاندهنده عمق تحلیل فلسفی در درسگفتار است که حرکت را از مفاهیم صرفاً ذهنی یا مکانیکی متمایز میسازد.
بخش سوم: تحلیل وجودی حرکت و اجزای آن
حرکت به عنوان وجود سیال
حرکت، در فلسفه اسلامی، به مثابه وجودی سیال تعریف میشود که در ظرف ماده و همراه با متحرک تحقق مییابد. این تعریف، حرکت را از مفاهیم ذهنی متمایز میسازد و آن را به عنوان واقعیتی خارجی تثبیت میکند. درسگفتار تأکید دارد که حرکت، به عنوان یک وجود خارجی، نمیتواند صرفاً ذهنی باشد. این دیدگاه، با نقد برداشت ذهنی از حرکت، که مبتنی بر تصور اجزای مفروض در ذهن است، تقویت میشود.
اجزای ذهنی و خارجی حرکت
درسگفتار میان اجزای ذهنی (تصورات ذهنی مانند تقسیم زمانی از امروز تا دیروز) و اجزای خارجی (واقعی در حرکت توسطیه) تمایز قائل میشود. اجزای ذهنی، که فاقد وجود خارجیاند، صرفاً در ذهن شکل میگیرند، اما اجزای خارجی، که حرکت قطعیه را تشکیل میدهند، در ترکیب حرکت توسطیه موجودند. این تمایز، نشاندهنده عمق تحلیل وجودی حرکت در فلسفه اسلامی است.
تمثیل ریاضی وحدت
درسگفتار با تمثیل ریاضی «ده تا یکی» و «یک ده تا»، حرکت قطعیه و توسطیه را به دو اعتبار از یک حقیقت وجودی تشبیه میکند. «ده تا یکی» به اجزای حرکت (قطعیه) اشاره دارد، در حالی که «یک ده تا» به کلیت حرکت (توسطیه) دلالت میکند. این دو، با تغییر اعتبار، متمایز میشوند، اما هر دو در خارج موجودند. این تمثیل، نشاندهنده وحدت وجودی حرکت و در عین حال تمایز اعتباری آن است.
بخش چهارم: جمعبندی و نقد استدلالها
نقد استدلالهای غیرمنطقی
درسگفتار با نقد استدلالهای غیرمنطقی، مانند ادعای تبادر یا صحت صدر، تأکید میکند که فلسفه نیازمند استدلالهای عقلانی است. این نقد، به تقویت استدلالهای درسگفتار کمک میکند و نشاندهنده التزام به روشهای علمی و منطقی در تحلیل فلسفی است.
اولویت حرکت قطعیه
درسگفتار استدلال میکند که اگر حرکت قطعیه در خارج موجود باشد، حرکت توسطیه به طریق اولی موجود است، اما عکس آن صادق نیست. وجود اجزای حرکت (قطعیه) ایجابکننده وجود کلی حرکت (توسطیه) است، اما انکار توسطیه نمیتواند وجود قطعیه را اثبات کند. این اولویت، نقد ابنسینا را تقویت میکند و نشاندهنده پیوند منطقی میان جزء و کلی در حرکت است.
نتیجهگیری
بحث حرکت قطعیه و توسطیه، به مثابه یکی از موضوعات کلیدی فلسفه اسلامی، در این نوشتار با رویکردی انتقادی و تحلیلی مورد کاوش قرار گرفت. ابنسینا با انکار حرکت قطعیه و تأکید بر حرکت توسطیه، حرکت را به وجودی سیال و مستمر محدود کرد، در حالی که ملاصدرا هر دو نوع حرکت را در خارج موجود دانست. این اختلاف، که در درسگفتار به تفصیل بررسی شد، نشاندهنده عمق و پیچیدگی این مفهوم در سنت فلسفی اسلامی است. تمثیلهای چوب، آبگوشت، و گل، بر وجود اجزای واقعی در مرکبها تأکید دارند و نشان میدهند که حرکت توسطیه، به عنوان یک کلی مرکب، نمیتواند فاقد اجزای تشکیلدهنده (قطعیه) باشد. حرکت، به مثابه وجودی سیال، همراه با متحرک در خارج محقق است و نمیتوان آن را صرفاً ذهنی دانست. در نهایت، حرکت قطعیه و توسطیه به عنوان دو اعتبار از یک حقیقت وجودی معرفی شدند که با تغییر دیدگاه (جزء یا کلی) متمایز میگردند. این تحلیل، با تأکید بر استدلالهای عقلانی و نقد دیدگاههای غیرمنطقی، فلسفه اسلامی را به سوی تبیینی دقیقتر و عمیقتر از حرکت سوق میدهد.